گل های سمی که در خانه پرورش می دهیم10
نرگس
گیاه نرگس که گلهای زیبای زرد و سفید آن پیامآور بهار هستند، درواقع کمی سمی است و خوردن مقادیر زیادی از پیاز آن میتواند منجر به مسمومیت شود. وقتی پیاز نرگس از ساقه جدا میشود، تفاوت ظاهری چندانی با پیاز خوراکی ندارد و ممکن بهجای آن مورداستفاده قرار بگیرد که در این صورت باعث تهوع، استفراغ، دلپیچه و اسهال خواهد شد. اگر عوارض مسمومیت با این گیاه سمی غیرقابلتحمل و شدید شوند یا فرد مسموم کودک باشد، پزشکان برای درمان آن از هیدراتاسیون وریدی و داروهای ضد تهوع استفاده میکنند.
گاهی طبع زیباپسند انسان خطراتی در پی دارد و نگهداری این ۱۰ گیاه سمی در محل سکونت یکی از بارزترین آنها است؛ ولی بااینحال مزایای پرورش گیاهان در خانه و لذت بردن از تماشای آنها بهمراتب از مضرات این کار بیشتر است؛ فقط باید همهچیز را در مورد آنها بدانیم و محتاط باشیم. تجربیات و نظرات خود را در این زمینه با ما در میان بگذارید.
جام نیوز
گل های سمی که در خانه پرورش می دهیم9
خرزه هندی
خرزه هندی یا رودودندرون (Rhododendron) و خویشاوند نزدیکش آزالیای بوتهای در فصل بهار جلوهی بینظیری به باغچه میدهند ولی برگهای آنها و همینطور عسلی تولیدشده از گردهی گلهایشان سمی هستند. مسمومیت با این دو گیاه سمی همیشهسبز با سوزش دهان آغاز میشود و با افزایش ترشح بزاق، تهوع، اسهال و افزایش تحریکپذیری پوست ادامه پیدا میکند. گاهی سردرد، ضعف عضلانی، تار شدن دید و کاهش یا افزایش ناگهانی ضربان قلب نیز به این عوارض اضافه میشود. بعضی مواقع خطر کما و تشنج کشنده نیز فرد مسموم را تهدید میکند که قبل از آن باید پزشکان با تزریق وریدی مایعات، تسهیل تنفس و داروهای مخدر طبی ضربان قلب را به وضعیت عادی بازگردانند.
جام نیوز
گل های سمی که در خانه پرورش می دهیم8
فیکوس
فیکوس (Ficus) که فیلتوس یا درخت بنیامین نیز نامیده میشود، یک گیاه استوایی با برگهای لاستیکی است که در درون آنها شیرابهای سمی در گردش است. در سراسر دنیا بیش از ۸۰۰ گونهی مختلف فیکوس به شکل درخت، درختچه و بوتهی رونده وجود دارد که بسیاری از آنها بهعنوان گیاه تزیینی در گلدان یا باغچه مورداستفاده قرار میگیرند. در مناطق گرمسیری فیکوس میتواند تا ارتفاع ۳۰ متر رشد میکند. حادترین خطر این گیاه سمی، تماس شیرابهی آن با پوست بدن است که موجب خارش و التهاب میشود و با داروهای ضدالتهاب و ضد حساسیت قابلدرمان است.
جام نیوز
گل های سمی که در خانه پرورش می دهیم7
خرزهره
بر خلاف بیشتر گیاهان خطرناک که فقط قسمت خاصی از آنها سمی است، تمام بخشهای درختچهی خرزهره میتواند موجب مسمومیت شود و حتی تنفس دود شاخهی در حال سوختن آن نیز مشکلاتی در پی دارد. استفاده از شاخههای این گیاه برای مصارف مختلف و نوشیدن آبی که در مجاورت گلهای خوشهای قرمز، صورتی و سفید آن قرار داشته، به مسمومیتهای شدیدی منجر میشود. دوستداران باغبانی در مناطق مختلف دنیا با آبوهوای مدیترانهای، بدون توجه به خطرات این گیاه سمی همیشهسبز به پرورش آن علاقهی زیادی نشان میدهند. معمولا عوارض مسمومیت با گیاه خرزهره به شکل تغییرات ناگهانی ضربان قلب مثل کند شدن یا تپش و افزایش سطح پتاسیم خون بروز میکند و درمان متداول آن تجویز داروهای کنترل ضربان قلب و ضد تهوع، شستشوی معده یا خوراندن زغال برای جذب سموم است.
جام نیوز
گل های سمی که در خانه پرورش می دهیم6
گل داودی
گل داودی یکی از گیاهان تزیینی بسیار محبوبی است که تقریبا در سراسر دنیا و در رنگهای مختلف یافت میشود. این گیاه که دارای ۱۰۰ تا ۲۰۰ گونهی مختلف است و باغبانهای مجرب از گل آن برای فراری دادن خرگوشها استفاده میکنند، برای انسان نیز خطراتی دارد. لمس کردن قسمتهای بالایی این گیاه سمی باعث خارش و التهاب موضعی میشود که خوشبختانه با داروهای ضدالتهاب و ضد حساسیت بهراحتی قابلدرمان است.
