چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369)

 برترین ها - امیررضا شاهین نیا: با نام و یاد خدا و عرض سلام و وقت بخیر خدمت همه شما همراهان همیشگی مجله اینترنتی برترین ها، امیدواریم هر کجا که هستید تنتان سلامت باشد و اوقاتی خوش و سرشار از شادی و انرژی مثبت داشته باشید. از اینکه امروز هم در کنار شما هستیم بسیار خوشحالیم.
 
مهران ضیغمی بازیگر جوان سینما و تلویزیون این عکس از کودکی هایش را به اشتراک گذاشته و اعلام کرده که از کودکی عاشق فوتبال بوده است. جای دارد از او بخاطر این آگاه سازی و اطلاع رسانی مهم و به موقع تشکر و قدردانی کنیم.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

محصول مشترک حسین رفیعی و سهراب سپهری، به همراهِ سر سوزن لایکی از پرستو صالحی که یک تنه انگیزه بخشِ چهره ها برای فعالیت در اینستاگرام است.  
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

عکس زیبای سارا عبدالملکی کاپیتان مصدوم تیم ملی راگبی کشورمان که امیدواریم روند بهبودی اش ادامه دار باشد و هر چه زودتر از بند ویلچر رها گردد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

 بهنام محمودی ستاره تکرار نشدنی والیبال کشورمان با این عکس زیبا در کنار پدر و مادر عزیزش، زادروز پدرش را تبریک گفت. آرزوی سلامتی و شادکامی داریم برای همه پدر های نازنین.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

وقتی میبینیم جوانک خوش تکنیک، زودجوش و ریزنقش سال های نه چندان دور فوتبالمان حالا در قامت بازیکن پیشکسوت قرار گرفته و شمع تولد 34 سالگی را فوت میکند، میفهمیم که خودمان هم با شتابی عجیب در حال پیر شدن هستیم! تبریک به محمدرضا خلعتبری عزیز. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

خب، از امروز به لطف منوچهر هادی و همسر عزیزش، با گزارش لحظه به لحظه از روند رشد و نموِ سوفیا خانم در جای جای اینستاگرام در خدمتتان خواهیم بود! آخرین خبر رسیده به دستمان این است که عزیزان کماکان در بیمارستان هستند و احتمالاً فردا صبح پس از انجام آزمایشات و معاینه نهایی ترخیص خواهند شد. اخبار و عکس های تکمیلی متعاقباً ارسال میگردد! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

روزها از پس یکدیگر می گذرند و رنگها رنگ میبازند، ولی این تنها تویی که هیچ وقت رنگ نگرفتی و رنگ نباختی، گذر زمان هم حریف تو نشد و نتوانست تو را بدست فراموشی بسپارد. در هر ثانیه یکبار متولد میشوی و یاد و خاطره ات در ذهن و روح این مردمِ عاشق همیشگی است. ناصر خانِ عزیز، به همه ما ثابت کردی که عقاب تیزپر دشت های استغنا، حتی اگر هم اسیر پنجه ی تقدیر شود، ولی هیچگاه مردنی و رفتننی و فراموش شدنی نیست. تولدت مبارک ای گلبرگِ مغرورِ ما.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

 میلاد کی مرام خیلی جدی تر و حرفه ای تر از گذشته دارد مدلینگ و فعالیت در عرصه مد و پوشاک را ادامه میدهد که برای این بازیگر مردمی و خوشتیپمان آرزوی موفقیت داریم.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

سهراب مرادی وزنه بردار طلایی کشورمان در دوحه ی قطر است و این عکس را با ویوی پر نور و رنگِ این شهر گرفته است. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

رامین جان گمان می کنم این دوست عزیزت فقط آرایشگر نیست و میتوانی در مواقع لزوم به جای مربی بدنسازی هم ازش استفاده کنی. در ضمن اگر یک موقع کارَت در باشگاه پرسپولیس و جای دیگری لنگ ماند، چِک هم نقد می کند، نگران هیچی نباش!
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

 ملیکا زارعی در کنار دو تن از دوستان قدیمی اش، زوجِ هنرمند، آقا و خانمِ ماوس.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

این زمستانِ زانیار با همه ی زمستان های قبلی اش فرق می کند! دلیلش هم یک چیز بیشتر نیست!
 
فقط پیش از مصرف حسابی تکان دهید و پس از حسابی تکان دادن، یک شبانه روزِ کامل به آن دست نزنید تا با خطر انفجار رو به رو نشوید! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

 گوهر خیراندیش، کمند امیرسلیمانی، لاله اسکندری و سایر عزیزان در همایش مربوط به بیماری ایدز که در دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شده بود.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

چرخ گردون است دیگر، یک روز در عرشی روز دیگر زیرِ فرش! یک روز برای قمیشی و ناصریا شعر میگویی، روز دیگر برای این کیوتی پاپی!  
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

سفره دانشجویی امیر دژاکام و هنرجوهایی عزیزش. البته این چیزی که ما می بینیم دلخراش تر از سفره های موسوم به دانشجویی است و آدم یاد مستند های نشنال جئوگرافیک از قبایل جنوبِ شرق اتیوپی می افتد.
 
شیرین بینا هم با کامنتش سعی داشته از شدت فاجعه بکاهد که متاسفانه چندان موفق نبوده است! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

به شماره افتادنِ نفس مهران احمدی در دقایقی از مراسم اکران خصوصی فیلم نفس در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

وقتی کارگردانِ کار گرفتارِ بچه داری شده و کار و فیلمبرداری را به امان خودش رها کرده است و هیچکس هم پاسخگو نیست! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

نمایی از پشت صحنه فیلم "ساعت 5 عصر" آخرین ساخته مهران مدیری که با حضور سیامک انصاری و نگین معتضدی و با دوربین محمود خان کلاری در حال ساخت است. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

در روزهایی که خیلی از چهره های عزیزمان هیچ فعالیتی در شبکه های اجتماعی ندارند، برخی دیگر از عزیزان هستند که پست جدید را با پستِ قبلی روشن میکنند (جان؟! آن سیگار بود؟! بیخیال حالا) و این که ما عکس های آن ها را مرتبا در مجموعه قرار می دهیم، هیچ ارتباطی به علاقه یا عدم علاقه ما به چشم و ابروی این عزیزان ندارد، بلکه فقط و فقط از روی ناچاری و نداشتنِ سوژه است! پس لطفا ما را از این اتهام سنگین مبرا کنید!  
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

