رضا کیانیان: هر سال یک لشکر بیکار اضافه می شود

خبرآنلاین: رضا کیانیان در دیدار با نمایندگان مجلس از اوضاع نامساعد فارغ التحصیلان تئاتر گفت.

رضا کیانیان که در دیدار دست‌اندرکاران تئاتر فجر با تعدادی از نمایندگان مجلس حضور داشت، با اشاره به تعداد اجراهای روی صحنه که به 115 عنوان در تهران رسیده است، گفت: «تئاتر در جامعه فرهنگ گفت‌وگو به وجود می‌آورد و در موقعیتی قرار گرفته‌ایم که به این گفت‌وگو نیاز داریم.»

او افزود: «در زمان کنونی شهر به ابعاد جدیدی رسیده که تبلیغ و شیوه‌های رساندن حرف‌ها به مردم عوض شده است و حالا شیوه آن هنر است. تعداد سالن‌های تئاتر در سه سال اخیر به دو برابر و نیم رسیده و تعداد سینماها هم به همت شهرداری زیاد شده است. اگر در شهری سینما، تئاتر و گالری نداشته باشیم، فقر فرهنگی ما را نسبت به جهان نشان می‌دهد.»

این بازیگر با اشاره به خیل گسترده فارغ‌التحصیلان تئاتر ادامه داد: «در سال هزار نفر فارغ‌التحصیل تئاتر داریم یعنی هر سال یک لشگر بیکار به جامعه افزوده می‌شود و مسئله این است که این نیروی کار بلد چطور باید مورد استفاده قرار بگیرند.»

او یکی از راهکارهای این مسئله را رفتن هنرمندان به میان مردم و استفاده از فضاهای عمومی دانست و تصریح کرد که این راهکار نیاز به طراحی ساز و کار مناسب قانونی دارد.

کیانیان در بخش دیگر صحبت‌هایش به هزینه‌هایی که برای یک بیلبورد تبلیغاتی در سطح شهر می‌شود، اشاره کرد و گفت: «با هزینه تنها یک بیلبورد می‌توان پنج گروه جوان تئاتری را به کار گماشت، اگر دری را به عنوان نمایش باز کنیم سه هزار نفر سر کار می‌روند و این سه هزار نفر تبلیغ کنندگان ما هستند و نه دشمن ما. اگر جلسه‌ای در کمیسیون فرهنگی باشد، حاضرم با برنامه و طرح برای استفاده از این نیروی کاربلد حاضر شوم.»

این هنرمند تئاتر و سینما که مدتی است پویش ملی «من صدای آب هستم» را راه اندازی کرده است، در ادامه به انگیزه‌ها و نیازی که برای راه اندازی این کمپین احساس کرده پرداخت و آن را یک مسئولیت اجتماعی برای همه آحاد مردم دانست.

اجرای آهنگ «سلطان قلب ها» در برج آزادی

خبرآنلاین: گروه موسیقی مهتاب در برج آزادی قطعات موسیقی «پدرخوانده»، «جان مریم»، «گل ارکیده»، «بهار دلنشین»، «سلطان قلب‌ها»، «آزاد چون باد»، «دریاچه قو»، «آوای سکوت» و...را می‌نوازد.

گروه مهتاب که متشکل از هنرجویان مرکز آموزش بنیاد رودکی به سرپرستی بابک شیبانی و رهبری محسن جواد زاده است برای نخستین بار در برج آزادی اجرا دارند.

در دو بخش قطعاتی چون «عشق ترانه ای آبی است»، «پدرخوانده»، «آزاد چون باد»، «دریاچه قو»، «آوای سکوت»، «جان مریم»، گل ارکیده، بهار دلنشین، سلطان قلب ها و... نواخته می‌شود.
 
اجرای آهنگ «سلطان قلب ها» در برج آزادی

محسن جواد زاده (رهبر و نوازنده پیانو)، آرش طهماسبی (گیتار باس)، رهام مستخدمین (گیتار الکتریک)، محسن پیروزان‌نیا (درامز)، علی حاجی حجت (تار)، حسین آدوسی، شیوا قفل گری و مریم صادقیان (هارمونیکا)، سیده مهدیه عظیمی و سیده ساجده عظیمی (سازهای کوبه‌ای ایرانی)، سهیل فامیلی، نفیسه صارمی و آناهیتا حکیم الهی (ویلن)، محدثه شهبازی، سارینا نادری، (دلینا زیلوباف)، پارمین خلیلی، پگاه جهانی، نرگس چگینی، محمد جان نثار، میلاد علیزاده، علی مجیدی، امیرمحمد ایلخانی و مهدی موحدی (همخوانی) اعضای گروه مهتاب هستند.

کنسرت 14 دی از ساعت 19:00 در سالن اصلی برج آزادی آغاز می‌شود.

ستاره «جنگ ستارگان» درگذشت

خبرگزاری ایسنا: «کری فیشر» بازیگر سه‌گانه اصلی «جنگ ستارگان» که چندی پیش دچار حمله قلبی شده بود، در سن ۶۰ سالگی درگذشت.

به نقل از گاردین، این بازیگر آمریکایی که بیشتر برای بازی در نقش «پرنسس لیا» در سه‌گانه اصلی «جنگ ستارگان» شناخته می‌شود، چهار روز پس از این که حین پرواز از لندن به لس‌آنجلس دچار حمله قبلی شده بود، در بیمارستان درگذشت.
 
بازیگر «جنگ ستارگان» درگذشت

وی اولین بار در سال ۱۹۷۵ در فیلم کمدی «شامپو» در کنار بازیگرانی چون «وارن بیتی»، «جولی کریستی» و «گلدی هاون» مقابل دوربین رفت و دو سال بعد توسط «جورج لوکاس» برای بازی در فیلم‌های «جنگ ستارگان» در نقش «پرنسس لیا» و در کنار «هریسون فورد» انتخاب شد و در سه گانه اصلی این مجموعه فیلم محبوب مقابل دوربین رفت.

وی پس از آن در چندین نقش دیگر بازی کرد اما هیچگاه به موفقیت بازی در فیلم «جنگ ستارگان» دست نیافت.
 
بازیگر «جنگ ستارگان» درگذشت

خطر در کمین زیرساخت های حیاتی کشور

خبرگزاری مهر: ایمن‌سازی زیرساخت‌های حیاتی کشور از جمله اقداماتی است که می‌تواند در برابر آسیب‌پذیری‌های این بخش موثر باشد.عضو سازمان پدافند غیرعامل کشور نسبت به عملیات سایبری جدید آمریکا علیه ایران با عنوان پروژه «نیتروزئوس» هشدار داد.
 
 خطر در کمین زیرساخت های حیاتی کشور؛ «نیتروزئوس» خطرناک تر از استاکس‌نت

علیرضا کریمی امروز در اجلاس توسعه‌دهندگان وب فارسی با اشاره به معایب استفاده بی‌محابا از فضای وب و نیز عدم توجه به امنیت فضای سایبر خاطرنشان کرد: هم اکنون آمریکا با هدف حمله به زیرساخت‌های دفاعی و مخابراتی کشور پروژه ای را کلید زده که نیتروزئوس نام دارد و بر اساس بررسی‌هایی که انجام داده‌ایم این پروژه به مراتب خطرناک‌تر از پروژه استاکس‌نت ارزیابی می‌شود.

وی گفت: استفاده بی‌محابا از فناوری‌های خارجی در زیرساخت‌های حیاتی و حساس سایبری کشور یک تهدید به حساب می‌آید که این پروژه می‌تواند منجر به خراب‌کاری در این زیرساخت‌ها شود. بر این اساس باید به آن توجه ویژه‌ای داشته باشیم.

وی همچنین تبعیت محض از استانداردهای امنیتی دنیا را در حوزه فضای سایبری مناسب ندانست و گفت: ما معتقد نیستیم که به طور کل استفاده از تکنولوژی‌های روز را منع کنیم، بلکه با قدم به قدم پیش رفتن با الگوریتم‌های خارجی موافق نیستیم و باید به فکر بومی‌سازی این الگوریتم‌ها در کشور باشیم.

کریمی با اشاره به جنبه‌های مختلف تهدیدزای فضای مجازی در زیرساخت‌های مهم، حیاتی و حساس کشور گفت: باید برای کاهش آسیب‌پذیری‌ها و ایمن‌سازی در این فضا اقدامات زیرساختی انجام شود در این راستا سازمان پدافند غیرعامل و قرارگاه پدافند سایبری در این حوزه ایجاد شده است.

عضو سازمان پدافند غیرعامل با اشاره به مقوله‌های مرتبط با امنیت در فضای مجازی از جمله وجود سلاح سایبری، تهدیدات سایبری و همچنین دفاع سایبری گفت: هم‌اکنون سلاح سایبری با هدف وارد کردن خسارت به زیرساخت‌های مهم و حیاتی کشورها تولید می‌شود که ویروس استاکس‌نت یکی از این سلاح‌های سایبری بوده است.

وی با اشاره به صرف هزینه بسیار زیاد توسط دولت‌ها برای هدف قرار دادن زیرساخت‌های حیاتی کشورهای مختلف گفت: باید تمامی این معایب را در فضای سایبر ببینیم و بی‌محابا وارد این فضا نشویم.

کریمی با اشاره به سیر تکاملی سلاح‌های سایبری و انواع جنگ سایبری که از سوی کشورهای مختلف از جمله آمریکا تعریف می‌شود، گفت: ایمن‌سازی زیرساخت‌های حیاتی کشور از جمله اقداماتی است که می‌تواند در برابر آسیب‌پذیری‌های این بخش موثر باشد.

عضو سازمان پدافند غیرعامل افزایش پایداری و تولید قدرت در حوزه سایبری و تداوم فعالیت‌های ضروری برای مدیریت بحران را از دیگر اقداماتی عنوان کرد که توسط سازمان پدافند غیرعامل برای جلوگیری از آسیب‌پذیری زیرساخت‌های سایبری حیاتی و حساس کشور تعریف شده است.

اجلاس توسعه‌دهندگان وب فارسی توسط کانون توسعه‌دهندگان وب فارسی و با حمایت وزارت ارتباطات و سازمان پدافند غیرعامل در مرکز همایش‌های وزارت ارتباطات در حال برگزاری است.

اسامی محققان پرتألیف ایرانی


خبرگزاری مهر: بنیانگذار پایگاه استنادی علوم جهان اسلام گفت: محققان ایرانی در سال ۲۰۱۶ میلادی تعداد ۳۵ هزار و ۹۰۷ مدرک علمی را در موسسه تامسون رویترز ثبت کرده اند.
 
 تازه ترین آمار تامسون رویترز اعلام شد؛اسامی محققان پرتألیف ایرانی/جدول ۱۰ دانشگاه اول از نظر تولید علم

جعفر مهراد با اشاره به تولیدات علمی کشور گفت: در سال ۲۰۱۶ میلادی تعداد ۳۵ هزار و ۹۰۷ مدرک در موسسه تامسون رویترز از سوی پژوهشگران و اعضای هیات علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی کشور به ثبت رسیده است.

وی ادامه داد: البته این آمار حالت تکمیلی ندارد و طی ماه های آینده این رقم تکمیل و گزارش آن منتشر می شود چراکه مجلات همواره با تاخیر منتشر می شوند و با تاخیر نیز ثبت و نمایه سازی می شوند.

بنیانگذار پایکاه استنادی علوم جهان اسلام اظهار داشت: میزان تولیدات علمی کشور در قالب مقالات علمی در سالهای پیش به شرح زیر است.
 
تازه ترین آمار تامسون رویترز اعلام شد؛اسامی محققان پرتألیف ایرانی/جدول ۱۰ دانشگاه اول از نظر تولید علم 
میزان تولیدات علمی کشور

مهراد گفت: به طوری که مشاهده می کنیم افزایش و رشد قابل توجهی در تولیدات علمی کشور از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ صورت گرفته است که بالغ بر هزار رکورد علمی است.

وی عنوان کرد: در سال ۲۰۰۵ تولیدات علمی پژوهشگران کشور تنها ۶ هزار و ۹۱۴ مدرک بود که این رقم در سال ۲۰۰۰ تعداد هزار و ۷۴۶ و در سال ۱۹۹۵ تعداد ۶۰۴ مدرک بود.

بنیانگذار پایکاه استنادی علوم جهان اسلام خاطرنشان کرد: در سال ۲۰۱۶ مقوله های مهندسی برق و الکترونیک با ۲ هزار ۴۶۵ مدرک، مهندسی مواد چند رشته ای با ۲ هزار و ۸۳ مدرک، شیمی چند رشته ای با ۲ هزار و ۱۴ مدرک، مهندسی شیمی با هزار و ۷۶۶ مدرک و شیمی فیزیک با هزار و ۶۲۵ مدرک در راس جدول تولیدات علمی کشور قرار دارند.

مهراد عنوان کرد: همچنین از کل انواع مدارک تعداد ۳۲ هزار و ۲۷۰ مقاله، هزار و ۱۸۲ مرور، هزار و ۹۰ مقاله کنفرانسی و ۶۲۴ چکیده همایش تولید و منتشر شده است.

وی گفت: تعداد مقالات پراستناد سال ۲۰۱۶ میلادی ۲۲۱ مقاله و تعداد مقالات داغ دانشمندان کشور ۳۴ مقاله است.

استاد دانشگاه شیراز تاکید کرد: مهندسی با تولید ۸ هزار و ۱۳۱ مدرک رتبه اول  تولیدات علمی کشور در این سال را به خود اختصاص داده است.

مهراد افزود: شیمی با ۵ هزار و ۳۵۵ مدرک، علم مواد با ۳ هزار و ۴۱۱ مدرک، فیزیک با ۳ هزار و ۴ مدرک و علوم کامپیوتر با هزار و ۸۶۰ مدرک رتبه های دوم تا چهارم تولیدات علمی را در اختیار دارند.

وی اظهار داشت: تولیدات علمی در قالب مقاله های پژوهشی توسط دانشگاه های کشور ارقام متفاوتی را نشام می دهند.

تازه ترین آمار تامسون رویترز اعلام شد؛اسامی محققان پرتألیف ایرانی/جدول ۱۰ دانشگاه اول از نظر تولید علم 
میزان تولیدات علمی دانشگاه ها در موسسه تامسون رویترز

چهره ماندگار علمی کشور گفت: بنیاد ملی علوم با حمایت از ۳ هزار و ۷۲۰ پروژه در راس سازمان های پشتیبانی کننده مالی قرار دارد. در این سال، با وجود تحریم ها و بودجه اندک دانشگاه ها از اعتبارات پژوهشی که رقمی در حدود ۴۵ صدم درصد از تولید ناخالص داخلی است از تحقیقات علمی حمایت کرده و تعداد طرح های مورد حمایت قابل توجه است.

مهراد تاکید کرد: دانشگاه های تهران از هزار و ۷۴۷ طرح، علوم پزشکی تهران با از هزار و ۷۳۳ طرح، تربیت مدرس از ۹۶۹ طرح، پژوهشگاه دانشهای بنیادی از ۹۰۴ طرح، فردوسی مشهد از ۸۶۶ طرح، کاشان از ۸۴۶ طرح، پزشکی شیراز از ۵۷۰ طرح، شورای فناوری نانو از ۵۳۹ طرح و پزشکی اصفهان از ۵۳۲ طرح حمایت کرده اند که در این زمینه رتبه های دوم تا دهم را به خود اختصاص داده اند.

وی اظهار داشت: آمار تولیدات علمی کشور در سال ۲۰۱۵ تعداد ۳۷ هزار و ۹۵۷ مدرک بود و باتوجه به اینکه اکنون نمی توان به طور قطعی درباره رقم تولیدات علمی سال ۲۰۱۶ اظهار نظر کرد بنابراین در سال ۲۰۱۵ ایران در بین ۲۰ کشور اول قرار دارد که تولیدات علمی این کشورها چشمگیر و قابل توجه است.

به گفته این چهره ماندگار علمی کشور ترکیه در سال ۲۰۱۵ در تامسون رویترز تعداد ۴۳ هزار و ۹۳۶ مدرک به ثبت رسانده است.

مهراد تاکید کرد: همچنین تعداد تولیدات علمی آمریکا ۶۶۹ هزار و ۳۵۵ مدرک، چین ۳۸۸ هزار و ۳۵۵ مدرک، انگلستان ۱۷۶ هزار و ۱۷۳ مدرک، آلمان ۱۶۱ هزار و ۹۹۱  مدرک و ژاپن ۱۱۶ هزار و ۳۷۴ مدرک است که به ترتیب رتبه های اول تا پنجم را در اختیار دارند.

وی افزود: سپس فرانسه با ۱۱۰ هزار و ۸۱۲ مدرک، ایتالیا با ۱۰۷ هزار و ۴۱۴ مدرک، کانادا با ۱۰۵ هزار و ۴۶۶ مدرک، هند با ۱۰۵ هزار ۳۵۶ مدرک و استرالیا با ۹۵ هزار و ۶۵۰ مدرک رتبه های ششم تا دهم را به خود اختصاص داده اند.

