ضرورت اجرای کامل ماده ۴۱ قانون کار برای مزد ۹۶

دربیانیه یک تشکل کارگری استانی مطرح شد؛

کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان آذربایجان شرقی با انتشار بیانیه‌ای خواستار تعیین مزد واقعی کارگران از طریق اجرای کامل ماده ۴۱ قانون کار برای سال ۹۶ شد.

به گزارش ایلنا، در آستانه نزدیک شدن به زمان برگزاری جلسات تعیین مزد سال ۹۶ شورای عالی کار، کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان آذربایجان شرقی با انتشار بیانیه‌ای که متن ان به شرح ذیل است خواستار اجرای کامل ماده ۴۱ قانون کار و تعیین مزد واقعی کارگران شد.

•  در طول سالهای گذشته فاصله بین تورم و دستمزد نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه معیشت خانوارهای کارگری با افت شدیدی همراه بوده است لذا لازم است دستمزدی که برای جامعه کارگری پیش‌بینی می‌شود بایستی با خط فقر برابری داشته باشد و به عنوان شاخص مهم برای تعیین کف مزد، ‌ هزینه‌های زندگی کارگران را پوشش دهد.

•  متاسفانه سالهاست شاهد نادیده گرفته شدن بند دو ماده ۴۱ قانون کار بوده ایم لذا نه تنها دستمزد باید اندازه نرخ تورمی که بانک مرکزی و مرکز آمار اعلام می‌کنند افزایش یابد لازم است به سبد هزینه خانوار هم باید توجه شود .

•  درست است که مبنای تعیین دستمزد در بند یک ماده ۴۱، تورم است و ناچاریم از تورم اعلامی مرکز آمار ایران بر اساس ۳۰۰ قلم کالا تبعیت کنیم ولی در بند ۲ ماده ۴۱ تاکید شده است که رقم دستمزد باید متناسب با سبد معیشت خانوار تعیین شود .

•   در حال حاضر حداقل دستمزد نیروی کار ۸۱۲ هزار تومان است که با رقم  ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار تومانی سبد هزینه ماهانه خانوارهای کارگری اختلاف فاحشی دارد. از این رو بهترین راه این است که با روشهای منطقی و اصولی عقب‌ افتادگی‌های مزدی کارگران جبران شود.

•  با وجود آنکه حق مسکن و خواربار و سایر مزایای کارگران در سالهای گذشته  افزایشی چندانی نداشته و عقب ماندگی‌های مزد آنها جبران نشده سبد هزینه خانوارهای کارگری به سه میلیون و ۳۰۰ هزار تومان در ماه رسیده است.

•  بخش قابل توجهی از مخارج زندگی به ویژه در کلانشهرها را هزینه‌های مسکن، درمان و حمل و نقل به خود اختصاص می‌دهد که با درآمد فعلی کارگران همخوانی ندارد و این امر از شکاف عمیق بین حداقل دستمزد با تورم و هزینه‌های بالای زندگی حکایت دارد.

•  از نگاه کارشناسان بازار کار، بیش از ۸۰ درصد کارگران در کشور حداقل بگیرند و بیش از ۶۰ درصد زیر خط فقر حقوق می‌گیرند

•  با در نظر گرفتن این مساله که تامین نیروی کار و بالا بردن قدرت خرید کارگران به کاهش نرخ بیکاری، رونق تولید، افزایش کیفیت زندگی و رفاه عمومی منجر می‌شود، لازم است رقم مزد به گونه‌ای تعریف و تعیین شود که ضمن ایجاد رضایتمندی در نیروهای کار، زمینه ارتقای بهره وری و تقویت معیشت کارگران را فراهم کند تا هم نیروهای کار برای تامین حداقل‌های زندگی به شیفت‌های طولانی کار، شغل‌های کاذب یا دوم و سوم روی نیاورند و هم بالا رفتن آمار بیکاری، اشغال فرصتهای شغلی کارجویان و افزایش آسیب‌های اجتماعی و حوادث ناشی از کار را شاهد نباشیم.

•  رقم سبد هزینه ماهانه خانوارهای کارگری را ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان محاسبه شده بود در حالی که کارفرمایان معتقد بودند که این رقم ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است اما رقمی که برای پایه دستمزد ۹۵ به تصویب رسید ۸۱۲ هزار تومان بود و این رقم یک چهارم هزینه زندگی کارگران است اما سرپرست خانوار مابقی هزینه زندگی را از کجا باید تامین کند. آیا جز این است که باید به شیفت های طولانی کار تن بدهد و به دنبال شغل دوم و سوم برود؟

•  دولت بخشی از هزینه‌های کارفرمایان را به دوش گیرد و در جهت اصلاح سهم دستمزد در قیمت تمام شده گام بردارد، به افزایش قدرت خرید خانوارهای کارگری و رنگین‌شدن سفره‌های آنها کمک کند.•  در سال پایانی دولت تدبیر و امید، تدبیری عالمانه برای تعیین دستمزدی شایسته اندیشیده شود و فراتر رفتن هزینه‌های سبد معیشت کارگران و لزوم توجه جدی به بند دوم ماده ۴۱ قانون کار مدنظر قرار گیرد.

•  کارگران در طول ۸ سال جنگ تحمیلی افزایش مزدی نداشتند و دولت باید این عقب افتادگی مزدی را جبران کند. البته دولت و وزارت کار این مساله را قبول دارند و بارها نسبت به جبران آن تاکید کردند ولی تاکنون اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است.

•  پیشنهاد ما برای افزایش دستمزد کارگران این است که یا به ماده ۴۱ قانون کار به معنای واقعی عمل شود و بند یک و دو ماده باهم دیده شود یا اینکه برای جبران عقب افتادگی مزد کارگران یک جدول زمانی ترسیم شود و در کنار تورم، معیشت کارگران مدنظر قرار گیرد و اگر امکان جبران عقب افتادگی نیست حداقل حقوق کارگر را بر مبنای خط فقر مشخص کنند به این نحو که به افزایش پلکانی دستمزد عمل نکنند، دستمزد کارگران را بر اساس خط فقر بالا ببرند و تورم ۱۶ قلم کالای اساسی سبد خانوار کارگری را در نظر بگیرند.

گزارش خبرنگار پیام سندیکا از مشکلات رانندگان تاکسی

گزارش خبرنگار پیام سندیکا از مشکلات رانندگان تاکسی


مدتهاست حق بیمه کسر شده سه ماهه از رانندگان تاکسی تهران اختلاس شده و هیچ کس هم به گردن نمی گیرد. در این میان تکلیف سه ماه حق بیمه پرداخت شده رانندگان تاکسی تهران با دخالت بی جای میثم مظفر مدیر عامل تاکسیرانی تهران معلوم نیست چه شد. این مبلغ در سابقه رانندگان وجود ندارد و در زمان باژنشستگی از انان با جریمه و به نرخ روز دریافت خواهد شد.

اینکه چرا میثم مظفر مدیرعامل تاکسیرانی از اختلاس گران بیمه راننده ها حمایت می کند بر رانندگان معلوم نیست و چرا مسئولان بیمه مسئولیت انتخاب این کارگزاری را بعهده نمی گیرند جای تعجب دارد.

گفته می شود دو تن از مسئولین در این افتضاح دست داشته اند نهایت کار مسببین از طرف چه کسانی پشت پرده حمایت می شوند.

سیستم نابسامان اقتصادی و دلالی

سیستم نابسامان اقتصادی و دلالی


درود به تمام کارگران سرزمینم.

کارگران برده نیستند و هیچگونه قانونی که او را بنده و برده دیگری بداند وجود ندارد؛چرا که همه انسانها و موجودات آزاد آفریده شده اند و چنین حقی دارند که منش و شخصیت آنان قابل ستایش تمام باشد و کسی را جسارت درشتگویی و بی ادبی نباشد که منش انسانی و وجودی فرد را به چالش بکشاند.

همانگونه که میدانید کارگر کسی است که در ازای فروش کار روزانه خود که برای کارفرما انجام میدهد خواستار دستمزد می باشد و بدون هیچگونه منتی مزد خویش دریافت میدارد.

شوربختانه در سیستم نابسامان اقتصادی و دلالی که در کشور ما حکمفرماست و تولید بیکاری و ایجاد کارگر ارزان و کسب سود و استثمار بی رویه منابع انسانی همچنان در جریان هست. کارگران سرزمینمان به صورت نابهنجار و ناآگاه بطور اوتیستیک در خود فرو میروند و همه گونه بی مهری را از جانب کارفرمایان به نوعی نادیده می انگارند تا بتوانند بدون دغدغه و کشمکش روانی در مسیر نان آوری برای خانواده خود گام بردارند. آنها نان میخواهند و جنگ و درگیری و چانه زدنهای فرسایشی را با کسانی که دچار خودشیفتگی موقعیتی شده اند را تلف انرژی و وقت باارزش خود میدانند.

آنها هر چقدر هم که از ترس بیکارشدن از کنار بی انصافیها، گستاخیها و درشتگوییها می گذرند؛ کاملن پیداست که همیشه کارگر درخود فرو نمی رود و به شرایط موجود تن در نمیدهد. گاه پیش خواهد آمد که قید کار و زندگی را خواهد زد و تازیانه های خشم خویش بر پهلوها و چک و چانه کارفرما و پادوهایش فرود می آورد.

بعنوان نمونه در منطقه پارس جنوبی عسلویه در طول دو هفته پیش که رییس حراست شرکت به کارگران بی احترامی و توهین نمود بناچار در میان مشت و لگدهای کارگران مورد هجوم واقع گشت دیگر به کارگاه بازنگشت . و یا چند روز پیش فورمن یا سرکارگری که به کارگران بددهنی و بی ادبی کرده بود باز هم ضربات مشت را بر پیشانی خود حس کرد و برای نجات خود به دفاتر شرکت و پیش سرپرست اجرایی سایت پناه برد…و یا دو ماه پیش کارگری که از بی ادبی های فورمن خویش به تنگ آمده بود تمام کارهای تسویه حسابش را انجام داده و پولش را گرفت و بلیط مسافرت به شهرستان را آماده کرد و در ابتدای کار و اول صبح که فورمن بددهن به سر کار آمده بود با لوله داربست به جانش افتاده بود و او را نیمه جان رها کرده و فرار کرد و به شهرستان رفت.

همه این موارد نشان از آن دارد که هیچ مسؤول ، سرپرست و یا کارفرمایی حق ندارد که به کارگر بی احترامی و توهین نماید که در اینصورت جسارت هر کدام از کارگران راه توجیه کردن از او بازپس می گیرد و موقعیت خود او را به خطر خواهد انداخت.

با سپااس(وارتان خرمدین،عضو سندیکای فلزکاران مکانیک ایران۲۴/۱۱/۱۳۹۵)

شکاف ۶۰ درصدی هزینه‌های زندگی با دستمزد/ عملکرد گروه‌ کارگری در مذاکرات مزدی در گذشته موفقیت آمیز نبود

یک فعال صنفی کارگری در گفت‌وگو با ایلنا:

یک فعال صنفی کارگری گفت: مزد همواره مظلوم واقع شده است و به ندرت دیده شده است که از تورم اعلام شده توسط‌های نهادهای رسمی پیشی گرفته باشد.

«علیرضا حیدری»  فعال صنفی کارگری در گفتگو با ایلنا اظهار داشت: مزد همواره مظلوم واقع شده است و استناد به آمار عقب افتادگی مزد نسبت به تورم گواهی روشن بر این مدعا است.

حیدری افزود: سال ۱۳۹۰ که تورم ۲۱ درصد اعلام شده بود دستمزد ۸ درصد، سال ۱۳۹۱ با تورم  ۳۰ درصد  دستمزد ۱۵ درصد افزایش یافت و در سال ۱۳۹۲ که تورم ۳۴ درصد بود افزایش ۲۰ درصدی دستمزد را داشتیم این در حالی است که  تنها در سال‌های ۹۴ و ۹۵ مزد از تورم اعلام شده پیشی گرفت.

حیدری با بیان اینکه پیشی گرفتن مزد از تورم در سال ۹۴ و ۹۵ به میزانی نبود که  به بهبود شرایط معیشتی کارگران یاری برساند، گفت: دستمزد ۷۱۲ هزار تومانی سال ۹۴ و ۸۱۲ هزار تومانی سال ۹۵ به هیچ وجه کافی نبود و موجب شد که جبران شکاف هزینه‌های زندگی و تورم به سال‌های آینده موکول شود.

حیدری در ادامه با انتقاد از این دیدگاه که دستمزد بالاتر از تورم به رکود اقتصادی دامن می‌زند، گفت: باید یادآور شد در سال هایی که دستمزد کمتر از تورم اعلام شده بود در سال بعد رکود اقتصادی بازهم وجود داشت. پس اینکه بخواهیم بین این دو یک ربط خطی ایجاد کنیم از اساس اشتباه است.

وی افزود: تقویت و حمایت از دستمزد و فاصله گرفتن از سیاست‌های فریز مزدی آثار مطلوبی را بر اقتصاد کشور خواهد گذاشت چرا که وقتی نیمی از جمعیت کشور قدرت خرید نداشته باشند قطعا شاهد رکود اقتصادی و از میان رفتن پویایی تولید خواهیم بود.

این فعال صنفی کارگری ادامه داد: در ضمن مگر سهم دستمزد در هزینه‌های تولید تا چه میزان بوده است که با افزایش دستمزد مخالفت می‌شود و هرگاه که صحبت از افزایش منطقی مزد می‌شود کارفرمایان به هر وسیله‌ای متوسل می‌شوند که سهم دستمزد را در هزینه‌های تولید بالا نشان دهند.

وی افزود: به نظر می‌رسد که چون مخالفان افزایش سطح دستمزدها زورشان به سایر موانع تولید نمی‌رسد در جهت پایین نگه داشتن سطح دستمزد و ارزان سازی نیروی کار تلاش می‌کنند.

این کارشناس اقتصادی در ادامه با بیان اینکه  سیاست آزادی سازی نرخ حامل‌های سوخت  و افزایش قیمت ارز دو فاکتور تاثیرگذار دیگر در تحلیل رفتن معیشت کارگران بوده است، تصریح کرد: وقتی نرخ ارز به صورت افسار گسیخته‌ای افزایش یافت و به بیش از ۳ هزار تومان رسید شاهد افزایش دستمزد متناسب با این افزایش نبودیم.

حیدری افزود: در نتیجه کالاهای وارداتی و مواد اولیه افزایش قیمت داشت اما کارگران توانایی خریدی متناسب با این افزایش نداشتند. از سویی آزادسازی نرخ حامل‌های سوخت موجب شد که هزینه‌های تولید بالاتر رود و سهم دستمزد در هزینه‌های تولید کوچک و کوچک تر شود.

این فعال صنفی کارگری در پایان با تاکید بر اینکه عملکرد گروه‌ کارگری در مذاکرات مزدی سال‌های گذشته با وجود تلاش‌های آنها موفقیت آمیز نبود، گفت: هم اکنون شکاف هزینه‌های زندگی با دستمزد به ۶۰ درصد رسیده است. از این رو انتظار می رود که در مذاکرات مزدی پایان سال گام‌های موثر و قابل دفاعی از سوی گروه کارگری برداشته شود.

فرمول سلامت با 15 بادام!

جدا از بهبود کلسترول خوب، بادام توانایی کاهش سطوح تری گلیسیرید و کلسترول بد خون (LDL) را نیز دارد.

مواد غذایی سالم بسیاری وجود دارند که مردم باید به جای غذاهای فرآوری شده از آنها استفاده کنند تا هرچه بهتر سلامت بدن خود را حفظ کنند. به عنوان مثال، مغزهای خوراکی و دانه ها فوق العاده سودمند هستند زیرا سرشار از ویتامین E، چربی های غیر اشباع تک پیوندی، پروتئین و فیبر هستند. این مواد غذایی می توانند احساس سیری بلند مدت را در فرد ایجاد کنند و بر همین اساس، از هوس های غذایی جلوگیری می کنند.

فرمول سلامت با 15 بادام!

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "ارگانیک هلث تیم"، بنابر نتایج مطالعه بالینی انجام شده روی افرادی که مشکلات قلبی داشته اند، مصرف بادام می تواند کلسترول خوب خون (HDL) را افزایش دهد. به این بیماران روزانه 10 گرم بادام داده می شد.