فیلمِ بی هویت، شونه تخم مرغی، جشنواره پسند، ماقبلِ بد، بدون فرم و داستانِ "فروشنده" که کارگردانی بی سواد و بی [بووووق] آن را ساخته است، نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شد و جامعه هنری و فرهنگی و کل مردم ایران را در بهت و عزا فرو برد. پیشاپیش این مصیبت عظمی را بر همه ی مردم این سرزمین تسلیت عرض میکنم. [دستی به ریش هایش میکشد و کت قهوه ای خود را در می آورد] 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

سلفی سام درخشانی و دختران مدرسه ای در حاشیه همایشی که در جهت آگاه سازی کودکان درباره بیماری شایع دیابت برگزار شده بود. سام دل و جرأت عجیبی دارد که در چنین اماکنِ ترسناک و دلهره آوری حضور پیدا می کند! قطعا بر همگان مبرهن و اثبات شده است که جمع و گروهی ترسناک تر و کشنده تر از دختران دبیرستانی و مدرسه ای وجود ندارد! با متلک و جملاتِ  خانمان برانداز چنان تا مغز استخوان فرد را می سوزانند که غیر ممکن است بتواند به زندگی سابق خود بازگردد! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

حمیده عباسعلی و دستکش های بوکس اش روز خوبی را برای شما آرزومند هستند.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

 ممنون آرمین جان، ما نیز از ته دل و صمیم قلبمان تمدید لمینیت دندان هایت را تبریک عرض می کنیم.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

دست خودش نیست، از همان بچگی زاویه افق بدن اش نسبت به دوربین ها خیلی خوب جور میشده است.
 
پ.ن: این عکس توسط پرستار گرفته شده است.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

 سلفی عباس غزالی و ناهید کوچولو، یکی از عزیزانش.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

 وقتی به مرحله ای میرسی که دیگر هیچ چیزی برای عرضه نداری و روی به چنین عکس های بی محتوایی می آوری. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

پاییزِ بیچاره اگر میدانست قرار است به چنین وقایعِ جلف و مسخره ای متهم شود، هزار سال سیاه نمی آمد! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

عکسی متفاوت از عالیجناب سینما، زنده یاد عباس کیارستمی، مربوط به سال های حضورشان در خط مقدم جبهه. عکسی از آرشیوِ ناب و دیدنی بهمن کیارستمی در صفحه اینستاگرامِ وی که حتما به تماشای آن دعوتتان می کنم. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

"سن تنها یک عدد است".
 
این را سلفی های جینگول پبنگول و تینیجریِ یک بازیگر 49 ساله به من آموخت. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

مونا برزویی، فریدون آسرایی و بابک زرین در یک قاب. قابی که خبر از یک کار جدید با همکاری این سه عزیز میدهد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

 نصرالله رادش و یک فسقلیِ بانمک، پس از خروج از ضیافتی که با توجه به لب و لوچه ی نصرالله، احتمالاً در آن خرمالو سرو شده بود. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

 بی سوژگیِ خود را با این عکس از نیما کرمی و همسرش زینب زارع در مراسم اکران یک فیلم در باغ فردوس ادامه میدهیم.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

کریستیانو رونالدو چهارمین توپ طلای خود را هم بدست آورده و بسیار از این قضیه خوشحال بود که پیام تبریک مرتضی پورعلی گنجی شیرینی این موفقیت را برای اون چند برابر کرد. در حدی که لیونل مسی در پیامی اعلام کرد که حاضر است هر پنج توپ طلایش را پس بدهد و یک پیام تبریک از مرتضی دریافت کند. جان؟! کم چرت و پرت بگویم؟! چشم!
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

بالاتنه: آقا سهراب، سی و هفت ساله، سابقه 9 سال ورزش حرفه ای.
 
پایین تنه: کوشا جان، نوزده ساله، از طرفدارانِ مشترک جاستین بیبر و مجید خراط ها.
 
پ.ن: چرا با خودت اینطوری کرده ای بابک جان؟! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

عکسی از زوج هنرمند و متشخص سینما و تئاتر، یعنی فلورا سام و مجید اوجی در حال خارجگردی. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

نگران نباشید! هر چقدر هم بی سوژگی و کمبود عکس باشد، هیچ جوره نمیگذارم مطلب بدون آزاده نامداری بماند! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

سلفی بهاره رهنما در کنار سمانه پاکدل، سیروس خان گرجستانی و آذین رئوف در پشت صحنه سریال "همسایه ها" ساخته مهران غفوریان که این شب ها از صدا و سیما در حال پخش است. سریالی کاملاً در حد انتظار از مهران غفوریان و گروه طنز و اجتماعیِ صدا و سیما، یعنی کاملاً آبکی و لوس! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

امیر جان حالا شما بیا و از این به بعد بدون تصویرِ مرتبط پند و نصیحت بده. چه اشکالی دارد؟! نه خودت را اذیت کن و نه بقیه را! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

از سری عکس های برفیِ سیداحمد خمینی و برادرش آقا هادی که امروز وارد چهار سالگی اش شده و این عکس هم به همین مناسبت به اشتراک گذاشته شده است. تبریک بی پایان به خانواده عزیز سیدحسن خمینی و بیت محترمِ امام راحل (ره). 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

شهرام جان تنها کاری که باید بکنی این است؛ حفظش کن! خیلی خوب لاغر کرده ای و الآن فقط باید در همین حد نگه داری و نگذاری دوباره به حالت قبلی بازگردد. کاری که بسیار دشوار است! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

- سلام محسن جان، داداش کجا موندی پس؟ بر و بچ اومدن منتظرناا!
 
+ سلام دادا، من یه جایی گیر کردم، نمیرسم.
 
- چی شدی؟ کجا؟
 
+ هیچی، دارم دهنمو سرویس می کنم!
 
