در شمال بهجای درخت ویلا سبز میشود!
«فروش زمینهایی با متراژ 250 به بالا. 20میلیون نقد مابقی قسطی در بهترین جای کلاردشت. بازدید همه روزه»، «فروش باغ و ویلا با بهترین چشم انداز. قیمت از 80 میلیون. سرویس رفت و آمد رایگان همراه با ناهار.»، «پیشنهاد از ما انتخاب از شما، با بهترین ویلاهای ساحلی در شمال کشور در خدمت تان هستیم.» دیگر نه میکارند نه ثمرهای هست که برداشت کنند، حوصله کار هم ندارند. به فکرند تا هر چه زودتر پولی به دست بیاورند و به قول خودشان سر و سامانی به زندگیشان بدهند. زمین و باغشان را برای فروش گذاشتهاند، کاری هم با دلال ندارند. میخواهند بیواسطه بفروشند.
اینجا روستاست با طبیعتی بکر و ستودنی ولی حیف که تا چند وقت دیگر غریبهها هجوم خواهند آورد، آنهایی که قدر زمین و طبیعت را نمیدانند هر روز ویلایی در دل درخت و چمن سبز میشود و قاب قدیمی روستا را تنگ تر می کند.
حالا دیگر بعضی از کشاورزان و باغداران هم به فکر افتادهاند تا ملکهایی را که میراث اجدادیشان است بفروشند. عدهای در سر سودای شهرنشینی دارند و عدهای به فکر خانهنشینی!
چند سالی است تب و تاب خرید زمین و باغ و ویلا در کشور بویژه استانهای شمالی که اقلیم متفاوتتری نسبت به سایر مناطق دارند داغتر از پیش شده تا جایی که برای برخیها خریدن حتی یک قطعه زمین 200متری در گیلان و مازندران از نان شب هم واجبتر شده است. دو استانی که به مناطق روستاییاش مینازد و اینکه در دل جنگلهای شمال هنوز چراغ روستا روشن است.
دلالان زمین یا به قول خودشان بنگاهها و آژانسهای خرید و فروش باغ ـ ویلا با ارسال پیامکهای انبوه به دنبال جذب مشتری هستند و امتیازات عجیب و غریبی هم به بازدیدکنندگان میدهند، آنها را برای بازدید به مناطق میبرند، ناهار و عصرانه میدهند، تخفیف و قرعهکشی خودرو و... . هزار نقشه میریزند تا پول دربیاروند ولی به چه قیمتی!
در این مسابقه خرید و فروش برخی از روستاییان عقب نماندهاند. حالا این موج به آنها هم رسیده و خودشان دست به کار شدهاند، آگهی چاپ میکنند و به در و دیوار میچسبانند، پارچه نوشته بزرگ را سر در ورودی روستا یا باغ شان میزنند با یک شماره رند اعتباری تا بیواسطه زمین و باغشان را بفروشند.
باغدار دیگر نهالی نمیکارد و به امید میوه دادن نمینشیند، کشاورز بذری نمیپاشد تا محصولی درو کند و دامدار بز و گوسفندی برای چرا نمیبرد تا گوشت و شیر و محصولاتی روانه بازار کند، این یعنی روستایی هم باید به سوپر مارکت برود و از نانوایی نان بخرد اما چه کسی برای انباشتن سوپرمارکتها و داغ شدن تنور نانواییها تولید خواهد کرد؟
یکی از روستاییان محمود آباد مازندران که سن و سال زیادی ندارد میخواهد زمینهای کشاورزیاش را در کمترین زمان بفروشد، زمین را به 5قطعه هزار متری تقسیم کرده و قیمت را 30میلیون گذاشته و امیدوار است با فروش آنها به شهر برود و برای خودش کار و کاسبی راه بیندازد.
هماکنون از هر 9 نفر در دنیا یک نفر چیزی برای خوردن ندارد و یک میلیارد نفر در دنیا درآمد روزانه کمتر از یک دلار و 25 سنت دارند و این شرایط کم و بیش در کشور ما هم هست و در روستاهای 22 استان از 31 استان کشور، هزینههای خانوارهای روستایی بر درآمد آنها غلبه دارد.»
منبع: http://www.tabnak.ir/fa/news/476581