نظریه آشوب چیست؟


  خرداد ۳, ۱۳۹۰ شگفتی‌های علمی ۷ دیدگاه 1,830 بازدید در نیمه دوم قرن بیستم، در حوزه ریاضیات و فیزیک مدرن، روش علمی و تئوری جدید و بسیار جالبی به نام “آشوب” پا به عرصه ظهور گذاشته است. این نظریه، مرتبط با سیستمهایی است که دینامیک آنها در برابر تغییر مقادیر اولیه، رفتار بسیار حساسی نشان می دهد؛ به طوری که رفتار‌های آینده آنها دیگر قابل پیش‌بینی نمی‌باشد. به این سیستم‌ها، سیستم‌های آشوبی گفته می‌شود که از نوع سیستمهای غیرخطی دینامیک هستند و بهترین مثال برای آنها اثر پروانه‌ای، جریانات هوایی و دوره اقتصادی می‌باشد. تئوری آشوب(Chaos Theory)، سیستمهای دینامیکی بسیار پیچیده ای مانند اتمسفر زمین، جمعیت حیوانات، جریان مایعات، تپش قلب انسان، فرآیندهای زمین شناسی و … را مورد بررسی قرار می دهد. انگاره اصلی و کلیدی تئوری آشوب این است که در هر بی نظمی ، نظمی نهفته است. به این معنا که نباید نظم را تنها در یک مقیاس جستجو کرد. هنگامی یک سیستم را غیر قابل پیش بینی (نامنظم) می نامند که تعیین جایگاه بعدی آن غیر ممکن باشد و هیچ گونه امکان پیش بینی در مورد آن وجود نداشته باشد. چنین سیستمی، هرگز دو بار در یک مکان فرود نمی آید. اما طبق نظریه آشوب اگر ما چنین سیستمی را برای مدت کافی تحت نظر قرار دهیم، با بررسی حالات سیستم در لحظات گوناگون زمان، متوجه می شویم که سیستم مذکور همواره نظم ذاتی خودش را به نمایش می گذارد. حتی غیر قابل پیش بینی ترین (آشفته تری) سیستمها نیز همواره در محدوده مرزهای معینی حرکت می کنند و هرگز از آن خارج نمی شوند؛ پدیده ای که در مقیاس محلی، کاملا تصادفی و غیرقابل پیش بینی به نظر می رسد چه بسا در مقیاس بزرگتر، کاملا پایا (Stationary) و قابل پیش بینی باشد. معمولاً در درون بی نظمی و آشوب، الگویی از نظم وجود دارد که به طور شگفت انگیزی زیباست. آشوب دقیقا چیست؟ اگر فقط ذره ای در هر سوی این بازه جابجا شوید همه چیز به بی نهایت میرود ! یک بار به هم خوردن بالهای یک پروانه کافیست تا شما با یک رفتار آشوبگونه روبرو شوید. این رفتار به آرامی به آشوبگونگی میل نمیکند بلکه سیستم از نقطه ای ناگهان به سمت بی نهایت می رود . آیا در طبیعت پدیده ای – مثلا دانه های برف یا کریستال ها – وجود دارد که در قالب ابعاد کلاسیک طبیعت که تا به امروز می شناختیم نگنجد؟ پدیده هایی مثل دانه برف دارای ویژگی جالبی به نام خود متشابهی هستند به این معنا که شکل کلی شان از قسمت هایی تشکیل شده است که هرکدام به شدت شبیه به این شکل کلی هستند.   کاربرد نظریه آشوب نقاط تشابهی بین تئوری آشوب و علم آمار و احتمالات وجود دارد. آمار نیز به دنبال کشف نظم در بی نظمی است. نتیجه پرتاب یک سکه در هر بار ،تصادفی و نامعلوم است، زیرا دامنه محلی دارد. اما پیامدهای مورد انتظار این پدیده ، هنگامی که به تعداد زیادی تکرار شود، پایا و قابل پیش بینی است. همین جا می توان به مصادیقی از این تئوری در حوزه علوم انسانی اشاره کرد. بسیاری از وقایع تاریخی که در مقیاس ۲۰ ساله ممکن است کاملا تصادفی و بی نظم به نظر برسند، ممکن است که در مقیاس ۲۰۰ ساله، ۲۰۰۰ ساله یا ۲۰۰۰۰ ساله دارای دوره تناوب مشخص و یا نوعی نظم در علتها باشند. در نگرش رفتارگرایی در حوزه روانشناسی، در واقع با نوعی تغییر مقیاس، به نظم رفتاری و قوانین آن دست می یابند و امکان پیش بینی و یا اصلاح اختلالات رفتاری فراهم می گردد، و الا اگر رفتارهای منفرد افراد مد نظر باشد چیزی جز چند رفتار تصادفی و غیرقابل پیش بینی نخواهد بود. روش علمی (متدولوژی) که این تئوری در اختیار ما قرار می دهد، تغییر مقیاس در نگاه به وقایع است به گونه ای که بتوان نظم ساختاری آن را کشف کرد. صد البته، نگاه جدید این منطق به نظم، بسیاری از جدالهای سنتی در مورد برهان نظم و … در فلسفه را نیز مورد چالش قرار می دهد. موضوع جالب دیگری که در تئوری آشوب وجود دارد، تاکید آن بر وابستگی (یا حساسیت) به شرایط اولیه است. بدین معنی که تغییرات بسیار جزیی در مقادیر اولیه یک فرآیند می تواند منجر به اختلافات چشمگیری در سرنوشت فرآیند شود. مثال ساده زیر شاید جالب باشد: اگر مسافری ۱۰ ثانیه دیر به ایستگاه اتوبوس برسد نمی تواند سوار اتوبوسی شود که هر ۱۰ دقیقه یک بار از این ایستگاه می گذرد و به سمت مترویی می رود که از آن هر ساعت یک بار قطاری به سوی فرودگاه حرکت می کند. برای مقصد مورد نظر این مسافر، فقط روزی یک پرواز انجام می شود و لذا تاخیر ۱۰ ثانیه ای این مسافر باعث از دست دادن یک روز کامل می شود. بسیاری از پدیده های طبیعی دارای چنین حساسیتی به شرایط اولیه هستند. قلوه سنگی که در خط الراس یک کوه قرار دارد ممکن است تنها بر اساس اندکی تمایل به سمت چپ یا راست، به دره شمالی یا جنوبی بلغزد، در حالی که چند میلیون سال بعد، که توسط فرآیندهای زمین شناسی و تحت نیروهای باد و آب و … چند هزار کیلومتر انتقال می یابد، می توان فهمید که آن تمایل اندک به راست و چپ به چه میزان در سرنوشت این قلوه سنگ تاثیرگذار بوده است. مثال بسیار آشنای دیگر، وابستگیهای جسمی و روانی انسانها به شرایط لقاح و مسائل ژنتیکی است. اگر چه چنین وابستگی آشوبناک (Chaotic) به شرایط اولیه را می توان در بسیاری از وقایع جامعه شناسی (از جمله انقلابها) و روانشناسی و … پیجویی کرد،اما به جز یک حوزه(که پایینتر به آن اشاره خواهد شد)، تاکنون توجه خاصی به این مسئله صورت نگرفته است. به این معنا که اغلب برای تمام طول حیات یک پدیده، وزن یکسانی از نظر تاثیرگذاری عوامل درونی و بیرونی در نظر گرفته می شود، در حالی که تئوری آشوب، نقش کلیدی را در شرایط و المانهای مرزی اولیه می داند. ادوارد لورنز، دانشمند مشهور هواشناسی، سالها پیش جمله مشهور خود را که بعدها به ” اثر پروانه ای” (Butterfly Effect) مشهور شد، چنین عنوان کرده است: ” در یک سیستم دینامیکی مانند اتمسفر زمین، آشفتگی بسیار کوچک ناشی از به هم خوردن بالهای یک پروانه می تواند منجر به توفانهایی در مقیاس یک قاره بشود”. در بسیاری از وقایع جامعه شناختی و سیاسی نیز می توان به جای پیجویی عوامل بسیار پیچیده و نادیده گرفتن عوامل به ظاهر ساده، با جدی گرفتن عوامل به ظاهر بی ارزش به تحلیل صحیحی نسبت به آن واقعه رسید. پیشتر اشاره شد که در این مورد ، در یک حوزه کار وسیعی صورت گرفته است. این حوزه ، روانشناسی است و تئوری عظیم نابغه دنیای روانشناسی، فروید، دارای چنین رویکردی است. فروید ریشه تمامی رفتارهای انسانها در طول زندگی را متاثر از دوران کودکی (شرایط اولیه به زبان تئوری آشوب) می داند و با پیجویی این رفتارها تا دوران کودکی، به تحلیل این رفتارها می پردازد. علاوه بر مطالبی که ذکر شد، تئوری آشوب، با ارائه نظریه فرکتالها (Fractals) و ارائه مفهوم جدیدی از بعد فیزیکی (Dimension) و مفاهیمی مانند “خود تشابهی” و ” خود تمایلی” ، دروازه جدیدی در کشف نظم در پدیده ها گشود که در جای خود می تواند به طور جدی ، مورد استفاده علوم انسانی قرار گیرد.   

برگرفته از: وبلاگ «جهان ریاضی» (دادمنش) ویکیپدیای فارسی مبانی سازمان و مدیریت- دکتر علی رضائیان- انتشارات سمت


گزارش خبرنگار پیام سندیکا از گروه ملی فولاد ایران

گزارش خبرنگار پیام سندیکا از گروه ملی فولاد ایران

خبر این است که، در جلسه‌ای که امروز با حضور استاندار خوزستان، مدیرعامل بانک ملی ایران، اعضای هیات مدیره این بانک، اعضای هیات مدیره گروه ملی فولاد ایران و وکلا و وراث امیرخسرو آریا در دفتر آقای تورک، معاون دادستان تهران برگزار شد، بانک ملی متعهد شد طی 10 روز آینده بخشی از مطالبات کارگران و کارکنان این شرکت را پرداخت کند و همچنین شرکت به فعالیت تولیدی خود ادامه دهد.

بی تردید بانک است، معامله کردن هم برایش بسیار سهل و آسان است، ولی باید در هر معامله ای سودی نهفته باشد، والا معامله ای سر نخواهد گرفت. حال پس از سال ها که کارخانه گروه ملی فولاد ایران، اعلام ورشکستگی کرد و کارگران زحمتکش آن کارخانه همه سرگردان شدند، و آواره شدند، اعلام می شود که می خواهد تولید را از سر بگیرند، و فعالیت اقتصادی خود را آغازی دوباره کنند. واین با همکاری بانک ملی میسر نموده است. گروه ملی فولاد ایران به بانک ملی واگذار شد.
ورشکستکی به چه معنی است؟ آیا واقعیت این نیست که در تولیدات بزرگ مافیای مالی نفوذ دارد و بدون عبور از آنان که نه، بلکه همکاری با ایشان هم نمی شود به تولید پایدار امیدواربود؟

دیدنی ها

اعتراض به سیاست های ضد مهاجرتی دونالد ترامپ از سوی شهروند مکزیکی و روی دیوار مرزی بین دو کشور
اعتراض به سیاست های ضد مهاجرتی دونالد ترامپ از سوی شهروند مکزیکی و روی دیوار مرزی بین دو کشور
جشنواره سالانه جنگ پرتقال در جنوب ایتالیا
جشنواره سالانه جنگ پرتقال در جنوب ایتالیا
بالا رفتن از عمود چوبی در جریان مسابقه ای جشنواره ای در روسیه
بالا رفتن از عمود چوبی در جریان مسابقه ای جشنواره ای در روسیه
صف توزیع غذا میان شهروندان آواره سودان جنوبی
صف توزیع غذا میان شهروندان آواره سودان جنوبی
ادامه نبرد آزادسازی موصل از اشغال داعش
ادامه نبرد آزادسازی موصل از اشغال داعش
کارناوال خیابانی سالانه در شهر لازا در اسپانیا
کارناوال خیابانی سالانه در شهر لازا در اسپانیا
حمله هوایی به منطقه تحت کنترل مخالفان مسلح حکومت سوریه در شهر دوما در حومه دمشق
حمله هوایی به منطقه تحت کنترل مخالفان مسلح حکومت سوریه در شهر دوما در حومه دمشق
هلی کوپتر ارتش عراق در حال شلیک راکت به مواضع داعش در نبرد موصل
هلی کوپتر ارتش عراق در حال شلیک راکت به مواضع داعش در نبرد موصل
مراسم حنابندان دهها عروس هندی در شهر احمد آباد
مراسم حنابندان دهها عروس هندی در شهر احمد آباد
مسابقات جهانی اسکی پرش در فنلاند
مسابقات جهانی اسکی پرش در فنلاند
ماهرشالا علی جایزه بازی در بهترین نقش مکمل را به خاطر ایفای نقش در فیلم مهتاب در مراسم اسکار 2017 دریافت کرده است
ماهرشالا علی جایزه بازی در بهترین نقش مکمل را به خاطر ایفای نقش در فیلم مهتاب در مراسم اسکار 2017 دریافت کرده است

نامه احمدی نژاد به ترامپ/ استقبال از انتخابات اخیر امریکا ( + متن انگلیسی)

این نامه مطلقا سیاسی به معنای رایج آن نیست بلکه امروز از یک انسان به یک انسان دیگر است...
عصرایران - محمود احمدی نژاد رییس  جمهور سابق ایران به دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا نامه نوشت.

متن کامل نامه به نقل از سایت دولت بهار به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی خاتم الانبیاء و المرسلین محمدالمصطفی(ص) و اهل بیته الطاهرین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین و الصالحین

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
عالی جناب آقای دونالد جان ترامپ

رئیس جمهور محترم ایالات متحده آمریکا

سلام علیکم

جناب عالی در انتخابات اخیر آمریکا به ریاست جمهوری این کشور برگزیده شده اید.
از فضای سیاسی و رسانه ای آمریکا چنین استنباط می شود که نتیجه انتخابات بر خلاف روال معمول و خارج از اراده و پیش بینی هیات حاکمه و جریان اصلی پشت صحنه سیاست آمریکا بوده است.

مواضع حزب رقیب و برخی از اعضای حزب شما و اغلب رهبران غربی نیز همین مطلب را القاء می کند. صرفنظر از صحت و سقم آن ، انتخابات اخیر ، بخشی از مطالبات واقعی و انباشته مردم آمریکا را آشکار کرد.

با استقبال از این امر و با امید به تاثیرگذاری ، موضوعاتی را با شما در میان می گذارم.
همچنانکه قبلا نیز سعی کردم در قالب نامه ، موارد مهمی را به دو رئیس جمهور پیش از شما نیز منتقل نمایم.

الف : مقدمه

۱- این نامه مطلقا سیاسی به معنای رایج آن نیست بلکه امروز از یک انسان به یک انسان دیگر است. این نامه از موضع انسانی و علاقمندی و دلسوزی به مردم آمریکا و دیگر ملت ها نوشته می شود. انتظار دارم که جناب عالی نیز بر همین منوال و با دید انسانی، آن را مطالعه نمایید.

۲- به عنوان فرزند ملت بزرگ ، تمدن ساز و فرهنگ آفرین ایران سخن می گویم. ملتی که در تاریخ پر افتخار خود ، با تقدیم هزاران دانشمند و هنرمند و دستاوردهای علمی و فرهنگی بی شمار، سهم مهمی در فرهنگ و تمدن جهانی دارد.

ملتی که حدود ۲۵۰۰ سال قبل و توسط شخصیت بزرگ تاریخ ، کوروش ، فرمان آزادی اندیشه و برابری انسانها و لغو برده داری ، تبعیض نژادی و استثمار را صادر کرده و به آن پایبند مانده است.
ملتی که جهان را قرن ها با برادری ، عدالت و احترام به خوبی مدیریت کرده است.
ملتی که در دوره معاصر نیز شخصیت یگانه ، امام خمینی(ره) را به جامعه بشری عرضه کرده است.

رهبری که ترجمان عشق و محبت انبیاء الهی به همه انسانها و پرچمدار آزادی و عدالت و برادری برای همه ملت ها بوده است. مصلح بزرگی که با نگاه الهی – انسانی یار و یاور همه مظلومان و ستمدیدگان و فریادگر صلح ، دوستی و عدالت و منادی اصلاحات اساسی به نفع همه ملت ها بوده است.

۳- با بسیاری از شخصیت های سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی و مردمان گوناگون از پنج قاره جهان ملاقات و در باره مسائل بین المللی گفت و گو داشته ام. این نامه می تواند شامل دیدگاههای دیگر ملت ها و بسیاری از صاحبنظران و شخصیت های معاصر نیز تلقی گردد.