آمار تولیدات علمی ایران در پایگاه اسکوپوس

استاد دانشگاه شیراز به تولیدات علمی ایران در پایکاه اسکوپوس نیز اشاره کرد و گفت: رقم تولیدات علمی پژوهشگران ایران در سال ۲۰۱۶ میلادی در این پایکاه ۴۵ هزار و ۳۹۵ مدرک است که نسبت به سال ۲۰۱۵ تعداد ۲ هزار و ۷۵۱ مدرک بیشتر است.

مهراد خاطرنشان کرد: در سال ۲۰۱۵ میلادی ایران دارای ۴۲ هزار و ۶۴۴ مدرک در پایگاه استنادی اسکوپوس است.

وی افزود: در این پایگاه دانشگاه آزاد اسلامی نیز با تولید ۴ هزار و ۹۵۱ مدرک علمی در راس دانشگاه ها و مراکز تولید کننده علم کشور قرار دارد و بعد از آن دانشگاه های تهران با ۳ هزار و ۷۶۱ مدرک، علوم پزشکی تهران با ۳ هزار و ۶۶۹ مدرک، صنعتی امیرکبیر با ۲ هزار و ۴۶ مدرک و تربیت مدرس با ۲ هزار و ۲۵ مدرک تولید کرده اند و رتبه های دوم تا پنجم به این دانشگاه ها تعلق دارد.

بنیانگذار پایکاه استنادی علوم جهان اسلام گفت: دانشگاه های پزشکی شهید بهشتی، شریف، صنعتی اصفهان، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد و علم وصنعت به ترتیب با هزار و ۹۴۴، هزار و ۶۷۳، هزار و ۵۰۳، هزار و ۴۷۰ و هزار و ۴۴۶ مدرک رتبه های ششم تا دهم را بدست آورده اند.

مهراد ادامه داد: پژوهشگران ایران در تولید ۴۵ هزار و ۳۹۵  مدرک علمی ثبت شده در اسکوپوس در سال ۲۰۱۶ میلادی  با کشورهای آمریکا، کانادا، مالزی و انگلستان بیشترین همکاری علمی را داشته و این کشورها به ترتیب در تولید ۲ هزار و ۳۸۴، هزار و ۱۹، ۹۲۸ و ۹۰۴  مدرک علمی با ایرانیان همکاری کرده اند.

وی تاکید کرد: پرتالیف ترین پژوهشگران سال ۲۰۱۶ میلادی مسعود صلواتی نیاسر از دانشگاه کاشان در رشته شیمی، امیر حسین صاحبکار از دانشگاه علوم پزشکی مشهد رشته زیست فناوری پزشکی و مجتبی محمدی نجف آبادی از پژوهشگاه دانش های بنیادی، پژوهشکده ذرات و شتابگرها به ترتیب با ۱۰۰، ۹۷ و ۹۵ مقاله علمی است.

950 میلیون هندی اینترنت ندارند

خبرآنلاین: علی‌رغم رتبه دوم در داشتن تعداد کاربران، بیش از 950 میلیون هندی هنوز به اینترنت دسترسی ندارند.

موسسه Assocham-Deloitte در تازه‌ترین گزارش خود نوشت علی‌رغم ارزان بودن اینترنت در هند و پایین نگه‌داشتن قیمت گوشی‌های هوشمند برای جذب مشتری بیشتر، همچنان شاهدیم که 950 میلیون هندی از داشتن اینترنت محرومند.

بر اساس آمار، هند با داشتن 350 میلیون کاربر بعد از چین دومین کشور ازلحاظ تعداد کاربر اینترنت محسوب می‌شود.

در همین حال تلاش دولت برای مبارزه با جرائم سایبری در کنار افزایش تعداد کاربران قابل‌توجه است که در کنار توسعه سرویس‌های دیجیتال در مناطق دورافتاده از اعم برنامه‌های حکومت هند به شمار می‌رود.

هند سعی کرده است با شراکت کمپانی‌های بزرگ نرم‌افزاری و سخت‌افزاری نیروی مهارت‌یافته برای دنیای آی تی فراهم کرده و به جهان صادر کند و به همین خاطر در نظر دارد تا فرهنگ دیجیتالی شدن را از طریق مدارس و دانشگاه‌ها بیشتر از قبل توسعه دهد.

بخش خصوصی در برنامه توسعه دیجیتال هند نقش اصلی رادارند و استارتاپ ها با ساخت اپ های جدید توانسته‌اند نیازهای محلی کاربران را برای دسترسی به فناوری‌های دیجیتال فراهم کنند.

آمار بیکارترین رشته های دانشگاهی

تابناک: رشته حفاظت از محیط زیست، در صدر آمار بیکارترین رشته دانشگاهی و تربیت معلم جزو پرکارترین رشته های دانشگاهی قرار دارند.

حفاظت از محیط زیست با 49 درصد دانش آموخته بیکار در صدر جدول بیکار ترین رشته های دانشگاهی قرار دارد. مهر نیز درگزارش خود آورده که تربیت معلم با ۸ درصد دانش آموخته آمار بیشتری را به خود اختصاص داده است.به گزارش شبستان، پس از رشته حفاظت از محیط زیست، علوم رایانه با 40 درصد در رده دوم و هنر با 27 درصد در رده سوم قرار دارند و درپایین ترین رده آماری ریاضیات و آمار با 18 درصد آمار قابل قبول تری را دارد.

رشته های پر کار تر

این منبع در جدولی 15 رشته دانشگاهی را که به ترتیب بیشترین و کم ترین نرخ بیکاری در رشته های دانشگاهی رادر جامعه دارند آورده است.

همچنین مهر در ادامه گزارش خود مدعی است، که در رشته های روزنامه نگاری با ۸/۸ درصد، بهداشت 9/7 درصد، خدمات امنیتی 4/8 درصد و خدمات حمل و نقل با 8.10درصد اوضاع بهتری برای اشتغال و جست وجو برای کار وجود دارد.

نامناسب بودن وضعیت دانش آموختگان و عجیب بودن آمار در این بخش وقتی بیشتر خودنمایی می کند که بدانیم از مجموع شش میلیون و ۸۶ هزار مرد دانش آموخته دانشگاهی، سه میلیون و ۲۶۲ هزار نفر شاغل و فقط ۴۸۷ هزار نفر در جست وجوی شغل هستند و بقیه به تعداد دو میلیون و ۳۳۶ هزار نفر خانه نشین شده اند و کاملا غیرفعال هستند!

در بین زنان نیز از مجموع پنج میلیون و ۳۰۵ هزار دانش آموخته دانشگاهی، یک میلیون و ۲۸۲ هزارنفر شاغل و ۵۴۶ هزار نفر در جست وجوی شغل هستند. موضوع با اهمیت تر این است که سه میلیون و ۴۷۶ هزار زن به دانشگاه رفته و درس خوانده اند تا خانه نشین شوند و هیچ فعالیتی در جریان اقتصادی کشور نداشته باشند!

عناوین روزنامه های امروز 95/10/07

عناوین روزنامه های امروز 95/10/07
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/10/07

ادویه کاری قاتل سلول‌های سرطانی می‌شود

به گفته کارشناسان تغذیه، خوردن ادویه کاری می‌تواند به کشتن انواع خاصی از سلول‌های سرطانی بدون نیاز به شیمی درمانی کمک کند.

تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که کپسایسین، یک عنصر موجود در ادویه جاتی مانند فلفل قرمز تند و فلفل معمولی می‌تواند به مهار رشد سلول‌های سرطانی و مرگ تعداد زیادی از سلول‌های سرطان پستان کمک کند.

پیشتر نیز محققان طی انجام پژوهش‌های مختلف از خواص شگفت انگیز این ادویه بر روی سلول‌های سرطانی آگاه شده بودند و اکنون به چگونگی درمان سرطان با این ماده اعجاب انگیز خواهیم پرداخت.

در حال حاضر، شیمی درمانی تنها گزینه درمان برای تهاجمی‌ترین نوع سرطان پستان یعنی سرطان پستان سه‌گانه منفی (Triple Negative Breast Cancer) است اما یک تیم از محققان دانشگاه رور بوخوم در آلمان با انجام یک آزمایش بر روی سلولهای سرطانی سه گانه منفی کشف کردند که نوع خاصی از گیرنده‌ها به نامTransient Receptor Potential Channels (TRPV1) توسط کپسایسین فعال می‌شوند.

آنها کپسایسین را روزانه و در ساعات معینی به این سلول‌ها اضافه کرده و یک سری از واکنش‌هایی را مشاهده کردند که در آن سلول‌های سرطانی به آرامی تقسیم شدند.

تعداد زیادی از این سلول‌ها طی این فرآیند از بین رفته و حرکت و گسترش آنها در سراسر بدن متوقف شد.

به گفته محققان این پژوهش، از گیرنده‌های TRPV1 می‌توان به عنوان یک رویکرد جدید در درمان سرطان استفاده کرد.

سرطان پستان سه گانه منفی (Triple Negative Breast Cancer) یک حالت خاص است که هیچکدام از گیرنده‌های استروژن و پروژسترون یا ژن HER2 را ندارد. این حالت به طور متوسط در 20 درصد موارد سرطان پستان دیده می شود.

متاسفانه سرطان پستان سه گانه منفی سخت‌ترین نوع سرطان بوده که تاکنون درمانی برای آن پیدا نشده است. اما درمان با کپسایسین می‌تواند امید تازه‌ای را برای بیماران مبتلا به این نوع از سرطان بوجود آورد.

برسد به: رئیس دولتِ برگزیده‌یِ امپریالیسم امریکا

برسد به: رئیس دولتِ برگزیده‌یِ امپریالیسم امریکا


عکس ‏‎Ebrahimi H‎‏

برسد به: رئیس دولتِ برگزیده‌یِ امپریالیسم امریکا

از: نگهبانِ ساختمان ما

موضوع: عمو ترامپ و 30 ایرانیِ خود رعیت پندار

خوشبختانه، بر خلافِ 30 تن از هموطنانم که اخیرا طی نامه‌ای، استقلال و امنیتِ ملت خویش را از شما گدایی کرده‌اند، اما من به دلیلِ مناسباتِ طبقاتی در دوقطبیِ ارباب و رعیتی حاکم بر ساختارهایِ سیاسیِ مورد نیازتان، نمی‌توانم به شما اعتماد کنم! همچنان‌که به یک قادر مطلق در داخل کشورم نمی‌توانم اعتماد کنم! چرا که سازوکارِ نظارتی مردمی و قانونی برای "راستی آزمایی" نسبت به نیاتِ پشت پرده‌ و لابی‌گریِ قادرانِ مطلقی چون شمایان ندارم! چرا که شما در شورای امنیت حق وتو دارید! و ما اگر نخواهیم برده‌یِ یکی از دارندگان حق وتو باشیم، لابد باید محو شویم. همچنانکه در داخل میهن خویش نه تنها با قدرت سلبی حقِ وتوی یک نفر، بلکه با قدرت ایجابی یک قادر مطلقه حذف شده‌ایم!

البته ارباب و قادرِ مطلقه، برایِ شهروندانِ خودی که ملتزم به قانونِ اویند، امنیت و رفاه می‌سازد روی استخوان‌ها و گوشت و خون غیرخودی‌ها! رفاهِ ملتزمین و ذوب‌شدگان در ولایتِ شما و تمام قدرتهایِ مطلقه ارزانی خودشان! شریک خون قربانیانِ قانونِ قدرتهایِ مطلقه شدن بصیرت می‌خواهد که ما نداریم!

در طولِ تاریخ، هزینه‌های این احساس مالکیت بر غیرخودی را قادران مطلقه‌ای همچون روزولت، کارتر، رونالد ریگان با ماجرای ایران-کنترا و مک فارلین، و اوباما و ... بارها بر ما تحمیل و به ما اثبات کرده‌اند! همچنان‌که این ستم حق‌به‌جانبانه را سلاطین و شاهان و قادران مطلق داخلی به ما اثبات کرده‌اند! ما بین دو گیره‌یِ مدعیِ قدرتِ مطلقه از بیرون و درون گیر کرده‌ایم و عین توپِ فوتبال که در گروِ پایِ بازیکن است با ما بازی می‌شود! استراتژیِ چنین نظامی بر گروگانگیری با غصب قدرتِ مطلقه استوار است. شما با میدان دادن به جوجه اربابها و قراردادهای استعماری و به دام انداختنشان توسط لابی‌ها ملت‌ها را به گروگان می‌گیرید و متقابلا جوجه ارباب‌ها منافع ملتزمین به شما را به گروگان می‌گیرند و این بازی به نفع قدرتِ برتر در جهان و به ضرر ملت‌ها، مثلِ دومینو یکی یکی اراده‌هایِ ملی و غیرخودیان را سرنگون می‌کند.

درآمدزایی وقدرت‌افزایی از طریقِ گروگانگیری یک رسمِ تاریخی سرگردنه بگیرهایِ قلدر در مقابلِ قلدران دیگر است! پیامبران آمدند مردم را از شَرّ بت سنگیِ این قلدران خلاص کنند و منابع طبیعی زمین و قدرت (تو بخوان خدا) را با شکستن بتها بینِ تمام مردم بصورتِ برابر در نظام تصمیم سازی توزیع کنند! اما همواره قلدری پیدا شده و هر بار قدرتِ خدا را مالِ خود کرده و مردم را بنده‌یِ خویش! زور پیامبران به بت‌پرستانِ بعد از خود نرسید که نرسید تا کنون... چرا که آنها تنها مامور به هشدار از بت و بشارت به خدای نزدیکتر از رگ گردن به هر کس بودند. پیام آنها اینگونه بود که خدا را باید بین تمامِ مردم تقسیم کرد!...اما شیاطین کوچک و بزرگ، همواره برای دفع دیگری باز بر همان طبلِ تمامیتخواهی کوفتند!

این پیداست که در بازی قدرتِ استعماری جهانی، ارباب به نظم و امنیتی میلی نیاز دارد و قدرتِ مطلقه، و قدرت مستقلِ رعیت را نمی‌پذیرد! رعیت باید توپ باشد نه بازیکن! ایضا این فرمتی است در درون کشورهایِ مستعمره بین قادر مطلق بومی و مردم، که قدرت مطلقه را غصب و منابع طبیعی را خرج سیاستهای انحصاری و فراملیِ تک نفره‌ی خود می‌کنند و مناسبات حقوقی زمان مقنضی تحت عنوان مذهب و ایسم و ... را به نام حقیقت و خدا بر تمام زمانها و مکانها بر آزادگان جهان حقنه می‌کنند و تماما سندش را به نام خدایی میزنند که هیچگاه برای خود در آینده وکیلی نعیین نکرده و تنها اسم رمز تمام انسانهای بیدار و مستقل از بت است برای توزیع عادلانه ی ثروتهای طبیعی، نه انحصار آن در دست این بت و آن بت که وکیل و اربابِ جهانیان نیست!

پرسش اینجاست: ارباب عالم کیست؟

خداوند که اسم رمزِ حقوقِ برابرِ مردم است، مجازا تنها قطب حقیقیِ عالم است در دوقطبیِ شیطان و خویش، و من و شما را بیهوده نیافریده، تا ببیند با هم چه می‌کنیم! همیاری برای توزیع قدرت و یا رقابت برای غصبِ آن به لطایف الحیل؟ این بازی میتواند مهر و محبت بیافریند که تولید کارخانه ی عالم است و نامش بهشت، و نیز میتواند ستم و احکام قطعی بیافریند که از تولیداتِ کارخانه‌ی جهنم است! در این عرصه آیا ما شیطانی حق‌به‌جانب و انحصارگرا می‌شویم که حق تملک نزد اوست و یا می‌پذیریم که یکی مثل بقیه هستیم با حقوقی برابر؟ شما با کدام طرفید؟ با مالکیتِ مطلقه و عمومیِ خدا، و یا با مالکیت مطلقه و خصوصی بی حدو مرز شیاطین؟ اگر خدا را برآیندِ اراده‌هایِ مستقلی به نام مردم بدانیم، این قدرت باید بین همه به تناسب تقسیم شود و همه حقی برابر از آن داشته باشند! بدیهی است که تنها حرصِ تملکی تمامیتخواه در نظام سرمایه‌داری، به انحصار بی حد و مرزِ این قدرت میدان میدهد! چرا که حدو مرز ندارد!... تا کجا؟...تا قصرها و کاخ‌هایِ سپید و سیاه و سبز و سرخ و زرد طلایی، در کنار کوخ‌های خاکی و آوارگانِ جنگ‌هایِ تحمیلی... حالا شما بفرمائید ما چگونه می‌توانیم از امثالِ شما در داخل و خارج از میهن خود یاری بگیریم؟

شاید بر این خیالید که: خداوند حتما وقتی در کهکشانی رویِ سیاره‌ای به نظاره‌یِ دنیا نشسته، وقتی از آن دور شما را همچون نقطه‌ای می‌بیند که همچنانکه دارید بر برجِ عاج خویش و دنیا، زلف بر باد می‌دهید برایِ دلربایی از ملت امریکا و حفظ صلح در جهان و در تدبیرِ اقتصادیِ میلادِ مبارکِ بمب‌های هسته‌ای، ذهنتان باردارِ قدرت بیشتر است (نه تعدیل قدرت و ثروت برای جهانِ او)، لابد پیش خودش حظ می‌کند از عظمتِ این نقطه‌یِ خویش بر قطب دوم حجم هستی! او شما را نیز همچون قربانیان هیروشیما و قربانیان انقلاب‌های شما و اعدامیانِ 67 و استالین و هیتلر و ناظرانِ اروپایی بر نسل‌نکشیِ ارامنه دوست دارد! بیهوده نیست حکمتِ خلقتِ حضرتِ سلیمانِ ثروتمندی چون شما در کاخ طلا، (که تنها آبادیِ ولایتِ مطلقه‌یِ اسرائیلتان آرزوست، تا خاورمیانه دوقطبی بماند)، همچون منِ گرسنه که در کوخی تاریخی، چربیِ نفت بر شکمِ مستعمره می‌مالم! جهان برای حرکت نیاز به خیر و شَرّ دارد! و لابد در نظام ایدئولوژیک شما هر که قدرت‌مطلقه با اوست خیر است و باقی شَرّ!