- بازم کمیته انظباطی؟! یا اینستاگرام؟
 
+ نه داداش، هیچکدوم، واقعاً دارم دهنمو سرویس می کنم!
 
- ای بابا... اوکی، مزاحم نمیشم.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

داستانِ خیلی جالب و آموزنده ای بود علیرضا جان، ولی جسارتاً هر طور که می خواهیم ارتباطی بین داستان و عکس پیدا کنیم کار به جا های باریک می کشد و شرم مانع بیان آن می گردد! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

سلفی هادی کاظمی در کنار عزیزانش، پست پایانی مطلب امروز ماست، تا روزی دیگر خداوند همراهتان. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (369) 
 

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)

برترین ها - نگین فانی نام: اینستاگرام، این روزها تبدیل به دفترچه خاطرات تصویری خیلی ها شده است. بسیاری از چهره های شناخته شده دنیای هنر و ورزش هم، از این طریق با طرفداران خود در دورترین نقاط جهان در ارتباط هستند. از سوی دیگر سعی دارند با این روش هواداران بیشتری نیز برای خود دست و پا کنند که این نیز خود به یک رقابت حیثیتی میان سلبریتی های قرن 21 تبدیل شده است.
 
حتی گاهی اوقات عکس هایی به اشتراک می گذارند که جنجال بسیاری به راه انداخته و خبرساز می شوند، توجه رسانه ها و مردم به آنها جلب می شود و شهرت بیشتری نیز برای آنها به ارمغان می آورند.
 
«اما استون» و «رایان گاسلینگ» در کنار «آنجلیکا هیوستون» میزبان یکی از اکران های خصوصی فیلم «لالا لند» در لس آنجلس.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«اندرو گرفیلد» در کنار «مارتین اسکورسیزی»، کارگردان فیلم «سکوت» که اندرو بخاطر آن مجبور بود رژیم غذایی بسیار سختی را رعایت کند و وزنش را کم کند.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «راک» به هر عرصه ای که وارد شود گوی رقابت را از همه خواهد ربود، این بار هم بخاطر ترانه ای که برای انیمیشن «موانا» خوانده است نامش در لیست صد آهنگ داغ بیلبورد قرار گرفت.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«تام هاردی»، ستاره متفاوت و خاص هالیوودی، روی جلد مجله «اسکوایر».
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«تام هیدلستون» با کت شلواری از برند «رالف لارن»، طراحی که در مراسم جایز فشن 2016 جایزه موفقیت برجسته را دریافت کرد.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«فرگی» در حال تماشای یک مسابقه ورزشی از راه دور!
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «جیم پارسونز» لحظاتی قبل از اعلام برنده بهترین فیلم کمدی جایزه انجمن منتقدان.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 

 
 «زین ملیک» و «تیلور سوییفت»  آهنگ جدیدی به نام «نمی خواهم برای همیشه زندگی کنم» را برای فیلم «پنجاه سایه تیره تر» همخوانی کرده اند. 
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «ناتالی پورتمن» و «رابرت پتینسون» در مهمانی پروژه رقص لس آنجلس.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«لیدی گاگا» در کنار نوجوانان بی خانمانی که به دلیل سوء رفتار والدین خود و طرد شدن از طرف آنها مجبور هستند در مراکزی که به منظور نگهداری از آنها در نظر گرفته شده اند زندگی کنند. گاگا از هوادارانش خواست تا به این مراکز کمک کنند.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


عکسی که «تیلور لاتنر» پس از یکی از فوتوشوت هایش از روی دوربین عکاسش گرفته است؛ تیلور هیچ اشاره ای به این که این عکس ها برای چه برند یا مجله ای گرفته شده اند نکرده است.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «جنیفر لارنس» و «کریس پرت» در یکی از نمایش های فیلم «مسافران» در نیویورک به مناسبت جشن های پیش از سال نو؛ باید ببینیم این عکس های بیشمار دو نفره در نهایت به یک رابطه عاطفی ختم خواهند شد یا خیر!
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 بدترین خبر هفته گذشته دنیای ستاره ها را می شود خبر فوت مادر «لوئیس تاملینسون» در سن 43 سالگی و در اثر ابتلا به بیماری سرطان خون دانست.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «مدونا» و «اندرسون کوپر» در مراسم «زنان در موسیقی» مجله بیلبورد که مدونا امسال برنده جایزه آن شد.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «کریستینا اگیولرا» تا چند روز دیگر، در 18 دسامبر 35 ساله خواهد شد، اما به قیافه اش در این عکس که نمی خورد خیلی از این اتفاق خوشحال باشد.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«رایان رینولدز» مثل همیشه جذاب و دوست داشتنی در برنامه تلویزیونی «24 ساعت واقعیت».
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 

  دندان های «آن هتوی» در سلامت کامل به سر می برند، اما به دلیل تاریکی هوا نمی توانیم از سلامت زبان کوچک و گلویش اطمینان کامل داشته باشیم.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


  «ایان سامرهلدر» به هواداران خود اعلام کرد که بنیاد خیریه ایان سامرهلدر راه اندازی شده و تنها با فرستادن یک پیامک می توانند 10 دلار به این بنیاد کمک کنند.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«دریک» وقتی «جنیفر لوپز» در حال اجرا بود به او سر زده بود که سلامی عرض کند و نتیجه آن این سلفی دوستانه شد.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 ««نورمن ریداس» و بخشی از اندک بازمانده های گروه اولیه سریال «مردگان متحرک».
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«مایلی سایرس» با لباسی که به نظر می رسد از تزئینات مخصوص درخت کریسمس تهیه شده باشد.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«جرد لتو» و «متیو مک کانهی» در یک عکس و در کنار هم، آن هم با این خنده های جذاب.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«جرد پادالکی» همراه با «جنسن اکلس» و «میشا کالینز» با پوشیدن این لباس ها و دعوت از هواداران خود برای خریدن آنها، به حمایت از کودکان و خانواده های مستمند در آستانه فرا رسیدن سال نو پرداختند.
 