۴- من و شما نیز مانند دیگر انسانها بنده و مخلوق خداوند یگانه هستیم و برای زندگی جاوید خلق شده ایم. خداوند ما را برای دشمنی ، برتری جویی و تجاوز طلبی خلق نکرده است. انسانها همه با هم مساوی و در مالکیت زمین و ثروت ها و فرصت های خدادادی و در حقوق انسانی برابرند. جوهره حقیقی انسان در یگانه پرستی و عشق ورزیدن به دیگران و تلاش برای رفاه و سعادت آنان شکوفا می شود.

انسان در مسیر خدمت به دیگران ، به خداوند نزدیک می شود و رستگاری ابدی را برای خود به ارمغان می آورد. به تعبیر دیگر ، انسان حقیقی و برنده واقعی رقابت ها و مسابقات این دنیا کسی است که عمرش را در خدمت رفاه و آسایش دیگر انسانها و در راه رفع ظلم و برقراری عدالت و دوستی می گذراند.

۵- برخورداری از رای و اعتماد مردم و نمایندگی آنان از یک سو موجب افتخار و از سوی دیگر موجب مسئولیت بسیار سنگینی است. اگر شما تا کنون برای خودتان زندگی کرده اید ، علی القاعده از این پس باید برای مردم آمریکا و جامعه انسانی زندگی کنید.

۶- انتخاب شدن به ریاست جمهوری آمریکا یک فرصت تاریخی اولا برای منتخب و ثانیا برای انتخاب کنندگان و دیگر ملت هاست. گرچه چهار سال زمانی طولانی است ولی خیلی زود می گذرد. باید قدر فرصت را دانست و از همه لحظه های آن به درستی استفاده کرد.

۷- منتخبین ملت ها و حاکمان هرگز نباید خود را برتر از مردم، صاحب اختیار و مسلط بر آنان تصور کنند. حاکمان، شانی جز خدمتگزاری به مردم، تواضع و پیگیری خواسته های آنان ندارند.

همه پیامبران الهی از جمله حضرت عیسی(ع) حامل پیام واحد و در خدمت مردم بوده اند.

خداوند در قران کریم به پیامبر بزرگوار حضرت محمد (ص) می فرماید: "تو فقط یک یادآوری کننده هستی و بر مردم سیطره نداری.”

پیامبران نه برای فرمانروایی بر مردم و تاسیس امپراتوری بلکه آمده اند تا انسانها را متحد و همدل کنند و توحید ، آزادی ، عدالت و عشق را در زمین منتشر نمایند.

۸- قوانین حاکم بر جوامع انسانی را خداوند وضع فرموده است. این قوانین تغییر ناپذیرند. کسانی که مهر و محبت انسانها را در دل دارند و در مسیر خدمت به مردم تلاش می کنند، در حقیقت مهر خدا را در دل خویش انباشته اند و سرنوشت زیبایی در انتظار آنان است و در این دنیا و جهان آخرت جاوید و سرفراز خواهند بود.

۹- ترجیح منافع و رضایت عموم مردم و ملتها بر منافع و رضایت اقلیتی سیری ناپذیر از سردمداران ثروت و قدرت، امری عقلانی و موجب نیک نامی حاکمان است.

ب – نکاتی در باره وضعیت آمریکا و مواضع جناب عالی در دوره انتخابات :

آقای رئیس جمهور!

جناب عالی از تاریخ آمریکا و رفتار حاکمان آن با دیگر ملت ها به خصوص در نیم قرن اخیر به خوبی اطلاع دارید. نارضایتی از حاکمان آمریکا به حدی است که با انتخابات آزاد در هر جای جهان ، مخالفان دولت آمریکا برنده قطعی خواهند بود.

وضعیت داخلی آمریکا و ظلم هایی که بر مردم آن کشور می رود را نیز شما بهتر از هر کس باید بدانید.

جناب عالی به صراحت این سیاست ها و عملکردها ، ساختار حکومتی آمریکا و دستگاه رسانه ای شکل دهنده افکار عمومی را تخطئه کرده اید. جناب عالی اعلام کرده اید که می خواهید شرایط را به نفع مردم عوض کنید.

لازمه تحقق این وعده ها، توجه به موضوعات مهمی است که به برخی از آنها اشاره می کنم:
۱- جناب عالی به درستی ، نظام سیاسی و ساختار انتخاباتی آمریکا را فاسد و ضد مردمی توصیف کرده اید. نظام انتخاباتی آمریکا برای دهه های متوالی ، رای مردم را به اسارت گروهی اندک گرفته است. گروهی که در ظاهر در قالب دو حزب حکومت می کنند اما در واقع نماینده یک اقلیت، یعنی سردمداران ثروت و قدرت جهانی اند.

تغییر نظام انتخاباتی آمریکا و آزاد کردن اراده و منافع مردم از این اسارت تحمیلی ، کاری بزرگ و اصلاحی اساسی است.

روشن است که تنها از رهگذر یک برنامه جامع و تکیه بر اراده واقعی مردم آمریکا ، می توان این وضعیت را اصلاح کرد. بر این باورم که جایگاه ریاست جمهوری در آمریکا ، دارای قدرت و ظرفیت مناسبی برای پیشگام شدن در این کار بزرگ است. امیدوارم شما اولین رئیس جمهور ایالات متحده باشید که پایه گذار تحولات بنیادین در جهت تحقق خواست حقیقی مردم می شوید.

۲- متاسفانه دولت های متوالی آمریکا ، خود را برتر از دیگران پنداشته ، پیشرفت این کشور را در عقب نگه داشتن دیگران ، برخورداری و رفاه مردم آمریکا را در فقر دیگران ، عزت و بزرگی آن را درتحقیر دیگران و امنیت آمریکا را در ناامنی دیگران جست و جو کرده اند.

اگر همه دولت های دنیا از همین منظر به عرصه بین المللی بنگرند و بر همین مبنا عمل کنند، نتیجه چه خواهد شد؟ باور من این است که مردم آمریکا نمی توانند با این سیاست ها و عملکردها همراهی کرده و به دنبال تحقیر و فقر و ناامنی دیگران و تصرف ثروت آنان باشند.
هرگاه مردم آمریکا از ورای فضای غبار آلود رسانه ای ، از این سیاست ها و رفتارها مطلع شده اند، بلافاصله آن را محکوم کرده و از عاملان آن ها اعلام برائت کرده اند.

اگر به دنبال اصلاح اساسی و ماندگار هستیم ، باید به همه ملت ها و فرهنگ ها ، اراده و منافع آنان احترام بگذاریم. باید در شادی ملت ها شاد و در غم آنان شریک باشیم. باید به دنبال برابری و برادری میان ملت ها باشیم و به حقوق ملت ها احترام بگذاریم و از برتری جویی و تلاش برای سلطه بر دیگران خودداری نماییم.

۳- جناب عالی اعلام کرده اید که خزانه داری کل آمریکا طی چند سال حدود ۲۳ هزار میلیارد دلار دارایی کاغذی خلق کرده است. معنای این سخن آن است که با سوء استفاده از جهان روایی دلار و بدون کار و تلاش یا ارائه کالا و خدمات ، این رقم از جیب ملت های جهان برداشته شده است. متاسفانه این سرقت بزرگ و مدرن به نام مردم آمریکا ولی در واقع به نفع عده ای خاص انجام شده است. این بدان معناست که دولت و هیات حاکمه آمریکا به همین مقدار به دیگر ملت ها بدهکارند. گمان ندارم که مردم آمریکا به این بزرگترین دستبرد تاریخ راضی باشند.

انتظار این است که ثروت ربوده شده ملت ها به آنها بازگردد یا لااقل این روند غیر انسانی و مخرب متوقف گردد. این یک اصلاح اساسی و ساختاری است.

۴- آقای رئیس جمهور !جناب عالی به وجود ۷۰ میلیون فقیر و میلیون ها بیکار اشاره کرده اید و گفته اید که حل مسائل داخلی آمریکا در اولویت کاری شماست. شما اعلام کرده اید که قدرت دفاعی آمریکا تحلیل رفته است. جناب عالی به هزینه شش هزار میلیارد دلاری آمریکا در جنگ خاورمیانه نیز اشاره کرده اید. می دانید که هزینه نظامی اعلام شده دولت آمریکا سالیانه حدود ۷۰۰ میلیارد دلار است.

کارشناسان معتقدند که دفاع از مرزهای جغرافیایی آمریکا و تامین امنیت داخلی آمریکا و تامین امنیت داخلی آن کشور، در تهدیدهای امروزی، نباید بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار در سال هزینه داشته باشد.

سئوال اساسی این است که چه کسی به دولت آمریکا ماموریت برقراری امنیت در جهان را داده است؟

دخالت در امور دیگران و لشکر کشی به دیگر مناطق و تحمیل هزاران پایگاه نظامی و امنیتی و اطلاعاتی آمریکا در نقاط مختلف جهان جز ناامنی ، جنگ ، تفرقه ، کشتار و آوارگی ملت ها چه نتیجه ای داشته است؟ آیا این اقدامات جز ایجاد کینه و نفرت نسبت به سردمداران آمریکا ، بدنامی برای ملت این کشور و تحمیل هزینه های نظامی ، دستاورد دیگری برای آمریکا به همراه داشته است؟

اگر همه دولت ها بخواهند رفتاری مانند دولت آمریکا داشته باشند، کدام چشم انداز روشن از صلح و امنیت در برابر جامعه بشری قرار خواهد گرفت؟ آیا بهتر نیست با توقف جنگ افروزی و عدم دخالت نظامی در دیگر نقاط جهان ، بر ایجاد فضای تفاهم بین المللی و پایان دادن به رقابت تسلیحاتی و جنگ و کشتار مردم تاکید شود؟

در این صورت منابع قابل توجهی نیز برای توسعه رفاه مردم آمریکا و رفع فقر و بیکاری صرفه جویی خواهد شد، آیا این بهترین راه برای تغییر نگاه ملت ها به هیات حاکمه آمریکا نیست؟

علاوه بر این ، توجه دارید که تکیه بر سلاح و تهدید دیگران ، به منزله وارد شدن در مسابقه بی پایان و پرهزینه تسلیحاتی است که فرجامی جز جنگ و نابودی ملت ها ندارد.

امروز بر همگان آشکار شده است که ادعای تامین امنیت و ایجاد صلح در دیگر سرزمین ها با تکیه بر سلاح و جنگ افروزی ، ادعایی دروغین و پنهان کردن اهداف استعماری زیر شعارهای انسانی است.

مسابقه در تولید و صدور سلاح چگونه می تواند صلح و امنیت ایجاد کند. جنگ جنگ می آورد و صلح هرگز با جنگ برپا نمی شود.

کشتار فقط کینه ها را انباشته می کند. صلح و امنیت پایدار فقط با تغییر نگاه ها ، باورها و رفتارها برپا می شود.

امنیت پایدار را باید در مهرورزی ، احترام به حقوق دیگران و اجرای عدالت جست و جو کرد.
بهترین قدرت دفاعی، قدرت مردم و رضایتمندی آنان است و این جز درسایه اجرای عدالت و احترام به انسانها حاصل نمی شود.

اگر جناب عالی پیشگام در برچیدن مسابقه مرگبار تسلیحاتی و توقف حضور و دخالت نظامی در مناطق دیگر شوید، از کشتار و آوارگی میلیونها انسان در سال جلوگیری خواهد شد. در این صورت می توان صدها میلیارد دلار از هزینه های نظامی و امنیتی جهان کاسته و آن را صرف بهداشت ، آموزش و رفاه ملت ها و کاهش فاصله طبقاتی و دیگر نابسامانی ها کرد و ریشه ناامنی را از بین برد.

آیا وقت آن نرسیده است که همه باور کنیم که جامعه انسانی بیش از سلاح و قدرت نظامی به اندیشه انسانی ، عدالت و برادری نیازمند است؟ خود برتربینی عملی شیطانی و ریشه همه نابسامانی های جامعه انسانی است. آیا وقت آن نرسیده است که سلاح ها به قلم تبدیل شود و خودبرتربینی ، تبعیض و کینه ورزی جای خود را به برابری و برادری بدهد؟
۵- سازمان ملل متحد بزرگترین دستاورد تجارب تاریخی و میراث مشترک بشری و محصول امید بشریت برای ساختن دنیایی بهتر است. تشکیل سازمان ملل ، ایده ای بسیار متعالی برای مشارکت عادلانه عموم ملت ها در مدیریت جهان و برقراری صلح و امنیت پایدار و تامین رفاه و تعالی برای همگان است.

سازمان ملل تاسیس شد که جنگ ها برچیده شود و تعامل سازنده و گفت و گو و برادری جای جنگ افروزی و مسابقه تسلیحاتی را بگیرد.

سازمان ملل تاسیس شد تا خرد جمعی بشریت جای دیکتاتوری و استکبار بنشیند.

مشارکت آزاد ملت ها در مدیریت جهانی تهدید نیست بلکه فرصت ارزشمندی است که همه مصلحان حقیقی از آن استقبال می کنند.

متاسفانه سیطره دولت های متوالی آمریکا بر این سازمان ، مانع از کارکرد صحیح آن شده است. وقت آن رسیده است که مرکز تبلور اراده جمعی و آزاد ملت ها ، از این سلطه مخرب آزاد شود.
البته این کار نیازمند مردانی تاریخ ساز و اتخاذ تصمیمی بزرگ است.

۶- بدخواهان مردم آمریکا در صدد جلوگیری از اعمال اراده مردم آمریکا برای ایجاد اصلاحات اساسی در ساختارها، سیاستها ورفتارهای حاکمیت آمریکا هستند.آنان برای ایجاد انحراف در حرکت عمومی مردم آمریکا به سوی اصلاح حقیقی و احقاق حقوقشان آدرس غلط می دهند.
متاسفانه عده ای به دنبال توسعه نگاه تبعیض آلود و نژادپرستانه و منفعت طلبانه در روابط انسانی ، گسترش مرزبندی های کاذب و فاصله انداختن بین مردم هستند.

شیاطین تحت عناوین مختلف از جمله دین ، نژاد ، رنگ و حتی جغرافیا می خواهند بین مردم فاصله انداخته و با گسترش کینه ورزی برای خود فرصت ایجاد کنند.

جهان انسانی در یک روند تکاملی به سوی جامعه واحد پیش می رود و در این مسیر به دنبال برداشتن مرزها و فاصله های گوناگون از بین مردم و ملت ها است.

انسانها از یک ریشه و اصل و دارای روح الهی و محترمند. بین ملت ها با هر دین و اندیشه و نژاد ، دشمنی و خصومتی وجود ندارد. رفع مشکلات جامعه بشری و ساختن دنیایی بهتر نیازمند وحدت و یاری دست های تک تک مردم جهان است.

به قول سعدی بزرگ ، شاعر پر آوازه ایرانی:

بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار

همه باید برای ساختن فردای بهتر و برای بسط دوستی و عدالت و آزادی تلاش کنیم. همه مردم باید خود را مسئول بدانند و فرصت مشارکت و رهبری در این اقدام مقدس را در اختیار داشته باشند. گمان ندارم که هیچ انسان عاقلی تلاش برای خشکاندن ریشه نژادپرستی و تبعیض نژادی در آمریکا را ملامت کند.

۷- تروریسم ، ابزاری ضد انسانی در دست قدرت های جهانی برای ایجاد ناامنی و تفرقه و تحمیل اراده و سیاست های آنان بر ملت ها و دولت هاست.

متاسفم یادآوری کنم که اگثر گروههای تروریستی شناخته شده امروز دنیا ، از سوی دستگاههای امنیتی آمریکا پایه گذاری ، تجهیز و تقویت شده و می شوند یا در میانه راه در خدمت امیال آن دستگاهها قرار گرفته اند.

مبارزه ریشه ای با تروریسم ؛ قطع منابع مالی و حمایت های اطلاعاتی ، مالی و تسلیحاتی نهادهای امنیتی آمریکا و دولت های هم پیمان آمریکا از تروریست هاست.

انتظار عمومی آن است که جناب عالی با این اقدام موجبات خوشحالی و سپاس همگان و بویژه ملتهای تحت ستم تروریسم را فراهم کنید.

امیدوارم روزی اندیشه خود برتربینی که ریشه تروریسم و بسیاری از نابسامانی های جامعه بشری است به اندیشه انسانی متحول شود.