سالهاست که فلسفه‌یِ وجودیِ نظام شما بر خیر و شر قد می‌کشد و توسط ملتزمینش به بازتولید چنین نظامهایی در جهان و برای داشتن بهانه‌ی حرکت و قدرت و امنیت در تلاش است. همزیستی‌ِمسالمت‌آمیز نیازمندِ توزیع عادلانه‌یِ ثروتِ محدودِ خدادای در زمین، بینِ ساکنین آن است؛ اما نظام‌هایِ برآمده از استراتژی ید قدرت مطلقه‌یِ شما این را نمی‌خواهند، چون شما اراده کرده‌اید که اراده‌ملی ملتها مبتنی بر همزیستی‌مسالمت‌آمیز و برآیند قدرتِ تمام سلولهایی که خلقهای جهانند، در هیچ اختاپوسی حاکم نباشد و جوجه اختاپوسها بصورت تک سلولی مبتنی بر قادرمطلقی که خود را عین خیر میداند اداره شوند و باقی مردم سلول‌هایِ بازوانِ یک سلول در مغز اختاپوس‌ها باشند!

اکنون ما (من و میلیون‌ها ایرانیِ مستقل از ایدئولوژیِ حکومتی که تابعیتشان طبق قانون اساسی‌مان عقیم است) نیز همچون خانه‌خرابها و پناهندگان و آوارگان و قربانیانِ نظامِ دوقطبیِ شیر بی یال و دُمی چون اسد و دولتِ دوقطبیِ متجاوزِ عراقِ سابق به دولتِ دوقطبی دیگری که از تردستیهایِ اسلافِ شما بود، و دولتِ مستعجلِ دوقطبیِ عراق و شامی که شمشیر بدویت را بر اراده‌یِ مردمِ غیرخودی کشید، درخلالِ شویِ انتخاباتیِ نظامِ نئولیبرالیسم و تمامیتخواهتان که تک سلولی است در مغز اختاپوس قدرت جهانیِ شما، که بازوانش باید ملل جهان باشند، به تماشایِ مونولوگهایِ نمایشیِ شما نشسته‌ایم.

هر چند قانونا ملتِ مستقل از ایدئولوژی رسمیِ ما که از گودِ مدیریت نظام سیاسیِ خود قانونا حذف است، هیچ سازوکار "راستی آزمایی" محکم و قانونی برای سنجش و نظارتی ملی و مستمر بر نمایش‌هایِ مسئولین حکومتی و ملتزمینِ برگزیده‌یِ قادرِ مطلق خود در دست ندارد، و همواره چشم ناامیدی به ادعایِ این و آن ملتزم بسته‌اند و بنا به رسم و اعتیادی سنتی ناگزیر به اعتمادی کور به هر مدعی هستیم، اما ناگزیریم به‌دلیلِ سازوکارِ بروکراتیکِ نظامِ پاسخگو و دموکراتیکِ شما، با شما به عنوان نماینده‌یِ ملتِ ساده‌دلِ امریکا اتمام حجت کنیم.

هر چند، شاید ملت امریکا "بتواند" به فرد موفقی مثل شما که قادر است به ایشان مالیات نپردازد، اعتماد کند، چون نهایتا پیشتر توفیق خود را اثبات کرده است و در نظامی که پاسخگویی و نظارت ملی در آن تضمین شده است، هنوز کوره راهی دارد که بتواند خود را به یک اربابِ موفق بسپارد! ملت امریکا در شوکی ناشی از موج سازی و موج بازی و موج شکنی، اگر به شما اعتماد نمی‌کردند باید به قطبِ برابرِ دیگری اعتماد می‌کردند که هر دو نیمه‌یِ یک سلول در مغز عظیم‌ترین اختاپوس عالمند!

البته شما پوستتان سرخ و سفید و کلفت است و قادرید هر لحظه حرفتان را عوض کنید و هیلاری را به زندان نیندازید، اما مطمئنا قادر مطلقِ درونِ ملتِ خود نیستید تا بتوانید با ملتِ خود شوخی‌هایِ حیثیتی کنید و امنیتشان را به خطر بیندازید، حتی اگر ناچار باشید جهان را با بمبهایِ اتمی و تکنولوژی مغناطیسیِ خود نابود کنید! چون نیمه‌یِ دیگر شما خواهر شماست! همانکه خواهرِ برادرانِ ایدئولوژیک شما از روزولت تا کارتر و ریگان و اوباماست! ما در تاکتیکِ "شل کن سفت کنِ نظام شما "با تکنیکِ "با دست پیش بکش و با پــا پس بزن" لت و پار شده‌ایم! که یکبار به بهانه‌ای پولهای ملت را با دام‌هایِ دامپرور و تحریک و مچ گیریِ اسلافتان از جیب رعایا کش رفته و یکبار در نیاز و تحریکی دیگر خرد خرد به اربابِ مستاصل پس داده، آنقدر در دوقطبیِ قانونیِ شما و خود، چپ و راست شده‌ایم و کش رفته‌ایم که حسابی شل و بی‌قواره شده‌ایم!

.

آقای ترامپ! ای آنیموسِ آنیمایِ برترین قدرت عالم امکان!

پس اقرار می‌کنید که: دوقطبیِ گردن‌کلفتِ نظام شما بر خلاف دوقطبی‌هایِ لاجانِ دیگر که بر کولِ رعایای جاهل و آگاهند، اربابِ کل است و باقی جهان (به‌جز روحِ پیر استعمار اعظم که در کالبد شماست)، رعایایی بیش نیستند! شاید در نظام شما مکانیسم "راستی‌آزمایی" برای مردمِ خودتان ممکن باشد و اعتماد به سیاستمداران معنادار شود، اما ملت ما چنین موقعیت و امکاناتی را نه در داخل و نه در رابطه با شما ندارد! پس همواره به اولین اربابی که بلد باشد خوب وعظ کند اعتماد می‌کند، حتی اگر روزی ناگزیر شود طعم میوه‌یِ توپخانه‌یِ دولتِ تزاری روسیه را بر دیوار مجلس ملی خود بچشد! حتی اگر لازم باشد زیر بار تحریم دولت امریکا و انگلیس، شاهدِ کودتای 28 مرداد و سقوطِ دولت ملی مصدق بدست شما باشد و دوباره پایِ وعظِ آیت‌الله کاشانی حامی کودتا و شاه بنشیند و برایِ عقوبتِ موروثیِ دوقطبی‌‌اش گریه کند!

انعطاف‌پذیری و جهل‌العارفین ملت ما بر خلافِ حافظه‌یِ تاریخی‌اش حرف ندارد و چون جملگی از بینوایی شاعریم، این قابلیت را نیز داریم که علی‌رغم اینکه از قادر مطلق دیار خویش شنیدیم "اقتصاد مالِ خر است" و‌ِ آب و برق مجانی خواهد شد، دریابیم که چرا هم دریای شمال‌مان تقسیم شد و هم دریاچه‌های داخلی خشک شد! ما نیز این قابلیت را داریم که به شعر و استعاره، آب را آبِ آبپاش ضدِ شورش و برق را برقِ شوکِرهاِ تلقی کنیم و دم نزنیم و آنقدر روزه‌یِ اقتصاد مقاومتی و سیاسی بگیریم تا جان از تَنِ‌مان بیرون رود! ما ملتِ نجیبِ عجیبی داریم که در فهم شما نمی‌گنجد! به همین دلیل پیشنهاد می‌کنم با نامه‌ی این 30 تن رعیتِ وطنی که استقلال خود را از شما به عنوان اربابِ اربابها گدایی کرده‌اند، دچارِ سوء‌تفاهم نشوید، که تمام ملت ما لابد از رعیت بودن خوششان می‌آید و همواره سراغِ قادر مطلقی می‌گردند که یوغِ خود را به او بسپارند و بگویند اگر مظفرالدین شاه نشد ممدلی شاه...اگر ممدلی نشد رضا شاه...اگر او در مکتب پدر روحانیِ شما رفوزه شد و فرزندش را خفت کردید و او هم فرمان را به دست مصدق سپرد و شما نپسندید، باز مصدق را ولش می‌کنیم و دوباره بپریم در آغوشِ مَحمّدرضا شاه و اگر باز او را هم تاب نیاوردید برویم سراغِ یک قادرِ مطلقِ دیگر که شما اراده کرده‌اید...اگر او هم نشد لابد بیا‌یم سراغِ شاهِ شاهان که شما باشید!

خیر...! ممکن است فرهنگ ملت ما در یک عقب ماندگی قاجاری هنگامی که پیر استعمار در فکر تقلب و زورگیری با نیروی بخار و کشتی‌هایِ جهان گشایش بود، بازیچه‌ی فقر و حماقتِ سلاطین و ساده‌دلی مردم خود و کاسبانِ بت پرستِ خدا شد، اما لااقل در این صد سال اخیر پس از مشروطه، بضاعتِ قدرتِ غیرمدنی و عقب‌مانده‌ی ما در رکب خوردن از ترفندها وحقه‌ها و خدعه‌هایِ فلسفه‌یِ نظام استعمار شما جهانخواران منهدم و زخمی شد و شمایان ماهی‌ها از آب گل آلودِ سنتِ ما صید کردید و به بازتولید آن میدان دادید و هر نیت استقلال طلبانه‌ی ما را منحرف کردید! که جبران آن عقب‌ماندگی قاجاری وقتی با چند خطایِ محاسباتی و ناچیر و ناشیانه‌یِ دوران پهلوی پیوند خورد، شاید از جهل ما توقعی بیشتر نبود! اما از ادعای انسانیت و حقوق بشر شما توقع بود که البته خود بهتر میدانید که بیشتر از تزئینی بر قدرت بی‌مهارِ سرمایه و تکنولوژی برای حفظ و توسعه‌ی قدرتِ تمامیتخواهانه‌ی مالکیت نبود! و اگر ما را به حال خویش می‌گذاشتید، شاید حال ما اینک این نبود... اما نقشه‌خوانیِ متجاوزانه‌یِ شما همواره دست‌مایه‌یِ تمرکزی استراتژیک برای بهره‌کشیِ پیر استعمار از میهن ما بوده است! که هیچ بره‌ای در فکر بویِ گرگ نیست! اما گرگ تیزچنگال خوب میداند چه نقشه‌های شومی در سر دارد و کافی است اقدام کند و... تا بره‌ها بفهمند، کار از کار گذشته... چرا که همواره اهل اعتمادی ساده دلانه بوده‌اند!...و البته دچارِ قدر ناشناسی ناشیِ از عدم بلوغ و گیجی در حاشیه‌یِ دورانِ گذر از سنت به مدرنیته!

.

و اما بصیرت به فتنه بازارِ نظامهایِ ارباب و رعیتی!

آقای ترامپ!

شما تمام غیرخودیان را در نظم نوین جهانی خود، فتنه‌ای علیهِ نظام دهکده ی جهانی خود می‌دانید! ما این را نیک دریافته‌ایم که فتنه و ادبیات فتنه در تمام اربابان مطلقه شبیه هم است!

چون آن‌ها هر اراده‌ای جز خود را "فتنه" می‌خوانند!

اگر ملت شریف ما و این 30 رعیت، فراموش کرده باشند، اما من فراموش نکرده‌ام فتنه‌ی روزولت را که به سفیر انگلیس گفته بود: "نفت ایران مالِ شما، نفتِ عربستان مالِ ما، و نفت عراق و کویت مال هردویمان به شراکت...". البته نفتِ عراق خرج سلاح کارخانه‌هایِ روسیه و شما شد برای حمله به ایران و کویت و ویرانی و بازسازی و جبران خسارات حفظ امنیت و جبران نشدن خسارات ما... چون هر چه ثروت داشتیم خرج بازی‌هایِ شما کردیم و از قدرت اصلی که همانا "اراده ملی" است، در دوقطبیِ "ارباب و رعیتیِ" خویش غافل ماندیم، به پر کردنِ جیب‌هایِ کازینوهایِ جنگی و سیاسیِ ارباب و رعیتی شما و خویش... فراموش نکرده‌ایم موش دواندنِ کارتر را با شاه و انقلاب و صدام و جنگ را ... همان که تخم صدور انقلاب را میدان داد و عراق را به جنگ با ما ترغیب و تحریک کرد و بعد با برادرِ بعدی‌اش ریگان، مک فارلین را فرستادند برای تقویتِ ما تا خسته نشویم و حسابی پدرِ پدرِ پدرِ هم را تا حضرت آدم در بیاوریم.

اگر این 30 رعیتِ جان‌به‌لب‌‌‌‌رسیده فراموش کرده باشند، اما من فراموش نکرده‌ام در بازی گروگان‌گیریهای زنجیره‌ای ، نقشِ روسیه و جا زدنش را و لابی‌هایی که به انرژیِ هسته‌ای چراغ سبز نشان دادند و بعد مچمان را گرفتند و باز تحریم اقتصادیِ دورانِ مصدقی را مستقر کردند تا باز در گیجی و منگیِ گرسنگی به هپروتی دیگر درافتیم و یکی دیگر برایمان روضه بخواند و باز روز از نو و روزی از نو...

بصیرت به حقیقتِ "فتنه" از فهم و شناختِ سازوکار و ساختارِ قانونی دوقطبی‌ِ ارباب و رعیتهایش ناشی میشود، نه انگ به این و آن مخالف!

ما در آستانه‌یِ سالروز فتنه‌بازی هستیم! آنها که بصیرت فتنه‌شناسی ندارند، همواره خیال و القاء می‌کنند که فتنه با التزام و عدم التزام به این ارباب و آن ارباب حاصل و رفع می‌شود! حال آنکه فتنه‌سازِ اصلی، قانون دو قطبیِ ویرانگر و بد است؛ نه این فرد و آن فرد... نه این مسئول و آن مسئول... و نه رهبر حکومت و یا رهبرِ اپوزیسیون داخلی و یا خارجی!

گویا فراموش کرده‌اند که عمو ترامپ‌شان نماینده‌یِ همان نظامی است که صدام را تحریک کرد و زیرپوستی به ما خبرِ آماده باش داد!... و هم او را تجهیز کرد و هم ما را (باز هم زیرپوستی و با چند برابر قیمت... تا عقوبتِ ما و عراق همین شود که شاهدیم)... هر دو تشنه‌ و زخمی‌ِ "امنیت ملی"...یکی روبنایی و دیگری زیربنایی.

و "امنیت"، به معنایِ زخمی و دردمند و زنده مردن، در گورهایِ چینیِ بی‌روزن نیست!

امنیت در هویت و حق تابعیتِ مؤثر برای تمام شریکان خاکی مشاع به نام وطن است، که شما و امثال شما بدان راضی نیستید و در هر فرصتی در راهش سنگ می اندازید!

پس بصیرتتان را بالا ببرید و به جایِ جوجه اربابهایِ مورد پسندتان، مردمِ مستقلِ جهان را متهم به فتنه گری نکنید، که خود به دلیل آن قانون دوقطبی، اُم‌ّالفتنه‌اید!

پس برای ابقاء نظام سلطه گر و ابقاء خویش و قانون دوقطبی خویش، فتنه‌گری غیرخودیان را علیهِ اراده‌های ملی عَلَم نکنید، که ملت ما همواره خود قربانی و زخمیِ قانون دوقطبیِ فتنه‌سازِ تاریخیِ خویش است!

آقای ترامپ!

