پدر خشمگین خانواده اش را 5 ساعت شکنجه کرد
مرد خشمگین زمانی که متوجه شد پسر 12 سالهاش پول ترقه را به مرد مغازهدار نداده، جان فرزندش را گرفت و همسر و دختر 17 سالهاش را هم زخمی کرد. دختر نوجوان در کما به سر میبرد و پزشکان برای نجات او در تلاشند.
ساعت 5 بامداد دوشنبه هفدهم اسفند امسال مردی با پلیس تماس گرفت و از حادثهای تلخ در شهرک مصطفی خمینی شهرستان شهریار در غرب استان تهران خبر داد.
کارآگاهان جنایی با حضور در محل جنایت مشاهده کردند در خانه نیمه باز است و از همسایههای حاضر در محل شنیدند که مرد همسایه همسر، دختر 17 ساله و پسر 12 سالهاش را زخمی وبا لباس خونین فرار کرده است. سه مجروح این حادثه قبل از حضور پلیس به بیمارستان منتقل شده بودند.
ماموران در بررسی خانه، روی دیوار و کف اتاق خواب لکههای خون مشاهده کردند. تبر و میله بارفیکس خونین هم در گوشه اتاق افتاده بود. آثار خون و رد دست روی در، حکایت از تلاش یکی از فرزندان خانواده برای فرار داشت. ماموران با حضور در بیمارستان متوجه شدند پسر 12 ساله به نام محمد حسین بر اثر شدت صدمات فوت کرده و خواهرش در کماست و مادر بچهها نجات یافته است.
کارآگاهان جنایی به تحقیق از مادر نجات یافته پرداختند که وی به پلیس گفت: شوهرم، عامل مرگ پسرم و سوءقصد به جان من و دختر 17 سالهام فاطمه است. او مردی بداخلاق و عصبی است. شب حادثه ابتدا مرا کتک زد و بعد سراغ پسرم رفت. دخترم میخواست مانع از کتک خوردن برادرش شود که شوهرم او را هم کتک زد. بعد هم با تبر و میله بارفیکس ما را مجروح و فرار کرد.
متهم با انتقال به پلیس آگاهی غرب استان تهران به قتل پسرش و سوءقصد به جان همسر و دختر 17 سالهاش اعتراف کرد و گفت: شب حادثه زمانی که متوجه شدم پسرم بدون اجازه من ترقه خریده و پولش را نداده، عصبانی شدم و به جان آنها افتادم.
در همین حال همسر متهم به جامجم گفت: روز یکشنبه پسرم از مغازهدار همسایهمان ترقه خرید و قرار بود عصر پول آن را پرداخت کند، اما فراموش کرده بود. شب هنگام شوهرم ماجرا را از مغازهدار شنید و با بازگشت به خانه این بلا را سرمان آورد. او با شال و دستبند یکبار مصرف دست و پای دختر و پسرم را بست و هردو را کتک زد.
وی ادامه داد: شوهرم پنج ساعت آنها را شکنجه کرد. با خانوادهام تماس گرفتم که آنها از اسلامشهر به شهریار آمدند و بچههایم را به بیمارستان منتقل کردیم، اما محمدحسین فوت کرد. فاطمه هم در یک قدمی مرگ قرار دارد.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/456781
مارمولکهایی که پس از ۱۰۰ میلیون سال سالماند!
مارمولکهای اسیر در کهربا از زندگی در ۱۰۰ میلیون سال پیش خبر میدهند و توانسته اند باگذشت 100 میلون سال سالم بمانند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، دانشمندانی که در موزهی تاریخ طبیعی آمریکا کهرباهای باقی مانده از دوران باستان را بررسی میکردند، توانستند در آنها دهها مارمولک خیلی کوچک پیدا کنند.
این مارمولکها از ۱۰۰ میلیون سال پیش در صمغ ترشح شده از درختان سوزنی برگ باستانی گیر کردهاند و به طرز اعجاب آوری سالم ماندهاند. در این کهرباها به خوبی میتوان بدن مارمولکها شامل پنجهها، استخوانها و دندانهایشان را تشخیص داد. این فسیلها به دانشمندان اطلاعات خیلی خوبی از زندگی موجودات کوچک دوران کرتاسهی میانی میدهد.
در واقع باید گفت که این فسیلها چند دههی پیش در میانمار کشف شده بودند. ولی تا به حال دست کلکسیونداران خصوصی بودند و اخیرا به موزهی تاریخ طبیعی آمریکا اهدا شدند. دانشمندان با استفاده از سیتی اسکن، بدون آسیب رساندن به قطرات کهربا توانستند شکل سه بعدی مارمولکها را بدست آورند.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/574337
ژاپنیها باکتری پلاستیکخوار را کشف کردند
دانشمندان ژاپنی از کشف نوعی باکتریِ پلاستیکخوار خبر دادهاند.
این گونه از باکتریها میتوانند به طور کامل ساختار پلیاتیلن ترفتالات را که رایجترین نوع پلاستیک در جهان است، در هم بشکنند؛ این نوع پلاستیک اغلب در ساخت انواع بطریها و همچنین بستهبندی مواد آرایشی و پاککنندههای خانگی کاربرد دارد.
باکتری ایدیونلا ساکایِنسیس با استفاده از دو آنزیم برای تجزیه پلیاتیلن ترفتالات ساختار پلاستیک را در هم میشکند.»
سازمان مجمع جهانی اقتصاد دی ماه اعلام کرده بود تا سال 2050، میزان پلاستیک موجود در اقیانوسهای جهان به لحاظ وزن از میزان ماهیها بیشتر میشود.
بیش از یک چهارم پلاستیک جهان برای بستهبندی موادِ دیگر استفاده میشود.
با این وجود، تنها 14 درصد از ظروف، بسته و یا کیسههای پلاستیکی برای بازیافت جمعآوری میشوند.
این میزان بازیافت در مقایسه با دیگر مواد، همچون کاغذ که 58 درصد و فلز که 90 درصد از آن بازیافت میشود، رقم وحشتناکی است.
مجمع جهانی اقتصاد اعلام کرد: «سالانه 95 درصد از اینگونه مواد پلاستیکیِ با ارزش، که 80 تا 120 میلیارد دلار میارزند، پس از نخستین دورۀ کوتاهِ مصرف، در اقتصاد از دست میروند.»
این تحقیق نشان میدهد تا سال 2050، میزان پلاستیکهای موجود در جهان با سه برابر افزایش به 1124 میلیون تُن خواهد رسید؛ تا آن زمان صنعت پلاستیکسازی 15 درصد از بودجه کربن جهان را به خود اختصاص خواهد داد.
بودجه کربن در حقیقت میزانِ کلی کربن دی اکسیدی است که انسان میتواند وارد جوّ کند.
بر اساس این تحقیق، تنها راه ممانعت از این فاجعه، بهبودِ اقتصاد و افزایش بازیافت است؛ بدان معنا که برای جمعآوری زباله پلاستیکی و بازیافت آن و استفاده مجدد از ظروف و کیسههای پلاستیکی به مردم انگیزه داده شود و کشورهای مختلف را برای بهبود زیرساختهای جمعآوری زباله ترغیب شوند تا اینگونه زبالههای پلاستیکی وارد طبیعت نشود.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/574239
خزانهدار بانک چگونه به ثروت افسانهای رسید؟
آنان مدارکی به دست آوردند که نشان میداد یکی از مدیران بخشهای خزانهداری این بانک در ماجرای کم شدن پولها دخالت دارد.
کارآگاهان دریافتند این مرد در سال اخیر ثروت زیادی به هم زده است.
مرد خزانهدار پی برد راز خلافهایش فاش شده است لب به اعتراف گشود و پرده از اختلاس 7 میلیاردی از خزانه بانک برداشت.
با جابجایی اسکناس های 10 هزار ریالی با 100 هزار ریالی از خزانه بانک مرکزی استان که در محل خزانه این بانک مستقر است، بتدریج در مدت یک سال 7 میلیارد و 920 میلیون ریال به خزانه انتقال و سپس پول انتقالی را در قالب چکهای مسافرتی آخر وقت اداری از بانک خارج میکرده است.
مرد خزانهدار 4 میلیارد و 450 میلیون ریال از وجوه سرقتی را پس از دستگیری به صندوق بیت المال عودت داده است.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/574304
افرادی با زد و بند، وامهای چند هزار میلیاردی دریافت کردهاند
معاون اول رئیسجمهور:
افرادی هستند که با زد و بند، وامهای کلان چند هزار میلیاردی دریافت کردهاند و این در حالی است که برخی فعالان بخش خصوصی که سالیان سال و در نسلهای مختلف است قادر نبودهاند تا این حد چند صد میلیاردی، تسهیلات دریافت کنند.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/456951
مراقب آجیل های کهنه باشید
دکتر حسین رستگار:
در برخی فروشگاه ها آجیل های سنواتی که از سال های قبل در انبارهای خود نگهداری کرده اند را با زدن رنگ های غیر مجاز که مضر هستند به صورت شکل های درخشنده ارائه می کنند که مردم هنگام خرید باید دقت کافی را داشته باشند.
آجیل هایی که تاریخ گذشته و مانده باشند احتمال رشد قارچ و افزایش آفلاتوکسین(سرطانزا) دارند به ویژه اگر در مکان مرطوب نگهداری شوند یکی از سم های مضر یا همان آفلاتوکسین است افزایش و رشد پیدا کند که برای سلامتی بسیار مضر هستند که به کبد صدمه می زند.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/574142
***
مرد جوان همسرش را کشت و خودکشی کرد
روز دوشنبه اهالی خیابان صدرای شیراز متوجه صدای شلیک گلوله از داخل خیابان شدند آنها پس حضور در خیابان با جسد غرق خون زن همسایه به نام ناهید رو به رو شدند با اعلام موضوع به بازپرس ویژه قتل بلافاصله ماموران پلیس برای بررسی موضوع در محل حاضر شدند
بررسی اولیه نشان می داد زن جوان بر اثر اصابت یک گلوله جانش را از دست داده است یکی از همسایه ها در بازجویی ها مدعی شد ناهید و همسرش به نام رضا از چند سال قبل در این محله زندگی می کردند در این مدت همیشه صدای دعوای آنها را می شنیدم و این دو با هم اختلاف شدیدی داشتند به احتمال زیاد همسر ناهید او را به قتل رسانده است
با مشخص شدن این موضوع تحقیقات برای شناسایی و دستگیری رضا آغاز شد. در حالیکه تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت ساعتی بعد ماموران با جسد مرد جوانی که با شلیک گلوله به سرش جانش را از دست داده است رو برو شدند.
