خبرها

سیب و سرطان ؛ چه باید کرد؟

 

"سیب را با پوست نخورید" ؛ این مهم ترین توصیه وزیر بهداشت به مردم است که عجالتاً حواس شان بیشتر به سرطان معده باشد که علت عمده آن، باقیمانده سموم کشاورزی در میوه ها و سبزیجات است.در این باره نکات زیر قابل توجه است:

الف - این که بعد از سال ها کتمان و سکوت، یک مسؤول ارشد دولتی رسماً به وجود عوامل مرگبار در محصولات کشاورزی اذعان کرده ، یک اتفاق مهم و مثبت است. وزیر بهداشت نیز می توانست مانند بسیاری از مسؤولان دیگر، "تکذیب" کند و همه چیز را گل و بلبل جلوه دهد ، اما او این کار را نکرد و به مقتضای وجدان، سوگند پزشکی و وظیفه سازمانی اش، سلامت مردم را بر سیاست ترجیح داد. این جای قدرشناسی و امیدواری دارد.

 

ب - هر چند که وزیر به مردم توصیه کرده است که سیب را با پوست نخورند، اما محصولات دیگری مانند خیار، کاهو، گلابی، گوجه فرنگی، سبزیجات و ... نیز این نگرانی را همراه خود دارند که مبادا با خوردن شان، سموم پوست و درون شان نیز وارد بدن شود.

خلاصه مشکل این است که:

- برخی سموم کشاورزی تا زمان برداشت و مصرف بر روی محصولات باقی می مانند

- برخی میوه ها بعد از این که با پارافین و نظایر آن -که سرطان زا هستند- براق می شوند به بازار عرضه می شوند

- برخی محصولات با آبی که نیترات بیش از حد استاندارد و آلودگی های محیطی دارد آبیاری می شوند و این سموم به بافت محصولات راه می یابد

با این اوصاف، حتی اگر مشکل سیب بعد از کندن پوست آن حل شود، مردم می پرسند که با سایر محصولات چه کنیم؟ مخصوصاً محصولاتی که نمی شود پوست شان را کند، مانند کاهو، فلفل، گوجه فرنگی، سبزیجات و ... .

بدیهی است که همه محصولات عرضه شده در بازار، آلودگی ندارند ولی چون پای سلامتی و مرگ و زندگی انسان ها در میان است، حتی وجود درصد اندکی از محصولات آلوده می تواند نگران کننده باشد.

این نگرانی وقتی تشدید می شود که به یاد بیاوریم نه تنها وزیر بهداشت که 2 سال پیش، محمد دهقان، عضو هیأت رئیسه مجلس نیز هشدار داده بود: "یک سوم عامل سرطان ها مربوط به باقیمانده سموم و کودهای شیمیایی در محصولات کشاورزی است و این یک هشدار برای دولت و مسؤولان است زیرا دولت مسؤول سلامت مردم است."

این، یک وضعیت قرمز برای سلامت جامعه است و لازم است درست مانند زمانی که زلزله ای می آید و همه نهادهای کشور برای گذر از بحران بسیج می شوند، در خصوص عاری سازی جامعه از عوامل سرطان زا نیز چنین رویکردی اتخاذ شود.

بدیهی است که نمی توان تا همیشه نگران این بود که میوه و سبزیجاتی که می خوریم سرطان زا هستند یا خیر؟ باید بر این نگرانی، نقطه پایان گذاشت و روزی را دید که هر سبزی و میوه ای در هر نقطه ای از ایران که مورد آزمایش قرار گیرد، نتیجه اش "سالم" بودن آن باشد.

