زنی که با شکم پاره به بندرعباس منتقل شد!
پس از ورود به بیمارستان تا ساعت 17 بلاتکلیف بودیم تا اینکه با متخصص زنان تماس گرفتند و آمد. آزمایش از بیمار گرفتند و پس از تزریق مسکن، بیمار را بستری کردند.
جواب آزمایش‌ها که آمد چیزی نشان نمی‌داد تا اینکه ساعت 19 دکتر سونوگرافی آمد و پس از گرفتن سونو گفتند بیمار توده‌اى در قسمت راست شکمش دارد. البته دکتر مشخص نکرد که این توده چیست و جراح بیمارستان هم به تشخیص دکتر سونوگرافى گفت باید بیمار شما عمل بشود.
همراه بیمار :
با توجه به اینکه بیمار ما در 5 ماهگى باردارى بود و با توجه به سوابقی که از بیمارستان قشم می‌دانستیم، از آنها خواستیم که وى را به بندرعباس اعزام کنند و در آنجا ادامه مداوا را انجام دهیم اما با مخالفت بیمارستان مواجه شد. گفتند حال بیمار وخیم است و مسئولیت انتقال وى به عهده خودتان است و بیمارستان هیچ مسئولیتى در قبال انتقال بیمار نمى‌پذیرد.
همراه بیمار اظهار داشت: بعد از اینکه بیمارستان قشم اجازه خروج بیمار را نداد، ما هم به اجبار پذیرفتیم و بیمار ما براى عمل بسترى شد. جالب اینجاست که از زمانی که بیمار ما برای عمل جراحی بستری شد، حدود یک ساعت منتظر دکتر بیهوشی بودیم که به گفته مسئولان بیمارستان به خانه‌اش رفته بود. جالب‌تر اینکه دکتر بیهوشی پس از یک ساعت با یک پیپ کنار لبش آمد.
با هر گرفتارى که بود بیمار ما را به اتاق عمل بردند و ساعت 12 شب از اتاق عمل بیرون آمد و گفتند با توجه به اینکه پزشک ارولوژى نداریم، بیمار باید به بندرعباس اعزام بشود. ما در نهایت متوجه نشدیم که این عمل چه ربطى به دکتر ارولوژی داشت و اگر هم دکتر ارولوژى نداشتید، پس چرا بیمار ما را عمل کردید!
انتقال بیمار باردار با شکم باز!
با کلی ترس از جان بیمار و نوزاد در شکمش با آن وضعیت بد جوى و آب و هوایى پذیرفتیم که بیمارمان را با همان شکم باز در حدود ساعت 2 بامداد به بندرعباس اعزام کنند. با توجه به مواج بودن دریا و بارش شدید باران بیمارمان را با آمبولانس بدون تجهیزات و کپسول اکسیژن که از ابتدایى‌ترین وسایل بیمارستانى به شمار مى‌آید به مقصد بندرعباس به طرف اسکله لافت بردیم. البته باید این را هم بگویم که یک بیمار تصادفی دیگر را هم بدون کوچک‌ترین ملاحظه‌ای کف آمبولانس گذاشته بودند. بعد از اینکه به لافت رسیدیم گفتند باید آمبولانس را عوض کنیم و شما باید با آمبولانسى که از بندر براى انتقال بیمار شما آمده بروید.
تشخیص نهایى متخصصین در بندرعباس این بود که وجود غده‌اى روى کلیه باعث شده بود تا بیمار احساس درد شدید بکند و اصلا هیچ خونریزى در روده یا عفونت یا اینکه روده‌ها گره خورده باشد در کار نبود. متاسفانه به خاطر این سهل‌انگارى و نرسیدن اکسیژن کافى به خاطر نبود کپسول هوا، نوزادى که در شکم بیمار بود سقط شد.
خوشبختانه وضعیت عمومی فعلی بیمار خوب است اما به‌دلیل مرگ جنین، از مراجع قانونى پیگیر سهل‌انگارى عوامل بیمارستان قشم خواهیم بود.
پزشک بیمارستان شهید محمدی بندرعباس:
چون پزشکان این بیمارستان تا به حال با این پدیده مواجه نشده بودند و پزشک ارولوژیستی هم نبوده، تشخیص اشتباه داده بودند. تشخیص اولیه آنها آپاندیس یا جنین دوم در داخل شکم بوده چراکه فقط خون را در داخل شکم تشخیص داده بودند و پس از باز کردن شکم متوجه شده بودند که مشکل مربوط به خونریزی کلیه است.
