یادی از استاد دکتر خطیب رهبر

یادی از استاد دکتر خطیب رهبر
محمّد ـ علمی
 

«از ملک ادب حکم گزاران همه رفتند….»
«بهار»
دکتر خطیب رهبر، استاد و پژوهشگر گرانقدر و بلندپایه ادبیات پارسی، یک سال پیش در شامگاه روز شانزدهم بهمن ۱۳۹۳ به دیار باقی شتافت و جامعة ادبی ایران را داغدار و دوستداران آ‌ثار خود را آزرده خاطر کرد. پژوهش‌های گسترده این استاد فرهیخته و فروتن به خوبی نشان می‌دهد که گنجینه دانش این ادیب بزرگوار تا چه حد غنی بوده است.۱
خطیب رهبر که در مهرماه سال ۱۳۰۲ در کرمان دیده به جهان گشود در طول ۹۱ سال عمر پربار خود بیش از شش دهه به تحقیق و تتبع اشتغال داشت و کتاب‌ها ، تالیفات، تفسیرها و حاشیه‌هایی که بر متنهای کلاسیک نظم و نثر فارسی نوشته است بیش از ۱۹۹ بار تجدید چاپ شده است.۲
در دانشنامه ویکی‌پدیا، فهرستی از کتاب‌ها، گزیده‌ها و تحشیه‌هایی که این ادیب بزرگوار فراهم آورده ذکر شده است که از آن جمله می‌توان به شرح و توضیح مفصل گلستان سعدی، دیوان حافظ، تاریخ بیهقی، مرزبان‌نامه، داستان‌های منظوم مثنوی معنوی، جامی، گزیده‌های اشعار فرخی سیستانی، رودکی، گزیده جهانگشای جوینی و سه کتاب ارزشمند درباره دستور زبان فارسی (مشتمل بر حروف اضافه ، حروف ربط و صفت) اشاره کرد.۳
استاد خطیب رهبر در پیشگفتار کتاب مرزبان‌نامه یادآور شده است «برای آنکه دانشجویان که دوستار سخن پارسی و نگهبانان سرمایه گرانبهای فرهنگ ایران به شمار می‌روند، آسانتر بتوانند با ادبیات کهنسال میهن گرامی خود آشنا شوند، چاره آن است که چراغی فراراهشان باشد. فراهم آوردن این گونه نامه‌ها برآوردن چنین نیازی است.»۴
جملات نخستین پیشگفتار مرزبان‌نامه را می‌توان به همه تحشیه‌ها و تفسیرهایی که این استاد ارجمند بر کتاب‌های کلاسیک نگاشته‌ اند تعمیم داد و به خوبی درک کرد که روانشاد خطیب رهبر تا چه حد به افزایش آگاهی نسل جوان ـ به ویژه دانشجویان رشته ادبیات پارسی ـ علاقه‌مند بوده است. کتاب «مرزبان‌نامه» و تصحیح سه جلدی «تاریخ‌بیهقی» را به سبب شرح لغات دشوار، تفسیر متن و حاشیه نویسی می‌توان در زمرة بهترین‌کارهای استاد دانست.
روانشاد استاد خطیب‌ رهبر، سال‌های متمادی سرپرستی یکی از انجمن‌های ادبی را برعهده داشته است که بر خلاف بسیاری از انجمن‌های ادبی، اعضای انجمن یا شاعران نوپا در آنجا تنهابه خواندن سروده‌های خود بسنده نمی‌کردند. بلکه استاد کاستی‌ها و نارسایی‌های اشعارشان را به ‌آنان گوشزد می‌کرد.۵ و به آنان فن سخنوری می‌‌آموخته است.
از ویژگی‌های ممتاز این استاد بزرگ می‌توان به مناعت طبع، فروتنی، پشتکار،‌ انضباط در کلاس‌های تدریس، حافظه نیرومند، ژرف‌اندیشی، باریک بینی، علاقه شدید به آموختن و انتقال آموخته‌ها به دانشجویان و ادب دوستان، اشاره کرد.
صرف نظر از شرح بیت‌ها و جمله‌های دشوار و نکته‌های دستوری مرزبان‌نامه و تاریخ بیهقی که کاری سترگ و به یادماندنی است، تفسیر غزلیات حافظ توسط استاد خطیب رهبر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اغلب حافظ پژوهان به صورت گزینشی به تفسیر ابیات غزل‌های حافظ پرداخته‌اند یا با ذکر شاهدهای گوناگون برای برخی از واژه‌ها یا عبارت‌ها و در مواردی تفسیرهای عرفانی برای غزل‌هایی که عرفانی به نظر نمی‌رسند، فهم مطلب را برای خوانندگان دشوار کرده‌اند. اگر چه پژوهش‌های آنان از دیدگاه واژه‌شناسی و ژرف‌کاوی به نوبه خود ارزنده است اما مشکل خوانندگان عادی را برطرف نمی‌کند.
استاد خطیب رهبر، با دقت، ظرافت ، وسواس و علاقه کم‌نظیری تعداد ۴۹۵ غزل از دیوان حافظ را ـ بر پایه تصحیح علامّه قزوینی ـ به طور کامل تفسیر کرده‌اند و در مواردی که کاستی‌ها یا نارسایی‌هایی درنسخه قزوینی یافته‌اند، متن را تغییر نداده و به جامع نسخ دیوان حافظ ـ به تصحیح زنده یاد مسعود فرزاد ـ استناد کرده‌اند.۶
اگر چه حافظ پژوهی در ایران، هندوستان، آسیای صغیر و برخی کشورهای اروپایی پیشینه‌ای دیرینه دارد و پژوهش‌های گسترده‌ای دربارة زندگی حافظ و تفسیر ابیات و معانی واژه‌های ابهامی برخی از غزل‌ها انجام گرفته است اما هنوز معانی دقیق تعدادی از عبارت‌ها یا واژه‌های به کار رفته در ابیات مشخص نیست.
شادروان خطیب رهبر برین باور بود که « غزل حافظ، صدای سخن عشق است و جاودانی است و هر چه زمان بر آن بگذرد از لطف و حلاوت آن نمی‌کاهد. چه در این کلام سوزی نهفته و فروغ حقیقتی از ‌آن تابنده است که دل‌ها ‌را به سوی خود می‌کشد. کلام خواجه زبان دل است، لاجرم بر دل می‌نشیند و هر صاحب ذوقی را به وجد می‌آورد.۷
صرف نظر از سعدی که اشعار او را در قرن هشتم هجری ـ به تصریح ابن بطوطه ـ ملوانان چینی دریک کشتی تفریحی زمزمه‌ می‌کردند و حافظ که «حله‌های تنیده از دل و بافته‌ از جان و تن با تارو پود زندگی ما پیوند دارد و دیوان او به تفسیر شادروان خطیب رهبر بیش از ۵۳ بار تجدید چاپ شده است. بسیاری از سخنوران و مفاخر ادبی کهن ما به قدر کافی شناخته نشده‌اند و نسل فعلی اشتیاق در خوری به خواندن آثار آنان و کشف ظرایف و دقایق نوشته‌های آنان ـ جز در موارد خاص ـ از خود نشان نمی‌دهد. به همین سبب ، قدر و منزلت استادان گرانمایه و ژرف‌اندیشی ـ همانند شادروان خطیب رهبر ـ چنانکه باید و شاید ـ در دوران حیات پربارشان ـ شناخته نمی‌شود. شاید بتوان شعر رهی معیری: «جلوه‌ها کردم و نشناخت مرا اهل دلی…» را وصف حال این مفاخر ادبی دانست.
***
به هر روی. در آستانه نخستین سالگرد در گذشت استاد خطیب رهبر، یاد او را گرامی می‌داریم،‌به روانش درود می‌فرستیم و غزل «فرزانه نیکوخصال» را به آن عزیز از دست رفته تقدیم می‌کنیم. برگ سبزی است تحفة درویش.
فرزانة نیکو خصال
رفت از ملک ادب، فرزانه‌ای نیکو خصال
بهره‌ور از علم و دانش تا به سرحد کمال
در تفحّص، در تعمّق، در تدبّر کم نظیر
در متانت، در مناعت، در درایت بی‌هُمال
مام میهن تا به دامان پرورد مانند وی
نظم و نثر پارسی کی طی کند راه زوال؟
اهل شهرت، گوشه گیران را ز خاطر می‌برند
ای گل ار گمنام پژمردی در این وادی منال!
بر سر ما سایه گستر دست شاهین ادب
ای هما از فرِ بال خویشتن بر ما مبال!
بر ادیبان ز دنیا رفته از ما صد درود
شاد بادا روحشان از لطف ذات ذولجلال
(علمی دورودی، تهران۲۴ دی ۱۳۹۴)
توضیح: واژة ادب که ادبیات را از آن ساخته‌اند، کلمه‌ای تازی نیست بلکه ریشه‌ای«دَب» فارسی به معنی نوشتن یا خط است و با کلماتی مانند: دبستان، دبیر، دبیرستان، دیبا، دیباچه و دیوان هم ریشه است.