۸- پیشرفت ها و موجودیت امروزی آمریکا محصول مهاجرت ملل مختلف به آن دیار است . حضور و تلاش سازنده نخبگان و دانشمندان از کشورهای گوناگون از جمله جمعیت میلیونی هموطنان ایرانی اینجانب نقش مهمی در پیشرفت آمریکا داشته است. باید روح سیاست حاکم بر آمریکا متوجه احترام به تنوع ملل و نژادها باشد. به تعبیر دیگر ، آمریکای امروزی متعلق به همه ملت ها و از جمله بومیان آن سرزمین است. هیچ کس نمی تواند خود را مالک و دیگران را میهمان یا مهاجر بشمارد. باید مراقب بود همان کسانی که مسئول ناهنجاری های امروز آمریکا هستند نفوذ نکنند و آدرس غلط ندهند.

آقای رئیس جمهور!
انتظار زیادی نیست که جناب عالی همت خود را صرف مبارزه با ریشه های فساد نموده و از مردم مظلوم که نوعا در خدمت سازندگی آمریکا هستند ، حمایت کنید.

ج : و اما آخرین توصیه ها

۱- داشتن کشوری پیشرفته ، قوی و غنی و موثر در روابط بین الملل ، آرزوی هر ملتی است اما این به معنای برپایی امپراتوری و دخالت در امور دیگران یا فخر فروشی و تسلط بر دیگر ملت ها نیست.
باور دارم که سرزمین آمریکا به اندازه کافی از منابع طبیعی و ثروت های خدادادی برای ساختن یک زندگی متعالی و پیشرفته و پایدار برخوردار است و نیازی به دست اندازی به منابع دیگران ندارد. ملت آمریکا شایستگی آن را دارد که در یک تعامل سازنده ، عادلانه و برابر با دیگر ملت ها ، از همه امکانات و فرصت ها برخوردار و دارای زندگی متعالی و پایدار باشد.

اطمینان داشته باشید که تلاش برای گسترش رفتار انسانی ، پذیرش و احترام به حقوق سایر ملت ها و کوشش برای استقرار عدالت همواره پسندیده بوده است. ایجاد فرصت کار سازنده برای جوانان آمریکا ، رفع مشکلات حاد مردم، اصلاحات ساختاری و ساختن آمریکا در جغرافیای ایالات متحده ، از جانب عموم ملت ها و پیشاپیش آنان ، ملت ایران با استقبال مواجه خواهد شد.

۲- زنان مظهر جمال خداوند و زیباترین و ارزشمندترین هدیه خداوند هستند. احترام به زنان و تکریم آنان، از نشانه های جوانمردی است.

مردان بزرگ تاریخ بالاترین احترام را برای زنان قائل بوده و توانایی های خدادادی آنان را به رسمیت می شناسند. نقش زنان در حیات و تعالی جامعه انسانی ، استثنایی و در بهترین و بالاترین شکل است. مدیریت زنان در امور علمی ، اجتماعی و فرهنگی و سایر عرصه ها از دقیق ترین و بهترین ها بوده است.

همه ما مفهوم عمیق عشق بی بدیل مادری ، محبت یگانه خواهری و غیرقابل جایگزین بودن جایگاه همسری را به خوبی درک می کنیم.

امیدوارم زنان در جوامع مختلف و از جمله جامعه آمریکا ، همواره در کمال عزت و کرامت در ساختن جامعه مطلوب ، مشارکت و رهبری موثر و سازنده داشته باشند.

لازم نمی بینم تاریخ پر فراز و نشیب و پر افتخار ملت بزرگ ایران را یادآوری کنم. هیچ اثری از دشمنان و بدخواهان بددل و کینه ورز ملت ایران در زمین باقی نمانده است. اما ملت ایران زنده و بالنده است و تمام حوادث کوچک و بزرگ تاریخ را با موفقیت پشت سر گذاشته و خواهد گذاشت. ملت ایران آینده درخشان را در اختیار خود دارد. تنها به این نکته بسنده می کنم: یادتان باشد تصویری که رسانه های آمریکایی از ملت ایران ارائه می کنند ، هرگز منعکس کننده واقعیت های مردم بزرگ و شریف ایران نبوده و نیست.

آقای رئیس جمهور!

باوجود مردم خوب آمریکا ، شما امروز این فرصت تاریخی را دارید که با آغاز اصلاحات اساسی و تلاش در این راه،آغازگر تحولی بزرگ باشید و نام نیکی را از خود برجای بگذارید.
امیدوارم از طولانی شدن نامه که اقتضای یک صحبت اساسی و سازنده است خسته نشده باشید.

از خداوند مهربان برای همه ملت ها و همچنین مردم آمریکا سربلندی و موفقیت و صلح و آزادی و عدالت و رفاه و برای جناب عالی در انجام مسئولیت سنگین اصلاح ساختاری نظام آمریکا و تامین خواست مردم ، موفقیت مسالت دارم.

والسلام علی عبادالله الصالحین

محمود احمدی نژاد- خادم ملت ایران

ترجمه انگلیسی نامه

In the name of God, The Compassionate, The Merciful

Praise belongs to God, the Lord of the worlds, and God’s blessings be upon the seal of prophets and messengers, Mohammad al-Mostafa and his pure household, and upon all prophets, messengers and the righteous.

O God, hasten the reappearance of your savior, and bestow upon him health and triumph, and have us among the best of his supporters and aids, and those seeking sacrifice before him.

To: His Excellency, Mr. Donald John Trump

The president of the United States of America

Hello there.

Your Excellency has been elected, in the recent US election, as the president of the country.
It can be inferred from the political and media atmosphere in the US that the result of the election has been despite the status quo, and beyond the will and prediction of the governing body and the main system behind the scene of the US political stage.

The stances of the rival party and some of your party members and most western leaders suggest the same notion. Irrespective of whether or not that is true, the recent election revealed part of the actual and accumulated demands of the US people.

Welcoming this and hoping it will have an effect, I hereby share some points with you, whereas I’d tried in the past to convey some important matters to the two preceding presidents, via letters.

A. Introduction

۱- This letter is by no means political, in the common sense of the world; nonetheless, today it is from a human to another human. The letter is from a humane standpoint, rooted in interest toward and compassion for the American nation and other nations, and I expect your Excellency to read it from the same perspective, adopting a humane approach.
۲- I speak as the son of the great, civilizing and culture-making nation of Iran. A nation with a prominent role in the global culture and civilization, by having presented thousands of scientists and artists, as well as innumerous scientific and cultural achievements throughout its honorable history.

A nation that, back 2500 years ago, by its great historical character, Cyrus, issued the order for freedom of thought and equality of human beings, as well as for annulling slavery, racial discrimination and exploitation; principles it has ever since adhered to.
A nation that managed an important part of the world for centuries, in brotherhood, justice and respect.

A nation that, in the current era, introduced the unique figure, Late Imam Khomeini, to the human society.

A leader who depicted the love and kindness of divine prophets to all human beings, and was the flag-bearer of freedom, justice and brotherhood for all nations. A great reformer who, from a divine-humane perspective, was the helper for all the oppressed and was the harbinger of peace, friendship and justice, heralding fundamental reforms to benefit all nations.

۳- I have met many political, cultural and social figures, as well as people from all walks of life across the five continents of the world, talking to them about international issues. This letter can be interpreted as the standpoints of other nations and many contemporary experts and figures.

۴- Your Excellency and I are, like other human beings, servants and creatures of The Only God, and have been created for an eternal life. God has not created us for enmity, hegemony and aggressiveness. People are all equal and in terms of possessing land, wealth, God-given opportunities and human rights, they’re alike. The true essence of human blossoms through monotheism, loving others and making endeavors toward the well-being and prosperity of others.

A human being, on his path to serve others, achieves proximity to God and eventually wins eternal salvation. In other words, a true human being and the actual winner of this world’s competitions and contests is one who spends his life in the service of other human beings’ well-being and welfare, and for doing away with oppression and establishing justice and friendship.
۵- Enjoying the vote and trust of people and representing them is on the one hand a source of honor and on the other, causing an extremely heavy responsibility. If you have so far lived for yourself, basically you will need to henceforth live for the US people and the human society.
۶- Having been elected the US president is a historic opportunity primarily for the elected person and secondly for the electorates and other nations. Although four years is a long period, but it ends quickly. The opportunity needs to be valued, and all its moments need to be used in the best way.

۷- Those elected by nations and the rulers should never consider themselves being superior to people, or being their masters and dominant over people’s affairs. The rulers’ capacity is but to be humble toward the people, to serve them, and to follow up their demands.

All prophets, among them Prophet Jesus (Peace Be Upon him), were bearers of the same message and were in service of the people.
God, in the noble Quran, addresses Prophet Mohammad (PBUH) and says "You are only a reminder. You are not over them a controller”.

The prophets came not to rule people and establish empires, but to unite human beings and instill sympathy, and to spread monotheism, freedom, justice and love across the planet and to endow everyone with them.

۸- The laws ruling human societies have been codified by God. Those laws are unalterable. The people who, in their hearts, bear tenderness and love for human beings and strive on the path of serving people, have in fact filled their hearts with love for God and a beautiful fate awaits them, hence being honorable both in this world and in the hereafter.

۹- Favoring the interests and satisfaction of the public and nations over the interest and satisfaction of an insatiable minority of tyrants of wealth and power, is a reasonable issue, bringing reputation to the rulers.

B. Some points on the status of the USA and Your Excellency’s stances during the election campaign:

Mr. President,

Your Excellency is well informed of the US history and the behavior of its rulers toward other nations, particularly over the past half-century. Levels of dissatisfaction from US rulers are so that a free election at any part of the world will result in the victory of the US government’s opposition.

You are also supposed to know the US internal situation and the oppression exerted over the nation, better than any other person.

Your Excellency has explicitly proscribed the US policies and performances, as well as its governance structure and media system that shapes the public opinion. Your Excellency has announced that you want to change the status-quo to people’s benefit.
Requisite for realizing those vows is paying attention to some important issues, of which I point out a few:
۱- Your Excellency has truthfully described the US political system and electoral structure as corrupt and anti-public. The US electoral system has for decades enslaved people’s votes to benefit a certain minority; i.e. a group that seemingly rules in the form of two parties, but in fact represents a minority, i.e. the tyrants of global wealth and power.
Changing the US electoral system and setting people’s will and interests free from that imposed slavery, will be considered a great job and a fundamental reform.
It is clear that only with an integrated plan and relying on people’s true will, the status quo can be reformed. I believe that the position of the president in the US entails ample power and potential for taking the initiative in that great job. I hope you will be the first president of the United States of America who establishes novel changes to achieve people’s actual will.

۲- Unfortunately, consecutive US administrations have assumed arrogance toward others, seeking progress of the state in holding others back, pursuing possession and welfare of US people in others’ poverty, questing its honor and grandeur in humiliating others, and searching US security in insecurity for others.

If all the world governments view the international arena from the same angle, and act accordingly, what will the result be? It’s my belief that the US people cannot support such policies and performances, and cannot pursue humiliation, poverty and insecurity for others, and cannot seize others’ wealth.

Whenever the US nation has, beyond the blurred atmosphere of media, become cognizant of such policies and behaviors, it has slammed it and disavowed the perpetrators.

If we pursuing fundamental and sustainable reforms, we need to respect all nations and cultures, as well as their will and interests. We need to share the happiness of nations, as well as their sorrow. We need to seek equality and brotherhood among nations, and respect the nations’ rights, as well as to avoid arrogance and efforts toward domineering others.

۳- Your Excellency has announced that the US treasury has produced around $23 Trillion of illegal notes (paper assets). This means that without labor, effort or providing goods and services and by having abused the internationality of dollar, the funds has been taken from world nations’ pocket. Regrettably, the big and modern robbery has been committed in the name of the US people, but in fact to the benefit of a certain group. This signifies that the US administration and governance owe other nations the exact amount. I don’t think the US people are satisfied with this greatest robbery in history.
It is expected that the looted wealth of nations be returned to them, or at least the inhumane and destructive trend be halted. This will be an instance of fundamental and structural reform.

۴- Mr. President, Your Excellency has pinpointed the existence of 70 million poor and millions of jobless people and said that resolving US domestic problems is on top of your agenda. You have announced that the US defense power has shrunk. Your Excellency has noted the $6 Trillion costs of US war in the Middle East. You know that the official US annual military expenditure is $700 Billion.

Experts believe that defending US geographical borders and preserving its domestic security vis-à-vis modern threats should not cost more than $200 Billion annually.
The basic question now is who has given the US government the mission to establish security worldwide?

What outcome has meddling in other’s affairs and military deployments to other regions and imposing thousands of US military, security and intelligence bases across the globe had, except for insecurity, war, division, killing and displacement of nations? Have the measures brought about anything beyond hatred and animosity toward US leaders, notoriety for the US people and imposition of military expenditures?

If all governments want to show behavior similar to the US administration, which visible horizon of peace and security will lie ahead of the human society? Isn’t it better to stop warmongering and not to interfere militarily in other regions of the world, in order to create an atmosphere of international understanding and to end the arms race, war and killing of people?

By doing so, a considerable wealth of resources will be saved to develop US people’s welfare, and to shed poverty and unemployment. Isn’t that the best way to change the world nations’ attitude toward the US governing body?

Furthermore, you know that relying on arms and threatening others is translated into entering an endless and highly costly arms race, which has no fate but war, poverty and annihilation of nations.

Nowadays it is revealed to the general public that the claim to safeguard security and establish peace in other territories by relying on weapons and warmongering is a false one, where colonial goals are hidden under humanistic slogans.

How can the race in production and export of arms create peace and security?
War instigates war, and peace is never established by war.

Killing only cumulates hatred. Sustainable peace and security will only be established by changing attitudes, beliefs and behavior.

Sustainable security needs to be sought in kindness, respecting other’s rights and administering justice.

The best defensive power is people’s power and satisfaction, and this will not be achieved unless by administering justice and respecting human beings.

If Your Excellency takes the initiative to remove the deadly arms race and stop the military presence and intervention in other regions, the annual killing and displacement of millions of human beings will be prevented. If so, hundreds of billions of dollars of global military and security costs will be reduced, to be spent in the health, education and welfare of nations, as well as in reducing the social gap and other problems, and to uproot insecurity.

Hasn’t the time come for all of us to believe that the human society needs human thought, justice and brotherhood more than arms and military power? Arrogance is a devilish deed and the root cause of all problems in the human society. Hasn’t the time come to change arms to pens, and to replace arrogance, discrimination and hatred with love, equality and brotherhood?

۵- The United Nations is the most prominent achievement of historical experiences, and is the shared human heritage and the result of man’s hope for building a better world. The formation of the UN is a very sublime idea for the fair participation of all nations in global governance and for establishing sustainable peace and security, as well as yielding welfare and excellence for all.

The UN was founded for collective wisdom to replace dictatorship and arrogance.
The free participation of nations in global governance is not a threat, but a valuable opportunity that all genuine reformists will welcome.

Unfortunately, the dominance of consecutive US administrations over the global body has obstructed its right performance. Time has come for the center for manifestation of collective- and- free will of nations to be set free from the destructive dominance.
Of course, the job requires history-making men and arrival at a major decision.
۶- Those ill-wishing for the US people are set to withstand the implementation of US people’s will to implement fundamental reforms in structures, policies and behavior of the US ruling system.
They seek deception, in order to divert the public movement of the US nation toward genuine reform and realization of their rights.

Unfortunately, some are pursuing the spread of discriminatory, racist and profit-driven attitudes in human relations, as well as expansion of false boundaries and causing rifts among the people.

The Devils are, under false flags of religion, race, skin color and even geography, trying to widen the gap among people, and spread hatred, to create opportunities for themselves.

The human society is, in an evolutionary trend, moving toward the one society, and on its way, is pursuing removal of the various borders and gaps among people and nations.
Human beings originate from the same root and nature, possessing a divine soul, hence respectable. There’s no enmity and hostility among nations of any religion, thought and race. Resolving the problems of the human society and building a better world would need sympathy, condolence and helping each and every of the world people.

As great Saadi, the renowned Iranian poet put it:

The sons of Adam are limbs of each other,
Having been created of one essence.

When the calamity of time affects one limb

The other limbs cannot remain at rest.

We should all try to make a better future and to expand friendship, justice and freedom. All people need to feel responsible and enjoy the opportunity to participate in and lead that sacred deed. I’m positive no wise human being will condemn an effort to eradicate racial discrimination and discrimination in the US.

۷- Terrorism is an anti-human tool in the hands of global powers in order to cause insecurity and rifts, as well as to impose their will and policies on nations and governments.

I regret to remind you that most of the known terrorist groups across the contemporary world have either been or are formed and reinforced by US security services, or have, halfway through, started to serve their goals.