من نمی‌دانم که به بیمار خون و اکسیژن زده بودند یا نه اما به طور قطع باید این کار صورت میگرفته و همین جا هم باید بگویم حتی جراحی این خانم در قشم هم اشتباه بوده است چراکه از قرار معلوم در بیمارستان فقط یک پزشک زنان و یک پزشک جراح بوده و در این حالت باز کردن شکم یک نفر کار درستی نیست.
منبع: http://www.asriran.com/fa/news/452524
خداحافظی فیروز نادری با ناسا
فیروز نادری، دانشمند ایرانی و مدیر بخش «اکتشافات منظومه شمسی» اداره ملی هوانوردی و فضایی امریکا (ناسا) اعلام کرد در پایان ماه جاری میلادی (10 اسفند) بعد از ۳۶ سال از ناسا خداحافظی میکند.
دکتر فیروز نادری: «۳۶ سال قبل، زمانی که به "ناسا" پیوستم فکر می‌کردم تا وقتی شور و شوقم نسبت به کار باقی است، در اینجا می‌مانم و روزی که احساس کنم این اشتیاق در حال کم‌رنگ شدن است، آن را ترک خواهم کرد. حالا بعد از ۳۶ سال، نه تنها آن روز نیامده که هر آن‌چه باعث عشقم به کار و این مکان بوده، بیشتر هم شده است. با این وجود فکر می‌کنم اکنون زمان درستی برای این است که مشعل را به فرد دیگری بدهم.»
با دوره طولانی فعالیت در بخش‌های مختلف آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا، چیزهای زیادی یاد گرفته ام.
۳۶ سال گذشته مانند یک "چشم بر هم زدن" سپری شده است.
دکتر فیروز نادری که به عنوان یکی از مدیران ارشد سازمان فضایی ناسا، نقشی کلیدی در تعیین راهبردها و نظارت بر کل طرح‌ها و ماموریت‌های یکی از مهمترین مراکز فضایی این سازمان بر عهده داشته در سال 1325 در شیراز متولد شده و تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌اش را در شیراز و تهران گذرانده است.
وی در سال 1964 به آمریکا رفته و تحصیلات کارشناسی خود را در دانشگاه ایالتی آیوا و کارشناسی ارشد و دکتری مهندسی الکترونیک را در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی پشت سرگذاشته است.
دکتر نادری، پس از پایان تحصیل به کشور بازگشت و مدتی در مرکز «سنجش از دور ایران» فعالیت کرد.
وی از حدود 36 سال پیش همکاری خود را با ناسا آغاز کرد و در این مدت مشاغل فنی و مدیریتی متعددی را در زمینه ماهواره‌های مخابراتی متحرک، رادارهای سنجش از دور، رصدخانه‌های تحقیقاتی اختر فیزیک و اکتشاف مریخ و سایر اجرام منظومه شمسی برعهده داشت.
دکتر نادری، فروردین ماه 1379 در شرایطی که چندین ماموریت متوالی ناسا در پرتاب فضاپیما به سوی مریخ با شکست مواجه شده بود، به مدیریت برنامه‌های اکتشافات مریخ منصوب شد و توانست طی حدود چهار سال، سه ماموریت مهم از جمله پرتاب دو کاوشگر مریخ‌نورد «روح» و «فرصت» را با موفقیت اجرا کند.
به گزارش ایسنا، این دانشمند ایرانی در پی این موفقیت درخشان در اسفند ماه 1383 به سمت معاون و مدیر ارشد برنامه‌ریزی مرکز JPL (آزمایشگاه پیشرانش جت) - از مهمترین مراکز فضایی ناسا - منصوب شده و در سمت جدید به عنوان مسئول طراحی برنامه‌ها و راهبردهای مرکز، تجاربش در ماموریت‌های مریخ را در مطالعه سایر بخش‌های جهان از زمین تا کهکشان‌های دور به کار بست.
وی همچنین مسئولیت طراحی چشم‌انداز راهبردی پنج تا 20 ساله JPL را برعهده داشته است.