رئیس دولتِ برگزیده‌یِ نظام امپریالیستیِ امریکا

بر خلافِ این 30 رعیتِ هم‌وطنم، می‌دانم، شما کار خودت را خواهی کرد! اما پیشنهاد می‌کنم به امورِ داخلیِ ملت ما دیگر دخالت نکنید! ما اگر عاقل باشیم و به یاد آوریم که ایران برای تمام ایرانیان است و بفهمیم قانون اساسی‌مان به هر دلیلِ دیروزی، این حق را یکبار برای همیشه از نسل‌های بعدی غصب کرده است، خودمان بر مشکلِ خودمان فائق خواهیم آمد و به شیوه‌هایِ نرم و مصلحانه به اربابِ بومیِ خودمان که اتفاقا مورد پسند شما هم هست، التماس و درخواست خواهیم کرد تا حق تابعیت عقیم‌مان را در قانون اساسی‌مان به نفع احقاق تابعیتی مؤثر(نه دروغین) تغییر دهد و به جای نظام تک سلولی تصمیم سازی، پتانسیلِ قدرتِ اراده ملی را بر اساس همزیستی مسالمت آمیزِ تمام مردم ( فارغ از ایدئولوژی و دین و قومیت) آزاد کند، تا پس از یک تاریخ بردگی، نوری از قدرتی واقعی و امنیت ملی واقعی در آسمانمان بتابد!

من اگر از گرسنگی بمیرم، اگر توسط حکومت داخلی شکنجه شوم، اگر مثله شوم، اگر به صلیب کشیده شوم، اما به قادر مطلقی چون شما روی نخواهم انداخت، چون باور ندارم که می‌شود رعیتِ انسان شد، هر چند به زورگیریِ‌عقیدتیِ قانونی به‌ بردگی گرفته‌شوم... بزرگترین دشمن یک قادر مطلق جهانی که خود را ارباب عالم میداند، اراده ملی توده هاست که زورگیرانه تاکنون به آن مجال نداده‌اید و نداده‌اند و نداده‌ایم! و امیدوارم ما بتوانیم این را با "عدم بیعت" با قانونِ اساسیِ نظام ارباب و رعیتی اثبات کنیم! تا روزی نه‌چندان دور تمام ملت فارغ از اندیشه و قومیت به سهم برابر، جایشان در سلولهایِ خاکستریِ مغزِ اختاپوسی به نام ایران باشد و بازوانش دولتی که قدرتش را از ملت بگیرد، نه از یک قادر مطلقه‌یِ فراملی، هر چند قانونی. ما ناگزیریم بر این فریبِ تاریخیِ دلبخواه شما، فائق آئیم! شک نکنید! و امیدوارم اجازه ندهیم که مطالبات مردمی آنقدر تلنبار شود که به تحریک و خشونتِ القائی شما و اربابان سرخ و سیاه و یا به انفجاری واقعی منفجر شود و عقوبتمان چون لیبی و عراق و سوریه شود! راه ما سخت است اما باید از یک‌جایی با همدلی آغاز شود! ما پیش از هر کنشی ابتدا باید به فهم ملی و "همزیستیِ مسالمت‌آمیز" برسیم که اتحاد با حدف ممکن نیست و مبارزه‌ی ما در وهله‌ی اول باید با تمامیتخواهیِ خودمان باشد! از خانه تا حکومت... تا این را نفهمیم لایق هیچ حکومتِ انسانی نیستیم! پس همان "بِـــه" که نباشیم، تا این‌که امید به شما و ملتزمینِ قانونِ نظامِ ارباب و رعیتی در خارج و داخل ببندیم. ما امیدمان به تضمینِ همزیستیِ قانونی است، نه زورگیریِ عقیدتی قانونی! ما باید در نبردی اقتاعی ابتدا قانونِ خویش را اصلاح کنیم نه ارباب را. پس برایِ آزادی نباید با هیچ اربابِ قانونی بیعت کنیم! رؤیای من این است:

راه ما از پستویِ حیاطِ انحصاریِ حیات‌خلوتِ قانونِ ارباب نمی‌گذرد! ما راه داریم و هنوز می‌توانیم: نه در متنِ معرکه‌هایِ قانونِ ارباب، بلکه در حاشیه‌یِ معرکه‌هایِ قانونی مثل انتخابات، میدان را خالی بگذاریم، تا با غیبتِ معنادار و عدم بیعتِ ما با فحوای قانون استعماری، تحریمِ معترضانه‌یِ ما برای تغییر قانون اساسی، بیعت با قانونِ نظام ارباب و رعیتی را از اکثریت مطلق ساقط کند و دلیلی شود برایِ تغییرِ قانونی به نفع تمام ملت! که درخواستِ تغییر قانونی که از سوی ملت مستقل نماینده ندارد، اقدام سخت برای براندازی و خشونت نیست! این حق ملت است که وقتی نتواند به حکمِ قانون بد، نمایندگان واقعی خود را در قوای سه گانه شریک کند، از "سکوت معنادار" استفاده کند نه از کوکتل مولوتوف! این آرزو و خواستِ ارباب است، نه ملتِ صلح طلب و مستقل!

ما راهی نداریم جز اینکه میهن و زمین‌ و منابع طبیعی‌مان را از اربابانِ اجنبی و داخلی پس بگیریم! چه از شما و چه از کسانِ خویش، با روشهای اقتاعی و با مدارا. حتی اگر به زور داغ و درفش به ما حمله شود، در داخل با اقتاع از خود دفاع خواهیم کرد؛ اما با شما، مثل خودتان با زور! کار ما دفاع است نه حمله! هر چند اربابمان قانونا مکلف باشد که در کار صدور خویش به عالم و در تدبیر حمله باشد! با ما که چنین کرده...یعنی اعتماد ما را دور زده... پس شاید بتواند با شما هم بکند! شما هم کار خودت را میکنی... اما این مائیم که همواره قربانی میشویم...لابد میگویی: فدای سرم! این را همینجا هم شنیده‌ایم و می‌شنویم. ظاهرا خون ارباب با رعیت فرق می‌کند! این را تمام رعیتهایی که در خانه و در مواجهه با ضعیف تر از خود و در مقابله با با آنکس که مملوک خود میدانند، ارباب میشوند خوب میدانند! من باور دارم که فرق است بین کلمه که از جنس معرفت و فهم است، با اسلحه و شمشیر که از جنس ماده است! و این دو جنگ را با هم التقاط نخواهم کرد! هر چند ارباب داخلی این التقاط را مرتکب شده باشد!

هنوز راههایِ نرفته‌یِ مسالمت‌آمیز رویِ میز ماست! ما تنها باید به مفاهمه، اتحاد با خود برسیم.

پیشنهاد من به شما این است که جنگی زرگری راه نیندازید، تا در تفرقه‌ی ناشی از قانونِ استعماری و ویرانگر و دوقطبیِ "خودی و غیرخودی" سی سالِ دیگر مشغولِ ترمیم و مرحم‌گذاریِ زخم‌هایِ آن شویم! پیشنهاد من به ارباب خنده دار است! می‌دانم :)

من قانون دوقطبی را عاملِ تفرقه و استعمار می‌دانم و با هیچ اربابی خود را ناگزیر به وحدتی روبنایی نخواهم کرد! وحدت ملی یعنی وحدت ملت با ملت... نه وحدت ملت با یک نفر که خود را قادر مطلق می‌داند! جهان نیز این‌گونه به صلح می‌رسد! با الزام و امتیازِ حقوقِ شهروندی به "همزیستیِ مسالمت‌آمیز" و برچیدنِ ضربتی و تدریجیِ فقرِ فرهنگی و مادی از شهروندان، با احقاقِ سهم هر شهروند از منابع طبیعی و شراکتِ بی‌شرط و برابر در مدیریتِ آن در قانونی غیراستعماری! این یک حق مسلمِ ابتدایی است. و هر رعیتی اگر این را بخواهد با ارباب بیعت نخواهد کرد، وگرنه شریکِ قانون و مزدورِ ارباب است، علیهِ رعیت‌هایِ مالباخته‌ای که ناگزیرند از امروز مزدورانِ ضدِ اراده‌ی خویش را نشانه‌گذاری کنند! چه کسانی به قانونِ ارباب و رعیتی اعتماد و با آن بیعت میکنند؟ چه کسانی با قانون او بیعت نمی‌کنند تا تغییر قانون حاصل شود؟ این رعایا هستند که اگر عدالت می‌خواهند ناگزیرند با تحریم و عدم بیعت خویش، در صحنه های انتخابات، ملتزمین به ارباب را از اکثریت مطلق بیندازند! تلاش برای مفاهمه و تلاش در این راه ساده ترین راه است و هر راه دیگری که رویکردی به آزادی و استقلال ندارد!

که مشکلِ اصلی ما با قانون است و درخواستِ تغییرش، نه با ملتزمینِ به‌ آن!

پس لطفا در امور داخلی ما دخالت نکنید!

دیگران را نمی‌دانم! اما "من" از شَرّ قانونِ جوجه‌اربابهایِ داخلی، به جسم و مجسمه‌یِ اربابِ بزرگ‌تر پناه نمی‌برم که قانونش را می‌شناسم!

خیلی من من کردم! دیدم مفت است و شهر بی کلانتر...اگر این من را اینجا خرج نکنم کجا دربدر شوم؟

کریسمسِ بت‌شکنان بر بت‌شکنان مبارک باد!

با احترام:

نگهبان ساختمان آنها.

نامه رسان: خیام ابراهیمی

5 دی 1395

------------

پی نوشت:

1- تابلوی نقاشی صادق خان (نمادِ نظام ارباب و رعیتی، و سلطه‌یِ تمامِ اربابانِ زر و زور)/ اثر: حبیب الله صادقی. لینکِ معرفی اثر:

http://khatmag.ir/post/naserkhan-habibollah-sadeghi

2- لینک و متنِ نامه ی 30 رعیت ایرانی به ترامپ در کامنت اول:

http://taghato.net/article/30849

برسد به: رئیس دولتِ برگزیده‌یِ امپریالیسم امریکا

برسد به: رئیس دولتِ برگزیده‌یِ امپریالیسم امریکا


عکس ‏‎Ebrahimi H‎‏

برسد به: رئیس دولتِ برگزیده‌یِ امپریالیسم امریکا

از: نگهبانِ ساختمان ما

موضوع: عمو ترامپ و 30 ایرانیِ خود رعیت پندار

خوشبختانه، بر خلافِ 30 تن از هموطنانم که اخیرا طی نامه‌ای، استقلال و امنیتِ ملت خویش را از شما گدایی کرده‌اند، اما من به دلیلِ مناسباتِ طبقاتی در دوقطبیِ ارباب و رعیتی حاکم بر ساختارهایِ سیاسیِ مورد نیازتان، نمی‌توانم به شما اعتماد کنم! همچنان‌که به یک قادر مطلق در داخل کشورم نمی‌توانم اعتماد کنم! چرا که سازوکارِ نظارتی مردمی و قانونی برای "راستی آزمایی" نسبت به نیاتِ پشت پرده‌ و لابی‌گریِ قادرانِ مطلقی چون شمایان ندارم! چرا که شما در شورای امنیت حق وتو دارید! و ما اگر نخواهیم برده‌یِ یکی از دارندگان حق وتو باشیم، لابد باید محو شویم. همچنانکه در داخل میهن خویش نه تنها با قدرت سلبی حقِ وتوی یک نفر، بلکه با قدرت ایجابی یک قادر مطلقه حذف شده‌ایم!

البته ارباب و قادرِ مطلقه، برایِ شهروندانِ خودی که ملتزم به قانونِ اویند، امنیت و رفاه می‌سازد روی استخوان‌ها و گوشت و خون غیرخودی‌ها! رفاهِ ملتزمین و ذوب‌شدگان در ولایتِ شما و تمام قدرتهایِ مطلقه ارزانی خودشان! شریک خون قربانیانِ قانونِ قدرتهایِ مطلقه شدن بصیرت می‌خواهد که ما نداریم!

در طولِ تاریخ، هزینه‌های این احساس مالکیت بر غیرخودی را قادران مطلقه‌ای همچون روزولت، کارتر، رونالد ریگان با ماجرای ایران-کنترا و مک فارلین، و اوباما و ... بارها بر ما تحمیل و به ما اثبات کرده‌اند! همچنان‌که این ستم حق‌به‌جانبانه را سلاطین و شاهان و قادران مطلق داخلی به ما اثبات کرده‌اند! ما بین دو گیره‌یِ مدعیِ قدرتِ مطلقه از بیرون و درون گیر کرده‌ایم و عین توپِ فوتبال که در گروِ پایِ بازیکن است با ما بازی می‌شود! استراتژیِ چنین نظامی بر گروگانگیری با غصب قدرتِ مطلقه استوار است. شما با میدان دادن به جوجه اربابها و قراردادهای استعماری و به دام انداختنشان توسط لابی‌ها ملت‌ها را به گروگان می‌گیرید و متقابلا جوجه ارباب‌ها منافع ملتزمین به شما را به گروگان می‌گیرند و این بازی به نفع قدرتِ برتر در جهان و به ضرر ملت‌ها، مثلِ دومینو یکی یکی اراده‌هایِ ملی و غیرخودیان را سرنگون می‌کند.

درآمدزایی وقدرت‌افزایی از طریقِ گروگانگیری یک رسمِ تاریخی سرگردنه بگیرهایِ قلدر در مقابلِ قلدران دیگر است! پیامبران آمدند مردم را از شَرّ بت سنگیِ این قلدران خلاص کنند و منابع طبیعی زمین و قدرت (تو بخوان خدا) را با شکستن بتها بینِ تمام مردم بصورتِ برابر در نظام تصمیم سازی توزیع کنند! اما همواره قلدری پیدا شده و هر بار قدرتِ خدا را مالِ خود کرده و مردم را بنده‌یِ خویش! زور پیامبران به بت‌پرستانِ بعد از خود نرسید که نرسید تا کنون... چرا که آنها تنها مامور به هشدار از بت و بشارت به خدای نزدیکتر از رگ گردن به هر کس بودند. پیام آنها اینگونه بود که خدا را باید بین تمامِ مردم تقسیم کرد!...اما شیاطین کوچک و بزرگ، همواره برای دفع دیگری باز بر همان طبلِ تمامیتخواهی کوفتند!

این پیداست که در بازی قدرتِ استعماری جهانی، ارباب به نظم و امنیتی میلی نیاز دارد و قدرتِ مطلقه، و قدرت مستقلِ رعیت را نمی‌پذیرد! رعیت باید توپ باشد نه بازیکن! ایضا این فرمتی است در درون کشورهایِ مستعمره بین قادر مطلق بومی و مردم، که قدرت مطلقه را غصب و منابع طبیعی را خرج سیاستهای انحصاری و فراملیِ تک نفره‌ی خود می‌کنند و مناسبات حقوقی زمان مقنضی تحت عنوان مذهب و ایسم و ... را به نام حقیقت و خدا بر تمام زمانها و مکانها بر آزادگان جهان حقنه می‌کنند و تماما سندش را به نام خدایی میزنند که هیچگاه برای خود در آینده وکیلی نعیین نکرده و تنها اسم رمز تمام انسانهای بیدار و مستقل از بت است برای توزیع عادلانه ی ثروتهای طبیعی، نه انحصار آن در دست این بت و آن بت که وکیل و اربابِ جهانیان نیست!