Fundamental fight against terrorism would mean cutting the terrorists’ financial resources and the intelligence, financial and arms support of US security bodies, as well as those of US allied governments.

The public expectation from Your Excellency is to make the public, and particularly the nations oppressed by terrorism, happy and thankful by taking such a measure.

I long for a day when the idea of arrogance, which is the root cause of terrorism and a great number of human society’s problems is transformed into humane thought.

۸- The developments and the current existence of America today is the result of immigration of a variety of nations to that land. The presence and constructive effort of the elite and scientists of different nations, including the million-plus population of my Iranian compatriots has had a major role in the development of the US. It is necessary that the spirit of the policies ruling the US, value respect toward the diversity of nations and races. In other words, the contemporary US belongs to all nations, including the natives of the land. No one may consider themselves the owner, and view others as guests or immigrants. Care needs to be taken toward the same persons responsible for the current problems in the US not to infiltrate and divert the nation.

Mr. President,

It’s will not be an instance of over-demanding that Your Excellency invest into fighting the root cause of corruption and support the oppressed people, who are typically in the service of building the US.

C. And the final point:

۱- Enjoying a country developed, powerful, rich and effective in international relations, is what any nation would long for, but this wouldn’t mean forming empires and interfering in others’ affairs, or boasting and exercising hegemony toward other nations.

I believe that the US land enjoys enough of natural resources and God-given wealth for making a prosperous, developed and sustainable life, so that no encroachment toward others’ resources will be needed. The US nation deserves enjoying all facilities and opportunities and having a sublime and stable life, via a constructive, fair and equal interaction with other nations.

You can rest assured that efforts to spread human behavior, to accept and respect the rights of other nations and to try to establish justice have always been admirable. Creating opportunities for constructive job for American youth, resolving people’s severe problems, making structural reforms and building America within the geography of the United States are welcome by the community of nations and ahead of them, the Iranian nation.

۲- Women depict God’s beauty and are God’s most beautiful and valuable gift. Respecting women and dignifying them, is a sign of magnanimity.

The great men of history have paid the highest level of respect to women and recognized their God-given capabilities. Women’s role in the life and perfection of human society is special and in the best and highest form. Women’s management in domains of science, society, culture, etc. has been among the most precise and excellent.

We all understand the deep concept of unrivalled motherly love, the unique kindness of a sister and the irreplaceable position of a wife.

I hope women in all societies, including that of the US, while at utmost persistent esteem and respect, effectively and constructively participate and lead in building the ideal society.

It’s needless to remind of the glorious history of the great Iranian nation, which has seen numerous ups and downs. No trace is left on earth of the enemies and the malice and the vengeful ill-wishers toward the Iranian nation. However, the Iranian nation is alive and progressive, having successfully gone through and passed all minor and major historic events, as it will in the future. The Iranian nation possesses a bright future. I suffice to a point: please note that the image US media provide of the Iranian nation has never been and is not indicative of the facts regarding the great and honorable Iranian nation.

Mr. President,
With the good people of US, you currently have a landmark opportunity to kick off fundamental reforms and strive on the path, to be the initiator of huge change and leave a good reputation behind.

I hope the lengthy letter, which was proportionate to the nature of a fundamental and constructive talk, hasn’t tired you.

I pray to God The Merciful for all nations and also for the people of US glory, prosperity, peace, freedom, justice and welfare and for Your Excellency, success in performing the heavy duty of reforming the structure of the US system and in responding to people’s demand.

And peace on the righteous servants of God

Mahmoud Ahmadinejad

In service of the Iranian nation

سردرگمی کلاه‌زردها هنگام افزایش دستمزد سالیانه/ سالهاست نمی‌دانیم کارگریم یا کارمند

شورای هماهنگی بهره‌برداران پست‌های فشار قوی برق کشور:

شورای هماهنگی بهره برداران پست‌های فشار قوی برق کشور در بیانیه‌ای نسبت به نامشخص بودن شرایط شغلی خود اعتراض کردند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، شورای هماهنگی بهره‌برداران پست‌های فشارقوی برق کشور با صدور بیانیه‌ای نسبت به نامشخص بودن اوضاع شغلی خود اعتراض کردند. در این بیانیه این فعالان کارگری بیان کرده‌اند که سالهاست سردرگمیم و مشخص نیست که کارگریم یا کارمند.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

احتراما به استحضار کلیه مسئولین محترم وزارت نیرو، سازمان مدیریت و برنامه ریزی و امور استخدامی کشور و همچنین نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران می‌رساند که اینجانبان اپراتورهای قرارداد کارمعین پست های فشار قوی برق کشور، سالیان سال است که سردرگم در نوع قرارداد خود هستیم ،یعنی متاسفانه کماکان بعد از گذشت چندین سال هنوز مشخص نشده که کارمند هستیم یا کارگر ، مشمول قانون خدمات کشور هستیم یا  قانون کار جمهوری اسلامی ایران. حتی خود مسئولین وزارت نیرو هم در جلسات برگزار شده جواب درستی در این خصوص نمی‌دهند حال پرسش اینجاست که اگر این کارکنان  کارمند هستند، پس چرا آیتم‌های کارمندان دولت در نوع قراردادهای آنها درج نمی‌شود ؟ و اگر کارگر هستند چرا طرح طبقه بندی مشاغل برای آنها اجرا نمی‌شود؟

 این سر درگمی ها و نامه نگاری ها مسئولین امر هیچ گونه مشکلی از مشکلات این کارکنان خدوم صنعت برق کشور نکاسته و همچنان این کارکنان ( اپراتورهای قرارداد کارمعین پست های فشار قوی برق کشور ) چشم انتظار مرتفع کردن مشکلات حقوقی و قراردادیشان هستند.

به راستی باید بپرسیم که آیاکارمند هستیم یا کارگر ؟ پرسشی که سالهاست چشم انتظار پاسخگویی به آن هستیم. آیا مشمول قانون کار هستیم یا قانون خدمات کشوری؟ و در نهایت آیا هنگام اعلام افزایش حقوق سالیانه ، کارگریم یا کارمند؟

تبعیض در مالیات بر سقف حقوق و دستمزد یک ظلم آشکار است

یک فعال صنفی کارگری می‌گوید هر گونه تبعیض در مالیات بر سقف حقوق و دستمزد بین کارگران و کارمندان خلاف عدالت اجتماعی و یک ظلم آشکار است.

«علیرضا حیدری» فعال صنفی کارگری در گفت‌وگو با ایلنا، اظهار داشت: هرگونه تبعیض در مالیات بر سقف حقوق و دستمزد بین کارگران و کارمندان خلاف عدالت اجتماعی است و این یک ظلم آشکار است.

مجلس شورای اسلامی روز شنبه، 7 اسفند مصوبه‌ای را از نظر گذراند، که بر اساس آن کارگران تا سقف 1 میلیون و 800 هزار تومان و کارمندان تا سقف 2 میلیون و 400 هزار تومان از پرداخت مالیات معاف هستند. فعالان صنفی کارگری اما این مصوبه مجلس را تبعیض آمیز می‌دانند.

حیدری با بیان اینکه در حقوق عمومی هیچ تفاوتی بین شاغلین بخش عمومی و کارگران وجود ندارد، گفت: از دیدگاه حقوق عمومی ایران بین کارگران و کارمندان تفاوتی وجود ندارد از اینرو مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی خلاف رویه‌ای است که در حقوق عمومی کشور به رسمیت شناخته شده است.

عضو اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری کشور با تاکید بر اینکه عدالت و انصاف ایجاب می‌کند تا در یک نظام مالیاتی همه مشمولان مزدبگیر از  کارگران گرفته تا کارمندان به طور یکسان مالیات پرداخت کنند، تصریح کرد: تا پیش از این مصوبه تبعیض آمیز مجلس سقف یکسانی برای پرداخت مالیات بین حقوق بگیران و مزد بگیران  وجود داشت.

حیدری افزود: حالا اما با این مصوبه باید از نمایندگان مجلس پرسید که بر چه اساس و مبنایی سقف مالیات پردازی کارگران از کارمندان دولت کمتر شده است؟

وی با بیان اینکه کارگران‌ مانند سایر شهروندان هم اکنون  بر اساس قانون مالیات بر ارزش افزوده بابت استفاده از کالاها و خدمات مصرفی مالیات غیر مستقیم پرداخت می کنند‌، تصریح کرد:  کارگران به عنوان اقشار کم درآمد جامعه بیشتر از کالا و خدماتی با ارزش پایین تر استفاده می کنند و تازه درآمد آنها صرف خرید کالاهای لوکس نمی‌شود.

این فعال صنفی کارگری افزود: صرف‌نظر از تبعیض آمیز بودن مصوبه مربوط به سقف معافیت مالیات بر درآمد کارمندان و کارگران جا دارد تا نمایندگان مجلس ضمن اصلاح اشتباه خود در مورد مقررات مربوط به مالیات غیر مستقیم نیز تجدید نظر کرده و از طریق افزایش مالیات کالاهای مصرفی لوکس از مزدبگیران حداقلی به عنوان مصرف‌کنندگان اصلی کالاهای ارزان‌قیمت حمایت به عمل آورند.

وی افزود: جدا از این جا دارد تا نمایندگان مجلس در مقررات مالیات مستقیم مربوط به آن دسته از شهروندانی که تمام یا بخشی از درآمد آنها بابت سرمایه گذاری برای ایجاد اشتغال می‌شود، تجدید نظر کنند.

این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه یکی از هدف‌ها از اخذ مالیات تامین درآمد برای دولت است، گفت: هدف دیگر از اخذ مالیات جلوگیری از شکاف طبقاتی  و توزیع مجدد درآمد در جهت حفظ توازن توسعه و پایداری اجتماعی است؛ از این رو تاکید داریم که نباید تعیین سقف مالیاتی نباید به ابزار ناصواب و تبعیض آمیز تبدیل شود.

دیدنی ها

اتمام عملیات سم زدایی فرودگاه بین المللی شهر کوالالامپور مالزی پس از ترور هفته گذشته برادر ناتنی رهبر کره شمالی در این فرودگاه
اتمام عملیات سم زدایی فرودگاه بین المللی شهر کوالالامپور مالزی پس از ترور هفته گذشته برادر ناتنی رهبر کره شمالی در این فرودگاه
رقص سنتی مردان قبیله ای در کشور آفریقایی زامبیا
رقص سنتی مردان قبیله ای در کشور آفریقایی زامبیا
کارناوالی سالانه در روستای لوزُن در اسپانیا
کارناوالی سالانه در روستای لوزُن در اسپانیا
" تام پرز" دبیر کل منتخب وجدید حزب دموکرات آمریکا در سخنرانی پس از انتخاب در اجلاس کمیته ملی حزب دموکرات در شهر آتلانتا آمریکا
حمله یک راننده به سمت مردم در شهر هیدلبرگ آلمان
حمله یک راننده به سمت مردم در شهر هیدلبرگ آلمان
اعتراض کارمندان مخابرات ایتالیا به قراردادهای کاری یکطرفه – رم
اعتراض کارمندان مخابرات ایتالیا به قراردادهای کاری یکطرفه – رم
صف دریافت غذا از نهاد حمایتی سازمان ملل در سودان جنوبی
صف دریافت غذا از نهاد حمایتی سازمان ملل در سودان جنوبی
آتشباری به سمت مواضع داعش در غرب شهر موصل عراق
آتشباری به سمت مواضع داعش در غرب شهر موصل عراق
مسابقات جهانی موتورسواری در ملبورن استرالیا
مسابقات جهانی موتورسواری در ملبورن استرالیا
جشن فارغ التحصیلی دانشگاهی در سئول
جشن فارغ التحصیلی دانشگاهی در سئول
نجات پناهجویان آفریقایی تبار در سواحل مدیترانه از سوی گارد ساحلی اروپا
نجات پناهجویان آفریقایی تبار در سواحل مدیترانه از سوی گارد ساحلی اروپا
گرفتن عکس سلفی در مقابل مجسمه لنین در کلبه - موزه لنین در نزدیکی جنگل های سن پترز بورگ روسیه
گرفتن عکس سلفی در مقابل مجسمه لنین در کلبه - موزه لنین در نزدیکی جنگل های سن پترز بورگ روسیه

کارگران شهروندان درجه دوم نیستند/ نمایندگان مجلس پاسخگوی تبعیض باشند

یک فعال صنفی کارگری:

یک فعال صنفی کارگری می گوید مصوبه امروز (شنبه/7 اسفند) مجلس در خصوص معافیت مالیاتی کارگران تا سقف حقوقی یک و نیم میلیون تومانی نشان دهنده آن است که کارگران شهروندان درجه دو محسوب می‌شوند.

«ناصر چمنی» فعال صنفی کارگری در گفتگو با ایلنا، اظهار داشت: مصوبه تبعیض آمیز مجلس شورای اسلامی در خصوص    متفاوت بودن معافیت مالیاتی کارگران و کارمندان به خوبی نشان دهنده آن است که از نظر نمایندگان مجلس، کارگران شهروندان درجه دو کشور محسوب می‌شوند. 

امروز  (شنبه/7 اسفند) مجلس شورای اسلامی مصوبه ای را از نظر گذرداند که بر اساس آن کارمندان تا سقف حقوقی 2 میلیون تومان و کارگران تا سقف حقوقی 1 و نیم میلیون تومان از پرداخت مالیات معاف هستند.  مصوبه امروز مجلس شورای اسلامی از نظر کنشگران صنفی کارگری تبعیض آمیز ارزیابی شده است. 

چمنی با بیان اینکه نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید در خصوص این مصوبه پاسخگو باشند، گفت: کارگران  همانند کارمندان دولت در انتخابات مجلس شورای اسلامی به نمایندگان  رای داده‌اند اما مشخص نیست بنا بر چه مصلحتی باید با این دستمزد و مزایای ناچیز مزدی بیشتر از کارمندان دولت مالیات بدهند.

رئیس کانون انجمن‌های صنفی کارگری استان آذربایجان شرقی تصریح کرد: در هر صورت این مصوبات همانند سایر مصوبات ضد کارگری مجلس شورای اسلامی هیچگاه از اذهان کارگران و خانواده‌های آنان که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، پاک نخواهد شد. 

چمنی در ادامه افزود: اکثریت کارگران کشور با قراردادهای سفید امضا و موقت  در شرایط کاری طاقت فرسا مشغول به کار هستند حال آنکه کارمندان دولت  در ادارات پشت میز‌های خود نشسته‌اند و از بیشترین مزایای مزدی و امکانات رفاهی برخوردارند. 

این فعال صنفی کارگری در پایان با بیان اینکه کارگران موتور محرکه اقتصاد مقاومتی هستند، تصریح کرد: مصوباتی از این دست موتور محرکه اقتصاد مقاومتی را از کار می اندازند و کارگران را هر چه بیشتر از شمول نظام حمایت‌های اجتماعی خارج می‌کنند.

حداقل معیشت زیرخط فقر است/ تعیین مزد تکلیف قانونی شورای عالی کار

در نشست گفتگوی ویژه خبری شب‌گذشته مطرح شد:

عضو کارگری شورای عالی کار در برنامه گفتگوی ویژه خبری شب گذشته اعلام کرد که برآورد گروه کارگران از سبد اقلام زندگی خانواده‌های کارگری بین 2 میلیون و ششصد هزار تومان تا حدود سه میلیون و سیصد هزار تومان است.

 به گزارش ایلنا، شب گذشته ( شنبه7بهمن ماه)  در برنامه گفتگوی ویژه خبری کارشناسان حوزه کارگری وکارفرمای به بررسی تعیین حداقل دستمزد کارگران پرداختند.

در این برنامه علی‌خدایی به عنوان عضو اصلی گروه کارگری شورای عالی کار و مسئول کارگروه مزدی سال 96 کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور اعلام کرد برآورد کارگران از سبد اقلام زندگی خانواده‌های کارگری مبلغی بین 2 میلیون 600 هزار تومان تا سه میلیون و سیصد هزار تومان است.

وی بابیان اینکه محاسبات انجام شده نشان می‌دهد که فاصله چشمگیری میان مزد درآمدهای کنونی با هزینه‌های زندگی خانواده‌های کارگری وجود دارد؛ ادامه داد: برای ترمیم این شکاف به برنامه منسجم زمانبدی نیازداریم.

این فعال کارگری در عین حال یادآور شد که گروه کارگری در جلسه پیشروی تعیین مزد سال 96 که قرار است در هفته پیش رو برگزار شود، رقم نهایی این سبد را به همراه اعضای کارفرمایی و دولتی اعلام خواهد کرد.