جدا از بهبود کلسترول خوب، بادام توانایی کاهش سطوح تری گلیسیرید و کلسترول بد خون (LDL) را نیز دارد. افزون بر این، شاخص آتروژنیک نیز کاهش می یابد که شرایط خوبی محسوب می شود زیرا این شاخص با برخی از مشکلات عروقی و التهاب پیوند خورده است.

از دیگر فواید مصرف 15 دانه بادام در روز می توان به موارد زیر اشاره کرد:

سلول های سالم با ویتامین E

بادام سرشار از ویتامین E است، که یک آنتی اکسیدان عالی برای ایمن نگه داشتن سلول ها از استرس اکسیداتیو در غشای سلولی محسوب  می شود. مصرف منظم بادام می تواند از انسان در برابر مشکلات قلبی، سرطان و آلزایمر محافظت کند.

برای دیابت

بادام منبع خوبی برای چربی های سالم، مقداری کربوهیدارت، پروتئین و فیبر است، که ترکیبی ایده آل برای افراد مبتلا به دیابت محسوب می شود. افزون بر این، مصرف بادام ماده معدنی منیزیم را در اختیار بدن قرار می دهد، که برای بیش از 300 عملکرد بدن مانند کنترل قند خون ضروری است.

آنتی اکسیدان ها

با توجه به محتوای بالای آنتی اکسیدان ها که برای مبارزه با رادیکال های آزاد و همچنین استرس اکسیداتیو ضروری هستند، مصرف بادام می تواند از مشکلات قلبی و سرطان پیشگیری کند.

برای فشار خون بالا

مصرف بادام به پیشگیری از سکته مغزی، حمله قلبی، و آسیب کلیوی کمک خواهد کرد زیرا این ماده غذایی منبع خوبی برای منیزیم است.

دیدنی ها

مراسم رسمی اعطای شهروندی آمریکا به صدها مهاجر مکزیکی تبار در شهر "سن دیه گو" ایالت کالیفرنیا
مراسم رسمی اعطای شهروندی آمریکا به صدها مهاجر مکزیکی تبار در شهر
کارگاه آجرسازی در حومه شهر کاتماندو نپال
کارگاه آجرسازی در حومه شهر کاتماندو نپال
نشست خبری مشترک رهبران آمریکا و اسراییل در کاخ سفید
نشست خبری مشترک رهبران آمریکا و اسراییل در کاخ سفید
برنامه انتخاباتی فرانسوا فیون نخست وزیر سابق و یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری فرانسه
برنامه انتخاباتی فرانسوا فیون نخست وزیر سابق و یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری فرانسه
سگ برنده نمایش سالانه سگ های خانگی در نیویورک
سگ برنده نمایش سالانه سگ های خانگی در نیویورک
پناهجویان مسلمان میانماری در اردوگاهی در بنگلادش
پناهجویان مسلمان میانماری در اردوگاهی در بنگلادش
سخنرانی عمومی هفتگی پاپ فرانسیس در میدان سن پترز واتیکان
سخنرانی عمومی هفتگی پاپ فرانسیس در میدان سن پترز واتیکان
دیوار مرزی اسراییل در کرانه غربی رود اردن
دیوار مرزی اسراییل در کرانه غربی رود اردن
شهروندان هندی در حال تماشای پرتاب موفق راکت ماهواره بر هندی به فضا
شهروندان هندی در حال تماشای پرتاب موفق راکت ماهواره بر هندی به فضا
معدوم کردن هزاران مرغ آلوده به ویروس آنفلوانزا – انگلیس
معدوم کردن هزاران مرغ آلوده به ویروس آنفلوانزا – انگلیس
بازدید گردشگران از آبشاری در شهر آنشون چین
بازدید گردشگران از آبشاری در شهر آنشون چین
تجمع مخالفان پیمان تجاری ترانس آتلانتیک بین کانادا و اتحادیه اروپا در مقابل پارلمان اروپا در شهر استراسبورگ فرانسه
تجمع مخالفان پیمان تجاری ترانس آتلانتیک بین کانادا و اتحادیه اروپا در مقابل پارلمان اروپا در شهر استراسبورگ فرانسه
مراسم گرامیداشت سربازان بلاروسی جان باخته در افغانستان در بیست و هشتمین سالگرد خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان – شهر مینسک
مراسم گرامیداشت سربازان بلاروسی جان باخته در افغانستان در بیست و هشتمین سالگرد خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان – شهر مینسک
پرواز نمایشی یک جنگنده رافائل در جریان یک نمایشگاه هوایی در هند

غزاله علیزاده در «خانه‌ی ادریسی‌ها»

برترین ها: در یک روز جمعه ۲۱ ادردیبهشت ۱۳۷۵، تعدادی از ساکنان محله‌ای در جنگل اطراف شهر رامسر در شمال  ایران و در روستای «جواهرده» جسدی را یافتند که از درختی حلق‌آویز شده بود. او کسی نبود جز «غزاله علیزاده» نویسنده‌ی ایرانی و صاحب رمان مشهور دو جلدی «خانه ادریسی‌ها». غزاله علیزاده  ۲۷ بهمن‌ماه ۱۳۲۷ در  مشهد زاده شد. مادر غزاله، منیرالسادات سیدی زنی شاعر و نویسنده بود. او لیسانس علوم سیاسی خود را از دانشگاه تهران گرفت و پس از آن به فرانسه سفر کرد و در دانشگاه سوربن ِ شهر پاریس در رشته‌های فلسفه و سینما درس خواند.البته او در ابتدا برای تحصیل در رشته‌ی حقوق که رشته‌ی مورد علاقه‌ی مادر بود راهی فرانسه شده بود اما با تلاش فراون رشته‌اش را به فلسفه تغییر داد.
 
او قصد داشت پایان‌نامه‌اش را در مورد مولانا، شاعر و عارف سرشناس ایرانی بنویسد، اما مرگ ناگهانی پدر مانع این کار شد. فعالیت ادبی غزاله علیزاده در دهه‌ی ۱۳۴۰ و در شهر زادگاهش با چاپ داستان شروع شد. اولین مجموعه داستانی علیزاده «سفر ناگذشتنی» نام داشت که در سال ۱۳۵۶انتشار یافت.
 
 
 غزاله علیزاده دو بار ازدواج کرد؛ بار اول با «بیژن الهی» که از این ازدواح دختری به نام «سلما» مانده است. غزاله از دو دختر بی‌سرپرست نیز نگهداری می‌کرد. علیزاده پس از جدایی از الهی در سال ۱۳۵۴ با محمدرضا نظام‌شهیدی ازدواج کرد. سلما الهی دختر غزاله و بیژن، از شاگردان موسیقی ِ خواننده‌ی ایرانی، پری زنگنه بود. ایشان در مورد شاگرد خود چنین می‌گوید: "سلما آلتوی خیلی قوی دارد، یعنی صدایش پرحجم زنانه است و من حدود دو سال با او کار به طور خصوصی کار کردم و او اکنون در اپرای پاریس مشغول ادامه تحصیل است و در بعضی از کنسرت‌هایم در اروپا اگر به سلمی دسترسی داشته باشم، از او می‌خواهم بیاید بخواند تا به علاقه‌مندان معرفی شود."

غزاله علیزاده در مورد خود و زندگی‌اش در گفت‌وگویی با مجله‌ی ادبی «گردون»، شماره ۵۱، مهرماه ۱۳۷۴ این‌چنین می‌گوید: «دوازده، سیزده ساله بودم، دنیا را نمی‌شناختم. کی دنیا را می‌شناسد؟ این توده‌‌ی بی‌شکل مدام در حال تغییر را که دور خودش می‌پیچد و از یک تاریکی می‌رود به طرف تاریکی دیگر. در این فاصله، ما بیش و کم رؤیا می‌بافیم، فکر می‌کنیم می‌شود سرشت انسان را عوض کرد، آن مایه‌ی حیرت‌انگیز از حیوانیت در خود و دیگران را. ما نسلی بودیم آرمان‌خواه. به رستگاری اعتقاد داشتیم. هیچ تأسفی ندارم. از نگاه خالی نوجوانان فارغ از کابوس و رؤیا، حیرت می‌کنم. تا این درجه وابستگی به مادیت، اگر هم نشانه‌‌ی عقل معیشت باشد، باز حاکی از زوال است.
 
ما واژه‌های مقدس داشتیم: آزادی، وطن، عدالت، فرهنگ، زیبایی و تجلی. تکان هر برگ بر شاخه، معنای نهفته‌ای داشت… اغلب دراز می‌کشیدم روی چمن مرطوب و خیره می‌شدم به آسمان. پاره‌های ابر گذر می‌کردند، اشتیاق و حیرت نوجوانی بی‌قرار می‌دمیدم به آسمان. در گلخانه می‌نشستم، بی‌وقفه کتاب می‌خواندم، نویسندگان و شاعران بزرگ را تا حد تقدیس می‌ستودم. از جهان روزمرگی، تقدیس گریخته‌ است و این بحران جنبه‌ی بومی ندارد. پشت مرزها هم تقدیس و آرمان‌گرایی به انسان پشت کرده و شهرت فصلی، جنسیت و پول گریزنده، اقیانوس‌های عظیم را در حد حوضچه‌هایی تنگ فروکاسته است.» آن‌چه نام غزاله علیزاده را به عنوان نویسنده‌ای صاحب‌سبْک و معتبر در قصه‌نویسی ایران به ثبت رساند انتشار رمان دو جلدی ِ «خانه ادریسی‌ها» در سال ۱۳۷۰ بود. البته آثار دیگر علیزاده هم‌چون «چهار راه»، «دو منظره»، «تالارها» و «شب‌های تهران» همه نشانه‌ای از تسلط نویسنده‌ای در حیطه‌ی کار خود است. علیزاده در همه‌ی آثارش آرمان‌گرایی ایده‌آلیست با دغدغه‌های فمینیستی است.

«زن‌های "خانه‌ ادریسی‌ها" نمادهایی از ترس، تنهایی، حسرت و ناکامی هستند. این نمادها حتی در زنی مثل رکسانا که آشوبگرانه به سنت‌ شکنی می‌پردازد و در نهایت با ناکامی و شکست مواجه می‌شود هم دیده می‌شود. لقا پیردختری تنهاست که تمام توانایی‌ها و نیروهای زنانه‌اش در او، تبدیل به نفرتی بی‌بدیل از مردان شده ‌است؛ نفرتی که شاید زائیده مطلوب واقع نشدن باشد. این سرخوردگی در نهایت در بانوی کهنسال خانه، خانم ادریسی به نمادهایی فرهنگی و سنتی تبدیل می‌شود؛ سنت‌هایی که به نوعی میراث زن شرقی است.
 
غزاله علیزاده در «خانه‌ی ادریسی‌ها»
 
در داستان‌های علیزاده زوج‌ها همیشه دردی جانکاه را تحمل می‌کنند. دردی که آنها را به تنهایی و انزوا می‌کشاند.علیزاده در داستان‌هایش هیچگاه یک سویه نگاه نکرده است. اگر تصویر مثبت یا منفی از زنان ارائه داده در مقابل از تصویر مثبت یا منفی مردان نیز نوشته است. منتهی نقش زنان را به دلیل کمرنگ بودن آن در طول تاریخ برجسته نشان داده است. شخصیت‌های داستان‌های او نیز در رویای گریز از دلتنگی‌های تسکین‌ناپذیر به جست وجویی اشراقی و اساطیری در پی خوشبختی برمی‌آیند. اینان دل به رویایی می‌سپرند و مثلا ً گرد مردی خیال‌پردازی‌ها می‌کنند، اما در برخورد با واقعیت از اوهام به در می‌آیند و درمی‌یابند خوشبخت نزیسته‌اند. علیزاده در رمان‌های "خانهٔ ادریسی‌ها" و« شب‌های تهران»  زنان را در مواجهه با حادترین مسائل اجتماعی تصویر می‌کند.»
آیدین آغداشلو، نقاش و نویسنده در مورد زمانی که خبر مرگ غزاله علیزاده را شنید و هم‌چنین قلم و زندگی او در روزنامه‌ی شرق ۲۲ بهمن‌ماه ۱۳۹۱ چنین می‌گوید: «شبی که خبر رفتن او را از همسرم فیروزه شنیدم، تا صبح در بالکن آپارتمان خیابان جمشیدیه‌مان بیدار نشستم و چشم انداز شبِ شهرِ گسترده تا دور دست را تماشا کردم و گریه کردم. یاد همه شب‌هایی افتادم که جماعتی می‌شدیم: من و فیروزه و بهرام بیضایی و رضا براهنی و محمد علی سپانلو و عزیز معتضدی و شهره و نوذر، و همراه با دیگرانی که او دوستشان داشت و من اغلبشان را دوست نداشتم، به خانه‌اش می‌رفتیم و بعد از شام، بازی‌های بچه‌گانه‌ای را که او پیشنهاد می‌کرد – از طرح معما تا مسابقه‌ها - اجرا می‌کردیم و می‌خندیدیم و کیف می‌کردیم و دوباره بر می‌گشتیم به نوجوانی‌هایمان. در همان مقاله نوشتم: «غزاله نوشتن را از دهه ۱۳۴۰ شروع کرد و ادامه داد تا قصه بلند خانه ادریسی‌ها، در دو جلد، و در این سی سال (در آن سی سال) همیشه نویسنده‌ای حرفه‌ای باقی ماند. هر چند حاصل عمر نویسندگی‌اش مختصر است اما زیاد کار کرد و آرام آرام توانست نثر و نگرش شخصی‌اش را پیدا کند. پر و پیمان زندگی کرد و در عمر کوتاهش از تندی و خشم و عناد و مهر و لطف و عنایت هیچ کم نگذاشت.
 
غزاله علیزاده در «خانه‌ی ادریسی‌ها» 
 
همیشه خانمی بود تمام و کمال و به خاطر رفاهی که داشت دغدغه امور جاری زندگی دست و پا گیرش نشد و چونان بزرگ زاده‌ای متشخص زندگانی کرد. اهل مراقبت و حمایت از هر گم‌گشته‌ای بود و در خانه‌اش به روی همه باز. هر جا که دعوت می‌شد دخترش سلمی را، که از بیژن اللهی داشت، و دو دختر دیگرش را که بر کشیده و بر گرفته و غرق مهر و حمایت و مراقبتشان کرده بود، با دوستان و دوستداران فراوان به همراه می‌برد و ورودش انگار با صدای طبل و شیپور جارچیان اعلام می‌شد! فاصله‌اش را همیشه نگاه می‌داشت - نه این‌که چیزی در رفاقت کم بگذارد - اما مثل این بود که حرف مهم و ناگفته مانده‌ای را می‌خواهد همچنان نگوید و ناچار رفتارش را در هاله‌ای از مزاح و حرف‌های پیش‌پاافتاده می‌پیچید و چه خوب بلد بود خودش را به گیجی و بی‌خبری بزند و قصه‌ای را که بارها شنیده طوری با علاقه و تعجب گوش کند که انگار بار اولش است! و اغلب فریب می‌خوردی و گمان می‌کردی همه حواسش پیش توست، که نبود، و لابد داشت قصه‌هایش را در ذهنش می‌نوشت و مرور می‌کرد. همین قصه‌ها را که در«کارگاه خیال» شکل می‌داد، نمی‌نوشت و «تقریر» می‌کرد و محرّر‌ها و منشی‌هایی داشت که تقریرش را «می‌نگاشتند» و او – شبیه مجسمه «پولین بناپارتِ» کانووای مجسمه‌ساز - روی کاناپه لم می‌داد و  چشم‌هایش را می‌بست و بلند‌بلند قصه‌هایش را می‌گفت.»

غزاله علیزاده با آگاهی از بیماری سرطان در روستای جواهرده خود را حلق‌آویز کرد. او در یادداشت پیش از خودکشی خود چنین نوشت: «آقای دکتر براهنی و آقای گلشیری و کوشان عزیز! رسیدگی به نوشته­‌های ناتمام خودم را به شما عزیزان واگذار می‌­کنم. ساعت یک و نیم است. خسته­‌ام. باید بروم. لطف کنید و نگذارید گم و گور شوند و در صورت امکان چاپشان کنید. نمی‌­گویم بسوزانید. از هیچ‌­کس متنفر نیستم. برای دوست‌داشتن نوشته ‌ام، ن­می­‌خواهم، تنها و خسته­‌ام برای همین می­‌روم. دیگر حوصله ندارم. چقدر کلید در قفل بچرخانم و قدم بگذارم به خانه­‌ای تاریک. من غلام  خانه­‌های روشنم. از خانم دانشور عزیز خداحافظی می­‌کنم. چقدر به همه و به من محبت کرده است. چقدر به او احترام می­‌گذارم. بانوی رمان، بانوی عطوفت و یک هنرمند راست و درست. با شفقت بسیار. خداحافظ دوستان عزیزم.»
 