جام نیوز
گل های سمی که در خانه پرورش می دهیم5
درفش گیاه
درفش گیاه یا آنتوریوم (Anthurium)، یک گیاه غیرمتعارف و عجیب استوایی است با برگهای قلبی شکل ضخیم به رنگ سبز تیره و یک درفش زرد، ارغوانی، سفید یا سبز روشن که بهصورت عمودی در مرکز برگکی به رنگ قرمز، صورتی یا سفید قرار دارد. برگها و ساقهی درفش گیاه که با نام گل فلامینگو هم شناخته میشود، سمی هستند و خوردن آنها باعث ایجاد درد همراه با سوزش در دهان و ایجاد تورم و تاول در آن منجر میشود. مسمومیت با این گیاه سمی که معمولا با گرفتگی و خشدار شدن صدا و مشکل در بلعیدن غذا نیز همراه است، با گذشت زمان برطرف میشود ولی مصرف مایعات خنک، قرص مسکن و سبزیهایی که شیرهی چسبناک دارند مثل شیرینبیان و بذر کتان، درد و عوارض ناخوشایند آن را کاهش میدهد.
جام نیوز
گل های سمی که در خانه پرورش می دهیم4
زنبقِ دره
گیاه زنبقِ دره (Lily-of-the-valley) که گل برف یا موگه نیز نامیده میشود - از ریشه تا گلهای کوچک ناقوسی شکل و سفید آن که با ظرافت و زیبایی بینظیری به شکل واژگون به ساقههای باریک گیاه متصل شدهاند- کاملا سمی و خطرناک است. خوردن مقادیر کم این گیاه آسیب زیادی وارد نمیکند ولی اگر بهاشتباه مقدار زیادی از آن را مصرف کنید؛ بهاحتمالزیاد با عوارضی مثل تهوع، استفراغ، گلودرد، درد شکم، اسهال و دلپیچه روبرو خواهید شد. درمان معمول برای مسمومیت زنبق دره، خوراندن زغال یا شستشوی معدهی فرد مسموم و احتمالا تجویز دارو برای تنظیم ضربان قلب است.
جام نیوز
گل های سمی که در خانه پرورش می دهیم3
ادریسی
ادریسی یا هایدرانژیا (Hydrangea) که در ایران به نام ارتانزا هم شناخته میشود، یک گیاه بتهای است که تا ارتفاع ۴.۵ متر رشد میکند و گلهای حجیم خوشهای آبی، سفید مایل به سبز، سرخ، صورتی و بنفش آن، بسیار زیبا و از دید کودکان وسوسهانگیز هستند. خوردن این گلها باعث دلدرد چندساعته همراه با خارش پوست، استفراغ، ضعف و تعرق شدید میشود. در موارد معدود، عواقب شدیدی مانند کما، تشنج و اختلال در دستگاه گردش خون نیز ثبت شده است. خوشبختانه سم گل ادریسی، پادزهر بسیار مؤثری دارد و در صورت تشخیص سریع با تجویز داروی مناسب عوارض آن را کاهش میدهد.
جام نیوز
گل های سمی که در خانه پرورش می دهیم2
گل انگشتانه
گل انگشتانه یا فاکسگلاو (Foxglove) یکی از اعضای تیرهی بارهنگیان است که تا ارتفاع ۱ متر رشد میکند و گلهای واژگون سحرانگیز و زیبایی به رنگهای بنفش، صورتی یا سفید (گاهی با لکههای کوچک) دارد. نام علمی گل انگشتانه، دیجیتالیس پورپوریا (Digitalis purpurea) است و داروی مشهور بیماریهای قلبی به نام دبجیتالین از برگهای آن استخراج میشود. اگر بهاشتباه هرکدام از بخشهای این گیاه سمی را بخورید، بعد از تحمل عوارض ناخوشایندی مثل تهوع، استفراغ، دلپیچه، اسهال و گلودرد، بهاحتمالزیاد دچار مشکل قلبی خواهید شد. درمان پزشکی رایج مسمومیت گل انگشتانه، استفاده از زغال برای جذب سم و شستشوی معده هستند و در بعضی مواقع حتی برای بازگردان ضربان قلب به حالت طبیعی از داروهای مخدر طبی استفاده میشود.
جام نیوز
گل های سمی که در خانه پرورش می دهیم1
خطر اصلی و بسیار فراگیرتر گیاهان را واکنشهای حساسیتی شدید بر اثر تماس با شیره سمی گیاهان رایج و معمولی مثل پیچک آمریکایی، بلوط و سماق میدانند؛ ولی این گیاهان جذابیت موارد ذکرشده در فهرست ما را ندارند و معمولا ظاهر آنها کسی را به سمت خود جلب نمیکند.