ج - با توجه به این که تولید محصولات غذایی محصول یک نهاد یا وزارتخانه خاص نیست ، لازم است حداقل در هفت حوزه زیر اقدامات فوری صورت بگیرد:

1 - وزارت جهاد کشاورزی: آموزش کشاورزان، نظارت بر کشت و زرع (با تأکید ویژه بر محصولات گلخانه ای)، نظارت بر نحوه استفاده از سموم و آفت کش، تلاش در جهت حمایت و ترویج تولید و استفاده از محصولات ارگانیک، شناسنامه دار کردن محصولات کشاورزی مانند بسیاری از کشورهای دنیا

2 - وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی: نظارت شدید بر محصولات عرضه شده، اطلاع رسانی مستمر با هدف آموزش مردم، بازتعریف استانداردهای سلامت مواد غذایی و ارتقا آن، معرفی متخلفان به دستگاه قضایی

3 - وزارت صنعت، معدن و تجارت: بازنگری در سیاست های وارداتی ناظر بر سموم و کودهای شیمیایی، نظارت بر تولید استاندارد سموم و کودهای کشاورزی، تشدید نظارت بر تولید کنندگان مواد غذایی (مانند تولیدکنندگان آب میوه ،مربا، کمپوت و ...)

4 - وزارت نیرو: تضمین سلامت آب های کشاورزی

5 - ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و نیروی انتظامی: تشدید مبارزه با قاچاق محصولاتی مانند سموم و کودهای غیراستاندارد کشاورزی

6 - رسانه ها: پیگیری مستمر موضوع سالم سازی مواد غذایی و نیز ارائه آموزش های لازم به مردم با همکاری نهادهای مسؤول.

7 - مردم: مطالبه سالم سازی مواد غذایی از مسؤولان و نمایندگان خود در مجلس ، رعایت نکات آموزش داده شده توسط کارشناسان در مصرف مواد غذایی.

فراموش نکنیم که سرطان و از جمله سرطان معده، با کسی شوخی ندارد و اگر اقدامات فوق، به سرعت انجام نگیرند، سونامی سرطان همه ما را با خود خواهد برد، بی هیچ تمایزی و بی هیچ تعارفی.نظرات بینندگان

 

عصر ایران عزیز، هر جور سبک سنگین میکنم، می بینم سرطان هدیه برخی مسوولینه به مردم!

 

سلام. من مهندس صنایع غذایی هستم و وظیفه دارم تا حداقل در کارخانه ای که خودم مشغول به کارم جلوی خیلی از تقلبات ( به خصوص تقلبات مضر را بگیرم ) اما چطوری؟ با چه حمایتی؟ بنده حقوقم را با هزار منت از رئیس کارخانه می گیرم، اگر با ایشان مخالفت کنم خیلی راحت به من میگن به سلامت... متقاضی کار هم که زیاده و من می مانم و خرج زن و بچه... ای کاش وزارت بهداشت به فکر سلامت مردم بود و حقوق ما و سایر مسئولین مربوطه رو خودش می داد تا ما هم اهرم فشاری بر رئیس کارخانه داشتیم.عصر ایران کاش فقط سیب بود. هرچی میخوریم سرطان زاست.

 

 منبع:http://www.asriran.com/fa/news/370651

 

دخالت ۵ بانک در فساد ۱۲ هزار میلیاردی

 

وزیر اقتصاد در این زمینه به بنده توضیح داد و گفت که اصل پول اولیه که در اختیار بانک بوده حدود 75 میلیارد تومان بوده و شاید نزدیک به 10 سال گردش مالی این پول به 12 هزار میلیارد تومان رسیده است.

یوسفیان‌ملا با بیان اینکه در موضوع فساد 12 هزار میلیاردی گردش مالی مهم است، تصریح کرد: بسیاری از مواقع پیش می‌آید که برخی برای اخذ پول چکی که در اختیار دارند، به بانک‌ها مراجعه می‌کنند و عملاً پولی دریافت نمی‌کنند و به حسابشان واریز می‌کنند که در واقع تنها یک عدد به حسابشان اضافه می‌شود، این گردش مالی است.رقم گردش مالی در آن فساد به 12 هزار میلیارد تومان رسیده و این پول به تدریج از حساب بانک خارج و بانک این سرمایه را در تجارت و اقتصاد هزینه کرده است.به گفته وزیر اقتصاد 4 یا 5 بانک در این فساد دخیل بودند، هزاران میلیارد تومان این چند بانک با آن پول کار اقتصادی انجام دادند که تخلف است.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/457387

 