غزاله علیزاده در «خانه‌ی ادریسی‌ها»

اهل قلم بیش از هر کسی از موقعیت خود با خبرند، یا انتظار می رود که با خبر باشند. خود غزاله هم در آخرین نوشته‌ی چاپ شده‌اش، و پیش از فراق دایمش، گفته است: «جدایی بسیار پیش از آن‌که مسجل شود روی می‌دهد». (آدینه ۱۰۸ -۱۰۹)یعنی صدای ترک‌برداشتن و شکستن جان‌ها، پیشاپیش دست‌کم برای اهل این صنف شنیدنی است. مثل صدای تراشیده شدن روح است که برای این رؤیابینان در انزوا شنیدنی است.» از آثار غزاله علیزاده علاوه بر آن‌ها که نام برده شد می‌توان به «دو منظره» در سال ۱۳۶۳ و «بعد از تابستان» در سال ۱۳۵۵ و «تالارها» و « رویای خانه و کابوس زوال» اشاره کرد. چهار اثر از آثار علیزاده با نام «با غزاله تا ناکجا» در سال ۱۳۷۸ توسط نشر توس منتشر شد. 

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411)

برترین ها - امیررضا شاهین نیا: با نام و یاد خداوند بزرگ و مهربان و عرض سلامی دوباره خدمت همه شما همراهان همیشگی مجله اینترنتی برترین ها، شما را به چهارصد و یازدهمین شماره از سری مطالب "چهره ها در شبکه های اجتماعی" دعوت می کنیم. امیدواریم امروز هم تا پایان همراه ما باشید.
 
زهره فکور صبور بازیگر سریال های تلویزیونی پس از مدت ها غیبت با این عکس از کار جدیدش به اینستاگرام بازگشت. راحت باش زهره خانم، نیامدی هم نیامدی، خبر خاصی نیست. 
 
 
 

سلفی خنده دار طناز های دوست داشتنی، بدون هیچ توضیحی. بخش عمده ای از خنده دار بودنِ علی صادقی، به طبیعتِ او بازمیگردد و دست خودش نیست. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

بهترین پست ولنتاینیِ این چند روز را بابک کریمی گذاشته :))) 
 
 
 

سلفی فرهاد جم، بازیگر و مجری سال های دور تلویزیون در یک بقعه یا مقبره. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

پیشنهاد منطقی رز رضوی به کسانی که در ولنتاین سرشان کلاه رفته است! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 عکس جالبی که علی زند وکیلی از 18 سالگی اش به اشتراک گذاشته است.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

کلا افسانه پاکرو اعتقادی به کیفیت عکس ندارد و به هیچ وجه از این منظر به عکس هایش نگاه نمیکند. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

برخلاف الناز حبیبی! 
 
حق بده بترسد الناز جان! فرض کن در جاده هستی که ناگهان یک خرس قطبی پا به پای خود میبینی! خودت باشی وحشت نمیکنی؟!
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 عجب ترکیب عجیبی! مجید خراط ها، ساعد هدایتی و علی کاظمی در کنار کمال کامیابی نیا! معلوم نیست چه مراسمی بوده که توانسته این جمع را در یک قاب بگنجاند.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

تبریک ولنتاین تینا پاکروان از دبی، با یک قلب خودکاری رو گونه اش. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

تمام گونه های جانوری موجود در ایران به پایان رسیده و تنها این توله خفاش مانده بود که نفیسه با آن عکس بگیرد و به اشتراک بگذارد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

آرزوی سلامتی داریم برای استاد جمشید مشایخی. نگران استاد شدیم! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

مهراب قاسمخانی، یک طرفدار عقده ای دوست داشتنی. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

سوسن پرور عزیز، هنرمندی که بیش از حد به مثل "زیبایی در سادگیست" ایمان دارد و تا حدودی شورِ این قضیه را درآورده. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

جشن ولنتاین افسانه چهره آزاد و شاهرخ فروتنیان، زوج هنرمند و عاشق. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

احمد خمینی نوآوری را به حد کمال رساند و ولنتاین را به پدرش تبریک گفت! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

سارا خوئینی ها و شهره سلطانی، در حال تمرین سکانس پرتاب دسته گل و گرفتنِ آن در آخر عروسی. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

واقعا سوال مهمی است. چه کسی گفته؟ مگر میشود کسی زمستان را زیبا نداند؟! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

سیامند رحمان، یل اشنویه در حال گشت و گذار در سواحل مدیترانه در موناکوی فرانسه. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

سلفی سیدمحمد موسوی و هم تیمی هایش در بانک سرمایه در جشن تولد یکی از هم تیمی ها. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

پارسای سینما. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

عمو مهران رجبی در لنج ششصد تنیِ در حال ساخت برای یک پروژه عظیم نوروزی. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

نجمه جودکی مجری خنکِ تلویزیون در کنار مادر عزیزش، در شب تولد مادر جان. آرزوی سلامتی داریم برای همه مادران عزیز. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

این هم عکس ولنتاینی پرستو صالحی، دوست خوب و باجنبه ام. این روز مبارکِ همه عاشقان باشد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

لیلا اوتادی سپندارمذگان را به جای ولنتاین تبریک گفته تا آوای سُرور از نهاد آریایی ها برخیزاند. در ضمن لیلا جان سپندارمذگان را معمولا تبریک نمیگویند، "شادباش" میگویند! بیشتر دقت کن! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

بابک جهانبخش رفته دُبی، چه جایی بود، جاتون خالی، صفایی بود، تو کوچه هاش، خیابوناش، عطر گل اقاقی بود... 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

فرشاد شبنم فرشادجو، آنا نعمتی و سحر زکریا در یک جشن خیریه. با کمرنگ شدن مراسمات سینمایی و اتمام جشنواره، شاهد اوج گیری دوباره خیریه ها خواهیم بود. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

عکس کمتر دیده شده از شاهرخ استخری در اواخر دهه پنجاه.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 گویا امیر آقایی هنوز با پریدن سیمرغ از چنگش نتوانسته کنار بیاید.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 کاوه جان، عزیزِ دل. شما لطف کن و طرفداری نکن! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 امید حاجیلی با عکسی در کنار پدر و مادر عزیزش روز جهانی عشاق را تبریک گفت. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

شبنم مقدمی و عکسی جامانده از جشنواره فیلم فجر که با تمام شدنش یک خلاء محتوایی بزرگ برای ما بوجود آورده است. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

سیاوش خان طهمورث شب گذشته میهمان رامبد و خندوانه اش بود تا یک شب معمولی دیگر برای برنامه ی نفس بریده ی آقای جوان رقم بخورد. رامبد جوان خودش این را پذیرفته که کار برنامه اش تمام است و به همین دلیل روز گذشته از تمام شدن قریب الوقوع این برنامه برای همیشه خبر داد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

کریستف رضاعی، آهنگساز چیره دست سینما با دو دختر عزیز و دوست داشتنی اش. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

یادی کنیم از زنده یاد رضا ژیان، بازیگر و کارگردان خوب سینما و تلویزیون که امروز سالگرد درگذشت ناگهانی ایشان است. عکسی قدیمی که ایشان را در کنار همسرش شراره درشتی نشان میدهد. روحش شاد و یادش گرامی. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

حدیث فولادوند و همسرش رامبد شکرآبی در حال پاراسِل سواری در کیش. تفریحی که اگر به کیش بروی و آن را انجام ندهی، مثل این است که کلا به کیش نرفته ای! در کنار عکس یادگاری خیره به افق با کشتی یونانی. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 برلین گردی نرگس محمدی کماکان ادامه دارد.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

ساقی زینتی، بازیگر سینما و تلویزیون که لو دادن داستان سریال شهرزاد مهم ترین و ماندگارترین اثر وی به حساب می آید، در کنار دختر دردانه اش. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 عکس یادگاری حمید خان لولایی با آرمین، پسر بازیگوش یوسف تیموری.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

مونا برزویی هم با این سلفی خوش حس و حال در کنار همسر عزیزش به استقبال روز ولنتاین رفت. تا جایی که یادم می آید ولنتاین کلا یک روز در تقویم بود، نمیدانم چرا چهره های عزیز یک هفته است که دارند جشن میگیرند!
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

موسسه فرهنگی هنری "هنر افشان پارس" با افتخار تقدیم میکند! 
 
بالاخره دلیل اصلی استعفای علی جنتی از وزارت ارشاد مشخص شد.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

سپیده جان اگر کمی سرت را جا به جا میکردی، میتوانستی با هشتگِ #تک_شاخ کلی نمک پراکنی و خلاقیت زایی کنی. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 همین که جناب کیانیان دمنوشِ عشق در دستش نگرفته باید از ایشان سپاسگذار باشیم. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

حالا انقدر نا امید نباش لیلا جان. شاید در وقت های تلف شده توانستی جبران کنی! البته اگر حریف ات با تیم دیگر تبانی نکرده باشد.
 
مطلب کم بارِ امروز هم به پایان رسید. تا مطلب بعدی، خداوند یار و نگهدارتان. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 


برف پارو کنید، سکته می کنید!

ایسنا: یک پژوهش جدید نشان می‌دهد که پارو کردن برف به خصوص برای کسانی که در مناطق برف‌خیز زندگی کرده و به طور مداوم این کار را انجام می دهند،خطر حمله قلبی را افزایش می‌دهد.
 
 

به نقل از مدیکال نیوز تودی، پارو کردن برف یک فعالیت بسیار سنگین است که بر سیستم قلبی و عروقی افراد به شدت تاثیر می‌گذارد.

فعالیت‌های شدید هوازی مفید هستند اما بلند کردن برف در حجم بسیار سنگین، مقدار قابل توجهی از فشار را به جای پاها بر روی شانه‌ها وارد می‌کند که در نتیجه سبب افزایش ضربان قلب، فشار خون و نیاز به اکسیژن می‌شود. این موارد همراه با استنشاق هوای سرد، می‌تواند به حوادث نامطلوب قلبی- عروقی و همچنین انفارکتوسافرادی که برف پارو می‌کنند  منجر شود.

این پژوهش جدید به بررسی ارتباط بین بارش برف، دوره‌های طولانی مدت بارش برف و خطر حملات قلبی و عروقی می‌پردازد.

محققان در مرکز تحقیقاتی بیمارستان دانشگاه مونترال در کِبِک کانادا، اطلاعات به دست آمده از دو پایگاه داده مربوط به 128 هزار و 73 بیمار بستری و 68 هزار و 155 بیماری که بر اثر مرگ و میر ناشی از انفارکتوس میوکارد MI (سکته قلبی) در بین سالهای 1981 و 2014 مرده بودند، مورد بررسی قرار دادند.

آنها این اطلاعات را تنها در مناطقی که مستعد بارش برف سنگین هستند در طول ماه‌های زمستان بین نوامبر و آوریل جمع آوری کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده‌اند.

 علاوه بر این، محققان اطلاعات دقیق آب و هوایی مانند بارش برف روزانه و درجه حرارت را برای بررسی هر یک از مناطق مورد مطالعه، از سازمان هواشناسی کانادا دریافت کردند.

به طور کلی، آنها در این پژوهش موفق به کشف ارتباط بین بارش برف سنگین و خطر بالاتری حملات قلبی مرگبار شدند.

بارش برف سنگین که به طور خاص در حدود 20 سانتی متر تعریف شده با افزایش نسبی 16 درصدی انتقال افراد به بیمارستان در اثر MI همراه است.

برف سنگین همچنین با افزایش نسبی 34 درصدی احتمال مرگ ناشی از یک MI در مردان مرتبط بود.

به طور کلی حدود 60 درصد از موارد بستری در بیمارستان و مرگ و میر بر اثر حمله قلبی مردان بودند، اما هیچ گونه عوارض جانبی قلبی عروقی در زنان یافت نشد.

این مطالعه همچنین نشان می دهد که احتمال MI  کشنده متناسب با افزایش تعداد روزهای برفی متوالی افزایش می‌یابد.

این آمارهای به دست آمده به امکان وجود علیت بین پارو کردن برف و MI کمک بسیاری می‌کند.

این پژوهش در Canadian Medical Association Journal به چاپ رسیده است.

این شهر، بی‌صدا می‌خشکد

این شهر، بی‌صدا می‌خشکد

خشکسالی

امیرآباد و علی‌آباد و خیلی از روستاهای منطقه فیروزه سیرجان، دیگر آباد نیستند. خیلی وقت است اهالی‌اش کوچ کرده‌اند. از روستاها و آبادی‌ها فقط چند باغ پسته خشکیده و زمین‌های بایر و لم‌یزرع مانده. وقتی آب نباشد، دار و درختی نباشد، ماندن هم بی‌معنی است.

به گزارش ایسنا، روزنامه «ایران» ادامه می‌دهد: داستان بی‌آبی منطقه سیرجان از 40 سال پیش آغاز شد؛ زمانی که اخطار دادند نباید هیچ برداشتی از سفره‌‌های زیرزمینی صورت بگیرد و کسی آن را اصلاً جدی نگرفت. حالا نه‌تنها باغ‌های پسته اطراف سیرجان به‌ خاطر شوری و تلخی در حال خشک شدن است، آب شرب شهرنشینان هم دچار مشکل جدی شده‌ تا حدی که مسئولان استان کرمان برای مرتفع کردن بخشی از مشکلات، هشت دستگاه‌ تصفیه آب در نقاط مختلف سیرجان نصب کرده‌اند.

یادمان نرود سیرجان نمونه است و بسیاری از مناطق کشور همان مسیر را در پیش گرفته‌اند. چندی پیش تصاویری از آب شرب سیرجانی‌ها در فضای مجازی منتشر شد. تصاویر نشان می‌داد رنگ آب از بی‌رنگی به خاکی تغییر کرده‌. کاربری در شرح یکی از عکس‌ها نوشته بود: «ما‌هر روز آبی را می‌نوشیم که می‌گویند آرسنیک دارد. مسئولان به ما توصیه می‌کنند از آب معدنی یا آب تصفیه شده استفاده کنیم. شما بگویید ما با این مشکل چه کنیم؟»

آرسنیک در آب سیرجان

سفر‌مان به سیرجان گویای این است که کلیپ‌ها و عکس‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود حقیقت دارد. مزه آب شرب این شهر به تلخی می‌زند و به مذاق خیلی‌ها خوش نمی‌آید حتی محلی‌ها.

«احمد» به پیشوازمان می‌آید. قرار است برای تهیه گزارش کمک‌مان کند. بومی سیرجان است و دستی هم بر قلم دارد. همراه با او گشتی در شهر می‌زنیم. از خیابان «مهیار» شروع می‌کنیم. به ‌نظر اینجا شلوغ‌ترین جای شهر است. آن هم به‌ خاطر بازار لوازم خانگی و بازار خرید عروس و دامادها! از مجتبی که موبایل‌فروشی دارد درباره کیفیت آب می‌پرسم. انگار سؤال عجیبی پرسیده‌ام. سگرمه‌هایش توی هم می‌رود و می‌گوید: «خیلی وقت است مزه آب تغییر کرده و حالا رنگش هم عوض شده. با این آب فقط حمام می‌کنیم و لباس می‌شوییم. آب نوشیدنی را از بقالی می‌خریم. هفته‌ای یک باکس. می‌گویند آب سیرجان آرسنیک‌دار شده و مصرف آن احتمال ابتلا به سرطان را افزایش می‌دهد. نمی‌دانم تا کی باید آب معدنی بخریم؟»

از مهیار تا خیابان امام رضا(ع) راه زیادی نیست. مسئولان آب و فاضلاب شهر با همکاری شرکت پیمانکار دستگاه‌هایی را در پیاده‌روها گذاشته‌اند که آب را تصفیه می‌کند. قیمت هر لیتر آب هم 30 تومان است. چند نفری توی صف آب ایستاده‌اند. دبه‌ها یک به یک پر می‌شود. از مرد جوانی به نام حسن لشگری که اهل بروجرد است و چند سالی است به خاطر شغل‌اش در سیرجان زندگی می‌کند درباره کیفیت آب می‌پرسم. می‌گوید: «من 2 سال است که به این شهر آمده‌ام. کیفیت آب اینجا خوب نبود تا اینکه چند ماهی پیش این دستگاه‌ها را نصب کردند. کیفیت آب تصفیه شده عالی است، دیگر نیازی نیست آب معدنی بخریم.»