گل های سمی که در خانه پرورش می دهیم بعضی از گلها و گیاهان تزیینی و بسیار رایج که ظاهر فریبنده و زیبایی دارند، میتوانند منجر به سردرد، تشنج و حتی مرگ شوند. بهخصوص در کودکان زیر ۶ سال که در برابر این مسئله بسیار آسیبپذیر و حساس هستند و بسیاری از مسمومیتهای ناشی از گیاه سمی به آنها مربوط میشود.
البته متخصصان، خطر اصلی و بسیار فراگیرتر گیاهان را واکنشهای حساسیتی شدید بر اثر تماس با شیره سمی گیاهان رایج و معمولی مثل پیچک آمریکایی، بلوط و سماق میدانند، ولی این گیاهان جذابیت موارد ذکرشده در فهرست ما را ندارند و معمولا ظاهر آنها کسی را به سمت خود جلب نمیکند.
ویستریا
ویستریا (Wisteria) یا پیچ گلیسین یک گیاه روندهی تزیینی از تیرهی باقلاییان با گلهایی واژگون آبی، صورتی یا سفید بسیار زیبا و دلپسند است که دیوارهای منازل را به شکل باشکوهی تزیین میکنند. تمام قسمتهای این گیاه تزیینی که با نام درخت لوبیا نیز معروف است، بسیار سمی هستند و خوردن آنها باعث تهوع، استفراغ، دلپیچه و اسهال میشود. در صورت مسمومیت با این گیاه سمی به درمانهای مثل هیدراتاسیون وریدی و مصرف قرصهای ضد تهوع نیاز خواهد بود. البته عدهای معتقدند که گلهای ویستریا سمی نیستند.
پادشاهی که در آلمان مکانیک است
پادشاهِ 67 سالۀ یکی از کشورهای آفریقایی، یک مکانیکِ ساکن آلمان است که از طریق اینترنت بر قومِ خود حکومت میکند.
«سیفاس بانساه» پادشاهِ سرزمینِ «کبی» است. این منطقه در شرق غنا و در مرزهای توگو واقع شده و حدود یک میلیون نفر توگویی و غنایی در آن زندگی میکنند که 300 هزار نفر از آنان از قوم «ایو» هستند.
سیفاس بانساه در غنا به دنیا آمد و در سال 1970 به آلمان رفت؛ آنگاه پس از مرگِ پدربزرگش به عنوان پادشاهِ قومِ خود منصوب شد.
بانساه که به توصیۀ پدربزرگش به آموختن مکانیکی روی آورده بود، پس از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه توانست شناسنامۀ کامل آلمانی بگیرد و در آلمان زندگی تشکیل دهد و در شهر لودویگشافن تعمیرگاهِ خودرو دایر سازد.
وی به زندگی عادی خود مشغول بود تا اینکه در سال 1987، زندگیاش دگرگون شد. در این سال، از طریق فکس، نامهای دریافت کرد که روندِ زندگی او را تا همیشه تغییر داد. پدربزرگش مرده بود و برادرِ بزرگش چپدست بود و از نظر ایوها چپدست، نمیتواند پادشاه باشد، به همین سبب او را به عنوان جانشین پدربزرگش به عنوان پادشاه خود برگزیدند.
پادشاهِ سرزمینِ کبی در حال حاضر به همراه همسرش گابریل بانساه که 57 سال سن دارد، در لودویگشافن زندگی میکند و به کار تعمیر خودرو ادامه میدهد و در عین حال، امور مملکت خود را از طریق «اسکایپ» اداره میکند.
بانساه، سالی هشت بار به مملکت خود سفر میکند. او به عنوان پادشاه، چندین طرح امدادرسانی به مردم را پیریزی کرده است و تاکنون چندین مدرسه ساخته و در حال حاضر، در حال جمعآوری کمکهای مالی جهت احداث زندانی برای زنان است.
http://www.tabnak.ir/fa/news/579571/
با این روش اندازه گیری، یارانه اکثریت مردم قطع خواهد شد!
شاید مهمترین موضوع این روزهای اقتصاد ایران، موضوع یارانه و پرداخت نقدی آن است. این موضوع به قدری اهمیت دارد که حتی برخی تحلیگران بر این باورند، یکی از پارامترهای اساسی در انتخایات آینده ریاست جمهوری، می تواند ادامه پرداخت و یا عدم ادامه پرداخت یارانه ها به عموم مردم خواهد بود، زیرا قطع یارانه نقدی می تواند نارضایتی نسبی از دولت را بالا ببرد؛ بنابراین، با توجه به این موضوع است که دولت ها (احمدی نژاد و روحانی) درباره حذف یارانه نقدی به شدت جانب احتیاط را رعایت کردند و می کنند.
از اواسط سال 94 به تدریج و بدون سر و صدا یارانه برخی مردم ایران قطع شد که البته نارضایتی هایی به دنبال داشت. به همین دلیل، دولت برای جبران این نارضایتی سامانه اعتراض به حذف از دریافت از یارانه ها را طراحی کرد که بر اساس گزارش های موجود، سازمان هدفمندی به ندرت در نظر خود تجدید نظر کرده است.
