علی بنیهاشمی:
خشونت محصول مناسبات طبقاتی نابرابر است
محل قتل ستایش قریشی، خیرآباد ورامین است. خیرآباد به گفته عضو شورای اسلامی شهر ورامین، یکی از «مناطق کمتربرخوردار» ورامین است. «جعفر اردستانی» در اولین جلسه رسمی شورای شهر ورامین پس از قتل ستایش، گفته بود: «این اتفاق ریشههای فرهنگی و اجتماعی دارد و شورا با برنامهریزی و اختصاص بودجه مناسب برای تقویت فضاهای فرهنگی و تفریحات سالم در مناطق کمبرخوردار، میتواند در کاهش اثرات بزهکاریها نقشآفرینی کند». او همچنین خواستار صرف هزینه بیشتر توسط شهرداری برای توسعه مراکز فرهنگی و تفریحی در خیرآباد و مناطق کمتربرخوردار شهر ورامین شده بود. این «برخورداری کم» محور تحلیلهای بنیهاشمی هم بود. او معتقد بود برای فهم عواملی که قتل ستایش را رقم زدهاند، باید سراغ مناسبات طبقاتی نابرابری برویم که در این مناطق کمتربرخوردار نه یک امیر، بلکه هزاران امیر تولید کرده است. بنیهاشمی مدیر داخلی جمعیت دفاع از حقوق کودکان کار و خیابان و محل کارش پاسگاه نعمتآباد است. بههمیندلیل سعی میکرد تحلیلهای اقتصادیاش بیش از هر چیز با نمونههای عینی از آنچه هر روزه از کودکان کار و خیابان در محلههای محروم میبیند، همراه باشد. یکی از این خاطرات، قصه موشهای جمعیت بود: «ساختمان جمعیت موش داشت. به کمک چسبموش توانستیم ٣٠ موش را گیر بیندازیم. از بچههای جمعیت پرسیدم: با موشهایی که به دام افتادهاند، چهکار کنیم؟ پاسخها بینظیر بود؛ بچهای هشتساله میگفت: سنگسارشان کنیم! یک کودک دیگر میگفت: آتششان بزنیم! فکر میکنید این خشونت از کجا میآید؟ من معتقدم خشونت پدیدهای ساختاری، تاریخی و طبقاتی است». او ادامه داد: «یک اصل ساده اقتصادی میگوید: انسانها اسیر دستمزد و کالاها اسیر قیمت هستند. اکنون فرض کنید شما به داخل یک فروشگاه بروید و کالایی را بخواهید. فرض کنید قیمت کالا ١٠ تومان و دستمزد شما هم ١٠ تومان است. ١٠ تومان را میدهید و کالا را دریافت میکنید. نتیجه این معادله صفر میشود. اما اگر قیمت کالا ١٠ تومان و دستمزد شما پنج تومان باشد، چه میشود. نتیجه معادله منفی میشود. کودکی که پولش پنج تومان و کالای موردنیازش ١٠ تومان است، اولین خشونت را تجربه میکند. بهاینترتیب سادهترین نیازهایش با این مناسبات پولی سرکوب میشود. این کودک تا نوجوانی بارهاوبارها به این شکل سرکوب میشود و وقتی به نوجوانی و جوانی رسید، تبدیل به شبکه پیچیدهای از عقدهها شده که با کوچکترین تلنگری دست به خشونت میزند». این فعال حقوق کودک که صحبتهایش را با این جمله که «فکر کنم جوش آوردم، کمی آب بخورم»، قطع میکرد و پس از نوشیدن جرعهای آب، دوباره با حرارت قبلی حرفهایش ادامه میداد، تأکید کرد: «وقتی دستمزد و قیمتها با هم برابر نباشد، پایهایترین نیازها هم از سبد خانواده بیرون میافتد؛ نیازهایی مثل آموزش و بهداشت». با وجود این، راهحل جلوگیری از خشونتهایی مشابه خشونت علیه ستایش، از نظر بنیهاشی فقط آموزش و فرهنگسازی نیست، بلکه راهحل نیز به همان میزان دلایل، اقتصادی است.
البته بنیهاشمی، هم از انتقاد در امان نماند. منتقدان او معتقد بودند او عامل اقتصادی را بیش از اندازه در خشونتی که علیه ستایش صورت گرفته است، دخیل میداند. در برابر این منتقدان، برخی نیز با او همصدا شده بودند که او دست روی نقطه درستی گذاشته است. محرومیت و حاشیهنشینی در داستان قتل ستایش بسیار اثرگذار است و تحلیلهای طبقاتی در هر نوع چارهجویی برای جلوگیری از اتفاقات مشابه، باید مدنظر قرار گیرند.
http://www.sharghdaily.ir/News/92679/