دیدنی ها

بازار ماهی – برزیل
بازار ماهی – برزیل
وزیر امور خارجه جدید آمریکا در نشست خبری در مکزیکو سیتی
وزیر امور خارجه جدید آمریکا در نشست خبری در مکزیکو سیتی
هجوم کارگران تعدیل شده بیمارستان های دولتی یونان به ساختمان وزارت بهداشت یونان در آتن در اعتراض به اخراج شان
هجوم کارگران تعدیل شده بیمارستان های دولتی یونان به ساختمان وزارت بهداشت یونان در آتن در اعتراض به اخراج شان
حضور ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه در مقبره سرباز گمنام در مسکو در روز سرزمین پدری در روسیه
حضور ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه در مقبره سرباز گمنام در مسکو در روز سرزمین پدری در روسیه
نشست دونالد ترامپ با روسای شرکت های تولید کننده آمریکایی در کاخ سفید
نشست دونالد ترامپ با روسای شرکت های تولید کننده آمریکایی در کاخ سفید
بازار گل در کلکته هند
بازار گل در کلکته هند
مرتاض هندو در جریان یک جشنواره آیینی هندوها در کاتماندو نپال
مرتاض هندو در جریان یک جشنواره آیینی هندوها در کاتماندو نپال
لندن
لندن
نبرد آزادسازی موصل از اشغال داعش
نبرد آزادسازی موصل از اشغال داعش
کارناوال سالانه در کلن آلمان
کارناوال سالانه در کلن آلمان
لوییز همیلتون قهرمان اتومبیلرانی در مسبابقات اتومبیلرانی فرمول یک مرسدس بنز در "سیلورِستون" بریتانیا

استقلال قضائی

یادداشت
استقلال قضائی
آیت‌الله دکتر سیدمصطفی محقق داماد
 

اگرچه به نظر من اصول کلی و موازین حقوق بشر بر اصل پولادین «کرامت انسانی» استوار است که قرآن مجید هستی آن را در کریمة شریفه «و لقد کرّمنا بنی‌آدم» اعلام و تفریع و استنتاجات بایستی‌های فراوان از آن را برعهده پیشوایان شریعت نهاده و در لابلای تُراث به‌جا مانده از آن بزرگان، احکام متفرع بر آن را به عیان می‌بینیم و از این رهگذر مکتب اسلام ـ به‌خصوص با قرائت شیعی ـ پیش از همه مدعی حقوق بشر می‌تواند باشد، ولی به هر حال مغرب زمین در قرن معاصر به صراحت خود را بانی اصلی و مدافع آن می‌داند و هرروزه می‌بینیم که به چپ و راست می‌نگرد و بر متعدیان و متجاوزان به حقوق انسان‌ها می‌پرخاشد، تا آنجا که به‌تدریج گاه از آن اهرمی سیاسی ساخته و در مواقع مقتضی آن را به کار می‌برد.‏
اقدامی که رئیس‌جمهور آمریکا در خصوص منع ورود تبعه چند کشور غالباً مسلمان اتخاذ کرد، نه تنها چهره دولت آن کشور را ملکوک نمود یا به تعبیری دیگر پرده از چهره واقعی آن کنار زد، بلکه این اقدام تمام ارزش‌های انسانی را زیر پا نهاد. امیدی که به تکامل و رقای بشری به نحو تدریجی در دل برخی وجود داشت، ازسوی طرفداران و به قدرت‌رسانندگان این دولت که باکمال تأسف اکثریت آن دیار را تشکیل می‌دادند، به یأس و افسوس مبدل ساخت. برای صاحب این قلم این امری مسلم و جای انکار ندارد؛ ولی مایلم که خویشتن را مخاطب بیت زیر حافظ شیراز قرار دهم که گفته است:‏
عیب می‌‌جمله بگفتی، هنرش نیز بگو
نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند
درکنار این ظلم عظیم، حرکتی که از قضات آن دیار دیده شد، جداً نشانه رقاء و استقلال قضایی است؛ امری که نه تنها مایه دلخوشی، بلکه می‌تواند برای هر کس که می‌خواهد قاضی شود و یا در جایی داوری کند یا دستگاه قضایی مطلوب بسازد، درسی آموزنده باشد. یک قاضی عالیرتبه با علم و آگاهی که در فرض تصمیم علیه رئیس‌جمهور مقام و مسندش را از دست خواهد داد، درخصوص توقف فرمان حاکمیت اجرایی و قدرت حاکم مبادرت به اتخاذ تصمیم نمود. سپس قضات بدوی و بالاخره تجدیدنظر پس‌از ساعت‌ها صرف وقت و استماع دقیق دلایل طرفین مبادرت به صدور رأی بر توقف اجرای فرمان قدرت حاکم کردند.
حسب اطلاع مهمترین دلیل مدافعان علیه تصمیم‎ ‎متخذه، پایمال شدن حقوق افراد ـ هرچند بیگانگان‌ـ ناشی از فرمان مزبور بوده و مستند رأی را نیز همان امر برشمرده‌اند. حسب گزارش منابع خبری قضات مزبور پس از صدور رأی توسط طرفداران و یا مزدوران و اجیران قدرت تهدید به قتل شده‌اند و هم اکنون آنان با محافظ رفت وآمد می‌کنند! بی‌گمان قضات صادرکننده رأی پیش‌بینی چنین تهدیدی را داشته و به‌‌رغم آن اتخاذ تصمیم نموده‌‌اند.‏
شنیده‌ام عناصر ذی‌نفوذ در بدنه قدرت ممکن است عوام‌الناسی را در آینده تحریک کنند که علیه دستگاه قضایی صادرکننده رأی در خیابان‌ها به راه بیفتند و شعار و فریاد سر دهند و قضات مزبور را محکوم و منزوی سازند. این امور همه برای دادرسان محتمل، بلکه مظنون بوده ولی اثری در تصمیم آنان نداشته است. ‏
این جریان دو اصل را نشان می‌دهد که هر کدام می‌تواند برای ما نقطه مثبت تلقی و آموزنده باشد:‏
۱- استقلال‏ قضایی ‏
۲- توازن‏ قوا
استقلال قضایی در تمدن اسلامی سابقه دیرینه دارد و نمونه‌های زیادی در این امر ادبیات اسلامی دیده می‌شود. به دو نمونه زیر توجه کنید:‏
۱ـ آورده‏‌اند که فضل بن ربیع ـ وزیر‌هارون‌الرشید عباسی ـ روزی در محکمه حاضر شد و به نفع یکی از طرفین نزاعی شهادت داد. قاضی شهادت او را نپذیرفت، فضل به خلیفه شکایت برد. خلیفه از قاضی جویا شد، قاضی پاسخ داد: «اینکه شهادت وی را نپذیرفتم، بدان خاطر بود که شنیده‌ام او خود را عبد خلیفه می‌خواند. یا در این امر کاذب است و یا صادق؛ اگر کاذب است که فاسق است و شهادت فاسق ارزشی ندارد و اگر صادق است، در مذهب من شهادت برده حجت نیست و ارزشی ندارد!»۱
‏۲- شخصی از طرف خلیفه ‏المعتضدبالله ‎عباسی، برای محکمه ‏قاضی ابوحازم‏ عرض حالی آورد که: «خلیفه از فلان شخص مبالغی طلب دارد»، قاضی قبول ادعا را منوط به اقامه ‏بینه ‎نمود؛ خلیفه برای ‏اثبات ‎ادعای خود دو شاهد از اعیان و بزرگان دولت معرفی کرد.
قاضی پیام داد که: «دو گواه در ‏دادگاه ‎حاضر شوند تا بدواً ‏عدالت ‎آنها بررسی گردد و در صورت احراز عدالت، به ‏استماع ‎‏ گواهی مبادرت خواهد شد.» دو گواه از بیم آن که عدالت آنها مورد قبول قاضی قرار نگیرد، از حضور در دادگاه خودداری کردند و درنتیجه ادعای خلیفه رد شد.‏۲‏ ‏
۳ـ به‏ گفته ‏ابن‌اثیر‏ وقتی شهر ‏سمرقند ‎توسط فرمانده قوای اسلام «قتیبة بن مسلم‎‏» ‎بدون اخطار و آگاهی، با حیله و خلاف مقررات جنگ تسخیر شد و مردم از این جهت به خلیفه شکایت بردند، او بی‌درنگ به ‏سلیمان بن ابی‌سرح‏ ـ کارگزار خویش در سمرقندـ نامه‌ای نوشت تا برای رسیدگی یک قاضی برگزیند و او آنان را به قاضی شهر، ‏جمیع بن حاضر ‎ارجاع نمود و قاضی مذکور با احراز حقانیت مردم شهر چنین حکم داد: «سپاهیان مسلمان بایست بی‌درنگ شهر سمرقند را ترک گویند تا پیمان پیشین آنان پایان یابد. آنگاه اگر خواستند از در آشتی درآیند و اگر نخواستند، به نبرد دست یازند».
خلیفه آن حکم را پذیرفت و دستور داد حکم قاضی بی چون و چرا به مورد اجرا گذارده شود. سپاهیان اسلام در پی حکم قاضی، ‏خیمه ‎و خرگاه خود را برچیدند و سمرقند را ‏ترک ‎‏ گفتند و آن را به اهالی آن واپس دادند و مردم که این گونه عدالت و ‏دادگستری ‎را در اسلام دیدند،‎ ‎اسلام آوردند.‏۳‏ ‏
۴ـ محمد‏ بن حسن شیبانی صاحب کتاب «السیر الکبیر» است. نگارنده در کتاب حقوق بین‌الملل؛ رهیافتی اسلامی۴ اورا برای خوانندگان معرفی کرده‎ ‎ام. در عظمت کتاب او کافی است بدانید که چند ‏سال ‎قبل کنگره حقوق‌شناسی بین‌المللی این کتاب را از مبانی استوار در حقوق بین‌الملل شناخت.وی به سمت قاضی‌القضات بغداد از طرف ‏هارون الرشید‌ـخلیفه عباسی‌ـ پس از ابویوسف منصوب شده بود. وی در موارد زیادی برخلاف خواسته خلیفه نظر داد؛ از جمله آنکه به رغم درخواست‌‌هارون که می‌خواست امان‌نامه ‏یحیی علوی ‎را ‏باطل ‎کند و او را به ‏قتل ‎برساند، با تقاضای خلیفه مخالفت کرد و ‏امان نامه ‎را معتبر شناخت، و در مسأله مسیحیان تغلب، که با خلیفه دوم پیمان بسته بودند، برخلاف نظر‌هارون که می‌خواست پیمان را فسخ کند و به بهانه احتمال بروز ‏خیانت ‎از طرف آنان در جنگ با روم، به کشتار آنها بپردازد، رأی به اعتبار پیمان داد و بدین وسیله مسیحیان را از مرگ رهایی بخشید.۵
این جانب به مقتضای سابقه شغلی و آشنایی کامل با قضات ارزشمند کشورمان ایران، نه اکنون بلکه از زمان جوانی و دوران تحصیل در این کسوت شخصیت‌هایی را دیده‌ام که صرف نظر از برخورداری از دانش بالای قضائی، از نظر قدرت عزم و اراده، دقت، پاکی و طهارت نفس و حق‌مداری در درجه‌ای بوده‌اند که آدمی در مقابل عظمت روحشان سرتعظیم فرود می‌آورد. ‏
‏ در لحظات کنونی از دستگاهی که صبغه اسلامی دارد و قرار است با موازین اسلامی تمشیت شود، و این مدعا به بهای ارزان به دست نیامده، بلکه هزاران شهید گلگون‌کفن انقلاب، در رأس خواسته‌های خود، عدل علوی و امنیت جان و مال براساس تعلیمات اسلامی اعلام داشته‌اند، انتظاری به مراتب بیشتر، بیشتر و بیشتر است. انتظار آن است که قضات در امور ارجاعی به جز حق، عدالت و موازین حقوقی چیز دیگری را به‌خصوص عوامل احساسی ناشی از فشارهای غوغایی
مد‌نظر قرار ندهند. با شجاعت تمام به مقتضای شرع و قانون رأی صادر نمایند.‏
مایلم به نکته‌ای اشاره کنم که فکر می‌کنم خوانندگان گرامی با نگارنده موافق باشند. وجود قضات شریف و باشخصیت گرچه تا اندازه بسیار زیادی به ویژگی‌های ذاتی افراد و نحوه تربیت خانوادگی آنان بستگی دارد و به یقین باید در هنگام انتخاب و انتصاب از نظر روانی و سوابق خانوادگی و شرائط زیستی و رشد فرد فرد آنان کاملا دقت شود، ولی ناگفته پیداست که از آن بالاتر،همانا نظام حاکم بر دستگاه قضایی است که نقش اصلی را ایفا می‌کند؛ نظامی که به نحو طبیعی عناصر فاسد را دفع وعناصر سالم را جذب و ارتقا می‌دهد. پزشکان می‌گویند تن سالم به گونه‌ای تنظیم شده که به محض آنکه یک سلول فاسد و ناهمگون وارد بدن گردد، تمام نظام علیه آن بسیج می‌شوند و با تمام توان می‌کوشند تا او را سرکوب و دفع نمایند.
آنچه جملگی برآنند، این است که دادگستری ایران در دوران‌های اولیه به گونه‌ای بود که معدود و انگشت‌شمار قضات فاسد کاملا مشار بالبنان و کلا منزوی و محکوم بودند. نظام قضایی چنانچه بخواهد واجد این ویژگی گردد، باید به گونه‌ای باشد که دست اندرکاران آن علاوه بر آگاهی کامل برموازین قانونی، شرعی و حقوقی و آیین دادرسی، بر اجرای دقیق و تحقق آن موازین باور داشته باشند، تا عرصه بر عناصر فاسد و قانون‌شکن تنگ و غیر قابل رشد گردد. اقامه قسط وعدالت با یک یا دو فرد عادل امکان ندارد و به قول معروف با یک گل بهار نمی‌شود. تحقق بهار عدالت تنها وقتی امکان‌پذیر است که حال و هوای نظام حاکم بر آن واجد اوصاف خاص و لازم خود به‌ویژه اجرای صحیح قانون، استقلال و توازن قوا باشد.‏این جانب چندی قبل در مقاله‌ای با عنوان «امنیت قضائی» که در جریده شریفه اطلاعات منتشر شد، نظر خود را در مورد تفسیر آیات شریفه مربوط به داستان حضرت داوود(ع) بیان داشتم. در آن مقاله نوشتم که به نظر نگارنده داوود نبی در آیه شریفه سورة صاد در واقع مورد عتاب الهی قرارگرفته و سرزنش شده است: «یا داوُدُ إنّا جعلناک خلیفةً فی الأرض فاحکُم بین النّاس بالحقّ و لا تتّبع الهوى‏ فیُضلّک عن سبیل‌الله إنّ الذین یضلُّون عن سبیل الله لهُم عذابٌ شدیدٌ بما نسُوا یوم الحساب: اى داوود، ما تو را خلیفه روى زمین گردانیدیم. در میان مردم به حق داورى کن و از پى هواى نفس مرو که تو را از راه خدا منحرف سازد. آنان که از راه خدا منحرف شوند، بدان سبب که روز حساب را از یاد برده‏اند، به عذاب شدیدی گرفتار مى‏شوند.» (صاد، ۲۶)‏
آن حضرت در مراجعه دو شریک طرفین دعوا که یکی از آنان ۹۹گوسفند و دیگری یک گوسفند داشتند و نفر اخیر مدعی بود که شریکش می‌گوید آن یک گوسفند هم مال من است، بدون رسیدگی، نظر بر حقانیت طرف اخیر دانست و طرف مقابل را ظالم معرفی کرد و گفت: «لقد ظلمک‏ بسُؤال نعجتک إلى‏ نعاجه و إنّ کثیراً من الخُلطاء لیبغی‏ بعضُهُم: حقا با خواستن گوسفند تو علاوه‏ بر گوسفندان خویش، ستم کرده و بسیارى شریکان به همدیگر ستم می‌کنند.» (صاد، ۳۸)‏
گویی دل حضرت داوود به حال مرد مدعی یک گوسفند که فقیر به نظر می‌رسید، در مقابل صاحب ۹۹ گوسفند که دامدار سرمایه‌داری بود، سوخته و حق را به جانب او داده است! ناگفته پیداست که این‌گونه داوری ناشی از احساس صرف است. مقتضای عدالت رسیدگی دقیق است که چه بسا همان یک گوسفند هم مطابق مقررات، متعلق به آن دامدار بزرگ باشد. ‏
قضاوت براساس عواطف و احساس و یا خدای ناکرده غوغاسالاری‌های غیرمنطقی موجب تزلزل مالکیت و رواج بی‌قانونی، اختلال نظام اجتماعی و هرج و مرج خواهد شد و به یقین اولین قربانیان این وضعیت در درازمدت، همان دسته ضعیفان و ناچیزانند، هرچند که ممکن است در کوتاه‌مدت که نتیجه‌ای کاملا کاذب است، عده‌ای از نمد این وضعیت، برای خود کلاهی فراهم کنند.‏ این یادداشت را با جملة گرانبهای مولایمان علی(ع) پایان می‌دهم که فرمود: «الا و انّ فی العدل سعة و من ضاق علیه العدل، فالجور له اضیق: کسی که تحمل عدل بر او دشوار است، ظلم و ستم بر او سخت‌تر خواهد بود.» (نهج‌البلاغه)‏
۱٫ الباجی، محمد، مثل علیا من قضاء الاسلامی، صص۷۴ به بعد.‏
۲٫ ‎‏السیوطی، تاریخ الخلعاء، ص۵۷ و۲۷۰‏
۳‎‏. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳ص۷۳ و ج۵ ص۶۰ و نیز محقق داماد، سیدمصطفی، قواعد فقه قضائی، و همو مقاله مدخل جنگ، دایره المعارف بزرگ اسلامی.‏
۴‎‏. حقوق بین الملل؛ رهیافتی اسلامی اثر سیدمصطفی محقق داماد، از انتشارات مرکز نشر علوم اسلامی، ۱۳۹۴ ‏
۵٫ رک: محقق داماد، سیدمصطفی، قواعد فقه قضایی (استقلال‌قضایی ) ص۱۰، به نقل از محیط طباطبائی، دادگستری در ایران، ص۱۷ ‏