با بررسی اولیه مشخص شد مرد جوان با شلیک به سرش جانش را از دست داده و اسلحه ای در دستانش است.
با شناسایی هویت مرد جوان مشخص شد او همان رضا است که ساعتی قبل به زندگی همسرش یایان داده است. برررسی ها نشان می داد رضا به خاطر اختلافات خانوادگی ابتدای همسرش را به قتل رسانده و دقایقی بعد نیز با شلیک گلوله به سرش به زندگی اش پایان داده است.
منبع:http://tabnakbato.ir/fa/news/30387
***
خودکشی یک دانشجو در خوابگاه پردیس کرج
یکی از دانشجویان پسر دانشگاه خوارزمی صبح امروز پنجشنبه (20 اسفند) در خوابگاه پردیس کرج این دانشگاه خودکشی کرد.
دکتر عزیزالله حبیبی، معاون دانشجویی دانشگاه خوارزمی :
هنوز هویت، دلیل و زمان دقیق اقدام به خودکشی این دانشجو مشخص نیست.
این حادثه یک بار دیگر ضرورت ایجاد مرکز پیشگیری از خودکشی بخصوص در کلانشهرها و همچنین اختصاص یک خط تلفن ویژه (Hot Line) برای امداد خودکشی با حضور مددکار، روانشناس بالینی و روانپزشک و حتی ایجاد یک NGO پیشگیری از خودکشی را در کشور یادآوری میکند؛ چرا که این اتفاق تاسفبار نه برای اولین بار است که در کشور رخ داده و نه آخرین مورد آن خواهد بود.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/456459
***
احضار 23 کارمند از 30 کارمند اداره به دادگاه
تعطیلی یک اداره به دلیل احضار کارکنان به دادگستری، اتفاق بی سابقه ای که روز گذشته در نهاوند روی داد.
پروندهای با عنوان «زمینخواری» که پس از یک سال پیگیری موجب احضار کارمندان اداره ثبت نهاوند به محکمه شده است.
زمستان پارسال بود که زمزمههایی در سطح شهرستان نهاوند مبنی بر زمینخواری چند هکتاری توسط رئیس و پرسنل اداره ثبت به گوش رسید.
آنگونه که عنوان شده چندین هکتار از اراضی ملی و کشاورزی این شهرستان بدون مجوز به زمین مسکونی تغییر کاربری دادهاند که با برملا شدن این موضوع، پرسنل برای بررسی به محکمه احضار شده اند.
اداره ثبت اسناد نهاوند در مجموع 30 نفر پرسنل دارد که امروز(سه شنبه) 23 نفر از آنها برای حضور در دادگاه به همدان عزیمت کردند.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/456224
طنز
من از دستفروشها خرید میکنم .
دستفروشها در تهران زیاد شدهاند و کسبه قیام کردهاند و کم مانده تظاهرات بکنند و یا در خیابان پر هم را بکنند. در طول تاریخ هرگز کسبه اینقدر از دست دستفروشان عصبانی نبودهاند. اما چرا؟ چرا تلویزیون آقای قالیباف را دعوت میکند به پایش و در گفتوگوی ویژه خبری و دیگر برنامهها به مسئله دعوای اصناف با دستفروشان میپردازد؟
چون شبکهها معاند و ماهوارهای به آن پرداختهاند؟ راستش را بخواهید مسئله اصلی چیز دیگری است که تا به حال کسی آن را نگفته است. عرض به خدمتتان که دستفروشها همیشه در خیابانها بودهاند و همیشه بازار دکانداران را کساد کردهاند اما اینبار گویا دکانشان را تخته کردهاند. اما چطوری؟ چرا اصناف اینقدر از دستفروشها شاکی شدهاند؟ چرا سالهای قبل اینطوری نشد؟
راز این عصبانیت در زیرنویس یکی از شبکههای تلویزیونی نهفته است که در خلال بحث درباره مسائل حقوقی دستفروشی از قول یک خریدار زیرنویس کرد: «مغازهدار گوجه را میفروشد کیلویی 2500 اما دستفروش گوجه باکیفیت بهتر را میفروشد 1500.» دقیقا مثل قیمتی که سالها قبل در نارمک بود! راستش را بخواهید با همه احترامی که برای کسبه قائلم اما من هم مشتری دستفروشها هستم که منصفانه جنس میفروشند، به سود کم راضیاند و قانونی روی جنس قیمت میکشند.
شما هیچ دستفروشی را نمیبینید که شلوار لی از بازار تهران بخرد 30 هزار تومان مثلا و بعد در ولیعصر قیمت بزند 95 هزار تومان. بنده یک شاخه گل مصنوعی را در تجریش قیمت کردم 45 هزارتومان اما همان را از یک دستفروش در پونک خریدم 6 هزار تومان! دستفروشها پشت چراغ قرمز نیایش تقاطع ولیعصر یک دسته بزرگ گل رز را (که در صندوق عقب ماشین جا نمیشود) میفروشند 20 هزار تومان اما در گلفروشی با همان پول نهایت دو شاخه رز میدهند. البته دستفروشها مالیات و اجاره نمیدهند اما با مالیات و اجاره هم 6 هزار تومان را نمیشود 45 هزار تومان فروخت.
نکته اصلی اینجاست. برخی، تاکید میکنم «برخی» کسبه و اصناف سالهاست اینطوری به ما جنس فروختهاند و حالا چشم ندارند ببینید صنف دستفروش به فکر جیب ماست. یعنی اگر دستفروشها میتوانستند وارد بازار ماشین بشوند الان زیر پای همه ایرانیها یک مرسدس بنز بود.
همین مسکن مهر را اگر داده بودند دست همین دستفروشها الان بنده در خانه خودم نشسته بودم. اصلا دستفروشها خوبند چون اصلا به فکر خوردن نیستند، به فکر فروختن هستند و شما هیچ وقت تعدادی دستفروش را در حال بالا کشیدن مال مردم پیدا نمیکنید.
خلاصه که من از دستفروشهای منصف که جنسهای خوب دارند خرید میکنم. شما را نمیدانم.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/456111
واکنش روحانی به اعدام بابک زنجانی
یک فرد به اعدام محکوم شده است، خوب، پول های نفت کجا رفته است؟ چه کسانی حمایت کرده بودند؟ و چه کسانی اجازه فروش نفت به او داده بودند؟ باید ریشه را پیدا کرد وگرنه فساد از بین نمیرود.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/455931
درمان سرطان با حمله به «پاشنه آشیل» تومورها
کشف تازهای در زمینه ساختار ژنتیک غدههای سرطانی ممکن است جبهه جدیدی را در مبارزه با این بیماری بگشاید و با درمان های قوی و ویژه برای هر بیمار میتواند احتمال درمان سرطان را افزایش دهد.
به نوشته روزنامه گاردین این کشف نتیجه پژوهش در مورد پیچیدگیهای ژنتیک سرطان پوست و ریه است و نشان میدهد حتی همزمان با گسترش غده سرطانی آنها یک سری «علایم» مشخصی را با خود حمل میکنند که میتواند کار سیستم ایمنی بدن برای حمله به آنها را سادهتر کند.
این «علایم» که به نظر میرسد بهصورت پروتئین غشایی ظهور کنند، فقط در سلولهای سرطانی وجود دارند. به همین خاطر پژوهشگران معتقدند با درمانهای جدید که اساسا بر تقویت سیستم ایمنی بدن تکیه دارند، میتوان سلولهای سرطانی را سادهتر هدف گرفت.
این روشهای جدید درمان که برت قویت سیستم ایمنی بدن تکیه دارند برای درمان برخی از انواع سرطان مثل سرطان پوست بسیار موثرتر از روشهای قبلی است.
چارلز سوانتون متخصص سرطان و مسئول پژوهشهای جدیدی که در موسسه فرانسیس کریک در شهر لندن انجام شده، معتقد است کشف پروتئین های غشایی در سلولهای سرطانی که در تمام بیماران وجود دارد در حقیقت «پاشنه آشیلی» است که درمانهای جدید میتوانند آن را هدف بگیرند.
این گروه پژوهشی بینالمللی متوجه شدند سیستم ایمنی بدن بیمارانی که در این پژوهش شرکت داشتند در مقابله با سلولهای سرطانی فعال شده است. اما حملات سیستم ایمنی بدن آنها به حدی قوی نبود که سلولهای سرطانی را نابود کند.
بررسیهای دقیقتر در مورد این بیماران نشان داد که سلولهای سیستم ایمنی بدن این بیماران با استفاده از «علایم» به درستی محل سلولهای سرطانی را تشخیص داده و به آنها حمله کردهاند ولی در نبرد با آنها از بین رفته و در سلولهای سرطانی دفن شده اند.
دکتر سوانتون میگوید: «برای اولین بار کشف کردهایم که غدههای سرطانی در حقیقت بذر نابودی خود را میکارند. و در داخل خود غدد سرطانی نیز سلولهای سیستم ایمنی بدن وجود دارند که علایم مشخصه سلولهای سرطانی را تشخیص میدهند.»
غدد سرطانی همزمان با رشد، تکامل هم پیدا میکنند. به مرور زمان تحت تاثیر جهشهای ژنتیک ظاهرا قسمتی از این غدد با سایر بخشهای آن متفاوت میشود. ولی گروه پژوهشی با مسئولیت دکتر سوانتون کشف کرده که حتی غدد سرطانی بسیار پیچیده نیز علایم مشخصه اصلی خود را حفظ میکنند.
به نوشته روزنامه گاردین این کشف مهم دو مسیر محتمل برای درمان سرطان را مطرح کرده است.
در یک روش پزشکان میتوانند با نمونهبرداری از غدد سرطانی بیمار ساختار ژنتیک آن را بررسی کرده و علامت مشخصه موجود در سلولهای بدخیم را تشخیص دهند. اگر سلولهای سیستم ایمنی بدن بیمار را در این غدد پیدا کنند میتوان آنها را در آزمایشگاه تکثیر کرد و از طریق روشهای درمانی جدید که محل دقیق غدد سرطانی را هدف میگیرند، این سلولها را به نقاط مناسب در بدن بیمار وارد کرد.
در روش دیگر از پروتئینهای غشایی که در حقیقت علایم مشخصه غدد سرطانی هستند، میتوان برای تولید واکسن علیه سرطان استفاده کرد. با تزریق این واکسن به بدن بیمار سلولهای سیستم ایمنی آنها را به عنوان متجاوز تشخیص داده و مورد حمله قرار خواهند داد.