در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64) 
 


«میشا کالینز» در نیمه راه فیلم برداری فصل 12 «سوپرنچرال» هواداران این سریال را به تماشای قسمت جدید آن دعوت کرد.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «جی جی حدید» در حال تبلیغ کیفی زیبا از برند «مکس مارا» با یک پس زمینه رنگی رنگی.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «کارا دلوینیه» و «جورجیا می جگر»، دختر «میک جگر» خواننده سرشناس گروه «رولینگ استونز»، پیش از رفتن روی صحنه فشن شوی برند «شنل».
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «اما رابرتز» از «استورات وورس» برای دعوت او به شرکت در شوی جدید لباس برند «کوچ» تشکر کرده و گفت که همیشه با طراحی هایش هوش از سر او می برد.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«لیلی کالینز» اندکی پیش از شروع خوشگذرانی های آخر هفته؛ عجیب است که لیلی تا حالا لب بالایش را پروتز نکرده است.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 به اندام ظریف «بلا ثورن» نمی خورد که قدرت و استقامت کافی برای بازی بیسبال را داشته باشد.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


  شوخی برنامه زنده شنبه شب (SNL) با «تام هنکس» و مجله «تایم».
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 وقتی «کیتی کسیدی» خودش را جلوی دوربین موبایل عشقش لوس می کند.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


استقبال گسترده طرفداران ژاپنی «کریس رونالدو» در فرودگاه ژاپن؛ دریافت توپ طلای سال 2016 را به کریس تبریک عرض می کنیم.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «خامس رودریگز» هم عکسی از ورود خود به فرودگاه یوکاهاما در ژاپن را به اشتراک گذاشته بود.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «نیمار» و وروجک مو طلایی اش.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«جیان لوئیجی بوفون» و آرامشی که همیشه در چهره اش موج می زند و خودش در این مورد خاص آن را مدیون بازی خوب هم تیمی هایش می داند.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «یووراج سینگ» و «هازل کیچ» که به تازگی مراسم ازدواج خود را پشت سر گذاشته اند در حال گذراندن روزهای شیرین ماه عسل.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «شاهرخ خان» در پوستری از فیلم «رئیس» که 25 ژانویه 2017 اکران خواهد شد.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«شیلپا شتی».
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «سری دوی» و «بانی کاپور» زوج محبوب و رمانتیک بالیوودی زیر نور رمانتیک شمع.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


  «سوراج پانچولی».  
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«کارینا کاپور» باردار و همسرش «سیف علی خان»، هنرپیشه و تهیه کننده سرشناس و البته سرمایه دار بالیوود.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «سونام کاپور» هم از خوش پوشی و جذابیت هیچ چیزی از سایر هنرپیشه های هندی فعال در هالیوود کم ندارد و می تواند موفقیت زیادی در آن طرف آب هم کسب کند.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


نکته جالب این عکس «بوراک اوزچیویت» کامنت همسرش فاهریه اوجن زیر این عکس بود که گفته بود «آخر چطور می توانم تو را دوست نداشته باشم قلبم؟!».
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 بهتراست «نسلیهان آتاگول» در این نور خیلی کم مطالعه نکند، وگرنه چشم های زیبایش ضعیف خواهند شد.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«بورچین ترزی اوغلو» در صحنه ای از قسمت جدید «سریال پویراز کارایل».
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«امینه گولشه» که زمانی عنوان زیباترین دختر ترکیه را کسب کرده بود توانست به واسطه کسب این عنوان جای خودش را در دنیای سینما و تلویزیون باز کند و در کنار چهره های شناخته شده ای مثل «تولگاهان ساییشمان» قرار بگیرد.
 
در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64) 
 


 «هادیسه».
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


«گولشن» که وارد ماه های آخر بارداری شده است دیگر ترجیح می دهد فقط عکس صورتش را با هوادارانش به اشتراک بگذارد.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «امبر لیو» و این قیافه هایی که همیشه به خودش می گیرد.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 قرار گرفتن «لوهان» و «مت دیمون» از آن ترکیب هایی است که اصلا نمی شود انتظارش را داشت!
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 «او سه هون» با چوب جادویی اش برای خودش سبیل سفید کاشته است.
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)
 


 در مسابقه زیباترین لبخند بین «بوا کوان» و این مجسمه بامزه کدام یک برنده است؟!
 
 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (64)

مهدی رجب زاده؛ ستاره تمام نشدنی فوتبال ایران



هفته نامه همشهری جوان - محمدحسین عباسی: سی و هشت سالگی برای فوتبالیست ها، سن و سالی است که باید تحملشان کرد. فرانچسکو توتی، جرارد، فرانک لمپارد و پیرلو نابغه های دنیای فوتبال بودند؛ نابغه هایی که حرفه ای زندگی کردند و عاشق تمرین بودند اما سی و هشت سالگی حتی برای آن ها هم عدد بی رحمی بود. جرارد خداحافظی کرد.
 
لمپارد و پیرلو به آمریکا تبعید شدند و توتی نیاز به لطف سرمربی برای چند دقیقه بازی کردند دارد. اما پیرمرد فوتبال ایران شبیه هیچ کداماز این ها نیست؛ مهدی رجب زاده نه خداحافظی کرده، نه تبعیدی است و نه نیاز به لطف کسی برای بازی کردن دارد. این را آمارهایش هم می گویند. موثرترین بازیکن ذوب آهن تا این جای فصل با پنج گل و دو پاس گل،. این گزارش داستان مقاومت مهاجمی است که در سی و هشت سالگی از تکل های خشن مدافعان حریف و رقابت با هم تیمی هایش سربلند بیرون آمده است.
 
آقای تمام نشدنی

تولد دوباره

در تمام این سال ها مهدی رجب زاده روی خطی صاف و بدون فراز و نشیب مشغول فوتبال بوده و سخت می شود دوره افتی را در کارنامه اش مرور کرد. سال 2006 مهدی رجب زاده را حسابی دلخور کرد. تصمیم برانکو، او را به امارات کوچاند. خودش می گفت بعد از اعلام لیست نهایی مسافران جام جهانی 2006، گریه کرده و همان جا تصمیم گرفته از فوتبال ایران کوچ کند.
 