پس از اینکه برخی با توجه به بودجه 95 چند گروه اقتصادی را برای حذف از دریافت یارانه ها را معرفی کردند، دیروز معاون وزیر کار و رفاه در گفت وگویی شاخص های جدیدی نیز به آن اضافه کرد؛ هرچند آقای میدری با تکذیب حذف 24 میلیون نفر از دریافت یارانه آن را موکول به نظر مجلس می کند، بنا بر اظهارات آقای احمد میدری می توان مؤلفه های زیر را به عنوان شاخص حذف از دریافت یارانه برشمرد.
1- شغل
شغل افراد در شناسایی و حذف یارانهها از معیارهایی است که به آن استناد خواهد شد. مثلا پزشکان، اعضای هیأت مدیره شرکتها، وکلا، اصناف ممتاز مثل طلا و جواهرفروشان، عمدهفروشان آهنآلات، نمایشگاهداران اتومبیل، صرافها، مدیران بانکها، اعضای هیأت مدیره مؤسسات مالی اعتباری خصوصی، اعضای هیأت علمی دانشگاهها، پیمانکاران تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی، دارندگان کارت بازرگانی و تسهیلاتی که از پایگاهها دریافت شده نیز از موارد دیگری هستند که ارزیابی خواهند شد.
2- محل سکونت
در این خصوص بنا بر پایگاه اطلاعات محل سکونت خانوار دستهبندی شده است. بهعبارتی ارزش ریالی یک ملک 200 متری در منطقه یک تهران و ملک دیگری با همین مشخصات در منطقه 18 تهران در رتبهبندی و امتیاز خانوار مؤثر است.
3- معاملات ملکی
فردی که زمین یا ملکی را خریداری میکند، بنا بر متراژ زمین و قیمت معامله مشخص میشود که این معامله ملکی در چه سطحی است. فردی که این ملک یا زمین را خریداری کرده، باید ماهانه چه درآمدی داشته باشد تا بتواند این کار را انجام دهد؛ بنابراین، این مسأله در امتیاز و رتبهبندی خانوار تأثیر مستقیمی دارد و دهک آنها را مشخص خواهد کرد.
4- خودرو
تعداد و قیمت خودروی خانوار از جمله مؤلفههایی است که مورد ارزیابی دهک قرار میگیرد؛ مثلا خانوارهایی که خودروی بالای 100 میلیون تومان دارند، به هنگام ارزیابی، به این نکات توجه میشود که فرد چقدر باید درآمد داشته باشد که بتواند خودرویی با این قیمت خریداری کند و دیگر اینکه هزینه استهلاک آن محاسبه میشود و به صورت تخمینی مشخص میکند که این خانوار در کنار آیتمهای دیگر مثل مسکن و شغل چه امتیازی میگیرد و در کدام دهک درآمدی است.
5- سفرخارجی
سفر خارجی هم یکی از این شاخصهاست. اگر خانوادهای در سال یک سفر خارجی داشته باشد، امتیاز آن چنان نیست که منجر به حذف یارانه شود اما خانوادهای که در سالهای اخیر چند سفر خارجی داشتهاند امتیاز این سفرها دهک این خانواده را به دهک بالاتر ارتقا میدهد و همین مسأله در شناسایی و حذف یارانه خانوار مورد محاسبه قرار خواهد گرفت.
این موارد نشان می دهد که اگر بنای دولت به واقع بر اجرای این طرح باشد، افراد زیادی در کشور نخواهند بود که در دهک هایی قرار بگیرند که یکی از موارد بالا شامل حال آنها نشود و امتیازش بالا نرود و مستحق حذف یارانه نشود.
شایان ذکر است که بر اساس اظهارات آقای میدری مشخص است که ملاک ارزیابی نیز دیگر سرپرست خانوار نخواهد بود، بلکه کل خانوار در این ارزیابی معیار و ملاک خواهد بود.
http://www.tabnak.ir/fa/news/580052
حذف یارانه نقدی نمایندگان مجلس
تاکنون با این شفافیت درباره ملاک حذف یارانه افراد صحبت نشده بود تا اینکه دیروز
احمد میدری، معاون رفاه وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی
چهار ملاک ، مبنای حذف یارانهها خودرو، معامله ملکی، محل سکونت و شغل فرد است. ما از اطلاعات مختلف موجود بهجز نظام بانکی استفاده کردیم. به شغل فرد هم توجه کردیم؛ از پزشک، وکیل و هیأتمدیره شرکتهای بزرگ گرفته تا موارد دیگر، با استفاده از اطلاعات جمعآوریشده از درآمد خانوار تقسیم زده شد. وقتی فرد به سامانه مراجعه میکند، به او گفته میشود شما دارای این داراییها بودهاید.