البته پیش از این عضو هیات مدیره کانون عالی شورای اسلامی کار در ابتدای برنامه در خصوص اینکه پیشنهادش برای کف دستمزد سال96 چیست، گفت: ماده41 قانون کار دو بند دارد که در بند اول توجه به نرخ تورم شده است و در بند دیگر با قید "باید" عنوان شده که مزد باید حداقل یک زندگی را تامین کند.

علی خدایی با اشاره به اینکه تعریف مشخصی از حداقل دستمزد زندگی نداریم، بیان داشت:  پیشنهاد ما توجه به سبد معیشت است و عدد و رقم سبد معیشت در جلسه عالی ستاد مزد روز دوشنبه نهایی و ابلاغ خواهد شد.

وی با اشاره به اینکه بر سر جزئیات، اقلام و روشهای سبد معیشت توافق داریم، اظهار داشت:  روند نزولی سبد معیشت خانوار باید متوقف شود.

حداقل معیشت تعریف شده زیر خط فقر است

عضو هیات مدیره کانون عالی کارفرمایان نیز در این برنامه با اشاره به اینکه باید به قوانین بالادستی توجه کنیم، افزود:  سهم33 درصدی مسکن، 6 درصدی آموزش و 6.5 درصدی درمان در سبد هزینه ها آمده است.

جمال رازقی با بیان به اینکه حداقل دستمزد فعلی با در نظر گرفتن نرخ تورم نمی تواند زندگی کارگران را تامین کنند، افزود: تولید در کشور دچار بحران شده است.

وی با اشاره به اینکه حداقل معیشتی که تعریف شده زیر خط فقر است، تصریح کرد: متناسب با نرخ تورم موافق افزایش 7 درصدی کف دستمزد برای سال 96 هستیم.

 این عضو هیات مدیره کانون عالی کارفرمایان با بیان اینکه تولید و صادرات باید جایگزین درآمدهای نفتی شود، ادامه داد: تولید با مشکلات عدیده ای مواجه است.

مسئله فقر متوجه حداقل بگیران است

علیرضا محجوب عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نیز در گفتگوی تلفنی با برنامه با اشاره به اینکه مجلس شورای اسلامی نگران وضعیت معیشتی نیروی کار و همه اقشار جامعه است، گفت: هفته گذشته نشستی با نمایندگان کارگران داشتیم و امیدواریم این هفته با نمایندگان کارفرمایان جلسه داشته باشیم.

علیرضا محجوب با اشاره به اینکه، در مرحله بعدی با دولت جلسه ای برگزار خواهیم کرد افزود: شکاف بین حداقل معیشت و حداقل دستمزد بسیار کند است  لذا، با افت و خیز بسیار مختصری همراه بوده است.

این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به مشکلات نیروی کار و کارگران گفت: امروزه مسئله فقر متوجه حداقل بگیران است، چرا که برآورده ها نشان می دهد فاصله زیادی بین حداقل حقوق بگیران وجود دارد.

وی با اشاره به فقر منتهی به گرسنگی طبق آمارهای بین المللی، ادامه داد: شکاف عمیقی بین تقاضا، نیازهای اولیه و پرداخت است.

محجوب با اشاره به اینکه، 28 درصد سبد معیشت را غذا تشکیل می دهد افزود: کارگر مبلغی را که دریافت می کند صرف حداقل پروتئین و کالری مورد نیاز خانواده اش می کند.

رازقی عضو هیات مدیره کانون عالی کارفرمایان نیز در ادامه با طرح این سوال که چرا امروز قشر حقوق بگیر برای معیشت خود چانه می زند، گفت: بین مالیات کارگر و کارمند طبق مصوبه مجلس تفاوت وجود دارد و این مسئله امری عجیب است.

 مصوبه سقف معافیت مالیاتی مجلس تبعیض آشکار علیه کارگران بود

عضو هیات مدیره کانون عالی شورای اسلامی کار در ادامه به مصوبه روز گذشته مجلس درباره سقف معافیت مالیاتی کارگران و کارمندان اشاره کرد و گفت: این مصوبه تبعیض آشکار علیه کارگران است.

خدایی با بیان اینکه قانون کار سال هاست که مسکوت مانده، گفت: باید ببینم که بند ۲ ماده ۴۱ قانون کار را قبول داریم یا نه و اگر قبول داریم بنا است با چه روشی به آن برسیم.

وی افزود: تنها جایی که قانون گذار پیش بینی کرده تا کارگر بتواند از حق و حقوق خود دفاع کند شورای عالی کار است اما متاسفانه در یک ماهه آخر سال زمانیکه به بحث تعیین نرخ دستمزد می رسیم این موضوع مورد توجه قرار می گیرد و پس از آن فراموش می شود.

عضو هیات مدیره کانون عالی شورای اسلامی کار تصریح کرد: امروز موضوع ما در شورای عالی کار اجرای قانون کار است که متاسفانه سال ها مغفور مانده است.

محجوب عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در بخش دیگری از اظهاراتش با طرح این سوال که چند درصد از حقوق بگیران ما در بخش تولید فعالیت دارند ادامه داد: 4.3 درصد در بخش کشاورزی ، 18.4 در بخش صنعت و معدن، 22.3 درصد در بخش عمده فروشی، 11.8 درصد در بخش حمل و نقل و انبار داری، 7 درصد در بخش خدمات و 21.7 درصد بخش خدمات عمومی و اجتماعی شاغل اند و در این بخش ها صرفا سهم، تولید نیست لذا ما دستمزد را صرفا بر مبنای تولید در نظر نمی گیریم.

85 درصد مالیات کشور را بخش تولید تامین می کند

عضو هیات مدیره کانون عالی کارفرمایان نیز با اشاره به اینکه رشد منفی سرمایه گذاری ثابت در بخش تولید کاملا مشهود است، اظهار داشت: 85 درصد مالیات کشور را بخش مظلوم تولید تامین می کند لذا تصمیمات باید به نحوی باشد که بحث تولید در اولویت نخست اقتصادی کشور مطرح گردد.

رزاقی افزود: شورای عالی کار، شورای سه جانبه ای از دولت، کارگران و کارفرمایان است که متاسفانه در سالیان متمادی دولت خود را از این سه جانبه گرایی عقب کشیده و این کارگران و کارفرمایان هستند که به جان هم می افتند.

عضو هیئت مدیره کانون عالی شورای اسلامی کار نیز در ادامه یادآور شد: امسال در بحث قانون برنامه و بودجه حداکثر مزد دریافتی کارکنان دولت به 14 برابر حداقل مزد افزایش پیدا کرده در حالیکه این رقم در گذشته 7 برابر بوده است و علت آن را می توان این موضوع دانست که مجلس نیز می داند حداقل دستمزد آنقدر ناچیز است که مسئولین دولتی 7 برابر آن را نخواهند پذیرفت.

شورای عالی کار نباید به مشکلات اقتصادی ورود کند

خدایی با بیان اینکه امروز با رکود مواجه هستیم، گفت: شورای عالی کار وظیفه ندارد به مشکلات اقتصادی ورود کند و طبق ماده 167 قانون اساسی وظیفه اش صرفا عمل به تکلیف قانون کار است و فراتر از این قانون نمی تواند ورود کند.

وی همچنین با تاکید بر اینکه ما باید در ابتدا معیشت کارگر را تامین کنیم و پس از آن از او متوقع باشیم، اظهار داشت: متاسفانه مفهوم بهره وری در کشور خصوصا در بخش های خدماتی به بهره کشی تغییر کرده است.

عضو هیات مدیره کانون عالی کارفرمایان با تاکید بر اینکه تشکل های کارفرمایی در طول سال موضوع حق و حقوق کارگران را دنبال می کنند، اظهار داشت: تامین اجتماعی 30 درصد حقوق کارگران را ماهانه دریافت می کند و حداقل خدمات را به آن ها می دهد.

رزاقی در بحث افزایش بهره وری نیروی کار، گفت: یکی از عواملی که باعث کاهش بهره وری در کشور شده قانون کار است که اصلاح آن یکی از تکالیف برنامه پنجم توسعه است.

«توزیع عادلانه ثروت» حق مسلم کارگران/ نظام مالیاتی یقه کارگران را محکم‌تر نچسبد

یک پژوهشگر حقوق کار و تامین اجتماعی مطرح کرد؛

یک کارشناس حقوق کار و تامین اجتماعی معتقد است: مصوبه دیروز مجلس در ارتباط با تعیین سقف مالیاتی کارگران و کارمندان، تبعیض‌آمیز است و بی‌عدالتی را در جامعه گسترش می‌دهد.

فرشاد اسماعیلی (پژوهشگر حقوق کار و تامین اجتماعی) در گفتگو با ایلنا در ارتباط با مصوبه روز گذشته مجلس در ارتباط با تعیین سقف مالیاتی کارگران و کارمندان گفت:  «مالیات بر درآمد» به عنوان یکی از ابزارهای مالی دولت ها  بر «توزیع درامد» تاثیر مستقیم می گذارد.  اما آمار و ارقام و تجزیه و تحلیل ها نشان می‌دهد که تا به این تاریخ سیاست های مالیاتی کشور در حوزه مالیات بر در آمد،  در جهت توزیع عادلانه‌تر و منصفانه  درآمد، حرکت نکرده است.

وی افزود: این تبعیض های مالیاتی بین کارگران و کارمندان،   قطعا  بر درآمد واقعى شاغلین،حداقل دستمزد حقیقى و نتیجتا بر توزیع درآمد واقعی  اثر منفى دارند و  بنابر این افزایش سطح معافیتهاى مالیات بر حقوق کارگران ، لحاظ کردن تعداد افراد خانوار  کارگران در سطح معافیتهاى مالیات بر حقوق، استفاده از نرخهاى تصاعدى بر درآمدهاى بالاتر، جلوگیرى از فرار مالیاتى مشاغل آزاد  در بهبود توزیع درآمدتاثیر مثبت مستقیم می گذارد. اینها الفبای سیاست های مالیاتی در حوزه مالیات بر درآمد است.

اسماعیلی با بیان این مطلب که این مساله که سقف معافیت مالیاتی برای کارگران یک میلیون و نیم باشد و برای کارمندان دو میلیون نشان می دهد که ما تناقضات درونی و سیستمی در باره چگونگی توزیع درآمد داریم؛ افزود:  سیاستگذاران ما یا نمی خواهند توزیع درامد را عادلانه کنند یا بلد نیستند چگونه این کار را بکنند.

این کارشناس حقوق کار ادامه داد: کارمندی که حداقل دستمزدش از کارگران بیشتر است و معمولا و عرفا نیز از کارگران دستمزد بیشتری دریافت می کنند و از بسیاری از مزایا و پاداش های نقدی و غیر نقدی کارمندی برخوردار است که کارگران از آن محروم هستند چه دلیلی دارد که ازین مزیت تبیعض آمیز  برخوردار شوند و در مقابل کارگرانی که عملا دستمزد واقعیشان را دریافت نمی کنند و عقب ماندگی های دستمزدیشان در این سالها  هیچوقت جبران نشده است و مدام قوانین مصوب منافعشان را تضییع می کند،  چرا باید در توزیع عادلانه درآمد در کشور  بیشتر از کارمندان مشارکت کنند و  سهیم باشند؟! چرا همیشه ار کارگران باید مایه بگذاریم؟

اسماعیلی در پایان تصریح کرد: ما از حقوق کارمندان و کارگران مالیات می گیریم که توزیع درامد را عادلانه تر کنیم،  اگر قرار باشد نظام مالیاتی یقه کارگران را محکم تر بچسبد و یقه کارمندان را شل تر بگیرد ، عملا نقض غرض کرده‌است.

نگاهی به مقاوله‌نامه‌های مرتبط با مزد سازمان جهانی‌کار

در آستانه تعیین مزد سال 96 شاید بد نباشد تا در کنار تمرکز بر اصول قانون اساسی و مقررات قانون کار، چهار مقاوله‌نامه سازمان جهانی کار که موضوع آنها به صورت اختصاصی به الزامی بودن تعیین مزد عادلانه برای عموم کارگران اختصاص دارد را بازخوانی کنیم.

به گزارش ایلنا، به همان سرعتی که به پایان سال 95 نزدیک می‌شویم بحث‌ برسر چگونه افزایش یافتن مزد 96 در حال داغ شدن است؛ درحالی که معمول روال سالهای گذشته این روزها بیشتر تمرکز کارگران برای مقابله با مقاومت سنتی گروه‌های دولتی و کارفرمایی با افزایش واقعی مزد، بر اجرای کامل ماده 41 قانون کار یعنی تعیین مزد براساس ارزش تورمی سبد معاش خانوارهای کارگری متمرکز شده است، این گزارش قرار است برای کمک به افزایش قدرت چانه‌زنی بخش کارگری به بازخوانی آن گروه از مقاوله‌نامه‌های سازمان جهانی کار اختصاص یابد که به موضوع  تعیین دستمزدها منصفانه کارگران مربوط می‌شود.

بازخوانی مقاوله‌نامه‌های سازمان جهانی کار از این حیث حائز اهمیت است که در راستای تنظیم بازار کار کشور سالهاست که مقررات قانون کنونی کار ایران از جمله نحوه تعیین مزد سالانه کارگران برمبنای همین مقاوله‌نامه‌ها نوشته شده است.

سازمان جهانی کار از زمان آغاز فعالیتش تا به امروز دست‌کم 189 مقاوله‌نامه برای تنظیم روابط کارگران و کارفرمایان تصویب کرده است که محتوای شماری از آنها مختص تعیین مزد کارگران بخش کشاورزی و دریانوردی است اما در این میان چهارمقاوله‌نامه 26 ، 95، 100 و 131 که به ترتیب به «ساز و کار تعیین حداقل مزد»، «حمایت از مزد»، «تساوی مزدی در قبال کار هم ارزش» و «تعیین حداقل مزد» اختصاص دارند به صورت مستقیم به تعیین دستمزد واقعی برای عموم کارگران اختصاص دارند.

مقاوله نامه شماره 26: ساز و کار تعیین حداقل مزد

مقاوله نامه شماره 26 با موضوع « ساز و کار تعیین حداقل مزد، سال 1928» در 16 ژوئن 1928 میلادی تصویب شد. این مقاوله نامه می‌کوشد که کشورهای عضو سازمان جهانی کار که به این مقاوله‌نامه  پیوسته‌اند را متعهد کند تا در رشته‌های شغلی که در آن  حداقل مزد تعریف نشده است، نظامی برای حداقل مزد تبیین کند و یا در صورت وجود از آن حمایت کنند.

این مقاوله نامه، 11 ماده دارد که در 5 ماده به شرح اصول کلی آن پرداخته است. در زیر به شرح مواد 1، 3، 4 و 5 که مهم‌تر هستند پرداخته شده است.  

ماده 1مقاوله نامه شماره 26   «ساز و کارهای تعیین حداقل مزد» را مشخص کرده است. بر این اساس هر کشور عضو سازمان بین المللی کار که به این مقاوله نامه ملحق می‌شود متعهد می‌گردد که در رشته های شغلی که مقررات موثری برای تعیین حداقل مزد به صورت پیمان جمعی یا روش های دیگر ندارد و «میزان» مزد درآنها فوق العاده ناچیز است، ساز وکاری به وجود آورد و یا «در صورت وجود» از آن مراقبت کند.

ماده 2 مقاوله نامه شماره 26،  رعایت نرخ های حداقل مزد تعیین شده برای کارفرمایان و کارگران ذینفع را  «الزامی» دانسته است؛ الزامی دانستن رعایت نرخ های حداقل مزد از این جهت در مقاوله نامه شماره 26 مورد توجه قرار گرفته است که نتوان از طریق «قراردادهای فردی» و «دسته جمعی» نرخ حداقل دستمزد را کاهش داد.  

در عین حال ماده شماره 3 مقاوله نامه شماره 26  کاهش حداقل دستمزد به وسیله مقام «صلاحیت دار» مجاز شمرده است.

ماده 4 مقاوله نامه « ساز و کار تعیین حداقل مزد، سال 1928» حق پیگیری قضایی را برای کارگری که کارش  مشمول حداقل مزد می‌شود اما پایین تر از حداقل مزد دریافت می‌کند، را محفوظ دانسته است؛ بر این اساس کارگر «باید» حق داشته باشد که مابه التفاوت طلب خود را ظرف مدت مقرر در قوانین ملی از طریق قضایی یا هر راه قانونی دیگر، دریافت کند .