در عمل این روشهای درمانی جدید باید همراه با نوعی از داروهای موجود به کار گرفته شوند که از خنثی کردن سلولهای سیستم ایمنی بدن توسط سرطان جلوگیری میکند.
منبع: دانش و فن فارسی RF
***
افزایش ۵ سانتیمتری قد پس از اقامت یکساله در فضا
۱۳۹۴/۱۲/۱۷
پس از یکسال زندگی در ایستگاه فضایی بین المللی، اسکات کلی فضانورد ناسا ۲ اینچ (۵.۰۸ سانتیمتر) بلندتر شده در حالیکه برادر دوقلوی او در زمین قدش ثابت مانده است..
به گزارش سیانبیسی، یکی از اهداف اصلی این ماموریت مطالعه درباره این موضوع بود که تا چه اندازه انسانها میتوانند از لحاظ بدنی، ذهنی و روحی در سفرهای بلندمدت فضایی دوام بیاورند.
اسکات کلی که بیش از هر فضانورد آمریکایی دیگری در فضا بوده است میگوید به طور کلی احساس بسیار خوبی دارد. امتیاز منحصر بهفردی که او به پزشکان ناسا داده است برادر همسان دوقلویش مارک است که او هم پیش از این فضانورد ناسا بوده است.
مقایسه این دوقلوها به محققان کمک خواهد کرد هرگونه تغییر ژنتیکی را که ممکن اس در فضا رخ داده باشد، مشخص کنند.
اسکات در آخرین ویدئوکنفرانس خبریاش در ایستگاه فضایی گفت که در حال تجربه مشکلاتی در بیناییاش است که پدیدهای عادی و متداول است که برای فضانوردان رخ میدهد. هرچند، نهایتاً پس از آزمایشهای پزشکی مشخص میشود که اقامت یک ساله او در فضا چه تأثیری رویش داشته است.
او گفت اغلب فضانوردان مجبور میشوند عینکهای خود را چند ماه پس از شروع ماموریتشان در فضا عوض کنند.
برای حدود یک سال اسکات کلی از پاهای خود برای راه رفتن استفاده نکرد و به جای آن در ایستگاه فضایی شناور بود. در گذشته، فضانوردان پس از بازگشت به زمین با مشکل استخوانهای شکننده و عضلات ضعیف مواجه بودند.
اما امروزه، محققان با تجویز انجام فعالیتهای سخت مرتب برای فضانوردان این تاثیرات مضر را کاهش دادهاند. اسکات گفت در ایستگاه فضایی ۲ تا ۲.۵ ساعت در روز با استفاده از دوچرخه و ترد میل ورزش میکرد.
واشینگتن پست نیز به نقل از اندرو فینبرگ از دانشکده پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز میگوید: «واضح است که این یک نمونه کوچک است. بنابراین، ما واقعا به دنبال این نیستیم که دقیقا اسکات و مارک چگونه در عرض یک سال متفاوت شدند. فینبرگ این سخنان را پیش از سفر فضایی اسکات عنوان کرد و گفت از منظر آماری اعتبار ندارد که بگوییم تفاوت بین آنها باید در اثر این سفر فضایی بوده باشد.»
البته فینبرگ در مورد اینکه آیا تفاوت محیطی باعث تغییرات ژنتیکی میشود یا نه، میگوید اگر اتفاقی پس از سفر اسکات بیفتد به اینصورت که چیزی در طول سفر زیاد شود و پس از بازگشت به زمین به حالت نرمال برگردد، این چیزی را ثابت نمیکند اما به هر حال موضوعی جالب توجه است.
این امیدواری وجود دارد که دانشمندان روشی برای محافظت از فضانوردانی که به مریخ فرستاده میشوند، بیابند. احتمال میرود سفر به مریخ که نزدیکترین سیاره به زمین است ۹ ماه در مسیر رفت و همین زمان در مسیر برگشت طول بکشد.
ماه مارس گذشته، فینبرگ گفت ناسا در حال کار بر روی این پروژهای است که بزرگترین پروژه در نوع خود در طول تاریخ تمدن است. «آنها در حال تبدیل بشر از گونهای زمین زیست به گونهای فضانورد هستند. روزی بشر به گونهای تبدیل خواهد شد که توانایی سکونت در دیگر سیارهها را داشته باشد. ممکن است صد سال طول بکشد تا انسان بر روی مریخ زندگی کند. این یک تلاش چند نسلی است».
منبع: دانش و فن فارسی RF
***
رصد دورترین کهکشان با فاصله ۱۳.۴ میلیارد سال نوری
۱۳۹۴/۱۲/۱۷
تلسکوپ فضایی هابل موفق به رصد کهکشانی شده است که ۱۳.۴ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارد. هر سال نوری معادل ۹.۲۸ تریلیون کیلومتر است.
به گزارش سایت رسمی ناسا، این کهکشان که GN-z11 نامیده شده است دورترین توده فضایی است که تاکنون شناخته شده است.
پیش از این، کهکشان EGSY8p7 با فاصله ۱۳.۲ میلیارد سال نوری از زمین رکورد را در دست داشت.
در همین زمینه روزنامه دیلیتلگراف مینویسد، دانشمندان میگویند نوری که از این کهکشان به چشم میرسد تنها ۴۰۰ میلیون سال پس از انفجار بزرگ (بیگ بنگ) و متولد شدن ساطع شده است. این کشف با استفاده از یک تکنیک جدید با خطای بیشتر یا کمتر از ۵ میلیون سال نوری رخ داده است.
دانشمندان توانستهاند عکسی از این کهکشان بگیرند که ناواضح است و رنگهای مبهمی دارد.
منظومه شمسی حدود ۲۵ برابر GN-z11 است اما نرخ تشکیل ستارگان در آن ۲۰ برابر بیشتر از کهکشان راه شیری است.
این گزارش میافزاید که «ما به زمانی نزدیک و نزدیکتر میشویم که فکر میکنیم نخستین ستارگان شکل گرفتند. در واقع، تفاوت زمانی چندانی بین عمر این کهکشان و انفجار بزرگ وجود ندارد».
سایت ناسا به نقل از گرت ایلینگورث محقق دانشگاه سانتا کروز کالیفرنیا میگوید: «اگر به زمان گذشته و حدود تشکیل این کهکشان باز گردیم، ستارگانی جوان و بسیار درخشان با رنگ آبی میبینیم و در اطراف ما اجرام بسیار آشفته و درهم وجود دارند که همان کهکشانهای در حال شکلگیری هستند».
بهگفته وی شگفتانگیز است که کهکشانی با این عظمت تنها ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون سال پس از تشکیل اولین ستارگان به وجود آمده است.
ستارهشناسان فاصله یک جرم از زمین را به وسیله اندازهگیری اینکه نور آن چقدر از آبی به قرمز تغییر میکند محاسبه میکنند. این مفهوم اصطلاحاً «سرخگرایی»نامیده میشود. در این کهکشان جدید تغییر مورد نظر با عدد ۱۱.۱ محاسبه شده است؛ در حالیکه این عدد در کهکشان EGSY8p7 که ۵۸۰ میلیون سال پس از انفجار بزرگ شکل یافته بود ۸.۶۸ محاسبه شده بود.
دانشمندان ستارهشناس مدت زمان زیادی در تکاپوی رسیدن به عدد تغییر ۹ بودند که معادل ۵۵۰ میلیون سال پس از انفجار بزرگ است.
به گزارش فاکس نیوز، پاسکال اوش سرپرست این تیم تحقیقاتیمیگوید این کشف جدید کاملاً آنها را شگفتزده کرده است و تکنیک مورد استفاده در این اندازهگیری در حال استاندارد شدن است. او میافزاید کهکشان GN-z11 را زمانی میبینیم که جهان تنها سه درصد عمر کنونیاش را داشت.
ستارهشناس دیگری به نام دیمیتار ساسلوف این کشف را جالب و هیجانانگیز خوانده و میگوید که دیدن و درک اولین کهکشانها و اولین ستارگان بخشی اساسی از داستان پیدایش ماست.
منبع: دانش و فن فارسی RF
***
درمان آب مروارید با سلول های بنیادی
پژوهشگران موفق به کشف روش درمانی برای بیماری چشمی آب مروارید با استفاده از سلول های بنیادی بدن بیمار شدند.
گروهی از پژوهشگران دانشکده پزشکی «سَن دیه گو» دانشگاه کالیفرنیا آمریکا و دانشگاه «یات سِن» چین با استفاده از سلول های بنیادی بدن بیمار مبتلا به آب مروارید و احیای عدسی چشم وی، بینایی را به فرد بازگرداندند.
دانشمندان با به کار بردن این روش موفق شدند بینایی 12 نوزاد را که با نقص مادرزادی آب مروارید متولد شده بودند، به آنها بازگردانند.
نتایج این بررسی روز چهارشنبه (19 اسفند) در نشریه «نیچر» به چاپ رسید.
آب مروارید نوعی بیماری چشمی است که سبب کدر شدن عدسی چشم و کاهش بینایی می شود. رایج ترین علت های این بیماری، سن، ضربه، اشعه و ژنتیک است.
در حدود نیمی از شمار نابینایی و یک سوم عوارض چشمی در جهان به علت آب مروارید است.
پزشکان هم اکنون برای درمان آب مروارید از کاشت عدسی های داخل چشمی استفاده می کنند که با عوارضی همچون عفونت، تورم و ایجاد هاله دید هنگام شب خصوصاً در میان کودکان همراه است.
در روش درمانی جدید، پزشکان به جای کاشت عدسی در چشم بیمار، عدسی که کارکرد خود را از دست داده است از چشم خارج می کنند. این در حالی است که کپسول عدسی همچنان داخل چشم باقی می ماند. پس از آن سلول های اطراف با حرکت به سمت کپسول و رشد و تکثیر سبب ایجاد عدسی جدید و کارآمد می شوند.
دکتر کانگ ژانگ، رئیس بخش ژنتیک چشمی دانشکده «سَن دیه گو» در این خصوص گفت: «هدف نهایی تحقیق درباره سلول های بنیادی، به جریان انداختن توانایی احیای سلول های بنیادی شخص برای ترمیم عضو و بافت و به دنبال آن درمان بیماری است. ما بر این باوریم که رویکرد جدیدمان به تغییر روش در جراحی آب مروارید منجر می شود و انتخاب درمانی بهتر و ایمن تری به بیماران در آینده می دهد.»