ایران و ترکیه؛ الزامات رابطه دوجانبه

یادداشت
ایران و ترکیه؛ الزامات رابطه دوجانبه
دکتر محمد مسجدجامعی
با توجه به مسائل و مناقشاتی که اخیراً در رابطه بین ایران و ترکیه اتفاق افتاد، به اختصار به نکاتی اشارت می‌رود.
۱ـ ترکیه جدی‌ترین همسایه ماست. یکی از معدود کشورهای منطقه است که واقعیت «دولت ـ ملت» آن شکل گرفته و بلکه به خوبی شکل گرفته است. حال آنکه بسیاری از همسایگان ما چنین نیستند و از چنین خلایی رنج می‌برند. آنها هستند زیرا مرزهایشان و پرچم‌شان از جانب جامعه بین‌الملل به رسمیت شناخته شده است. به همین ترتیب نسبت بین نظام حاکم و رهبران آن با توده مردم و واقعیت‌های عمیق تاریخی و هویتی این کشور و با آنچه در بین عموم همسایگان ما وجود دارد، نیز متفاوت است. این نکات و نکات به مراتب بیشتری هست که این کشور را به جدی‌ترین همسایه ما تبدیل کرده است.
سیاست ما در قبال این کشور می‌باید با توجه به مجموع واقعیت‌ها شکل بگیرد و نه صرفاً بر اساس کنش و واکنش‌های موردی مقامات سیاسی. در صورت لزوم می‌باید این نکته که شما از جمله جدی‌ترین و قابل محاسبه‌ترین همسایگان ما هستید، به نحو مقتضی به قدرت به دستان و بلکه به نخبگان جامعه ترکیه توضیح داده شود. این اقدام رابطه ما را در سطحی از ثبات و آسیب‌ناپذیری قرار می‌دهد که مناقشات روزمره نتواند به اصل ضرورت داشتن رابطه‌ای خوب و پایدار، آسیبی وارد سازد.
۲ـ ترکیة امروز وارث امپراتوری عثمانی است. عثمانی‌ها در طول تاریخ‌شان عموماً در رقابت و بلکه در جنگ با ما بوده‌اند. این رقابت انبوهی از خاطرات منفی و بلکه بسیار منفی تاریخی را در زمینه‌های مختلف ایجاد کرده است. حجم و گستردگی و عمق این خاطرات به دلایل مختلفی در ایران به مراتب کمتر از طرف مقابل بوده است. شیعه بودن ایرانیان و تمایل بسیاری از شخصیت‌های اجتماعی و سیاسی و دینی با نفوذ ما جهت الحاق به مسلمانان و نوعی عثمانی‌‌گرایی برآمده در اواخر دوران ناصری که تا هنگام سقوط عثمانی‌ها ادامه داشت، و نیز دیدگاه انتقادی ایرانی‌ها نسبت به تاریخ‌شان، مهمترین عامل در تعدیل دیدگاه آنان نسبت به عثمانی‌ها بوده است. اما عوامل یادشده در نزد آنان وجود نداشته و ندارد؛ لذا تلقی آنان نسبت به ما در بهترین و خوش‌بینانه‌ترین حالت به مراتب منفی‌تر از تلقی ما نسبت به آنهاست. این نکته می‌باید به‌خوبی و به گونه‌ای همدلانه و از درون درک شود. باید دریافت که تلقی رهبران آنها نسبت به ایران در کدامین بستر شکل می‌گیرد و این بستر چگونه است. بدون توجه به نکات یادشده این دریافت ممکن نیست.
۳ـ تحول بزرگ در رابطه دوجانبه، با «جمهوریت» در ترکیه آغاز می‌شود که نظام حاکم بر ایران آن ایام هم با ایجاد این تحول موافقت کامل داشت. این بدین معناست که رابطه دوجانبه بدون توجه به میراث گذشته شکل بگیرد و عملاً چنین شد و این به نفع طرفین بود. در مواردی به سود شماست که گذشته را فراموش کرد و از نقطه صفر و با توجه به مقتضیات موجود آغاز کنید. سامان‌دهندگان «بازار مشترک» که بعدها به «اتحادیه اروپا» تبدیل شد، هنگامی توانستند گرد هم آیند که گذشته خونین خود را فراموش کردند. آلمان و فرانسه و ایتالیا و نیز هلند و بلژیک که تاریخی آکنده از جنگ و خشونت داشتند، چنین کردند و بعدها این ابتکار براساس همان تفکر گسترش یافت و حتی دیگرانی را که سرزمین یکدیگر را غصب کرده بودند، در برگرفت. پس از سقوط بلوک شرق و اتحاد دو آلمان، آلمان هیچ‌گاه خواهان بازپس‌گیری بخشی از خاکش که لهستان اشغال کرده بود، نشد. بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه نیز همچون آلمان عمل کردند که ذکر نام و چگونگی ابتکارات‌شان به طول می‌انجامد.
حال مسئله این است که هم ما و هم ترکیه نباید به گونه‌ای عمل کنیم که موجب زنده شدن و به صحنه آمدن خاطرات منفی گذشته شود که اگر چنین شود، رهبران می‌باید به دنبال موج‌های اجتماعی و سیاسی برانگیخته شدة ناشی از این زنده شدن بدوند و خود را با آن تطبیق دهند و به جای آنکه خود سیاست را تعیین و کنترل کنند، چنین واقعیت‌ها و گرایش‌هایی است که سیاست آنان را جهت خواهد داد و این پدیده‌ای خطرناک است.
۴ـ متأسفانه اوضاع به گونه‌ای است که شرایط برای چنین زنده شدنی آماده است. این شرائط بعضاً داخلی و بعضاً خارجی و خصوصاً منطقه‌ای است. مهمترین عوامل در آنجا که مسئله به جامعه ترکیه بازمی‌گردد، چنین است:
الف) به دلیل تلقی مثبت و بلکه بسیار مثبت عموم اهل‌سنت نسبت به تاریخ‌شان، هنگامی که آنان احساس قدرت می‌کنند، به نوعی توسعه‌طلبی فراتر از ظرفیت دچار می‌شوند. آنان گذشته‌شان را عموماً باشکوه‌تر، عادلانه‌تر و انسانی‌تر از آنچه هست، می‌بینند و این خاطره نیرومند به همراه عواملی دیگر، آنها را به سوی ایجاد آینده‌ای همسنگ با گذشته می‌کشاند. این جریان در ترکیه یک دهه اخیر اتفاق افتاده است، اگرچه این پدیده را ریشه‌های نیرومند دینی و اجتماعی و فکری دیگری نیز بوده است. «عثمانی‌گری» موجود انعکاسی است از آنچه گفته آمد. این جریان در ابعاد مختلف می‌تواند رابطه دوجانبه را تحت تأثیر و بلکه تحت فشار قرار دهد.
ب) به‌رغم آنکه قرنها اعراب تحت سلطه عثمانی‌ها بودند و بسیاری از شخصیت‌های آزادی‌خواه آنان به‌ویژه از نیمه دوم قرن نوزدهم به بعد به دست آنان اعدام شدند، اما در شرائط کنونی نوعی گرایش به سوی آنان وجود دارد و اخوان‌المسلمین و هوادارانش در این میان نقشی اساسی دارند. نکته همگرایی سیاسی آنان نیست، مسئله در آنجا که به ما برمی‌گردد، نوعی تلقی مشترک تاریخی از ماست و این می‌تواند به تشدید و تعمیق این تلقی که کلاً منفی و خصمانه است، منجر شود. به‌ویژه آنکه این احتمال وجود دارد که تلقی عمیقاً منفی عربی کنونی که عموم منطقه عربی را فراگرفته، ذهنیت ترکیه را تحت تأثیر قرار دهد و آنان تصوری همچون اعراب رقیب ما بیابند.
ج) عوامل خارجی فراوان و متنوع هستند. از آمریکا و غرب و ناتو و اسرائیل گرفته تا کشورهای عربی خاورمیانه و شیخ‌نشین‌های خلیج فارس٫ مشکل این است که اینان کلاً تمایلات و مواضعی ضد ایرانی دارند. اگرچه در این میان کشوری چون مصر وجود دارد که تعارضی جدی با حضور و نفوذ ترکیه دارد و در کنار او هستند نخبگان ناسیونالیستی که عثمانی‌گرایی ترکیه را خطری بزرگ برای اعراب می‌دانند.
۵ـ در این میان مسئله اساسی به اوضاع درونی ترکیه بازمی‌گردد. ترکیه مدتهاست که درگیر ناآرامی داخلی است و کودتای تابستان اخیر و قضیه فتح‌الله گولن به پیچیدگی وضعیّت افزوده است. خصوصاً که احساس می‌کند برخی از کشورهای غربی در این کودتا سهم داشته و پس از شکست آن، می‌کوشند کشورشان را تحت فشارهای مختلف قرار دهند و حتی از او انتقام بگیرند. این احساس در بین هواداران دولت کنونی به مراتب قوی‌تر است.
بدون شک حزب «عدالت و توسعه» مهمترین و نیرومندترین حزب کنونی است. گرایش طرفداران این حزب بدان بیش از آنکه سیاسی باشد، اعتقادی است. اینان ستون فقرات ترکیه کنونی هستند و هوادار اردوغان و تمامی آنچه می‌گوید و اجرا می‌کند. موقعیت شکنندة کنونی، آنان را حساس‌تر، متحدتر و ایدئولوژیک‌تر کرده است.
در چنین شرائطی به زمان فرصت دادن و عدم معامله به مثل، به مصلحت نزدیکتر است. به‌خصوص آنکه جامعه آنان و طرفداران حزب عدالت و توسعه در حال حاضر در غلیان هستند و در چنین شرائطی به طور طبیعی مایلند مشکلات را به قدرتی خارجی نسبت دهند و بلکه چنین باور کنند و این باور را تبلیغ کنند، حتی اگر نظام حاکم هم چنین اراده‌ای نداشته باشد. نوع برخورد در هنگامی که جامعه مقابل در موقعیتی عصبی و شکننده قرار دارد، تفاوت می‌کند با زمانی که چنین نیست و احساس نمی‌کند که تهدید می‌شود.
۶ـ واقعیت این است که علی‌رغم تمامی اشتراک‌ها، ما و ترکیه در زمینه‌های فراوانی متفاوت هستیم و می‌باید این متفاوت بودن را در درجه نخست به گونه‌ای بی‌طرفانه دریابیم و سپس آن را بپذیریم و بکوشیم رابطه را با توجه به مجموع واقعیت‌ها مدیریت کنیم. ‏
تاریخ ما و تجربه ما با تاریخ جدید دو گونه است و به همین ترتیب، موقعیت جغرافیایی ما و ظرفیت‌های طبیعی ما و ویژگی‌های فردی و اجتماعی ما. این مجموعه طبیعتاً دو نوع ژئوپلتیک را ایجاب می‌کند. همسان‌کردن منافع و مصالح ژئوپلیتیکی و حتی به یکدیگر نزدیک کردن آن در آنجا که از درون برمی‌آیند، ناممکن است و اصولاً بدان نیازی نیست. چنان‌که گفتیم، مهم مدیریت رابطه است و اصولاً این یکی از معانی و وظائف علم سیاست است. با توجه به واقعیت «دولت ـ ملت» ما و آنها، این مهم به مراتب قابل محاسبه‌تر و قابل حصول‌تر است. فراموش نشود که این کشور و به دلایل مختلف از نظر دیگران به مراتب مهمتر و تعیین‌کننده‌تر از آن است که معمولاً در کشور ما انگاشته می‌شود و این اهمیت در طی سه دهه اخیر، پیوسته افزایش یافته است.
قدت به‌دستان ترکیه از هر گروه و جناحی که باشند، عموماً بدین نکته آگاهی دارند که نمونه بارز آن کتاب «عمق استراتژیک» داوود اوغلو ـ وزیر خارجه اسبق و نخست‌وزیر سابق ترکیه ـ است. این ویژگی آنان را تشویق می‌کند که سیاست باز و فعالی با تمامی بازیگران مهم داشته باشند. بخشی از توسعه اقتصادی و صنعتی ترکیه و نیز ارتقای موقعیت سیاسی‌اش در سطوح مختلف جهانی و منطقه‌ای، مرهون اتخاذ همین سیاست است.
به هرحال در شرایط حساس کنونی احتمالاً بهترین روش این باشد که ما بخشی از مسائل حساس دوجانبه و نیز گلایه‌هایمان را از کانالی مطمئن، سریع و در عین حال صریح و فارغ از محدودیت‌های دیپلماتیک پیگیری کنیم و البته این به معنای تعطیل و یا کم‌اهمیتی کانال‌های رسمی سیاسی و رسانه‌ای نیست. مسئله این است که برخی از مسائل لازم است از مجاری تعریف‌شده و تعیین شده مورد گفتگو و نقد و انتقاد قرار گیرد و طرف مقابل هم می‌باید آن را بپذیرد و به همین گونه عمل کند. آنان به احتمال قریب به یقین این را خواهند پذیرفت.
ثبات و امنیت ترکیه بخشی از ثبات و امنیّت ماست، و عکس آن نیز به همان میزان صحیح است، خصوصاً که این دو کشور در قلمرو یکدیگر دارای نفوذ زیادی هستند. رابطه متقابل خوب و قابل اعتماد و قابل احترام مورد نیاز هر دو آنها و بلکه مورد نیاز منطقه پر شرّ و شور ماست و این نه سقف، بلکه کف رابطه دوجانبه است. ممکن است در حال حاضر نتوانیم این سطح حداقلی را به موقعیتی فراتر ارتقا دهیم، اما طرفین، باید بپذیرند که نمی‌باید این رابطه از حداقل یاد شده پایین‌تر رود. این یک ضرورت است. ‏