به مقابل یکی دیگر از دستگاه‌های تصفیه آب در منطقه غربی شهر می‌روم؛ وضعیت یکسان است. چند نفری ایستاده‌اند و دبه‌هایشان را از آب پر می‌کنند. علیرضا نورآبادی که استاد دانشگاه است درباره وضعیت آب سیرجان عنوان می‌کند: «از چند سال پیش کیفیت آب به مرور بد شد تا اینکه مسئولان به زبان آمدند و گفتند آب به دلیل برداشت‌های بی‌رویه و وجود معادن آهن و مس، آرسنیک‌دار شده و بهتر است مردم از این آب برای آشامیدن استفاده نکنند. به همین ‌خاطر این دستگاه‌ها را نصب کردند که به ‌نظرم مشکل آب را برای مدتی برطرف می‌کند.»

باغ‌هایی که از بی‌آبی خشک می‌شوند

احمد، اطلاعات خوبی درباره خشکسالی و کمبود آب در منطقه سیرجان دارد. او همه مناطق حاشیه سیرجان را وجب به وجب می‌شناسد و سابقه همکاری با چند شبکه تلویزیونی بین‌المللی برای ساخت مستند خشکسالی در ایران را هم دارد. احمد می‌گوید: «40 سال پیش تحقیقات پژوهشگران نشان می‌داد به‌ خاطر برداشت‌ آب در این منطقه تا چند سال دیگر سیرجان با مشکل جدی روبه‌رو خواهد شد و کسی توجهی به توصیه‌ و اخطارها نکرد تا اینکه از 10 سال پیش خشکسالی و بی‌آبی روی نامهربانش را نشان داد و کم کم باغ‌های پسته خشک شد و باید منتظر اتفاقات بدتر هم باشیم.

قبل از هر چیزی باید اشاره‌ای کنم به موقعیت جغرافیایی سیرجان. این شهر شیب ملایمی از غرب به شرق دارد؛ یعنی اگر باران ببارد آب به سوی شرق جاری می‌شود و در سفره‌های زیر زمینی منطقه شرق سیرجان قاعدتاً باید آب بیشتری هم باشد ولی در طول دهه‌های گذشته آنقدر از آب‌های زیرزمینی برداشت شده که دیگر کفگیر ته دیگ خورده است.

آمارها نشان می‌دهد در طول 30 سال گذشته مجوز حفر هزار و 400 چاه آب برای توسعه و نگهداری باغ‌های پسته صادر شده و این در حالی است که همین اندازه چاه غیرمجاز نیز در اطراف سیرجان حفر شده‌ است. آنقدر برداشت‌ها زیاد بوده که سفره‌های زیرزمینی پایین و پایین رفته‌اند تا به آرسنیک رسیده؛ به همین خاطر است که آب اینجا شور و تلخ است.»

به منطقه فیروزه می‌رویم؛ جاده‌ای باریک سمت دریاچه «کف نمک». خشکسالی تا اینجا پیش آمده. جز چند باغ پسته‌ای که مالکانش پنجه در پنجه خشکسالی کرده‌اند بیشتر باغ‌ها یا خشک شده‌اند یا در حال تسلیم شدن هستند. میانه راه تابلویی می‌بینم که روی آن نوشته «علی‌آباد». احمد می‌گوید: «این روستا چند سالی است مردمش کوچ کرده‌اند. آب چاه‌هایشان شور شد و مجبور شده‌اند جای دیگری بروند که آب داشته‌ باشد.» کمی جلوتر از آبادی خشک شده، راننده به سوی جاده خاکی می‌پیچد که شواهد نشان می‌دهد قبلاً چند خانواده‌ اینجا زندگی می‌کردند. احمد نشان می‌دهد که این چندتا باغ خشک شده‌ و مالکانش آنها را رها کرده‌ و رفته‌اند.

تا چشم کار می‌کند درخت خشکیده پسته است. باغی که زمانی بهانه‌ای بود برای زندگی در این آبادی که حالا ویرانه‌ای است خالی از سکنه. چیزی از باغ‌ها نمانده جز شاخه‌های خشک و شکسته درخت‌هایی که همراه با شن و رمل‌ها، بیابان را به تسخیر درآورده.

باید از اینجا عبور کنیم. 2 کیلومتر جلوتر تراکتوری که در یکی از باغ‌ها در حال کار است نظرمان را جلب می‌کند. مرد سن و سال‌ داری پشت فرمان تراکتور نشسته و در حال جابه‌جا کردن شاخه‌‌های خشک درختان پسته است. مرد دیگری هم در حال هرس شاخه‌‌ها. تا چشمش به ما می‌افتد که پیش می‌رویم، به‌طرز مرموزی ناپدید می‌شود. بعد متوجه می‌شویم که افغانستانی است.

حاج حسن که از گفتن فامیلی‌اش معذوریم 64 ساله است و مالک 15 هکتار باغ پسته. به گفته خودش 2 هکتار از باغش در طول چند سال گذشته از بین رفته. از او می‌پرسم در بین این چند باغی که بی‌آبی آنها را خشک کرده چطور توانسته درخت‌هایش را سرپا نگه دارد؟

«با بدبختی! با قرض و بدهی! وقتی 7 - 8 سال پیش آب فیروزه تلخ و شور شد با چند باغدار دیگر رفتیم آن طرف سیرجان که با اینجا 50 کیلومتر فاصله دارد چاه آب خریدیم. مسیر آب را تا زمین‌هایمان لوله‌کشی کردیم و هر چند ماه یکبار زمین‌ها را آبیاری می‌کنیم. ما شانس آوردیم که توانستیم آب بخریم آنهایی که نداشتند باغ‌هایشان از بین رفت. خیلی‌ها هم سکته کردند. الکی نیست یک عمر برای بزرگ شدن درخت پسته زحمت بکشی و هنوز چند سال از ثمره‌اش استفاده نکرده‌ای خشکسالی و بی‌آبی باغت را نیست و نابود کند. درخت پسته از زمان کاشت تا به بار نشستن 6 - 7 سال زمان می‌برد.»

احمد از حاج حسن می‌پرسد که آیا درست است وقتی خشکسالی است از چاه آب بکشند و سر زمین بیاورند، آن هم 50 کیلومتر آن‌طرف‌تر؟ پس آنهایی که سال‌های بعد به‌دنیا می‌آیند باید چه کنند؟ حاجی با خنده جواب می‌دهد: «ان‌شاءالله تا آن وقت مشکل حل می‌شود. فعلاً ما واجب‌تر از آینده‌ها هستیم که هنوز به ‌دنیا نیامده‌اند!»

با حاجی و کارگری که خودش را لا به لای درختان پنهان کرده خداحافظی می‌کنیم و به راهمان ادامه می‌دهیم. درست 3 کیلومتر جلوتر، کنار باغ خشکیده‌ای که مردی داخل آن قدم می‌زند توقف می‌کنیم. اسمش مصطفی است. چهره‌ای آفتاب سوخته دارد مثل بیشتر آدم‌های اینجا. می‌گوید صاحب باغ‌ است. داستان این مرد 56 ساله کاملاً متفاوت است. با لهجه شیرین سیرجانی‌اش از بدبختی‌هایش می‌گوید: «از دار دنیا 2 هکتار باغ پسته داشتم که آن هم از پدر خدا بیامرزم ارث رسیده بود که از بین رفت. زمینم سه سال است خشک شده. هر کاری از دستم بر می‌آمد کردم تا نگذارم این اتفاق بیفتد اما نشد که نشد. چند تا چاه زدم ولی همگی شور و تلخ بودند. می‌خواستم آب بخرم، کسی سهمیه‌اش را نفروخت. آنهایی که این‌ور و آن‌ور آشنا داشتند آب را به سر زمینشان آوردند ولی آنهایی که مثل من آشنایی نداشتند و دستشان تنگ بود، باغ‌شان خشکید. حالا هرازگاهی می‌آیم اینجا و یاد گذشته می‌کنم. خشک شدن باغ، زندگی‌ام را از بین برد.»‌

آدم‌های اینجا حکایت‌های عجیب و غریبی دارند ولی مشکل همگی‌شان یک چیز است؛ آب. برای به‌دست آوردن آب با خشکسالی می‌جنگند اما گویی چاره‌ای جز تسلیم شدن ندارند! وقتی ناسا اعلام کرد منطقه خاورمیانه تا سال 2040 دچار خشکسالی شدید می‌شود و نیمی از ایران به بیابان و شوره‌زار لم یزرعی تبدیل خواهد شد شاید برای خیلی‌ها یک فانتزی بود. یک شوخی بی‌مزه اما...

فرونشست زمین و پدیدار شدن فروچاله‌ها

سیرجان نزدیک به 58 هزار هکتار باغ پسته دارد که بیش از 6 هزار هکتار آن در طول 8 سال گذشته خشک شده‌ و این درحالی است که خشک شدن باغ‌های پسته از 3 سال پیش، شدت گرفته است. خشک شدن باغ‌ها فقط یک روی خشکسالی است اما چیزی که به آن زیاد توجه نمی‌شود زیر زمین است. به گفته مصطفی، 15 سال پیش اگر 30 یا 40 متر زمین را می‌کندند به آب می‌رسیدند ولی حالا باید 200 تا 300 متر بکنند تا به آب برسند و معلوم نیست آب شیرین باشد یا شور یا تلخ!

در طول 40 سال گذشته آب زیادی از سفره‌های زیرزمینی برداشت شده ‌است و همین موضوع بتازگی به معضل دیگری تبدیل شده که نمی‌شود به این راحتی‌ها از کنارش گذشت. به گفته یک منبع آگاه، سیرجان و اطرافش سالانه بین 30 تا 50 سانتیمتر نشست می‌کند و شواهد آن را براحتی می‌توان در گوشه و کنار این شهر دید؛ نمونه‌اش دبیرستان پسرانه «میرزای شیرازی» در شهرک امیرالمؤمنین(ع) که یک طرف حیاط‌ش فرو رفته. سؤالی که ذهن من و هم‌سفرانم را مشغول می‌کند این است که اگر خدای ناکرده زمین فرو برود و دانش‌آموزی توی آن بیفتد...

جاده کویری فیروزه، چاله‌های بزرگ و کوچکی دارد که حتی تا کنار جاده پیشروی کرده‌اند. وقتی روی خاک این منطقه قدم می‌زنیم زمین چند سانتی پایین می‌رود. همراه‌مان که خودش خبرنگار حوزه محیط زیست است فرو چاله‌های بزرگتری را نشانم می‌دهد و می‌گوید: «فروچاله‌ها زمانی به وجود می‌آیند که زیر آن خالی شده‌ باشد. خب زمانی زیر این زمین‌ها آب و سفره‌‌های زیرزمینی جریان داشت ولی حالا چیزی باقی‌نماند و هر روز زمین همین‌طور فرو می‌رود. مثلاً همین یکی-دوسال پیش خیلی کوچک بود ولی حالا قطرش به 20 متر و عمق‌اش به 4 متر رسیده‌. مطمئن باشید سال بعد 2 برابر خواهد شد. نشست و فروچاله‌ها خطری جدی هستند و عملاً دیگر برای مهار آنها دیر شده مگر اینکه چند سال باران و برف بیاید و کسی هم از منابع زیرزمینی برداشت نکند.»

دکتر کریم سلیمانی، استاد دانشگاه و مجری طرح استفاده و بهره‌وری از آب شور در کشاورزی در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره فرونشست زمین در استان کرمان می‌گوید: «رقابت برای وسعت دادن به باغ و مزارع کشاورزی و از طرفی رقابت برای برداشت آب و همچنین کاشت محصولات غیراستراتژیکی که برای تولیدشان هزاران لیتر آب مصرف می‌شود، بیش از پیش به منابع آبی کشورمان ضربه زده است. نتیجه‌ این رقابت به مرور زمان همین پدیده‌ای است که امروز شاهدش هستیم؛ فرونشست.

باید گفت وجود چاه‌های غیرمجاز و استفاده بی‌رویه از قنات‌ها و سفره‌های زیرزمینی در بسیاری از مناطق کشور بویژه استان کرمان، خیلی وقت است که از خط قرمز عبور کرده‌. به‌ طور مثال برداشت بی‌رویه آب در باغ‌های رفسنجان و سیرجان به برخی از جاده‌ها و سازه‌ها آسیب جدی وارد کرده‌. برداشت بی‌رویه منجر به فرونشینی زمین شده و همین موضوع در آینده بسیار نزدیک، گذشته از درگیری بر سر آب، تهدیدات دیگری همچون بروز زلزله و فرونشست‌های وحشتناک زمین را در پی خواهد داشت.

برای حل این مشکل که حاصل چهار دهه بی‌تدبیری و برداشت بی‌رویه آب است دو راهکار پیشنهاد می‌شود؛ یا مدیریت بهینه منابع آب مثل ساز و کار دوران باستان و براساس اقلیم آن منطقه اداره شود یا اینکه با تغذیه مصنوعی، سفره‌های زیرزمینی را که سپر دفاعی و گنجینه ارزشمندی هستند و متأسفانه در بیشتر مناطق کشور آسیب جدی به آنها وارد شده‌ ترمیم کنیم.»

چگونه می‌توانیم با تغذیه مصنوعی منابع زیر پای‌مان را ترمیم کنیم؟ طبیعت، سیر اکولوژیکی خودش را دارد و در بحث منابع آبی وقتی بارانی می‌بارد بخشی از آن به‌ طور طبیعی وارد سفره‌های زیرزمینی می‌شود و بخش دیگری در رودخانه‌ جاری می‌شود. ولی وقتی در منطقه‌ای شاهد بی‌آبی و کاهش بارندگی هستیم، می‌توانیم با ساخت کانال و سدهای زیر زمینی و با کنترل و مدیریت سیلاب‌ها و جمع‌آوری آب باران، آنها را به سفره‌ای زیرزمینی منتقل کنیم. با این کار سطح آب بالا می‌آید و زمین پایدار می‌شود. در این بخش مطالعات خوبی صورت گرفته و فقط منتظر تزریق بودجه و اجرایی شدن آن هستیم.»

 کارشناسان بسیاری در این زمینه هشدار می‌دهند. در رخدادهای طبیعی مثل زلزله، سفره‌های خالی که بدون آب هستند و حائل بین زیر زمین و زمین‌اند، بدون هیچ مقاومتی فرو می‌ریزند و خانه‌ها و تأسیسات را به درون می‌کشند. این هشدار یعنی احتمال فاجعه. هنوز زلزله بم فراموش نشده ‌است. چه باید کرد؟

منصور مکی‌آبادی، فرماندار ویژه سیرجان در مصاحبه با «ایران» درباره بحران آب در این منطقه می‌گوید: «متأسفانه معضل آب مربوط به امروز و دیروز نیست و مربوط به دهه های گذشته است و باید از آن زمان برای چنین روزهایی برنامه‌ریزی می‌شد. با توجه به اینکه در دولت تدبیر و امید موضوع آب یکی از دغدغه‌های اساسی است سعی کرده‌ایم با اجرای چندین طرح برای رفع این مشکل گامی بزرگ برداریم. به‌عنوان مثال تعداد زیادی از چاه‌های غیرمجاز را که در دهه های گذشته حفر شده‌ بودند پر کرده‌ایم. طرح «همیاران آب» را هم اجرایی کرده‌ایم و با همکاری تشکل‌های مردم نهاد، فرهنگ صرفه‌جویی و ابعاد بحران خشکسالی را برای کشاورزان و باغداران تشریح کرده‌ایم و به آنها آموزش داده‌ایم که چگونه از آبیاری مکانیزه و قطره‌ای می‌توانند بهره‌برداری بیشتر از زمین‌های‌شان داشته ‌باشند.

البته باید یادآوری کنم که تاکنون 30 درصد از اراضی پسته مجهز به آبیاری مکانیزه شده‌ و قصد داریم این عدد را در آینده‌ای بسیار نزدیک به 50 درصد برسانیم. در حال حاضر برداشت پسته از هر هکتار حدود 400 تا 500 کیلوگرم است و اگر باغداران با ما همکاری کنند و به مشاوره‌های کارشناسان‌مان اهمیت بدهند می‌توانند از هر هکتار به‌طور متوسط 12 تن پسته برداشت کنند.