برابر گزارش ها، همه 12 کودکی که تحت روش درمانی جدید قرار گرفتند، زیر 2 سال بودند.
پژوهشگران امیدوارند بتوانند روزی از این روش جدید برای درمان بیماران مسن تر استفاده کنند.
منبع:http://tabnakbato.ir/fa/news/30468
زیر ۳۰ سالهها رکورددار طلاق هستند
طلاق در ایران به یکی از بحرانی ترین مقاطع خود طی سالهای اخیر رسیده است. هماکنون ایران با نرخ خام طلاق ۲ درصد یکی از بالاترین آمارها در زمینه طلاق را در کشورهای منطقه دارد و حالا پس از چالشهای رفتاری، اخلاقی و اقتصادی، چالشهای دیگری مانند سبک جدید زندگی شهری نیز، بر این روند افزایشی تاثیرگذار داشته است.
براساس بررسی شاخص دوام زندگی، حدود ۱۴ درصد طلاقها در ایران، کمتر از یک سال و ۱۱ درصد آن پس از یک تا دو سال از زندگی مشترک رخ میدهد.
در مجموع بیش از ۵۰ درصد طلاقها در ایران در کمتر از پنج سال از زندگی مشترک رخ میدهد.
این اتفاق اما در برخی استانهای کشور، بحرانی تر است. هماکنون میانگین طول مدت زندگی مشترک در طلاقهای ثبت شده در کل کشور هشت سال است اما استانهای ایلام، کردستان، خراسان جنوبی و اردبیل میانگین زیر هفت سال را تجربه میکنند. از طرف دیگر، استانهای یزد، سمنان، اصفهان، مازندران، تهران و البرز دارای میانگین طول مدت زندگی مشترک در طلاقهای ثبت شده بالای هشت سال هستند.
هم اینک ۸۰ درصد طلاقها در کشور در میان زوجهای دارای سن زیر ۳۰ سال رخ میدهد.
سالانه بیش از ٣۰ هزار نفر در تهران از یکدیگر جدا میشوند که ٢٧ هزار مورد آن توافقی است.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/573896
غرق شدن پنج ایرانی در سواحل دریای اژه
بر اثر واژگون شدن قایق حامل پناهجویان در سواحل غربی ترکیه پنج ایرانی که یکی از آنان کودکی خردسال بود غرق شدند.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/574137
سهل انگاری مسوولین حدیثه کوچولو را به کام مرگ کشاند
کودک پنج ساله سیمین شهری حین بازی در گودالی که توسط اداره آبفار شهرستان ترکمن و گمیشان بدون هیچ گونه حصار و مانعی رها شده بود افتاد و غرق شد.
منبع:http://tabnakbato.ir/fa/news/30472
مرد جوان همسرش را کشت و خودکشی کرد
روز دوشنبه اهالی خیابان صدرای شیراز متوجه صدای شلیک گلوله از داخل خیابان شدند آنها پس حضور در خیابان با جسد غرق خون زن همسایه به نام ناهید رو به رو شدند با اعلام موضوع به بازپرس ویژه قتل بلافاصله ماموران پلیس برای بررسی موضوع در محل حاضر شدند
بررسی اولیه نشان می داد زن جوان بر اثر اصابت یک گلوله جانش را از دست داده است یکی از همسایه ها در بازجویی ها مدعی شد ناهید و همسرش به نام رضا از چند سال قبل در این محله زندگی می کردند در این مدت همیشه صدای دعوای آنها را می شنیدم و این دو با هم اختلاف شدیدی داشتند به احتمال زیاد همسر ناهید او را به قتل رسانده است
با مشخص شدن این موضوع تحقیقات برای شناسایی و دستگیری رضا آغاز شد. در حالیکه تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت ساعتی بعد ماموران با جسد مرد جوانی که با شلیک گلوله به سرش جانش را از دست داده است رو برو شدند.
با بررسی اولیه مشخص شد مرد جوان با شلیک به سرش جانش را از دست داده و اسلحه ای در دستانش است.
با شناسایی هویت مرد جوان مشخص شد او همان رضا است که ساعتی قبل به زندگی همسرش یایان داده است. برررسی ها نشان می داد رضا به خاطر اختلافات خانوادگی ابتدای همسرش را به قتل رسانده و دقایقی بعد نیز با شلیک گلوله به سرش به زندگی اش پایان داده است.
منبع:http://tabnakbato.ir/fa/news/30387
خودکشی یک دانشجو در خوابگاه پردیس کرج
یکی از دانشجویان پسر دانشگاه خوارزمی صبح امروز پنجشنبه (20 اسفند) در خوابگاه پردیس کرج این دانشگاه خودکشی کرد.
دکتر عزیزالله حبیبی، معاون دانشجویی دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با ایسنا، ضمن تایید این خبر گفت: هنوز هویت، دلیل و زمان دقیق اقدام به خودکشی این دانشجو مشخص نیست.
این حادثه یک بار دیگر ضرورت ایجاد مرکز پیشگیری از خودکشی بخصوص در کلانشهرها و همچنین اختصاص یک خط تلفن ویژه (Hot Line) برای امداد خودکشی با حضور مددکار، روانشناس بالینی و روانپزشک و حتی ایجاد یک NGO پیشگیری از خودکشی را در کشور یادآوری میکند؛ چرا که این اتفاق تاسفبار نه برای اولین بار است که در کشور رخ داده و نه آخرین مورد آن خواهد بود.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/456459
جان باختن 14 هزار نفر در سوانح جاده ای
بیش از 14 هزار و 100 نفر در 10 ماه گذشته در سوانح جاده ای کشته و 267 هزار نفر مجروح شدند.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/573838
مرگ جوان ۲۸ ساله در اثر گاز گرفتگی
سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران از یک مورد گازگرفتگی و فوت جوان ۲۸ ساله در محدوده منطقه سلوقان بالا خبر داد.
اعضای خانواده از عدم پاسخگویی فرزند جوان خود که در منزل حضور داشت، نگران شده بودند و پس از باز کردن در ورودی و ورود به آپارتمان، با جسم بیجان فرزند ۲۸ ساله خود روبهرو شده بودند.
با تشخیص عوامل اورژانس حاضر در محل حادثه موضوع گازگرفتگی و خفگی ناشی از استنشاق گاز منوکسید کربن تایید شد.
انتشار گاز منواکسیدکربن به دلیل نصب غیراستاندارد لوله بخاری در این واحد مسکونی گزارش شده است.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/574158
آنچه والدین باید درباره رفلاکس ادراری کودکان بدانند
ادرار بعد از تولید در کلیهها، از مسیر لگنچه و حالب جریان پیداکرده و به مثانه ریخته میشودحرکت عکس و برگشت ادرار از طریق مثانه به حالب و لگنچه و نهایتاً کلیه را رفلاکس ادراری مینامند.
این اتفاق در یک کلیه و یا هردو کلیه میتواند رخ دهد و اگر نارسایی دریچهای درمحل اتصال حالب به مثانه وجود داشته باشد حرکت معکوس ادرار از مثانه به سمت کلیهها اتفاق میافتدحرکت رو به بالای باکتریها از مثانه به کلیهها امکان عفونت در کلیهها را افزایش داده و می تواند منجر به آسیب بافت کلیه شود.
دکتر جواد غروبی فوق تخصص جراحی اطفال در مورد علائم بیماری رفلاکس اداری و راه های درمان آن در کودکان:
رفلاکس ادراری یک بیماری کاملا بی علامت است و به رغم عوارض بسیار شدیدی مانند نارسایی کلیه و فشارخون و... معمولاً علامت بالینی جدی و قابلتوجه ندارد. مهمترین بیماری همراه با رفلاکس ادراری، عفونت ادراری بوده که در تشخیص زودهنگام آن میتواند کمککننده باشد.
علت رفلاکس ادراری چیست؟
علت این بیماری نقص مادرزادی در محل اتصال حالب به مثانه است. البته در بعضی از کودکان علت آن وجود اختلال و بینظمی در تخلیه ادرار است. زمینه ارثی نیز در ایجاد رفلاکس ادراری اهمیت دارد . خواهر و برادر کودک مبتلابه این بیماری باید ازلحاظ ابتلا به رفلاکس ادراری بررسی شود زیرا احتمال درگیر شدن آنها دراین موارد 30 در صد است.
آیا عفونت ادراری با رفلاکس ارتباط دارد؟
رفلاکس ادراری اغلب به دنبال عفونت ادراری کشف میشود. عفونت ادراری به عفونت دستگاه کلیه و مجاری ادراری گفته میشود که میتواند مثانه، کلیه و یا هردو را گرفتار کند به طوریکه مطابق آمار ها 30 در صد از کودکان مبتلابه عفونت ادراری بیماری رفلاکس ادراری هم دارند.
علائم عفونت ادارای شامل تب، درد شکم، درد پهلو، دفع دردناک و مکرر ادرار، ادرار بدبو، سوزش ادرار و مواردی بیاختیاری ادراری است. مواردی در شیرخواران کم سن تر علائم عمومیتر بوده و شامل استفراغ، اسهال، بهانهگیری و عدم وزن گیری است.
رفلاکس ادراری چگونه تشخیص داده میشود؟
رفلاکس ادراری قبل از تولد نوزاد و از دوره جنینی قابلکشف است و در اغلب کودکان بین سنین 2 تا 3 سالگی تشخیص داده میشوند.
رفلاکس ادراری بهوسیله گرفتن عکس رادیولوژی به نام VCUG تشخیص داده میشود که گرفتن این عکس حدود 20 دقیقه طول میکشد.
رفلاکس ادراری چگونه درجهبندی میشود؟
تعیین درجه و میزان رفلاکس ادراری برای برنامهریزی دخالت درمانی، لازم و ضروری است.
رفلاکس ادراری به 5 درجه تقسیم میشود
درجهیک: برگشت ادرار فقط به حالب
درجهدو: برگشت ادرار به حالب و لگنچه
درجه سه: برگشت ادرار به حالب و لگنچه با اتساع خفیف
درجه چهار: برگشت ادرار به حالب و لگنچه با اتساع متوسط
درجه پنج: برگشت ادرار به حالب و لگنچه با اتساع شدید
اخذ شرححال، معاینه فیزیکی، بررسیهای آزمایشگاهی، رادیولوژیک و اسکن رادیو ایزوتوپ در تعیین میزان خطر و آسیب کلیه نقش به سزایی دارند.