جدّاً عذر می‌خواهم!

مکتوب هفته
جدّاً عذر می‌خواهم!
دکتر محمدعلی فیاض‌بخش
من از ریزگردها عذر می‌خواهم؛ اگر درشت گردها هنوز نتوانسته‌اند آن‌ها را اسکان دهند. من از هوای متغیّر عذر می‌خواهم؛ اگر هنوز هواداران غافلگیرشان می‌شوند. من از ذرّات آلاینده عذر می‌خواهم؛ اگر قوات پالاینده بعد از چندسال هنوز حریف‌شان نشده‌اند. من از آ‌ب‌های سیلاب شده عذر می‌خواهم؛ اگر سد‌ها آب را بر زاینده رودها بستند اما در مسیر سیل‌ها شکستند. من از مقره‌های برق عذر می‌خواهم؛ اگر غبارهای رطوبت گرفته بر چهره‌شان نشستند و چهره‌ی شهری را در تاریکی فروبستند. من از برخی اطلاع‌رسانی‌های ملّی عذر می‌خواهم؛ که هرشب آمار یک شبانه روز تیراندازی و تلفات در آن قارّه‌ی دور را زیر می‌نویسد و گاه امّا کوه و کمر و جاده‌های خودمان را ریز می‌بیند. من از آن قطاری که در سراشیبی وحشی شد و اتوماسیون را ندید عذر می‌خواهم. از طیّاره‌ای که طایر از زیرش پرید نیز عذر می‌خواهم؛ و از برخی نمایندگان نیز؛ که زبان حالشان این بود که طیّاره‌های نوستالژیک و خاطره‌های پرهیجان فراز و فرود در قدم نوسازی ناوگان در حال فراموشی است.
گفت: حفظت شیئاً و غابت عنک اشیاء؛ یک سوی ماجرا را دیدی و دیگر سوها را ندیدی! بعد از سال‌ها تأخیر و تعلّل بألاخره به گوش برخی بزرگواران مسئول رسید، که عذرخواهی جزو مرسومات دولتمردی است؛ و امّا با پذیرش تبعات آن؛ که این تبعات از نظر مبارکشان دور مانده است. زبان‌هایی که به پوزش و اعتذار نمی‌چرخید، اخیراً برای هر اتفاقی عذر تقصیر می‌آورند و پوزش می‌طلبند. رسم خوشایندی است! هر چند فعلاً اقتباسی است اندکی کم نمک و بدون افزودنی‌های مجاز٫ کم نمکی‌اش از آن بابت است که این روزها فراوانی یافته است بدون مسئولیت پذیری بعدی. افزودنی‌های مجازی که غایب مانده است امّا، جبران مافات است به أحسن وجه. از این روست که عذرخواهی‌ها و زبان‌ریزی‌ها آن‌گونه که باید، باورپذیر نمی‌نماید.
وانگهی! هنگامی که عذرخواهی‌ها از یکی دوبار افزون شد، به استعفا و کناره‌گیری از کار باید بیانجامد؛ که اگر هم ـ زبانم لال! ـ به استعفایی بیانجامد، به استرجاعی می‌سرانجامد! یعنی فرد عذرخواهِ مستعفی، از باب احساس تکلیف، یک صندلی را ترک می‌کند و از باب احساسی شدیدتر، چه بسا بر صندلی‌ای رفیع‌تر می‌نشیند و هذاشئ عجاب!
پس جا دارد از «تکلیف» هم عذرخواهی کنم؛ از آن روی که همه به خود اجازه می‌دهند که آن را «احساس» ‌کنند! به ویژه، که بعد از چهارسال، دوباره و بلکه چندباره، این احساس، خواب را از چشم برخی کسان در حال ربایش است ـ از بس «احساس تکلیف» می‌کنند. ـ
من از همه‌ی احساس تکلیف‌های گذشته، که احیاناً به جایی نرسید، و تکلیف‌های حال حاضر، که به شدّت در حال به جایی رسیدن است عذر می‌خواهم. نیز از احساس‌ها و تکلیف‌هایی که برای انجامشان در آینده به شدّت تأکید می‌شود عذر می‌خواهم. یعنی پیشاپیش عذر می‌خواهم.
بگذریم… نمی‌دانم چرا از استانداردهای رایج در مدیریت دولتی همیشه چند فاز تأخیر داریم. منظورم از استانداردها، روال رایجی است که در امر مدیریت و مسئولیت تقریباً در همه جای دنیا رایج است. مثلاً همین کلمه‌ی «عذرخواهی» چقدر با تأخیر وارد ادبیات مسئولان ما شد. نادر و کمیاب نیز، آنگاه که یک استعفا صورت گرفت، از یک سو عده‌ای نالیدند که ای وای! مدیری توانمند و نایاب را چه حیف کردید، و دیگر سو برخی بزرگواران در منصب امامت جمعه برآشفتند، که چرا ادای غربی در می‌‌آورید!؟ شاید می‌بایست نوع شرقی و یا عربی‌اش را در می‌آوردند. در این جا لازم است از همان نادر و کمیاب مسئولانی که احتمالاً استعفا کردند و به عذر تقصیر در عمل گردن نهادند نیز عذرخواهی کنم؛ که چه می‌شود کرد؟ بالاخره در یک جاهایی باید گوهری را فدا کرد؛ از بس مردمان قدر نمی‌دانند و یا توقعات بی‌جا دارند.
در پایان بر خود لازم می‌دانم که یک عذرخواهی ویژه(!) و پیشاپیش از «احساس تکلیف» کنندگانی کنم، که شدّت احساس‌گری‌شان در روزها و یکی دو ماه آینده از همه‌ جای‌شان سرریز می‌شود از شوق خدمت و نیاموختن عبرت؛ که اگر خدای نکرده دوباره قدرشان ناشناخته و ناسپاس بماند، به سهم ناچیز خویش عذر می‌خواهم. و در این پایان‌تر، از «عذر» عذر می‌خواهم که این قدر خواهان پیدا کرده است در زبان‌ها!

مسکن حمایتی، مسکن اجتماعی!