منابع و مآخذ:
۱ـ روزنامه اطلاعات بین‌المللی، سه‌شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۳٫
۲ـ خبرگزاری کتاب ایران، ۲۰ بهمن ۱۳۹۳ ، ادیب فرزانه‌ای که کتاب‌های او ۱۹۹ بار تجدید چاپ شده است.
۳ـ ویکی پدیا، دانشنامه آزاد، زندگی نامه خطیب رهبر و آثار او.
۴ـ گزینه سخن پارسی، مرزبان‌نامه‌ با معنی واژه‌ها و جمله‌های دشوار…، به کوشش دکتر خطیب رهبر، انتشارات صفی علیشاه، چاپ اول، تهران، ۱۳۶۹، ص۷٫
۵ـ دکتر میرجلال الدین‌ کزاری، دریغ و اندوه از درگذشت استاد باریک‌بین و ژرف‌کاو، خبرگزاری کتاب ایران، مورخ ۲۱ر۱۱ر۱۳۹۳
۶ـ دیوان غزلیات حافظ، به کوشش دکتر خلیل خطیب رهبر، انتشارات صفی علیشاه چاپ بیست و نهم ، تهران، ۱۳۷۷ ص بیست و چهارم (مقدمه)
۷ـ همان ماخذ، ص بیست و هشتم (مختصری از احوال حافظ)

از مرموزترین و ترسناک‌ترین مناطق ایران تا غذاها و سوغات‌های عجیب

از مرموزترین و ترسناک‌ترین مناطق ایران تا غذاها و سوغات‌های عجیب

 