شناسایی گروههای درآمدی در همه کشورها با خطا همراه است، در بهترین حالت ١٠تا ١٥ درصد خطا وجود دارد و میزان خطای ما نیز همین حدود است.دراینمیان همه سازمانها در روند شناسایی گروههای درآمدی با این وزارتخانه همکاری داشتهاند؛ البته بانکها از این قاعده باز هم مستثنی هستند و از چند سازمان مانند آموزش و پرورش و آموزش عالی که اطلاعات تحصیلی را میدهند، خزانهداری که اطلاعات کارکنان دولت را میدهد و اطلاعات معاملات ملکی هم که موجود است استفاده شده است. در جریان شناسایی گروههای درآمدی از بانک مشاغل هم استفاده شده است. نمایندگان مجلس بهطورکل از فهرست دریافت یارانه حذف شدند که تعداد زیادی هم نبودند. به نظرم میتوانست عوامل دیگری نیز به اینها اضافه شود که ویژگیهای خانوارها را روشنتر کند؛ مثلا بسیاری از مشاغل، غیررسمی هستند و در جایی ثبت نشدهاند و اگر در بررسیهای جدید درباره شغل صرفا به اعلام متقاضی استناد شود، نتیجه درستی دربر نخواهد داشت. اینها نیازمند تکمیل پرسشنامه دیگری است که اطلاعات مستند و درستتری را پوشش بدهد. وقتی مردم یک پرسشنامه را تکمیل میکنند قرار نیست مادامالعمر براساس آن برخورد شود. علیالاصول هرکدام از این پرسشنامهها باید دوره تاریخی معینی برای اعتبار داشته باشند. مردم در فروردین ٩٣ پرسشنامهها را پر کردهاند و تا حالا دو سال اعتبار داشته درحالیکه در این دوره زمانی، قطعا موقعیت بسیاری از افراد تغییر کرده است. همه جای دنیا، درخواستهایی که برای استفاده از منابع عمومی و برخورداری از حمایتهای دولتی پر میشوند اعتبار زمانی مشخصی دارند و متقاضیان باید هر سال فرمهای سالانه را تکمیل کرده و اطلاعات دقیقتری بدهند. در برخی از کشورها دوره اعتبار این پرسشنامهها برای بعضی از حمایتها به شش ماه میرسد. برای مثال من خودرو ندارم اما این به معنای ناتوانی من برای خرید خودرو نیست یا به فرض اگر من شغل آزاد بخش خصوصی داشته باشم و اطلاعات درست و دقیقی در پرسشنامه ننوشته باشم، ردیابی آن هم چندان روشن نیست. مسئله، چگونگی تشخیص و راستیآزمایی این موارد است که میتواند برای دولت پرهزینه باشد. زمانی که فرم قبلی اعلام میشد ما کاستیهای آن را اعلام کردیم و گفتیم اگرچه اطلاعاتی از متقاضیان بگیرند میشود به سهولت خانوارها را دستهبندی کرد تا براساس همین رتبهبندی واجدان دریافت یارانه و حذفشدگان مشخص شوند. آن زمان این کار انجام نشد حالا هم تصور من این است که این چهار معیار کافی نیست و کسانی که واجد شرایط دریافت یارانه میشوند باید فرمهای جدیدی را کامل کنند. من معتقدم همواره کاستیهای اطلاعاتی وجود خواهد داشت و برای اینکه این کاستیها کاهش پیدا کند حتما باید پرسشنامه جدیدی ارائه شود. تصور من این است که اصلا امکان نداشته است که ٧٣میلیون نفر در ١٠ روز از ٢٠ فروردین تا ٣٠ فروردین سال ٩٣ پرسشنامهها را تکمیل کنند چراکه روز اول کل سیستم تا آخر شب قطع بود. ١٥ درصد جمعیت کشور بیسواد کامل هستند و جمعیت بسیاری هم در حاشیهها زندگی میکنند؛ پس امکان این ثبتنام تقریبا غیرممکن است. بهخصوص اینکه شبکه اینترنتی کشور اصلا ظرفیت انتقال این حجم از دادههای فرمها را در این دوره ١٠ روزه ندارد؛ بنابراین تصور من این است که حجم درخور توجهی از این اطلاعات غلط است یا به صورت بلوکی ثبتنام شدهاند؛ پس باید هر سال هرکسی متقاضی است فرم مخصوصی را درخواست کند و هر سال هم اطلاعات بهروز شود. آن وقت میتوانند همه این اطلاعات را دریافت کنند و با اطلاعات دستگاههای مختلف تطبیق دهند. اگر آن وقت اختلاف داشت میتوانند بهسهولت به دلیل تفاوتهای اطلاعاتی و خلافگویی، افراد را بهراحتی کنار بگذارند. تأکید باید بر این باشد که افراد اطلاعات درستی بدهند، در چنین شکلی تصور میکنم جمعیت بسیاری خودشان حذف میشوند. ما رابطه تنگاتنگی بین مالکیت ملکی که افراد در آن هستند، سطح زیربنا، درآمد افراد و محل سکونتشان بین افراد و فقر پیدا کردیم. اگر مراجع مربوطه این اطلاعات را دقیقا داشته باشند بهسهولت میتوانند اینها را شناسایی کنند. واقعا نباید اطلاعات دو سال پیش ملاک قرار بگیرد؛ بسیاری از افراد ممکن است در این فاصله بیکار شده و واجد شرایط دریافت یارانه شده باشند و بسیاری هم وضعیتشان بهتر شده باشد. بههرحال فعلا ازآنجاکه اطلاعات دیگری ندارند مجبور هستند از