یادداشت
مسکن حمایتی، مسکن اجتماعی!
فتح الله جوادی
در آخرین روزهای بهمن‌ماه هیئت وزیران برای حمایت از متقاضیان مسکن،‌ مصوبه‌ای داشت که در دو قالب مسکن اجتماعی و مسکن حمایتی، مأموریت‌هایی را برای چند وزارتخانه تعیین کرد. این مصوبه که در یکی دو روز گذشته توسط معاول اول رئیس جمهور ابلاغ شد کمک به ساخت و خرید مسکن ملکی و کمک به ساخت مسکن استیجاری و نیز پرداخت کمک هزینه اجاره مسکن و وام قرض‌الحسنه را در برمی‌گیرد. خلاصه طرح این است که دولت به همه آنها که زمین در اختیار دارند برای ساخت مسکن اجاره‌ای تا دو برابر سقف تسهیلات فعلی برای هر واحد وام می‌دهد و سازندگان هم موظفند این واحدها را ده سال به متقاضیان اجاره بدهند و وزارت راه هم موظف است که زمین در اختیار آنها قرار دهد. از طرف دیگر وزارت موظف شده کمک هزینه اجاره به آنها بدهد. از ۲۰ هزار تومان در ماه تا ۵۰۰ هزار تومان در ماه. در این طرح پرداخت وام ودیعه هفت و نیم میلیون تومانی هم پیش‌بینی شده است. ۵ درصد سود وام را هم خود فرد می‌پردازد و بقیه را دولت می‌دهد و البته موارد دیگری هم در این طرح پیش‌بینی شده که شامل شناسایی افراد نیازمند و مستحق می‌شود و نیز جلوگیری از سوء استفاده کنندگان.
و اینکه سابقه ۵سال سکونت در آن شهر را داشته باشند. خانه یا زمین یا تسهیلات از دولت نگرفته باشند و مواردی از این دست. در مورد منابع مورد نیاز اجرای طرح هم گفته شده که از محل منابع هدفمندی یارانه‌ها توسط سازمان برنامه تأمین می‌شود.
ظاهراً به نظر می‌رسد که دولت پس از مقاومت در برابر مخالفانش و برای اینکه نشان بدهد در زمینه مسکن اجتماعی و اصولاً در حوزه مسکن بی‌تفاوت نبوده و برنامه‌ای در دست اقدام دارد این مصوبه را اجرایی کرده است تا شاید هم به رکود بخش مسکن تلنگری وارد آورد و هم اقدامی برای بی‌خانمان‌ها صورت داده باشد. درباره این طرح نکاتی لازم به یادآوری است. اولین نکته منابع انجام طرح است. به اعتراف مقامات اقتصادی دولت منابع طرح هدفمندی حتی پاسخگوی یارانه‌های پرداختی هم نیست و وزیر اقتصاد اذعان می‌کند که بیش از ۶ هزار میلیارد تومان از مبلغ یارانه‌های پرداختی را از سایر منابع جدای از منابع هدفمندی تأمین می‌کند. با این حساب از کدام محل طرح هدفمندی می‌خواهد پول به حساب اجرای طرح واریز کند؟ نکته دوم پرداخت مابه‌التفاوت نرخ سود بانکی و سود پرداختی توسط متقاضی است. اگر قرار است ۵ درصد سود را متقاضی و بقیه را دولت بپردازد از کدام محل؟ دولت همین حالا هم بیشتر از صد هزار میلیارد تومان به شبکه بانکی بدهکار است و این جدای از ارقام درشت و کمرشکن بدهی او به سازمان تأمین اجتماعی، پیمانکاران بخش خصوصی و حتی پیمانکاران خود دولت است.
مشکل بعدی شناسایی افراد نیازمند و فاقد مسکن است. در طرح مسکن مهر هم ضوابط سفت و سختی برای جلوگیری از سوء‌استفاده و شناسایی افراد نیازمند تعیین شده بود اما چند درصد آن محقق شد؟ ساخت مسکن استیجاری چقدر امکان تحقق دارد؟ به گفته وزیر مسکن در همین حال حاضر دهها هزار واحد مسکن مهر فاقد متقاضی است و در همین تهران ۴۰۰ هزار واحد مسکن خالی وجود دارد. چه تضمینی وجود دارد که در قالب این طرح‌ خانه‌های خالی دیگری به خانه‌های قبلی اضافه نشود؟ و تازه مگر قرار نبود دولت در بخش مسکن ورود نکند و صرفاً به مأموریت‌های اصلی خود یعنی سیاستگزاری و نظارت بپردازد؟ به هرحال در طرح مسکن مهر نیز در ظاهر دولت قصد ورود نداشت و کار توسط پیمانکاران انجام گرفت امّا در عمل دیدیم که چه غده بدخیمی از کار درآمد. یکی از نمایندگان مجلس که اخیراً از پردیس بازدید کرده می‌گوید: باید رئیس جمهور قبلی را در همین پردیس محاکمه کرد. من بیش از نیم ساعت نتوانستم در بازدید از آنجا دوام بیاورم. آورده اولیّه متقاضیان خرج شده، وام بانکی خرج شده و هنوز بیش از چهار هزار میلیارد بودجه لازم است تا کار تمام شود … و اینها جدای از امکانات زیربنایی لازم است که هیچ فکری برای آن نشده است …
در اینکه دولت و وزارت مسکن بخاطر شرایط رکودی حاکم بر بازار مسکن تحت فشار رسانه‌ای و اجتماعی قابل لمس هستند شکی نیست امّا این فشار نباید دولت را به حرکات انفعالی و افزودن بر تعهدات رو به تزایدش بکشاند. مشکل بزرگ دولتها در ایران همواره و البته با شدت و ضعفهایی در هر دوره(که البته در دولت قبل دیگر به مرز افراط رسیده بود) اقدامات تعهدآوری بوده است که آثار آن به دولت بعد کشیده شده و مشکلات بعدی ایجاد کرده است. دولتها معمولاً عادت نکرده‌اند به اندازه توان و به زبان ساده به قدر جیبشان خرج کنند. مشکل دیگر هم این است که بعدها پاسخگوی رفتارشان نیستند وگرنه بخاطر آن همه ندانم کاری که در دولت گذشته صورت گرفت دولتمردان سابق سودای ریاست تازه و بازگشت به سرشان نمی‌زد. در حالیکه باید پاسخگویی را یک ضرورت دانست و بر آن پای فشرد و حتی برای عملکرد غلط گذشته که برای نظام و کشور و ملت خسارات و زیانهای فراوان ببار می‌آورد هزینه داد تا هیچ دولتمردی جرات نکند بی‌گدار به آب بزند. توصیه‌ای که می‌توان به دولت دکتر روحانی که میراث دار نابسامانی‌‌های بسیاری از گذشته بوده است نیز می‌تواند این باشد که با درایت و شجاعتی که لازمه اداره کشور است و با حسن نیتی که از ایشان سراغ است میراث خوبی از خویش به یادگار بگذارد و ارثیه غیرقابل قبولی برای آینده نگذارد. در حوزه مسکن نیز بهترین کار آن است تا بجای افزایش تعهدات دولت که قاعدتاً بسیاری از آنها قابل انجام نیست، با ایجاد رونق و توجه به تولید و رفع بیکاری و اشتغال در جهت توانمندسازی جوانان گام بردارد. آنها که شغل مناسب و درآمد کافی پیدا کنند خودشان بهتر می‌توانند از عهده حل مشکل مسکن خود برآیند.

به کجا چنین شتابان؟

به کجا چنین شتابان؟

اخیرا کلیپی از طرف یک موسسه فرهنگی مجوزدار تولید و منتشر شده که به طرز بدی کوشیده پزشکان و خودروسازان را دزد معرفی کند. با دیدن این کلیپ این پرسش پیش می‌آید که آیا ما مردم خودویرانگری هستیم؟ همه عالم و آدم را نقد می‌کنیم و به قول معروف برای خودمان درِ پپسی باز می‌کنیم که چنین هستیم و چنان، ولی وقتی که پایش بیفتد تمام داشته‌های خود را چوب حراج می‌زنیم و به جای برخورد با کسانی که چنین مشغول تخریب جامعه و اعتماد عمومی هستند، فقط لبخندی بر لبان ما می‌نشیند و تمام. به‌عنوان یک ایرانی باید خجالت بکشیم که برخی افراد به نام یک موسسه فرهنگی! فیلم کوتاهی را در قالبی سخیف علیه پزشکان و نیز خودروسازان کشور ساخته‌اند و در فضای مجازی منتشر و آنان را دزد خطاب ‌کرده‌اند. تردیدی نیست که این نوع کارها آگاهانه یا ناآگاهانه درصدد زدودن اعتماد از جامعه است. اعتمادی که بزرگترین سرمایه برای هر جامعه‌ای است.

جامعه پزشکی ایران مثل هر گروه دیگری دارای نقاط قوت و ضعف است و در جامعه‌ای که به شدت مادی شده است، آنان نیز کمابیش از این قاعده مستثنا نیستند، با این تفاوت که بر خلاف دیگران بعضا تا ٢٥‌سال به صورت مداوم درس خوانده‌اند و جزو نخبگان این کشور بوده‌اند و در جهان نیز به‌عنوان پزشکان حاذق شناخته می‌شوند و اگر امکانات پزشکی و بیمارستانی ایران در حد کشورهای توسعه‌یافته بود، بدون تردید مجموعه درمان و پزشکی ایران جزو رتبه‌های خوب جهانی بود، همچنان که اکنون نیز چنین هستند. با وجود انتقادات و تبلیغات سوئی که علیه پزشکان صورت می‌گیرد و بخشی از آن انتقادات درست هم هست، پزشکان هنوز هم جزو مورد اعتمادترین اقشار اجتماعی هستند، این را نه یک نظرسنجی که مجموعه‌ای از نظرسنجی‌ها تأیید می‌کند. گزارش‌ سال گذشته درباره اعتماد اجتماعی نشان می‌دهد که پزشکان پس از معلمان و استادان دانشگاه بیشترین اعتماد را نزد مردم داشته‌اند و فاصله آنان با سایر اقشار اجتماعی و حرفه‌ای بسیار زیاد است. اینکه روزانه و هفتگی برخی خطاهای پزشکی و حتی بی‌انصافی‌های آنان را معیار قضاوت درباره یک قشر مهم بدانیم، از دزدی بدتر است.

 ایالات متحده آمریکا قوی‌ترین و معتبرترین مجموعه و جامعه پزشکی و درمانی جهان را دارد، ولی همزمان سالانه بیش از ٢٥٠‌هزار نفر به دلیل اشتباهات قابل پیشگیری پزشکی در این کشور فوت می‌کنند و گفته می‌شود سومین عامل مرگ‌ومیر انسان در ایالات متحده اشتباهات پزشکی است. جالب اینکه هزینه‌های درمان نیز در آن‌جا بالاست و جالب‌تر اینکه یکی از منابع مهم درآمدی این کشور جذب بیمار برای درمان است، ولی کسی آنها را دزد خطاب نمی‌کند، سهل است که احترام هم می‌بینند. در همین ایران بسیاری از مردم رضایت کامل از پزشکان خود دارند، البته برخی از پزشکان نیز وظایف حرفه‌ای و انسانی خود را خوب انجام نمی‌دهند ولی این گروه هیچ‌گاه در اکثریت نبوده‌اند.

این حملات به پزشکان، حمله به جامعه ایران ولی از یک موضع بسیار سخیف و غیر انسانی است. بخشی از آن نیز ناشی از حسادت‌های بی‌مورد است. البته به این نوع کژذهنی‌ها حرجی نیست، بر سکوت ما به‌عنوان شهروندان ناظر انتقاد است؛ شهروندانی که باید از دستاوردهای مثبت جامعه خود دفاع کنیم و تنها در چنین صورتی حق انتقاد از نقاط ضعف آن را داریم.