اشاره: سفر ماجراجویانه یکی از جذاب‌ترین انواع سفر است. در نوع اول از این گونه سفرها تجربه احساس دلهره در قلعه‌ها و کلبه‌هایی که افسانه‌ها و خرافات از در و دیوارشان می‌ریزند، فضای وهم‌انگیز گورستان‌های قدیمی یا حضور در جاهایی که برداشتن هر گام در جغرافیای‌شان ترسناک و نفس‌گیر است، می‌تواند برای کسانی که روحیه کنجکاو و هیجان‌طلب دارند، لذت‌بخش باشد و در نوع دیگر، هیجان را می‌شود با تلاش برای غلبه بر قدرت‌های طبیعت در تلاطم رودها، پیمایش جنگل‌های پرماجرا یا صعود به قله و دره‌های صعب‌العبور تجربه کرد. ما هم این بار راهی سفرهای ماجراجویانه، آن هم از هر دو نوعش شده‌ایم. از دریاچه گنج تا غار خفاش‌ها و از گورستان تا… با ما همراه شوید.
* * *
* دریاچه گنج و افسانه‌های محلی
یکی از پررمز و رازترین و تاریخی‌ترین نقاط گردشگری ایران دریاچه‌ای زیبا و آرام اما کاملاً خطرناک و مرموز به نام تخت‌سلیمان است که به باور مردم محلی با کوبیده شدن عصای حضرت سلیمان توسط ایشان در زمین ایجاد شده و گنجی باارزش و باستانی در عمق آن پنهان است؛ گنجی که در دوران مختلف افراد جسور و ماجراجوی زیادی برای جست‌وجویش به دریاچه زدند اما آب همه آن‌ها را بلعید و جسدشان هم به خشکی بازنگشت.
افسانه‌ها و باورهای محلی درباره این دریاچه به خودی خود بسیار جالب و شنیدنی‌اند. برای نمونه عده‌ای از مردم بر این باورند که حضرت سلیمان گنج‌هایش را در کف دریاچه پنهان کرده است، عده دیگری هم معتقدند تخت سلیمان محل تولد زرتشت پیامبر است، امام مهم‌ترین افسانه تاریخی درباره دریاچه این است که کوروش کبیر بعد از پیروز شدن بر کروسوس، پادشاه لیدیه که ثروتی افسانه‌ای داشت، تمام خزانه و اشیای قیمتی او را به عنوان نذر در دریاچه ریخت و بعد از آن ساکنان این منطقه هم در طول سالیان دراز جنگ بین رومیان و ایرانیان، همیشه اموال باارزش خود یا غنیمت جنگ را نذر همین دریاچه می‌کردند.
با توجه به همه این‌ها و دست‌نخورده ماندن کف دریاچه تا اکنون، اینکه در عمق دریاچه گنجی از طلا و نفیس‌ترین اشیای باستانی و نذورات مردم خوابیده باشد، محتمل است اما رسوبات آهکی و مجموعه‌ای از مشکلات دیگر هنوز هم دسترسی به شهر طلا را ناممکن کرده است. با این وصف، اگر برای دیدن دریاچه مرموز تخت سلیمان وسوسه شده‌اید باید در حدود ۴۲ کیلومتر از شهرستان تکاب (استان آذربایجان غربی) فاصله بگیرید و به مجموعه تاریخی تخت سلیمان بروید؛ در این مجموعه همچنین می‌توانید آتشکده آذرگشنسب، بقایای معبد آناهیتا، کوه زندان و دژ بلقیس را ببینید.
* در این دره تسخیر می‌شوید
جزیره قشم، سرزمین شگفتی‌های جغرافیایی و فرهنگی است؛ جایی که علاوه بر طبیعت مسحورکننده‌اش، به دلیل حکایت‌ها و افسانه‌های فراوان بومی نیز جذابیت زیادی برای ماجراجویان دارد. یکی از جالب‌ترین و دیدنی‌ترین نقاط افسانه‌خیز جزیره قشم «دره ستارگان» نام دارد که در پنج کیلومتری ساحل جنوبی قشم (غرب روستای برکه خلف) واقع شده و چنان جغرافیای وهم‌انگیزی دارد که بعید نیست شما هم در فضای غریبش دست به افسانه‌سازی بزنید. دالان‌های تودرتوی این دره در میان دیواره‌های غول‌آسایی تراشیده شده با هجوم ماسه و باد محصورند و هوهوی انبوه حفره‌های کوچک و بزرگ روی آن‌ها هر یک نوایی وهم‌آور را در سکوت بیابانی وسیع و خیال‌انگیز زمزمه می‌کنند تا در عمیق‌ترین لایه‌های ذهن افسانه‌ها جان بگیرند. مردم محلی معتقدند اجنه و ارواح شب‌ها در دره ستاره‌ها رفت‌وآمد می‌کنند و اصلاً مبدأ پیدایش این دره برخورد ستاره‌ای بوده که یک شب از آسمان بر زمین افتاده و زمین را منفجر کرده است. حالا اگر دوست دارید در دره ستارگان اوج دلهره را تجربه کنید می‌توانید یک شب در روستای «برکه خلف» پای صحبت بومیان این محل بنشینید تا برایتان از ارواح، اجنه و موجودات فرازمینی منطقه حکایت‌ها بگویند بعد هم راهی این منطقه شوید تا در سکوت بی‌انتهایش صداهای وهم‌انگیز آغاز شوند، قول می‌دهیم اگر دنبال پیدا کردن علت واقعی پیدایش صخره‌ها و صداها نباشید با تماشای اشکال عجیب و غریبی که فرسایش هزاران ساله از هر صخره‌اش تندیسی حیرت‌آور و عظیم ساخته است، کاملاً غافلگیر شوید.
* وحشت در هفت دغنان
سال‌هاست که برای گردشگران ماجراجو سفر به منطقه جنگلی و اسرارآمیز «هفت دغنان» واقع در ۲۵ کیلومتری غرب صومعه‌سرا و روستای بهمبر جذابیت ویژه‌ای دارد؛ جنگلی دورافتاده که در زمان‌های دور از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین شهرهای تاریخی گیلان بوده و تا زمان فتحعلیشاه هم رونق داشته است. ضمن آنکه اشیا و ظروف سفالی و شیشه‌ای باارزش و فراوانی به جا مانده از دوره صفویه از این منطقه کشف شده است. حالا بعد از گذشت ده‌ها سال اگر به جنگل‌های هفت‌دغنان می‌روید، خوب است بدانید که در واقع به مرکز حکومت گسکر سفر کرده‌اید، هنوز هم اگر جست‌وجو کید آثاری مانند حمام‌ها، خانه‌ها و دکان‌هایی که در یک امتداد بنا شده‌اند و حتی آثار باروی طولانی این شهر را می‌توان در این جنگل مشاهده کرد.
جنگل و رودخانه دغنان در بخش غربی روستای بهمبر زیبا و بسیار دیدنی است، اما بهتر است تا شب نشده این منطقه را ترک کنید البته اگر برای تجربه دلهره آمده‌اید باید به قسمت شرقی روستا بروید؛ جایی که هوا در آن به ناگاه سنگین می‌شود و کلبه‌ای متروکه و پرماجرا هم باعث می‌شود افسانه‌های محلی در آن جان بگیرند؛ کلبه‌ای که به باور مردم محلی اگر فقط یک شب بتوانید در آن دوام بیاورید، ارواح ثروتمند خواهید شد اما با وجود این، سالها است که هیچ‌یک از بومی‌ها هم حاضر نیست حتی برای ثروتمند شدن به این خانه نزدیک شود. گفته می‌شود دلیل ترس از کلبه جنگلی سرنوشت هولناک کسانی است که برای اثبات شجاعتشان یک شب را در این مکان مرموز سر کرده‌اند و روایت می‌شود عده‌ای هم قربانی کنجکاویشان شده و جان خود را از دست داده‌اند. از همان موقع تا امروز اجازه ورود به این کلبه جنگلی داده نمی‌شود اما می‌توانید از دور کلبه مرموز جنگل هفت‌دغنان را ببینید.
* قبرستان اسرارآمیز
انبوه سنگ‌قبرهای ایستاده منظم در کنار هم با نقوشی اساطیری و نشانه‌هایی عجیب بر رویشان، اولین گورستان مسلمانان و فضایی اسرارآمیز را در بهشهر مازندران شکل داده‌اند که شهرت جهانی دارد. این گورستان که «سفیدچاه» نام دارد با عبور از بهشهر به سمت جنگل‌های یانه‌سر و سپس پیمودن مسیر به سمت روستای نیالا در حاشیه جاده نمایان می‌شود. از دور که نگاه می‌کنید هزاران سنگ قبر تیره و روشن تاریخی و جدید می‌بینید که از ۱۲۰۰ سال پیش تا عصر حاضر عمود ایستاده‌اند و گویی به مسافران خیره می‌شوند. تماشای این سنگ‌قبرها از نزدیک که نمادهایی حک شده از نشانه جنسیت، شغل و حتی روحیه متوفیان را به همراه دارند، حس عجیبی دارد و انگار هر کدامشان با نقش‌هایشان قصه‌ای را حکایت می‌کنند. بنا به باورهای محلی، خاک این مکان به برکت وجود سه تن از نوادگان امام موسی‌ابن جعفر(ع) مدفون در آن به رنگ سفید درآمده است که باعث می‌شود گناهان مردگان بخشیده شود و بدنشان هم سالم بماند. ضریح چوبی این امامزادگان نوشته کنده‌کاری شده دارد که نشان می‌دهد قدمت آن به بیش از ۸۴۰ سال می‌رسد. نام قبرستان سفیدچاه به دلیل تمام آنچه گفته شد، در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است و از اسرارآمیزترین گورستان‌هایی است که می‌شود پیوند مرگ و تاریخ را در آن به نظاره نشست.
* هراس و شگفتی در کول خرسان
«کول خرسان» دره‌ای اعجاب‌آور در استان خوزستان است که پیمودن مسیر سخت و هراس‌آورش سراسر هیجان و شگفتی است. برای رسیدن به این دره که در ۳۲ کیلومتری دزفول واقع شده زمان نسبتاً طولانی پیاده‌روی سخت با بالا و پایین‌های بسیار از روستاهای نزدیک این دره لازم است. البته این مسیر در مناطقی پوشیده از درختان کنار و بادام کوهی است و نخل‌ها، نیزارهای زیبا و درختان وحشی انگور با تصاویری خیال‌انگیز آن را تزیین کرده‌اند. همین‌هاست که دیدن کول خرسان را با وجود تمام سختی‌هایش برای عاشقان طبیعت به وسوسه‌ای هیجان‌انگیز تبدیل کرده است. با ورود به دره و در مسیر پیمایش آن می‌بینید که چشمه‌ها از دیواره‌های بلندش می‌جوشند و بارها گام‌هایتان در آب نهرها فرو رفته و خیس و سنگین می‌شوند؛ در این عبور لذت‌بخش با همراهی آبشارها و آب‌چکان‌های آوازخوان گاهی هم راه چنان باریک می‌شود که انگار دیواره‌های ۲۰۰متری عظیم آن به هم رسیده‌اند و آسمان گم شده است؛ همان وقت‌هاست که دلهره پیشروی در این فضای وهم‌انگیز با تنگ و باریک شدن‌های غیرقابل پیش‌بینی آن نفسگیر می‌شود. همه این‌ها یک طرف و پایان این ماجراجویی یک طرف؛ جایی که باید خود را در انتهای دره به دست آب بسپارید چون این نقطه به رود دز می‌رسد و عمق زیادی دارد که نمی‌شود در آن قدم زد، بلکه باید با موج‌هایش همراه شد و شنا کرد یا با قایق به ساحل رسید. دره کول خرسان با این اوصاف مجموعه‌ای از انواع ماجراجویی‌ها را در خود دارد که برای علاقه‌مندان به گردشگری‌های متفاوت یک منطقه غافلگیرکننده است.
اسرار دره جنی و جزیره متحرک
طبس یا تکاب؟ در صورتی که به زودی سفری به حوالی این دو منطقه را در پیش دارید، حتماً به موارد اشاره شده در این مطلب هم سری بزنید. برای افزایش میزان آدرنالین خونتان بسیار مفید است؛ اسرار دره‌ای که شب‌هنگام صداهای رعب‌آوری در آن می‌پیچد و جزیره‌ای که همراه با ساکنانش، مثل لاک‌پشتی غول‌پیکر روی آب حرکت می‌کند.
* دره‌ای با صدای رعب‌آور
اگر به اندازه کافی ماجراجو هستید و از گیر افتادن در میان صخره‌هایی نمی‌ترسید که بینشان مثل سنگ‌ریزه گم می‌شوید، به سمت طبس راه بیفتید و بعد از آن هم دنبال یک راهنمای کاربلد بگردید تا شما را به دیدار «کال‌جنی» (یکی از منحصربه‌فردترین دره‌های ایران) ببرد. زیاد طول نمی‌کشد، فقط ۳۰ کیلومتر که از طبس دور شوید به سرزمین عجیبی می‌رسید؛ سرزمین صخره‌ها و ماجراها. «کال» به معنی دره است و کال جنبی دره‌ای است در اطراف روستای ازمیغان. شب‌ها که باد در دل این دره‌ها می‌پیچد، صدایی وهم‌انگیز و عجیب را تا کیلومترها با خود می‌برد، به همین دلیل قدیم‌ترها، بومی‌های منطقه از این دره‌های عمیق می‌ترسیدند.
سفر به «کال‌جنی» بی‌دردسر ممکن نیست، باید عزمتان را جزم کرده باشید تا به کمک راهنما با کلی پیاده‌روی به کف دره برسید؛ مسیری سخت و گاهی ترسناک که می‌تواند آدرنالین خونتان را بالا ببرد، اما ارزشش را دارد چون به جایی می‌رسید که می‌شود با قدم زدن در آن عظمت و طبیعت بی‌نظیر یکی از زیباترین، بکرترین و رازآلودترین نقاط ایران را درک کرد.
* جزیره متحرک روستای بدرلو