همچنین در کودکان مبتلا به اختلال حرکتی مثانه، توأم با رفلاکس ادراری شانس عفونت افزایش پیداکرده و در نتیجه احتمال آسیب به کلیهها هم بیشتر خواهد بود.
چگونه رفلاکس درمان میشود؟
بیماری رفلاکس اداری با بزرگ تر شدن کودک معمولاً بهبود پیدا میکند ولی هدف از درمان طبی در سنین پایین پیشگیری ازعفونت ادراری و آسیب به کلیه است و لذابرای درمان طبی و غیر جراحی از روش هایی مانند تجویز آنتیبیوتیک با دوز پیشگیرانه، تشویق کودک برای تخلیه منظم ادرار، پیشگیری از یبوست در کودک و در صورت لزوم استفاده از دارو در بیماران مبتلابه اختلال حرکتی مثانه استفاده شود.
همچنین ویزیت دورهای و بررسیهای آزمایشگاهی و رادیولوژیک برای تعیین پیشرفت درمان لازم است.
درمان جراحی بهمنظور درمان قطعی رفلاکس و برای پیشگیری از آسیب کلیه انجام میشود و این درمان میتواند به روش باز و یا آندوسکوپیک صورت گیرد.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/456456
ناسا تصویر کهکشان باریک را منتشر کرد
تصویر یکی از باریکترین کهشان های هستی توسط ناسا منتشر شد.
در این عکس می توان کهشان بسیار باریکی را با نام NGC ۵۸۶۶ مشاهده کرد که بعنوان کهکشان عدسی شکل معروف است.
اطراف این کهشکان را غباری قرمز رنگ و تیره در برگرفته است و داخل آن مجموعه ای از ستارگان جوان وجود دارند که رنگ آبی در بخشی از آن بوجود آورده اند.
رسیدن نور کهکشان راه شیری به کهشکان NGC ۵۸۶۶ می تواند ۶۰ هزار سال طول بکشد.
همچنین کهکشان دیسکی هم به NGC ۵۸۶۶ گفته می شود . علت آن شکل گرفتن با گاز و بوجود آمدن یک میدان گرانشی داخل آن است.
فاصله این کهکشان با صورت فلکی استارگان اژدها ۵۰ میلیون سال نوری است.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/456361
همیشه نمیتوان موسیقی ایران را به چند نام محدود کرد
محمدرضا شجریان به عادتی که از این استاد برجسته موسیقی کشورمان سراغ داریم، کمتر سخن میگوید اما این موسیقیدان، آهنگساز، خواننده، سازساز و خوشنویس کشورمان به مناسب فرارسیدن نوروز، برخی از ناگفتههایش را بر زبان آورده که حاوی نکات مهمی درباره فضای کنونی موسیقی ایران و همچنین فضای فرهنگی کشورمان است.
گزیدهای از تازهترین گفت و گوی استاد محمدرضا شجریان که در مهرنامه منتشر شده را میخوانید:
- هنر باید در خدمت انسانیت قرار گیرد؛ لااقل دیدگاه من در طول فعالیت های هنری ام این بوده است و بنابراین خودم هم در این سمت و سو حرکت کرده ام. همیشه خواسته ام دغدغه های مردم -لااقل بخشی از آن- را در آثارم بازتاب دهم. تنها مساله ای که برایم اهمیت داشته، همراهی با آنان بوده است.
- رئیسجمهور و وزیر ارشاد مخالف ممنوعیت من از کار هستند. گروههایی هستند که با اسمهای مطرح مشکل دارند. برای خودشان خبرگزاری، روزنامه و رسانه هم دارند. علت اینکه مشکلشان با من چیست، نمیدانم؛ همانطور که نمیدانم چرا تا این اندازه کینهتوزانه رفتار میکنند. چیزی که در این میان مشخص است، اینکه این آدمها نه من را از نزدیک دیدهاند و نه چیزی از هنر میدانند.
- من چندین و چند اثر صوتی و تصویری دارم اما 6 تا 7 سال است که مجوزی برای کارهایم صادر نشده است و نمیتوانم منتشر کنم. این آثار همراه با گروه شهناز و ارکسترهای بزرگ و گروههای دیگر است. حالا منتظرم روزی مخاطبان آنها را بشوند.
- انتشار آلبوم در خارج از کشور فایدهای ندارد. شاید بازده مالی داشته باشد اما بازدهی هنری ندارد. به خصوص در شرایطی که موسیقی ما با آن مواجه است و یک اثر که برای هنرمند کلی هزینه مادی و هنری داشته است، روی سایتهایشان میگذارند و همه هم آن را به صورت مجانی دانلود میکنند. این نبود قانون کپی رایت -که من در خانه موسیقی مشغول کار بر روی ان هستیم- در این سالها بزرگ ترین دشمنی را به هنر و هنرمندان کرده است. تعدادی برای سود خودشان تمام زحمت یک هنرمند را به باد میدهند. تمام آثار من از آنهایی که منتشر شده تا آثار خصوصیام روی سایتها برای دانلود وجود دارد. همه کسانی هم که این کارها را میمنند، ادعای کار هنری و فرهنگی دارند.
- هیچکس از رادیو و تلویزیون گرفته تا سایتها و غیره حق ندارد هنر را به نفع خودش مصادره کند. حقوق مؤلف و مصنف باید درست شود. ما سالهاست که داریم در این خصوص حرف میزنیم و درباره این مساله گلایه کرده ایم و شکایت؛ ما گفتیم و گفتیم؛ اما هیچ کس رعایت نمیکند. هنرمند که تنهایی نمیتواند کار را پیش ببرد؛ این دولت است که بایستی پیگیر قوانین مملکتی باشد. کپی رایت باید قانون جاری کشور باشد و به آن عمل شود و کسی که عدول میکند، باید مجازات شود. در هیچ کجای دنیا با اثر هنری با این شکل برخورد نمی کنند.
- (درباره پخش آثارش از صداوسیما بدون کسب مجوز از او) تمام جبهه گیریها علیه من از همان زمان شروع شد. در رسانههایشان هرچه خواستند نوشتند. حتی رییس صداوسیما (ضرغامی) هم حرف های زیادی زد؛ در حالی که اینها هیچ کدامشان نه سر پیاز بودند و نه ته پیاز. (در پاسخ به پیگیری حقوقی) شکایت کردم و اتفاقاً در دادگاه همین کشور هم به نفع من رای دادند؛ اما باز هم به جایی نرسید.
- ببینید مساله اینجاست که اختیارات قانونی گاهی نامشخص است و هرکس میتواند تصمیمی که دلش میخواهد بگیرد. مثلاً میگویند در این شهر نباید موسیقی اجرا شود؟ چرا؟ همان برنامه در شهر کناری اجرا شده است، مجوز شعر دارد، مجوز موسیقی دارد، تمامی هنرمندانش بارها استعلام شده اند؛ اما نمی تواند در یک شهر اجرا شود... باید بعضی چیزها مشخص شود. اینکه موسیقی در کشور ما حرام است یا حلال؟... کار یک هنرمند همین است. سال ها درس خوانده است و سالها وقت گذاشته تا در یک گروه ساز بزند؛ وقتی شما مانع اجرای او میشوید، درآمدش از کجا باید باشد؟ از کجا باید زندگی اش را بگذراند؟ اصلاً چه دلیل و منطقی پشت این ماجرا هست؟
- اصرار من به کار با نوازندگان جوان، این است که آنها برای ادامه فعالیتهایشان انگیزه پیدا کنند. همیشه که نمیتوان موسیقی ایران را به چند نام محدود کرد. باید شرایط را برای نسلهای بعدی هم فراهم کرد و من دلم میخواهد در این زمینه نقش داشته باشم. وقتی یک نوازنده کنار مینشیند، خواه ناخواه انگیزه پیدا میکند و تلاش میکند تا کیفیت سازش را بالا ببرد؛ چون میتواند که این اتفاق برایش مسئولیت میآورد. همین هم میتواند در رشد در رشد مطلوب و کیفیت نوازنده ها تاثیر بگذارد. این هم فقط محدود به من نیست؛ هر نوازنده جوانی که کنار یک خواننده یا آهنگساز نامی قرار گیرد، سعی میکند خودش و سازش را به او نزدیک کند. در واقع فکر میکنم حالا که جایگاهی دارم، این امکان را برای هنرمندان جوان بدهم تا آنها هم مطرح شوند و حرفی برای گفتن داشته باشند. هنرمندان جوان ما پرانگیزه و با استعداد هستند و اگر راه را برایشان باز کنید، نتیجه بسیار خوبی میگیرد.
- مهمترین منتقد آوازم همیشه خودم بودهام؛ طبیعی است که شروع به آواز خواندن کردم، به اندازه الان تجربه نداشتم. درست است که جوان بودم و صدایم را خوب در میآوردم و قدرت اجرای تحریر داشتم اما حالا که به آثار آن دورانم گوش میکنم، متوجه این مساله میشوم که گاهی در خوانندگان کارهای اضافی کردهام و در جاهایی ضعف دارم. از همان ابتدا هم این نقد را به خودم داشتم. آن زمان امکان ضبط کار به این شکل وجود نداشت؛ بنابراین وقتی آثارم را در رادیو میشنیدم، مدام میگفتم باید اینجایش را این طور میخواندم و آنجایش را آن طور.
- هر آوازخوان جوانی خواه ناخواه در بخشی از کارهایش ناپختگی دارد؛ اما آواز من از چهل سالگی به بعد جاافتادهتر و کارهایم بهتر شد؛ انگار از آن زمان خودم را پیدا کردم و شیوه خودم را به دست آوردم. من تا قبل از 40 سالگی روی شیوههای دیگران کار میکردم. (و حالا سی و پنج سال میگذرد...) همچنان روی آوازم کار میکنم اما از آن زمان جمله بندیهایم فرق میکند و اصلاً منطق آوازم متفاوت شده است. از آن طرف شعرخوانی و ارایه شعر پخته تر است؛ البته خیلی وقتها هم بوده که در همان جوانی آواز را خوب خواندهام اما همیشه این طور نبوده است.
- یک آوازخوان وقتی یک شعر میخواند، باید حق شعر را ادا کرده و امانتداری کند؛ من هم همین نگاه را به یک شعر در آوازهایم داشتهام؛ چون معتقدم سرمایه ی ما مفاهیم شعری است و وظیفه دارم این سرمایه را به شنونده منتقل کنم. شما وقتی روی شعری به صورت دکلمه می خوانید، سعی میکنید، درست بخوانید و شنونده متوجه ماجرا بشود. هنگام آواز خواندن همین است، ما داریم حرف میزنیم؛ اما با زبان آواز و به همین خاطر باید آن را درست منتقل کنیم. به همین خاطر سعی میکنم از کشش های اضافی پرهیز کنم. این مسالهای است که اساتید موسیقی ما هم روی این مساله تاکید داشتند.