مسأله فقط پزشکان نیست، حتی خودروسازان نیز بی‌نصیب از این توهین نمانده‌اند. بله، درست است که به لحاظ کیفی از تولیدات خوب خارجی عقب هستیم، ولی در چه زمینه‌ای جلو هستیم که تنها از آنان توقع چنین پیشرفتی را داریم؟ حالا در زمینه پزشکی که وضعیت کیفی بهتری داریم، چقدر به آنان ارج می‌نهیم که اگر خودروسازها به چنین جایگاهی برسند، ارجمند خواهند شد؟ این به معنای دفاع از خودروسازها نیست که نویسنده هم در مواردی عصبانی از خودرو ایرانی خود شده است، ولی خودروسازها به مراتب از بسیاری از حوزه‌های دیگر اگر بهتر نباشند، بدتر نیستند. به‌علاوه، چگونه می‌شود گمان کرد که یک مجموعه بزرگ کارشناسی و کارگری متمایز از سایر مجموعه‌های کشور است؟ آنان هم مثل همه مهندسان و کارشناسان دیگر کشور در بخش‌های نفت، فولاد، سیمان، پتروشیمی، نساجی و صنایع غذایی و... هستند و تافته جدا بافته‌ای نیستند. اگر می‌بینیم که در یک بخش مثل صنعت محصولات غذایی وضعیت بهتری از صنعت دیگر مثل نساجی داریم، دلیل آن بالا بودن سطح تخصصی کارکنان اولی نسبت به دومی نیست. آنان عموما از دانشگاه‌های مشابهی فارغ‌التحصیل شده‌اند. مشکل در جای دیگری است. در مقررات، در ناکارایی بخش‌های دیگر، در ضوابط گمرکی، در ناپایداری روابط خارجی و... و اینهاست که می‌تواند یک صنعت را تضعیف و دیگری را تقویت کند. والا کارشناسان صنعت خودرو ایران از کارشناسان صنعت برق یا سیمان و پتروشیمی و نفت چیزی کمتر ندارند. این نوع تخریب‌کنندگان نیروی انسانی کشور خوب است ابتدا نگاهی هم به خود بیندازند. مگر تولیدات خودشان در حد استانداردهای جهانی است؟ اگر فیلمشان را دوبله کنند و به خارج بفرستند، ذره‌ای ارزش ندارد؛ ضمن این‌که در این نوع نگاه‌های انتقادی همواره منتقد خود را در جایگاهی می‌بیند که انگار فقط اوست که پاک مانده و در عالی‌ترین سطح عمل می‌کند. این منتقدان خودشان را تافته جدا بافته می‌بینند و از موضع بالا به همه تهمت می‌زنند و نقد می‌کنند.

این نحوه برخورد با اقشار حرفه‌ای ایران، جز آنکه سرمایه انسانی و اعتماد اجتماعی را مخدوش و تضعیف می‌کند و امید را در جامعه از میان می‌برد، نتیجه دیگری ندارد. این رفتارها غیرمسئولانه است و حتی اگر انتقادهای درستی هم در آن باشد به دلیل این رفتارها دیگر شنیده نخواهد شد.

فرجام استراتژیک ناتو و ایران

فرجام استراتژیک ناتو و ایران

محمود اشرفی روزنامه نگار

 

فرجام استراتژیک پیمان آتلانتیک ‌شمالی موسوم به ناتو کم‌رنگ شدن نقش و محو تدریجی این سازمان است. زمینه شکل‌گیری و علت وجودی این سازمان دیگر وجود خارجی ندارد. پایداری جهان غرب در برابر تهدیدات بلوک شرق و پیمان ورشو اصلی‌ترین علت شکل‌گیری پیمان ناتو بود. دوران جنگ سرد هنگامه رویارویی اتحاد جماهیر شوروی سابق و اقمارش با کشور‌های بلوک غرب بود. آنچه بلوک شرق را درهم تنید، ملات سوسیالیزم بود، بنابراین بلوک‌‌بندی دوران جنگ سرد بنیانی ایدئولوژیک داشت. با فروپاشی شوروی در نیمه نخست دهه ٩٠ قرن بیستم، اساس ایدئولوژیک بلوک شرق و پیمان ورشو فرو ریخت و ماموریت اصلی ناتو و هویت و بنیان آن بر هم خورد. فرجام استراتژیک ناتو بی‌هدفی و محو آرام‌آرام است، اما آیا نبود ناتو به ایجاد یک خلأ ژئوپلتیک در جهان منجر خواهد شد؟ فروپاشی ناتو بدون‌تردید دگرگونی‌های دامنه‌داری را در جهان به دنبال خواهد داشت. اثرات منطقه‌ای در هر کشوری با توجه به پیوند‌ها یا ناوابستگی‌هایش با این پیمان، متفاوت خواهد بود. در خاورمیانه فروپاشی ناتو بر ایران تأثیرات منفی نداشته و حتی نقش ایران را در تعادل قوای منطقه‌ای پررنگ‌تر می‌سازد. ایران بیش از ٦ دهه رسما سیاست موازنه منفی را در پیش گرفته و این درحالی است که‌ ترکیه در ناتو عضویت داشته و بزرگترین پایگاه هوایی ناتو در این کشور است. بحرین و قطر پایگاه منطقه‌ای ناتو بوده و این کشور‌ها به همراه عربستان‌سعودی در برخی مانور‌های منطقه‌ای ناتو مشارکت داشته‌اند. همکاری‌های کشور‌های حوزه خلیج‌ فارس با ناتو آمیزه‌ای از اتکا و مشارکت است. هنگامی که با فروپاشی ناتو اساس مشارکت حذف شود، پایه‌های تکیه‌گاه برای عوامل منطقه‌ای سست خواهد شد. در این وضع اساس موازنه قوا در منطقه به نفع ایران بر هم خواهد خورد. ایران برکنار از تلاطمات ناشی از خلأ فروپاشی ناتو خواهد بود، اما دگرگونی‌های ژئواستراتژیک منطقه در راستای منافع ایران است.

خیار و گوجه فرنگی؛ ترکیبی ممنوع!


ترکیب مواد تشکیل دهنده که از گوارش سریع و کند برخودار هستند، ایده خوبی نیست. این شرایط می تواند تخمیر مواد غذایی در معده را به همراه داشته باشد که ممکن است کل بدن را مسموم سازد.

برای بسیاری از ما تنها معیار برای تهیه یک سالاد ترکیب برخی مواد غذایی خوشمزه با یکدیگر است، اما به جز عطر و طعم باید موارد دیگری را نیز مد نظر قرار داد. برخی مواد تشکیل دهنده سالاد با هم جور در نمی آیند که از آن جمله می توان به ترکیب گوجه فرنگی و خیار اشاره کرد. هر یک از این سبزیجات دارای مدت زمان گوارش متفاوت هستند و بنابر آیورودا، پزشکی سنتی هند، ما باید از زمان گوارش دقیق هر ماده غذایی که مصرف می کنیم، پیش از ترکیب آنها با یکدیگر آگاهی داشته باشیم.

خیار و گوجه فرنگی را به همراه هم مصرف نکنید!

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "جاست نچرال لایف"، ترکیب مواد تشکیل دهنده که از گوارش سریع و کند برخودار هستند، ایده خوبی نیست. این شرایط می تواند تخمیر مواد غذایی در معده را به همراه داشته باشد که ممکن است کل بدن را مسموم سازد. گوارش کند و تخمیر قندها و نشاسته ها چیزی است که در نهایت تجربه می کنید و بر همین اساس، آن گونه که باید از وعده غذایی خود لذت نخواهید برد. افزون بر این، فرآیند تخمیر می تواند موجب شکل گیری گاز، تورم و درد در معده و همچنین مشکلات روده شود.

خیار و گوجه فرنگی با یکدیگر سازگار نیستند و نباید به همراه هم مصرف شوند. هنگامی که این دو ماده غذایی به معده می رسند و فرآیند تخمیر آغاز می شود، اسید ترشح شده در حفره شکمی برای گوارش غذا می تواند مشکلات گوارشی متعدد را موجب شود.

در ادامه با برخی از ترکیب های غذایی دیگر که باید از آنها پرهیز کنید، بیشتر آشنا می شویم.

خوردن میوه پس از غذا ایده خوبی محسوب نمی شود. میوه ها نیازمند مدت زمانی طولانی برای گوارش هستند و هرگز نباید به مدت طولانی در معده باقی بمانند. مصرف میوه پس از غذا می تواند بازگشت اسید معده به مری و دیگر مشکلات گوارشی را به همراه داشته باشد.

مصرف ماکارونی و پنیر در برخی کشورهای جهان مانند آمریکا محبوب است، اما با یک ترکیب غذایی دیگر مواجه هستیم که باید از آن پرهیز کرد. ماکارونی سرشار از نشاسته است که مدت زمان گوارش آن با پروتئین متفاوت است. از این رو، تاخیر در گوارش به تخمیر اجتناب ناپذیر و مشکلات گوارشی بیشتر منجر خواهد شد. شرایطی مشابه برای ماکارونی و گوشت نیز صادق است.

املت گوشت و پنیر یک وعده غذایی محبوب برای بسیاری از مردم جهان است، اما باید از مصرف بیش از اندازه پروتئین در یک وعده غذایی پرهیز کرد. در هر وعده غذایی بهتر است تنها یک نوع پروتئین را انتخاب کنید.

هرگز نان یا نودل را با آب پرتقال ترکیب نکنید زیرا محتوای اسید مورد نیاز برای گوارش آب پرتقال می تواند آنزیم های مسئول برای گوارش نشاسته را از بین ببرد.

سبزیجات و پنیر یکی دیگر از ترکیبات ممنوع محسوب می شود زیرا خوردن آنها تنها به شکل گیری نفخ منجر خواهد شد.

بسیار از مردم جهان دوست دارند موز را همراه با شیر مصرف کنند، اما این ترکیب می تواند به طور قابل توجهی روند گوارش را کند سازد.

مردم به طور معمول در وعده غذایی صبحانه به کاسه ماست خود میوه اضافه می کنند، اما این ترکیب می تواند روند گوارش را کند کرده و به جمعیت باکتریایی روده آسیب وارد کند. این شرایط به ویژه برای ترکیب آناناس و ماست صادق است که مواد تشکیل دهنده فعال که موجب مسمویت غذایی می شوند را افزایش می دهد.

زیبایی با پوست موز!

پوست موز می تواند به بهبود ظاهر خطوط و چین و چروک های پوست کمک کند. همچنین، پوست موز در سفت‌تر شدن پوست و درخشش آن نقش دارد. پوست موز حاوی لوتئین است. این آنتی اکسیدان ظهور نشانه های افزایش سن را به تاخیر می اندازد.

موز یکی از محبوب‌ترین و پر مصرف‌ترین میوه ها در سراسر جهان است و بسیاری از مردم این میوه را در وعده غذایی صبحانه خود استفاده می کنند. موز را می توان یک ابرمیوه در نظر گرفت زیرا حاوی ترکیباتی با توانایی مبارزه با بسیاری از بیماری ها است و بر همین اساس، مصرف آن برای سلامت انسان خوب است.

کاربردهای زیبایی شگفت انگیز پوست موز

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "هلثی فود ویژن"، بسیاری از ما پوست موز را دور می اندازیم. اما پوست این میوه نیز می تواند به ویژه برای رژیم زیبایی شما مفید باشد. پوست موز سرشار از ویژگی های آنتی اکسیدانی، ضد قارچی، ضد باکتری و آنزیمی است که می تواند کاربردهای مفیدی داشته باشد. افزون بر این، پوست موز منبع خوبی برای ویتامین های B6، B12، منیزیم و پتاسیم است. تمام این مواد مغذی پوست موز را به گزینه ای کلیدی در جهت مصارف زیبایی تبدیل می کنند.

سفید کردن دندان ها

اگر در پی بهره‌مندی از دندان هایی سفید هستید، پوست موز را دور نریزید. پوست موز حاوی اسید سیتریک است که می تواند به کاهش لکه های زرد رنگ روی دندان ها کمک کند و هر چه بیشتر آنها را سفید کند. افزون بر این، پوست موز دارای مواد از بین برنده پلاک و اسید سالیسیلیک قابض است که مینای دندان های را از بین نمی برد و حتی از سلامت دندان پشتیبانی می کند.

می توانید از این ترفندهای ساده برای سفید کردن دندان های خود استفاده کنید:

بخش داخلی یک پوست موز تازه را برای چند دقیقه روی دندان های خود بمالید.

پس از آن، دندان های خود را بدون خمیر دندان مسواک بزنید تا آنچه روی دندان های شما باقی مانده است، پاک شود.

این کار را روزی یک بار به مدت چند هفته انجام دهید تا لکه ها از بین بروند.

از بین بردن زگیل (Wart)

پوست موز دارای آنتی اکسیدان هایی قوی و همچنین آنزیم هایی است که می توانند به خلاص شدن از شر زگیل ها به روشی امن کمک کنند. آنها با ویروسی که موجب شکل گیری زگیل می شوند نیز مبارزه می کنند.

یک تکه پوست موز را اندکی بزرگتر از اندازه زگیل خود برش بزنید.

بخش داخلی پوست موز را روی ناحیه تحت تاثیر قرار گرفته بگذارید.

با یک چسب یا بانداژ موقعیت پوست موز را تثبیت کنید.

اجازه دهید یک شب به همین حالت باقی بماند.

صبح روز بعد پوست موز را بردارید.

برای چند هفته و هر روز این کار را انجام دهید تا زمانی که از شر زگیل خلاص شوید.

از همین روش می توانید برای درمان میخچه نیز استفاده کنید.

درمان آکنه

پوست موز برای درمان جوش ها و آکنه نیز کارایی دارد. پوست موز همانند یک عامل لایه برداری طبیعی عمل می کند و سموم را از منافذ پوست پاک می کند که این شرایط به کاهش خطر بروز آکنه و درمان آن کمک می کند. قدرت آنتی اکسیدانی پوست موز به مبارزه با میکروب هایی که موجب آکنه می شوند، کمک می کند. افزون بر این، ویژگی های ضد التهابی آن به تسکین پوست ملتهب کمک می کند.