چمن متحرک که در زبان محلی به «چملی» یا «چملی‌گل» معروف است یکی از آثار طبیعی شگفت‌انگیز شهرستان تکاب به شمار می‌رود. در ۱۵ کیلومتری شهرستان تکاب در نزدیکی روستای «بدرلو» به منطقه‌ای باتلاقی می‌رسید که در وسط و اطراف آن چمنزارها و نی‌زارهای بلندی رشد کرده‌اند. این چمن به صورت جزیره‌ای متحرک با مساحت هشتاد مترمربع بر روی دریاچه‌ای کوچک خودنمایی می‌کند که با وزش باد و جریان هوا و یا تکان خاصی، به جهات مختلف تغییر مسیر داده و حرکت می‌کند.
برکه وهم‌انگیزی که چملی در آن قرار گرفته حدود یک هکتار وسعت دارد و در میان دره‌ای عمیق واقع شده است که اطراف آن را نیزارها، چمن سرسبز، درختان بلند و گل‌های بومی پوشانده‌اند.
قطعه چمن متحرک به صورت یک نیم قوس کمانی که از پیرامون برکه جداست، هنگام حرکت روی برکه همراه با افرادی که رویش ایستاده‌اند، تصویری شبیه به فیلم‌های تخیلی ایجاد می‌کند. از علت حرکت و شناور بودن این چمن شگفت‌انگیز اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما عده‌ای از کارشناسان علت آن را منطبق و متناسب با حرکت وضعی زمین و گروهی دیگر ناشی از عوامل طبیعی و وزش باد می‌دانند.
ریگ جن ترسناک‌ترین منطقه گردشگری
شگفت‌انگیزترین، اسرارآمیزترین و ترسناک‌ترین منطقه گردشگری ایران متعلق است به منطقه کویری در ۱۷۰ کیلومتری تهران و بیابانی به نام «ریگ جن» با باتلاق‌های سهمگین که هر موجود زنده‌ای را به مرگ می‌کشاند. اتفاقات بی‌پاسخ و توجیه نشده بسیاری در این منطقه روی داده است و نمکزارهای این منطقه محل قتل و دفن موجودات زنده بسیاری بوده است تا جایی که عنوان مثلث برمودای ایران را به آن نسبت داده‌اند! کویر «ریگ جن» با وسعتی حدود ۳۸۰۰ کیلومترمربع، در جنوب غربی و غرب دشت کویر در جنوب سمنان و نزدیک به شهر جندق قرار دارد. در بین همه صفحات موجود در فضای مجازی اطلاعات کامل با جزئیات زیادی پیدا می‌کنید ولی برای سفر به این منطقه لازم نیست کویرنوردی کنید یا بترسید، دیدن یک فیلم مستند از همه چیز بهتر است. farvinews.com آدرس یک صفحه کامل و پر و پیمان است که در این صفحه، در کنار همه اطلاعات، مستندی کوتاه و جالب از ریگ جن به نمایش گذاشته شده که قطعاً بعد از دیدن آن هیجان بیشتری برای سفر به آن خواهید داشت.
داستانی ترسناک که در کویر ریگ جن می‌گذرد
عقربِ باد
«روستای چوپان نزدیک وردآباد است. وردآباد سال‌هاست که خرابه شده. قبل از آمدن حوریا و ارشک به جن‌زار، وردآبادی‌ها خانه‌هایشان را ترک کرده بودند. می‌گویند اجنه در گریه سنگ که بین وردآباد و دیواره‌هاست، زیاد دیده می‌شدند. کم‌کم مردم از وردآباد به روستاها و شهرهای دور و نزدیک کوچ کردند. اما از روزی که حوریا و ارشک ساکن جن‌زار شده‌اند، جنی را که آن اطراف زندگی کند، ندیده‌اند. حوریا مطمئن است که همه جن‌ها از وجود ارشک در آنجا خبردار شدند و زندگی‌شان را جمع کردند و رفتند جای دیگر.» این جمله‌ها از فصل هشتم رمان «عقرب‌باد» نوشته نازنین جودت انتخاب شده‌اند؛ رمانی در ژانر وحشت که نویسنده با انتخاب جن‌زار، منطقه‌ای که به مثلث برمودای ایران شهرت دارد، به عنوان محل وقوع ماجراهایش به اثر خود جذابیت و گیرایی بیشتری بخشیده است. این منطقه کویری که در جنوب سمنان و شرق دریاچه نمک واقع شده، پوشیده از تپه‌های شنی و باتلاق‌های نمک است که آن را به یکی از صعب‌العبورترین نواحی جهان تبدیل کرده است.
ریگ جن، به حدی دشوارگذر است که از روزگار قدیم هیچ کاروان و مسافری از آن عبور نمی‌کرده. نویسنده «عقرب باد» توانسته با انتخاب این مکان و توجه ویژه به کهن‌الگوها و نمادهای خوفناک فرهنگ ایرانی داستانی ترسناک خلق کند که به هیچ‌وجه در ادبیات کار آسانی نیست.
جودت پیش از این رمان، مجموعه داستان‌های «در چشم سگ» و «در بیداری کابوس می‌بینم» و رمان «پروانه‌ها در برف می‌رقصند» را منتشر کرده است. «عقرب باد» پنجمین کتاب نازنین جودت و ادامه رمان قبلی او، «شوومان»، است. «شوومان» هم اثری در ژانر وحشت است و داستان دختری به نام «حوریا شمیسا» را روایت می‌کند که برای معلمی با اتوبوسی تاریک و بی‌مسافر به سرزمینی یخ‌زده، سرد و تاریک به نام شوومان می‌رود و طی اتفاق‌هایی به هویت واقعی ساکنان آن و حقایقی درباره خودش پی می‌برد. در رمان عقرب باد، ماجراهای چند سال بعد زندگی حوریا روایت می‌شود.
می‌توان گفت جودت نویسنده است که بیشتر با همین گونه ادبی شناخته می‌شود. در قسمت دیگری از «عقرب باد» آمده: «اشوان گفته اگر ارشک انگشتر شیخ بادزار را در روزهای مریضی دستش کند، از خطر می‌گذرد.
همان روزهایی که نیروهای اهریمنی به سراغش می‌آیند تا بر او مسلط شوند و بعد از روز مقدس او را برده خود کنند. اشوان گفته ارشک تب می‌کند، تشنج می‌کند، هرچه می‌خورد بالا می‌آورد و بدنش قد بدن نوزادی چندروزه ضعیف و آسیب‌پذیر می‌شود. گفته اگر تاب بیاورد حاکم تمام سرزمین‌های اجنه و عفریت و بختک خواهد بود. حوریا می‌ترسد که همه آنها دست به یکی کنند و به سراغ ارشک بیایند.»
غذاهای ایرانی با نام‌های عجیب
* یخمه ترش، شیرینِ اصفهانی
ترکیبی از آلوبرقانی، زردآلو، به، گوشت گوسفند، برنج، شکر و ادویه غذایی عجیب به نام یخمه ترش را تشکیل داده است. این خوراک که از قدیمی‌ترین غذاهای اصفهانی است برخلاف نامش نه‌تنها ترش نیست، بلکه شیرین است و شاید به همین دلیل است که این روزها کمتر پخته می‌شود. با این همه، برای ماجراجویان مزه، چشیدن طعم متفاوت یخمه‌ترش می‌تواند وسوسه‌انگیز باشد. برای درست کردن این خوراک ابتدا گوشت را با ادویه و آب بپزید، سپس آلو، به و زردآلو را هم به قابلمه اضافه کنید تا کمی بپزند، در این مرحله برنج را اضافه کنید تا کاملاً نرم شود و در مرحله آخر هم غذا را بکوبید و به همراه شکر حرارت دهید تا شکر در آن حل شود. حلیمی از میوه و برنج غذای عجیبی است.
* مرجوخورش و اسرارش
تا حالا خورش عدسی خورده‌اید؟ اگر جواب شما منفی است حتماً مرجوخورش را امتحان کنید که یکی از غذاهای قدیمی شهر طالقان است. مواد اولیه مرجوخورش شامل گوشت گوسفندی، پیاز، عدس یا همان مرجو، سیب‌زمینی، آلوبخارا، زعفران، رب گوجه و آبغوره است و برای پخت آن گوشت و پیاز را به همراه ادویه تفت داده و سپس در مقداری آب می‌پزند، پس از این مرحله عدس به قابلمه اضافه شده و نمک و ادویه و رب به همراه زعفران و آلو طعم لازم را به این خوراک می‌بخشد، در آخر صبر می‌کنند تا خورش خوب جا بیفتد. در طالقان این خورش را با پلو، سبزی و ماست می‌خورند.
* توگی سرداغی از خراسان
«توگی سرداغی» از غذاهای خوشمزه و محلی استان خراسان جنوبی است که بخش جالب مواد اولیه آن نوعی ارزن خوراکی ویژه مناطق کویری است که برای پخت این غذا و دیگر توگی‌ها (آش‌های زمستانی) به کار می‌رود. برای تهیه توگی سرداغی ابتدا گوشت چرخ‌کرده را با پیازداغ و نمک و فلفل و زردچوبه تفت می‌دهند، سپس مقداری آب می‌افزایند تا این ترکیب بجوشد. حالا مقداری ارزن خوراکی را با عدس پخته به غذا اضافه می‌کنند در مرحله آخر هم کشک را در قابلمه ریخته و خوراک را باز روی حرارت ملایم می‌پزند. این غذای لذیذ با سیرداغ، نعناداغ، پیازداغ به همراه زعفران و کشک تزئین می‌شود.
* مجور کدوی کرمانی
مجور کدو یک غذای اصیل کرمانی است که در مواد اولیه آن کدو، پنیر سفید، تخم‌مرغ، آرد و شوید خرد شده دیده می‌شود. برای درست کردن این غذا ابتدا کدوها را رنده کرده و سپس تخم‌مرغ را اضافه می‌کنند. در ظرف دیگری هم آرد و شوید تازه مخلوط شده و آن را با کدوها ترکیب می‌کنند. جالب است که در این غذا پنیر رنده شده نقش چاشنی را بازی می‌کند و در مرحله آخر با نمک و فلفل به کوکو اضافه می‌شود حالا مایه کوکو را در ماهیتابه ریخته و کاملاً سرخ می‌کنند تا طلایی شود.
* بیشت‌واش از کندلوس
بیشت‌واش از غذاهای محلی روستاهای مازندران و به‌ویژه کندلوس است. این غذا که با ترکیبی از حبوبات و سبزیجات و شیر درست می‌شود متفاوت و خوشمزه به نظر می‌رسد. برای درست کردن بیشت‌واش عدس نیم‌پز را با اسفناج، شیر و سیب‌زمینی می‌پزند. در مرحله بعد هم ادویه و گردوی خردشده و نمک را در قابلمه ریخته و اجازه می‌دهند تا خوراک کاملاً جا بیفتد.
سوغات یک سفر ترسناک
* از جنگل جیغ تا شیره توت
اگر حس ماجراجویی، شما را به روستای «سربرج» طرقبه کشانده است، تنها دست‌آورد سفر صدای جیغ جنگلی نیست که در آنجا وجود دارد. بعد از تجربه صداهای عجیب و غریب جنگل «جیغ» پیشنهاد می‌کنیم در طرقبه لَختی توقف کنید و از سوغات خاص این شهر غافل نشوید.
پیشنهاد نخست ما به شما شیره توت سفید طرقبه است. این شهد بسیار خوشمزه و در عین حال انرژی‌بخش بوده که حتی می‌توان به عنوان صبحانه هم آن را میل کنید. این شیره مقوی، به‌ویژه برای کودکان، وعده غذایی بسیار مناسبی است که تأثیر خوبی بر روی هوش آنها دارد.
در کنار شیره توت سفید، می‌توانید مقداری از توت خشک بسیار مرغوب این منطقه نیز بخرید که کیفیت آن را تا زمانی که امتحان نکنید، تجربه نخواهید کرد. توت خشک این منطقه بسیار عالی است و مطمئن باشید با توت‌هایی که تا به حال امتحان کرده‌اید، قدری متفاوت است.
اگر هم به دنبال بازاری برای خرید و گشت‌وگذار هستید تا صنایع دستی خاص طرقبه را از نزدیک ببینید، یک بازار بزرگ در طرقبه وجود دارد که رفتن به آنجا خالی از لطف نیست. بیشتر صنایع دستی مربوط به زنان هنرمند طرقبه است که اکثر مسافران و گردشگران را به سمت خود جذب کرده است.
* دره ارواح و کیک هلر
حتی آنهایی که به دلیل ماجراجویی به دره «ارواح» روستای «برکه خلف» سفر می‌کنند هم نمی‌توانند به راحتی از لذت خرید، آن هم در جزیره قشم، بگذرند. مگر می‌شود به قشم سفر کرد و فقط به ماجراجویی در دره ارواح اکتفا کرد؟
اولین و مهم‌ترین سوغات جزیره قشم همانند دیگر شهرهای جنوبی ایران خرمای آن است که انواع مختلفی دارد. خرید خرما یکی از اولویت‌های مسافران و گردشگرانی است که به جزیره قشم سفر می‌کنند.در کنار خرما، نوعی کیک به نام «هلر» یکی دیگر از خوردنی‌های بسیار خوشمزه و پرطرفدار قشم بوده که در اکثر فروشگاه‌های آنجا می‌توانید آن را بیابید. این کیک به دلیل اینکه در روستای «هلر» تهیه می‌شود به این نام معروف شده است و امکان ندارد با امتحان کردن یکی از این کیک‌های خوشمزه، چند کیلویی از آن نخرید. خرید کیک «هلر» انتخاب خوبی به عنوان سوغات قشم است.اما در کنار خرما و کیک معروف قشم، آنهایی که علاقه زیادی به خرید دارند، قشم را به عنوان یک مقصد خوب برای خرید پوشاک انتخاب می‌کنند. پوشاک قشم تنوع زیادی دارد و در عین حال ارزان‌قیمت هم هست.
سعیده خداوردیان و ملیحه مهدوی