دکتر نادری طی نزدیک به چهار دهه همکاری مستمر با ناسا به دلیل عملکرد درخشان علمی و مدیریتی به دریافت عالی‌ترین نشان علمی این سازمان (the Distinguished Service Medal) و نشان‌های متعدد دیگر از جمله نشان فن‌آوری فضایی Hall of Fame، جایزه Aviation Week 2004 Aerospace، نشان افتخار جزیره الیس (Ellis Island) سال 2005 - به دلیل همکاری‌های گسترده علمی که به غنی‌تر شدن فهم جامعه منجر شده - و همچنین جایزه ویلیام راندولف لولاک دوم انجمن فضانوردی آمریکا نایل شده است.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/452396
سمی ترین سبزیجات کشور
میزان سموم کشاورزی در کشور ما اندازه‌گیری نمی‌شود، به عنوان مثال بسیاری از سبزیجات تولید داخل از جمله هویج و تربچه سموم زیادی جذب می‌کنند و این بی‌توجهی به میزان سموم باعث شده که در حال حاضر صادرات سبزیجات به خارج از کشور نداشته باشیم، حتی پیاز و سیب زمینی صادراتی ما برگشت داده شده است.
میزان نیترات و نیتریت در سبزیجات ما بسیار بالا است و دلیل این موضوع استفاده از آب‌های فاضلابی، کودهای شیمیایی و حتی کود انسانی به ویژه در منطقه‌ای مانند تهران است.
سموم کشاورزی حتی در محصولات گلخانه‌ای نیز دیده می‌شوند به شکلی که بیشتر رنگ و لعاب ظاهری محصولات کشاورزی مورد توجه است اما کیفیت آن آزمایش نمی‌شود.
قوشچی، کا‌ر‌شناس ارشد بهداشت مواد غذایی:
نکته دیگر میوه‌هایی است که دستکاری ژنتیکی شده است به عنوان مثال گوجه فرنگی که پس از یک روز نگهداری خراب می‌شد اما امروزه به دلیل این دستکاری‌ها تا مدت‌ها خراب نمی‌شود و یا اینکه پرتقال‌هایی در بازار وجود دارد که بسیار بزرگ شده‌اند و هیچ کدام هسته ندارند.
میزان سموم در سبزیجات بالا است اما تاکنون هیچ نهادی پاسخگو نبوده است پس دولت باید این ارگان‌ها را یک سویه کند و یک ارگان متولی سلامت محصولات کشاورزی باشد به شکلی که نقش‌های مختلف را برای ارگان‌ها مشخص کند تا در برابر مشکلات مسئول و پاسخگو باشند.
مواد مضری که در سبزیجات و محصولات کشاورزی استفاده می‌شود عوارض مهمی برجای می‌گذارد که این عوارض 5 تا 10 سال آینده مشخص می‌شود، حتی ممکن است ژن‌های ما را تغییر دهند و در نسل‌های آینده شاهد ژن‌های معیوب باشیم.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/452526
ﻣﻮﺍﺟﻬﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﮊﻧﺘﯿﮑﯽ
ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺩﺳﺘﮑﺎﺭﯼﺷﺪﻩ ﮊﻧﺘﯿﮏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ ﻣﻤﻨﻮﻋﯿﺖﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻭ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻭ ﺻﺎﺩﺭﺍﺕ ﻭ ﻭﺍﺭﺩﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺍﺟﺮﺍ ﻣﯽﺷﻮﺩ .
ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﮑﺎﺭﯼ ﮊﻧﺘﯿﮏ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﮔﯿﺎﻫﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺁﺑﯿﺎﺭﯼ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﯾﺎ ﺟﺎﻧﻮﺭﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻄﺮ ﺍﻧﻘﺮﺍﺽ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ، ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ۴۰ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﺤﺚ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﺤﺼﻮﻻﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﺮﺍﺭﯾﺨﺘﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪﺷﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺍﺭﮔﺎﻧﯿﮏ ﻭ ﺻﺎﺩﺭﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺑﻪ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺷﺪﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ «ﺟﯽ ﺍﻡ ﺍﻭ » ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺍﻍﺗﺮ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺷﺮﻭﻉﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩﻫﺎ ﻭ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻧﮕﯿﺨﺘﻪ ﺍﺳﺖ؛ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﺎﻧﻮﺭﺍﻥ، ﮔﯿﺎﻫﺎﻥ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﮑﺎﺭﯼ ﮊﻧﺘﯿﮏ ﭼﻪ ﺿﺮﺭﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﯿﻂ ﺯﯾﺴﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻀﺮﺍﺕ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﻥﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﻭ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼﻫﺎﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﻭ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ، ﻣﺤﻮﺭﻫﺎﯼ ﺍﺻﻠﯽ ﺍﯾﻦ اﻧﺘﻘﺎﺩﻫﺎﺳﺖ .