پرسش اینجاست: ارباب عالم کیست؟

خداوند که اسم رمزِ حقوقِ برابرِ مردم است، مجازا تنها قطب حقیقیِ عالم است در دوقطبیِ شیطان و خویش، و من و شما را بیهوده نیافریده، تا ببیند با هم چه می‌کنیم! همیاری برای توزیع قدرت و یا رقابت برای غصبِ آن به لطایف الحیل؟ این بازی میتواند مهر و محبت بیافریند که تولید کارخانه ی عالم است و نامش بهشت، و نیز میتواند ستم و احکام قطعی بیافریند که از تولیداتِ کارخانه‌ی جهنم است! در این عرصه آیا ما شیطانی حق‌به‌جانب و انحصارگرا می‌شویم که حق تملک نزد اوست و یا می‌پذیریم که یکی مثل بقیه هستیم با حقوقی برابر؟ شما با کدام طرفید؟ با مالکیتِ مطلقه و عمومیِ خدا، و یا با مالکیت مطلقه و خصوصی بی حدو مرز شیاطین؟ اگر خدا را برآیندِ اراده‌هایِ مستقلی به نام مردم بدانیم، این قدرت باید بین همه به تناسب تقسیم شود و همه حقی برابر از آن داشته باشند! بدیهی است که تنها حرصِ تملکی تمامیتخواه در نظام سرمایه‌داری، به انحصار بی حد و مرزِ این قدرت میدان میدهد! چرا که حدو مرز ندارد!... تا کجا؟...تا قصرها و کاخ‌هایِ سپید و سیاه و سبز و سرخ و زرد طلایی، در کنار کوخ‌های خاکی و آوارگانِ جنگ‌هایِ تحمیلی... حالا شما بفرمائید ما چگونه می‌توانیم از امثالِ شما در داخل و خارج از میهن خود یاری بگیریم؟

شاید بر این خیالید که: خداوند حتما وقتی در کهکشانی رویِ سیاره‌ای به نظاره‌یِ دنیا نشسته، وقتی از آن دور شما را همچون نقطه‌ای می‌بیند که همچنانکه دارید بر برجِ عاج خویش و دنیا، زلف بر باد می‌دهید برایِ دلربایی از ملت امریکا و حفظ صلح در جهان و در تدبیرِ اقتصادیِ میلادِ مبارکِ بمب‌های هسته‌ای، ذهنتان باردارِ قدرت بیشتر است (نه تعدیل قدرت و ثروت برای جهانِ او)، لابد پیش خودش حظ می‌کند از عظمتِ این نقطه‌یِ خویش بر قطب دوم حجم هستی! او شما را نیز همچون قربانیان هیروشیما و قربانیان انقلاب‌های شما و اعدامیانِ 67 و استالین و هیتلر و ناظرانِ اروپایی بر نسل‌نکشیِ ارامنه دوست دارد! بیهوده نیست حکمتِ خلقتِ حضرتِ سلیمانِ ثروتمندی چون شما در کاخ طلا، (که تنها آبادیِ ولایتِ مطلقه‌یِ اسرائیلتان آرزوست، تا خاورمیانه دوقطبی بماند)، همچون منِ گرسنه که در کوخی تاریخی، چربیِ نفت بر شکمِ مستعمره می‌مالم! جهان برای حرکت نیاز به خیر و شَرّ دارد! و لابد در نظام ایدئولوژیک شما هر که قدرت‌مطلقه با اوست خیر است و باقی شَرّ!

سالهاست که فلسفه‌یِ وجودیِ نظام شما بر خیر و شر قد می‌کشد و توسط ملتزمینش به بازتولید چنین نظامهایی در جهان و برای داشتن بهانه‌ی حرکت و قدرت و امنیت در تلاش است. همزیستی‌ِمسالمت‌آمیز نیازمندِ توزیع عادلانه‌یِ ثروتِ محدودِ خدادای در زمین، بینِ ساکنین آن است؛ اما نظام‌هایِ برآمده از استراتژی ید قدرت مطلقه‌یِ شما این را نمی‌خواهند، چون شما اراده کرده‌اید که اراده‌ملی ملتها مبتنی بر همزیستی‌مسالمت‌آمیز و برآیند قدرتِ تمام سلولهایی که خلقهای جهانند، در هیچ اختاپوسی حاکم نباشد و جوجه اختاپوسها بصورت تک سلولی مبتنی بر قادرمطلقی که خود را عین خیر میداند اداره شوند و باقی مردم سلول‌هایِ بازوانِ یک سلول در مغز اختاپوس‌ها باشند!

اکنون ما (من و میلیون‌ها ایرانیِ مستقل از ایدئولوژیِ حکومتی که تابعیتشان طبق قانون اساسی‌مان عقیم است) نیز همچون خانه‌خرابها و پناهندگان و آوارگان و قربانیانِ نظامِ دوقطبیِ شیر بی یال و دُمی چون اسد و دولتِ دوقطبیِ متجاوزِ عراقِ سابق به دولتِ دوقطبی دیگری که از تردستیهایِ اسلافِ شما بود، و دولتِ مستعجلِ دوقطبیِ عراق و شامی که شمشیر بدویت را بر اراده‌یِ مردمِ غیرخودی کشید، درخلالِ شویِ انتخاباتیِ نظامِ نئولیبرالیسم و تمامیتخواهتان که تک سلولی است در مغز اختاپوس قدرت جهانیِ شما، که بازوانش باید ملل جهان باشند، به تماشایِ مونولوگهایِ نمایشیِ شما نشسته‌ایم.

هر چند قانونا ملتِ مستقل از ایدئولوژی رسمیِ ما که از گودِ مدیریت نظام سیاسیِ خود قانونا حذف است، هیچ سازوکار "راستی آزمایی" محکم و قانونی برای سنجش و نظارتی ملی و مستمر بر نمایش‌هایِ مسئولین حکومتی و ملتزمینِ برگزیده‌یِ قادرِ مطلق خود در دست ندارد، و همواره چشم ناامیدی به ادعایِ این و آن ملتزم بسته‌اند و بنا به رسم و اعتیادی سنتی ناگزیر به اعتمادی کور به هر مدعی هستیم، اما ناگزیریم به‌دلیلِ سازوکارِ بروکراتیکِ نظامِ پاسخگو و دموکراتیکِ شما، با شما به عنوان نماینده‌یِ ملتِ ساده‌دلِ امریکا اتمام حجت کنیم.

هر چند، شاید ملت امریکا "بتواند" به فرد موفقی مثل شما که قادر است به ایشان مالیات نپردازد، اعتماد کند، چون نهایتا پیشتر توفیق خود را اثبات کرده است و در نظامی که پاسخگویی و نظارت ملی در آن تضمین شده است، هنوز کوره راهی دارد که بتواند خود را به یک اربابِ موفق بسپارد! ملت امریکا در شوکی ناشی از موج سازی و موج بازی و موج شکنی، اگر به شما اعتماد نمی‌کردند باید به قطبِ برابرِ دیگری اعتماد می‌کردند که هر دو نیمه‌یِ یک سلول در مغز عظیم‌ترین اختاپوس عالمند!

البته شما پوستتان سرخ و سفید و کلفت است و قادرید هر لحظه حرفتان را عوض کنید و هیلاری را به زندان نیندازید، اما مطمئنا قادر مطلقِ درونِ ملتِ خود نیستید تا بتوانید با ملتِ خود شوخی‌هایِ حیثیتی کنید و امنیتشان را به خطر بیندازید، حتی اگر ناچار باشید جهان را با بمبهایِ اتمی و تکنولوژی مغناطیسیِ خود نابود کنید! چون نیمه‌یِ دیگر شما خواهر شماست! همانکه خواهرِ برادرانِ ایدئولوژیک شما از روزولت تا کارتر و ریگان و اوباماست! ما در تاکتیکِ "شل کن سفت کنِ نظام شما "با تکنیکِ "با دست پیش بکش و با پــا پس بزن" لت و پار شده‌ایم! که یکبار به بهانه‌ای پولهای ملت را با دام‌هایِ دامپرور و تحریک و مچ گیریِ اسلافتان از جیب رعایا کش رفته و یکبار در نیاز و تحریکی دیگر خرد خرد به اربابِ مستاصل پس داده، آنقدر در دوقطبیِ قانونیِ شما و خود، چپ و راست شده‌ایم و کش رفته‌ایم که حسابی شل و بی‌قواره شده‌ایم!

.

آقای ترامپ! ای آنیموسِ آنیمایِ برترین قدرت عالم امکان!

پس اقرار می‌کنید که: دوقطبیِ گردن‌کلفتِ نظام شما بر خلاف دوقطبی‌هایِ لاجانِ دیگر که بر کولِ رعایای جاهل و آگاهند، اربابِ کل است و باقی جهان (به‌جز روحِ پیر استعمار اعظم که در کالبد شماست)، رعایایی بیش نیستند! شاید در نظام شما مکانیسم "راستی‌آزمایی" برای مردمِ خودتان ممکن باشد و اعتماد به سیاستمداران معنادار شود، اما ملت ما چنین موقعیت و امکاناتی را نه در داخل و نه در رابطه با شما ندارد! پس همواره به اولین اربابی که بلد باشد خوب وعظ کند اعتماد می‌کند، حتی اگر روزی ناگزیر شود طعم میوه‌یِ توپخانه‌یِ دولتِ تزاری روسیه را بر دیوار مجلس ملی خود بچشد! حتی اگر لازم باشد زیر بار تحریم دولت امریکا و انگلیس، شاهدِ کودتای 28 مرداد و سقوطِ دولت ملی مصدق بدست شما باشد و دوباره پایِ وعظِ آیت‌الله کاشانی حامی کودتا و شاه بنشیند و برایِ عقوبتِ موروثیِ دوقطبی‌‌اش گریه کند!

انعطاف‌پذیری و جهل‌العارفین ملت ما بر خلافِ حافظه‌یِ تاریخی‌اش حرف ندارد و چون جملگی از بینوایی شاعریم، این قابلیت را نیز داریم که علی‌رغم اینکه از قادر مطلق دیار خویش شنیدیم "اقتصاد مالِ خر است" و‌ِ آب و برق مجانی خواهد شد، دریابیم که چرا هم دریای شمال‌مان تقسیم شد و هم دریاچه‌های داخلی خشک شد! ما نیز این قابلیت را داریم که به شعر و استعاره، آب را آبِ آبپاش ضدِ شورش و برق را برقِ شوکِرهاِ تلقی کنیم و دم نزنیم و آنقدر روزه‌یِ اقتصاد مقاومتی و سیاسی بگیریم تا جان از تَنِ‌مان بیرون رود! ما ملتِ نجیبِ عجیبی داریم که در فهم شما نمی‌گنجد! به همین دلیل پیشنهاد می‌کنم با نامه‌ی این 30 تن رعیتِ وطنی که استقلال خود را از شما به عنوان اربابِ اربابها گدایی کرده‌اند، دچارِ سوء‌تفاهم نشوید، که تمام ملت ما لابد از رعیت بودن خوششان می‌آید و همواره سراغِ قادر مطلقی می‌گردند که یوغِ خود را به او بسپارند و بگویند اگر مظفرالدین شاه نشد ممدلی شاه...اگر ممدلی نشد رضا شاه...اگر او در مکتب پدر روحانیِ شما رفوزه شد و فرزندش را خفت کردید و او هم فرمان را به دست مصدق سپرد و شما نپسندید، باز مصدق را ولش می‌کنیم و دوباره بپریم در آغوشِ مَحمّدرضا شاه و اگر باز او را هم تاب نیاوردید برویم سراغِ یک قادرِ مطلقِ دیگر که شما اراده کرده‌اید...اگر او هم نشد لابد بیا‌یم سراغِ شاهِ شاهان که شما باشید!

خیر...! ممکن است فرهنگ ملت ما در یک عقب ماندگی قاجاری هنگامی که پیر استعمار در فکر تقلب و زورگیری با نیروی بخار و کشتی‌هایِ جهان گشایش بود، بازیچه‌ی فقر و حماقتِ سلاطین و ساده‌دلی مردم خود و کاسبانِ بت پرستِ خدا شد، اما لااقل در این صد سال اخیر پس از مشروطه، بضاعتِ قدرتِ غیرمدنی و عقب‌مانده‌ی ما در رکب خوردن از ترفندها وحقه‌ها و خدعه‌هایِ فلسفه‌یِ نظام استعمار شما جهانخواران منهدم و زخمی شد و شمایان ماهی‌ها از آب گل آلودِ سنتِ ما صید کردید و به بازتولید آن میدان دادید و هر نیت استقلال طلبانه‌ی ما را منحرف کردید! که جبران آن عقب‌ماندگی قاجاری وقتی با چند خطایِ محاسباتی و ناچیر و ناشیانه‌یِ دوران پهلوی پیوند خورد، شاید از جهل ما توقعی بیشتر نبود! اما از ادعای انسانیت و حقوق بشر شما توقع بود که البته خود بهتر میدانید که بیشتر از تزئینی بر قدرت بی‌مهارِ سرمایه و تکنولوژی برای حفظ و توسعه‌ی قدرتِ تمامیتخواهانه‌ی مالکیت نبود! و اگر ما را به حال خویش می‌گذاشتید، شاید حال ما اینک این نبود... اما نقشه‌خوانیِ متجاوزانه‌یِ شما همواره دست‌مایه‌یِ تمرکزی استراتژیک برای بهره‌کشیِ پیر استعمار از میهن ما بوده است! که هیچ بره‌ای در فکر بویِ گرگ نیست! اما گرگ تیزچنگال خوب میداند چه نقشه‌های شومی در سر دارد و کافی است اقدام کند و... تا بره‌ها بفهمند، کار از کار گذشته... چرا که همواره اهل اعتمادی ساده دلانه بوده‌اند!...و البته دچارِ قدر ناشناسی ناشیِ از عدم بلوغ و گیجی در حاشیه‌یِ دورانِ گذر از سنت به مدرنیته!

.

و اما بصیرت به فتنه بازارِ نظامهایِ ارباب و رعیتی!

آقای ترامپ!

شما تمام غیرخودیان را در نظم نوین جهانی خود، فتنه‌ای علیهِ نظام دهکده ی جهانی خود می‌دانید! ما این را نیک دریافته‌ایم که فتنه و ادبیات فتنه در تمام اربابان مطلقه شبیه هم است!

چون آن‌ها هر اراده‌ای جز خود را "فتنه" می‌خوانند!

اگر ملت شریف ما و این 30 رعیت، فراموش کرده باشند، اما من فراموش نکرده‌ام فتنه‌ی روزولت را که به سفیر انگلیس گفته بود: "نفت ایران مالِ شما، نفتِ عربستان مالِ ما، و نفت عراق و کویت مال هردویمان به شراکت...". البته نفتِ عراق خرج سلاح کارخانه‌هایِ روسیه و شما شد برای حمله به ایران و کویت و ویرانی و بازسازی و جبران خسارات حفظ امنیت و جبران نشدن خسارات ما... چون هر چه ثروت داشتیم خرج بازی‌هایِ شما کردیم و از قدرت اصلی که همانا "اراده ملی" است، در دوقطبیِ "ارباب و رعیتیِ" خویش غافل ماندیم، به پر کردنِ جیب‌هایِ کازینوهایِ جنگی و سیاسیِ ارباب و رعیتی شما و خویش... فراموش نکرده‌ایم موش دواندنِ کارتر را با شاه و انقلاب و صدام و جنگ را ... همان که تخم صدور انقلاب را میدان داد و عراق را به جنگ با ما ترغیب و تحریک کرد و بعد با برادرِ بعدی‌اش ریگان، مک فارلین را فرستادند برای تقویتِ ما تا خسته نشویم و حسابی پدرِ پدرِ پدرِ هم را تا حضرت آدم در بیاوریم.

اگر این 30 رعیتِ جان‌به‌لب‌‌‌‌رسیده فراموش کرده باشند، اما من فراموش نکرده‌ام در بازی گروگان‌گیریهای زنجیره‌ای ، نقشِ روسیه و جا زدنش را و لابی‌هایی که به انرژیِ هسته‌ای چراغ سبز نشان دادند و بعد مچمان را گرفتند و باز تحریم اقتصادیِ دورانِ مصدقی را مستقر کردند تا باز در گیجی و منگیِ گرسنگی به هپروتی دیگر درافتیم و یکی دیگر برایمان روضه بخواند و باز روز از نو و روزی از نو...

بصیرت به حقیقتِ "فتنه" از فهم و شناختِ سازوکار و ساختارِ قانونی دوقطبی‌ِ ارباب و رعیتهایش ناشی میشود، نه انگ به این و آن مخالف!

ما در آستانه‌یِ سالروز فتنه‌بازی هستیم! آنها که بصیرت فتنه‌شناسی ندارند، همواره خیال و القاء می‌کنند که فتنه با التزام و عدم التزام به این ارباب و آن ارباب حاصل و رفع می‌شود! حال آنکه فتنه‌سازِ اصلی، قانون دو قطبیِ ویرانگر و بد است؛ نه این فرد و آن فرد... نه این مسئول و آن مسئول... و نه رهبر حکومت و یا رهبرِ اپوزیسیون داخلی و یا خارجی!

گویا فراموش کرده‌اند که عمو ترامپ‌شان نماینده‌یِ همان نظامی است که صدام را تحریک کرد و زیرپوستی به ما خبرِ آماده باش داد!... و هم او را تجهیز کرد و هم ما را (باز هم زیرپوستی و با چند برابر قیمت... تا عقوبتِ ما و عراق همین شود که شاهدیم)... هر دو تشنه‌ و زخمی‌ِ "امنیت ملی"...یکی روبنایی و دیگری زیربنایی.

و "امنیت"، به معنایِ زخمی و دردمند و زنده مردن، در گورهایِ چینیِ بی‌روزن نیست!

امنیت در هویت و حق تابعیتِ مؤثر برای تمام شریکان خاکی مشاع به نام وطن است، که شما و امثال شما بدان راضی نیستید و در هر فرصتی در راهش سنگ می اندازید!

پس بصیرتتان را بالا ببرید و به جایِ جوجه اربابهایِ مورد پسندتان، مردمِ مستقلِ جهان را متهم به فتنه گری نکنید، که خود به دلیل آن قانون دوقطبی، اُم‌ّالفتنه‌اید!

پس برای ابقاء نظام سلطه گر و ابقاء خویش و قانون دوقطبی خویش، فتنه‌گری غیرخودیان را علیهِ اراده‌های ملی عَلَم نکنید، که ملت ما همواره خود قربانی و زخمیِ قانون دوقطبیِ فتنه‌سازِ تاریخیِ خویش است!