مدیر بیمه آتش‌سوزی بیمه ایران: بنیاد مستضعفان ساختمان پلاسکو را بیمه نکرده بود


مدیر بیمه آتش‌سوزی بیمه ایران: بنیاد مستضعفان ساختمان پلاسکو را بیمه نکرده بود 


محمد رضایی، مدیر بیمه آتش‌سوزی بیمه ایران در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، در مورد آخرین وضعیت پرداخت خسارت‌ها به بیمه گذاران‌ ساختمان پلاسکو اظهار، داشت: از امروز اولین پرداخت چک‌های خسارت آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو آغاز شده است و براساس تعهد بیمه‌نامه و سرمایه‌ای که بیمه‌گذاران خود اظهاری داشتند، خسارت‌ها پرداخت می‌شود.

وی افزود: البته در ایام عید، میزان بیمه اجناس و البسه بیشتر می‌شود اما باید واحدها در صورت افزایش دارایی این موضوع را به شرکت بیمه خود اظهار می‌کردند. البته برخی از واحدهای ساختمان پلاسکو طی روزهای اخیر جنس آورده بودند و وقت اینکه به شعبه بیمه مربوطه مراجعه کنند را نداشتند و تنها بر اساس موجودی قبلی، پرداخت‌ها صورت خواهد گرفت.

رضایی تصریح کرد: اما طی مراجعات امروز بیمه‌گذاران، واحدی داشتیم که تا 1 میلیارد و 200 میلیون تومان اموال خود را بیمه کرده بود.

وی ادامه داد: پرونده‌ها در شعبات بیمه ایران تشکیل شده و خسارت‌ها نیز تا حدودی پرداخت شده است و پرداخت‌ها در شعبات سعدی و مطهری از روز دوشنبه آغاز می‌شود.

رضایی گفت: 110 واحد از کل ساختمان پلاسکو تحت پوشش بیمه ایران است البته ممکن است این تعداد طی روزهای آتی بیشتر هم شود زیرا برخی از این واحدها وام‌هایی را از بانک‌ها دریافت کرده‌اند و بانک نیز آنها را بیمه کرده است. بر این اساس تعداد بیمه‌گذاران و پرداخت خسارت‌ها نیز ممکن است افزایش پیدا کند.

مدیر بیمه آتش‌سوزی بیمه ایران تصریح کرد: تا امروز 80 تا 90 مورد مراجعه کننده برای تشکیل پرونده داشتیم و تاکنون تمام بیمه گذاران در شعبه فردوسی تشکیل پرونده شده‌اند. افراد برای تسریع در کار می‌توانند به شعبات بازار، سعدی و مطهری نیز مراجعه کنند.

وی در پاسخ به این پرسش که به جز بیمه اموال، با توجه به تخریب ساختمان وضعیت بیمه ساختمان پلاسکو چگونه است و آیا واحدهای ساختمان پلاسکو باید از سوی مالک آن یعنی بنیاد مستضعفان بیمه می‌شد؟ خاطر نشان کرد: مالک ساختمان پلاسکو بنیاد مستضعفان است اما متاسفانه این بنیاد، ساختمان پلاسکو را بیمه نکرده بود اما هیئت مدیره ساختمان فردوسی که مجاور ساختمان پلاسکو است، اقدام به بیمه آتش‌سوزی ساختمان خود کردند. 

وی در خاتمه گفت: بیمه آتش سوزی در حال حاضر اختیاری است اما باید قانون به سمتی حرکت کند تا واحدهای تولیدی کلیه اصول ایمنی را رعایت کنند و زمانی که پروانه آنها تمدید می‌شود، بیمه نامه آتش سوزی نیز ضمیمه آن شود .

رضایی گفت: درصدد هستیم تا سال آینده کل واحدهای صنعتی, بیمه نامه آتش سوزی داشته باشند. 

به گزارش پیک ایران، بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی (به‌صورت کوتاه بنیاد مستضعفان یا بنیاد) موسسه‌ای در داخل حکومت جمهوری اسلامی ایران می‌باشد که از لحاظ حقوق نه موسسه‌ای دولتی محسوب می‌شود و نه شرکتی خصوصی؛ بلکه موسسه‌ای عمومی است که دولت اجازه دخالت در امور آن را ندارد و در قبال عملکردش تنها می‌بایست به مقام رهبری جمهوری اسلامی پاسخگو باشد. 

روزنامه جمهوری اسلامی: مالک پلاسکو چه فرد یا نهادیست؟

روزنامه جمهوری اسلامی: مالک پلاسکو چه فرد یا نهادیست؟ 


احمد حسینی در روزنامه «جمهوری اسلامی» نوشت: اولین جمله‌ای که مسئولین کشور ما پس از هر حادثه تلخی بر زبان می‌آورند این است که از اول گفته بودیم. ظاهرا به این شیوه از خود رفع مسئولیت کردن و گناه را به گردن دیگران انداختن عادت شده است. مهم نیست که آن حادثه ماهیت سیاسی اجتماعی داشته باشد یا از جمله بلایای طبیعی و غیر طبیعی به حساب آید. این وسط یک اصل ثابت است: هیچ فرد یا نهادی حاضر نیست مسئولیت آن را به عهده بگیرد. با چند پیام تسلیت و تشکیل کمیته و شورا و جنجال رسانه‌ای، صورت‌مسئله پاک می‌شود و همه از جوش و خروش می‌افتند تا حادثه بعدی.

 اگر چهره‌های بی‌جایگزین سیاسی با جفا از صحنه خارج می‌شوند، اگر به خاطر رقابت‌های سیاسی، سند درخشان برجام شکست خوانده می‌شود و با منفی‌بافی بی‌وقفه دشمن‌تراشی بیهوده می‌شود، اگر به خاطر عدم نظارت و حرص و طمع بی‌حد، فساد گسترش می‌یابد و فقر و بیکاری همه‌گیر می‌شود و اگر خیلی دیر می‌فهمیم که اشتباه کرده‌ایم، به جای اعتراف به گناه و نفهمی خود، طلب‌کارانه مدعی هم هستیم: ما که از اول می‌گفتیم!!

حادثه عجیب انفجار طبقات ساختمان پلاسکو آن هم در هر طبقه به صورت زنجیره‌ای و منظم از همین دست مسائل است. مهم نیست الان مالک این ساختمان کدام فرد یا نهاد است ولی هر کس و هر جا که هست معلوم می‌شود از رانت قدرتی برخوردار بوده که برای حدود ۱۰ اخطار رسمی شهرداری قدرتمند مرکز مملکت پشیزی ارزش قائل نبوده است. آقایان لازم نیست زحمت طاقت‌فرسای استعفا یا عذرخواهی را بکشند. حداقل برای مردم توضیح دهند آنانی که به تذکرات توجه نمی‌کردند کی هستند و چرا حالا بابت این حادثه تلخ و ملی معرفی و مجازات نمی‌شوند؟

از دولت انتظار می‌رود برای جلب بیشتر اعتماد عمومی، با همه توان خود به مقابله با مافیای حاکم بر ساز و کارهایی از این دست برود و پشت پرده سیاه آن را آشکار سازد و اجازه ندهد حادثه ساختمان پلاسکو با گذشت زمان فراموش شود.

از شورای شهر و شهرداری که مستقیما مسئول هستند حساب‌کشی شود زیرا این حادثه به گفته خودشان ممکن است در ده‌ها مجتمع مشابه دیگر نیز رخ دهد و اگر بنا به قول آقایان مالکین تمکین نمی‌کنند، آیا حاکمیت هم وظیفه و چاره‌ای ندارد؟! حادثه پلاسکو با آن انفجار و فرو ریختن شگفت و فیلم‌های متعدد از زوایای مختلف به راحتی قابل کار کارشناسی فنی و حرفه‌ای است و حال که ابعاد آن جهانی نیز شده است باید تا آخر رفت؛ نه فقط به خاطر مظلومیت و رنج آتش‌نشانان و خانواده‌های آنان و یا ورشکستگی و نابودی زندگی صدها خانوار، بلکه به خاطر حقیقت. 