درباره وجود آرسنیک در آب هم باید بگویم استان کرمان دارای معادن بسیار زغال سنگ و آهن و مس است که همین موضوع باعث می‌شود املاح آب بیشتر از حد شود. هم‌اکنون متوسط وجود آرسنیک در آب سیرجان بین 50 تا 60 است که در مقیاس متوسط جهانی که 20 است رقم نسبتاً بالایی است. البته باید اشاره کنم این عدد در چین بیش از 150 است ولی آنها از چنین آبی هم استفاده می‌کنند ولی ما میانگین جهانی را مدنظر قرار می‌دهیم. و اما برای برطرف کردن این مشکل با دستور دکتر رزم حسینی فعالیت‌هایمان را در این حوزه افزایش دادیم و در مرحله نخست با نصب هشت دستگاه تصفیه آب در سطح شهر تا حدودی توانستیم از دغدغه‌های مردم بکاهیم و البته در فازهای بعدی تعداد دستگاه‌ها بیشتر هم خواهد شد. با توجه به اینکه سال‌های گذشته تصفیه‌خانه بزرگی در مسیر سد «تنگویه» نصب شده بود ولی به‌خاطر کاهش شدید مخزن سد این دستگاه بلا استفاده مانده بود، با استفاده از تجربیات کارشناسان اهل فن قرار است آب برخی از چاه‌ها را به سد تنگویه منتقل کنیم و پس از تصفیه شدن، آب را وارد لوله‌های شهری کنیم.»

سیرجان تنها یکی از ده‌ها منطقه‌ای است که دچار خشکسالی و فرونشست زمین شده‌است؛ رفسنجان، همدان، ساری و خیلی از مناطق دیگر هم با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند ولی شواهد گویای این است که اگر با همین سرعت به پیش برویم پیش‌بینی‌ها درست از آب درخواهد آمد و نیمی از کشور تبدیل به شوره‌زار خواهد شد.

وظایف اجباریِ شهروندان در آلمان

وظایف اجباریِ شهروندان در آلمان

آلمان

برای شهروندان آلمان شرکت در انتخابات اجباری نیست اما رانندگی با لاستیک زمستانی در فصل سرما و یخبندان اجباری است.

به گزارش ایسنا، انجام بسیاری از کارها در آلمان مثل رأی ‌دادن در انتخابات اجباری نیستند اما انجام بسیاری از کارهایی که در ارتباط با امنیت شهروندان هستند، اجباری‌اند.

مثلا همه شهروندان آلمان موظف به رساندن کمک‌های اولیه در شرایط اضطراری و تصادفات هستند. آن‌ها همچنین موظف به تامین امنیت محل تصادف، اعلام خطر و درخواست کمک و یاری رساندن و دلداری دادن به مجروحان هستند.

طبق قانون جزایی آلمان، عدم کمک‌رسانی و سر باز زدن از آن می‌تواند تا یک سال زندان به دنبال داشته باشد. همه آن‌هایی که تصدیق رانندگی می‌گیرند باید کلاس کمک‌های اولیه را بگذرانند.

طبق قانون پارو کردن برف و زدودن یخ‌ها در پیاده‌رو مقابل منزل مسکونی بر عهده ساکنان آن (صاحبخانه یا مستاجر) است. اگر کسی در مقابل یک ساختمان زمین بخورد و صدمه ببیند، مسئولیت آن با ساکنان آن ساختمان است که باید خسارت بپردازند.

طبق قانون صاحبان یا ساکنان منازل باید پیاده‌روی مقابل خانه خود را از روز دوشنبه تا شنبه از ساعت ۷ صبح تا ۸ شب و روز یکشنبه از ساعت ۸ صبح تا ۸ شب بدون خطر و قابل استفاده برای دیگر شهروندان نگه دارند. پیامد سرپیچی از این قانون می‌تواند تا ۵ هزار یورو جریمه باشد.

در آلمان از سال ۲۰۱۰ استفاده از لاستیک زمستانی در فصل یخبندان برای همه خودروها در آلمان اجباری شده است. متخلفان ۶۰ یورو جریمه و یک نمره منفی در اداره مرکزی راهنمایی و رانندگی دریافت می‌کنند. در صورت وقوع تصادف بدون استفاده از لاستیک زمستانی، بیمه‌ها مجاز به لغو قرارداد و عدم پرداخت خسارت هستند.

در این کشور آموزش شنا برای کودکان در مدارس ابتدایی اجباری است و نمی‌توان آن را با رشته ورزشی دیگری تعویض کرد.

کودکان در آلمان تا قبل از کلاس چهارم مدرسه اجازه دارند فقط در پیاده‌روها دوچرخه‌سواری کنند. در کلاس چهارم همه کودکان توسط پلیس در مدرسه آموزش دوچرخه‌سواری دیده و قوانین آن را می‌آموزند. کودکان پس از قبول شدن در یک امتحان اجازه می‌یابند با کلاه ایمنی در خیابان‌ها دوچرخه‌سواری کنند.

از ماه ژوئیه سال ۲۰۱۶ نصب دستگاه اعلام خطر آتش سوزی در اتاق خواب، اتاق کودک و راهروهای منازل مسکونی تازه‌ساز و ساختمان‌های قدیمی در تمامی ۱۶ ایالت‌ آلمان اجباری شده است. در برلین از اول ژانویه سال ۲۰۱۷ این قانون اجرا می‌شود. مسئولیت نصب دستگاه با صاحب خانه است. در ایالت مکلن‌بورگ فورپومن تا ۵۰۰ هزار یورو برای متخلفان جریمه در نظر گرفته شده است.

اگر در آلمان بخواهید برای بریدن چوب در جنگل اره موتوری بخرید، باید به فروشگاه مربوطه گواهینامه‌ای را ارائه کنید که نشان ‌دهد کار کردن با این اره و رعایت نکات ایمنی را آموخته‌اید. اگر این گواهی را نداشته باشید می‌توانید دوره مخصوص کار با اره موتوری را ببینید. کار حرفه‌ای با اره موتوری نیاز به کلاس آموزشی ۵ روزه دارد. خرید اره‌های کوچکتر برای "استفاده شخصی" نیاز به گواهینامه ندارد.

بیمه درمانی آلمان یکی از قدیمی‌ترین سیستم‌های بیمه در جهان است که در دوران بیسمارک و از سال ۱۸۸۳ رواج یافته است. همه آلمانی‌ها باید عضو یک شرکت بیمه درمانی باشند. خارجی‌ها هم بدون عضویت در یک شرکت بیمه درمانی نمی‌توانند اقامت دریافت کنند.

تمام دستگاه‌های سوختی و حرارتی اعم از شومینه، بخاری و شوفاژ باید کنترل بشوند. همه ساکنان آلمان سالی یک‌بار چنین کارتی را از طرف شرکت‌های دودکش پاک‌کنی، که آن‌ها را "شُورن‌اشتاین‌فِگر" (Schornsteinfeger) می‌نامند، دریافت می‌کنند که در آن تاریخ و روز کنترل دستگاه‌های سوختی محل سکونت‌شان قید شده است.

دودکش‌پاک‌کن‌های آلمانی پس از کنترل دستگاه‌های حرارتی در منازل، آن گروه از دستگاه‌ها که مجاز به استفاده باشند را با مهر و پلاک مربوط به همان سال مشخص می‌کنند. دستگاه‌های معیوب و خطرناک "پلمب" می‌شوند و تا تعمیر نشوند کسی اجازه استفاده از آن‌ها را ندارد.

طبق قانون هر کسی که در آلمان موتورسواری می‌کند باید از کلاه ایمنی استفاده کند.

طبق قانونی که از اول ماه مه سال ۲۰۱۴ به اجرا درآمده در دوران آموزش موتورسواری در کلاس A، A1، A2 و AM همه باید از لباس محافظ چرمی استفاده کنند. پس از کسب گواهینامه استفاده از این لباس اجباری نیست اما در صورت تصادف بیمه‌ها می‌توانند از پرداخت خسارت خودداری کنند.

بنابر گزارش دویچه‌وله، بیمه "هافت‌فلیشت" (Haftpflicht) یا بیمه حوادثی که مسئولیت آن بر عهده شما یا اعضای خانواده‌تان است، اجباری نیست، اما تقریبا همه آلمانی‌ها این بیمه را دارند. تصور کنید در خیابان به کسی تنه می‌زنید و عینک طرف مقابل بر زمین می‌افتد و می‌شکند. یا فرزند شما ناخواسته گلدان یا شیشه همسایه را می‌شکند. شما مسئول جبران این خسارت هستید. بیمه‌ مزبور پرداخت هزینه را متقبل می‌شود.

خاطراتی منتشرنشده از دختر بازرگان

خاطراتی منتشرنشده از دختر بازرگان

روز گذشته بانوی فرهیخته‌ای رخت از جهان بربست که شاید تاکنون کمتر در رسانه‌ها از آن عزیز یادی شده باشد، بانویی که نقش بی‌بدیلی در روز ورود امام (ره) به فرودگاه مهرآباد در سال ١٣٥٧ اجرا کرد، تنها فردی که به‌دلیل آشنایی با زبان انگلیسی توانست گزارش و پیام امام را به زبان انگلیسی برای تمام خبرگزاری‌های حاضر در فرودگاه ترجمه کند.

به گزارش ایسنا، فایزه توکلی پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و عضو هیئت‌مدیره زنان پژوهشگر تاریخ با این مقدمه در «شرق» نوشت: در تابستان ١٣٨٧ به‌منظور ضبط و ثبت خاطرات خانم فرشته بازرگان به حضورشان رفتم و در چند جلسه گفت‌وگو، تاریخ شفاهی ایشان را تدوین کردم. در متن زیر به زندگی‌نامه مختصر آن مرحومه اشاره می‌شود تا به‌زودی با چاپ‌شدن کتاب «خاطرات زنان سیاسی و مبارز در دوره پهلوی» که زیر نظر دفتر نشر آثار امام (ره) منتشر می‌شود، تاریخ شفاهی زندگی ایشان و خانواده محترمشان دقیق‌تر بیان شود.

شعر زیر را مرحومه در بالای متن خاطرات تدوین‌شده نوشته است:

غرض نقشی است کز ما باز ماند / که هستی را نمی‌بینم بقـایی

مگر صاحب‌دلی روزی به‌ رحمت / کند در حق درویشـان دعایی

فرشته بازرگان سومین فرزند مهندس مهدی بازرگان در بیستم دی ١٣٢٤ در تهران چشم به جهان گشود. مادر او ملک طباطبایی از خانواده‌ای روحانی‌تبار بود. او فرزند آیت‌الله سیدمحمد طباطبایی و نوه آیت‌الله شیخ مرتضی آشتیانی است.

فرشته در رشته آموزش‌وپرورش قبل از دبستان و روان‌شناسی تربیتی در مدرسه عالی شمیران و دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران تحصیل کرد و سال‌ها به تدریس زبان انگلیسی و تحقیقات و مطالعات پژوهشی در زمینه قرآن پرداخت.

او در بخشی از خاطراتش چنین می‌گوید: «بالاترین موهبت زندگی‌ام را زیستن در کنار پدری می‌دانم که چه در زمان حیات و حضورش و چه پس از رحلت، همواره آموزگار و الگوی کم‌نظیری برای فرزندان و اطرافیانش بوده است. وجود مادری پاکدل و مهربان و خواهران و برادرانی که هرکدام نمونه‌هایی از اخلاق و صداقت می‌باشند، نعمت‌هایی است که خداوند بر من ارزانی داشته است.

زندگی در خانواده ما همواره پرحادثه و پرتلاطم بوده است و از وقتی که به یاد دارم کمتر دوره‌ای بوده که ما مثل یک خانواده معمولی و فارغ از دغدغه‌ای سیاسی و اجتماعی زمان اوقاتمان را سپری کرده باشیم. خیلی کوچک بودم که در آبادان شاهد جریان ملی‌شدن صنعت نفت و مسئولیت‌های پدر به‌عنوان مدیرعامل شرکت نفت و هیجانات و تحولات و بازتاب‌های آن در اطراف و در خانواده بودم. صحنه‌هایی از کودتای ٢٨ مرداد را به خاطر مادرم و نگرانی‌ها و نومیدی‌های پس از آن و گرفتاری‌های متعدد و پی‌درپی که خانواده ما هرگز از آن بی‌نصیب نماند ... . به‌ هر حال علی‌رغم همه فراز و نشیب‌ها و ناملایماتی که تجربه می‌کردیم، حضور پدری متوکل و مصمم و مهربان که سکاندار این زندگی پرتلاطم بوده است همواره ما را یاری و راهنمایی و امیدوار نموده و ساحل نجات و رهایی را نشان‌مان می‌داده است».

در بخش دیگری درباره همسرشان آقای مهندس محمدحسین بنی‌اسدی چنین می‌گوید: «ایشان در طول این سال‌ها چه قبل و چه بعد از انقلاب همواره یکی از نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین و همراه‌ترین یاران پدر بوده و مانند فرزندی علاقه‌مند و مسئول در اکثر فعالیت‌های مذهبی، اجتماعی و سیاسی پدر را یاری و همراهی می‌نمودند. ایشان کسی بود که در دی‌ماه ١٣٧٣ طی آخرین سفری که پدر برای عمل قلب به خارج از کشور رفتند، او را همراهی نموده و تا آخرین دقایق حیات پدر، در کنارشان و برایشان دعای رحمت و مغفرت خواندند».

از آموزه‌های مرحوم مهندس بازرگان چنین می‌گفتند: «آموزه‌های تربیتی پدر در خانواده: یکی از ویژگی‌های پدرم عمل‌کردن به آنچه می‌گفتند بود. به‌دلیل یکپارچگی شخصیت، رفتارشان در خلوت و خانواده نیز با صفا و توجه و محبت بوده و این ناشی از عقاید و باورهای آزادی‌خواهانه ایشان بود. ایشان در زمانی که با مادر و خانواده زندگی می‌کردند و چه در ایامی که در حبس و زندان بودند از کار و برنامه زندگی ما بچه‌ها و شرایط خانواده غافل نبودند. در ملاقات‌هایی که هفته‌ای یک‌ بار داشتیم، مسائل تک‌تک ما را پرس‌وجو کرده و با نامه‌ای هفتگی که از زندان برایمان می‌فرستادند، سفارش و توصیه مخصوص نموده و از طریق دوستان و آشنایانشان نیز مشکلات ما را پی‌گیری و حل‌وفصل می‌کردند. با هر کدام از ما فرزندان ارتباط مخصوص و منحصربه‌فردی داشتند به‌طوری‌که هرکدام فکر می‌کردیم که بیش از سایرین مورد توجه و محبت هستیم! میان پسران و دختران تفاوتی نمی‌گذاشتند و شاید تا حدی با دختران ملایم‌تر و مهربان‌تر بودند. در مورد مسائل دینی و اعتقادات مذهبی ما دغدغه فکری داشتند و ما را بسیار به خواندن و تدبر در آیات قرآن توصیه و تأکید می‌نمودند. علی‌رغم مشغله کاری و اجتماعی و سیاسی که همیشه درگیرش بودند، بعدازظهرهای پنجشنبه را برای فرزندان به آموزش قرآن تخصیص داده بودند. در این کلاس اختصاصی کتاب سه جلدی خودآموز قرآن را که خود برای آموزش آسان قرآن نوشته بودند به ما آموزش می‌دادند».

درمورد ورود امام (ره) نیز چنین بیان کردند: «خاطره دیگر من روزی است که آیت‌الله خمینی پس از سال‌ها دوری از وطن به ایران بازمی‌گشتند، من نیز به اتفاق جمعی از دوستان به‌ همراه «کمیته استقبال» به فرودگاه مهرآباد رفته بودیم. در آنجا به‌عنوان مترجم در جایگاه خبرنگاران قرار گرفتم و این رویداد تاریخی و سخنرانی آیت‌الله خمینی را ترجمه و هم‌زمان خبرنگاران به سراسر جهان به‌طور زنده مخابره می‌کردند. لحظات بسیار هیجان‌انگیز و باورنکردنی برای همه ما و ملتی بود که سال‌ها در انتظار تغییرات و تحولی امیدبخش، آزادی و حکومت مردم بر مردم لحظه‌شماری کرده بودند. ما غافل از این وعده خداوند بودیم که «خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد، مگر آنان خودشان را تغییر دهند؛ (الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم)»، تغییرات اجتماعی مستلزم تحولات اساسی اخلاقی و فرهنگی است و فقط با صبر و فداکاری و ایثار و در بلندمدت ممکن می‌شود».