ﺧﺪﯾﺠﻪ ﺭﺿﻮﯼ، ﻋﻀﻮ ﻫﯿﺎﺕ ﻋﻠﻤﯽ ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺎﻩ ﺯﯾﺴﺖﻓﻨﺎﻭﺭﯼ ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ ﮊﻧﺘﯿﮏ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ، ﮐﻪ ﺳﺎﻝﻫﺎ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ، ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﮏ ﻭ ﺗﺮﺩﯾﺪﻫﺎ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩﻫﺎ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺳﺘﮑﺎﺭﯼ ﮊﻧﺘﯿﮏ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺷﺪﻩ : « ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺗﺎ ﺷﺼﺖ ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﮑﺎﺭﯼﻫﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﯿﻂ ﺯﯾﺴﺖ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺨﺮﺏ ﺍﺳﺖ» .
ﺧﺒﺮﮔﺰﺍﺭﯼ ﻓﺎﺭﺱ ﭼﻨﺪﯼ ﭘﯿﺶ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺩﺍﺩ، ﺑﺮﻧﺞ ﺗﺮﺍﺭﯾﺨﺘﻪ ﯾﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮊﻧﺘﯿﮏ ﺩﺍﺩﻩﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺳﺎﻝﻫﺎ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺩﻋﺎ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﻣﺤﺮﻣﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻧﯿﺴﺖ .
ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﺧﺒﺮﮔﺰﺍﺭﯼ ﺍﯾﺴﻨﺎ ﺍﺯ ﻣﺰﺍﯾﺎﯼ ﭼﻐﻨﺪﺭ ﻗﻨﺪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮊﻧﺘﯿﮏ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﮐﺸﺖﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﻣﻘﺎﻭﺕ ﺩﺭﺑﺮﺍﺑﺮ ﻋﻠﻒﮐﺶﻫﺎ، ﺁﻻﯾﻨﺪﮔﯽ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﯿﻂ ﺯﯾﺴﺖ ﺩﺍﺭﺩ .
ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯾﯽ ﻣﺜﻞ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ، ﺁﻟﻤﺎﻥ، ﻟﻬﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﺗﺮﯾﺶ ﻭﺍﺭﺩﺍﺕ ﻭ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺗﻐﯿﯿﺮﮊﻧﺘﯿﮑﯽ ﺭﺍ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ . ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺭﺍ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻭ ﺻﺎﺩﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﯽ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ ﺫﮐﺮ ﺣﺮﻭﻑ ﺍﺧﺘﺼﺎﺭﯼ ﺟﯽ ﺍﻡ ﺍﻭ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮊﻧﺘﯿﮏ ﺭﻭﯼ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺫﮐﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺧﺪﯾﺠﻪ ﺭﺿﻮﯼ، ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺮ ﺍﺭﺷﺪ ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮﮊﯼ ﮔﯿﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻭ ﺭﯾﯿﺲ ﻣﻮﺳﺴﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﯾﺪﺍﺭ ﻭ ﻣﺤﯿﻂ ﺯﯾﺴﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ : «ﺩﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺟﺎﻫﺎ ﺭﻭﯾﺶ ﺍﺑﺮﻋﻠﻒﻫﺎﯼ ﻫﺮﺯ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﮒ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪﻫﺎ ﻭ ﺯﻧﺒﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﮑﺎﺭﯼﻫﺎﯼ ﮊﻧﺘﯿﮏ ﺩﺭ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺭﺑﻂ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ » .
ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻭ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺍﺻﻼﺡ ﮊﻧﺘﯿﮏﺷﺪﻩ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﺪ، ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻧﺎﺑﺎﺭﻭﺭﯼ، ﺍﺧﺘﻼﻝ ﺩﺭﺳﯿﺴﺘﻢ ﺍﯾﻤﻨﯽ، ﺩﯾﺎﺑﺖ ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺳﺮﻃﺎﻥﻫﺎ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺩﺭﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺗﻼﺵﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ .
منبع: دانش و فن بی بی سی فارسی
قدرت زنانه
باید از جنگیدن بامرد اجتناب کرد.نه صرفا به خاطر حفظ غرور او بلکه همچنین به خاطر حراست از شان و منزلت خود!
هیچ چیز به اندازه ی زن شوریده حال و دیوانه بی جاذبه و ناخوشایند نیست زنی که به جای قدرت زنانه،از قدرت زبانش استفاده میکند شهره ی آفاق است.