قهر کردن رجب زاده از فوتبال ایران خوب پیش نرفت؛ اوضاع بد روحی و شرایط فنی اش در الامارات و الظفره یکی از نادرترین دوران افت او را رقم زد؛ دوسال حضور در فوتبال امارات و زدن فقط هفت گل، بدترین دوران فوتبالش را رقم زد. به ایران بازگشت و به مس کرمان رفت. کرمان شروع دوباره رجب زاده در فوتبال ایران بود؛ شروعی که هنوز هم در سی و هشت سالگی آقای تمام نشدنی ادامه دارد.

مورد عجیب سن

دوره افت مهدی رجب زاده در فوتبال امارات در حالی اتفاق افتاد که او به مرز سی سالگی رسیده بود. سی سالگی در لیگ برتر یعنی مصدومت های پشت سر هم، زانوهایی که تاب 90 دقیقه فوتبال را ندارند و نفس هایی که از اواسط بازی به شماره می افتند. اما داستان مهدی رجب زاده جور دیگری اتفاق افتاد. او تا قبل از سی سالگی 54 گل در دیدارهای باشگاهی اش زده بود و بعد از سی سالگی 56 گل زد؛ یعنی بیشتر از دوران اوج قبل از سی سالگی. زمانی که از امارات به ایران بازگشت، در آستانه سی سالگی به مس کرمان رفت. با گل های رجب زاده و ادینیو، مس کرمان پرویز مظلومی سهیمه لیگ قهرمانان فصل بعد را به دست آورد.

خودش معتقد است یک فوتبالیست تا حدود سی و سه سالگی می تواند در سطح اول فوتبال بازی کند. اما دوران افت ستاره ها معمولا از همین سن به بعد  آغاز می شود. بیشتر ستاره های فوتبال ایران مانند علی کریمی، دایی و عزیزی از حدود سی و چهارسالگی رو به تحلیل و افت رفتند. این وسط روند صعودی یک فوتبالیست در سی و هشت سالگی، اتفاقی نادر است؛ اتفاقی که خود رجب زاده دلایل زیادی مانند تغذیه، زندگی خصوصی و خیلی چیزهای دیگر را در آن موثر می داند.
 
آقای تمام نشدنی

تاثیر خواب به موقع

رجب زاده می گوید با این که تمرین، تغذیه و استراحت، مثلث دوام آوردن او در این سن بوده اند اما مهم ترین ضلع برایش استراحت و خواب به موقع بوده است. مهدی رجب زاده همیشه جزء منظم ترین و با دیسیپلین ترین بازیکنانی است که در فوتبال ایران بوده اند. از آن جنس آدم هایی که هیچ  کدام از جلسه های تمرینی تیمش را از دست نمی دهد. راز این منظم بودن هم خواب به موقع است. دوستانش می گویند او خیلی خوش خواب است و هر وقت در اردوها کاری نداشته باشد، می خوابد.
 
البته این چرت های هرازگاهی، تاثیری در برنامه خوابش ندارد. هر شب ساعت 23 طبق برنامه ای بیست ساله به خواب می رود و صبح ها راس هشت بیدار می شود. البته خودش اعتراف می کند اگر روزی تمرین نداشته باشد، تا 12-11 ظهر هم ممکن است بخوابد. این را تمام فامیل ها و دوستانش هم می دانند و تمام مهمان های کاپیتان ذوب آهن قبل از ساعت 11 شب موظف اند مهمانی را تمام کنند. کتاب های فیزیولوژی فوتبالیست ها مدعی هستند بهترین میزان ساعت خواب برای فوتبالیست ها بین 8 تا 10 ساعت خواب است؛ دقیقا به اندازه کاپیتان خوش خواب ذوب آهن.

تغذیه مناسب

قوانین مهدی رجب زاده فقط به زود خوابیدن و زیاد تمرین کردن محدود نمی شود. یکی از قوانین ثابت و همیشگی مهدی رجب زاده خوردن صبحانه است. تفاوتی ندارد صبح زود از خواب بیدار شود یا ساعت 12 ظهر؛ صبحانه، وعده ای است که حتما باید خورده شود. کاپیتان ذوبی ها از شش سال پیش تا الان همیشه یکی از وعده های ناهار یا شام را حذف کرده و با میان وعده هایی مانند چای و بیسکویت یا شکلات گرسنگی اش را پوشش می دهد.

یکی دیگر از قوانین تغذیه ای خاص مهدی رجب زاده حذف کردن برنج از فهرست خوردنی هاست. با همین روش های ساده و بی دردسر او همیشه سر وزن ایده آل 66 کیلوگرمی اش است. روزی دو بار وزن کشی در خانه و باشگاه ثابت می کند پیرمرد فوتبال ایران چقدر به سروزن بودن و نداشتن چربی حساس است.

خود رجب زاده هم اعتقاد دارد تاثیر منفی یک کیلوگرم اضافه وزن را روی کیفیت فوتبالش احساس می کند. چند فوتبالیست در آستانه چهل سالگی در فوتبال دنیا می شناسید که یک گرم چربی و اضافه وزن نداشته باشند!!
 
آقای تمام نشدنی

تسلیم ناپذیر

علی دایی یک بار در شوخی با کاپیتان ذوب آهن گفته بود: «آخر آدم چقدر باید حرص پول را بزند و فوتبال را ول نکند. عزیز من... دیگر چقدر می خواهد از این فوتبال پول دربیاوری؟!» فارغ از همه این شوخی ها اما مهدی رجب زاده در برابر افزایش سن تسلیم ناپذیر نشان می دهد. از بین بازیکنانی که در اولین دوره لیگ گلزنی کرده اند، این نام ها هنوز در لیگ برتر بازی می کنند؛ رضا عنایتی، ایمان مبعلی، حسین بادامکی، محمد نصرتی، هادی عقیلی و مهدی رجب زاده. در شرایطی که هادی عقیلی وضعیت بلاتکلیفی در سپاهان دارد، عنایتی و بادامیک و نصرتی در دوران افت به سر می برند و ایمان مبعلی به دنبال خداحافظی از فوتبال در نیم فصل لیگ برتر است، مهدی رجب زاده را باید آماده ترین و تسلیم ناپذیرترین ستاره فوتبال لیگ برتر از اولین دوره اش بدانیم.