در ماده 5 نیز تاکید شده است که هر کشوری که به این مقاوله نامه پیوسته است باید هر ساله «گزارشی  کلی» از «رشته فعالیت»‌ها که در آنها  ساز و کار تعیین حداقل مزد اعمال شده به دفتر بین المللی کار ارسال کند؛ در عین حال این گزارش «باید» حاوی اطلاعاتی درباره تعداد تقریبی کارگران مشمول، نرخ های تعیین شده حداقل مزد و درصورت لزوم تصمیمات دیگری که در ارتباط با نرخ های حداقل مزد گرفته شده است، باشد.

مقاوله نامه شماره 95: مقاوله نامه حمایت از مزد

مقاوله نامه شماره 95 با موضوع « حمایت از مزد، 1949» در 8 ژوئن 1949 تصویب شده است. این مقاوله نامه مزد و نحوه پرداخت آن را  تعریف کرده است. بر این اساس مزد نقدی باید «منحصرا» به پول رایج کشوری که کارگر در آن کار می‌کند  پرداخت شود.

این مقاوله نامه ، 27 ماده دارد  که در 17  ماده به شرح اصول کلی آن پرداخته است. در زیر به شرح مواد1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9، 10،  11 و 14 که از سایر مواد مهم‌تر هستند پرداخته شده است.  

ماده 1 مقاوله نامه شماره 95 مزد را تعریف کرده است و آن را «اجرت» یا «درآمدی» می‌داند که صرف نظر از عنوان یا نحوه محاسبه آن به صورت نقدی به کارگر پرداخت می‌شود. البته این ماده قانون به صراحت مشخص کرده است که مزد طبق توافق و یا به وسیله قوانین و مقررات ملی تعیین می‌شود.

ماده 2 مقاوله نامه فوق با استناد به ماده 22 اساسنامه سازمان بین المللی کار یادآور شده است هر کشوری که به این مقاوله نامه پیوسته است باید در گزارش سالانه خود به سازمان بین المللی کار، کارگرانی را که به طور کامل و یا از بخش‌هایی از این مقاوله نامه مستثنی کرده است را اعلام کند.

ماده 3 مقاوله نامه «حمایت از مزد» پرداخت مزد به صورت سفته، حواله، کوپن یا هر شکل دیگری را که جانشین پول رایج «وانمود» شود را ممنوع اعلام کرده است.

در ماده 4 مقاوله نامه شماره 95 شرایطی را برای پرداخت مزد به صورت مزایای غیر نقدی به رسمیت شناخته است. بر این اساس مزایای غیر نقدی باید مورد مصرف شخصی کارگر و در جهت «منافع» وی باشد. همچنین ارزش تعیین شده برای این مزایا باید «عادلانه» و «معقول» باشد.

همچنین ماده 5 مقاوله نامه مذکور تاکید کرده است که مزد باید مستقیما به «کارگر ذی نفع» پرداخت شود. البته این شرط را هم گذاشته است در صورتی که قوانین و مقرارت ملی پیمان جمعی یا رای داوری طرق دیگری را مقرر کرده باشد این شراط قابل نقض است.

در عین حال ماده 6 مقاوله نامه مذکور ایجاد هر نوع قید از سوی کارفرما در راه استفاده  آزادانه کارگران از مزد را ممنوع اعلام کرده است؛ به پرداخت مزد به صورت مزایای غیر نقدی پرداخته شده است: در مواردی که پرداخت بخشی از مزد به صورت مزایای غیرنقدی مجاز شمرده شود تدابیر لازم اتخاذ خواهد شد: الف : این مزایا مورد مصرف شخصی کارگر و خانواده او بوده و جهت منافع آنها باشد. ب: ارزش تعیین شده برای مزد عادلانه و معقول باشد

در ماده 5 مقاوله نامه شماره 95 سازمان جهانی کار  بر پرداخت مستقیم مزد به کارگر تاکید شده است :  «مزد باید مستقیما به کارگر ذینفع پرداخت گردد مگر آنکه قوانین و مقررات ملی پیمان یا رای داوری طریق دیگری مقرر کرده باشد یا آنکه کارگر ذینفع با روش دیگری موافقت کرده باشد».

همچنین در ماده 6 ایجاد هر نوع قید از سوی کارفرما در خصوص اینکه کارگر از مزد چگونه استفاده کند، ممنوع شده است. ماده 9 مقاوله نامه شماره 95 پرداخت مزد از سوی کارفرما به هر «واسطه» و «مامور کاریابی» را ممنوع اعلام کرده است.

این ممنوعیت‌ها در ماده 7 نیز اعمال شده است. بر اساس ماده 7 هر نوع فشار برای خرید از فروشگاه وابسته به کارگاه به وسیله مزد پرداخت شده ممنوع است.

ماده 8 مقاوله نامه «حمایت از مزد» برداشت از مزد را در حدود قوانین و مقررات ملی یا پیمان‌های جمعی را مجاز دانسته است البته کارگران «باید» از حدود و شرایط این برداشت‌ها اطلاع داشته باشند. در عین حال ماده 9 هر نوع برداشت از مزد به منظور دست یابی یا حفظ شغل را ممنونع کرده است.

ماده 10 مقاوله نامه مذکور یاداور شده است که مزد تا حدودی که برای تامین معاش کارگر و خانواده او ضروری تشخص داده شود باید مصون از توقیف و یا انتقال باشد، درعین حال ماده 11 مقاوله نامه شماره 95 طلب کارگران در صورت ورشکستگی کارگاه در ردیف «دیون ممتازه» به شمار آورده است. دیون ممتازه بودن طلب کارگران به این معنا است که قبل از اینکه طلبکاران عادی سهم خود را دریافت کنند طلب مزدی کارگران پرداخت شود.

ماده 12 مقاوله نامه شماره 95 سازمان جهانی کار می گوید که «مزد باید در فواصل زمانی معین پرداخت گردد» در ماده 13 نیز موکدا آمده است: در شرایطی که پرداخت مزد به صورت نقدی است باید فقط در روزهای غیر تعطیل در محل کار یا در نزدیکی آن صورت گیرد.

ماده 14 مقاوله نامه مذکور هم  تاکید کرده است  که کارگران باید قبل از استخدام  و هنگام هر تغییری از شرایط مزدی که به آنها تعلق می‌گیرد مطلع شوند. همچنین کارفرما باید به صورت شفاف «عناصر تشکیل دهنده مزد» را برای کارگر تشریح کند.

علاوه بر این در ماده 16 با اشاره به ماده 22 اساسنامه سازمان بین المللی کار تاکید شده است که کشورهایی که به این مقوله نامه‌ها پیوسته‌اند ملزم هستند گزارشی از عملکرد خود در این خصوص ارائه دهند. در عین حال این گزارش باید حاوی اطلاعات کاملی درباره تدابیری باشند که به مقررات این مقاوله نامه اعتبار اعتبار قانونی می‌بخشد.

مقاوله نامه شماره 100: «تساوی مزدی در قبال کار هم ارزش»

مقاوله نامه شماره 100 با موضوع  «تساوی مزدی در قبال کار هم ارزش»، در 6 ژوئن 1951 تصویب شده است. مقاوله نامه مذکور بر تساوی دستمزد زن و مرد در کارهای هم ارزش تاکید کرده است. مقاوله نامه شماره 100 ، 4 ماده دارد که مواد 1، 2 و 4 آن از سایر مواد مهم تر است.

تساوی مزدی در قبال کار هم ارزش در ماده 1 از این جهت مورد تاکید قرار گرفته است که به هرگونه تبعیض در خصوص پرداخت مزد بین زن و مرد پایان یابد.

ماده 2 مقاوله نامه «تساوی مزدی در قبال کار هم ارزش»  رعایت «تساوی مزدی در قبال کار هم ارزش» را با ذکر شرایطی قابل اجرایی شدن دانسته است: الف) به وسیله وضع قوانین داخلی  ب) به وسیله روشی که جهت تعیین دستمزدها، ضمن قوانین داخلی پیش بینی شده باشد. ج) از طریق انعقاد پیمان های جمعی بین کارگران و کارفرمایان. د) به روشی که از مجموع روش های بالا ترکیب شده باشد.

در عین حال همکاری با سازمان‌های کارگری و کارفرمایی  برای رعایت تساوی مزدی در ماده 4 مورد تاکید قرار گرفته است

مقاوله نامه 131:«تعیین حداقل مزد»

مقاوله نامه شماره 131 با موضوع «تعیین حداقل مزد» در  3 ژوئن 1970 تصویب شده است.   مقاوله نامه مذکور  با در نظر داشتن  مقاوله نامه  تعیین حداق مزد(در کشاورزی) تصویب شده است چرا که مقاوله نامه  تعیین حداق مزد (در کشاورزی) سهم به سزایی در حمایت از گزوه‌های محروم مزد بگیر داشته است. به صورت کلی مقاوله نامه شماره 131 شرایط و اوضاع داخلی کشورها را  در خصوص  تعیین حداقل مزد مورد توجه قرار داده است.

مقاوله نامه «تعیین حداقل مزد» 6 ماده دارد که مواد 1، 3، 4 و 5 آن از سایر مواد مهم تر است.

در ماده 1 مقاوله نامه شماره 131 صراحتا تاکید شده است که کشورها عضو این سازمان می‌شوند که نظامی برای «حداقل مزد» ایجاد نمایند تا همه گروه های مزدبگیر را که شرایط کارشان به گونه ای است که سزاوار حمایت هستند تحت حمایت قرار دهد.

هچنین تاکید شده است که هر یک از کشورهایی که به این مقاوله نامه ملحق می‌شوند در نخستین گزارش خود باید اعلام کنند که در خصوص رعایت و زمینه‌های شرایط اجرای آن  گزارشی ارائه کنند.

ماده 2 این مقاوله نامه  به روشنی تاکید کرده است «حداقل های مزد اعتبار قانونی دارد و تنزل آن ممکن نیست».

ماده 3 مقاوله نامه شماره 131 با در نظر گرفتن «اوضاع و احوال ملی هر کشور» تاکید کرده است  که نیازهای کارگران  و خانواده‌های آنان  و عوامل اقتصادی  عناصری است که باید در تعیین حداق مزد در نظر گرفته شود.

 در بند 4  ماده 4 این مقاوله نامه آمده است در صورتی که ماهیت ساز و کار تعیین حداقل مزد اقتضا کند باید مشارکت  مستقیم  نمایندگانی از سازمان‌های کارگری و کارفرمایی و سایر افراد  واجد صلاحیت جلب شود.

در ماده  5 این مقاوله نامه تاکید شده است که باید¬ تدابیر مناسبی مانند برقراری یک نظام بازرسی شایسته همراه با تدابیر ضروری دیگر در راستای تقویت آن، اتخاذ شود. در ماده 6 نیز آمده است که این مقاوله نامه نباید به عنوان اصلاحیه ی هیچ  یک از مقاوله نامه های موجود تلقی گردد.

دستمزد کارگران بیش از دو میلیون و ششصدهزارتومان تعیین شود

نادر قاضی‌پور خطاب به جمعی از وزرا:

نماینده مردم ارومیه در مجلس، در نامه‌ای خطاب به وزرای شرکت کننده در جلسات شورای عالی کار خواستار تعیین دقیق دستمزد کارگران شد.

نادر قاضی‌پور(نماینده مردم ارمیه در مجلس شورای اسلامی)در نامه ای خطاب به جمعی از وزرا از جنله وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، خواستار تعیین عادلانه دستمزد کارگران شد.

متن این نامه به شرح زیر است:

احتراماً ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام فاطمیه برابر ماده 41 قانون کار که تصریح می‌کند شورای عالی کار هر ساله موظف است میزان حداقل مزد کارگران را برای نقاط مختلف کشور و یا صنایع مختلف با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام می‌شود تعیین نماید به استحضار می‌رساند نرخ دستمزد تعیین شده کارگران در سال 1395 با شاخص‌های بانک مرکزی و مرکز آمار ایران هیچگونه سنخیتی نداشته لذا در تعیین حداقل دستمزد کارگران عزیز کافی است میزان نرخ تعیین شده 14 قلم کالای اساسی را با نرخ دستمزد کارگران در سال 1395 مقایسه نمائید.

نگاهی به روند افزایش حقوق‌ها در سال های گذشته نیز نشان می‌دهد که به عنوان نمونه در سال 94 با وجود نرخ تورم 34.7 درصدی پایان سال 93، فقط 25 درصد افزایش حقوق اتفاق افتاد و یا با وجود نرخ تورم 30.5 درصدی پایان سال 92، افزایش حقوق سال 93 به میزان 25 درصد بود.

هم اکنون نیز در نحوه محاسبه حقوق کارگران 60 درصد حقوق آنها محاسبه نشده است، یعنی 40 درصد ارزش واقعی حقوق خود را دریافت نموده‌اند.

با شاخص‌های منتهی به سال 1393 سبد معیشت خانوار کارگری به صورت ماهانه بر اساس حداقل قیمت‌ها 17.036.278 ریال، براساس ماخذ میانگین قیمت‌ها 21.447.346 ریال و براساسم اخذ حداکثر قیمت‌ها 25.944.991 ریال بوده که این ارقام هیچ سنخیتی با دریافتی کارگران نداشته است.

از طرفی بان بر شاخص‌های امروزی (1395)) با استناد به نخر تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار ایران و میزان نرخ تعیین شده برای 14 قلم کالای اساسی، حداقل حقوق دستمزد کارگری برای جبران هزینه‌های یک خانوار در سال 1395 می‌بایست مبلغ 26.558.350 ریال باشد.

لذا خواهشمند است با عنایت به آنچه گفته شد و با توجه به لزوم توجه جدی به وضعیت معیشتی کارگران عزیز ترتیبی اتخاذ بفرمائید تا در شورای عالی کار و در تعیین حداقل حقوق دستمزد کارگران مبلغ بیش از 26.558.350 محاسبه و در نظر گرفته شود.

صدا و سیما فقط دنبال «شو اجراکردن» است/ کارفرمایان پنبه از گوش بیرون بیاورند

دبیر اجرایی خانه کارگر قزوین:

دبیراجرایی خانه کارگر قزوین با انتقاد از مناظره تلویزیونی شب گذشته گفت: کارفرمایان قصد دارند همه مشکلات خود را به گردن کارگران بیاندازند.

عیدعلی کریمی(دبیر اجرایی خانه کارگر قزوین) در گفتگو با خبرنگار ایلنا در ارتباط با گفتگوی ویژه خبری شب گذشته که از صدا و سیما پخش شد، اظهار داشت: صدا و سیما فقط به دنبال نمایش و جار و جنجال است؛ چرا که اگر غیر از این می بود، بایستی نمایندگان واقعی کارگران، کارفرمایان و دولت را دعوت کنند و در مورد مشکلات واقعی کارگران صحبت کنند.

وی افزود: بهتر است صدا و سیما در برهه‌های حساس زمانی به جای شو اجرا کردن، در پی بیان دردهای مردم و کارگران باشد.

دبیراجرایی خانه کارگر قزوین ادامه داد: در برنامه شب گذشته، نماینده کارفرمایان فقط به دنبال مغلطه کاری بود و باید به این آقای به اصطلاح کارفرما گفت که اگر همان قانون کار را اجرا کنید، کارگر به حقش می رسد؛ چرا که سالهاست فقط سی درصد قانون کار اجرا می‌شود.

کریمی با بیان این که کارگری که قراردادی است، کارگری که چندماه حقوقش عقب می‌افتد؛ چطور می تواند برای سیستم تولید، یک نیروی کار با بهره‌وری بالا باشد، افزود: باید به آقایان گفت همه مشکلات را گردن کارگر نیندازید؛ کارگر حداقل هشت ساعت در روز کار می‌کند اما یک سوم سفره اش هم رنگین نیست، اما کارفرمایان پروازی و مدیران به اصطلاح پرمشغله، روزی دو ساعت هم در واحدهای تولیدی نیستند.

وی در پایان تاکید کرد: آقای رازقی جهرمی به عنوان نماینده کارفرمایان و عضو کانون عالی کارفرمایان خوب می‌داند که 812 هزار تومان، پول توجیبی فرزند یک سرمایه‌دار هم نیست اما مثل همه کارفرمایان پنبه در گوش فرو کرده و گناه مشکلات اقتصاد را به گردن کارگر می‌اندازد.

مزد کارگران یک‌بار و هزینه‌های زندگی‌تاسه‌ نوبت هم گران شده‌اند


عضو کارگری شورای عالی کار می‌گوید در برابر افزایش سالی یک بار دستمزد کارگران، هزینه‌های زندگی خانواده‌های کارگران تا سه نوبت در سال هم افزایش داشته‌اند.