فرشته بازرگان از سال‌های مبارزه پدر و رنج و مرارت‌های خانواده و زندگی سیاسی -‌ اجتماعی مرحوم بازرگان مفصل سخن گفتند و در آخر بخشی از وصیت‌نامه مرحوم بازرگان را بیان کردند: «اولین و مهم‌ترین آرزو و توصیه‌ام به خانواده و خویشان و دوستان این است که رفتن من برایشان عبرت بوده و به زندگی همیشگی خیلی بزرگ‌تری که در پیش دارند بیش از دو روزه دنیای گذران بیندیشند و تدارک ببینند. وصیت من این است که نه آخرت و نه قیامت را نفی و فراموش کنید و نه روزی‌رسان و آفریننده خودتان را که برای جهان غیر او صاحب و گرداننده‌ای قابل تصور نبوده، اگر خودمان و جهان دروغ و خیال نباشیم، او هم دروغ و خیال نمی‌تواند باشد. اینک که دنیا و زندگی در مجموع و متوسط، ناخشنودی و ناراحتی و زیان‌کاری است و جریان تاریخ بشریت در جهت افزایش گرفتاری‌ها و سختی‌ها با توسعه طعم فشارهاست، باید سعی کنیم در عوض آخرتمان در اثر تحمل و تلاش و با صبر و مرحمت ‌آباد و خشنود‌کننده باشد».

گفتنی است از شادروان فرشته بازرگان که سومین فرزند مهندس بازرگان به شمار می‌رفت، سه دختر و یک پسر به یادگار مانده است. دیگر فرزندان مرحوم مهندس بازرگان زهرا، عبدالعلی، فتانه و محمدنوید هستند.

حال و هوای این کارگران گرم نیست!

حال و هوای این کارگران گرم نیست!

فصلی

کسی در تابستان دنبال خرید برف پاک‌کن نیست، فکرش را هم نمی‌کند که پشت بام خانه‌اش عایق جدید بخواهد، وقتی هوا سوز زمستانه خود را به رخ می‌کشد بازار شغل‌های فصلی هم کم کم داغ می‌شود!

به گزارش ایسنا، ‌در حالی که برخی کارشناسان بر این باورند که مشاغل فصلی می‌تواند بخشی از معضل بیکاری را پوشش دهد، اما ناپایداری این دسته مشاغل و محدود شدن آنها به فصولی از سال موجب شده تا این مشاغل در زمره فعالیتهای موقت قلمداد شوند.

بازار مشاغل فصلی چه در تابستان چه در زمستان همیشه به صاحبان این مشاغل روی خوش نشان می‌دهد، اما این فقط ظاهر ماجراست و داستان از آنجا شروع می‌شود که کارگران فصلی برای امرار معاش و تامین هزینه‌های زندگی از سر ناچاری به این شغل‌ها روی می ‌آورند.

در قانون کار ماهیت برخی مشاغل و قراردادهای کار، مستمر و دائمی و برخی دیگر فصلی و موقت تعریف شده است. مشاغل فصلی جزو کارهای غیرمستمر و غیردائم محسوب می‌شوند و کارگران این دسته شغل‌ها قراردادهای موقت دارند و چنانچه تغییر عمده‌ای در ماهیت شغلی آنها ایجاد نشود تا زمانی که همچنان به آن شغل اشتغال داشته باشند به عنوان کارگر فصلی شناخته می‌شوند.

کارگران فصلی عمدتا در بخشهای کشاورزی و ساختمانی مشغول به کارند. این دسته کارگران معمولا در شش ماهه نخست سال که فصل ساخت وساز و تولید و برداشت محصول است کار می‌کنند و با پایان یافتن آن دست از کار می‌کشند؛ به همین دلیل در بسیاری از پروژه‌های ساختمانی یا کارخانه‌های برنج کوبی، کنسرو رب و قند و چغندر که فصل تولیدشان شش ماهه نخست سال است، کارگران به سرعت مشغول کارند و با آغاز فصل سرما بیکار می‌شوند.

امروز عایق کاری پشت‌بام‌ها و استخرها، فروش برف پاک‌کن و ضدیخ، خشکشویی‌ها، قهوه‌خانه‌ها، قالیشویی‌ها، لبوفروشی، گل‌فروشی و ... نیز از جمله شغل‌های فصلی است که برف و باران و تغییرات آب و هوایی به آنها رونق می‌دهد.

خشکشویی یکی از مشاغل فصلی به شمار می‌رود. بازار خشکشویی‌ها معمولا در نیمه دوم سال پررونق‌تر است چون با پشت سرگذاشتن تعطیلات تابستان، از سرگیری فعالیت برخی سازمان‌ها و ادارات، بازگشایی مدارس و دانشگاهها، تکاپوی مردم بیشتر شده و فرصت کمتری برای شست‌وشو یا اتوکردن لباسهای خود دارند، لذا به دلیل نبود وقت و به جهت جلوگیری از آسیب تار و پود لباس، انواع پوشاک و لباسهای ضخیم و گرم در این فصل از سال به خشکشویی‌ها سپرده می‌شود.

برف پارو می‌کنیم!

زمانی این جمله آشنا به وفور در کوچه پس کوچه‌ها شنیده می‌شد هرچند که امروز حضور مردان پارو به دستی که در جست وجوی حیاط خانه‌ها یا پشت بام‌ها هستند کمتر شده است، با این حال برف‌روبی از جمله مشاغل درآمدزایی است که فقط به درد روزهای برفی و زمستانی می‌خورد، البته به شرط آنکه الطاف الهی شامل حال ما بشود و برفی ببارد و سوز سرمای کوهها نصیبمان نشود!

ذرت مکزیکی‌هـــا

یکی از محبوب‌ترین خوراکی‌های این فصل که طرفداران خاص خود را دارد و با ذائقه ایرانی‌ها عجیب عجین شده، ذرت مکزیکی است. سرمایه اولیه فروش ذرت مکزیکی زیاد نیست و شامل هزینه دستگاه پخت ذرت، تهیه سس و لوازم جانبی آن است هرچند که از هزینه بالای اجاره مکان آنها به دلیل نزدیکی به خیابان‌های پر رفت و آمد نمی‌توان گذشت، اما در مجموع درآمد خوبی را نصیب صاحبان این شغل می‌کند؛ لذا بازار ذرت مکزیکی‌ها با توجه به استقبال داغ مشتریان همیشه این وقت از سال سکه است!

بدو لبوی داغ و تازه ...

لبوفروش‌ها معمولا مرکز شهر و خیابان‌های شلوغ و پرتردّد را برای کاسبی انتخاب می‌کنند. خرید لبوی داغ و شیرین و باقالی گلپر زده یکی از سرگرمی‌ها و علاقمندی‌های این فصل از سال مردم به خصوص جوانان به شمار می‌رود. قیمت یک پرس لبوی داغ و باقالا هم معمولا منصفانه است و هزینه بالایی را به مشتری تحمیل نمی‌کند به همین دلیل هرجا که چرخ لبوفروشی‌ها و بساط آنها را ببینید همیشه چند نفر دور آن جمع شده و در حال خوردن یا سفارش لبوی داغ و تازه هستند.

داستان شغل‌های فصلی همین جا تمام نمی‌شود چون شرایط سخت و طاقت فرسا و بیکاری‌های مداوم همیشه یکی از دغدغه‌ها و نگرانی‌های کارگران فصلی به شمار می‌رود.

کارشناسان به دلیل نبود بیمه و عدم بهره‌مندی از حقوق و مزایای مکفی خواستار اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل، افزایش حقوق و دستمزد و حل مشکل سنواتی در مورد کارگران فصلی هستند.

آنها می‌گویند: وجود فرصتهای شغلی کم و نیروی کار زیاد و عدم تعادل و تناسب میان عرضه و تقاضای نیروی کار موجب شده تا مشاغل فصلی گسترش یابد و افراد حتی بدون داشتن قرارداد به کار در مشاغل موقت و ناپایدار که آینده شغلی آنها را تضمین هم نمی‌کند تن بدهند.

حمید حاج اسماعیلی ـ کارشناس حوزه کار در این باره به ایسنا می‌گوید: کارگران مشاغل فصلی حقوق و دستمزد ناچیزی دریافت می‌کنند، فاقد هرگونه بیمه و مزایای شغلی هستند و از این جهت هیچگونه پشتوانه مالی یا بیمه‌ای در دوران بازنشستگی ندارند.

او می‌افزاید: در این دسته شغل‌ها به دلیل آنکه دائمی نیست روابط کار به شکل دو طرفه و توافقی برقرار می‌شود و کارگر در قبال پرداخت مبغلی توسط کارفرما مشغول کار می‌شود.

به گفته حاج اسماعیلی ساعت کار این شغل‌ها مشخص نیست و در صورت وقوع حادثه برای نیروی کار هیچ فرد یا سازمانی مسئولیت آن را نمی‌پذیرد.

وی بر این باور است که نوع ارتباط کارگران فصلی با کارفرمایان باید از ضمانت قانونی لازم برخوردار باشد و تاکید دارد که راهکارهای قانونی حمایت از کارگران فصلی نظیر برقراری بیمه بیکاری و جلوگیری از اجحاف و پایمال شدن حقوق آنها باید پیش‌بینی شود تا آنها از قدرت معیشت و درآمد حداقلی برخوردار شده و سوز سرما و شرایط طاقت‌فرسا را برای تامین آتیه خود و خانواده تحمل کنند.

به گزارش ایسنا، ‌ در حاضر اگرچه مشکلات سنواتی برخی از کارگران فصلی برطرف شده، اما قانون طبقه‌بندی مشاغل همچنان در مورد بسیاری از آنها اجرا نمی‌شود. بیشتر کارگران فصلی در حالی به سن بازنشستگی رسیده‌اند که به دلیل تاخیر در پرداخت حق بیمه کارفرمایان عملا از امکان استفاده از مزایای تامین اجتماعی و بازنشسته شدن محرومند.

بر این اساس لازم است مشاغل جایگزین برای کارگران فصلی و فراهم کردن امکان استفاده آنها از مزایای بیمه بیکاری و پوشش‌های تامین اجتماعی به منظور برخورداری از حداقل‌های معیشتی پیش‌بینی شود.

10 مورد از بزرگترین دستاوردهای ناسا که تاریخ‌ساز شده‌اند + تصاویر


nasa_header

10 مورد از بزرگترین دستاوردهای ناسا که تاریخ‌ساز شده‌اند + تصاویر

سازمان ملی هوانوردی و فضایی؛ ناسا ، سازمان ملی فضایی ایالات متحده است که در تاریخ 1 اکتبر 1958 (9 مهر 1337) به صورت رسمی فعالیت خود را آغاز کرد. این سازمان امروز 58 ساله شده است. به همین مناسبت، 10 مورد از بزرگترین دستاوردهای ناسا را که در عمر 58 ساله خود برای بشریت به‌دست آورد، ذکر می‌کنیم.

بزرگترین دستاوردهای ناسا

1- برنامه شاتل فضایی (Space Shuttle)

10 مورد از بزرگترین دستاوردهای ناسا که تاریخ‌ساز شده‌اند

در سال 1972 ، ناسا برنامه شاتل فضایی خود را آغاز کرد که تا سال 2011 نیز ادامه داشت. در این 30 سال فعالیت این برنامه، شاتل فضایی ناسا بالغ بر 300 فضانورد را به مدار نزدیک زمین فرستاده است.

2- آپولو 11 (Apolo 11)

10 مورد از بزرگترین دستاوردهای ناسا که تاریخ‌ساز شده‌اند

شاید روسیه اولین کشوری است که موفق به ارسال انسان بالاتر از خط کارمن (مرز بین جو زمین و بالاتر از آن) شده باشد، اما ناسا توانست در تاریخ 20 جولای 1969 (29 تیر 1348) اولین انسان را به ماه بفرستد. درواقع، ناسا در ماموریت آپولو 11 با ارسال اولین انسان به سیاره‌ای غیر از سیاره زمین، توانسته گوی رقابت را در این زمینه از رقیب روس خود برباید.

3- کاسینی (Cassini)

10 مورد از بزرگترین دستاوردهای ناسا که تاریخ‌ساز شده‌اند

ماموریت کاسینی که به طور مشترک توسط ناسا و سازمان فضایی اروپا در سال 1997 انجام شد، در سال 2017 به پایان خواهد رسید. این ماموریت فضایی، جهت مطالعه در خصوص سیاره زحل و یکی از قمرهای آن با نام تایتان برنامه‌ریزی شده است.

4- فضاپیمای جونو (Juno)

10 مورد از بزرگترین دستاوردهای ناسا که تاریخ‌ساز شده‌اند

همانطور که گفتیم، ماموریت کاسینی سفر به زحل و مطالعه درمورد آن بود. ماموریت جونو نیز ماموریت مشابهی است که سیاره بزرگ مشتری را هدف مطالعه قرار داده است. این فضاپیما در 4 جولای 2016 (14 تیر 95) در مدار قطبی سیاره مشتری مستقر شده است. ماموریت این کاوشگر، پرواز در نزدیکی سیاره و جمع‌آوری اطلاعات بیشتری از بزرگترین سیاره منظومه شمسی است.

5- فضاپیمای افق های نو (New Horizons)

10 مورد از بزرگترین دستاوردهای ناسا که تاریخ‌ساز شده‌اند

کاوشگر افق های نو یکی دیگر از بزرگترین دستاوردهای ناسا است. همانطور که می‌دانید، پلوتو بیشترین فاصله را از خورشید داشته و به دلیل عدم دسترسی، همیشه رازهای سر به مهری درون خود جای داده است. کاوشگر افق های نو حدود 9 سال است که به سمت پلوتو پرواز کرده و نهایتا در جولای 2015 توانست اطلاعات باارزشی از این سیاره کوتوله و قمرهای پنجگانه‌ی آن به زمین مخابره کند.

6- تلسکوپ فضایی هابل (Hubble)

10 مورد از بزرگترین دستاوردهای ناسا که تاریخ‌ساز شده‌اند

تلسکوپ فضایی هابل (پروژه‌ای مشترک بین ناسا، سازمان فضایی اروپا و انستیتوی تلسکوپ فضایی) یکی از بزرگترین هدیه‌های ناسا به علم ستاره‌شناسی است. این تلسکوپ با استقرار در مدار پایینی زمین، تاکنون تصاویر بی‌نظیری از ناشناخته‌های فضا برای ما ارسال کرده است. تصویری که در بالا مشاهده می‌کنید، توسط این تلسکوپ فضایی و به مناسبت 25 سالگی تولدش از خوشه ستاره‌ای Westerlund 2 گرفته شده است.

7- برنامه وویجر (Voyeger)

10 مورد از بزرگترین دستاوردهای ناسا که تاریخ‌ساز شده‌اند

ماموریت وویجر یکی از ماموریت‌های جاه‌طلبانه ناسا است که با ارسال دو کاوشگر فضایی به ورای منظومه شمسی، به انجام مطالعاتی درخصوص بشریت (با استفاده از صفحه طلایی که اطلاعاتی از تمدن زمینی در آن قرار دارد) و جمع‌آوری اطلاعات می‌پردازد. ناسا وویجر 1 را در سال 1977 و وویجر 2 را در سال 2012 به فضا فرستاد که اطلاعات رسیده از وویجر 1 نشان داد که این کاوشگر به خارج از منظومه شمسی رفته و درواقع به عنوان اولین وسیله ساخت بشر است که توانسته به فضای خارج از منظومه برسد.

8- ماموریت کپلر (Kepler)

10 مورد از بزرگترین دستاوردهای ناسا که تاریخ‌ساز شده‌اند

کپلر از مهمترین و بزرگترین دستاوردهای ناسا است. ماموریت کپلر شامل یک سفینه فضایی و یک تلسکوپ است که در مارس 2009 به فضا پرتاب شده و هدف آن کاوش آسمان و یافتن اگزوپلنت‌هایی (سیاراتی که در خارج از منظومه شمسی قرار دارند) است که امکان زندگی بر روی آنها وجود داشته باشد. این اگزوپلنت‌ها باید مانند زمین صخره‌ای باشند، هم‌اندازه زمین بوده و فاصله آنها تا خورشیدشان نیز مانند فاصله خورشید ما تا زمین باشد. در این صورت است که امکان وجود آب و سکونت بر روی آنها وجود خواهد داشت. تاکنون، این فضاپیما 4696 کاندیدای سکونت را مورد بررسی قرار داده که 2330 مورد از آن مورد تایید قرار گرفته‌اند تا مطالعات بیشتری بر روی آنها انجام پذیرد.