جنگیدن، زن را نزد مرد ونزد خویش زشت و ناخوشایند میکند.
به زنی باهوش و قوی نیاز است تا مردش را خلع سلاح کند،نه با خشم بلکه با عشق .
مردان خصوصیات زنانه را به دلیل نرمی و لطافت زن قبول می کنند و نه به دلیل قدرت او.
زن بودن: تونی گرنت
بی ریشگی انسان ها
شازده کوچولو از گل سرخ پرسید:
آدمها کجان؟
و گل گفت: باد به اینور و آنورشان می برد!
این بی ریشگی حسابی اسباب دردسرشان شده!
شازده کوچولو / آنتوان دو سنت اگزوپری
تصمیم نهایی و جمعی شورای ائتلاف اصولگرایان
آیت الله موحدی کرمانی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز تهران:
با تقدیر از انصراف کاندیداهای اصولگرا به نفع فهرست یکپارچه اصولگرایان، اجر کسانی که انصراف داده‌اند بیشتر است.
هر که برای خدمت به خلق خدا، تلخی و سختی بیشتری تحمل نماید، اجر بیشتری نزد خدا خواهد داشت.
گامی که به دست فعالین وحدت اصولگرایان برداشته شد، گام بسیار موثری بود و امیدوارم این وحدت ادامه پیدا کند و خداوند را به خاطر این توفیق در ایجاد وحدت و همدلی شاکریم. البته برخی از عزیزانی که در فهرست نهایی قرار نگرفتند قطعاً شایستگی‌های بیشتری داشتند لیکن باید به تصمیم نهایی و جمعی شورای ائتلاف اصولگرایان احترام گذاشت.
شایسته است سایر کاندیداهای اصولگرایان که در فهرست نهایی انتخاب نشدند و هنوز در عرصه هستند در فرصت باقیمانده نیز به نفع فهرست ائتلاف اصولگرایان انصراف داده و از این فهرست اعلام حمایت نمایند.
ضرورت حمایت از لیست جامعه مدرسین
شما می دانید که امام در خصوص جامعه مدرسین حوزه علمیه قم فرمودند که این جامعه در انتخابات مجلس دخالتی نکند اما در قم نظر بدهد و دخالت بکند. برای مجلس نظر بدهد. جامعه مدرسین نشسته اند و لیستی داده اند که سخن امام عملی شود من صریح عرض می کنم هر لیستی که در برابر این لیست قرار بگیرد از نظر ما مورد تأیید نیست و باید همگی حرمت نظر امام را حفظ کنند و لیست های مقابل لیست مدرسین را دیگر ما نداشته باشیم.
منبع: www.tabnak.ir/fa/news/569876/
بارندگی در ایران، یک سوم جهان و تبخیر آب، سه برابر جهان!
بی توجهی های مسئولان به مقوله بحران آب
کشاورزی؛ هیولای کوچک آب خوار در ایران!
یکی از دلایل عمده کمبود آب در کشورمان، سهم بالای کشاورزی در مصرف این گنجینه ارزشمند است. سهمی که بیش از 90 درصد آب مصرفی در کشور است و اندکی بهینه سازی در آن هم می‌تواند اوضاعمان را زیر و روز کرده و از بحران آب خلاصمان کند.
می‌توان با مدیریت بخش کشاورزی و اعمال برخی تغییرات جزئی در کشت هم سهم بخش کشاورزی در مصرف آب را به شدت کاهش داد و نتایج خوبی کسب کرد اما به همین اندازه هم تغییری رخ نمی‌دهد.
منظور غیر ضروری بودن کشت محصولات آب بری همچون برنج در استان های خشک و کم آبی همچون اصفهان یا فارس و یا حتی ممنوعیت صادرات اقلام آب بری همچون هندوانه است که برای تولید هر کیلوگرمشان، ده ها لیتر آب مصرف می‌شود. رویکردی که ممکن است برای بسیاری کشورها پیش پا افتاده و بدیهی هم باشد ولی در ایران، حکم آرزویی دست نیافتنی را دارد.
اما هرچه کشاورزی در کشورمان آب می‌بلعد و از بابت مصرف بسیار زیاد گنجینه ملی آب، مورد شماتت قرار می‌گیرد، کمتر از وجود هیولای آب خوار بزرگ تری که در کشورمان وجود دارد، آگاه شده و می‌شویم؛ هیولایی به نام تبخیر آب های سطحی!