«احمد رضا معینی»  عضو کارگری شورای عالی کار در گفتگو با ایلنا، اظهار داشت:  در حالی که دستمزد کارگران سال یک بار افزایش ناچیزی می‌یابد، بارها پیش آمده که هزینه‌های اقلام اصلی سبد معیشت خانواده‌های آنان در طول یک سال 2 تا 3 بار افزایش یافته است.

وی با بیان اینکه کارگران سهمی از رونق اقتصادی نبرده‌اند، گفت: رکود تنها  بر روی دوش مزد بگیران سنگینی می کند اما پایین ترین حقوق و دستمزد متعلق به کارگران است. از این رو واجب است که با جبران شکاف مزدی سال‌های گذشته گامی موثر در  محرومیت زادیی از کارگران برداریم. 

معینی در ادامه با اشاره به محاسبات صورت گرفته بر روی سبد معیشت خانوارهای کارگری در کارگروه تخصصی مزد 96، گفت: محاسبات مربوط به سبد معیشت خانوارهای کارگری به منطقی و عادلانه شدن دستمزد یاری می‌رساند.

رئیس کانون شوراهای اسلامی کار استان اصفهان در ادامه تاکید کرد خوشبختانه اکنون سه سال است که بین تشکل‌های کارگری در خصوص  محاسبات هزینه‌های سبد معیشت اتفاق نظر و اتحاد وجود دارد.

 عضو کارگری شورای عالی کار همچنین در مورد مصوبه تبعیض آمیز  روز گذشته مجلس در خصوص مالیات بر حقوق و دستمزد  کارگران، تصریح کرد: مشخص نیست که مجلس شورای اسلامی با چه متر و  معیاری بر کارگران معافیت مالیاتی یک میلیون پانصد هزار تومانی تعیین کرده است اما در مقابل برای کارمندان میزان این معافیت را رقم دو میلیون تومان قرار داده است.

معینی افزود: با در نظر گرفتن این مصوبه تبعیض آمیز بهتر است که کف مزدی کارگران را بر روی سقف معافیت مالیاتی تعیین شده توسط مجلس قرار دهیم چرا که از کارگری که کف حقوق اش 812 هزار تومان  و با مزایای جانبی درآمد وی به زحمت از 1 میلیون تومان بیشتر می‌شود نباید انتظار پرداخت مالیات داشت.

توقع بالا از مزد طبیعی است/سَرِ کارگران بی‌کلاه مانده‌

عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور:

عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور معتقد است که کارگران همواره توقعات و انتظارات خود از دستمزد را متناسب با رکود اقتصادی حاکم بر اقتصاد کشور تعدیل کرده‌اند برای همین در خصوص مزد 96 باید توقعاتشان بالا باشد.

«علی اصلانی» عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور در گفتگو با ایلنا، اظهار داشت: کارگران همواره توقعات و انتظارات خود از دستمزد را متناسب با رکود اقتصادی حاکم  بر اقتصادی کشور تعدیل کرده‌اند برای همین معتقدیم که  سرشان در این خصوص همواره بی کلاه مانده است.

رئیس کانون شوراهای اسلامی کار استان البرز با بیان اینکه توقعات کارگران از دستمزد 96 باید بالا باشد، گفت:  دولت مدعی است که  شرایط اقتصادی کشور بهبود یافته است این در شرایطی است قدرت خرید کارگران نه تنها هیچ تغییر محسوسی نیافته بلکه شرایط به مراتب برای آنها بدتر هم شده است و برای همین کارگران حق دارند که توقع بالایی داشته باشند.

وی با بیان اینکه این سطح از توقعات کارگران در خصوص افزایش عادلانه دستمزد، به جا و ضروی است، افزود: وضعیت معاش خانواده‌های کارگران به عنوان طبقات فرودست و محروم مساعد نیست؛ چرا که آنها حقوق‌های نجومی را با درآمدهای ناچیز خوشان مقایسه می‌کنند.

رئیس کانون شوراهای اسلامی کار استان البرز در خصوص افزایش هزینه‌های سبد معیشت کارگران، افزود: هزینه‌های خوراک ، پوشاک و مسکن و بهداشت به شدت افزایش یافته است گاهی این افزایش برای یک سری از اقلام مصرفی صد درصدی بوده است در این میان اما دستمزدها معقولانه و هدفمند افزایش نیافته است.

عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار در پایان افزود: بیشترین آسیب‌های اجتماعی متوجه کارگران و خانواده‌های آنان است از این رو دولت در این زمینه مسئولیت مضاعفی دارد.

شروع تصویربرداری مستند «فصل سیاه» در ارتباط با حوادث کار

یک فعال صنفی کارگران ساختمانی مریوان خبر داد؛

رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی مریوان از شروع تصویربرداری مستندی به نام فصل سیاه در ارتباط با حوادث کار در بخش ساختمان خبر داد.

میکائیل صدیقی (رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی مریوان و سروآباد) در تماس تلفنی با ایلنا از شروع تصویربرداری مستند «فصل سیاه» خبر داد.

به گفته صدیقی، فصل سیاه ، اسم مستند تصویری است در خصوص حوادث کار که روایت نشنیده خانواده کارگران ساختمانی مریوان و سرواباد را به تصویر می کشد. روایتی پر از مظلومیت ، روایتی از جنس صداقت و استقامت ، بردباری و ایثار . روایت دست های زخمی و قلبهای با گذشت.

صدیقی می گوید امیدواریم با تدوین این فیلم مستند بتوانیم  درد دل کارگران ساختمانی و خانواده عزیزانی که فوت شده اند را به گوش مسولان برسانیم.

به گفته صدیقی در حال حاضر چهار کارگر ساختمانی در مریوان قطع نخاع شده اند و دو کارگر هم فوت شده‌اند؛ این مستند قرار است دردهای این عزیزان و خانواده‌هایشان را روایت کند.

با حداقل حقوق 812 هزار تومانی 11 میلیون زیر خط فقر زندگی می‌کنند

رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) :

رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) می‌گوید با حداقل حقوق 812 هزار تومانی 11 میلیون نفر از جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی می‌کنند.

به گزارش ایلنا؛ «پرویز فتاح» رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) در برنامه «تیتر امشب»، شب گذشته (شنبه/7اسفند) گفته است که با حداقل حقوق 812 هزار تومانی 11 میلیون نفر از جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی می‌کنند.

به گفته فتاح حتی اگر حداقل حقوق را 1 میلیون و 200 هزار تومان هم در نظر بگیریم در آن صورت تعداد افراد زیر خط فقر بیشتر هم خواهد شد.

گسیختگی زنجیره حقوق کار، آغاز برده داری نوین

یادداشتی از حسین اکبری:

حسین اکبری از فعالان صنفی کارگری در این یادداشت یادآور می‌شود که با اجرای سیاست‌های تعدیل اقتصادی، زنجیره حقوق صنفی کارگران ایران دچار از هم گسیختگی شده است و مادامی که این گسیختگی ترمیم نشود هرگونه دستاورد صنفی برای کارگران در قالب مقررات زدایی از روابط کار رنگ خواهد باخت.

به گزارش ایلنا، حسین اکبری از فعالان صنفی کارگری در این یادداشت یادآور می‌شود که با اجرای سیاست‌های تعدیل اقتصادی، زنجیره حقوق صنفی کارگران ایران دچار از هم گسیختگی  شده است و مادامی که این گسیختگی ترمیم نشود هرگونه دستاورد صنفی برای کارگران در قالب مقررات زدایی از روابط کار رنگ خواهد باخت.

با تصویب قانون کار مصوب اسفند ماه سال 1337 خورشیدی تنظیم روابط کار نسبت به مصوبات دوره های پیشین (مصوبه های سال های 1325 و 1328) جدی تر شد زیرا این قانون به صراحت اعلام کرد که در قراردادهای کار و یا پیمان های دسته جمعی کار نمی توان مزایایی کمتر از مزایای قانونی مقرر کرد (مواد 31 و 35 قانون کار مصوب 1337)* و این چنین بود که جنبه های امری و حمایتی قانون کار قطعیت یافت و به دنیال چنین قطعیتی در حقوق کار ایران در سال های پایانی دهه سی و سال های آغازین دهه چهل حقوق کار و بیمه های اجتماعی به عنوان رشته ای از مواد درسی حقوق و در دانشکده حقوق دانشکاه تهران تدریس شد.  

 در کلی ترین موارد حقوق کار بر سه محور اساسی تکیه دارد این سه محور عبارتند از : امنیت شغلی و حفظ کرامت انسانی ، معیشت و تامین سلامت جسمی و روانی  و داشتن حق آزادانه تشکل یابی برای دفاع و حفاظت واز دو محورامنیت و معیشت که این سه محور اساسی بدون در نظر داشت توسعه انسانی و پیشبرد سیاست های توسعه ای پایدار ممکن نیست و در صورت تحقق چنین شرایطی هر آینه ممکن است حقوق کار در ورطه مخاطراتی که سیاست های طرفداران بازار آزاد به روابط کار دیکته می کنند؛ گرفتار و بی اثر شود .

در اعلام این سیاست‌ها به ویژه آنجا که مباحث مزدی هر ساله در اسفند ماه شروع می‌شود نمایندگان کارفرمایان (اعم از دولتی و خصوصی ) آنجا که مخالفت خود را با افزایش یایه حداقل دستمزد بیان می‌کنند به نقش افزایش هزینه ها در تولید می‌پردازند و از این رهگذر عواملی را که به این افزایش هزینه در قیمت تمام شده می‌انجامد را به قانون کار و بیمه های اجتماعی نسبت می‌دهند و صراحتا خواهان برداشتن مقررات در این دو عرصه از حقوق کار می شوند تا شاید با کاهش هزینه هایی که مستقیم وغیر مستقیم از طریق این مقررات برایشان حاصل می شود سهم دستمزد را افزایش دهند .

این سیاست نه تنها در عرصه ملی که در روابط کار بین المللی هم رخ داده یا می‌دهد و طرفداران بازار آزاد و نئولیبرالیسم به عنوان فلسفه سیاسی نظام سرمایه جهانی اصرار دارند که از طریق استاندار سازی در قوانین، به اصطلاح  قوانین سخت و باز دارنده را تعدیل و یاحذف کند. منتهی آنچه در ایران رخ داده و می‌دهد اینست که حقوق کار و رعایت آن از طریق قانون اساسی به عهده دولت گذاشته شده است و در عین حال دولت خود بزرگترین کارفرماست و مناسبات سرمایه و انباشت آن حکم به برقراری روابطی خارج از قوانین آمرانه و حمایتی می‌دهد و از طرفی در بر عهده گرفتن و اجرای مقررات کار هم از آنجا که جنبش کارگری ایران ازتوانمندی لازم برخوردار نیست دولت به خود حق داده و می‌دهد که نقش قیمومیتی نیروی کار راهم به عهده گیرد و این کار با توسل به شکل دهی سازمانهای کارگری از بالا پس از انقلاب تا کنون با شدَت و حدَت فزاینده ای صورت گرفته است . به همین دلیل دولت در اجرای مقررات کار بنحوی که خود مصلحت می‌دانسته و می‌داند عمل کرده و می‌کند .

از منظر دیگر اینکه چرا مثلا در فرانسه همین سیاست بازار آزاد نمی تواند مقررات زدایی را به راحتی به پیش برد اما درایران به راحتی اینکار صورت گرفته است و می‌گیرد (این مقایسه را از ان جهت می‌آورم که قانون کار در ایران نزدیکی های بسیاری با قانون کار فرانسه دارد و در موارد بسیاری اقتباس های قابل قبولی از حقوق کار فرانسه در حقوق کار درایران شده است برای نمونه اطلاق نام سندیکا به سازمان های کارگری در ایران از این دست اقتباس ها است). علت این تفاوت فاز در مقررات زدایی در این دوکشور میزان ناتوانی جنبش کارگری در ایران و ریشه دار بودن و توانمندی جنبش کارگری در فرانسه است.

قانون کار در ایران در عمل نقض گردیده است :

سال هاست که با اجرای مقرراتی چون اجرای قراردادهای کار موقت به جای کار با ویژگی دایم و مستمر امنیت شغلی را از کارگران گرفته است و درست به همین میزان کارگران را در ایجاد سازمان های صنفی و طبقاتی خود ناتوان ساخته است و از سوی دیگر در بازار نیروی کار با توجه به کمیت بالای بیکاری روز افزون ونیاز به حفظ کار برای شاغلین نرخ مزد هم به رغم تعیین پایه مزدی هرساله عملا از آن دفاع نمی‌شود و در بسیاری از بنگاه های کار و تولید به ویژه در کارگاه‌های کوچک نرخ های مصوب رعایت نمی‌شود . در عین حال عدم رعایت مزد پایه این اجازه را به سیستم کارفرمایی داده‌است تا متخصصان و  دانش آموختگان را نیز با حداقل مزد پایه و کمی بیشتر (در موارد کاهش عرضه نیروی کار) به کار گیرند. در همین جا می توان گسیختگی در حقوق کار را به عینه مشاهده کرد و آنجا که شرکت های تامین نیروی انسانی در روابط کار برای سود جویی مداخله می‌کنند نیز عملا این زنجیره حقوق کار نه تنها گسیخته که اساسا نادیده گرفته می‌شود و پیمانکاران تامین نیروی کار در پیمان‌های متقابل شرط بکارگیری کارگران را تبعیت از آیین نامه هایی می‌کنند که حق هرگونه اعتراض و حتی شکایت به مراجع قانونی را از کارگران سلب می‌سازد. چرا چنین شرایطی به وجود آمده‌است؟

در تمامی سال‌های پس از انقلاب و پس از جنگ هشت ساله به جرات می‌توان گفت که روابط کار و نهاد دولتی متولی آن  آماج و هدف اولیه سیاست های نئولیبرالی بوده و هست و هیچ فرقی در تنوع دولت ها و تاثیر آن بر روابط کار و تهاجم علیه حقوق کار وجود نداشته است . با یقین کامل می‌توان گفت که حتی دولت ها و مجالس اصلاح طلب و اصولگرا و این آخرین مجلس مرکب از سه گانه اصلاح طلب و اعتدالیون و اصولگرایان نیز در باره آنچه که مقررات زدایی از روابط کار نام گرفته است اتفاق نظر دارند و علیه کارگران بوده و هستند. تردید وجود ندارد که طی همه سال های مشاجرات و درگیری های برسر تصویب کار هر دفاعی هم از حقوق کار صورت گرفت مصلحت گرایانه بوده و به خاطر همان شرایط دوران، رفت و برگشت لایحه قانون کار  در راهرو بین مجلس و شورای نگهبان و سپس تصویب آن توسط مجمع تشخیص مصلحت نطام (که بنا به ضرورت پایان دادن اختلافات به سود مصلحت نظام شکل گرفت)انجام شد. در این قانون آنچه بیش از هرچیز کارگران را در دفاع از حقوق کار بی‌دفاع کرد حذف حق اعتراض بود که این حق می توانست در صورت قانونی، خود اهرم نیرومندی در دست کارگران برای دفاع از امنیت و کرامت انسانی و معیشت از طریق اعمال اراده جمعی  مدیریت شدهِ  خود کارگران در سازمان های صنفی و طبقاتی(سازمان های سندیکایی) بدل شود .

اما همین  قانون کار هم  هیچگاه از سوی مخالفان آن پذیرفته نشد و درست از فردای تصویب و ابلاغ در سال 1369 اولین مخالفت ها باآن از راه های ممکن آغاز شد. برجسته ترین اقدام در کم اثر کردن و تحدید و تهدید قانون کار قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری بود که درحوزه روابط کار، کارگران این مناطق را از شمول قانون کار خارج و به قانون تعدیل یافته تری از مقررات کار در دوران پیش از انقلاب و حتی در مواردی پیش از تصویب در اولین قانون کار مصوب 1325 خورشیدی گرفتار کرد .

 در بررسی قانون چگونگی اداره این مناطق در ماده 12 آمده است : مقررات مربوط به اشتغال نیروی انسانی، بیمه و تأمین اجتماعی و صدور روادید برای اتباع خارجی به موجب آیین‌نامه‌هایی خواهد بود‌که به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.

(این مقررات در تاریخ 3/8/1373 تحت عنوان «مقررات اشتغال نیروی انسانی، بیمه و تأمین اجتماعی در مناطق آزاد تجاری - صنعتی جمهوری اسلامی ایران» تصویب و به تایید رییس جمهور وقت رسیده است . )

در همه این سال ها مخالفت با  قانون کار، رویکردی نولیبرالی داشته است که بصورت عریان یا پنهان ولی مستمر با طرح دفاع از حق آزادانه انتخاب از تریبون اتاق صنایع و معادن و بازرگانی بیان می شده است یا با توسل به نظریات  فقهی اصل تراضی طرفینی به نام دفاع از حق مالکیت مشروع این مخالفت را جار زده و به پیش برده شده است.