9- مریخ نورد (Mars rover)

10 مورد از بزرگترین دستاوردهای ناسا که تاریخ‌ساز شده‌اند

ناسا برای مشتری، زحل، عطارد و پلوتو کاوشگر فرستاده اما برای سیاره سرخ، مریخ نورد ارسال کرده است. با فرود موفقیت‌آمیز مریخ نورد کنجکاوی در سال 2012 بر روی سطح مریخ، این مریخ‌نورد به جمع مریخ‌نوردهای غیرفعال سژرنر (Sojourner) و روح (Spirit) و مریخ نورد فعال فرصت (Opportunity) که در سال 2004 با موفقیت به مریخ فرستاده شده بود، پیوسته است. با وجود این مریخ‌نوردها تاکنون اطلاعات زیادی از این سیاره به زمین مخابره شده است. این اطلاعات تا آن حد است که انسان را متقاعد کند که برنامه‌ای جهت سفر به مریخ داشته باشد.

10- ایستگاه بین المللی فضایی

10 مورد از بزرگترین دستاوردهای ناسا که تاریخ‌ساز شده‌اند

یکی دیگر از بزرگترین دستاوردهای ناسا ، ساخت ایستگاه بین المللی فضایی است. این پروژه، یکی دیگر از پروژه‌های مشترک بین 5 سازمان فضایی ناسا، سازمان فضایی روسیه، سازمان فضایی اروپا، سازمان فضایی ژاپن و سازمان فضایی کانادا است. این مرکز فضایی که از سال 2000 تاکنون در مدار نزدیک زمین مستقر شده، به ستاره‌شناسان امکان انجام آزمایشات فضایی را می‌دهد. این همکاری قابل توجه بین سازمان‌های جهانی، تاکنون پیشرفت‌های زیادی را درخصوص مطالعات فضایی به همراه داشته است.


تصویری شگفت انگیز از درختان سیاره مریخ !


mars-trees

تصویری شگفت انگیز از درختان سیاره مریخ !

مگر مریخ درخت دارد ؟ ای کاش می توانستیم پاسخی مثبت به این پرسش بدهیم اما باید گفت که خیر ، متاسفانه مریخ درخت ندارد اما تصویری که در این مطلب از مریخ مشاهده می کنید نمایی زیبا از رگه های قهوه‌ای روی سطح این سیاره را نشان می دهد که همچون درختانی سر به فلک کشیده نمایان شده اند.

این ها همچون درختانی بر روی بهرام (مریخ) به نظر می رسند ولی در حقیقت درخت نیستند؛ بلکه دسته هایی از رگه های قهوه‌ای تیره اند که از آب شدن یخِ تلماسه های صورتی رنگی که با شبنمِ رنگ روشن پوشیده شده اند پدید آمده اند.

mars-trees-1

این عکس در آوریل ۲۰۰۸ توسط مدارگرد شناسایی بهرام و از نقطه ای نزدیک به قطب شمال بهرام گرفته شده.(برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگ بر روی آن کلیک کنید.)

در آن هنگام، بهار در قطب شمال سیاره فرا رسیده بود و با آب شدن یخ های روشن ترِ دی اکسید کربن زیر نور خورشید، شن تیره ی درون تپه های شنی بهرام بیشتر و بیشتر نمایان می شد.

وقتی این اتفاق نزدیک بالای تپه ها روی می دهد، شن های تیره رنگ همچون آبشاری رو به پایین تپه سرازیر می شوند و رگه‌هایی تیره بر سطح آن به جا می گذارند. رگه هایی که در نگاه نخست شاید به درختانی که روی زمینه ی روشن ایستاده اند به نظر بیایند، ولی درختانی بدون سایه.
هر ۲۵ سانتی متر روی این عکس، در واقع “۱ کیلومتر” است. اگر تصویر را بزرگنمایی کنیم بخش هایی از آن را مواج و پَرمانند می بینیم که نشان می دهد شن ها در لحظه ی گرفتن عکس هم روان بوده اند.

منبع : NASA

از پروژه بزرگ ناسا در سال 2031 به منظور یافتن حیات در قمر اروپا چه می‌دانید؟


ماموریت قمر اروپا

از پروژه بزرگ ناسا در سال 2031 به منظور یافتن حیات در قمر اروپا چه می‌دانید؟

از اوایل سال 2016 میلادی، یک تیم تحقیقاتی متشکل از 21 محقق که همگی توسط ناسا استخدام شده‌اند، برنامه‌های خود به منظور ارسال یک کاوشگر رباتیک به قمر اروپا (Europa)، یک قمر یخی در اطراف سیاره مشتری را آغاز کردند. این قمر با کره زمین چیزی حدود 390 میلیون کیلومتر فاصله دارد. در هفتم فوریه (هجدهم بهمن ماه سال گذشته) این تیم نخستین گزارش خود را به ناسا ارائه کرد تا به این وسیله پیشنهادات خود به منظور اجرای موفقیت‌آمیز ماموریت قمر اروپا در آینده نه چندان دور این سازمان را با جزئیات دقیق اعلام کند.

هدف از ماموریت قمر اروپا جستجوی حیات در آن به وسیله حفر تونل در یک اقیانوس زیرزمینی است، محلی که دانشمندان شدیدا به وجود آن در زیر سطح این قمر اعتقاد دارند. گفتنی است این تیم امیدوار است تا فرا رسیدن سال 2031 میلادی کاوشگر خود را پرتاب کند. گفتنی است ماموریت قمر اروپا را نباید با ماموریت پرواز در ارتفاع کم ناسا بر فراز این قمر اشتباه گرفت، ماموریتی که از قرار معلوم در اوایل دهه 2020 اتفاق خواهد افتاد. ماموریت پرواز در ارتفاع پایین نقش بسیار مهمی را در ماموریت کاوشگر بعدی ایفا خواهد کرد، چرا که تصمیم دارد تا از دوربین‌‎های خود به منظور دیده‌بانی گازها یا ترک‌هایی که مواد اقیانوس زیرزمینی را به بیرون تراوش می‌کنند استفاده کند. فضاپیما در ادامه به این محل‌ها را برای برداشتن نمونه مراجعه خواهد کرد. فهم درست سطح و همچنین دنیای زیرسطح قمر اروپا به محققین کمک خواهد کرد تا برنامه دقیق‌تری را برای کاوشگر آتی و ماموریت در نظر گرفته شده برای آن پی‌ریزی کنند.

ماموریت قمر اروپانخستین شواهد قوی وجود یک اقیانوس زیرزمینی در قمر اروپا از ماموریت کاوشگر فضایی گالیله (Galileo) به دست آمد، ماموریتی که طی آن کاوشگر مورد نظر به اکتشاف در سیاره مشتری و قمرهای متعدد آن در اواخر دهه 1990 دست میزد. هرگز نمونه‌هایی از خود اقیانوس به دست نیامد، چرا که تصور بر این است که این اقیانوس در زیر 11 الی 15 مایل (19 تا 27 کیلومتر) یخ تدفین شده است. عمق اقیانوس مورد نظر، متشکل از آب مایع و مقداری نامشخص از نمک، 62 مایل (100 کیلومتر) تخمین زده شده است.

در گزارش جدید، تیم تحقیقاتی یاد شده در حال کار کردن با مهندسین ناسا هستند تا کاوشگری قادر به حفر چاله‌هایی حدود ده سانتی‌متر در سطح یخی قمر اروپا را طراحی کنند. در ادامه نمونه‌هایی به منظور آنالیز در سفینه فضایی جمع‌آوری خواهند شد تا بلکه نشانه‌ای از حیات در این قمر پیدا شود. اگر نخستین ماموریت قمر اروپا با موفقیت انجام شود، ماموریت آتی تیم تحقیقاتی به میزان بیشتری حفر در سطح قمر اروپا دست خواهد زد و بعید نیست تا این کار را تا رسیدن به سطح اقیانوس ادامه دهد. جاناتان لونین (Jonathan Lunine) به عنوان یک اخترشناس عضو تیم تحقیقاتی در این باره گفت:

من فکر می‌کنم این یک طراحی بسیار بزرگ باشد. در ابتدا من حتی باور کمی به توانایی پیرامون نحوه طراحی و ظرفیت کاوشگر با استفاده از تکنولوژی روز و البته سادگی نسبی داشتم. به لطف مهندسین ناسا، بالاخره یک راه حل بسیار کاربردی پیدا شد تا به این وسیله ظرفیت نهایی آن‌چنان زیاد نباشد. در نهایت باید ایمان خود را به این ماموریت اعلام کنم که دقیقا در مدت زمان مورد علاقه من، یعنی 20 سال آتی اتفاق خواهد افتاد.

دو ماموریت قمر اروپا مکمل یکدیگر خواهند بود


علاوه بر یک حفر‌کننده یا برنده به منظور استخراج نمونه، تیم تحقیقاتی پیشنهاد مجهز کردن کاوشگر به یک سیستم دوربین برای مشاهده اتفاقات در بخش بیرونی، تجهیزاتی به منظور آنالیز مواد شیمیایی موجود در پوسته یخی قمر اروپا و وسیله‌ای به منظور نظارت بر فعالیت‌های زمین شناسی را ارائه کرده است. جاناتان لونین همچنین افزود:

نکته مهم اینجاست که کاوشگر در ماموریت قمر اروپا در سال 2031 تصمیم دارد تا بر روی مناطقی که بر اساس پروژه ابتدایی پرواز در ارتفاع کم به دست می‌آیند فرو بیاید تا مواد آلی و امثال آن را در اقیانوس زیرزمینی کشف کند. پس تصمیم بر این است تا از تجهیزاتی استفاده کنیم که قادرند تا نشانه‌های حیات را بر روی آن دسته از نمونه‌ها تشخیص بدهند. تیم تحقیقاتی مخصوصا به یافتن نشانه‌های حیات همچون ایزوتوپ‌ها و ملکول‌هایی که حیات کنونی و حتی گذشته را در قمر اروپا نشان می‌دهند علاقه‌مند هستند.

دلایلی برای علاقه طولانی مدت دانشمندان به جستجو برای حیات در قمر اروپا وجود دارند. برای انجام تحقیقات پیرامون جستجوی حیات، قمر اروپا در حال حاضر یکی از بهترین مکان‌ها به شمار می‌رود. تخته سنگ‌های زیادی در آن یافت شده و گرمای زیادی در هسته آن نهفته است، پس در کف اقیانوس مورد نظر بدون شک سیستم‌های هیدروترمال وجود دارند. تمامی اطلاعاتی که در حال حاضر از این قمر می‌دانیم، آن را به یک مکان ایده‌آل برای جستجوی حیات تبدیل می‌کنند.

ماموریت قمر اروپاداگ وکوچ (Doug Vakoch)، مسئول سازمان بین‌المللی METI که به جستجوی امواج رادیویی از زندگی‌های پیشرفته فرازمینی می‌پردازد، با مناسب‌بودن قمر اروپا به منظور انجام اکتشافات تحقیقاتی موافق بوده و به دستاوردهای ماموریت قمر اروپا امیدوار است، اما معتقد است محققین تا زمان برداشت نمونه به طور مستقیم از خود اقیانوس به جواب‌های زیادی نخواهد رسید. وی معتقد است برای داشتن بهترین شانس یافتن حیات در ماموریت قمر اروپا ، بهتر است تا ما قادر به حفر تونل به زیر پوسته یخی باشیم. از نظر وی این خواسته مطمئنا با نخستین کاوشگر فضایی ناسا، که اکنون مشغول فعالیت بر روی آن است، محقق نخواهد شد، چرا که تنها قادر است تا حدود 10 سانتی‌متر به حفر در پوسته بپردازد.

با توجه به این صحبت‌ها مشخص می‌شود داگ وکوچ حامی سرسخت ماموریت قمر اروپا در سال 2031 است. از نظر وی نخستین اولویت این ماموریت جستجو برای نشانه‌های حیات خواهد بود، اما حتی اگر نتایج مورد نظر نیز به دست نیایند، ما درس‌های زیادی درباره پتانسیل‌های قمر اروپا به منظور مسکن‌گزیدن انسان‌ها در آینده فرا خواهیم گرفت.

ماموریت قمر اروپاداگ وکوچ و جاناتان لونین همچنین به وجود شباهت‌هایی میان قمر اروپای سیاره مشتری و قمر یخی انسلادوس (Enceladus) سیاره زحل اشاره کردند. قمر انسلادوس نیز یک اقیانوس زیرزمینی در زیر پوسته خود دارد، اما برخلاف قمر اروپا، در قطب جنوب آن چشمه‌های جوشان آب گرم مشاهده می‌شوند که به طور مداوم آب اقیانوس را به فضا پرتاب می‌کنند تا به این وسیله دانشمندان در صورت سفر به آن، به راحتی نمونه‌های رایگان دریافت کنند! در ماموریت کسینی (Cassini) به سیاره زحل در سال 2005 این چشمه‌ها یافت شدند و تاکنون نیز چندین پرواز ارتفاع پایین بر فراز قطب جنوب آن انجام شده است.

همچنین شایعاتی مبنی بر انجام یک ماموریت جداگانه توسط ناسا بر فراز قمر انسلادوس وجود دارند تا بلکه جستجو برای حیات در حوالی سال 2025 بر روی این قمر نیز آغاز شود. از آنجایی که تمامی این ماموریت‌ها طی دهه‌های آتی اتفاق خواهند افتاد، شانس یافتن حیات خارج از کره زمین مطمئنا در آینده بیشتر خواهد شد. از نظر داگ وکوچ شانس پیدا کردن حیات در این دو قمر همچون بازی شیر یا خط است و هر دو استعداد بالایی برای انجام اکتشافات حرفه‌ای دارند. در انتها باید به این نکته مهم اشاره کنیم که همواره تلاش برای یافتن حیات، به منظور یافتن موجودات هوشمند همچون انسان‌ها صورت نمی‌گیرد و مقصود اصلی پیدا کردن نشانه‌هایی است که در ابتدا بر روی زمین وجود داشته و با گذشته میلیون‌ها و حتی میلیاردها سال با تکامل به وضعیت کنونی رسیده‌اند.

ناسا سه محل بالقوه برای نمونه برداری توسط مریخ نورد مارس 2020 را انتخاب کرد

مارس 2020


ناسا سه محل بالقوه برای نمونه برداری توسط مریخ نورد مارس 2020 را انتخاب کرد

بشر مدت‌هاست که به دنبال حیات در خارج از سیاره آبی می‌گردد و این کار را با دست زدن به اکتشاف در سیاره‌های مجاور خود در منظومه شمسی و همچنین قمرهای آن‌ها آغاز کرده است. البته سازمان فضایی ناسا (NASA) همیشه به دنبال حیات کنونی و حیات پتانسیل محلی برای داشتن حیات در آینده دور یا نزدیک نیست و در برخی از ماموریت‌های خود در سیاره‌ای مثل مریخ، به دنبال آثار حیات در گذشته می‌گردد. در ماموریت مریخ نورد مارس 2020 (Mars 2020) نیز هدف اصلی همین موضوع است.

وقتی مریخ نورد مارس 2020 به سیاره سرخ برسد، سریعا ماموریت خود برای حفر سطح مریخ و جمع‌آوری نمونه را آغاز خواهد کرد. گفتنی است ناسا هنوز محل‌ مورد نظر خود به منظور حفاری را به طور نهایی انتخاب نکرده است، اما در جریان یک کارگاه تخصصی با حضور دانشمندان در شهر مونروویا ایالت کالیفرنیا، سه محل به منظور انجام این کار پیشنهاد شدند و می‌توان گفت سازمان فضایی ناسا به انتخاب نهایی نزدیک شده است.

مارس 2020

این گروه از دانشمندان تصاویر ارسال شده از سوی مدارگرد شناسایی مریخ را پیش از نظر دادن مورد تجریه و تحلیل قرار دادند تا به این وسیله راحت‌ترین مکان‌ها از نظر دسترسی که تصور می‌شود نشانه‌هایی از حیات در آن‌ها وجود دارند را برای انجام ماموریت مریخ نورد مارس 2020 شناسایی کنند.

مریخ نورد مارس 2020 در کجا دست به اکتشافات خود خواهد زد؟

گودال جزرو (Jezero) که قطر دهانه آن به 49 کیلومتر می‌رسد، بیشترین رای را تاکنون به خود اختصاص داده است. به عقیده برخی، این مکان در زمانی دور مملو از آب بوده است و بسیاری از افراد آن را با دریاچه تاهو در نوادا آمریکا مقایسه می‌کنند. گودال جزرو به یک رودخانه بسیار بزرگ متصل بوده که منبع اصلی آب آن تلقی شده و رسوبات زیادی را به این گودال می‌‌آورده است. با توجه به تاریخچه این منطقه، حقیقتا می‌توان آن را مکانی ایده‌آل‌ برای مریخ نورد مارس 2020 دانست تا در آن به دنبال نشانه‌های حیات در گذشته بگردد.