واگذاری صندوق بازنشستگان فولاد با چه رویکردی؟

واگذاری صندوق بازنشستگان فولاد با چه رویکردی؟


در سال های اخیر به دلیل مدیریتی دزد و بی کفایت در صندوق بازنشستگان فولاد و برداشت های غیرقانونی دولت از این صندوق، بازنشستگان فولاد با مشکل موضوع هزینه های درمانی و مستمری ماهیانه خود روبرو کرده است. این مشکل باعث گردیده که سالهاست این بازنشستگان برای دریافت حقوق های عقب افتاده و هزینه های درمانشان در مقابل مجلس و وزارت کار بارها و بارها تجمع اعتراضی داشته باشند.
در آخرین تجمع این بازنشستگان در مقابل مجلس توافق شد این صندوق بازنشستگی به صندوق بازنشستگی کشوری و یا وزارت کار منتقل شود. مجلس در جلسه چهارشنبه هفته گذشته خود مصوب کرد که صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد با حفظ هویت مستقل به وزارت کار انتقال یابد و تمامی اختیارات، تعهدات، دارایی ها از جمله اموال، سهام، امتیازات، موجودی، اسناد و اوراق به وزارت کار منتقل شود. این مصوبه باید توسط وزارت کار از سال 96 اجرایی شده و در بودجه سال 96 اعتبار لازم را دارا باشد .

به نظر سندیکای کارگران فلزکارمکانیک هر چند این مصوبه تا حدودی نظر بازنشستگان را تامین کرد و از انحلال آن و یا ادغام در صندوق بازنشستگی کشوری جلوگیری نمود اما طی مدت سه سال کلیه تعهدات از طریق سازمان خصوصی سازی انجام می گیرد. حسابرسی و تامین اموال و فروش و انتقال به سازمان خصوصی سازی خواهد بود.
بازنشستگان ماهانه 150 میلیارد تومان مستمری باید بگیرند که بی تردید تاخیر در این مورد و هزینه های پزشکی روبرو هستند و این مصوبه دردی را برای امروزشان دوا نخواهد کرد.
بی شک وزارت کار هیات مدیره ای را برای این صندوق منصوب خواهد کرد که هیچ دغدغه بازنشستگان را نخواهد داشت، تا روند فروش اموال و سهام و دریافت طلب از دولت را برنامه ریزی کنند.
صندوق بازنشستگان فولاد دیگر نخواهد توانست امکاناتی را که قبلن به بازنشسته های این صندوق تعلق می گرفت را تامین کند. و مهم تر از همه این که با فوت این بازنشسته ها کلیه اموال و دارایی های آنان به دولت داده خواهد شد.
این ترفند هم اکنون در کارخانه های تراکتورسازی و ماشین سازی تبریز در حال اجرایی است و بیمه آینده سازان که یک بیمه خصوصی است به بسیاری از تعهداتش عمل نمی کند و کارگران هم از شکایت های خود نتیجه ای نگرفته اند.
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک معتقد است که خصوصی کردن درمان کارگران و باز کردن شرکت های بیمه ای مانند آینده سازان، دست اندازی به صندوق های بازنشستگی کارگری جز غارت اموال کارگران در تامین اجتماعی و نابودی این سازمان و همچنین یورش به سلامت خانواده های کارگری نتیجه دیگری در پی نخواهد داشت.
ما به بازنشستگان صندوق فولاد و وزارت کار پیشنهاد می کنیم که هیاتی منتخب از بازنشستگان فولاد و وکلایشان بر تمامی این نقل و انتقال و دیگر مسایل حقوقی نظارت کامل کنند تا « سیه روی شود   هرکه در او غش باشد »
 
سندیکای ما امادگی لازم را در پشتیبانی از کارگران فولاد در این طرح را دارد.
 
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
29 دیماه 1395

در سوگ کارمندان زحمتکش آتشنشانی!

در سوگ کارمندان زحمتکش آتشنشانی!


با دلی غمبار فقدان زحمتکشانی که دو ماه پیش بن کارمندیشان قطع شد ولی عاشقانه به کارشان ادامه دادند و امروز شهردار شب روزش را برای زدودن کاستی های مدیریت شهری می خواهد از آنان هزینه کند را به خانواده های این عزیزان و زحمتکشانی که با چشمان گریان برای کمک به کارگران خیاط و کفاش و پیراهن دوز به پلاسکو رفتند اما آنها را به سلفی گرفتن متهم می کنند و همه هموطنانی که امروز یک پارچه در سراسر ایران به سوگ این تلاشگران نشستند تسلیت می گوییم.

پای اگر فرسودم و جان کاستم

آنچنان رفتم که خود می ‌خواستم

هر چه گفتم جملگی از عشق خاست

جز حدیث عشق گفتن دل نخواست

روابط عمومی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران

اول بهمن 1395


فاجعه به روایت یک آتش نشان

 ساعت 7:30 صبح، صدای آژیر در ایستگاه 79 دولت آباد شرقی به صدا در می‌آید، «مجتبی شمشیری» به همراه همکارانش لباس به تن می‌کنند و تجهیزات کاری‌شان را بر می‌دارند تا هر چه سریعتر در محل حادثه حاضر شوند.

به گزارش ایران، ستاد فرماندهی آتش‌نشانی خبر داده بود که این یکی از مأموریت‌های ویژه ایستگاه هاست و همه باید گوش به فرمان باشند، صدای آژیر ماشین آتش‌نشانی در طول مسیر روشن بود و آنها از مردم می‌خواستند تا راه را برایشان باز کنند، آنها هم هر چه در توان داشتند، گذاشتند تا هر چه سریعتر در محل حاضر شوند و سرانجام بعد از 20 دقیقه   پراسترس به پلاسکو رسیدند. شمشیری که 14 سال سابقه آتش‌نشان بودن در کارنامه‌اش است هر چه در توان دارد می‌گذارد، امکانات ماشین آتش‌نشانی را پیاده می‌کند و اصلاً به فکرش هم نمی‌رسد این مأموریت تلخ‌ترین و سنگین‌ترین مأموریت عمرش باشد: «شرایط بسیار بحرانی بود. مردم توجهی به درخواست ما نمی‌کردند و حریق هم بیشتر و بیشتر می‌شد. ما هم طبق معمول همه تجهیزات اولیه‌ای که در اختیار داشتیم را باز کرده و شروع به امداد رسانی کردیم.

خب شغلمان به گونه‌ای است که در موقع خطرباید وارد ساختمان شویم. ما باید همه را دور کنیم و جان خودمان را به خطر بیندازیم تا بتوانیم به دیگران کمک کنیم؛ آتش‌نشانی یعنی همین. کسی هم از آتش نشان توقعی غیر از این ندارد. پنجشنبه تلخ هم برای ما همین بود. جمعی از بچه‌ها تصمیم گرفتند با وجود دود و آتش داخل ساختمان شوند و ما هم داشتیم آتش پایین ساختمان را مهار می‌کردیم که ناگهان دو انفجار بزرگ رخ داد و ساختمان بر سر آنهایی که برای امداد به داخل رفته بودند فرو ریخت.»

صدایش از پشت خط تلفن می‌لرزد، انگار هنوز باور نکرده که دیگر خیلی از دوستان و همدوره‌ای هایش را نمی‌تواند ببیند، هنوز نمی‌خواهد باور کند بهترین‌های صنفش را از دست داده، انسان‌هایی که در نبرد با آتش و دود جانشان را برکف گرفتند و وارد میدان شدند، تا نجات‌بخش جان هموطنان‌شان باشند: «قبل از حادثه یکی از بچه‌ها که تازه داماد شده بود وصیتش را کرد و ما را نگاه کرد و رفت. وقتی یاد ریزش ساختمان و صدای همکارانم می‌افتم همه وجودم می‌لرزد.حس بدی دارم.حس شرمندگی. من نسبت به خانواده همکارانم شرمنده‌ام. دستمان خالی بود و کاری نتوانستیم بکنیم. خیلی دوست داشتم کاری کنم.

داد می‌زدم و از نیروهای دیگر و از همکاران دیگرمان کمک می‌خواستم، اما نشد. دستمان به جایی بند نبود.رمقی نداشتیم.حالا شرمنده‌ام.شرمنده مردم و خانواده‌های عزادار شدم. شرمنده کاسبان این ساختمان قدیمی.»

دیگر تا نام ساختمان قدیمی پلاسکو می‌آید خیلی‌ها یاد شرف و مردانگی جمعی می‌افتند که خطر را به جان خریدند، در ساختمان ماندند تا بلکه بتوانند شعله‌های آتش را مهار کنند، یاد ایثار و جوانمردی افرادی که در کوتاه مدت پایه‌های سست ساختمان بر سرشان آوار شد: «آتش‌نشانی عشق است، عشقی پر از استرس. ما برای نجات جان انسان‌ها به آب و آتش می‌زنیم. اما دیروز دست هایمان خالی بود.»
منبع: ایلنا

چرا آتش نشان‌ها «شهید» محسوب نمی‌شوند؟

مدیرعامل سابق سازمان آتش‌نشانی تهران با گلایه‌ای از بنیاد شهید گفت: «متأسفانه بنیاد شهید، آتش‌نشانان را «شهید» نمی‌داند.

به گزارش ایلنا، سید رضا خوشزاد به خبرنگار حوادث «ایران» نیروهای نظامی اگر حتی در سفر غیرعملیاتی هم در بین دو شهر کشته شوند شهید محسوب می‌شوند اما با اینکه در این سال‌ها ما لایحه‌ای در این باره به شورای شهر هم داده‌ایم اما همچنان بنیاد شهید، آتش‌نشانان را جزو شهدا ندانسته و آنها را از حقوق شهید برخوردار نمی‌داند.

