"روز زن" حلقهای از زنجیر طولانی و محکم جنبش پرولتری زنان
الکساندرا کولونتای:
زمانی بود که مردان کارگر فکر میکردند که باید به تنهایی بار مبارزه علیه سرمایه را بر دوش خود بگیرند، اینکه آنها باید به تنهایی بدون کمک همتایان زن خود با «نظام کهن» برخورد نمایند. اما، با ورود زنان طبقه کارگر به صفوف کسانی که کار خود را میفروشند، با اجبار به ورود بازار کار به خاطر احتیاج، با این واقعیت که شوهر یا پدر بیکار است، مردان کارگر پی بردند که پشت سر رها کردن زنان در صفوف «آگاهی غیرطبقاتی» به آرمان آنها لطمه زده و آن را عقب نگه میدارد. هر چه شمار مبارزان آگاه بیشتر باشد، شانس پیروزی بیشتر است. زنی که در کنار اجاق مینشیند، هیچ حقی در جامعه، حکومت یا خانواده ندارد. وی از چه سطحی از آگاهی برخودار است؟ او از خود هیچ "ایدهای" ندارد! همه چیز طبق دستور پدر یا شوهر انجام میشود...
عقبماندگی و بیحقوقی که زنان از آن رنج میبرند، انقیاد و بیتفاوتی آنها، هیچ سودی برای طبقه کارگر ندارد، و در واقع مستقیماً به زیان آن است.
طبقه کارگر در ابتدا پی نبرد که کارگر زن از نظر قضایی و اجتماعی محرومترین عضو آن طبقه است، که کارگر زن طی قرنها تشر خورده، مرعوب شده، تحت پیگرد قرار گرفته است، و اینکه برای انگیزش ذهن و قلب او یک رویکرد ویژه لازم است، کلماتی که برای او به عنوان یک زن قابل درک باشند. کارگران بلافاصله این را درک نکردند که در این جهانِ استثمار و فاقد حقوق، زن نه تنها به عنوان فروشنده کار خود، بلکه همچنین به عنوان یک مادر، به عنوان یک زن... استثمار میشود.
برای زن کارگر فرقی نمیکند که چه کسی، مرد یا زن "ارباب" است. او همراه با کل طبقه میتواند وضعیت خود را به عنوان یک کارگر بهتر کند.
ما نه تنها کارگر و شهروند، بلکه همچنین مادر هستیم! و به عنوان مادر، به عنوانی زنی که به آینده حیات میدهد، ما خواستار توجه ویژه به خود و فرزندامان، و حمایت ویژه از سوی دولت و جامعه هستیم.
منبع: الکساندرا کولونتای؛ منتخب مقالات و سخنرانیها، انتشارات پروگرس، ۱۹۸۴