تبخیر آب در کشورمان به قدری زیاد است که سه برابر میزان تبخیر میانگین آب در جهان محاسبه شده است. آن هم در کشور ما که آمار بارندگی های سالانه اش، حکایت از آن دارد که یک سوم میانگین جهانی بارندگی است. آمارهایی که نشان می‌دهد چقدر اوضاع آب در کشورمان وخیم و بحرانی است.
اگر سهم بالای مصرف آب در بخش کشاورزی و همه اشکالات وارد به کشت و زرع در کشورمان را هم فراموش کنیم و به جایش بتوانیم با تدابیری ویژه، تبخیر آب در کشورمان را اندکی کاهش دهیم، سایه بحران آب را تا سالیان سال از سر کشورمان دور کرده‌ایم؛ رویکردی امید بخش که نمی‌دانیم چرا تاکنون مورد توجه مسئولان کشورمان قرار نگرفته اما امید داریم در آینده نزدیک در دستور کار ایشان قرار گیرد.
منبع: www.tabnak.ir/fa/news/569966/
قرص برنج عامل مرگ شش هزار ایرانی
آمار پزشکی قانونی کشور:
در سال جاری 395 شهروند بر اثر مصرف قرص برنج جان خود را از دست داده اند و در مدت 8 سال این عدد به بیش از 6 هزار نفر می رسد.
سید هادی کسایی زاده: قرص برنج یا همان فسفید آلومینیوم است که یک عدد آن قادر است هزاران شته را از بین ببرد. این قرص از خود گاز، فسفید تولید می کند و برای جلوگیری از آفت زدگی برنج در انبار استفاده می شود. مسمومیت با این قرص هم از راه استنشاق، هم از راه تماس پوستی و هم به صورت خوراکی اتفاق می افتد ...
احساسات آدمی را تنها مرگ بیدار میکند...
آلبر کامو
دروغ فقط آن نیست که حرفی ناراست بزنیم. اگر بیش از آن چه که هستیم نشان دهیم نیز، دروغ است. راست‌ها را نگفتن هم دروغ است. خود فریبی و خودخدابینی هم ریشه در دروغ دارد بویژه اگر داعیه راه-بَری داشته باشیم و خود را محور عالم و آدم بدانیم.
***
«بعضی روزها هنگام صبح احساس می‌کردم که من پسر پادشاه یا فروغ آتش کوه طورم و از عنایت سرشار...» گویی در قله کمال هستم و برای هدایت دیگران برگزیده شده‌ام...
***
آدمی حتی نمی‌تواند بی آنکه به خود عشق بورزد دیگری را دوست بدارد...
***
بسیاری از ما دوستی نداریم، فقط شریک جرم داریم...و برای اینکه خود محاکمه نشویم در محاکمه کردن شتاب می‌کنیم... هر کدام می‌خواهیم به هر قیمتی که شده بری از عیب جلوه کنیم، و اگر برای این کار لازم باشد عالم و آدم را هم با داوری‌های چرکین خود متهم نماییم، تردید نمی‌کنیم...
***
ما همیشه نسبت به مردگان منصف‌تر و بخشنده‌تریم. دلیل آن ساده است. با آنها الزامی در کار نیست.
خیلی‌ها از انگیزه‌های شما و صداقت شما و اهمیت رنج‌هایتان جز با مرگ شما متقاعد نمی‌شوند.
متاسفانه احساسات آدمی را تنها مرگ بیدار میکند...
***
وای بر شما (حکومت‌های توتالیتر و رهبران مستبدی که به دروغ دم از آزادی می‌زدند) اگر منتظرید همه تعریف‌تان کنند و از شما خوب بگویند.
کسی‌که نمی‌تواند حتی درباره خودش داوری عادلانه‌ای داشته باشد چرا باید در مقام قضاوت حکم صادر نماید؟ چه حقی دارد آثار ستم خویش را نبیند اما با نفی دیگران خود را اثبات کند؟ این اوج رکود و سقوط است...
***
ژان پل سارتر:
آلبر کامو در این قرن و در برابر تاریخ نشان داد که وارث بزرگی از تبار اخلاق گرایانی است که اصالت آثارشان از بهترین شاهکارهای ادبیات فرانسه است. او انسان گرائی ناب و صمیمی بود و با سخت گیری و امتناعش در برابر اندیشه‌های ماکیاولی و گوسالۀ طلائی رئالیسم، وجود واقعی اخلاق را نشان داد.