 کفته وی، این موضوع برای همه آتش‌نشانان ایران است و نمی‌دانم چرا به آن توجهی نمی‌شود. در این راه، رسانه‌ها نیز باید کمک کنند تا به امید خدا عزیزان آتش‌نشان نیز که جان خود را در راه نجات مردم می‌دهند جزو شهدا محسوب شوند.»
منبع: ایلنا

یک "شبه دیوانه" در کاخ سفید

این سخنرانی بیش از آنکه شبیه سخنرانی عالی ترین مقام آمریکا به عنوان کشور دارای بزرگترین و قوی ترین جامعه مدنی جهان باشد بیشتر شبیه سخنرانی های کشورهای غیردموکراتیک، توسعه نیافته و چهره هایی پوپولیست مانند چاوز و احمدی نژاد بود.
 عصرایران؛ رضا غبیشاوی – دونالد ترامپ روز جمعه به عنوان 45 مین رئیس ایالات متحده آمریکا سوگند یاد کرد و کار خود را رسما آغاز کرد.
در این باره می توان به موارد زیر اشاره کرد:

-  ترامپ بعد از تحلیف سخنرانی کرد. این نخستین سخنرانی ترامپ در جایگاه ریاست ایالات متحده آمریکا بود. این سخنرانی نشان دهنده جهت گیری های واقعی عصر ترامپ بود. این سخنرانی نشان داد ترامپ برخلاف برخی گمانه زنی ها ، چقدر از واقعیت های کشورداری و حکمرانی به دور است. 

این سخنرانی بیش از آنکه شبیه سخنرانی عالی ترین مقام آمریکا به عنوان کشور دارای بزرگترین و قوی ترین جامعه مدنی جهان باشد بیشتر شبیه سخنرانی های کشورهای غیردموکراتیک، توسعه نیافته و چهره هایی پوپولیست مانند چاوز و احمدی نژاد بود.

-  ترامپ در سخنرانی هایش وعده هایی را به مردم می دهد. وعده هایی از جنس احساس و تخیل تا واقعیت. وعده هایی که با کمترین بررسی می توان به خامی و غیرعملی بودن آنها رسید. وعدهایی که اجرای هر یک از آنها، دیگری را ناکام می گذارد.

ترامپ نمی تواند هم مدعی قدرت سیاسی - نظامی جهانی آمریکا باشد و وعده نابودی داعش را می دهد هم ارتش آمریکا را از منازعات جهانی خارج کند. ترامپ نمی تواند هم اقتصاد آزاد و رقابتی در کشورش را به چالش بکشد هم وضعیت اقتصادی آمریکا را بهبود ببخشد و اشتغال ایجاد کند.

ترامپ نمی تواند هم تصمیمات خلق الساعه و بدون پشتیبانی فکری، علمی و عقلی بگیرد (مثل ساخت دیوار در مرز مکزیک با هزینه مکزیکی ها) و هم خواهان اقتصاد باثبات و قدرتمند باشد.

-  ترامپ مرد تناقض هاست. او همه چیز را باهم می خواهد و این تناقض ها در اهداف در نهایت باعث می شود به هیچ یک نرسد. او خواهان تقویت اقتصاد آمریکاست اما راهکاری که ارائه می دهد راهکاری جهان سومی و متعلق به بسته ترین اقتصادهای جهان است. راهکار او این است آمریکایی ، آمریکایی بخر و آمریکایی استخدام کن. با این اقدام قطعا اقتصاد باز، آزاد و رقابتی آمریکا تضعیف خواهد شد. 

ترامپ فراموش کرده که اگر اقتصاد آمریکا امروز در رتبه نخست جهانی قرار گرفته و با رتبه دوم (چین) فاصله زیادی دارد در نتیجه اقتصاد آزاد و رقابتی واقعی است. ترامپ با تصمیمات خود نابودی این اقتصاد را آغازکرده است. ترامپ به شکل بی سابقه ای به دنبال دخالت غیرحاکمیتی حکومت در سیاست گذاری بنگاه های اقتصادی است. این اتفاقات به کسب و کار در آمریکا آسیب جدی واردمی کند. 

-  ترامپ فرد اقدامات و رفتارهای بدون پیش بینی است. نمی توان آینده تصمیمات و اقدامات و حرکات و رفتارهای ترامپ را پیش بینی کرد. این بدترین اتفاق برای کسب و کار و فعالیت اقتصادی است. در نتیجه می توان پیش بینی کرد آمریکا در نتیجه ریاست ترامپ، ضعیف تر شود. قدرت سیاسی – نظامی آمریکا ناشی از قدرت اقتصادی این کشور است. این یعنی تضعیف اقتصادی آمریکا منجر به تضعیف سیاسی - نظامی این کشور خواهد شد.

-  ترامپ به عنوان گزینه جمهوری خواه وارد کارگزار انتخابات شد اما واقعیت این است که او یک نیروی حزبی نیست و تنها از حزب جمهوری خواه به عنوان نردبانی برای دست یابی به کاخ سفید استفاده کرده است. ترامپ نه دموکرات است نه جمهوریخواه بلکه ترامپ است. با نگاهی به سابقه ترامپ مشخص می شود او زمانی را در حزب دموکرات نیز فعالیت هایی داشته است و بیش از جمهوریخواهان، به دموکرات ها کمک مالی کرده است.

ترامپ در مراحل مختلف انتخابات ، برخلاف خط مشی حزبی جمهوری خواه عمل کرد و تنها روند اجتهاد شخصی اش را پی گرفت و نتیجه بخش هم بود گرچه صدای اعتراض و مخالفت چهره های اصلی جمهوریخواه را درآورد. اگر ترامپ امروز در کاخ سفید است مرهون سیاست ها و اقدامات و رفتارهای شخصی خودش است نه رهنمودهای جمهوریخواهان.

زین پس نیز همین گونه خواهد بود. ترامپ هر جا مصلحت بداند اجتهاد شخصی اش را در هر زمینه ای به کار خواهد گرفت و اجرا خواهد کرد زیرا از این روند نتیجه گرفته است. اما قطعا از این به بعد با مشکلات و چالش های ریز و درشتی در اداره کشور و روابط خارجی و پرونده های جهانی روبه رو خواهد شد.

پس پیش بینی می شود ترامپ به زودی با کنگره آمریکا و چهره های حامی اش در حزب جمهوریخواه با مشکلات بسیاری روبه رو شود و این چالش بزرگی خواهد بود زیرا او در برابر هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات قرار خواهد گرفت.

-  ترامپ قبل از پیروزی در انتخابات ، اعتراضات خیابانی را برانگیخت. اعتراضات و مخالفت هایی که از سوی اکثریت مطلق طبقه نخبه و فعالان جامعه مدنی مورد تایید بود. این اعتراضات به هنگام اعلام ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید تا زمان تحلیف ادامه داشت. اولین نشست خبری ترامپ هم به صحنه جر و بحث و جنگ لفظی او با خبرنگاران تبدیل شد. اعتراضات خیابانی ضدترامپ همزمان با تحلیف او در خیابان های واشنگتن به خشونت کشیده شد و 95 نفر از معترضان بازداشت شدند. ترامپ کار خود را با اعتراض شدیدی از سوی بخش هایی از جامعه آغاز می کند و این موضوع روند کاری ترامپ را با چالش زیادی همراه می کند.

 قطعا جامعه مدنی آمریکا ترامپ و سیاست هایش را پس خواهد زد و این رویارویی میان دو طرف، منجر به تضعیف آمریکا خواهد شد. پیروز نهایی این تقابل، قطعا جامعه مدنی آمریکاست که چنین تجربه تلخی را با هزینه بالا از سر خواهد گذراند. 

-  درباره این که ترامپ چه خواهد کرد گمانه زنی ها و صحبت ها زیاد است اما یک چیز مشخص شده و آن اعضای کابینه ترامپ است. او در بخش امنیت و سیاست خارجی اش به استثناء یک وزیر خارجه بی تجربه در سیاست خارجی، افراد افراطی را به سمت ها گمارده است. کارنامه و چشم انداز افراطی ها در آمریکا نیز مشخص است. قطعا حامیان توسعه، دموکراسی و حقوق انسان ها در جهان تحت فشار سیاست های کابینه افراطی های ترامپ قرار خواهند گرفت.

دیدنی ها


حاشیه های مراسم تحلیف رییس جمهور جدید آمریکا در واشنگتن . از حضور معترضان تا مهمانان ویژه حاضر در مراسم
حاشیه های مراسم تحلیف رییس جمهور جدید آمریکا در واشنگتن . از حضور معترضان تا مهمانان ویژه حاضر در مراسم

شهادت قهرمانان امداد و نجات را به جامعه زحمتکشان تسلیت می‌گوییم

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور:

یک تشکل صنفی فرهنگیان، شهادت آتش‌نشانان را به عموم کارگران تسلیت گفته‌است.

به گزارش ایلنا، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور به مناسبت شهادت آتش نشانان تهران، بیانیه صادر کرده‌است.