امروز گرچه رویکرد نولیبرالی هنوز استیلای کامل نیافته است اما این گرایش قویترین گرایش و رویکردی است که توانسته است طی سالیان پس از جنگ ساز و کار های لازم اعم از قوانین و ساختار ها و نهاد های دولتی و غیر دولتی و بنیادها و نهاد های به ظاهر علمی و به واقع عقیدتی خود را برپا دارد و می‌رود تا لایه های مختلف سرمایه داری ایران را تابعی از نظریات خود ساخته و به اردوی خود بکشاند. اما آنچه را که طی این سال ها تجربه شده است و کاملا محسوس و قابل درک است تسلط بی چون و چرای سیاست های نئولیبرالیستی بر وزارت کار و نهاد های مرتبط با آن است. این وزارت خانه تجلی وحدت آشکار همه جناح ها و گرایشات موجود در قدرت و پیرامون آنست. این وزارت خانه چه در دستان صاحب منصبان پوپولیست اصولگرا و چه در زیر چتر هدایت دولت اصلاح طلبان حکومتی و یا چون امروز تحت امر دولت تدبیر و امید قرار داشته باشد آشکارا کارگردی نئولیبرالی دارد.

دلایل بسیار آشکار این ادعا آنقدر فراوانند که جای هیچ تردید و دفاعی را برای هیچ یک از این مسند نشینان وزارتی و حامیان آنان باقی نمی گذارد. خروجی این وزارت خانه اعم از آیین نامه‌ها ، بخشنامه ها و دستور العمل ها و صدور سایر مستندات آمرانه غالبا در راستای نقض و لغو مقرراتی است که با موازین حقوق بنیادین کار مطابقت دارد . سیاهه ای از چکونگی پیشبرد سیاست ها و خط مشی های جاری به شرح زیر است:

شیوه گمراه کننده ای که تاکنون موجب کم توانی و  شکل نایافتگی سازمان های سندیکایی فراگیر کارگران در ایران شده است نیز در همین وزارت خانه کاربست داشته است و آن استفاده اشرافیت کارگری گردآمده است. سالیان متوالی چنین ساختار تشکیلاتی کارگری  خود کارگزار دولتی بوده است که با پیشبرد سیاست تعدیل ساختاری ، اولین گام های شتابان را برای هدایت گری به سوی نئولیبرالیسم برداشت، . درست در هنگامه ای که سیاست دولت سازندگی مناطق اقتصادی و تجاری را پی می گرفت، تشکل‌های صنفی مورد نظر در سکوتی رضایت آمیز از درک فاجعه توسط سازمان های کارگری تحت پوشش خود جلوگیری کردند و با تبعیت آگاهانه و گاه کورکورانه بخشی از حقوق کار را که به هیات قانون کار درآمده بود به مسلخ سرمایه داران در مناطق آزاد کشانیدند. و باز در همان هنگامه نقض قرارداد های دایم و تبدیل قراردادهای کار موقت حتی به صورت قرارداد های سفید امضا کمترین واکنش از این اشرافیت مسلط بر مقدرات کارگران دیده نشد.

کارکرد ویژه این اشرافیت کارگری گردن نهادن به سیاست های تشکل ستیزی بود که تمامی نهاد های کارگری برآمده از شرایط پیش از انقلاب را هدف گرفته بود ودر  نتیجه رادیکالیزم موجود در بین کارگران از طریق سازمان های کارگری وابسته  کنترل و از فعالیت های کارگری به نام دفاع از انقلاب جلوگیری به عمل آمد و مسئولان وزارت کار با کاربست شیوه های فریب کارانه و پوپولیستی از نوع نئولیبرالی سیاست‌های ضد کارگری را به پیش برده  و این وزارت خانه را تابعی از سیاست های نئولیبرالی دولت ها ساخته اند .

این خط مشی آنجا که در دولت اصلاحات خروج کارگران قالیباف رااز شمول قانون کار و تامین اجتماعی را رقم زد، ادامه یافت و با مصوبه مجلس ششم به خروج کارگاه های تا دارنده پنج کارگر تکمیل شد  اما این فرجام کار نبود چرا که کاهش کارگران تا دارنده ده کارگر به کارگاه های تا پنج نفر را به مذاق اتاق بازرگانی و صنایع و معادن خوش نیامد و در دولت  نهم اجرای کامل ماده 191 قانو کار دامنه شمول خروج کارگاه های دارنده تا ده کارگر را قطعیت بخشید که این مقررات زدایی از روابط کار در کارگاه های دارنده تا ده کارگر هنوز ادامه دارد . پی آمد مقررات زدایی از روابط کار به شیوه استاد شاگردی نوین دولت احمدی نژاد موجب اجرای آزمایشی آن در دولت یازدهم کردید و درست در همین شرایط هم اصل قانون کار با ارایه پیش نویس اصلاح قانون کار در سال 1390 از سوی دولت دهم مورد هجوم همه جانبه قرار گرفت. گرچه مجلس شورای اسلامی این لایحه را پس از بررسی کمسیون اجتماعی به دولت عودت داد تا تغییراتی در آن صورت گیرد اما این لایحه بدون هیچ تغییری از سوی دولت تدبیر و امید به مجلس بازگزدانده شد تا جای هیچ تردیدی باقی نماند که همه دولت ها اصل مقررات زدایی از روابط کار را به عنوان سیاست آشکار طرفداران بازار آزاد همچنان پی می‌گیرند و قافله مقررات زدایی از روابط کار را سر باز ایستادن نیست.

این خط مشی با تکیه بر وزارت خانه‌ای تعقیب شده است که ساختار آن نیز عملا در خدمت بازار آزاد و سیاست های نئولیبرالی قرار دارد و بیهوده نیست که این ساختار با ترکیب و ادغام دو وزارت خانه کار و تعاون و یک سازمان وسیع و درآمدزای تامین اجتماعی که ازسرمایه بین النسلی کارگران به وجود آمده است؛ شکل می‌گیرد .

تجمیع دو وزارت کار و وزارت تعاون بعلاوه سازمان تامین اجتماعی نیز در راستای تقویت این خط مشی و به قصد نابودی بخش تعاونی در اقتصاد و دست اندازی به منابع سازمان بیمه ای کارگران در راستای این اهداف بوده است. منابع موجود در "سشتا" و توجیه اقتصادی مترتب بر این سازمان بیمه ای آنقدر وسوسه انگیز است که در دولت های مختلف تا کنونی گرایشات فساد انگیز را نیز به تبعیت از سیاست های ضد کارگری واداشته و در مقاطع مختلف دزدی ها و اختلاس های جدی و بهره برداری هایی چون  کسب حقوق های نامتعارف را رقم زده است. به تبع چنین تغییر ساختاری در دولت دهم شورای عالی تامین اجتماعی به هیات امنا تغییر می یابد و اساسنامه سازمان تامین اجتماعی هم با تطمیع هیات امنای برگزیده وقت توسط رییس منصوب دولتی (قاضی مرتضوی معزول) تغییرات جدی می یابد. چنین است که هم سیاست های نئولیبرالی نظارت کارگران را از تامین سازمان تامین اجتماعی برمیدارد و هم فسادی سیستماتیک سبب غارت سرمایه بین النسلی کارگران می‌گردد و همین خط مشی است که عدم پیگیری و تحقیق و تفحص مجلس از سازمان تامین اجتماعی را مسکوت می‌گذارد و عملا پیگرد قضایی آن را به تاریخ می‌سپرد. در چنین فضایی  زنجیره حقوق کار از هم گسیخته است و بدون اتصال مجدد و ترمیم این زنجیره دفاع کارگران از حقوق خود و فعالیت مجدانه و دلسوزانه بخش هایی از نمایندگان کارگری و کنشگرانی که دل درگرو این طبقه مولد دارند عملا به بار نخواهد نشست. درک این موقعیت و شرایطی که کارگران و مزد و حقوق بگیران به آن گرفتار شده اند ضرورتی است که گریزی از آن نیست.

چنانچه این گسیختگی ترمیم نشود حتی اگر نرخی برابر و یا بالاتر از نزخ خط فقر نسبی هم مصوب شود چون سایر حقوق کار مصوب در پستوی مقررات بایگانی خواهد شد. نرخ مزدی که هیچ ضمان اجرایی برای برقرری آن وجود نداشته باشد تنها سودش باز هم به جیب کارفرمایان خواهد رفت که از یک سو حربه ای برای فشار در مقررات زدایی هرچه بیشتر از روابط کار و از سوی دیگر بهانه ای برای شدت بخشی به استثمار کاردر کار موجود خواهد شد .

چنانچه این گسیختگی ترمیم نشود و قانون کار نقش حمایتی خود را با تکیه بر اراده جمعی و سازمان یافته کارگران اعمال نکند هیچ کارگری حتی درصورت دریافت مزد مصوی نمی تواند به پایداری امنیت شغلی خود اطمینان داشته باشد

چنانچه این گسیختگی در زنجیره حقوق کار از راه ایجاد حق اعتراض به نقض حقوق کار ترمیم نشود هیچ کارگری در سلامت نسبی جسمی و روانی به بازنشستگی نمی رسد و استفاده از دوران فراغت پس از سالیان طولانی کار امکان پذیر نخواهد شد

چنانچه این گسیختگی ترمیم نشود نیروی مولد باز تولید نمیگردد و توسعه انسانی از راه برقراری نظام آموزش های مهارتی از بین خواهد رفت و جامعه این امکان را نخواهد یافت تا همواره انسان هایی کارآمد و سر زنده در خدمت تولید نعمات مادی و معنوی ضروری را در اختیار داشته باشد .

چنانچه این گسیختگی در زنجیره حقوق کار ترمیم نگردد انواع تبعیض در بکارگیری نیروی کار کارگران تثبیت خواهد شد و کار کودکان رواج لجام گسیخته ای می یابد و تبعیض جنسیتی شیوه بهره کشی متداول از کار زنان گسترش بی سابقه ای خواهد یافت .

ادامه این گسیختگی به هرچه بی رنگ شدن تامین اجتماعی خواهد انجامید و بهداشت و سلامت کارگران و مزد و حقوق بگیران متاثر از سیاست کالایی سازی خدمات بهداشت و درمان خواهدشد .

امرروز چهره شهر های کشور به ویژه تهران شیار‌های عمیقی از کار دستفروشی جوانان جویای کار دیروز است که مایوسانه با عرضه اقلامی از کالای مصرفی در چهارراه ها و اتوبوس ها و قطار های متروی شهری روزگار می‌گذرانند این نیروی جوان می توانسته است در بنگاههای کار و تولید سازمان داده شود  . گسیختگی و نادیده گرفتن حقوق کار جمعیت جوان دیروز و پا به سن گذاشته امروز را در تنگناهای اقتصادی گرفتار و از انگیزه های آنان برای ساختن فردایی بهتر می کاهد . در صورت ادامه این گسیختگی در حقوق کار ، کار مولد در میان جوانان بی رنگ خواهد شد و سرمایه های تجدید ناپذیر جوانی در ورطه ای از ناامیدی غرق خواهد شد .

فرجام جامعه ای که حقوق کار در آن نادیده گرفته شود نشان از تسلط شیوه برده داری نوین برآن جامعه خواهد بود . مبارزه با استیلای برده داری نوین از همه کارگران و زحمتکشان می طلبد که به احیای حقوق کار همت گمارند و این میسر نمی‌گردد مگر آنکه اعتراض به مقررات زدایی از روابط کار سنگ پایه مبارزات همبسته و پیوسته قرار گیرد و پیگیرانه دنبال شود و اولین قدم برای احیای این حقوق برگشت لایحه  به اصطلاح " اصلاح قانون کار "و بی اثر شدن آن  به عنوان مقدمه ای برای اصلاح واقعی قانون  به سود جنبه های حمایتی آن  خواهد بود.

نگاه صدقه‌ای به مزد محکوم است/با کدام محاسبه، دستمزدهای بخور و نمیر را «بالا» توصیف می‌کنند

عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور :

عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور می گوید حساسیت ها در خصوص مزد به عنوان شریان اصلی حیات کارگران هیچگاه کافی نبوده است.

 «مهرزاد موئیدی» عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور  در گفتگو با ایلنا، اظهار داشت: از آنجایی که دستمزد اصلی ترین منبع معاش خانواده‌های کارگری است، حساسیت‌ها در خصوص چگونگی افزایش مزد به عنوان شریان اصلی حیات کارگران هیچگاه کافی نبوده‌است.

وی در توضیح این نکته افزود:  از منظر مزد بگیران افزایش کمی مزد بر تعیین منطقی و عادلانه آن چربیده است، چرا که همواره نزدیک به ایام پایان سال گفته می شود کافرمایان توان پرداخت «دستمزدهای بالا» را ندارند و در مقابل کسی به تثبیت قدرت اقتصادی کارگران توجهی نمی‌کند.

این فعال صنفی کارگری با بیان اینکه مشخص نیست با کدام محاسبه و مبنایی دستمزدهای بخور و نمیر را «بالا» توصیف می کنند، تصریح کرد: این  استدلال های مغشوش و بی پایه را می توان در راستای ادامه سیاست های فریز مزدی ارزیابی کرد که در سه سال گذشته پیشنهاد آن به صورت رسمی و غیر رسمی از سوی کارفرمایان دولتی و خصوصی مطرح شده است.

رئیس کانون شوراهای اسلامی کار استان فارس در ادامه افزود: نگاه صدقه ای به مزد و ستیز با افزایش قانونی آن  محکوم است. این نگاه سلبی کارگران را به حاشیه می‌راند و تنها موجب می‌شود که کارگران  از بودن در درون یک نظام حمایتی فراگیر محروم شوند.

موئیدی در پایان با تاکید بر اینکه در شرایط موجود افزایش افسار گسیخته هزینه های زندگی خواب را از چشمان کارگران و خانواده های آنان ربوده است، تصریح کرد: کارگران خواهان دریافت دستمزدهای نجومی نیستند اما حداقل این توقع را دارند که به گونه ای دستمزد دریافت کنند تا مجبور نشوند در کنار کار اصلی و طاقت فرسای خود به کار دوم و سوم مشغول شوند.

فاصله طبقاتی در جامعه غیرقابل انکار است/ مزد با کارشناسی دقیق و براساس قانون تعیین شود


اتحادیه کارگران شهرداری تهران:

اتحادیه کارگران شهرداری تهران با صدور بیانیه‌ای خواستار تعیین دقیق حداقل دستمزد براساس نرخ واقعی تورم و محاسبات سبد معیشت خانوار شده‌است.

به گزارش ایلنا، اتحادیه کارگران شهرداری تهران با صدور بیانیه‌ای نسبت به روند عرفی تعیین حداقل دستمزد اعتراض کرده و خواستار محاسبه دقیق مزد براساس قانون کار شده‌است.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

کیست که نداند اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها و سیاست‌های غلط در حوزه کسب و کار، ضربه مهلکی بر معیشت کارگران وارد آورده است که باید اصلاح و جبران شود، همچنین بر مبنای ماده 41 قانون کار درصد واقعی تورم و محاسبات سبد معیشت خانوار  می‌بایست در نظر گرفته شود.  براستی حداقل حقوق تعیین شده چه درصدی از هزینه‌ زندگی یک خانواده کارگری را تأمین می‌کند؟

 آیا فاصله طبقاتی غیر قابل انکار در جامعه امروز که چون شعله‌ای در خانه‌های کارگران این مرز بوم زبانه می‌کشد مرتفع گشته یا لااقل برای سرد شدن این آتش اقدامی صورت پذیرفته است؟

به نظر ما ریشه ناتوانی در پاسخ‌گویی به سوالاتی از این دست اعلام غیرواقعی نرخ تورم و عدم محاسبه دقیق هزینه سبد معیشتی کارگران است.

اتحادیه کارگران شهرداری تهران ضمن حمایت از اقدامات کارشناسی در تعیین افزایش سالیانه دستمزد، انتظار دارد تا ضمن رفع فاصله غیرعادلانه‌ میزان دستمزد با هزینه‌های زندگی؛ اعمال همه‌جانبه امور کارشناسی و قانونی با تأکید بر مفهوم انصاف و عدالت مورد توجه و مداقه بیشتر قرار گیرد، تا بلکه کارگران نیز امید به زندگی و فردایی بهتر برای خانواده و فرزندان خود داشته باشند.

اتحادیه کارگران شهرداری تهران