همان اطلاعات استفاده کنند؛ البته حتی با اطلاعات جدید هم همواره درصدی برای خطا وجود دارد. حالا اگر این درصد خطا اعتراض کنند اولا باید اطلاعات جدیدی از آنها بگیرند و حتما مشخص کنند که قرار است چند سال با همین اطلاعاتی که احتمالا خیلی هم دقیق نیست این پرداختها صورت بگیرد. دادههای موجود قطعا دادههای ایدهآلی نیست؛ اما باز هم اینها تنها اطلاعاتی است که میتوانند استفاده کنند. طبیعتا خطاهایی به وجود خواهد آمد که پیشبینی خودشان ١٠ تا ١٥ درصد است. حتی اگر در نتایج ٢٠ درصد خطا هم داشته باشند و ٨٠ درصد موارد بهدرستی حذف شوند، هنوز این اقدام نسبت به اینکه قرار باشد هر سال جمعیت درخور توجهی که واجد شرایط نیستند، یارانه دریافت کنند، وضعیت موفقتری است. به نظرم با توجه به هزینه بسیار زیادی که این نوع اقدامات روی دست دولت و منابع عمومی میگذارد، حتما باید تکلیف کنند که افراد متقاضی هر سال درخواست خود را تجدید کنند. تجدید این اطلاعات میتواند هر سال اطلاعات تازهای را در اختیار دولت قرار بدهد و آنان را در تصمیمگیری دقیقتر کند. هر سال باید آمار و اطلاعات افراد واجد شرایط و کسانی را که به حذفشان اعتراض دارند، بهروز کنند تا حمایتها کاملا هدفمند شود.
زعفران هر کیلو؛ 7 میلیون
غلامرضا میری، نایب رئیس شورای ملی زعفران:
افزایش ۳۰۰ هزار تومانی قیمت زعفران در ۶ روز اخیر . هماکنون قیمت هر کیلوگرم زعفران حداقل پنج میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و حداکثر ۷ میلیون تومان است. قیمت زعفران در بازار از ۱۶ فروردین به بعد بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان افزایش یافته است، این روند معمول هر سال است، چرا که کشاورزان پیش از این محصول خود را فروخته و نیاز مالیشان تأمین شده است، بنابراین در این ایام تمایل چندانی به عرضه زعفران به بازار ندارند. در صورتی که عرضه طلای سرخ به بازار زیاد شود، احتمال تعدیل شدن قیمتها وجود دارد، چون بازار داخلی و همچنین صادراتی زعفران در حال حاضر رونق چندانی ندارد. در ماههای شعبان و رمضان مصرف طلای سرخ در کشورهای حوزه خلیجفارس بالا میرود، علاوه بر این، در آستانه ماه مبارک رمضان مصرف داخلی این کالا نیز افزایش پیدا میکند، بنابراین احتمال خروج بازار از رکود وجود دارد. قیمت هر کیلوگرم زعفران را حداقل پنج میلیون و ۵۰۰ و حداکثر هفت میلیون تومان می باشد، قبل از ۱۶ فروردین ماه، نرخهای مذکور بین پنج میلیون و ۲۰۰ هزار تومان و ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان بوده است.
برنامه دورهمی، دردسرها و موفقیت ها
برنامه دورهمی با همه حاشیه ها و دردسرها و موفقیت هایش، اولین تجربه کارگردانی مهراب قاسمخانی است، ولی چرا اسمش در تیتراژ نیست؟
مجله خبری لحظه نما: دورهمی با همه حاشیه ها و دردسرها و موفقیت هایش، اولین تجربه کارگردانی آقای نویسنده است، ولی چرا اسمش در تیتراژ نیست؟
عید امسال گرچه عید بی رمقی برای تلویزیون بود اما حضور تیم مهران مدیری در شبکه نسیم، اتفاق بزرگی بود که باعث شد خوراک خوبی برای رسانه های فرهنگی و هنری مهیا شود. «دورهمی» (که قبلا نامش زعفرونی بود) آنقدر پرحاشیه ودیدنی بود که حتی «جناب خان» را هم جا گذاشت! از شباهت د کوربه یک برنامه هندی گرفته تا تراشیدن موی سر نیما فلاح در مقابل دوربین و به تبع آن، تذکر گرفتن از قائم مقام معاون سیما، حاشیه های داغی است که دورهمی را نقل گعده های خانوادگی در ایام نوروز کرد. گرچه مهران مدیری در این برنامه تنها نقش یک استندآپ کمدین را اجرا میکند اما همه مردم تصورشان این است که کل برنامه زیرسراوست و «دورهمی» را با اینکه نامی از کارگردان در تیتراژش ندارد، پرورده دستهای مدیری می دانند ودرهمین ماجراهای کپی کاری یا مهمان نوازی، مدیری را آماج حمله ها قرار می دهند. پخش برنامه همچنان ادامه دارد اما این سوال پیش می آید که بعد از تذکرقائم مقام معاون سیما درباره حفظ شان مهمان، چه برسر پخش برنامه می آید؟ چرا نام کارگردان در تیتراژ نیست؟ مهراب قاسمخانی که از مدتها پیش در صفحه شخصی اش دراینستاگرام وعده پخش این برنامه را داده بود، چرا اسمش در تیتراژ نیست؟ آیا مهراب همان کارگردان پشت پرده است که اسمش در هیچ کجا برده نشده یا از سر تواضع نمی خواهد نامش کنار مدیری مطرح شود؟!