مثلاً استاد برومند و استاد بنان در این باره با من حرف زدند. یک بار استاد برومند به من گفتد: «نمی دانم چرا آوازخوانها فکر میکنند هر چقدر این سیلابها را بیشتر بکشند، آوازشان بهتر میشود؟» یک بار هم در رادیو آوازی میخواندم که استاد بنان، ناظر ضبط ما بود. وقتی از استودیو بیرون آمدم، گفتند: «شجریان لازم نیست تا این اندازه روی کلمات تاکید کنی، همان طور که حرف میزنی شعر را بخوان. مگر وقتی صحبت میکنی، اینقدر روی حرفها تاکید میکنی؟» من این شیوهها را پی گرفتم که راه بسیار درستی بود. یک بار هم استاد دادبه به من گفتند که غزل خوانی یعنی همان طور که غزل را میخوانی، آوار بخوانی و از کششهای اضافهی پرهیز کنی. شیوه آوازخوانی من این طور است که در یک مصرع بیش از دو کشش نمیدهم، همان طو که وقتی میخواهید یک شعر را به صورت نستعلیق بنویسید، بیشتر از دو کشش در مصرع جایز نیست. در کار آواز هم همین است. شاید حتی گاهی لازم است فقط یک کشش را داشته باشی.
- 62 ساز ساختهام که 20 عدد از آن برای سالهای دور بوده است و تعدادی از آن هماکنون دست برخی نوازندگان است که دارند از آن استفاده میکنند. البته هیچ وقت این سازها به شکلی عرضه نشدهاند که برای فروش باشد؛ تنها نوازندگانی خواستهاند از اینها استفاده کردهاند. برای این سازها هم سعی کردهام بهترین چوبها را استفاده کنم تا بهترین کیفیت را داشته باشد؛ ضمن اینکه تکنیکهای سازسازی اندازهها و... را رعایت کردهام تا ساز بتواند در دراز مدت هم عمر داشته باشد.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/574132
ﻣﻦ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﻢ؟ !
ﻣﻦ « ﺩﻭﺷﻴﺰﻩ ﻣﮑﺮﻣﻪ» ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺭﻭﻱ ﺳﺮﻡ ﻗﻨﺪ ﻣﻲ ﺳﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﻗﻨﺪ ﺗﻮﻱ ﺩﻟﻢ ﺁﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ .من( گیس بریده)هستم وقتی روح وقلبم دیوانه وار درگرو عشق مردی است.
ﻣﻦ « ﻣﺮﺣﻮﻣﻪ ﻣﻐﻔﻮﺭﻩ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺯﻳﺮ ﻳﮏ ﺳﻨﮓ ﺳﻴﺎﻩ ﮔﺮﺍﻧﻴﺖ ﻗﺸﻨﮓ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻً ﻫﻴﭻ ﺧﻮﺍﺑﻲ ﻧﻤﻲ ﺑﻴﻨﻢ
ﻣﻦ « ﻭﺍﻟﺪﻩ ﻣﮑﺮﻣﻪ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﻫﻴﺎﺕ ﻣﺪﻳﺮﻩ ﺷﺮﮐﺖ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩﺷﻴﺮﻳﻨﻲ 20 ﺁﮔﻬﻲ ﺗﺴﻠﻴﺖ ﺩﺭ 20 ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﭼﺎﭖ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ
ﻣﻦ «ﻫﻤﺴﺮﻱ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻱ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﻱ ﺍﺵ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺗﺎ ﭼﻬﻠﻢ - ﺁﮔﻬﻲ ﻭﻓﺎﺕ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﻭﻝ ﭘﺮﺗﻴﺮﺍﮊﺗﺮﻳﻦ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﭼﺎﭖ ﻣﻲ ﺭﺳﺎﻧﺪ
ﻣﻦ « ﺯﻭﺟﻪ» ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﻭ ﺩﻭ ﻣﺎﻩ ﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺣﮑﻢ ﻗﺎﺿﻲ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺶ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﻡ ﻣﺎﻫﻴﺎﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﭘﻨﺞ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ، ﺑﺪﻫﺪ
ﻣﻦ « ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺭ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﺑﺎ ﮐﺎﻣﻴﻮﻥ ﻗﺮﺍﺿﻪ ﺍﺵ ﺍﺯﮔﺮﺩﻧﻪ ﺣﻴﺮﺍﻥ ﺭﺩ ﻧﺸﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﺗﻪ ﺩﺭﻩ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪ .
ﻣﻦ « ﺧﻮﺷﮕﻠﻪ» ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﭘﺴﺮﻫﺎﻱ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﺤﻠﻪ ﺯﻳﺮ ﺗﻴﺮ ﭼﺮﺍﻍ ﺑﺮﻕ ﻭﻗﺖ ﺷﺎﻥ ﺭﺍﺑﻴﻬﻮﺩﻩ ﻣﻲ ﮔﺬﺭﺍﻧﻨﺪ .
ﻣﻦ « ﻣﺠﻴﺪ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ﭼﺮﺍﻍ ﺑﺮﻕ، ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺧﻂ ﻭﺍﺣﺪ ﻣﻲ ﺍﻳﺴﺘﺪ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺭﻭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺻﺪﺍ ﻣﻲ ﺯﻧﺪ .
ﻣﻦ « ﺿﻌﻴﻔﻪ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺭﻳﺶ ﺳﻔﻴﺪﻫﺎﻱ ﻓﺎﻣﻴﻞ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﺣﻖ ﺍﺭﺛﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ .
ﻣﻦ « ﺑﻲ ﺑﻲ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﻳﮏ ﺷﻲﺀ ﺁﺭﮐﺎﺋﻴﮏ ﻣﻲ ﺷﻮﻡ ﻭ ﻧﻮﻩ ﻭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﺗﻴﮏ ﺗﻴﮏ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻋﮑﺲ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ .
ﻣﻦ «ﻣﺎﻣﻲ» ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﻢ ﺩﺭ ﺟﺸﻦ ﺗﻮﻟﺪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺭﻭﻍ ﭘﺮﺩﺍﺯﻱ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ .
ﻣﻦ « ﻣﺎﺩﺭ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﻤﺎﺗﺖ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻡ ﭼﻮﻥ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻳﮏ ﻣﻬﻤﺎﻧﻲ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻏﺬﺍﻱ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ .
ﻣﻦ « ﺯﻧﻴﮑﻪ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﻣﺮﺩ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ، ﺗﺬﮐﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﺩﺭﺳﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﺩﺭ ﭘﺎﺭﮐﻴﻨﮓ ﻣﻲ ﺷﻨﻮﺩ .
ﻣﻦ « ﻣﺎﻣﺎﻧﻲ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﺧﺮﻡ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺧﻼﻑ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺷﺎﻥ ﻧﮕﻮﻳﻢ .
ﻣﻦ «ﻧﻨﻪ» ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺷﻠﻴﺘﻪ ﻣﻲ ﭘﻮﺷﻢ ﻭ ﭼﺎﺭﻗﺪﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﻨﺠﺎﻕ ﺯﻳﺮ ﮔﻠﻮﻳﻢ ﻣﺤﮑﻢ ﻣﻲ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻧﻮﻩ ﺍﻡ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﻲ ﮐﺸﺪ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻣﻦ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﺶ ﻫﺴﺘﻢ ... ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ ﻣﻦ ﺧﺪﻣﺘﮑﺎﺭ ﭘﻴﺮ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻫﺴﺘﻢ .
ﻣﻦ « ﻳﮏ ﮐﺪﺑﺎﻧﻮﻱ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻴﺎﺭ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺁﺭﻭﻍ ﻫﺎﻱ ﺑﻮﺩﺍﺭ ﻣﻲ ﺯﻧﺪ ﻭ ﮐﻤﺮﺑﻨﺪﺵ ﺭﺍ ﺭﻭﻱ ﺷﮑﻢ ﺑﺮﺁﻣﺪﻩ ﺍﺵ ﺟﺎﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ .
ﻣﻦ « ﺑﺎﻧﻮ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺯ ﻣﺮﺯ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻟﮕﻲ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻣﺮﺩﻱ ﺩﻟﺶ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻭﻗﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺗﻠﻒ ﺑﮑﻨﺪ .
ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﺎﻩ ﺍﻭﻝ ﻋﺮﻭﺳﻲ ﺍﻡ؛ « ﺧﺎﻧﻢ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ، ﻋﺮﻭﺳﮏ، ﻣﻠﻮﺳﮏ، ﺧﺎﻧﻤﻲ، ﻋﺰﻳﺰﻡ،ﻋﺸﻖ
ﻣﻦ، ﭘﻴﺸﻲ، ﻗﺸﻨﮕﻢ، ﻋﺴﻠﻢ، ﻭﻳﺘﺎﻣﻴﻦ ﻭ ...» ﻫﺴﺘﻢ .
ﻣﻦ ﺩﺭ ﻓﺮﻳﺎﺩﻫﺎﻱ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺷﻮﻫﺮﻡ، ﻭﻗﺘﻲ ﺩﻳﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ، ﭼﻨﺪ ﺗﺎﺭ ﻣﻮﻱ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺭﻭﻱ ﯾﻘﻪ ﮐﺘﺶ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﺑﻮﻱ ﺳﮓ ﻣﺮﺩﻩ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ، « ﺳﻠﻴﻄﻪ» ﻫﺴﺘﻢ .
ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﺤﺎﻭﺭﻩ ﯼ ﺩﻳﺮﭘﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﮐﻬﻦ ﺑﻮﻡ ؛ « ﺩﻟﻴﻠﻪ ﻣﺤﺘﺎﻟﻪ، ﻧﻔﺲ ﻣﺤﻴﻠﻪ ﻣﮑﺎﺭﻩ، ﻣﺎﺭ، ﺍﺑﻠﻴﺲ، ﺷﺠﺮﻩ ﻣﺜﻤﺮﻩ، ﺍﺛﻴﺮﻱ، ﻟﮑﺎﺗﻪ ﻭ ... » ﻫﺴﺘﻢ . ﺩﺍﻣﺎﺩﻡ ﺑﻪ ﻣﻦ « ﻭﺭﻭﺭﻩ ﺟﺎﺩﻭ » ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ . ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﻣﺮﺍ « ﻭﺍﻟﺪﻩ» ﺁﻗﺎ ﻣﺼﻄﻔﻲ ﺻﺪﺍ ﻣﻲ ﺯﻧﺪ .