پوست خود را با آب سرد بشویید، سپس با یک حوله تمیز خشک کنید. منطقه تحت تاثیر قرار گرفته پوست را با قسمت داخلی پوست موز به مدت پنج دقیق ماساز دهید. 20 دقیقه صبر کنید تا پوست مواد مغذی را جذب کند، سپس پوست خود را آب سرد شستشو دهید.

این کار را دو یا سه بار در روز انجام دهید.

در روشی دیگر، مقداری پودر زردچوبه را روی قسمت داخلی پوست موز بریزید. پوست موز را به آرامی روی منطقه تحت تاثیر قرار گرفته پوست به مدت پنج دقیقه بمالید و اجازه دهید ترکیب به مدت 15 دقیقه روی پوست باقی بماند. سپس، پوست خود را با آب ولرم شستشو دهید و سپس به آرامی خشک کنید. این کار را دوبار در روز انجام دهید.

کاهش لکه های پوست

پوست موز گزینه خوبی برای درمان لکه های پوست است. پوست شما از ویتامین های A،B، C، و E بهره‌مند می شود و به  بهبودی لکه ها کمک می شود. افزون بر این، پوست موز سرشار از آنتی اکسیدان ها است  که به کاهش لکه های تیره کمک می کنند.

بخش داخلی پوست موز را به آرامی و برای پنج تا 10 دقیقه روی پوست خود بمالید.

اجازه دهید فیبر پوست موز به مدت 20 دقیقه روی پوست باقی بماند.

این کار را دو یا سه بار در روز و تا زمانی که لکه ها محو شوند، ادامه دهید.

کاربردهای زیبایی شگفت انگیز پوست موز

تسکین گزش پشه

گزش پشه و حشرات دیگر موجب خارش و ناراحتی می شود. شما می توانید این نشانه ها را با پوست موز تسکین دهید. افزون بر این، پلی ساکارید موجود در پوست موز به سلول های پوست نفوذ می کند و از تورم و التهاب جلوگیری می کند.

بخش داخلی پوست موز را به مدت پنج دقیقه روی منطقه تحت تاثیر قرار گرفته پوست ماساژ دهید.

15 دقیقه صبر کنید، سپس پوست را با آب سرد شستشو دهید.

از بین بردن زائده های پوستی (Skin Tags)

برای خلاص شدن از شر زائده های زشت پوستی می توانید از پوست موز استفاده کنید. پوست موز حاوی آنزیم هایی است که به از بین بردن این زائده ها کمک می کنند.

یک تکه پوست موز را به اندازه ای که زائده پوستی را به خوبی پوشش دهد، برش دهید.

بخش داخلی پوست موز را روی زائده پوستی قرار دهید و آن را با یک چسب ثابت کنید.

یک شب اجازه دهید به همان شکل باقی بماند.

صبح روز بعد پوست موز را بردارید و پوست خود را شستشو دهید.

این کار را هر روز انجام دهید تا زائده پوستی از بین برود.

خارج کردن تراشه ها

پوست موز برای خارج کردن تراشه ها نیز کارایی دارد. آنزیم های موجود در پوست موز موجب نرمی پوست می شوند و به خارج کردن راحت‌تر تراشه کمک می کند. همچنین، پوست موز به بهبود زخم نیز کمک می کند.

یک تکه کوچک از پوست موز تازه را برش دهید.

قسمت داخلی پوست موز را روی تراشه قرار دهید.

با چسب یا بانداژ موقعیت پوست موز را تثبیت کنید.

یک شب اجازه دهید به همین حالت باقی بماند.

صبح روز بعد، با استفاده از یک موچین تراشه را خارج کنید.

کاهش چین و چروک

پوست موز می تواند به بهبود ظاهر خطوط و چین و چروک های پوست کمک کند. همچنین، پوست موز در سفت‌تر شدن پوست و درخشش آن نقش دارد. پوست موز حاوی لوتئین است. این آنتی اکسیدان ظهور نشانه های افزایش سن را به تاخیر می اندازد.

قسمت داخلی پوست موز را روی پوست صورت خود بمالید و اجازه دهید 20 تا 30 دقیقه به همان حالت باقی بماند.

سپس پوست خود را با آب ولرم شستشو دهید.

این کار را روزی یک بار انجام دهید.

کاهش پف چشم

برای کاهش پف چشم ها می توانید از پوست موز استفاده کنید. پتاسیم موجود در پوست موز به این کار کمک می کند. همچنین، طبیعت مرطوب کننده پوست موز به کاهش تیرگی زیر چشم کمک می کند.

فیبر سفید موجود در بخش داخلی پوست موز را با استفاده از یک قاشق جمع کنید.

فیبر را با یک تا دو قاشق غذاخوری ژل آلوئه ورا خالص ترکیب کرده تا خمیری نرم شکل بگیرد.

خمیر را به آرامی دور چشم های خود بمالید.

15 دقیقه صبر کنید، سپس با آب سرد آن را شستشو دهید.

تا زمانی که نیاز است این کار را تکرار کنید.

زیبایی با پوست موز!

پوست موز می تواند به بهبود ظاهر خطوط و چین و چروک های پوست کمک کند. همچنین، پوست موز در سفت‌تر شدن پوست و درخشش آن نقش دارد. پوست موز حاوی لوتئین است. این آنتی اکسیدان ظهور نشانه های افزایش سن را به تاخیر می اندازد.

موز یکی از محبوب‌ترین و پر مصرف‌ترین میوه ها در سراسر جهان است و بسیاری از مردم این میوه را در وعده غذایی صبحانه خود استفاده می کنند. موز را می توان یک ابرمیوه در نظر گرفت زیرا حاوی ترکیباتی با توانایی مبارزه با بسیاری از بیماری ها است و بر همین اساس، مصرف آن برای سلامت انسان خوب است.

کاربردهای زیبایی شگفت انگیز پوست موز

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "هلثی فود ویژن"، بسیاری از ما پوست موز را دور می اندازیم. اما پوست این میوه نیز می تواند به ویژه برای رژیم زیبایی شما مفید باشد. پوست موز سرشار از ویژگی های آنتی اکسیدانی، ضد قارچی، ضد باکتری و آنزیمی است که می تواند کاربردهای مفیدی داشته باشد. افزون بر این، پوست موز منبع خوبی برای ویتامین های B6، B12، منیزیم و پتاسیم است. تمام این مواد مغذی پوست موز را به گزینه ای کلیدی در جهت مصارف زیبایی تبدیل می کنند.

سفید کردن دندان ها

اگر در پی بهره‌مندی از دندان هایی سفید هستید، پوست موز را دور نریزید. پوست موز حاوی اسید سیتریک است که می تواند به کاهش لکه های زرد رنگ روی دندان ها کمک کند و هر چه بیشتر آنها را سفید کند. افزون بر این، پوست موز دارای مواد از بین برنده پلاک و اسید سالیسیلیک قابض است که مینای دندان های را از بین نمی برد و حتی از سلامت دندان پشتیبانی می کند.

می توانید از این ترفندهای ساده برای سفید کردن دندان های خود استفاده کنید:

بخش داخلی یک پوست موز تازه را برای چند دقیقه روی دندان های خود بمالید.

پس از آن، دندان های خود را بدون خمیر دندان مسواک بزنید تا آنچه روی دندان های شما باقی مانده است، پاک شود.

این کار را روزی یک بار به مدت چند هفته انجام دهید تا لکه ها از بین بروند.

از بین بردن زگیل (Wart)

پوست موز دارای آنتی اکسیدان هایی قوی و همچنین آنزیم هایی است که می توانند به خلاص شدن از شر زگیل ها به روشی امن کمک کنند. آنها با ویروسی که موجب شکل گیری زگیل می شوند نیز مبارزه می کنند.

یک تکه پوست موز را اندکی بزرگتر از اندازه زگیل خود برش بزنید.

بخش داخلی پوست موز را روی ناحیه تحت تاثیر قرار گرفته بگذارید.

با یک چسب یا بانداژ موقعیت پوست موز را تثبیت کنید.

اجازه دهید یک شب به همین حالت باقی بماند.

صبح روز بعد پوست موز را بردارید.

برای چند هفته و هر روز این کار را انجام دهید تا زمانی که از شر زگیل خلاص شوید.

از همین روش می توانید برای درمان میخچه نیز استفاده کنید.

درمان آکنه

پوست موز برای درمان جوش ها و آکنه نیز کارایی دارد. پوست موز همانند یک عامل لایه برداری طبیعی عمل می کند و سموم را از منافذ پوست پاک می کند که این شرایط به کاهش خطر بروز آکنه و درمان آن کمک می کند. قدرت آنتی اکسیدانی پوست موز به مبارزه با میکروب هایی که موجب آکنه می شوند، کمک می کند. افزون بر این، ویژگی های ضد التهابی آن به تسکین پوست ملتهب کمک می کند.

پوست خود را با آب سرد بشویید، سپس با یک حوله تمیز خشک کنید. منطقه تحت تاثیر قرار گرفته پوست را با قسمت داخلی پوست موز به مدت پنج دقیق ماساز دهید. 20 دقیقه صبر کنید تا پوست مواد مغذی را جذب کند، سپس پوست خود را آب سرد شستشو دهید.

این کار را دو یا سه بار در روز انجام دهید.

در روشی دیگر، مقداری پودر زردچوبه را روی قسمت داخلی پوست موز بریزید. پوست موز را به آرامی روی منطقه تحت تاثیر قرار گرفته پوست به مدت پنج دقیقه بمالید و اجازه دهید ترکیب به مدت 15 دقیقه روی پوست باقی بماند. سپس، پوست خود را با آب ولرم شستشو دهید و سپس به آرامی خشک کنید. این کار را دوبار در روز انجام دهید.

کاهش لکه های پوست

پوست موز گزینه خوبی برای درمان لکه های پوست است. پوست شما از ویتامین های A،B، C، و E بهره‌مند می شود و به  بهبودی لکه ها کمک می شود. افزون بر این، پوست موز سرشار از آنتی اکسیدان ها است  که به کاهش لکه های تیره کمک می کنند.

بخش داخلی پوست موز را به آرامی و برای پنج تا 10 دقیقه روی پوست خود بمالید.

اجازه دهید فیبر پوست موز به مدت 20 دقیقه روی پوست باقی بماند.

این کار را دو یا سه بار در روز و تا زمانی که لکه ها محو شوند، ادامه دهید.

کاربردهای زیبایی شگفت انگیز پوست موز

تسکین گزش پشه

گزش پشه و حشرات دیگر موجب خارش و ناراحتی می شود. شما می توانید این نشانه ها را با پوست موز تسکین دهید. افزون بر این، پلی ساکارید موجود در پوست موز به سلول های پوست نفوذ می کند و از تورم و التهاب جلوگیری می کند.

بخش داخلی پوست موز را به مدت پنج دقیقه روی منطقه تحت تاثیر قرار گرفته پوست ماساژ دهید.

15 دقیقه صبر کنید، سپس پوست را با آب سرد شستشو دهید.

از بین بردن زائده های پوستی (Skin Tags)

برای خلاص شدن از شر زائده های زشت پوستی می توانید از پوست موز استفاده کنید. پوست موز حاوی آنزیم هایی است که به از بین بردن این زائده ها کمک می کنند.

یک تکه پوست موز را به اندازه ای که زائده پوستی را به خوبی پوشش دهد، برش دهید.

بخش داخلی پوست موز را روی زائده پوستی قرار دهید و آن را با یک چسب ثابت کنید.

یک شب اجازه دهید به همان شکل باقی بماند.

صبح روز بعد پوست موز را بردارید و پوست خود را شستشو دهید.

این کار را هر روز انجام دهید تا زائده پوستی از بین برود.

خارج کردن تراشه ها

پوست موز برای خارج کردن تراشه ها نیز کارایی دارد. آنزیم های موجود در پوست موز موجب نرمی پوست می شوند و به خارج کردن راحت‌تر تراشه کمک می کند. همچنین، پوست موز به بهبود زخم نیز کمک می کند.

یک تکه کوچک از پوست موز تازه را برش دهید.

قسمت داخلی پوست موز را روی تراشه قرار دهید.

با چسب یا بانداژ موقعیت پوست موز را تثبیت کنید.

یک شب اجازه دهید به همین حالت باقی بماند.

صبح روز بعد، با استفاده از یک موچین تراشه را خارج کنید.

کاهش چین و چروک

پوست موز می تواند به بهبود ظاهر خطوط و چین و چروک های پوست کمک کند. همچنین، پوست موز در سفت‌تر شدن پوست و درخشش آن نقش دارد. پوست موز حاوی لوتئین است. این آنتی اکسیدان ظهور نشانه های افزایش سن را به تاخیر می اندازد.