کارگردان چه کسی است؟
«دورهمی مهران مدیری، رقیب خندوانه می شود». این خبری بود که اوایل اسفند گذشته منتشر شد. خبری که باعث شد طرفداران مدیری، پای ثابت شبکه نسیم در ایام نوروز شوند. سریال های نوروز امسال چندان چنگی به دل نمی زد اما شبکه نسیم با دو برنامه تاپش، «خندوانه» و «دورهمی» توانست رکورد پرمخاطبترین شبکه را بزند و حسابی در سال جدید بترکاند. اما انچه در این مدت و با پخش مجموعه تلویزیونی دورهمی مشخص شده اینکه، گویا این برنامه کارگردان ندارد! چون نه اسمی از کارگردان در تیتراژ برده شده و نه در گفت و گوها با عوامل برنامه، نخوسات نامش فاش شود، مهراب قاسمخانی را به عنوان سرپرست نویسندگان و کارگردان اثر معرفی کرد. گرچه امین داداشی، مدیر روابط عمومی مجموعه، این موضوع را رد یا تایید نمی کند اما می گوید " قرار است نام مهراب قاسمخانی به عنوان مشاور پروژه در تیتراژبرده شود». از آنجایی که حضور مهران مدیری در کار، کل مجموعه را به نام او تمام می کند اما خود مدیری خودش را تنها، استندآپ کمدین مجموعه میداند و حتی به گفته
داداشی زمانی که در یکی از سایتها از او به عنوان کارگردان نام برده شد، سریعا آن را تکذیب کرد.
خودش نخواست
زمانی که هنوز اسمی از «دورهمی» در تلویزیون برده نشده بود، مهراب قاسمخانی در صفحه شخصی اش در اینستاگرام از ظهور این برنامه در شبکه نسیم پرده برداری کرد. او در یکی از پستهایش که بعدا محبور به حذف ان شد، حرف هایی زده بود که مشخص می کرد سرپرست نویسندگان و همین طور کارگردان اثر است. اما چرا اسمی از او در تیتراژ نیست؟ داداشی می گوید: «خود مهراب نخواسته که اسامش در تیتراژ بیاید». دلیل دیگری که داداشی ذکر می کند مخالفت شبکه با عنوان نام کارگردان در تیتراژ است. گرچه این دلیل خیلی ابکی به نظر می رسد است اما این شائبه را ایجاد می کند که این عدم ذکر شاید به این دلیل باشد که در کنار حضور مهران مدیری، ذکر نام شخص دیگری به عنوان کارگردان، می تواند از محبوبیت اثر کم کند! داداشی اما این فرضیه را رد می کند: «تلویزیون هم مشکلی نداشته باشد، خود عوامل به این نتیجه رسیده اند که اسم کارگردان را در تیتراژ نیاورند. چون کار گروهی است و نباید اسم یک نفر را تنها به عنوان کارگردان ذکر کرد. کار با همفکری همه جلو می رود. اتاق فکری داریم که نام اعضایش را رسانه ای نکرده ایم. از طرفی خود مهراب قاسمخانی نخواسته که اسمش در تیتراژ برده شود». البته از طرفی معتقد است: «شاید بعد از مدتی تهیه کننده ها به این نتیجه برسند که اسم مهراب را به عنوان کارگردان در تیتراژذکر کنند، ولی فعلا به عنوان یک کار گروهی است و مهراب قاسمخانی به عنوان مشاور، پروژه را همراهی می کند».