دیدار مادر و دختر گمشده پس از 12 سال

 

دختر جوان و مادرش، سرانجام پس از 12 سال دوری و حسرت، همدیگر را پیدا کردند.دختر بیست ساله ماجرای دوری از مادرش گفت: 12 سال پیش زمانی که هشت ساله بودم، همیشه در خانه مان صدای دعوا و مشاجره شنیده می شد. والدینم با هم دعوا می کردند و انگار مرا نمی دیدند و به آینده ام توجهی نمی کردند. درگیری های شبانه آنها پایانی نداشت. سرانجام هم به دادگاه رفته و از هم جدا شدند. مادرم هر چه تلاش کرد مرا نزد خود ببرد، بی فایده بود. پدرم اجازه این کار را به او نداد و مرا برای همیشه نزد خودش برد.در ماه های اول مادرم مخفیانه به ملاقاتم می آمد، اما وقتی پدرم از ماجرا مطلع شد، مرا از یکی از شهرهای غربی کشور به اینجا آورد و از آن به بعد مادرم را ندیدم.وی ادامه داد: هربار که به شهرستان می رفتیم، از خانواده پدری ام سراغ مادرم را می گرفتم که آنها می گفتند او همراه خانواده اش به محل دیگری رفته اند و کسی نشانی جدیدی از آنها ندارد. در این سال های سخت مادرم کنارم نبود و من فقط با یاد او، خاطراتش و عروسک کوچکی که برایم بافته بود، به زندگی بدون او ادامه می دادم. همیشه در حسرت یک بار دیدار او بودم. در این سال ها خیلی تلاش کردم تا او را ببینم، اما شرایط زندگی ام به گونه ای رقم خورد که دیگر نتوانستم او را برای چند دقیقه در آغوش بگیرم.با ثبت اظهارات دختر جوان، ماموران جستجو برای یافتن مادر وی را آغاز کرده تا سرانجام سرنخ هایی از وی را در یکی از شهرهای غربی کشور به دست آوردند و او را به پلیس آگاهی دعوت کردند و روز گذشته به تحقیق از او پرداختند تا این که مشخص شد، وی همان مادر گمشده، دختر جوان است.زن میانسال در اظهاراتش گفت: مدتی پس از ازدواج، دخالت های خانواده هایمان شروع شد. آنها آرامش را از من و همسرم گرفته بودند و یک روز خوش نداشتیم. روزگارمان به تلخی می گذشت. گمان می کردیم با به دنیا آمدن دخترمان زندگی این بار به ما لبخند می زند، اما شرایط جور دیگری برایمان رقم خورد. هر روز دخالت خانواده هایمان بیشتر می شد و این شرایط به گونه ای شده بود که دیگر تحمل ماندن در کنار یکدیگر را نداشتیم.سرانجام نیز از آنچه می ترسیدم، بر سرم آمد و دامنه اختلافات زندگی ام را سیاه کرد و از شوهرم جدا شدم. او پس از جدایی اجازه نداد فرزندم را ببینم و فقط چند بار مخفیانه او را دیدم. آنها شهرمان را ترک کردند و خبری از سرنوشت فرزندم نداشتم. در این مدت، سال ها و روزهای سختی را سپری کردم و آرزو داشتم پیش از مرگم یک بار هم که شده دخترم را ببینم. برای دیدار او ثانیه شماری می کنم. تنها تصویری که از او دارم چهره هشت سالگی اش است.زن میانسال همان طور که ماجرای زندگی اش را برای افسر جوان تعریف می کرد، در اتاق باز شد و دختر جوانی که دسته گلی به دست داشت، سلامی کرد و به آرامی وارد شد.زن با شنیدن صدا از جایش بلند شد. نفسش به شماره افتاده بود. دستانش می لرزید و پاهایش قدرت حرکت نداشت. بسختی سرش را چرخاند دختر جوانی را دید که شباهت بسیاری به خودش داشت. آنجا بود که بوی دخترش را احساس کرد. دختر مات و مبهوت مانده بود. یکدیگر را بغل کردند و خنده و گریه شان فضای اتاق پلیس را پر کرده بود. مادر دستان دخترش را به آرامی گرفته و آن را می فشرد و دختر اشک می ریخت و باورش نمی شد این همه سال دوری به پایان رسیده است.