آقای ترامپ!

رئیس دولتِ برگزیده‌یِ نظام امپریالیستیِ امریکا

بر خلافِ این 30 رعیتِ هم‌وطنم، می‌دانم، شما کار خودت را خواهی کرد! اما پیشنهاد می‌کنم به امورِ داخلیِ ملت ما دیگر دخالت نکنید! ما اگر عاقل باشیم و به یاد آوریم که ایران برای تمام ایرانیان است و بفهمیم قانون اساسی‌مان به هر دلیلِ دیروزی، این حق را یکبار برای همیشه از نسل‌های بعدی غصب کرده است، خودمان بر مشکلِ خودمان فائق خواهیم آمد و به شیوه‌هایِ نرم و مصلحانه به اربابِ بومیِ خودمان که اتفاقا مورد پسند شما هم هست، التماس و درخواست خواهیم کرد تا حق تابعیت عقیم‌مان را در قانون اساسی‌مان به نفع احقاق تابعیتی مؤثر(نه دروغین) تغییر دهد و به جای نظام تک سلولی تصمیم سازی، پتانسیلِ قدرتِ اراده ملی را بر اساس همزیستی مسالمت آمیزِ تمام مردم ( فارغ از ایدئولوژی و دین و قومیت) آزاد کند، تا پس از یک تاریخ بردگی، نوری از قدرتی واقعی و امنیت ملی واقعی در آسمانمان بتابد!

من اگر از گرسنگی بمیرم، اگر توسط حکومت داخلی شکنجه شوم، اگر مثله شوم، اگر به صلیب کشیده شوم، اما به قادر مطلقی چون شما روی نخواهم انداخت، چون باور ندارم که می‌شود رعیتِ انسان شد، هر چند به زورگیریِ‌عقیدتیِ قانونی به‌ بردگی گرفته‌شوم... بزرگترین دشمن یک قادر مطلق جهانی که خود را ارباب عالم میداند، اراده ملی توده هاست که زورگیرانه تاکنون به آن مجال نداده‌اید و نداده‌اند و نداده‌ایم! و امیدوارم ما بتوانیم این را با "عدم بیعت" با قانونِ اساسیِ نظام ارباب و رعیتی اثبات کنیم! تا روزی نه‌چندان دور تمام ملت فارغ از اندیشه و قومیت به سهم برابر، جایشان در سلولهایِ خاکستریِ مغزِ اختاپوسی به نام ایران باشد و بازوانش دولتی که قدرتش را از ملت بگیرد، نه از یک قادر مطلقه‌یِ فراملی، هر چند قانونی. ما ناگزیریم بر این فریبِ تاریخیِ دلبخواه شما، فائق آئیم! شک نکنید! و امیدوارم اجازه ندهیم که مطالبات مردمی آنقدر تلنبار شود که به تحریک و خشونتِ القائی شما و اربابان سرخ و سیاه و یا به انفجاری واقعی منفجر شود و عقوبتمان چون لیبی و عراق و سوریه شود! راه ما سخت است اما باید از یک‌جایی با همدلی آغاز شود! ما پیش از هر کنشی ابتدا باید به فهم ملی و "همزیستیِ مسالمت‌آمیز" برسیم که اتحاد با حدف ممکن نیست و مبارزه‌ی ما در وهله‌ی اول باید با تمامیتخواهیِ خودمان باشد! از خانه تا حکومت... تا این را نفهمیم لایق هیچ حکومتِ انسانی نیستیم! پس همان "بِـــه" که نباشیم، تا این‌که امید به شما و ملتزمینِ قانونِ نظامِ ارباب و رعیتی در خارج و داخل ببندیم. ما امیدمان به تضمینِ همزیستیِ قانونی است، نه زورگیریِ عقیدتی قانونی! ما باید در نبردی اقتاعی ابتدا قانونِ خویش را اصلاح کنیم نه ارباب را. پس برایِ آزادی نباید با هیچ اربابِ قانونی بیعت کنیم! رؤیای من این است:

راه ما از پستویِ حیاطِ انحصاریِ حیات‌خلوتِ قانونِ ارباب نمی‌گذرد! ما راه داریم و هنوز می‌توانیم: نه در متنِ معرکه‌هایِ قانونِ ارباب، بلکه در حاشیه‌یِ معرکه‌هایِ قانونی مثل انتخابات، میدان را خالی بگذاریم، تا با غیبتِ معنادار و عدم بیعتِ ما با فحوای قانون استعماری، تحریمِ معترضانه‌یِ ما برای تغییر قانون اساسی، بیعت با قانونِ نظام ارباب و رعیتی را از اکثریت مطلق ساقط کند و دلیلی شود برایِ تغییرِ قانونی به نفع تمام ملت! که درخواستِ تغییر قانونی که از سوی ملت مستقل نماینده ندارد، اقدام سخت برای براندازی و خشونت نیست! این حق ملت است که وقتی نتواند به حکمِ قانون بد، نمایندگان واقعی خود را در قوای سه گانه شریک کند، از "سکوت معنادار" استفاده کند نه از کوکتل مولوتوف! این آرزو و خواستِ ارباب است، نه ملتِ صلح طلب و مستقل!

ما راهی نداریم جز اینکه میهن و زمین‌ و منابع طبیعی‌مان را از اربابانِ اجنبی و داخلی پس بگیریم! چه از شما و چه از کسانِ خویش، با روشهای اقتاعی و با مدارا. حتی اگر به زور داغ و درفش به ما حمله شود، در داخل با اقتاع از خود دفاع خواهیم کرد؛ اما با شما، مثل خودتان با زور! کار ما دفاع است نه حمله! هر چند اربابمان قانونا مکلف باشد که در کار صدور خویش به عالم و در تدبیر حمله باشد! با ما که چنین کرده...یعنی اعتماد ما را دور زده... پس شاید بتواند با شما هم بکند! شما هم کار خودت را میکنی... اما این مائیم که همواره قربانی میشویم...لابد میگویی: فدای سرم! این را همینجا هم شنیده‌ایم و می‌شنویم. ظاهرا خون ارباب با رعیت فرق می‌کند! این را تمام رعیتهایی که در خانه و در مواجهه با ضعیف تر از خود و در مقابله با با آنکس که مملوک خود میدانند، ارباب میشوند خوب میدانند! من باور دارم که فرق است بین کلمه که از جنس معرفت و فهم است، با اسلحه و شمشیر که از جنس ماده است! و این دو جنگ را با هم التقاط نخواهم کرد! هر چند ارباب داخلی این التقاط را مرتکب شده باشد!

هنوز راههایِ نرفته‌یِ مسالمت‌آمیز رویِ میز ماست! ما تنها باید به مفاهمه، اتحاد با خود برسیم.

پیشنهاد من به شما این است که جنگی زرگری راه نیندازید، تا در تفرقه‌ی ناشی از قانونِ استعماری و ویرانگر و دوقطبیِ "خودی و غیرخودی" سی سالِ دیگر مشغولِ ترمیم و مرحم‌گذاریِ زخم‌هایِ آن شویم! پیشنهاد من به ارباب خنده دار است! می‌دانم :)

من قانون دوقطبی را عاملِ تفرقه و استعمار می‌دانم و با هیچ اربابی خود را ناگزیر به وحدتی روبنایی نخواهم کرد! وحدت ملی یعنی وحدت ملت با ملت... نه وحدت ملت با یک نفر که خود را قادر مطلق می‌داند! جهان نیز این‌گونه به صلح می‌رسد! با الزام و امتیازِ حقوقِ شهروندی به "همزیستیِ مسالمت‌آمیز" و برچیدنِ ضربتی و تدریجیِ فقرِ فرهنگی و مادی از شهروندان، با احقاقِ سهم هر شهروند از منابع طبیعی و شراکتِ بی‌شرط و برابر در مدیریتِ آن در قانونی غیراستعماری! این یک حق مسلمِ ابتدایی است. و هر رعیتی اگر این را بخواهد با ارباب بیعت نخواهد کرد، وگرنه شریکِ قانون و مزدورِ ارباب است، علیهِ رعیت‌هایِ مالباخته‌ای که ناگزیرند از امروز مزدورانِ ضدِ اراده‌ی خویش را نشانه‌گذاری کنند! چه کسانی به قانونِ ارباب و رعیتی اعتماد و با آن بیعت میکنند؟ چه کسانی با قانون او بیعت نمی‌کنند تا تغییر قانون حاصل شود؟ این رعایا هستند که اگر عدالت می‌خواهند ناگزیرند با تحریم و عدم بیعت خویش، در صحنه های انتخابات، ملتزمین به ارباب را از اکثریت مطلق بیندازند! تلاش برای مفاهمه و تلاش در این راه ساده ترین راه است و هر راه دیگری که رویکردی به آزادی و استقلال ندارد!

که مشکلِ اصلی ما با قانون است و درخواستِ تغییرش، نه با ملتزمینِ به‌ آن!

پس لطفا در امور داخلی ما دخالت نکنید!

دیگران را نمی‌دانم! اما "من" از شَرّ قانونِ جوجه‌اربابهایِ داخلی، به جسم و مجسمه‌یِ اربابِ بزرگ‌تر پناه نمی‌برم که قانونش را می‌شناسم!

خیلی من من کردم! دیدم مفت است و شهر بی کلانتر...اگر این من را اینجا خرج نکنم کجا دربدر شوم؟

کریسمسِ بت‌شکنان بر بت‌شکنان مبارک باد!

با احترام:

نگهبان ساختمان آنها.

نامه رسان: خیام ابراهیمی

5 دی 1395

------------

پی نوشت:

1- تابلوی نقاشی صادق خان (نمادِ نظام ارباب و رعیتی، و سلطه‌یِ تمامِ اربابانِ زر و زور)/ اثر: حبیب الله صادقی. لینکِ معرفی اثر:

http://khatmag.ir/post/naserkhan-habibollah-sadeghi

2- لینک و متنِ نامه ی 30 رعیت ایرانی به ترامپ در کامنت اول:

http://taghato.net/article/30849

سوسن چلچراغ


سوسن چلچراغ

شنبه 2 اردیبهشت 1391




سوسن چلچراغ گیاهی است نادر که تنها در دونقطه یکی در روستای داماش ایران و دیگری در جمهوری آذربایجاناثر ملی طبیعی در ایران به ثبت رسیده‌است. می‌روید و نخستین گیاهی است که رویشگاه اصلی آن به عنوان 

ویژگی‌های گیاه‌شناسی

  • درازا: نزدیک به یک متر
  • نام بومی و ملی / چرایی نام گزاری: سوسن چلچراغ / از آنجا که شکوفه‌های این گل با رنگ سفید به صورت واژگون باز می‌شوند نام سوسن چلچراغی به خود گرفته‌است.انتهای گلبرگهای آن پوشیده از دانه‌های برجسته و پرچم‌های بسیار بلند است.
  • تیره: لی لیوم Lilium
  • نام علمی: Lilium ledebourii
  • گل دهی: ماه‌های خرداد و اوایل تیر

رویشگاه بومی


این گیاه به طور خودرو در دو نقطه از جهان می‌روید که در رشته کوه البرز از فلات ایران جای گرفته‌اند:


شناسایی علمی

در سال ۱۳۵۴ گیاه‌شناسی به نام لدربوری در بخش عمارلو (گیلان) روستای داماشموفق به شناسایی این گونه نادر شد و پس از آن سوسن چلچراغ کانون توجهات داخلی گردید.

اقدام ملی


پس از معرفی این گل به دولت ایران در همان زمان از سوی شورای عالی محیط زیست در زمره آثار زیست محیطی ملی کشور به ثبت رسید و طی این سالها رویشگاه سوسن چلچراغ در روستای داماش به مساحت ۴ هکتار تحت حفاظت قرار گرفته‌است.

رویشگاه سوسن چلچراغ به دلیل این همه زیبایی و ارزش، از سال ۱۳۵۵ رسماً توسط سازمان حفاظت محیط زیست مورد حفاظت قرار گرفت و در فهرست آثار ملی طبیعی کشور ثبت شده‌است.

این رویشگاه سوسن چلچراغ هنوز هم به طور کامل توسط سازمان حفاظت محیط زیست گیلان نگهداری می‌شود و با توجه به نادر بودن این گل ملی و ثبت شده در فهرست میراث طبیعی، سازمان محیط زیست اطراف این زمین را حصار کشی کرده و از آنجا که این منطقه جزء مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست کشور است هرگونه بهره برداری از آن تنها با مجوز رسمی از دفتر وزارت و بازرسی سازمان محیط زیست کشور ممکن خواهد بود.

منبع: ویکیپدیا

سوسن چلچراغ


سوسن چلچراغ

شنبه 2 اردیبهشت 1391




سوسن چلچراغ گیاهی است نادر که تنها در دونقطه یکی در روستای داماش ایران و دیگری در جمهوری آذربایجاناثر ملی طبیعی در ایران به ثبت رسیده‌است. می‌روید و نخستین گیاهی است که رویشگاه اصلی آن به عنوان 

ویژگی‌های گیاه‌شناسی

  • درازا: نزدیک به یک متر
  • نام بومی و ملی / چرایی نام گزاری: سوسن چلچراغ / از آنجا که شکوفه‌های این گل با رنگ سفید به صورت واژگون باز می‌شوند نام سوسن چلچراغی به خود گرفته‌است.انتهای گلبرگهای آن پوشیده از دانه‌های برجسته و پرچم‌های بسیار بلند است.
  • تیره: لی لیوم Lilium
  • نام علمی: Lilium ledebourii
  • گل دهی: ماه‌های خرداد و اوایل تیر

رویشگاه بومی


این گیاه به طور خودرو در دو نقطه از جهان می‌روید که در رشته کوه البرز از فلات ایران جای گرفته‌اند:


شناسایی علمی

در سال ۱۳۵۴ گیاه‌شناسی به نام لدربوری در بخش عمارلو (گیلان) روستای داماشموفق به شناسایی این گونه نادر شد و پس از آن سوسن چلچراغ کانون توجهات داخلی گردید.

اقدام ملی


پس از معرفی این گل به دولت ایران در همان زمان از سوی شورای عالی محیط زیست در زمره آثار زیست محیطی ملی کشور به ثبت رسید و طی این سالها رویشگاه سوسن چلچراغ در روستای داماش به مساحت ۴ هکتار تحت حفاظت قرار گرفته‌است.

رویشگاه سوسن چلچراغ به دلیل این همه زیبایی و ارزش، از سال ۱۳۵۵ رسماً توسط سازمان حفاظت محیط زیست مورد حفاظت قرار گرفت و در فهرست آثار ملی طبیعی کشور ثبت شده‌است.

این رویشگاه سوسن چلچراغ هنوز هم به طور کامل توسط سازمان حفاظت محیط زیست گیلان نگهداری می‌شود و با توجه به نادر بودن این گل ملی و ثبت شده در فهرست میراث طبیعی، سازمان محیط زیست اطراف این زمین را حصار کشی کرده و از آنجا که این منطقه جزء مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست کشور است هرگونه بهره برداری از آن تنها با مجوز رسمی از دفتر وزارت و بازرسی سازمان محیط زیست کشور ممکن خواهد بود.

منبع: ویکیپدیا

خبر خوش دیوان عدالت اداری برای دریانوردان

با وجود تفسیرهای نادرست سازمان تامین اجتماعی اما با پی گیری های انجام شده و رای دیوان عدالت اداری تفسیرهای غلط سازمان تامین اجتماعی ابطال و بازنشستگی پیش از موعد دریانوردان محقق شد.

به گزارش ایرما نیوز  با وجود تمامی مخالفت ها و کارشکنی های مدیران کارفرمایی، با همت اصناف دریانوردی، حرفه دریانوردی از اواخر سال 85 با همکاری وزارت کار و امور اجتماعی در ردیف مشاغل سخت و زیان آور قرار گرفته است. گرچه اخیرا شاهد ادعاهایی در نشریات داخلی ارگانی مبنی بر تلاشهای کارفرمایان برای تحقق این مهم نیز می باشیم اما سوابق چند سال گذشته نشان از رفتارهایی متفاوت دارد!
این در حالیست که کارفرمایان ظاهرا برای جبران بخشی از عقب ماندگی های اجتماعی خود پس از سالها کژمداری تحقق بازنشستگی پیش از موعد دریانوردان را اعلام کرده اند.
بر اساس گزارش های موجود و بنا به دلایل متعدد تفسیرهای ناروای سازمان تأمین اجتماعی بعنوان یک بنگاه اقتصادی منجر به ایجاد مشکلاتی در مسیر بازنشستگی دریانوردان حتی با داشتن سوابق کافی شده بود اما انجمن صنفی دریانوردان تجاری ایران با توجه به اهداف خود رفع این نارسائی ها  را در دستور کار قرار داد و  دیوان عدالت اداری به نفع دریانوردان حکم داد.
بنابر این گزارش وبنابر آخرین حکم واصله بند یک بخشنامه شماره1/4 کارهای سخت و زیان‎آور که استفاده از مستمری بازنشستگی افراد واجد شرایط را مقید و مشروط به فعالیت اشتغال در دریا در زمان تسلیم درخواست بازنشستگی کرده است، خلاف هدف و حکم مقنن و خارج از حدود اختیارات سازمان تأمین اجتماعی در وضع مقررات دولتی تشخیص داده شد و مستنداً به قسمت دوم ماده 25 قانون دیوان عدالت اداری ابطال شد و عملا بازنشستگی پیش از موعد دریانوردانی که پس از بیست سال کار متوالی در خشکی مشغول به فعالیت شده اند  نیز محقق شد.
 