چرا «دوره همی» تذکر گرفت؟
در هر قسمت از مجموعه مهمانانی حضور دارند که با رفتارهای عجیب مدیری روبه رو میشوند. در اخرین برنامه، نیمافلاح و سحر ولدبیگی مهمانان «دورهمی» بودند که در نهایت با تراشیدن سر فلاح، به پایان رسید! همین اتفاق باعث شد رضا پورحسین، قائم مقام معاون سیما بگوید: «در برنامه گاهی سوالاتی مطرح شده که با فرهنگ ایرانی - اسلامی همخوانی ندارد و نیز با رفتار تنبیه امیز مجری شأن میهمانان برنامه نادیده گرفته شده است؛ پس از اینکه این موارد به ما انعکاس داده شد بررسی کردیم و بلافاصله به عوامل برنامه تذکر جدی داده شد تا نسبت به موارد اخلاقی و رعایت سبک زندگی ایرانی اسلامی دقت بیشتری شود" داداشی می گوید:" با اتفاقاتی که در این دو قسمت اخیر رخ داد متوجه شدیم نشان دادن بعضی شوخیها در تلویزیون امکان پذیر نیست و تلویزیون همچنان مناسبات خودش را دارد». حمید رحیم نادی، یکی از تهیه کننده های مجموعه نیز به «تماشاگران امروز» گفت که کار را با قدرت جلو می برند و صددرصد برنامه ادامه خواهد داشت: «این تذکرات در تلویزیون کاملا طبیعی است و نمی تواند جلوی پخش مجموعه را بگیرد». به گفته داداشی کسی که در این برنامه به عنوان مهمان حضور پیدا می کند، احتمال می دهد که هر اتفاقی ممکن است برایش رخ دهد!
ماجرای کپی بودن برنامه چیست؟
اما آنچه که بیش از همه چیز، درباره این مجموعه، رسانه ای شد شباهت عجیب دکورش به برنامه ای هندی است. برنامه ای به نام «شب های کمدی» با اجرای «کیپل شارما» هنرپیشه و کمدین ۳۶ ساله هندی، در حقیقت دکور برنامه «دورهمی» با دکورشبهای کمدی که به مدت سه سال (ژانویه ۲۰۱۳ تا ابتدای ۲۰۱۶) از شبکه خصوصی کالرز(COOS) مستقر در بمبئی پخش می شد بسیار شبیه است و در نگاه اول می توان به این موضوع پی برد. اما به گفته داداشی این برنامه با آن برنامه زمین تا آسمان تفاوت دارد. آیتم ها و اجرای اثر متفاوت است و تنها شباهت این دو برنامه در دکور است: «متأسفانه هیچ کسی تحقیق کاملی در این زمینه انجام نمیدهد که واقعا آیا چنین کپی ای رخ داده یا نه. موجی به راه افتاده که همه بر همان سوار می شوند و همه نسبت به آن موضع گیری می کنند. ان برنامه ای که گفته می شود ما از روی ان کپی کرده ایم، فقط از دکورش اقتباس شده است. هیچ کدام از شخصیتهای «دورهمی» شبیه ان برنامه نیستند. اقتباس دکور هم به این خاطر بوده که بعضی از بخشهای آن د کورشبیه معماری اصیل ایرانی است. در مصاحبه تهیه کننده هم اعلام شد که مقداری از دکور را اقتباس کرده ایم و هیچ شباهتی از لحاظ ساختار بین این دو برنامه وجود ندارد. مهران مدیری در این برنامه استند آپ کمدی اجرا می کند در صورتی که فردی که در ان برنامه روی صندلی می نشیند، اسپانسر برنامه است. با این حال شباهت دکوراین سوءتفاهم را ایجاد کرد که «دورهمی» کپی برداری مو به مواز آن برنامه است».
منبع: http://mehranmodiri46.blogsky.com/1395/01/22/post-455/
چرا هنگام عبور ملکسلمان،این مجسمه را پوشاندند؟
پوشاندن مجسمۀ یکی از قهرمانانِ ملی مصر همزمان با سفر پادشاه عربستان به این کشور، سوژۀ کاربران پایگاه های ارتباط اجتماعی در مصر شد.
به گزارش شریان نیوز،به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، "ملک سلمان" از روز پنج شنبه سفری پنج روزه به مصر را آغاز کرد.
کاربران مصری، در واکنش به سفر این پادشاه سعودی به پایتخت کشورشان، تصویری از مجسمۀ ابراهیم پاشا را منتشر کردند که در میدان اوپرا در مرکز قاهره، قرار دارد و هنگام عبور پادشاه عربستان از کنارِ آن، برای حضور در نمازِ جمعۀ دانشگاهِ الازهر، کاملا پوشانده شده است.
مجسمۀ ابراهیم پاشا، زیر پوشش
شماری از کاربران مصری در پاسخ به معمای پوشاندنِ این مجسمه، هنگام عبور پادشاه عربستان توضیح دادند که ابراهیم پاشا، از قهرمانان ملی مصر است که موفق شد حکومت سعودی را در سال 1816 نابود کند و شاهزاده عبدالله بن سعود را به اسارت بگیرد.
به گفتۀ این کاربران، دولت مصر، برای جلوگیری از خشمگین شدنِ پادشاهِ عربستان، این مجسمه را با چادری سیاه پوشانده است.
اما برخی دیگر از کاربران با رد این توضیح ادعا کردند که این مجسمه احتیاج به ترمیم داشته است و کارگران در حال ترمیم آن بودند، به همین سبب آن را پوشاندند.