فاکتور مربی

در دنیای فوتبال پپ گواردیولا و کونته، دو سبک مربیگری متفاوت از هم دارند. پپ به رو کردن استعدادهای تازه و معرفی چهره های جدید و باانگیزه اعتقاد بیشتری دارد اما آنتونیو کونته معمولا به بالابردن روحیه بازیکنان تیمش معروف تر است. بازیکنانی که سن بالاتری داشته باشند، از این دوپینگ انگیزشی بهتر استفاده می کنند و رابطه بهتری با کونته می گیرند.

در فوتبال ایران هم برخلاف مربیانی مانند علی دایی و گل محمدی، مربیانی هستند که معروف شده اند به دادن روحیه و ایجاد انگیزه انگیزه در بازیکنان. مهدی رجب زاده خوش شانس بوده که با دو نفر از این مربیان کار کرده  است. «وقتی فرهاد کاظمی به ذوب آهن آمده بود، در تمرینات من را رجب زاده جوان صدا می کرد. با صدای بلند فریاد می کشید مهدی جوان. آن قدر از این کلمه جوان استفاده کرد که خودم هم باورم شده بود سن و سالی ندارم. بعد از فرهاد کاظمی، فیروز کریمی هم خیلی مراقب بودکه روحیه ام پایین نیاید و همیشه با همان لحن طنزش می گفت چه کسی گفته مهدی سن بالاست...»

فرهاد کاظمی و فیروز کریمی، فارغ از جنجال هایی که همیشه در سال های اخیر به آنها چسبیده است، نقش مهمی در روحیه دادن به ستاره قدیمی تیمشان داشته اند. این روزها کسانی که تمرینات ذوب آهن را از نزدیک دیده اند هم می گویند مجتبی حسینی، سرمربی جدید ذوبی ها، تمرینات متفاوتی برای ستاره سی و هشت ساله اش درنظر گرفته است.
 
 آقای تمام نشدنی

کافی است مهدی رجب زاده را در یکی از شبکه های مجازی دنبال کنید تا با تعداد زیادی از پست های خانوادگی و دورهمی های فامیلی رو به رو شوید. بارها در گپ و گفت هایش با رسانه ها از آرامشی که در خانه دارد، حرف زده است. تقریبا هفته ای نیست که رجب زاده عکسی از خانواده چهار نفره اش به اشتراک نگذارد. اختصاص بیشتر ساعت های بیکاری به خانواده، آرامش زندگی خصوصی و البته مطالعه کتاب- به خصوص کتاب هایی درباره تاریخ اسلام- همه چیزهایی است که یک بازیکن بیرون از زمین چمن برای دوری از حاشیه ها نیاز دارد.

هاینه، پدر روزنامه نگاری سیاسی آلمان

برترین ها: اکثر علمای ادبیات و مورخین به این باورند که هاینه با مقالات "اوضاع فرانسه" روزنامه نگاری سیاسی مدرن را بنا گذاشت. زمانی که انقلاب در جولای 1830 در فرانسه آغاز شد،او خود را فرزند انقلاب خواند و شدیداً از انقلاب دفاع کرد.

هاری هاینه یکی از برازنده ترین شاعران، نویسندگان و روزنامه نگاران قرن نوزدهم در آلمان بود. وی آخرین شاعر سبک رومانتیک و خاتمه دهنده ی آن می باشد. هاینه زبان محاوره ی روزمره را وارد ادبیات کرد و بدین طریق ادبیات آلمانی را غنا بخشید.
 
هاینه، پدر روزنامه نگاری سیاسی آلمان 
 
وی همچنان با نوشتن سفرنامه اش دریچه ی دیگری در ادبیات باز کرد که تا آن زمان در آلمان و اروپا رایج نبود. آثار هیچ شاعر آلمانی زبان دیگری تا امروز به اندازه ی آثار هاینه ترجمه و در موسیقی مورد استفاده قرار نگرفته است. هاینه را به خاطر یهودی بودن و نظرگاه سیاسی اش منزوی می کردند، هرچند او یکی از مطرح ترین منتقدین زمان خود بود.

هاینه در شهر دوسلدورف آلمان چشم به جهان گشوده است. هرچند تاریخ تولد هاینه کاملاً روشن نیست، اما پژوهشگران 13 دسامبر 1797 را به عنوان تاریخ تولد او درج کرده اند.

دوره ی طفولیت و نوجوانی هاینه مصادف بود با تغییرات عمیق سیاسی و اجتماعی که بعد از انقلاب کبیر فرانسه در اروپا و به ویژه در آلمان جریان داشت. شهر دوسلدورف از سال 1806 تا 1813 تحت نفوذ سیاسی فرانسوی ها قرار داشت.

پدر هاینه، سامسون هاینه، تاجر تکه بود. مادرش بیتی نام داشت که سه سال بعد از مرگ هاینه وفات کرد. هاینه در سال 1803 شامل مدرسه شخصی گردید که مخصوص یهودی ها بود؛ زیرا در آن زمان اطفال یهودی اجازه ی درس خواندن در مکاتب دیگر را نداشتند. اما در سال 1804 که منطقه ی دوسلدورف تحت اثر دولت بایرن قرار گرفت، به اطفال یهودی نیز اجازه شامل شدن در مکاتب عیسوی ها داده شد. هاینه پس از سال 1804 در یکی از مکاتب شهری به تعلیم ادامه داد.

ناپلئون در سال 1811 داخل شهر دوسلدورف شد و ایالت "بِرگ" را که دوسلدورف پایتخت آن بود تسخیر کرد و برای نخستین بار قانون مدنی در آن ایالت توسط فرانسوی ها نافذ گردید. هاینه سخت تحت تاُثیر این رویداد قرار گرفت و پادشاه فرانسه را ستایش کرد؛ زیرا با نافذ شدن قانون مدنی، تفاوت میان عیسوی ها و یهودی ها از میان برداشته شد و همه باشندگان ایالت از تساوی حقوق برخوردار گردیدند. هاینه بعد ها تابعیت فرانسه را قبول کرد.
 