 

منبع: http://www.tabnak.ir/fa/news/457332

 

پرتاب همسر از طبقه دوم خانه به پایین

 

مردی در تهران پس از درگیری شدید با همسرش، او را از طبقه دوم خانه به پایین پرتاب کرد. در این حادثه زن جوان که به‌شدت از چند ناحیه دچار شکستگی شده بود با حضور نیروهای امدادی به بیمارستان منتقل شد.

 

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/457326

 

گنج قذافی 2 هزار میلیارد دلار برآورد شد

 

روزنامه ایندیپندنت آنلاین آفریقای جنوبی از کشف ثروت های به جای مانده از دوران قذافی به ارزش بیش از 200میلیارد دلار، به علاوه صدها تن طلا و دست کم 6 میلیون قیراط الماس خبر داد.

 

این روزنامه می افزاید: جاکوب زوما رئیس جمهور آفریقای جنوبی و دولتش در خصوص این ثروت هنگفت با طرف های بین المللی دچار اختلاف شده‌اند. این گنج عظیم - که بزرگترین گنجینه موجود در یک جا به شمار می آید- هم اکنون در 7 انبار و پناهگاه‌هایی مخفی و سری که به شدت تحت حراست است، در مناطقی بین ژوهانسبورگ و پرتوریا نگه‌داری می شود؛ این اموال مسروقه از دارایی های مردم لیبی در 62 محموله هوایی در اواخر دوره حکومت قذافی به آفریقای جنوبی انتقال داده شده و این امر در زمان حضور زوما در لیبی برای قانع کردن قذافی به کناره گیری از قدرت صورت گرفته است.

 

ایندیپندنت آن لاین مدعی شد که 2 هزار میلیارد دلار در انبارهای جداگانه و علاوه بر این صدها میلیارد دلار وجود دارد و ارزش بخش نقدی و به اصطلاح قانونی این گنجینه که در آفریقای جنوبی است، از 260 میلیارد دلار فراتر است که به صورت رسمی در 4 بانک جنوب آفریقا سپرده گذاری شده بود. از دیگر سرمایه‌گذاری های «قانونی» قذافی، چندین هتل در پرتوریا و ژوهانسبورگ است.

 

این روزنامه به نقل از منابع دیگر نوشت که مقامات لیبی، رئیس جمهور آفریقای جنوبی را تهدید کرده اند که اگر در اسرع وقت نسبت به باز گرداندن این منابع اقدام نکند، از وی به اتهام سرقت به دادگاه بین المللی شکایت خواهند کرد.

 

به نوشته این روزنامه، اسناد موجود در دولت آفریقای جنوبی نشان می دهد که دستکم 179 میلیارد دلار از سرمایه‌های قذافی هم به صورت غیرقانونی در گوتنگ (یکی از استان های آفریقای جنوبی) به صورت غیر قانونی انباشته شده است.

 

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/457396

 

بازنشستگان یونانی علیه اقتصاد ریاضتی تظاهرات کردند

 

بازنشستگان یونانی طی پنج سال اجرای سیاست‌های ریاضت اقتصادی، نزدیک به دو سوم از حقوق دریافتی خود را از دست داده‌اند.

 

بازنشستگان یونانی در اعتراض به سختگیری‌های اقتصادی دولت و عدم دریافت حقوق‌شان به خیابان آمدند.

 

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=232495

 

«قدیر» هنگام تخریب ساختمانی در قیطریه کشته شد

 

یک کارگر ساختمانی روز گذشته در تهران هنگام انجام کار بر اثر ریزش آوار جان باخت.

 

در این حادثه که صبح دیروز در خیابان قاسمی منطقه قیطریه رخ داد، کارگری به نام «قدیر» ۳۸ ساله در حین کار بر اثر تخریب بخشی از دیوارهای ساختمان زیر آوار گرفتار شد.

 

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=232504

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.