ﻣﻦ « ﻣﺎﺩﺭ ﻓﻮﻻﺩﺯﺭﻩ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺣﻘﻮﻗﻢ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻭ ﺁﻥ ﻣﻲ ﺟﻨﮕﻢ .
ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻥ ﺭﻭﺳﺘﺎ « ﮐﻨﻴﺰ» ﺷﻤﺎ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ ..
ﻣﻦ ﮐﯿﺴﺘﻢ؟
ﻧﻮﺷﺘﻪ: ﺑﻠﻘﻴﺲ ﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ
ﻣﻦ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﻢ؟ !
ﻣﻦ « ﺩﻭﺷﻴﺰﻩ ﻣﮑﺮﻣﻪ» ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺭﻭﻱ ﺳﺮﻡ ﻗﻨﺪ ﻣﻲ ﺳﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﻗﻨﺪ ﺗﻮﻱ ﺩﻟﻢ ﺁﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ .من( گیس بریده)هستم وقتی روح وقلبم دیوانه وار درگرو عشق مردی است.
ﻣﻦ « ﻣﺮﺣﻮﻣﻪ ﻣﻐﻔﻮﺭﻩ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺯﻳﺮ ﻳﮏ ﺳﻨﮓ ﺳﻴﺎﻩ ﮔﺮﺍﻧﻴﺖ ﻗﺸﻨﮓ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻً ﻫﻴﭻ ﺧﻮﺍﺑﻲ ﻧﻤﻲ ﺑﻴﻨﻢ
ﻣﻦ « ﻭﺍﻟﺪﻩ ﻣﮑﺮﻣﻪ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﻫﻴﺎﺕ ﻣﺪﻳﺮﻩ ﺷﺮﮐﺖ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩﺷﻴﺮﻳﻨﻲ 20 ﺁﮔﻬﻲ ﺗﺴﻠﻴﺖ ﺩﺭ 20 ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﭼﺎﭖ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ
ﻣﻦ «ﻫﻤﺴﺮﻱ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻱ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﻱ ﺍﺵ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺗﺎ ﭼﻬﻠﻢ - ﺁﮔﻬﻲ ﻭﻓﺎﺕ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﻭﻝ ﭘﺮﺗﻴﺮﺍﮊﺗﺮﻳﻦ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﭼﺎﭖ ﻣﻲ ﺭﺳﺎﻧﺪ
ﻣﻦ « ﺯﻭﺟﻪ» ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﻭ ﺩﻭ ﻣﺎﻩ ﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺣﮑﻢ ﻗﺎﺿﻲ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺶ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﻡ ﻣﺎﻫﻴﺎﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﭘﻨﺞ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ، ﺑﺪﻫﺪ
ﻣﻦ « ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺭ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﺑﺎ ﮐﺎﻣﻴﻮﻥ ﻗﺮﺍﺿﻪ ﺍﺵ ﺍﺯﮔﺮﺩﻧﻪ ﺣﻴﺮﺍﻥ ﺭﺩ ﻧﺸﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﺗﻪ ﺩﺭﻩ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪ .
ﻣﻦ « ﺧﻮﺷﮕﻠﻪ» ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﭘﺴﺮﻫﺎﻱ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﺤﻠﻪ ﺯﻳﺮ ﺗﻴﺮ ﭼﺮﺍﻍ ﺑﺮﻕ ﻭﻗﺖ ﺷﺎﻥ ﺭﺍﺑﻴﻬﻮﺩﻩ ﻣﻲ ﮔﺬﺭﺍﻧﻨﺪ .
ﻣﻦ « ﻣﺠﻴﺪ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ﭼﺮﺍﻍ ﺑﺮﻕ، ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺧﻂ ﻭﺍﺣﺪ ﻣﻲ ﺍﻳﺴﺘﺪ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺭﻭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺻﺪﺍ ﻣﻲ ﺯﻧﺪ .
ﻣﻦ « ﺿﻌﻴﻔﻪ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺭﻳﺶ ﺳﻔﻴﺪﻫﺎﻱ ﻓﺎﻣﻴﻞ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﺣﻖ ﺍﺭﺛﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ .
ﻣﻦ « ﺑﻲ ﺑﻲ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﻳﮏ ﺷﻲﺀ ﺁﺭﮐﺎﺋﻴﮏ ﻣﻲ ﺷﻮﻡ ﻭ ﻧﻮﻩ ﻭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﺗﻴﮏ ﺗﻴﮏ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻋﮑﺲ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ .
ﻣﻦ «ﻣﺎﻣﻲ» ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﻢ ﺩﺭ ﺟﺸﻦ ﺗﻮﻟﺪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺭﻭﻍ ﭘﺮﺩﺍﺯﻱ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ .
ﻣﻦ « ﻣﺎﺩﺭ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﻤﺎﺗﺖ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻡ ﭼﻮﻥ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻳﮏ ﻣﻬﻤﺎﻧﻲ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻏﺬﺍﻱ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ .
ﻣﻦ « ﺯﻧﻴﮑﻪ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﻣﺮﺩ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ، ﺗﺬﮐﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﺩﺭﺳﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﺩﺭ ﭘﺎﺭﮐﻴﻨﮓ ﻣﻲ ﺷﻨﻮﺩ .
ﻣﻦ « ﻣﺎﻣﺎﻧﻲ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﺧﺮﻡ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺧﻼﻑ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺷﺎﻥ ﻧﮕﻮﻳﻢ .
ﻣﻦ «ﻧﻨﻪ» ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺷﻠﻴﺘﻪ ﻣﻲ ﭘﻮﺷﻢ ﻭ ﭼﺎﺭﻗﺪﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﻨﺠﺎﻕ ﺯﻳﺮ ﮔﻠﻮﻳﻢ ﻣﺤﮑﻢ ﻣﻲ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻧﻮﻩ ﺍﻡ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﻲ ﮐﺸﺪ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻣﻦ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﺶ ﻫﺴﺘﻢ ... ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ ﻣﻦ ﺧﺪﻣﺘﮑﺎﺭ ﭘﻴﺮ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻫﺴﺘﻢ .
ﻣﻦ « ﻳﮏ ﮐﺪﺑﺎﻧﻮﻱ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻴﺎﺭ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺁﺭﻭﻍ ﻫﺎﻱ ﺑﻮﺩﺍﺭ ﻣﻲ ﺯﻧﺪ ﻭ ﮐﻤﺮﺑﻨﺪﺵ ﺭﺍ ﺭﻭﻱ ﺷﮑﻢ ﺑﺮﺁﻣﺪﻩ ﺍﺵ ﺟﺎﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ .
ﻣﻦ « ﺑﺎﻧﻮ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺯ ﻣﺮﺯ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻟﮕﻲ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻣﺮﺩﻱ ﺩﻟﺶ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻭﻗﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺗﻠﻒ ﺑﮑﻨﺪ .
ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﺎﻩ ﺍﻭﻝ ﻋﺮﻭﺳﻲ ﺍﻡ؛ « ﺧﺎﻧﻢ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ، ﻋﺮﻭﺳﮏ، ﻣﻠﻮﺳﮏ، ﺧﺎﻧﻤﻲ، ﻋﺰﻳﺰﻡ،ﻋﺸﻖ
ﻣﻦ، ﭘﻴﺸﻲ، ﻗﺸﻨﮕﻢ، ﻋﺴﻠﻢ، ﻭﻳﺘﺎﻣﻴﻦ ﻭ ...» ﻫﺴﺘﻢ .
ﻣﻦ ﺩﺭ ﻓﺮﻳﺎﺩﻫﺎﻱ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺷﻮﻫﺮﻡ، ﻭﻗﺘﻲ ﺩﻳﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ، ﭼﻨﺪ ﺗﺎﺭ ﻣﻮﻱ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺭﻭﻱ ﯾﻘﻪ ﮐﺘﺶ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﺑﻮﻱ ﺳﮓ ﻣﺮﺩﻩ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ، « ﺳﻠﻴﻄﻪ» ﻫﺴﺘﻢ .
ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﺤﺎﻭﺭﻩ ﯼ ﺩﻳﺮﭘﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﮐﻬﻦ ﺑﻮﻡ ؛ « ﺩﻟﻴﻠﻪ ﻣﺤﺘﺎﻟﻪ، ﻧﻔﺲ ﻣﺤﻴﻠﻪ ﻣﮑﺎﺭﻩ، ﻣﺎﺭ، ﺍﺑﻠﻴﺲ، ﺷﺠﺮﻩ ﻣﺜﻤﺮﻩ، ﺍﺛﻴﺮﻱ، ﻟﮑﺎﺗﻪ ﻭ ... » ﻫﺴﺘﻢ . ﺩﺍﻣﺎﺩﻡ ﺑﻪ ﻣﻦ « ﻭﺭﻭﺭﻩ ﺟﺎﺩﻭ » ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ . ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﻣﺮﺍ « ﻭﺍﻟﺪﻩ» ﺁﻗﺎ ﻣﺼﻄﻔﻲ ﺻﺪﺍ ﻣﻲ ﺯﻧﺪ .
ﻣﻦ « ﻣﺎﺩﺭ ﻓﻮﻻﺩﺯﺭﻩ » ﻫﺴﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺣﻘﻮﻗﻢ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻭ ﺁﻥ ﻣﻲ ﺟﻨﮕﻢ .
ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻥ ﺭﻭﺳﺘﺎ « ﮐﻨﻴﺰ» ﺷﻤﺎ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ ..