قسمت داخلی پوست موز را روی پوست صورت خود بمالید و اجازه دهید 20 تا 30 دقیقه به همان حالت باقی بماند.

سپس پوست خود را با آب ولرم شستشو دهید.

این کار را روزی یک بار انجام دهید.

کاهش پف چشم

برای کاهش پف چشم ها می توانید از پوست موز استفاده کنید. پتاسیم موجود در پوست موز به این کار کمک می کند. همچنین، طبیعت مرطوب کننده پوست موز به کاهش تیرگی زیر چشم کمک می کند.

فیبر سفید موجود در بخش داخلی پوست موز را با استفاده از یک قاشق جمع کنید.

فیبر را با یک تا دو قاشق غذاخوری ژل آلوئه ورا خالص ترکیب کرده تا خمیری نرم شکل بگیرد.

خمیر را به آرامی دور چشم های خود بمالید.

15 دقیقه صبر کنید، سپس با آب سرد آن را شستشو دهید.

تا زمانی که نیاز است این کار را تکرار کنید.

تغییر لوگوی گوگل به مناسبت کشف 7 سیاره مشابه زمین

تغییر لوگوی گوگل به مناسبت کشف 7 سیاره مشابه زمینگوگل امروز لوگوی خود را به مناسبت اخبار منتشر شده از ناسا در رابطه با کشف هفت سیاره مشابه زمین تغییر داد.

به گزارش ایسنا، دیروز ناسا در نشست خبری خود اخباری از کشف یک ستاره و هفت سیاره اطراف آن در فاصله 39 سال نوری از زمین منتشر کرد که امکان وجود حیات در آنها و به خصوص در سه سیاره نزدیک این ستاره وجود دارد.

منجمان ناسا اعلام کرده‌اند که امکان وجود آب مایع در بعضی از این سیاره‌ها وجود دارد.

این ستاره تراپیست-1 نام دارد و سیاره‌های آن با همین نام و پسوندهای A تا H نامگذاری شده‌اند.
منبع: ایسنا

مرگ یک نفر در شست‌و‌شوی تاسیسات برق اهواز

در عملیات شست‌و‌شوی تاسیسات برق اهواز یکی از کارکنان برق از استان مازندران جان خود را از دست داد.

به گزارش تسنیم، در عملیات شست‌و‌شوی تاسیسات برق اهواز یکی از کارکنان برق مازندران جان خود را از دست داد.

این فرد که از کارکنان شرکت بهره برداری و تعمیرات برق بود از استان مازندران برای شست‌و‌شوی تاسیسات برق اهواز به خوزستان آمد که در پی حادثه جان خود را از دست داد.

وی هنگام انجام عملیات شست‌وشوی مقره‌های برق در کلانشهر اهواز از ارتفاع سقوط کرد که بلافاصله به بیمارستان منتقل شد.

پس از بستری شدن در بیمارستان آریا، تلاش پزشکان مثمر ثمر نبود و این نیروی متخصص جان خود را از دست داد.
منبع: تسنیم

با CIP فرودگاه امام خمینی آشنا شوید (+عکس)

تا فرا رسیدن زمان پرواز، در سالن ویژه پذیرایی، با انواع غذاها، میوه ها، دسرها و نوشیدنی های سرد و گرم پذیرایی می شوید. هواپیمایتان که آماده پرواز می شود، شما سوار یک خودروی اختصاصی می شوید و تا پای پلکان هواپیما می روید.
 بنز S500 ، بی ام دبیلو LI 840 ،ولوو XC60 ، تویوتا کمری و ...؛ یکی از این خودروها دم در خانه یا دفترتان می آید و شما را همانند یک مقام رسمی به فرودگاه می برد: CIP فرودگاه بین المللی امام خمینی تهران.

آنجا به استقبال تان می آیند. یک نفر چمدان هایتان را برای تحویل به هواپیما با خود می برد و فردی دیگر، مدارک سفر؛ مانند بلیت و گذرنامه را می گیرد تا مراحل قانونی و گرفتن کارت پرواز را برایتان انجام دهد؛ شما قرار نیست در هیچ صفی بایستید، شما مسافر CIP هستید.

تا فرا رسیدن زمان پرواز، در سالن ویژه پذیرایی، با انواع غذاها، میوه ها، دسرها و نوشیدنی های سرد و گرم پذیرایی می شوید.

هواپیمایتان که آماده پرواز می شود، شما سوار یک خودروی اختصاصی می شوید و تا پای پلکان هواپیما می روید.

اگر زمان اقامت تان در بخش CIP طولانی شود - مثلاً به دلیل تاخیر پرواز - می توانید از سوئیت های مجلل CIP برای استراحت استفاده کنید یا جلسات کاری تان را در اتاق های کنفرانس برگزار کنید. کودکان تان هم می توانند تلویزیون ببینید و از بازی های رایانه ای لذت ببرند.

در بازگشت نیز خودرویی پای پلکان هواپیما منتظر شماست، شما به سالن CIP می روید و در فاصله ای که استراحت می کنید خستگی سفر از تن به در می کنید و پذیرایی می شوید، بارهایتان از هواپیما تحویل گرفته می شود و بعد از انجام تشریفات گمرکی، داخل خودرویی که قرار است با راننده اختصاصی در اختیار شما باشد گذاشته می شود. خودروی ویژه شما را به هر نقطه از ایران که بخواهید می رساند.

CIP ، لذت خاص بودن و آرامش سفر را صد چندان می کند. این یک تجربه جهانی است برای همه کسانی که می خواهند از زندگی و سفر، بیشتر لذت ببرند و آرامش خاطر بیشتری را تجربه کنند.

اما چگونه می توانیم از خدمات CIP فرودگاه بین المللی امام خمینی استفاده کنیم؟ کافی است با شماره تماس ۲۶۷۰۲۵۱۰ بگیریم. این شماره ویژه تا عید نوروز، 5 درصد تخفیف دارد.


دیدنی ها



مهار آتش سوزی یک کارخانه بازیافت در سیدنی استرالیا
مهار آتش سوزی یک کارخانه بازیافت در سیدنی استرالیا
تخلیه ساکنان غیر نظامی شهر موصل عراق از مناطق تحت اشغال داعش
تخلیه ساکنان غیر نظامی شهر موصل عراق از مناطق تحت اشغال داعش
اعتراض فعالان حقوق دگرباشان جنسی به فرمان اجرایی اخیر ترامپ مبنی بر لغو فرمان اجرایی اوباما درباره استفاده دانش آموزان دگرباش جنسی از دستشویی های دلخواه مردانه یا زنانه در مدارس و دانشگاه ها - مقابل کاخ سفید
اعتراض فعالان حقوق دگرباشان جنسی به فرمان اجرایی اخیر ترامپ مبنی بر لغو فرمان اجرایی اوباما درباره استفاده دانش آموزان دگرباش جنسی از دستشویی های دلخواه مردانه یا زنانه در مدارس و دانشگاه ها  - مقابل کاخ سفید
نصب دوباره سردر آهنی کمپ مرگ نازی ها – در زمان جنگ دوم جهانی- پس از سرقت دو ساله - آلمان
نصب دوباره سردر آهنی کمپ مرگ نازی ها – در زمان جنگ دوم جهانی- پس از سرقت دو ساله - آلمان
درگیری دو گروه دانشجویی – دهلی نو
درگیری دو گروه دانشجویی – دهلی نو
تک تیرانداز پلیس فدرال عراق در جنگ موصل
تک تیرانداز پلیس فدرال عراق در جنگ موصل
آوارگان جنگی در یمن
آوارگان جنگی در یمن
جشنواره آیینی – چین
جشنواره آیینی – چین
تظاهرات ملی گرایان اوکراینی در شهر کی یف
تظاهرات ملی گرایان اوکراینی در شهر کی یف
یک کارگر زمین نمک – تایلند
یک کارگر زمین نمک – تایلند
شکفتن شکوفه های گیلاس در شهر توکیو
شکفتن شکوفه های گیلاس در شهر توکیو
نشست خبری نخست وزیران اسراییل و استرالیا در سیدنی
نشست خبری نخست وزیران اسراییل و استرالیا در سیدنی
مسابقات جام جهانی ژیمناستیک در ملبورن استرالیا
مسابقات جام جهانی ژیمناستیک در ملبورن استرالیا
هفته مد میلان
هفته مد میلان

سفره‌های خالی کارگران با شعار پرنمی‌شود/معیشت ستیزی پایان یابد

رئیس مجمع صنفی نمایندگان کارگری خوزستان:

رئیس مجمع صنفی نمایندگان کارگری استان خوزستان می‌گوید گوش کارگران از شعارهایی با مضمون محرومیت‌زادیی پر است و کارگران به خوبی می‌دانند که با شعار نمی‌توانند سفره‌های خالی خود را پرکنند.

«محمد رضا راهداری زاده» رئیس مجمع صنفی نمایندگان کارگری استان خوزستان در گفتگو با ایلنا، اظهار داشت: گوش کارگران از شعارهایی با مضمون محرومیت‌زادیی پر است و کارگران به خوبی می‌دانند با شعار نمی‌توانند سفره‌های خالی خود را پرکنند.

وی افزود: کارگران جز اقشار فرودست هستند که هیچگاه سطح دستمزدها پاسخگوی معیشت و جیب خالی آنان نبوده است. این در حالی است که عده‌ای که در اقتصاد کشور دست بر آتش دارند و رسانه‌ها را در اختیار دارند این تصویر را در افکار عمومی ایجاد کرده‌اند  که می‌توان با با دستمزدهای فعلی آبرومندانه زندگی کرد و تا ابد صورت خود را به سیلی سرخ نگه داشت.

رئیس مجمع صنفی نمایندگان کارگری استان خوزستان افزود: به صرف درنظر گرفتن سطح تورم نمی‌توان قدرت خرید کارگران را افزایش داد چراکه مثلا سال 1391 که تورم 30 درصد بود دستمزد 15 درصد افزایش یافت و سال 1392 که تورم 34 درصد بود دستمزد تنها 20 درصد افزایش یافت از این رو حتی اگر در سال 94 و 95 که دستمزد اندکی از تورم بیشتر بود برای کارگران چندان تعجب‌آور نبود.

این فعال صنفی کارگری در ادامه با بیان اینکه  افزایش دستمزد براساس هزینه‌های سبد معیشت  می‌تواند به واقعی شدن سطح مزد  کمک کند، افزود: ماده 41 قانون کار در خصوص محاسبه مزد براساس هزینه‌های سبد معیشت صراحت دارد اما افزایش مزد بر این اساس بیش از سه دهه است که مورد غفلت قرار گرفته و حالا وقت آن است که به کارگران بر این اساس دستمزد پرداخت شود.

راهداری زاده در پایان افزود: در هر صورت پویایی اقتصاد و تپیدن قلب آن بستگی مستقیمی به وجود یک نظام عادلانه مزدی دارد و این مستلزم آن است که ستیز با مزد و بهبود معیشت کارگران پایان پذیرد.

اعتصاب در سایت ٣ پتروشیمی بوشهر

اعتصاب در سایت ٣ پتروشیمی بوشهر

دروود به کارگران سرزمینم.
در تاریخ۳۰/۱۱/۱۳۹۵ به دنبال پیمان شکنی کارفرمای پتروشیمی بوشهر سایت ۳ و رییس شرکت ساختمان و نصب در پای بندی به تعهداتشان در حضور کارگران و نماینده و بازرس اداره کار عسلویه مبنی بر پرداخت کردن حقوق کارگران در موعد سر رسید، کارگران دست به اعتصاب زدند.
کارگران باز هم بدون هیچگونه چانه زنی و مماشاتی دست به اعتصاب زدند و سرکارهایشان نشستند و تا امروز، سه روزی هست که هیچ خبری از پول نیست و معلوم نیست کی به حساب آنها پول ریخته خواهد شد.
همچنین در این ماه پایانی سال بیشتر کارگران پروژه ای مجبور به اعتصاب و درگیری برای رسیدن به دستمزدهایشان می باشند.
با سپاس.
(وارتان خرمدین،عضو سندیکای فلز کارمکانیک ایران ۲/۱۲/۱۳۹۵)

وزارت کار: 30 اسفندماه تعطیل رسمی است

وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی اعلام کرد: طبق قانون روز سی ام اسفند ماه تعطیل رسمی است.
سی ام اسفندماه تعطیل رسمی است

به گزارش ایرنا، این موضوع در نامه ای با امضای «اسماعیل ظریفی آزاد» مدیر کل روابط کار و جبران خدمت این وزارتخانه به مدیران کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان ها ابلاغ شده است.

