زنان مادر سالار
کتاب جنس ضعیف : فالاچی
گزارشی از وضعیت زنان (شرقی) از زبان خودشان. فالاچی در این کتاب به کشورهایی نظیر پاکستان، هند، چین، سنگاپور و ... سفر میکنه و با زن ها به گفتگو میشینه، در این میان به همراه همکار مردش دوییلو و راننده راهنماشون کاظم خان گفتگویی هم بازنان مادر سالار در جنگل های مالزی داره.
فالاچی: از کاظم خان پرسیدم که این چیزا (چرخ خیاطی و گرامافون) مال کیه؟
جمیله(جوون ترین زن اون دسته): اینا جهیزیه شوهرمه! موقع ازدواج با خودش آورد
کاظم خان: شوهرت الان کجاست؟
جمیله: خونه مادرش
فالاچی: چرا اونجا؟
جمیله: من اونو فرستادم خونه مادرش، کار نمیکرد. حتی حاضر نبود شیره درخت جمع کنه...منم انداختمش بیرون...دیگه وقتشه مردا هم گلیمه خودشو از آب بکشن بیرون
فالاچی: دیگه بر نمی گرده؟
جمیله: چرا..ماهی یبار، هفته ای یبار، بسته به این داره که ما کی بخواییم باهاشون باشیم اصن واسه چی باید زیاد پیش ما باشن و دست و پاگیرمون بشن
فالاچی: خانواده ها تو اروپا به وسیله مرد رهبری میشن اسم خانوادگی مرد و رو زن و بچه هاش گذاشته میشه!
پیرزن: یعنی جای اینکه زن اسم خانوادگیشو به مرد بده مرد این کارو میکنه؟
فالاچی: دقیقا
پیرزن: اها...ولی بازم این مرده که از زن فرمون میبره درسته؟
فالاچی: نه معمولا زن از مرد اطاعت میکنه
پیر زن: تو کشور شما کی میره خواستگاری یه مرد؟
فالاچی: تو اروپا مردا از زن ها خاستگاری می کنن
حوا: پس زن نمیتونه مرد خودشو انتخاب کنه؟
فالاچی: غالبا نه
حوا: و اگه یه زن یه مرد ر تو جنگل بدست بیاره؟
فالاچی: تو اروپا اغلب مردا زنا رو تو چنگل به چنگ میارن
یکی از زنا: پس این زنه که بعد از ازدواج تو خونه مرد زندگی میکنه؟
فالاچی: بله
یکی از زنا: اگه یه زن خرجی مردش رو نده مرد میتونه درخواست طلاق کنه؟
فالاچی: تو اروپا مردا خرج زن ها رو میدن
نورپا(یکی دیگه از زنا): از وقتی زمین ناف دنیا به حساب اومد و آسمون هم چتر زمین خونده شد، از وقتی زمین قد یه دیس کوچیک بود و آسمون اندازه سایه خورشید، مرد غلام بود و زن ارباب. اسم زمین رو زمین گذاشت اسم آسمون رو آسمون. زن قبول کرد مرد مساوی اون باشه اما زمین تا همشه مال زنه ، بچه ها و جهیزیه مرد هم همینطور....