ابطال بند یک بخشنامه شماره1/4 کارهای سخت و زیان‎آور
گزارش خبرنگار ایرما نیوز حاکیست، اخیراً سازمان تأمین اجتماعی با استناد به بخشنامه1/4  اعلام  کرده بود دریانورد علاوه بر بیست سال متوالی یا بیست و پنج سال متناوب سابقه پرداخت حق بیمه در انجام کارهای سخت و زیان‎آور، باید همچنان در شغل سخت و زیان آور باشد تا بتواند از مزایای مقررات مربوط به سخت و زیان آور بودن شغل استفاده کند. در حالی که در مقررات قانونی مربوطه چنین شرطی وجود ندارد.
بر همین اساس انجمن دریانوردان تجاری ایران ابطال بخشنامه شماره1/4 تأمین اجتماعی را تقاضا کرد اما مدیرکل دفتر امور حقوقی و دعاوی سازمان تأمین اجتماعی در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه ای اعلام کرد بر اساس آیین نامه اجرائی موضوع تصویب  هیأت وزیران، شرط استحقاق بیمه شدگان واجد شرایط برای تقاضای مستمری بازنشستگی، شاغل بودن در حین درخواست بازنشستگی است.
از سوی دیگر در این نامه آمده بود؛ این بند و شرط شاغل بودن مقرر در آن قبلاً در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مورد رسیدگی و  تایید قرار گرفته است و شرط (شاغل بودن) در بند 3 ماده 14 آیین نامه مذکور به گونه صریح‎تر و موکدتری مقرر گردیده که طبق آن «این قبیل بیمه شدگان به صرف ارائه درخواست بازنشستگی مجاز به ترک کار نبوده و می‎باید احراز شرایط و استحقاق آنها جهت بازنشستگی پیش از موعد در کارهای سخت و زیان‎آور رسماً از سوی سازمان تأمین اجتماعی به آنها ابلاغ شود و سپس ترک کار نمایند.
در ادامه نامه فوق آمده بود؛ بنابراین طبق این بند آیین نامه، نه تنها هنگام درخواست بازنشستگی بلکه هنگام اعلام احراز شرایط بازنشستگی نیز، فرد باید شاغل باشد تا امکان بازنشستگی وی محقق گردد.
اما دیوان عدالت اداری  در جلسه ای اعلام کرد؛ قانونگذار علی‎الاطلاق و بدون هرگونه قید و شرط افرادی را که حداقل 20 سال متوالی یا 25 سال متناوب در کارهای سخت و زیان‎آور اشتغال به کار داشته و در هر مورد حق بیمه مربوط را به سازمان تأمین اجتماعی پرداخته باشند، ذیحق به تقاضای برقراری مستمری بازنشستگی اعلام کردده است. بنابراین بند یک بخشنامه شماره1/4 کارهای سخت و زیان‎آور که استفاده از مستمری بازنشستگی افراد واجد شرایط را مقید و مشروط به فعالیت اشتغال اشخاص مزبور در کارگاه دارای مشاغل سخت و زیان‎آور و در حالت اشتغال به کارهای مزبور در زمان تسلیم درخواست بازنشستگی کرده است، خلاف هدف و حکم مقنن و خارج از حدود اختیارات سازمان تأمین اجتماعی در وضع مقررات دولتی تشخیص داده می‎شود و مستنداً به قسمت دوم ماده 25 قانون دیوان عدالت اداری ابطال می‎شود.

بر گرفته از سایت ایرمانیوز

اینشتین اشتباه نکرده بود، چیزی سریع‌تر از نور حرکت نمی‌کند





پژوهشگران آزمایش اوپرا که شهریورماه گذشته ادعا کردند نشانه‌هایی از حرکت ذرات نوترینو با سرعت بیشتر از سرعت نور را مشاهده کرده‌اند، اعلام کرده‌اند این اندازه‌گیری احتمالا به دلیل خطای انسانی است!

مجید جویا: آشکار ساز OPERA در ماه سپتامبر / شهریور گذشته این ادعای انقلابی را مطرح کرد که توانسته نوترینو‌هایی را با سرعت بالاتر از سرعت نور به دام بیندازد، ادعایی که در صورت اثبات


به معنای پایان حکمرانی نظریه نسبیت خاص آلبرت اینشتین بر فیزیک مدرن بود.

اما به گزارش نیوساینتیست، اکنون به نظر می‌رسد که این کشف بزرگ پیش از این که باعث تغییر قوانین فیزیک شود، باعث جدی‌تر شدن نظارت بر تجهیزات خواهد شد، چرا که اکنون سخن از خطای انسانی در این نتیجه عجیب به میان آمده است.
پایان اینشتین!
در ماه سپتامبر / شهریور، پژوهشگران آزمایش OPERA داده‌هایی را گردآوری کرده بود که نشان می‌داد نوترینوهایی که در آزمایشگاه سرن در نزدیکی سوئیس تولید شده بودند و در مسیر 730 کیلومتری به آشکارساز اپرا در آزمایشگاه ملی گران ساسوی ایتالیا فرستاده شده بودند، 60 نانوثانیه سریع‌تر از یک پرتو نور به مقصد رسیده‌اند. یعنی اگر به جای نوترینوها، یک پرتو نور از سرن تابیده می‌شد، زمان رسیدن آن به مقصد 60 نانوثانیه دیرتر از این بود. 
برای برخی، این نتیجه سیلی محکمی برای نظریه نسبیت اینشتین بود، که بیان می‌دارد که هیچ ذره‌ای قابلیت حرکت با سرعت بالاتر از سرعت نور را ندارد. اگر یک ذره توانسته باشد از این حد سرعت بگذرد، آنگاه یک قرن گذشته و تمام آزمایش‌های دیگری که صحب بقیه بخش‌های این نظریه را نشان داده بودند، به زیرسوال می‌رفت.

باز هم فیبر نوریلوکا استانکو، یکی از 15 عضو گروه 160 نفره اپرا است که حاضر به امضای بیانیه اولیه نتایج نشد، چون آن را بیش‌از حد مقدماتی می‌دانست. او می‌گوید:‌«اگر این اشتباه اثبات شود، قطعا به دلیل خطای انسانی است. من سعی کردم بگویم که محتاط‌تر باشید».
خیلی از فیزیکدان‌ها به این نتیجه مشکوک بودند، ولی به نظر می‌رسید که اندازه گیری‌ها به دقت انجام شده و به سطح آماری چشمگیری رسیده است. ولی بر مبنای بیانیه‌ای که اپرا دیروز منتشر کرد، دو مشکل احتمالی در این آزمایش کشف شده است. همان‌گونه که خیلی از فیزیکدان‌ها به نتایج عجیب این آزمایش گمان داشتند، هر دوی این مشکلات به استفاده این آزمایش از سیستم مکان‌یاب جهانی GPS برای هم‌زمان کردن ساعت‌های اتمی هر دو سوی این مسیر برمی‌گشت. اول، گذر زمان در ساعت‌ها بین رسیدن سیگنال سنکرون‌کننده باید در نظر گرفته می‌شد و اپرا اکنون می‌گوید که احتمالا این کار به درستی انجام نشده است. دوم، احتمالا یک اتصال مشکل‌دار بین سیگنال جی‌پی‌اس و ساعت اصلی اپرا وجود داشت.
البته غیر از مسئله اتصال خراب فیبر نوری، یک احتمال دیگر هم وجود دارد: این که احتمالا نوترینوها حتی از آن‌چه در آزمایش قبلی پیش‌بینی شده بود هم، سریع‌تر حرکت می‌کنند!
خطای احتمالی دوم مربوط به نوسان‌سازی است که برای اعمال برچسب‌های زمانی برای سنکرون کردن جی‌پی‌اس به کار می‌رفت. طبق بیانیه اپرا، خطای این نوسان‌ساز می‌تواند منجر به اشتباه در برآورد زمان سفر نوترینوها و اضافه‌تر محاسبه شدن این زمان شده باشد. به عبارت دیگر، در این حالت، نوترینوها در عمل سریع‌تر از آن‌چه در گزارش چند ماه پیش اپرا اعلام شده بود حرکت می‌کنند. استانکو می‌گوید: «ما در مورد پایداری زمان بندی کاملا مطمئن نیستیم».
خبر اشتباه اپرا را اولین بار همین دیروز یک منبع ناشناس به ساینس‌اینسایدر اطلاع داد. بر مبنای این گزارش، شاید اتصال نادرست فیبر نوری، مقصر اصلی در این اثر 60 نانوثانیه‌ای بوده باشد. 
بیانیه رسمی اپرا اما به این امر اذعان نمی‌کند و می‌گوید که احتمالا دو منبع برای نقطه خطا در دو سوی این مسیر وجود دارند و هنوز در حال کار بر روی آن است. اولین مورد مربوط به نوسان‌سازی است که برای تولید برچسب‌های زمانی در میان سنکرون سازی جی‌پی‌اس استفاده می‌شود. و نقطه دوم هم مربوط به اتصال فیبر نوری است که سیگنال جی‌پی‌اس خارجی را به ساعت اصلی اپرا متصل می‌کند.
در ادامه بیانیه وعده داده شده که با رفع مشکل، آزمایش در سال 2012 تکرار شود و همچنین گزارش جامعی نیز در مورد خطای آزمایش سال گذشته منتشر شود.
کارن هانتر یکی از اعضای اپرا از دانشگاه هامبورگ آلمان، می‌گوید: «گروه در این زمان تصمیم گرفت که در بیانیه خود به کمیت‌ها اشاره نکند، چون ما باید همه چیز را دوباره بررسی کنیم و یافته‌های خود را کامل‌تر و با دقت بیشتری مورد بحث و بررسی قرار دهیم».
سخنگوی سرن، جیمز گیلیز هم هشدار می‌دهد که پاسخ واقعی هنوز معلوم نیست. «یک توضیح احتمالی وجود دارد، ولی ما تا زمانی که آزمایش‌های بیشتری انجام نشود نمی‌توانیم در مورد پرتو مطمئن باشیم».
آزمایشگاه‌های دیگری هم نوترینوها را خواهند آزمود. آزمایش MINOS در آزمایشگاه فرمی در باتاویای ایلینوز، قرار است که نتایج این آزمایش را با ارسال یک پرتو نوترینو از مینسوتا بیازماید.


زعفران و خواص آن


زعفران و خواص آن

شنبه 7 مرداد 1391





زعفران با نام علمی Crocus sativus، گیاهی کوچک و چند ساله به ارتفاع 10 تا 30 سانتی متر است. از وسط پیاز و یا قاعده ساقه، تعدادی برگ باریک و دراز خارج می شوند. از وسط برگ ها، ساقه گلدار خارج شده که به یک تا سه گل منتهی می شود. گل ها بسیار زیبا و دارای 6 گلبرگ بنفش رنگ هستند که ممکن است در بعضی واریته ها به رنگ گلی یا ارغوانی باشند.

گل ها دارای 3 پرچم و یک مادگی منتهی به کلاله ی سه شاخه به رنگ قرمز متمایل به نارنجی است. قسمت مورد استفاده این گیاه، انتهای خامه و کلاله سه شاخه است که به نام زعفران مشهور است و دارای بوی معطر با طعم کمی تلخ می باشد.

انتشار جغرافیایی زعفران در ایران شامل استان خراسان (قائنات، بیرجند و گناباد)، یزد، کرمان، گیلان و مازندران می باشد. در سال های اخیر زعفران در کرج و قم نیز کشت شده است.

تاریخچه:

زعفران به عنوان طعم دهنده ی غذا و برای رنگ پارچه، در کشورهای در حال توسعه و توسط صنعت گران به مقدار زیاد استفاده می شود. در فرهنگ عام، زعفران به عنوان مسکن، خلط آور، محرک جنسی و معرق، کاربرد دارد. در گزارش های داستان گونه ی مربوط به مناطق استوایی آسیا، از خمیری نام برده شده که مخلوطی از زعفران و چوب صندل است و این خمیر امروز همچون گذشته به صورت مرهمی آرامش بخش برای پوست های خشک مصرف می شود.

ترکیبات مهم زعفران:

ترکیبات زرد رنگ و محلول در آب که از مشتقات کروستین به شمار می روند.

ترکیبات تلخ آن پیکروکروسین و ترکیب معطر آن سافرانال می باشد.

حدود ده درصد روغن ثابت دارد که شامل اسید اولئانولیک می باشد.

ریبوفلاوین از دیگر ترکیبات موجود در زعفران است.

زعفران

اثرات مهم:

در طب عوام به عنوان آرام بخش، مسکن، ضداسپاسم و مقوی معده مصرف می شود. در تغذیه به عنوان معطر کننده، طعم دهنده و رنگ کننده (زعفران باعث ایجاد رنگ زرد طلایی خوش رنگ، بوی مطبوع و مزه ای خوب، در غذاها می شود) به کار می رود.

با توجه به رنگ بسیار غلیظی که از آن تولید می شود در صنایع آرایشی، داروسازی، قنادی، و تهیه لیکورها از آن استفاده می شود.

مقدار مصرف:

10 تا 15 عدد از خامه ها در یک لیوان آب برای یک نوبت مصرف به کار می رود. مقدار مصرف عادی آن روزانه حدود یک گرم است؛ همچنین مقدار مصرف تنتور آن حدود 15 قطره در روز است.

عوارض جانبی:

مصرف زیاد آن قاعده آور و سقط کننده جنین است. همچنین مصرف زیاد آن ممکن است باعث استفراغ، خون ریزی رحمی، اسهال خونی، خون در ادرار، خون دماغ، خون ریزی کنار چشم و لب، زرد شدن پوست و زرد شدن غشاء مخاطی شود.

مصرف حدود 20 گرم آن به طور کلی کشنده است.

عصاره ی زعفران

داروهای گیاهی:

عصاره ی زعفران که به نام "Swedish bitters" گفته می شود، توسط کارخانجات زیادی تهیه و به بازار عرضه می شود.

نگه داری:

برای نگه داری ایده آل زعفران باید از نور و رطوبت محافظت شود.

بهترین ظروف نگه داری زعفران در درجه اول ظروف فلزی و بعد ظروف شیشه ای رنگی است. ظروف پلاستیکی برای نگه داری مناسب نیستند، زیرا در مدت کوتاهی اسانس آن کم شده و از مرغوبیت آن کاسته می شود.

همچنین بهتر است هنگام مصرف به صورت پودر درآید و یا پودر آن در زمان کوتاهی مصرف گردد؛ چون اسانس معطر آن از پودر، زودتر تبخیر می شود.

 

تحقیقات جدید در مورد زعفران:

در تحقیقاتی که به تازگی در آمریکا صورت گرفت، نشان داده شده است که کروستین موجود در زعفران در نخاع، فشار خون، ادم مغزی و پاپیلمای پوست در حیوانات اثرات مثبت و ارزنده ای ایجاد کرده است. تحقیقات دیگری نشان داده است که زعفران اکسیژن پلاسما را افزایش داده و دارای اثرات ضدسرطان می باشد.

تحقیقات دیگری نشان داده است که زعفران می تواند باعث کاهش تری گلیسریدها و کلسترول گردد. همچنین مطالعاتی در اسپانیا نشان داده است که کاهش امراض قلبی در قسمتی از این منطقه احتمالاً مربوط به مصرف دائم از زعفران می باشد.

مهمترین اثرات گزارش شده زعفران:

ضددرد، ضد افسردگی، ضد سم، ضد ادم، ضد اکسیدان، ضدعفونی کننده، ضد اسپاسم، ضد نفخ، ضد تومور، تقویت کننده قوای جنسی، مقوی قلب، خنثی کننده رادیکال های آزاد، سقط کننده، معرق، هضم کننده غذا، قاعده آور، خلط آور، بند آورنده خون، کاهش دهنده کلسترول، کاهش دهنده پُرفشاری خون، نارکوتیک (مخدر)، مقوی اعصاب، محافظ اعصاب، مسکن، محرک، مقوی معده، مقوی رحم.