مارس 2020سیرتیس (Syrtis) شمال شرقی که در میان گزینه‌های پیش رو، بعد از گودال جزرو بیشتری رای را به دست آورده، مدت‌ها قبل یک سیستم آب گرم در گردش را زیر پوسته خود داشته است.

مارس 2020در نهایت باید به تپه‌های کلمبیا اشاره کرد، محلی که بحث و جدل زیادی بر سر آن بوده و احتمالا سومین گزینه‌ای است که مریخ نورد مارس 2020 احتمالا به اکتشاف در آنجا دست خواهد زد. مریخ نورد اسپیریت (Spirit) که بین سال‌های 2004 تا 2010 به انجام ماموریت در سیاره سرخ می‌پرداخت، سنگ‌های سیلیکا را در این مکان پیدا کرد که با ذخایر معدنی هیدروترمال موجود بر روی کره زمین تشابه دارند. بحث بر سر این مکان از آنجایی شکل گرفت که برخی از افراد حاضر در کارگاه معتقد بودند این ربات قادر نخواهد بود تا به ارتباط صریح میان حیات و سنگ‌های سیلیکا موجود در این منطقه پی ببرد.

مارس 2020این مریخ نورد دو سال کامل را به حفاری به منظور برداشتن نمونه در آخرین مکانی که ناسا تعیین کند خواهد پرداخت. اینکه نمونه‌های برداشته شده راه خود به زمین را پیدا خواهند کرد یا خیر به ادامه ماموریت و میزان موفقیت‌آمیز بودن آن بستگی دارد.

نکته اصل اینجاست که مریخ نورد مارس 2020 قرار نیست تا به خانه بازگرد، به همین دلیل ناسا مجبور است تا روش دیگری را به منظور به دست آوردن نمونه‌ها پیدا کند. اگر ناسا موفق به انجام این کار شود، نمونه‌های به دست آمده تبدیل به نخستین سنگ‌های مریخی خواهند شد که بشر تاکنون بر روی آن‌ها آزمایش انجام داده است، سنگ‌هایی که متعلق به شهاب‌سنگ‌ها نبوده و هیچ نمونه‌ای برای آن‌ها بر روی کره زمین پیدا نمی‌شود.

عجایب هفتگانه طبیعی دنیا ؛ هنرنمایی خالق بی‌همتا بر پیکره‌ی زمین


عجایب هفتگانه طبیعی

عجایب هفتگانه طبیعی دنیا ؛ هنرنمایی خالق بی‌همتا بر پیکره‌ی زمین

بنیاد عجایب هفتگانه لیستی جدیدی از عجایب هفتگانه طبیعی در جهان را منتشر کرده است. این عجایب هفتگانه طبیعی برحسب رای ۵۰۰ میلیون بازدیدکننده و مردمان همین کره‌ی خاکی انتخاب شده‌اند و قطعا نظر این همه شخص نمی‌تواند اشتباه و یا دور از باور باشد. با گجت نیوز همراه شوید.

عجایب هفتگانه طبیعی دنیا

گرند کنیون (The Grand Canyon)

عجایب هفتگانه طبیعی

گرند کنیون دره‌ای است که میان آن رود کلرادو قرار دارد و در ایالت آریزونای آمریکا واقع شده است. بخش بزرگی از گرند کنیون در پارک ملی گرند کنیون قرار دارد که یکی از اولین پارک‌های ملی در آمریکا است. طول گرند کنیون ۲۷۷ مایل (حدود۴۴۶ کیلومتر) و پهنای آن تا ۱۸ مایل (حدود ۲۹ کیلومتر) است و عمق آن ۱ مایل (۱٫۸ کیلومتر) است. این دره احتمالا  ۲ میلیارد سال پیش و با فرسایش سنگ‌ها توسط رود کلرادو به وجود آمده است. پیش از مهاجرت اروپاییان، این دره محل زندگی بومیان آمریکایی بوده است. نخستین اروپایی که به دره گرند کنیون رسید، فردی اسپانیایی به نام گارسیا لوپز دکاردناس است که در سال ۱۵۴۰ میلادی به این دره رسید. جالب است بدانید که هنوز هم در حدود ۵۰۰ سرخ‌پوست در گرند کنیون زندگی می‌کنند. گرند کنیون از جاذبه‌های بزرگ گردشگری در آمریکا است به ویژه چشم‌اندازهای کناره جنوبی آن‌ که بسیاری از گردشگرها و طبیعت‌گردها را می‌توان در آنجا پیدا کرد. اما این شاهکار طبیعت مکان‌های بسیار آرامی نیز در دل خود جای داده است که کمتر کسی به سراغ آن می‌رود.

شفق قطبی (Aurora)

Aurora

این پدیده‌ی طبیعی را ما امروزه شفق قطبی (Aurora) یا نور قطب شمال می‌نامیم. این نورهای رنگین، بیشتر در آسمان عرض‌های جغرافیایی شمالی و حتی در شرایط نه چندان مساعد جوی نیز از حوالی مکزیک و فلوریدا قابل رویت هستند. جوامع گوناگون این پدیده را به شکل‌های مختلف توضیح داده‌اند. بومیان آلاسکا تصور می‌کردند این نورهای رنگی، روح گوزن‌ها، ماهی‌ها، نهنگ‌ها و سایر حیواناتی هستند که شکار کرده‌اند. بومیان آمریکای شمالی می‌پنداشتند این درخشش، ناشی از نور مشعل غول‌هایی است که در شمال زندگی می‌کنند. در قرون وسطی، اروپاییان گمان می‌کردند این نورهای سوسوزننده، پیامی از جانب خدا هستند. بسیاری از افراد تصور می‌کردند این نورها نتیجه‌ی نبرد ارتش‌ها در بهشت هستند و از یک فاجعه‌ی قریب‌الوقوع خبر می‌دهند. عجایب هفتگانه طبیعی

اما گذشته از همه این افسانه‌ها، تحقیقات علمی در مورد سپیده قطبی از قرن 18 میلادی آغاز شد و در طول این سال‌ها نظریه‌ها در مورد این پدیده طبیعی به تدریج کامل شد. نظریه‌هایی که از انتشار تعداد رصد‌های شفق قطبی، تهیه نقشه فراوانی شفق در مناطق مختلف کره زمین، ثبت زمان وقوع این پدیده، اندازه‌گیری فاصله وقوع شفق از سطح زمین و … آغاز شد و به بیان تئوری‌هایی در مورد چرایی این پدیده انجامید. کریستین بیرکلند نروژی از نخستین افرادی بود که با یک آزمایش علمی پدیده شفق قطبی را شبیه‌سازی کرد. بیرکلند یک توپ مغناطیسی را که نماد زمین است در یک جعبه شیشه‌ای خلا آویزان کرد و پرتوهای الکترونی را به آن تاباند. او از این آزمایش نتیجه گرفت که یک دسته پرتو الکترونی که در مسیر راست به طرف زمین می‌آیند به دو قطب مغناطیسی آن متمایل می‌شوند و دو حلقه نورانی در قطب‌ها به وجود می‌آورند.

آزمایش بیرکلند این تئوری را پدید آورد که شفق قطبی هم می‌تواند از راهی مشابه این به وجود آید؛ الکترون‌ها از لکه‌های خورشیدی سطح خورشید خارج می‌شوند و به سمت زمین می‌آیند و توسط میدان مغناطیسی زمین به طرف نواحی قطبی هدایت می‌شوند و شفق مرئی را ایجاد می‌کنند. این تئوری به مرور توسط محققان دیگر تکمیل شد.عجایب هفتگانه طبیعی

پاریکوتین (Parícutin)

Parícutin

آتشفشان پاریکوتین، آتشفشانی از نوع مخروط خاکستر به ارتفاع ۴۲۴ متر است که در مکزیک در آمریکای شمالی قرار دارد. این آتشفشان در سال ۱۹۴۳ در دهکده‌ای به نام پاریکوتین شروع به فوران کرد و فوران آن تا سال ۱۹۵۲ ادامه یافت. در نتیجه‌ی این رویداد، دانشمندان توانستند برای نخستین بار چرخه‌ی کامل زندگی یک آتشفشان را از تولد تا مرگ از نزدیک مطالعه کنند. همین موضوع سبب شد تا نام پاریکوتین در زمان فعالیتش در فهرست عجایب هفتگانه‌ی طبیعی نیز ثبت شود. عجایب هفتگانه طبیعی

باگذشت یک سال ارتفاع مخروط آتشفشان به ۳۳۴ متر رسیده بود و تا اوت ۱۹۴۴، بیشتر قسمت‌های دو دهکده پاریکوتین و سان‌خوان در زیر خاکستر و گدازه مدفون شده بود و تنها دو برج بلند کلیسا در سان‌خوان از زیر گدازه‌ها بیرون مانده بود. فوران‌های آن باعث وقوع رعد و برق و کشته‌شدن سه نفر بر اثر برخورد صاعقه به آنان شد. فوران‌های پاریکوتین تقریبا ۹ سال به درازا انجامید و در این مدت جریان‌های گدازه به حجم ۱.۴ کیلومتر مکعب منطقه‌ای به وسعت ۱۰ مایل مربع را پوشاند. ۶ ماه پس از پیدایش آتشفشان از میزان فوران‌ها به نحو چشمگیری کاسته شده و انفجارهایی شدید جایگزین آن شد. آخرین فوران پاریکوتین در سال ۱۹۵۲ روی داد و پس از آن این آتشفشان به یک آتشفشان مرده تبدیل شد.

آبشار ویکتوریا (Victoria Falls)

عجایب هفتگانه طبیعی

در سال ۱۸۵۵، دیوید لیوینگ‌استون، پزشک بریتانیایی، این آبشار را کشف کرد و به افتخار ملکه ویکتوریا نام آن را ویکتوریا نهاد. محلی‌ها به این پدیده‌ی خلقت «Mosi-oa-Tunya» (مه‌ای که می‌غرد) می‌گفتند و از نزدیک شدن به آن وحشت داشتند. لیوینگ‌استون اولین اروپایی بود که موفق به عبور از جنوب تا شمال قاره‌ی سیاه (قاره‌ی آفریقا) شده است. او و گروهش که راهی این سفر شده بودند، ۳۰۰ نفر از جنگجویان یکی از قبایل آفریقایی همراهی می‌کردند، اما از میان آن‌ها، تنها دو نفر شهامت نزدیک شدن به ویکتوریا را داشتند. یکی از سرگرمی‌های جالب در آبشار ویکتوریا که بسیاری از گردشگران از آن بی‌اطلاع‌اند، استخری طبیعی به عرض ۱۰۰ متر است که درست در کنار یک صخره و  در نزدیکی جزیره‌ی لیوینگ‌استون قرار دارد و راه باریکه‌ای آن را از پرتگاه عمیقی جدا می‌سازد. تعجبی ندارد که این مکان را استخر شیطان می‌نامند. گردشگرانی که فرصت شنا کردن در این استخر را پیدا می‌کنند، شدت فشار آبی را که از ارتفاع ۱۰۰ متری به پایین می‌آید در همان نزدیکی احساس می‌کنند.عجایب هفتگانه طبیعی

این استخر در فصل‌های پر آب بسته است، چون ممکن است گردشگران در اثر فشار آب به درون پرتگاه کشیده شوند. ویکتوریا بلندترین آبشار جهان نیست و نمی‌توان ارتفاع ۱۰۰ متری آن را با آبشار بلند انجل (tall Angel) ونزوئلا که ۹۷۹ متر ارتفاع دارد مقایسه کرد. کسانی که تمایل به پرش دارند، طنابی ارتجاعی به خود می‌بندند تا با پریدن به سمت پایین لذت یک سقوط آزاد استثنایی را تجربه کنند. طناب تا نزدیکی آب کش می‌آید و پس از اینکه ده‌ها بار عقب و جلو رفت، در نهایت، فرد را به سمت بالا می‌کشند. عجایب هفتگانه طبیعی

خلیج گوانابارا (Guanabara Bay)

خلیج گوانابارا

این خلیج زیبا در جنوب غربی برزیل واقع شده است و توسط جنگل‌های گرمسیری، سواحل ماسه‌ای، صخره‌هایی با اشکال عجیب و بلندی‌های کوهستان «سرا دو مارل» (Serra Do Marl) احاطه گردیده است. شهر ریودوژانیرو در همسایگی این خلیج قرار گرفته است. این مکان در اول ژانویه 1502 توسط یک کاوش‌گر پرتغالی به نام گاسپار دلموس کشف شد که نام ریو دو ژانیرو (رودخانه ژانویه) را به آن داد چرا که تصور می‌کرد این یک رود بزرگ است. نام گوانابارا از زبان توپی- گوارانی «Tupi-Guarani» گرفته شده است.خلیج گوانابارا زمانی زیست‌ بومی بسیار غنی و گوناگون داشت اما طی چند دهه‌ی گذشته، فرآیند شهرنشینی موجب تخریب محیط زیست این خلیج زیبا شده است. خوشبختانه به‌دلیل برگزاری مسابقات المپیک در ریو، دولت برای احیای این ناحیه نیز تلاش‌های بسیاری انجام داد. اگرچه هنوز هم تردیدهایی مبنی بر موفقیت‌آمیز بودن برنامه پاکسازی این منطقه وجود دارد، اما مردم اینجا و زیست‌شناسان، امید بسیاری به احیای خلیج گوانابارا دارند. عجایب هفتگانه طبیعی

دیواره بزرگ مرجانی (Great Barrier Reef)

Great Barrier Reef

دیواره بزرگ مرجانی استرالیا مجموعه عظیمی از صخره‌های مرجانی است که در شرق کشور استرالیا و در اقیانوس آرام قرار گرفته‌اند که این دیواره بزرگ مرجانی بزرگ‌ترین مجموعه صخره‌های مرجانی در دنیا به شمار می‌آید. این مجموعه بزرگ، شامل بیش از سه هزار صخره و 900 جزیره مختلف است که به صورت نواری در در دریای کورال در شرق ایالت کوئینزلند کشیده شده‌اند و در مجموع بیش از سیصد هزار کیلومتر گستردگی و ۲۶۰۰ کیلومتر طول دارند. بیشتر مساحت این مجموعه در قالب یکپارک ملی دریایی از سوی دولت استرالیا حفاظت شده‌است. دیواره بزرگ مرجانی از جاذبه‌های  گردشگری استرالیاست و یکی از نمادهای کوئینزلند به شمار می‌آید. شهرهای تانزویل، کنز و مکای از شهرهایی هستتند که برای دیدن صخره‌های مرجانی مورد استفاده گردشگران قرار می‌گیرند. این مجموعه در سال ۱۹۸۱ در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده‌است.

قله اورست (Mount Everest)

Mount Everest

کوه اورست بخشی از رشته‌کوه هیمالیا در بخش‌های مرکزی آسیا و شمال شبه‌قاره‌ی هند است. ۳۲۵ میلیون سال پیش، این منطقه در عمق یک دریای قدیمی قرار داشته است. سپس ۶۰ میلیون سال پیش، صفحه‌ی تکتونیکی (Tectonic Plate) هند شروع به حرکت به سوی شمال کرد و به سوی صفحه‌ی اوراسیا رفت. همین موجب شد که در محل برخورد دو صفحه، زمین شکسته شود و رو به بالا حرکت کند. ۲۵ میلیون سال پیش این بالارفتگی زمین در نهایت رشته‌کوه هیمالیا را تشکیل داد. بالا رفتن و افزایش ارتفاع این رشته‌کوه هنوز هم ادامه دارد. اورست، در نیم میلیون سال گذشته، بلندترین قله‌ی هیمالیا بوده است. اولین تلاش‌ها برای صعود به این قله، توسط کوهنوردان بریتانیایی در دهه ۱۹۲۰ انجام شد.

اما اولین صعود موفقیت‌آمیز به قله اورست را ادموند هیلاری اهل نیوزلند و تنزینگ نورگای اهل شرپا (بومی کوهپایه‌هاى جنوبى‌ هیمالیا) در سال ۱۹۵۳ رقم زدند.امروزه، فتح قله‌ی اورست غیرممکن نیست اما برای دستیابی به این هدف، بایستی دارای فیزیک بدنی کاملا آماده بوده و خطرات بالای صعود را نیز به جان خرید. با این حال فتح قله اورست، هنوز هم کار بسیار بزرگی محسوب می‌شود. عجای