هاینه، پدر روزنامه نگاری سیاسی آلمان

هاینه مدرسه را ناتمام گذاشت و به خواهش پدرش برای آموختن کسب بازرگانی در سال 1815 به شهر فرانکفورت رفت و نزد بانکدار یهودی به اسم "ریندسکوپف" به عنوان کارآموز به تعلیم مسائل تجارتی پرداخت. وی برای نخستین بار منطقه یهودی نشین را در شهر فرانکفورت دید که در انزوای مطلق قرار داشت. آن وضعیت تاُثیر ناراحت کننده یی بر روانش بجا گذاشت.

پس از سال 1816 هاینه نزد کاکایش که یکی از بانکدارهای متمول در شهر هامبورگ بود، به کار پرداخت. زاله مون (سلیمان) هاینه، تا زمانیکه وفات کرد (1844)، برادر زاده اش را از نگاه اقتصادی کمک می رساند. نامبرده جمله یی در مورد هاینه گفته بود که تا امروز در ادبیات آلمان شهرت دارد: "اگر او (هاینه) یک کسب درست می آموخت، مجبور به نوشتن کتاب نمی بود."

اولین اشعار هاینه در سال 1817 در یکی از مجلات به اسم "نگهبانان هامبورگ" به نشر رسید.

هاینه بعداً در شهرهای بن، گوتینگین و برلین به تحصیلات در رشته ی حقوق پرداخت ولی علاقمندی خاصی برای این رشته نداشت؛ بلکه او در درس های اوگوست ویلهلم شلیگل، یکی از موسسین سبک رومانتیک که موضوع "تاریخ زبان و شعر آلمانی" را تدریس می کرد، سهم می گرفت. هر چند شلیگل تاُثیر به سزایی در هاینه به جا گذاشت، ولی با آن هم بعدها کارهای شلیگل را با تمسخر به نقد کشید. در دانشگاه برلین (1823 ـ 1821) از محضر هگل نیز استفاده کرد. وی سرانجام در سال 1824 موفق به اخذ دکتورا در رشتهُ حقوق از دانشگاه گوتینگین گردید.

جهت برخوردار بودن از امکانات بهتر برای کار در رشته ی حقوق، در سال 1825 غسل تعمید کرد و دیانت پروتستانت را پذیرفت و اسمش را از "هاری" به "کریستیان یوهان هاینریش" تغییر داد و از آن پس خود را هاینریش هاینه خواند.

هاینه که با دین چندان میانه ی خوبی نداشت، این تغییر مذهبی اش را اجازه نامه ی ورود به فرهنگ اروپایی می خواند، اما با تاُسف متوجه شد که بسیاری از حاملین این فرهنگ یک یهودی غسل تعمید شده را از خود نمی دانند. وی بعدها از پذیرفتن دین عیسوی سخت پشیمانی نشان داد و حتی نوشت که از آن روز به بعد جز بدبختی حاصل دیگری نداشته است.
 
 هاینه، پدر روزنامه نگاری سیاسی آلمان
 
زمانی که انقلاب در جولای 1830 در فرانسه آغاز شد، هاینه خود را فرزند انقلاب خواند و شدیداً از انقلاب دفاع کرد. در سال 1831 آلمان را ترک گفت و مقیم فرانسه گردید. او در پاریس به عنوان نماینده ی یکی از معتبرترین و پر فروش ترین روزنامه ی آلمان (روز نامه عمومی آوگسبورگ) مقالات دنباله دار تحت عنوان "اوضاع فرانسه" می نوشت. دولت های ایالات آلمان بر روزنامه فشار می آوردند که مقالات هاینه باید سانسور گردد؛ زیرا بعد از انقلاب جولای فرانسه، اپوزیشن لیبرال های ملی و دموکرات ها در مقابل دولت های آلمان قد علم کردند و خواستار قانون اساسی شدند.

سلسله مقالات "اوضاع فرانسه" با دخالت "مترنیش" زمامدار اتریش بعد از هشت مقاله دیگر اقبال چاپ را نیافت. برای نخستین بار در سال 1833 دولت پروس نشر و فروش تمام آثار هاینه را ممنوع کرد و در سال 1835 پارلمان فرانکفورت و به پیروی از آن در تمام آلمان آثار هاینه ممنوع شد.

اکثر علمای ادبیات و مورخین به این باورند که هاینه با مقالات "اوضاع فرانسه" روزنامه نگاری سیاسی مدرن را بنا گذاشت. هاینه با نوشتن این مقالات تاریخ عصر خود را نوشت که در اصل سبک جدیدی بود برای نویسندگان و خبرنگاران. این سبک تا امروز در بخش ادبی روزنامه ها استفاده می گردد. این سبک را در آلمان تهداب ادبیات و تاریخ روزنامه نگاری می دانند.

هاینه پس از ممنوع شدن آثارش، نه تنها واسطه ی فکری میان روشنفکران آلمان و فرانسه شد، بلکه شخصیت ادبی و سیاسی او در تمام اروپا محترم شمرده می شد. مقالات "اوضاع فرانسه" در سال 2010 توسط مطبعهُ "هوفمن" و "کامپه" اقبال نشر یافت.

هاینه در سال 1834 در پایان کتاب "در رابطه با تاریخ دین و فلسفه در آلمان" خطاب به فرانسوی ها چنین می نویسد:

"بهترین دستاورد عیسویت این است که شهوت جنگ را در جرمن ها تا اندازه یی کاهش داده است؛ اما نتوانسته است کاملاً نابود کند [. . .] رعد آلمان نیز یک آلمانی است، نرم و سریع نیست، آهسته حرکت می کند، اما به هر صورت رسیدنی است، و آنگاه که صدای انفجارش را شنیدید که در تاریخ جهان چنین انفجاری به وقوع نپیوسته است، پس بدانید که رعد آلمان به هدفش رسیده است.
 
از صدای این انفجار عقاب ها می میرند و به زمین می افتند و شیرها در صحراهای دوردست افریقا خود را از ترس در مغاره های شهنشاهی شان پنهان می کنند. در آلمان تئاتری روی صحنه خواهد آمد که انقلاب فرانسه در مقایسه با آن شعر عاشقانه یی بیش نخواهد بود."
 