گل رنگ

نکات قابل توجه:

1- با توجه به قیمت بالای زعفران متأسفانه گاهی تقلباتی در عرضه ی آن صورت می گیرد. یکی از مهم ترین تقلبات زعفران جا زدن گل رنگ می باشد. این گیاه به نام عمومی زعفران آمریکایی (American saffron) می باشد که از نظر ترکیبات و آثار کاملاً با زعفران تفاوت داشته ولی از نظر ظاهری به هم شباهت دارند.

2- تقلبات زعفران را می توان به خوبی با روش های میکروسکوپی و یا تجزیه و تشخیص اسانس (رایحه آن) شناسایی کرد.

3- برای بهتر پودر شدن زعفران توسط آسیاب های کوچک بهتر است به حدود 1 تا 5 گرم آن یک یا دو حبه قند اضافه نموده و همچنین می توان زعفران را در هاون کوچک که اکثرا از مرمر ساخته شده، به طور مستقیم نرم و پودر کرد.

4- در تحقیقاتی که توسط صالحی سورمقی و همکاران در سال 1375 در دانشکده داروسازی تهران بر روی اسانس زعفران انجام شد، اجسام مهم موجود در آن شامل سافرانال 2 درصد، پنتان 8 درصد، پنتانول 7 درصد، بوتانوئیک 25 درصد و بتاالمن، 5/3 درصد گزارش شدند. نکته بسیار با اهمیت این که ماده سافرانال که به عنوان یک ماده سمی تلقی می شود، در زعفران ایرانی بسیار کم و یا وجود ندارد در حالی که درصد این ماده در بعضی زعفران های نقاط دیگر جهان نسبتا بالا می باشد. این نکته ارجحیت زعفران ایران بر دیگر انواع را روشن می سازد.

5- برای کاربرد زعفران در غذاها و یا نوشیدنی ها می توان به طور مستقیم از پودر آن استفاده کرد و یا بر روی پودر آن ابتدا کمی آب ولرم افزود و پس از چند دقیقه خیس خوردن، آن را با قاشق کمی هم زد و سپس اضافه نمود.

6- زعفران های مختلفی در دنیا وجود دارند از جمله: زعفران گاتینه در اتریش؛ زعفران کوزانی در یونان؛ زعفران اسپانیایی که شباهت زیادی به زعفران های آسیایی و ایرانی دارد؛ زعفران ایران و هند که شبیه به هم هستند.

 

دکتر محمد حسین صالحی سورمقی – دکترای داروسازی

و عضو هیات علمی دانشکده داروسازی

   

ناسا هم هنوز از ویندوز XP استفاده می‌کند






اشتباه نکنید اینجا کنفرانس خبری مایکروسافت نیست! بلکه این تصویر اتاق مطبوعاتی دانشمندان ناسا را در لحظه فرود آمدن کنجکاوی بر سطح مریخ نشان می دهد!

پس از فرود تاریخی مریخ نورد کنجکاوی، تصاویر خوشحالی دانشمندان ناسا درست لحظاتی قبل از قرار گرفتن پشت میزها و پاسخگویی به خبرگزاری ها، روی ویندوز ایکس پی مایکروسافت تاکید جالبی کرد!
در یک نوار ویدوئویی ضبط شده توسط وبلاگ نویس  Boing Boing، زینی جاردین، صبح روز دوشنبه در بک گراند لحظات خوشحالی دانشمندان ناسا که به همدیگر این فرود تاریخی را تبریک می گفتند

تصویر درخشانی از بالاآمدن ویندوز XP مایکروسافت دیده می شد! این تصویر نشان می دهد که ناسا هم درست مثل بقیه، هنوز از سیستم عامل مایکروسافت که محصول یک دهه پیش است استفاده می کند.
جاردین در وبلاگ خود نوشته بود: اگر چه این تصویر پشت دانشمندان ناسا به وضوح دیده می شود، اما مطمئن باشید که این فیلم مربوط به یکی از کنفرانس های خبری مایکروسافت نیست.
البته یک چیز معلوم است و آن هم اینکه کنجکاوی، ویندوز ایکس پی ندارد. در واقع این مریخ نورد با VxWorks، ساخت کمپانی Wind River که سیستم عاملی بلادرنگ (real-time) و بسیار سبک است کار می کند.
یکی از مدیران برنامه ریزی و امور اجرایی آزمایشگاه Jet Propulsion ناسا، در این باره گفته است: در مریخ نورد کنجکاوی از ویندوز ایکس پی استفاده نمی کنیم، چرا که سیستم های اصلی ما مبتنی بر سیستم عامل نیستند.
به هر حال این خیلی هم تعجب آور نیست که سازمان بزرگی همچون ناسا هنوز برای اجرای صفحه نمایشش در اتاق مطبوعاتی خود، از برخی تکنولوژی های قدیمی استفاده می کند. این آژانس فضایی مدتی است که با قطع بودجه مواجه شده تا جایی که آخرین مین فریمش را فوریه گذشته آن پلاگد کرده است.
تایید ناخواسته ناسا روی ویندوز ایکس پی ، کافی بود تا با طعنه و کنایه های فراوانی مانند این روبرو شود که : ناسای عزیز، فرود بر مارس کار خوبی بود،اما شاید الان بهتر باشد که ویندوز ایکس‌پی‌تان را بردارید؟
ما فکر می کنیم که ناسا معنی این جمله را می فهمد. اگر فرود ماشین اکتشافی که با یک تن انرژی هسته ای کار می کند آن هم 352 میلیون مایل دورتر از زمین برای ارتقای یک سیستم عامل کافی نباشد، پس ناسا دیگر منتظر چیست؟
مایکروسافت تنها تا آپریل 2014 برای کابرانی که به ویندوز ایکس پی عادت کرده اند خدمات ارائه خواهد کرد!

ماندانا سجادی

جزئیات تولید بنزین از سیب زمینی



مهر نوشت:

یک عضو انجمن تولیدکنندگان اتانول با تشریح دلایل توقف تولید بنزین E5 در ایران از برنامه ریزی برای ساخت واحدهای استحصال اتانول سوختی از سیب زمینی، چغندر، خرما و غلات برای تولید بنزین E5 خبر داد.

 

پیروز پروین  درباره دلایل توقف تولید بنزین E5 در کشور، گفت: در حال حاضر کل ظرفیت نصب شده در صنایع مختلف کشور برای استحصال اتانول سوختی به 150 میلیون لیتر در سال می رسد.
این عضو انجمن تولیدکنندگان اتانول ایران با اعلام اینکه برای تولید اتانول سوختی و بنزین E5 باید ظرفیتی معادل تولید 1 میلیارد لیتر از این فرآورده زیست محیطی ایجاد شود، تصریح کرد:

بر این اساس با مشارکت بخش خصوصی باید ظرفیت‌های تولید اتانول سوختی در کشور فراهم شود.
این فعال اقتصادی مهمترین مشکل پیش روی در تولید اتانول سوختی را عدم امضای قراردادهای تضمینی خرید این محصول توسط شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی عنوان کرد و افزود: در شرایط فعلی برای حذف MTBE از ترکیب بنزین و تولید بنزین E5 باید روزانه ظرفیتی برای تولید 2 تا 2.5 میلیون لیتر اتانول فراهم شود.
وی سرمایه گذاری طراحی و ساخت واحدهای جدید تولید اتانول سوختی را در مقایسه با پالایشگاه‌های نفت بسیار ناچیز عنوان کرد و افزود: برای طراحی، ساخت، نصب و راه اندازی یک واحد اتانول سوختی با ظرفیت 200 هزار لیتر در روز به حدود 50 میلیون یورو سرمایه گذاری نیاز است.
پروین با اشاره به برنامه ریزی‌هایی برای تولید سوخت زیستی از ملاس چغندر، ضایعات سیب زمینی، غلات و خرما، بیان کرد: در هر استان بر اساس نوع محصولات تولیدی کشاورزی می توان یک واحد برای استحصال سوخت زیستی از ضایعات کشاورزی راه اندازی کرد.
این عضو انجمن تولیدکنندگان اتانول ایران از امکان تولید سالانه 4 تا 5 میلیون لیتر سوخت اتانولی از ضایعات کشاورزی خبر داد و خاطرنشان کرد: این ضایعات کفاف تولید بنزین E5 و حتی E10 را در کشور می دهد.
وی با یادآوری اینکه هم اکنون استان اردبیل قطب تولید سیب زمینی در کشور است، تبیین کرد: بر این اساس در اردیبل می‌توان با استفاده از خوراک ضایعات سیب زمینی یک واحد استحصال اتانول سوختی راه اندازی کرد.
این فعال اقتصادی همچنین از امکان راه اندازی واحدهای مشابه استحصال اتانول سوختی در استان‌های سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان با استفاده از ضایعات خرما خبر داد و تاکید کرد: در استان خوزستان هم می توان واحد استحصال سوخت از گیاهان سلولوزی را در مدار بهره برداری قرار داد.

   

چند مطلب خبری و متفاوت

جمع‌آوری لاشه ۱۰۷۸ پرنده مبتلا به آنفلوآنزای فوق حاد در تالاب میقان

 

مدیرکل حفاظت محیط زیست استان مرکزی: در حال حاضر منطقه تالاب میقان اراک در قرنطینه کامل است/فارس

 

***

تحویل 150 نوزاد به بهزیستی توسط بیمارستان‌ها درسال95

 

منبع: ایسنا

 

***

در بعضی از مناطق روستایی و شهری در ایران این فرهنگ رواج دارد هنگامی که به مردی میرسند که هنوز ازدواج نکرده است، می پرسند:

 

"هنوز زن نخریدی؟"

 

***

۱۱ هزار کانال تلگرامی بیش از ۵۰۰۰ عضو دارند / ۳ میلیارد بازدید در روز

 

رئیس پژوهشگاه فضای مجازی کشور:

در حال حاضر از میان ۱۷۰ هزار کانال تلگرامی فارسی زبان بیش از ۱۱ هزار  و ۱۰ کانال دارای بیش از ۵۰۰۰ عضو هستند.

کانال‌های تلگرام روزانه به طور متوسط حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار مطلب منتشر می‌کنند که در مجموع بین ۲.۵ تا ۳ میلیارد بازدید را طی یک روز رقم میزنند.

هر کاربر ایرانی تلگرام به طور متوسط در ۱۳ کانال عمومی عضو است و روزانه نزدیک به ۱۰۰ مطلب در این کانال‌ها مطالعه می‌کند.

از کانال های فعال در شبکه اجتماعی تلگرام ۳۲ کانال بالای ۵۰۰ هزار عضو و ۷ کانال نیز بیش از یک میلیون عضو دارند که نشان می دهد این کانالها تاثیر اجتماعی بسیار بالایی دارند/ ایسنا

 

***

سخنگوی وزارت بهداشت:

 

"کونوکارپوس" علت نفس تنگی اهوازی‌هاست

 

***

فرهنگ ضد زن:اشکهای ملانی نوازنده زن گروه!

 

کنسرت بنیامین بهادری شب گذشته درحالی روی صحنه رفت که ملانی آوانسیان(نوازنده ویلن سل)اجازه ساز زدن را علیرغم طی‌شدن مراحل معمول اداری پیدا نکرد.

 

***

یکی از راه‌های مهار ایرانی‌ها، مشغول کردن آن‌ها با فقر است...

 

از یادداشت‌های هربرت چیک،

معاون کنسول بریتانیا در بوشهر در سال‌های جنگ جهانی اول

 

***

دیوارها زندان را محدود می‌کند

دیوارها زندان را محدودتر نمی‌کند..

 

 

 زندان قصر | احمد شاملو

 

***

عقاب داشت از گرسنگی می مرد و نفسهای آخرش را می کشید.

کلاغ و کرکس هم مشغول خوردن لاشه ی گندیدۀ آهو بودند.

جغد دانا و پیری هم بالای شاخۀ درختی به آنها خیره شده بود.

 

کلاغ و کرکس رو به جغد کردند و گفتند این عقاب احمق را می بینی بخاطر غرور احمقانه اش دارد جان می دهد؟

اگه بیاید و با ما هم سفره شود نجات پیدا می کند حال و روزش را ببین آیا باز هم می گویی عقاب سلطان پرندگان است؟

 

جغد خطاب به آنان گفت: عقاب نه مثل کرکس لاشخور است و نه مثل کلاغ دزد، آنها عقابند، از گرسنگی خواهند مرد اما اصالتشان را هیچ وقت از دست نخواهند داد.

از چشم عقاب چگونه زیستن مهم است نه چقدر زیستن.

 

زندگی ما انسانها هم باید مثل عقاب باشد، مهم نیست چقدر زنده ایم مهم این است به بهترین شکل انسانی زندگی کنیم..

 

***

در دنیا گرسنگی بیشتر از ایدز

کشته داشته...

 

اما چون آدم‌های پولدار رو نمی‌کُشه نگران کننده نیست

 

***

مردم کتاب رایگان نمی‌خوانند ،

چون رایگان است .

کتاب پولی هم نمی‌خوانند ،

چون گران است .

 

فقط حرف می‌زنند ،

چون مفت است !

 

***

ناسازگاری روزافزون توسعه‌ی نیروهای مولد جامعه با مناسبات تولیدی تاکنون موجود آن، به صورت ناگوارترین تناقض‌ها، بحران‌ها و تشنج‌ها بروز می‌کند. انهدام قهری سرمایه نه به وسیله‌ی مناسباتی خارج از سرمایه، بلکه در قالب شرایطی که برای پاسداری از خود نظام فراهم می‌شوند، بارزترین نشانه‌ی توصیه‌ای‌ست که می‌توان به سرمایه‌داری کرد تا کنار بکشد و برای مرتبه‌ی بالاتری از تولید اجتماعی جا باز کند.

 

کارل مارکس

 

گروندریسه جلد 2 ص 323

 

***

مازیار دارایی» معلم 44 ساله روستای «شرتایی» از توابع شهرستان ماسال استان گیلان هر روز به اتفاق پسرش پویا مسافت پر پیچ و خم و 20 کیلومتری ماسال تا این روستای ییلاقی را طی تا به فرزند خود و «پویان حقیقی

 

***

43 درصد از مردم ایران افسرده‌اند:

 

 

نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که شیوع کلی افسردگی در ایران 43 درصد می‌باشد. علاوه بر این افسردگی به تفکیک گروه‌های مختلف (نوجوانان، دانشجویان، سالمندان و افسردگی خاص زنان نظیر دوران بارداری و یائسگی) مورد بررسی قرار گرفته که بیشترین شیوع افسردگی در بین سالمندان ساکن سرای سالمندان ( 82 درصد) گزارش شده است.

 

***

زندگی در گور

 

 ٥٠ زن، مرد و کودک، شب‌ها در گور می‌خوابند در هر گور یک تا ٤ نفر زندگی می‌کنند.

 

عدم حمایت دولت از محرومان در بازتولید بی‌خانمانی انکارناپذیر است.

 

 

اطلاعات بیشتر:http://shahrvand-newspaper.ir/News:NoMobile/Main/86383/

 

***

کتک زدن نمایندگان شورای صنفی دانشجویان

 

صبح امروز نمایندگان شورا های صنفی از سراسر کشور برای پیگیری مطالبات خود در سازمان امور دانشجویان که محل پیگیری امور دانشجویان است دور هم جمع شده اند که نیرو های حراست اقدام به درگیری فیزیکی با نمایندگان دانشجویان کردند و این جلسه را به تنش کشیدند.

 

***

اکبر ترکان: فقط یک بابک زنجانی نداریم، بابک های دیگری هم هستند که پول نفت را بالا کشیده اند/ روزنامه ایران

 

***

جمعی از بازنشستگان فولاد در اعتراض به عدم پرداخت مطالباتشان صبح امروز مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند/فارس

 

***

نتیجه ی عدم سلامتی روانی افراد یک چامعه

 

برادرکشی به خاطر یک پیراهن

 

پسر جوانی به نام «مهدی» - 20 ساله - با چاقوی برادرش «صادق» - 25 ساله - کشته شد.

 

 

او در بازجویی‌ها ضمن اعتراف گفت: در محل کارم بودم که خبردار شدم برادر کوچکتر از خودم مهدی با پرتاب استکان به طرف مادرم صورت او را زخمی کرده است. وقتی به خانه رفتم، دیدم سر و صورت مادرم زخمی شده است. بعد هم فهمیدم برادرم به خاطر اینکه من پیراهنش را پوشیده بودم، با مادرم درگیر شده، با او جر و بحث کردم.

 

بعد هم به من و همسرم ناسزا گفت که عصبانی شدم و با چاقوی آشپزخانه به طرفش هجوم بردم.

 

***

زین پس،

امیدمان به ذره ها،

بیشترخواهد شد،

و بعد از آن،

دلمان را به پیوستگی ذرات

گرم خواهیم نمود!

 

محمد فربد

 

***

جهانگیری:

 

هرچه تلاش می‌کنیم نمی‌توانیم خرابکاری آقایان را جبران کنیم/کشور رابه ته دره بردید