در این نامه آمده است: به موجب لایحه قانونی تعیین تعطیلات رسمی کشور مصوب هشتم تیرماه سال 59 شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران «29 اسفند تا 4 فروردین» تعطیل رسمی محسوب می شود و در سال های کبیسه، روز سی ام اسفندماه در بازه تعیین شده قرار می گیرد.

این نامه می افزاید: از آنجا که در اصلاحات بعدی آن، قانون متعرض تعطیلی روز سی ام اسفندماه نشده است، بنابراین طبق قانون یاد شده 30 اسفند همچنان جزء تعطیلات رسمی کشور محسوب می شود.

به گزارش ایرنا، لحظه تحویل سال 1396 خورشیدی بر اساس تقویم جلالی، ساعت ۱۳ و ۵۸ دقیقه و ۴۰ ثانیه روز دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵ هجری شمسی است.
منبع: ایرنا

اصلی‌ترین موضوع آواز ایرانی دانستن شعر و ادبیات است/ بى‎تعهدی در برابر خود و مخاطب باعث تولید آثار موسیقی تکراری و ضعیف شده است

غلامرضا رضایی، خواننده در گفت و گو با عصرایران:
خواننده ایرانی در گفت و گو با عصرایران می گوید: تکراری شدن آهنگ های موسیقی دلایل متعددی دارد. از کم شدن سواد تا بى تعهدی در برابر خود و مخاطب و دلایل اجتماعى دیگر. مثلاً مردم کمتر عاشق می شوند کمتر فکر می کنند، مردم گرفتار روزمرگى شدند. در تولید همه آثار فاخری که در موسیقى یا آفرینش یک اثر هنری ایران و جهان داریم حتماً یک واقعیتى باعث آفرینش ماندگار اثر شد .
عصرایران؛ غزاله سعادتی - لزوما هر کسی که صدای خوبی دارد نمی تواند معلم خوبی باشد؛ غلام‎‎رضا رضایی از جمله خوانندگانی است که در کنار اینکه صدای خوبی دارد معلم خوبی نیز هست. رموز خوانندگی به شاگردانش درس می دهد. او به تازگی آلبومی با عنوان "گفت و شنید" به آهنگسازی پیمان سلطانی منتشر کرده است؛ همچنین اوایل بهمن ماه در ساری با ارکستر فیلارمونیک سونات یکی از آثار محمدرضا درویشی را اجرا کرد. او معتقد است آواز فقط ردیف نیست. ردیف محتوای خوانندگی است. در آواز ایرانی اصل آواز کلام و ادبیات است؛ مهجور‌ترین بخش امروز که هنرآموزان و هنرجویان کمتر به آن توجه می‌کنند از صداداشتن مهم‌تر است. اما روش تدریس آواز در ایران، تدریس آواز و خوانندگی نیست. بخشی از آواز به نام ردیف تدریس می‌شود و به صورت کلیت به آن کلاس آواز می‌گویند. همه رشته‌ها یک‌سری واحد و پیش‌نیاز دارند. پیش‌نیازهایی که در آواز ایرانی باید به آنها توجه شود نیز دو بخش است: یک بخش کلام و دیگری بخش موسیقایی است. اصلی‌ترین موضوع آواز ایرانی دانستن شعر و ادبیات است. ادبیات خودش بخش‌های مختلفی دارد؛ نوع کلام که کلاسیک، معاصر و... باشد. یک هنرجو باید علم عروض و قافیه بداند. هنرجو باید تاریخ ادبیات بداند. بداند که این شعر شاعر در چه شرایطی از زمانه خودش گفته شده. باید شاعر و احوالات شاعر را بشناسد و بداند چگونه زیسته تا بتواند شعر را خوب اندیشه و بیان کند. بیشترین ضعف از اینجا آغاز می‌شود و آن دانستن مفهوم لغوی کلمات است که باعث می‌شود اگر کسی معنا و مفهوم را نداند، نمی‌تواند روی مخاطب تأثیر بگذارد. 

با این هنرمند گفت و گویی داشتیم که در ادامه می خوانید:

آقای رضایی به تازگی با ارکستر فیلارمونیک سونات یکی از آثار محمدرضا درویشی را در ساری خوانده اید درباره آن توضیح دهید و اینکه دو اثری که با تنظیم جناب درویشى خوانده اید با گویش مازندرانى است ، چندی پیش هم اثری به نام اوسنه را منتشر کردید با گویش مشهدی ، برای مخاطبان ما گرایش به این دو گویش و لهجه را توضیح دهید .


بله در آن کنسرت با ارکستر فیلارمونیک سونات به رهبری جناب بافنده به یاد استاد احمد محسن پور و آهنگسازی جناب محمدرضا درویشى که دو اثر این کار توسط من اجرا شد .در پاسخ به پرسش دومتان باید بگویم که من متولد ساری هستم و پدر و مادر من مازنى هستند . ٦ ماهه بودم که به جهت شغل پدرم به مشهد مهاجرت کردیم . من در خانه مازنى و در مدرسه در معاشرت  همکلاسیهایم گویش مشهدی را مى آموختم . و حدود ٢٠ سال پیش که به تهران مهاجرت کردم سعى کردم این دو گویش را حفظ کنم . دلیل اجرای کارهای جناب استاد درویشى برایم تنظیم بى نظیر ایشان و اجرای خوب نوازندگان  ارکستر فیلارمونیک سونات و  خاطراتى هست که در دهه ٦٠ با مادرم داشتم  . حس خوبى هم از نظر محتوایی و ادبیات عاشقانه ، این دوکار برای من دارند .

چندی پیش آلبومی با عنوان گفت و شنید با صدای شما و همخوانی سعید ادیب منتشر شد، استقبال از این اثر با توجه به فضای کلاسیک آن چگونه بود؟ 


با توجه به اینکه اینگونه آثار مخاطب خاص دارند بسیار خوب بود. خوشحالم که مورد توجه متخصصین موسیقى و ادبیات قرار گرفت .

گفت و شنید در مقیاس جهانی حرف برای زدن دارد، چرا تمرکزتان را بر روی نظامی گذاشته اید ؟

توافق جمعى بود. یعنى جناب سلطانى ، دکتر ادیب و من. نظامى از نگاه من شاعری است که عاشقانه های خاص ادبیات فارسى را به بهترین شکل ممکن به صورت منظومه بیان کرد و همیشه عاشقانه ها همزاد فطرت آدمى هستند. همین موضوع و اعتقاد باعث انتخاب جناب نظامى شد . نکته دیگر اینکه نظامى در حال مصادره شدن توسط کشورهای همسایه هست. این اثر باعث پىگیری روزی به نام نظامى شد که توسط شورای انقلاب فرهنگى تصویب شد و از سال آینده  ٢١ اسفند به عنوان روز نظامى در تقویم ها ثبت می شود .

شما معلم آواز هستید و در کلاسهای آواز شما صداهای متفاوتى را شاهد هستیم؛ تفکرتان در زمینه آموزش آواز چیست؟

آنچه من معتقدم تغییر در روش تدریس آواز هست و به صورت بسیار جدی به آن فکر می کنم. آموزش ِ صرفِ ردیف به معنای تدریس آوار نیست و شاخص هایی چون  صداسازی، شناخت شعر در ادبیات فارسى و تلفیق شعر و آواز از همان ابتدا در کلاسها باید آموزش داده شود . تلاش می کنم هنرجو از تفکر پیروی کند نه از صدا و از تقلید صدا دوری کند .

در صحبتی خصوصی گفته اید هدف از راه اندازی کلاس های آواز تربیت خواننده است و نه صرفاً آموزش ردیف! درباره این جهان بینی صحبت کنید؟


ردیف به عنوان یک اصل در خوانندگى آواز مهم هست اما صرفِ دانستن ردیف کسى را خواننده نکرده است. ردیف مانند طرحِ مشق هست . هنرجوی آواز آنرا مشق می کند تا دانا به فرم دستگاه ها و گوشه ها باشد و سپس خود بتواند طرح جدیدی بیافریند. مشکل من با تفکری است که ردیف را همه خوانندگى می داند و آنقدر بزرگش کرده اند که هنرجو در صورتی که به غیر از این بیاندیشد احساس گناه می کند و دچار عذاب وجدان می شود. در صورتى که برای خواننده شدن دانستن ردیف هم لازم است اما همه چى به ردیف ختم نمی شود . در اثبات این نظر داریم ردیف دانان و ردیف خوانانى که هرگز خواننده نشدند و حتى به خود جرات و جسارت خلق یک طرح جدید آوازی را نمی دهند .توجه صرفِ به ردیف در خواننده باعث ازبین رفتن خلاقیت می شود . هنرجو را باید با ابعاد متفاوت خوانندگى آشنا کرد که یکى از آنها ردیف است .

چرا خیلی دیر شروع به فعالیت آوازی کردید؟ 


دیر را نمی فهمم اما من در تولید اثر روش و تفکر خاصى را پی می گیرم .عواملى چون نحوه ارایه اثر ، نوع اثر ، اسپانسر ، زندگى خصوصى تاثیر دارد.

فضای آواز الان را چطوری ارزیابی می کنید؟ 

الان گرفتار یک انسداد و تکرار هستیم که بیشتر به نگرش اجتماعى جامعه و شلوغ اندیشى های جامعه بر می گردد و بى تردید این موضوع هنرمندان را هم شامل می شود. هنرجویانى در شیوه های مختلف آوازی در حال تربیت هستند که بسیار باهوش و صاحب تفکرند و حتماً آواز را در خواهند یافت .

دلیل تکراری شدن آهنگ های موسیقی در ژانرهای مختلف چیست؟ 


دلایلى مختلفى دارد. از کم شدن سواد تا بى تعهدی در برابر خود و مخاطب و دلایل اجتماعى دیگر . مثلاً مردم کمتر عاشق می شوند کمتر فکر می کنند، مردم گرفتار روزمرگى شدند. در تولید همه آثار فاخری که در موسیقى  یا آفرینش یک اثر هنری ایران و جهان داریم حتماً یک واقعیتى باعث آفرینش ماندگار اثر شد .

شما و آقای ادیب در کلاس های آواز استاد شجریان با هم آشنا شدید، از چه زمان و چگونه جرقه اینکه در کنار همدیگر یک همخوانی داشته باشید به ذهنتان خطور کرد؟

من از سال ٧٥  خدمت استاد شجریان بودم و کارگاه تجربه کردن نوع دیگری از روش آموزش استاد بود و من  توفیق داشتم که  به لطف ایشان آن روش را هم تجربه کنم . در کارگاه با دوستان خوبى آشنا شدم . اما از ابتدایی که من سعید ادیب را در کارگاه آواز دیدم مورد توجه من بود و دلیل این توجه فهم و شعور شعری و آوازی او بود . او استاد دانشگاه است و دکترای ادبیات دارد. من از همان ابتدا می دانستم هوشمندی او و اشراف او به ادبیات و آواز می تواند به مجموعه کمک کند و دقیقاً این اتفاق افتاد . من در کارگاه حتى پیشنهاد دادم و جلساتى قبل شروع کلاس ما با استاد به اتفاق برخى دوستان ساعتى به گلستان و بوستان خوانى سعدی می گذشت و به تفسیر ایشان حال ما معنا مى یافت. زمانى که پیشنهاد دادند جناب سلطانى برای همخوانى این اثر با همراهى خواننده ایی دیگر ، از همان ابتدا ایشان به خاطرم بود و می دانستم بدون هیچ دغدغه ایی این کار شدنی است .

همخوانی ها در قدیم بسیار مرسوم بوده اما الان تقریبا منسوخ شده است، دلیل این روند چیست؟
زمانه تغییر کرد و آدمها هم بیشتر تغییر کردند. همدلى ها کم شد. هم اندیشى و اتفاق نظرها کم شدند . اغلب می خواهند خودشان را نمایش دهند. دغدغه آواز و هنر کم شده است . همه می خواهند با هم کشتى بگیرند ! به همین دلیل کمتر اتفاق می افتد که  این هم خوانی ها رخ دهد. مرام و معرفت زبانى شد و با کلمات بازی می شود ! آواز خوانى دونفر کنار هم امروز منش پهلوانى می خواهد و هم اندیشى لازم دارد . رابطه پدر و فرزندی بین استاد شجریان و همایون باعث می شد این اتفاق در چند کنسرت به شکل بسیار متعالى رخ دهد . به نظر من می تواند بین دوستان خواننده رخ دهد. کمى از خودگذشتى لازم دارد ،  دانایی و توانایی هم بین آن دونفر باید به هم نزدیک باشد .

اگر بخواهیم  چند کار که همخوانی خوب داشته اند،نام ببرید به کدام آثار اشاره می کنید؟


من فقط همخوانى بسیار زیبا ، بین استاد شجریان و همایون عزیز که رابطه پدر فرزندی منجر به اجرای زیبای آن در چند کنسرت شد ، در خاطرم دارم .