در این بیانیه آمده است:شعله ای زبانه کشید و آتشی در دلها نشاند. خبر دردناک شهادت آتش نشان هایی که رفتند تا با خون خود آتشی را خاموش کنند که دیگرانش به شرار جهل و بی مسئولیتی در حیطه اجتماعی و مدیریتی افروخته بودند. ایران را به سوگ نشاند. شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان کشور، شهادت عاشقانه قهرمانان امداد و نجات تهران را به خانواده ی این عزیزان و جامعه آتش نشانان کشور و خیل عظیم زحمت کشان ایران، تسلیت عرض می‌نماید.

آمادگی سازمان تامین اجتماعی برای حمایت‌های بیمه‌ای و درمانی از قربانیان پلاسکو

نوربخش خبر داد:

مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی از آمادگی سازمان متبوعش برای ارئه هرنوع خدمات حمایتی بیمه‌ای، درمانی و تسهیلاتی از حادثه دیگان ساختمان پلاسکو در چارچوب مقررات قانونی خبر داد.

به گزارش خبرنگار ایلنا مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی در نشست خبری امروز خود که به منظور تشریح خدمات حمایتی این سازمان از کارگران حادثه ساختمان پلاسکو برگزار شده بود گفت: از همان زما شروع حادثه تاکنون، سازمان تامین اجتماعی به منظور اارئه خدمات دارویی و درمانی به مصدومان این حادثه کلیه مراکز درمانی خود را در حالت آماده‌باش قرار داده است.

وی با بیان اینکه حادثه‌دیدگان کارگر یا امدادگران هستند که اکثریت آنها تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی هستند گفت: صددرصد هزینه‌های درمان حادثه‌دیدگان مشمول دریافت غرامت را پرداخت می‌کنیم ضمن اینکه تمام مصدومان بیمه شده‌ای  که تاکنون بابت درمان خود هزینه کرده‌اند نیز می توانندبا مراجعه به دفاتر اسناد پزشکی هزینه‌های خود را دریافت کنند.

وی افزود: مستمری بازماندگان بدون تشریفات معمول و به صورت کامل پرداخت می‌شود و کلیه کارهای آن در شبعه 2 تامین اجتماعی تهران بزرگ انجام می‌شود.

وی در ادامه با اشاره به اینکه سازمان تامین اجتماعی تمهدیداتی برای کارگران بیکار شده اندیشیده است گفت: اداره کار جنوب غرب و شعبه 26 تامین اجتماعی تمام اقدامات لازم را در این خصوص انجام می‌دهند .

وی افزود: اولویت این است که کارگران بیکار شده ساختمان پلاسکو برای اشتغال مجدد به کارگاه‌های دیگر معرفی ‌شوند و در صورتی که برای این افراد امکان اشتغال دوباره وجود نداشته باشد، سازمان تامین اجتماعی از همان ماه اول بیمه بیکاری برای آنها برقرار می‌شود.

وی با اشاره به هماهنگی‌هایی که سازمان تامین اجتماعی با بانک رفاه کارگران برای اجرای تسهیلات به واحدهای خسارت دیده انجام داده است گفت: تسهیلاتی به کارگاهایی که کارگران بیکار شده را بپذیرند پرداخت می‌شوند. ضمن اینکه سازمان تامین اجتماعی در حد توان خود مشابه همین تسهیلات را به امر بازسازی تمام واحدهای آسیب دیده اختصاص خواهد داد.

وی با بیان اینکه سازمان تامین اجتماعی در همه ابعاد حمایتی خدمات بیمه ای،درمانی و تسهیلاتی برای جبران آلام حادثه‌دیدگان پاختمان پلاسکو وارد میدان شده است گفت: ابعاد حادثه پلاسکو به اندازه‌ای است که گفته می‌شود حدود 560 واحد تجاری از بین رفته و خسارت جدی دیده است و از سویی 1500 میلیارد پارچه و منسوجات دچار حریق شده و 3هزار کارگر بیکار شده اندکه این یک آسیب جدی به کارگران و واحدهای منسوجات و پوشاک در ساختمان پلاسکو است.

نوربخش با بیان اینکه خود به عنوان یک شهروند نگران ابعاد این حادثه است گفت: ایجاد نقدینگی و حمایت از پوشاک ایرانی باید در دستور کار باشد چرا که حمایت‌های تسهیلاتی و مالی و جبران خسارت برای آنها کافی نمی‌باشد از این رو به منظور احترام به خون شهدا و کارگران بیکار شده مردم باید به خرید پوشاک تولید شده در داخل اقدام نمایند تا تولید ملی تقویت شود.

رئیس سازمان تامین اجتماعی در پاسخ به پرسشی در خصوص اینکه تسهیلات و مقرری بازماندگان و بیمه بیکاری کارگران به چه صورت به آنها پرداخت می شود گفت: سازمان تامین اجتماعی با هدف کمک‌رسانی به حادثه‌دیدگان کلیه مراحل اداری انجام این کار را متوقف کرد و تصمیم گرفت که حقوق بیکاری که 80 درصد آخرین حقوق کارگران و مستمری را به صورت کامل با در نظر گرفتن آخرین حقوق کارگر به صورت کامل به بازماندگان وی پرداخت کند. این حقوق به بازماندگان به صورت مادام العمر پرداخت می‌شود البته همانگونه که گفته شد این تنها به بیمه شدگان تامین اجتماعی اختصاص دارد.

وی در پاسخ به این پرسش که سازمان تامین اجتماعی برای جذب کارگران به بازار کار چه اقداماتی انجام می دهد گفت: با تدبیری که در این خصوص اندیشیده شده است مشکل نقدینگی به صورت کامل با همکاری با بانک رفع و تسهیلاتی که پرداخت می شود جبران خواهد شد.

وی افزود: در خصوص پرداخت مستمری هم همانطور که گفته شد حتی اگر کسی یک ساعت کار می کرد و تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی بود به میزان صددرصد آخرین حقوق مستمری دریافت می کنند.

وی در ادامه افزود: اکثر حادثه‌دیدگان از امدادگران هستند اما هم اکنون سازمان تامین اجتماعی مشغول بررسی این موضوع است که آیا کسان دیگری نیز در زیر آوار هستند که شامل قوانین تامین اجتماعی بشوند و از آنها حمایت بکنند.

لزوم برخورد قاطع با مسببین حادثه پلاسکو/ در سالگرد حادثه جمهوری، کارگران باز هم قربانی شدند

یک فعال صنفی کارگری مطرح کرد؛

29 دی ماه 92، دو زن کارگر در آتش سوزی کارگاه خیاطی خیابان جمهوری سوختند؛ حالا در سومین سالگرد این حادثه، باردیگر کارگران در ابعاد وسیع‌تر در پلاسکو قربانی شده‌اند.

علی خدایی، عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور در گفتگو با ایلنا با اشاره به حادثه پلاسکو گفت: کارگران و تشکل‌های کارگری به راستی خواهان برخورد قاطع و جدی با مسببین و عاملین این حادثه هستند.

وی افزود: این وظیفه دستگاه قضایی است که پیگیری کند و مسببین را به مجازات عملشان برساند و خیال کارگران را هم راحت کند.

در این میان یک همزمانی، توجه را جلب می کند؛ 29 دی ماه 92، دو زن کارگر در آتش سوزی کارگاه خیاطی خیابان جمهوری سوختند؛ حالا در سومین سالگرد این حادثه، باردیگر کارگران در ابعاد وسیعتر در پلاسکو قربانی شده‌اند.

خدایی در همین رابطه می‌گوید: این حادثه تکرار حادثه خیابان جمهوری در ابعاد بسیار بزرگتر است؛ اگر همان زمان به آن حادثه رسیدگی درست می شد؛ این اتفاق نمی‌افتاد.

عضو کارگری شورای عالی کار با بیان این که حاصل فراموشی و اهمال‌کاری مسئولان چیزی غیر از این نمی‌تواند باشد، گفت: تقریبا همه مسئولانی که آن سال راس کار بودند، هنوز هم هستند و ظاهرا بی‌توجهی و اهمال کاری همچنان ادامه دارد و دریغ که تاوان آن را فقط کارگران می‌پردازند و بس.

خدایی در پایان به لزوم ساماندهی بحث ایمنی محیط کار اصناف و کارگاه‌های کوچک اشاره کرد و گفت: کارگاه‌های کوچک و اصناف خرد به جزیره های سرگردان جداافتاده تبدیل شده اند که مشخص نیست متولی بحث ایمنی در آنها چه نهادی است و چه زمانی قرار است از وقوع حوادث اینچنینی جلوگیری شود.

آتش نشانان ترکیه ای برای احترام به همکاران ایرانی خود نماز می خوانند

آتش‌نشانان ترکیه برای ادای احترام به آتش‌نشانان شهید حادثه پلاسکو نماز میت غیابی می‌خوانند.

به گزارش اخبار دریافتی ایلنا، به دنبال حادثه آتش سوزی و ریزش ساختمان پلاسکو که جمعی از آتش نشانان کشورمان در زیر خروار ها خاک  محبوس شده و به شهادت رسیدند، آتش نشانان کشور ترکیه برای ادای احترام به روح  همکاران جان باخته خود  در ایران، در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در آنکارا، نماز میت غیابی به پا  خواهند کرد.

گفتنی است مردم ترکیه بنا بر رسم و آیین دینی خود برای افراد وشخصیتهای بزرگ در نقاط مختلف کشور خود به صورت غیابی نماز میت می خوانند.

همچنین گفته می شود پرچم سفارتخانه ایران در آنکارا به احترام آتش نشانان جانباخته در حادثه ساختمان پلاسکو بصورت نیمه افراشته شده است.