ﻣﻦ ﮐﯿﺴﺘﻢ؟
ﻧﻮﺷﺘﻪ: ﺑﻠﻘﻴﺲ ﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ
پیشگفتار به چاپ آمریکایی "وضع طبقه کارگر در انگلستان"
فریدریش انگلس - لندن، ٢٦ ژانویه ١٨٨٧
جنبش کارگری در آمریکا
ده ماه از زمانی که من به تقاضای مترجم، "مؤخرهای" بر این کتاب نوشته ام میگذرد. در طی این ده ماه در آمریکا انقلابی بوقوع پیوسته که در هر کشور دیگر حداقل به ده سال زمان احتیاج داشت. در فوریه ١٨٨٥، افکار عمومی آمریکا متفقالقول در این نکته همنظر بودند که: آمریکا بطور کلی فاقد طبقه کارگر - به مفهوم اروپایی آن - است و نتیجتا مبارزه طبقاتی بین کارگران و سرمایهداران، آنطور که کشورهای اروپایی را دو شقّه میکند، در جمهوری آمریکا امری ناممکن است و بر همین اساس، سوسیالیسم نهالی وارداتی است که نمیتواند در زمین آمریکا ریشه بدواند. اما درست در همان زمان مبارزه طبقاتی آینده با اعتصابات کارگران معادن زغال پنسیلوانیا و بسیاری از رشتههای دیگر و علیالخصوص در تدارک جنبش هشت ساعت کار - در سراسر کشور - که برای ماه مه در نظر گرفته شده بود، و در ماه مه هم واقعا نتیجه داد، سایههای عظیم خود را افکند. این که من همان زمان این علائم را بدرستی تشخیص داده بودم و این که یک جنبش طبقه کارگر را در مقیاس ملی پیشبینی میکردم، خود را در "مؤخره" من نشان میدهد. اما آنچه که هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند این بود که جنبش در چنین زمان کوتاهی با چنین قدرت غیر قابل مقاومتی به راه خواهد افتاد، بسرعت آتش در جنگل خود را گسترش داده و جامعه آمریکا را تا بنیادهایش به لرزه در خواهد آورد.
واقعیت اینجاست، سرسخت و غیر قابل بحث. این که این امر چه وحشتی را در میان طبقات حاکم آمریکا دامن زده است، بطرزی جالب زمانی برایم روشن شد که خبرنگاران آمریکایی در تابستان گذشته مرا با ملاقاتشان مفتخر کردند. "حرکت جدید" آنان را در حالت ترس ناشی از درماندگی و حیرت قرار داده است. با اینهمه جنبش در آن زمان تازه در شُرُفِ آغاز بود و در طغیانهای مبهم و ظاهرا از هم گسیخته طبقهای خلاصه میشد که توسط ستمگری بردهداری سیاه و تکامل سریع صنعتی تبدیل به پایینترین لایه جامعه آمریکا شده بود. اما قبل از پایان سال این تکانهای سردرگم اجتماعی شروع به گرفتن جهت مشخص نمودند. حرکتهای خودبخودى و غریزی این تودههای انبوه کارگران در مناطق وسیعی از کشور، انفجار همزمان نارضایتی آنان از اوضاع اجتماعی فلاکتبار که در همه جا به یک شکل و به عللی یکسان رخ میداد، آنها را به این حقیقت واقف گردانید که طبقهای نوین و متمایز را در جامعه آمریکا تشکیل میدهند. طبقهای که باید گفت از کارگران مزدی نسل اندر نسل پرولترها تشکیل میشود. این آگاهی در متن غریزه اصیل آمریکایی، آنها را بلافاصله به برداشتن گام بعدی در جهت رهایىشان سوق داد. این گام تشکیل یک حزب سیاسی کارگری با برنامه خاص خود بود که تسخیر پارلمان و کاخ سفید را هدف قرار میدهد. در ماه مه مبارزات برای روزکار هشت ساعته، ناآرامیها در شیکاگو و میلواکس و جاهای دیگر و اقدامات طبقه حاکم برای سرکوب جنبش نوظهور کارگری توسط قهر عریان و قوه قضائیه خشن طبقاتی بوقوع پیوست. در ماه نوامبر حزب جوان کارگری در تمام مراکز بزرگ نیویورک سازمان یافت و در انتخابات شیگاگو و میلواکس شرکت کرد. تاکنون ماههای مه و نوامبر برای بورژوازی آمریکا فقط یادآور سررسید اوراق قرضه دولتی آمریکا بود. اما از این پس مه و نوامبر برای اینان همچنان یادآور روزهایی خواهد بود که در آن طبقه کارگر آمریکا سفتههایی را که از سرمایهداران داشت برای وصول ارائه نمود. طبقه کارگر در کشورهای اروپایی نیازمند سالها و سالها زمان بود تا بطور کامل این حقیقت را درک کند که یک طبقه متمایز - و تحت شرایط اجتماعی موجود - دائمی را در جامعه امروزی تشکیل میدهد. و باز هم سالها زمان لازم بود تا این آگاهی طبقاتی آنها را بسوی متشکل کردن خودشان در یک حزب سیاسی متمایز سوق دهد، حزبی مستقل از و در تقابل با تمام احزاب سیاسی قدیمی که توسط بخشهای مختلف طبقات حاکم بوجود آمدهاند. اما در زمین مساعدتر آمریکا، جایی که بقایای قرون وسطایی راه را سد نکرده، جایی که تاریخ با عناصر جامعه مدرن بورژوایی آنطور که در قرن ١٧ تحول یافت، شروع میشود، طبقه کارگر هر دوی این مراحل تکامل خود را در عرض ده ماه طی کرد.
با اینهمه این هنوز آغاز کار است. اینکه تودههای کارگر اشتراک مشقات و منافع خویش و همبستگیشان را بمثابه یک طبقه در تقابل با تمام طبقات دیگر حس کنند، و برای مؤثر کردن و بیان این احساس ابزار سیاسی مرسوم در هر کشور آزادی را بکار اندازند، فقط اولین گام است. گام بعدی یافتن یک علاج مشترک برای این دردهای مشترک و درج آن در برنامه حزب جدید کارگر است. و این گام - مهمترین و دشوارترین گام در جنبش - هنوز باید در آمریکا برداشته شود.
روز جهانی زنان کارگر
روز جهانی زنان که در گذشته روز جهانی زنان کارگر نامیده میشد بزرگداشتی است که هر ساله در روز ۸ مارس برگزار میشود. این روز، روز بزرگِ برپایی جشنهایی برای زنان در کل جهان است. بسته به مناطق مختلف، تمرکز جشن روی بزرگداشت، قدردانی، ارائهٔ عشق به زن و برگزاری جشنی برای دستاوردهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی زنان است.
این روز در ابتدا به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی در بین احزاب سوسیال آمریکا٬ آلمان و اروپای شرقی آغاز شد، اما بعدها در فرهنگ بسیاری از کشورها آمیخته شد. روز جهانی زنان در برخی از مناطق رنگ و بوی سیاسی خود را از دست داده و تبدیل به مناسبتی برای مردان شده تا عشق خود را به زنان بیان کنند و آمیزهای از روز مادر و روز ولنتاین شده است. با این حال در مناطقی دیگر، اصل سیاسی و زمینه حقوق بشری که توسط سازمان ملل متحد تعیین شده، با قدرت اجرا میشود و آگاهی سیاسی و اجتماعیِ امیدوار کنندهای از مبارزات زنان در سراسر جهان به ارمغان میآورد. سازمان ملل هم از سال ۱۹۷۷ این روز را به عنوان «روز حقوق زنان و صلح بینالمللی» به رسمیت میشناسد.
گیاه حساس (یا حساسه یا درخت گل ابریشم)، نمادی از جشن روز زن در کشورهای ایتالیا و روسیه است.همچنین گل میموزا یکی از نمادهای این روز است.
در فاز 2 عسلویه رخ داد:
واژگونی سرویس ایاب ذهاب کارگران 35 زخمی برجای گذاشت
به گزارش منابع خبری ایلنا از عسلویه، بامداد امروز سرویس حمل و نقل کارگران فاز دوم عسلویه مربوط به شرکت «پتروشیمی مخازن سبز عسلویه» دچار حادثه شده و واژگون می شود.
این حادثه 35 نفر از کارگران این پتروشیمی زخمی در بر داشت و از جزئیات آن اطلاع دقیقی در دست نیست.
پیش از این در سال گذشته، فرسوده بودن سرویس حمل و نقل کارگران شاغل در فاز ۱۲ پارس جنوبی به مصدومیت ۲۱ نفر انجامید.
شرکت «پتروشیمی مخازن سبز عسلویه» در زمینه ذخیره مواد پترو شیمیایی و محصولات تولیدی طرح های فاز دوم پتروشیمی در عسلویه فعالیت می کند.
ایلنا
***
بیکاری در کردستان، جان یک کولبر را گرفت
یک کولبرکرد در مرز ایران و عراق، به علت فشار وارده سکته قلبی می کند و جان خود را از دست می دهد.
بیکاری در کردستان، جان یک کولبر را گرفت
«احمد عزیزپور»، ۳۵ ساله است دو فرزند دارد و در انتظار فرزند دیگری است که همین روزها از راه میرسد.
احمد اهل روستای کوچکی در ۱۵ کیلومتری شهر بانه است. احمد کولبری است که جانش را کف دست میگیرد و در کوههای سخت و نامهربان کردستان، هر روز کیلومترها راه را با کولبار سنگین بر دوش، طی میکند.
احمد کولبر نیست، اصلا کولبری شغل نیست، یک راه میانبر است برای مردان روستاهای کردستان، راهی میانبر برای زنده ماندن، برای از گرسنگی نمردن.
احمد کارگر ساختمانی است که زمستانهای سرد کردستان بیکار است و کول میبرد.
احمد در حین حمل بار، گرفتار سیلاب میشود و از شدت فشار وارده سکته قلبی میکند.
ایلنا
***
ابهام در پرداخت عیدی کارگران پیمانکاری مترو
با وجود تغییر پیمانکار هنوز ۴۰۰کارگران خدماتی مترو در انتظار دریافت مزایای اضافه کاری، عیدی و سنوات پایان سال خود هستند.
ایلنا
چهار شنبه سوری
سیاوش یکى از مظلومترین چهره هاى شاهنامه است که وقتى زن پدرش سودابه ، به او دل بست هرگز به مکر نامادرى گرفتار نشد.. تااینکه این جسارت به گوش پدرش کیکاووس رسید و شدیدا مورد خشم او گردید ،سیاوش از پدر خواست تا براى اثبات پاکى و بیگناهیش ازهفت تونل آتش گذر کند و اگر سالم بیرون آمد، آنرا دلیل بى گناهیش بداننداین آزمون آتش در آخرین سه شنبه سال انجامید و او سرفرازانه بیرون آمد ، به دستور پدر این روز جشن ملى شناخته شد.
وماهم واپسین سه شنبه را به یاد پاکى و انسانیت با پریدن از روى آتش جشن میگیریم .....چهارشنبه سوریتون پیشاپیش مبارک