هاینه، پدر روزنامه نگاری سیاسی آلمان

هاینه پیشتر و بیشتر از هر روشنفکر زمانش قدرت وحشیانه و مخرب ناسیونالیزم آلمان را درک کرده بود و می دانست که این پدیده مانند ناسیونالیزم فرانسه نیست، زیرا حاکمیت مردم را به هیچ رو نمی پذیرد. هاینه نفرت بی انتهای ناسیونالیزم آلمان را در مقابل هر آنچه بیگانه است درک کرده بود.

در پهلوی آثار پر ارزشی که از هاینه باقی مانده است یکی هم "آلمان، یک افسانهُ زمستانی" می باشد. این اثر که با تصاویر بی نظیر و به شکل ترانه های مردمی نوشته شده، نقد عمیق و طنز آمیزی است از شرایط حاکم در آلمان. هاینه در این اثر ماتریالیسم و شووینیسم ارتجاعی آلمان را به نقد کشیده است و در مقابل انقلاب فرانسه را به عنوان حرکتی به سوی آزادی ستوده است.
 
ناپلئون را در این اثر به صفت تکمیل کننده ی انقلاب و آورنده ی آزادی ستایش کرده است. از خود نیز نه به صفت دشمن آلمان بلکه به عنوان منتقدی که وطنش را دوست دارد، یاد کرده است.

در مقدمه ی اثر می نویسد: "پرچم سیاه ـ سرخ ـ طلایی را بر بلندای اندیشه ی آلمان نصب کنید، آن را سمبول آزادی انسانیت سازید و من بهترین خون قلبم را نثارش خواهم کرد. آرام شوید، من این وطن را مانند شما دوست می دارم."

هاینه در سال 1848 همزمان با آغاز انقلاب در پاریس، دچار بیماری شد و در بستر ماند. این وضعیت هشت سال تا مرگش ادامه داشت. فریدریش انگلس که از دوستان هاینه بود، در جنوری 1848 بعد از دیدار هاینه در بستر بیماری نوشت: "هاینه در حال تمام شدن است [. . .] سه قدم رفته نمی تواند، به کمک دیوار خودش را کش می کند و سروصدایی که در خانه اش است، دیوانه اش کرده است."

با وجود مریضی کشنده یی که داشت، هاینه تا سال 1854 آثار بسیار با ارزش و ماندگاری نوشت و به نشر رسانید. هاینه به تاریخ 17 فبروری سال 1856 در پاریس جهان را وداع گفت.

فریدریش نیچه که در زمان مرگ هاینه نوجوانی بیش نبود، بعد ها در مورد هاینه نوشت:

"هاینه نهایی ترین اصطلاح تغزل را نشانم داد. بیهوده در هزاره های تاریخ و قلمروهای مختلف زیباترین موسیقی را جستجو می کردم. او (هاینه) قهر الهی را در خود داشت که بدون آن، مطلق بودن را فکر کرده نمی توانم (. . .) و چگونه آلمانی را بلد بود! روزی خواهند گفت که هاینه و من نخستین هنرمندان زبان آلمانی بوده ایم." 

هاینه، پدر روزنامه نگاری سیاسی آلمان

برترین ها: اکثر علمای ادبیات و مورخین به این باورند که هاینه با مقالات "اوضاع فرانسه" روزنامه نگاری سیاسی مدرن را بنا گذاشت. زمانی که انقلاب در جولای 1830 در فرانسه آغاز شد،او خود را فرزند انقلاب خواند و شدیداً از انقلاب دفاع کرد.

هاری هاینه یکی از برازنده ترین شاعران، نویسندگان و روزنامه نگاران قرن نوزدهم در آلمان بود. وی آخرین شاعر سبک رومانتیک و خاتمه دهنده ی آن می باشد. هاینه زبان محاوره ی روزمره را وارد ادبیات کرد و بدین طریق ادبیات آلمانی را غنا بخشید.
 
هاینه، پدر روزنامه نگاری سیاسی آلمان 
 
وی همچنان با نوشتن سفرنامه اش دریچه ی دیگری در ادبیات باز کرد که تا آن زمان در آلمان و اروپا رایج نبود. آثار هیچ شاعر آلمانی زبان دیگری تا امروز به اندازه ی آثار هاینه ترجمه و در موسیقی مورد استفاده قرار نگرفته است. هاینه را به خاطر یهودی بودن و نظرگاه سیاسی اش منزوی می کردند، هرچند او یکی از مطرح ترین منتقدین زمان خود بود.

هاینه در شهر دوسلدورف آلمان چشم به جهان گشوده است. هرچند تاریخ تولد هاینه کاملاً روشن نیست، اما پژوهشگران 13 دسامبر 1797 را به عنوان تاریخ تولد او درج کرده اند.

دوره ی طفولیت و نوجوانی هاینه مصادف بود با تغییرات عمیق سیاسی و اجتماعی که بعد از انقلاب کبیر فرانسه در اروپا و به ویژه در آلمان جریان داشت. شهر دوسلدورف از سال 1806 تا 1813 تحت نفوذ سیاسی فرانسوی ها قرار داشت.

پدر هاینه، سامسون هاینه، تاجر تکه بود. مادرش بیتی نام داشت که سه سال بعد از مرگ هاینه وفات کرد. هاینه در سال 1803 شامل مدرسه شخصی گردید که مخصوص یهودی ها بود؛ زیرا در آن زمان اطفال یهودی اجازه ی درس خواندن در مکاتب دیگر را نداشتند. اما در سال 1804 که منطقه ی دوسلدورف تحت اثر دولت بایرن قرار گرفت، به اطفال یهودی نیز اجازه شامل شدن در مکاتب عیسوی ها داده شد. هاینه پس از سال 1804 در یکی از مکاتب شهری به تعلیم ادامه داد.

ناپلئون در سال 1811 داخل شهر دوسلدورف شد و ایالت "بِرگ" را که دوسلدورف پایتخت آن بود تسخیر کرد و برای نخستین بار قانون مدنی در آن ایالت توسط فرانسوی ها نافذ گردید. هاینه سخت تحت تاُثیر این رویداد قرار گرفت و پادشاه فرانسه را ستایش کرد؛ زیرا با نافذ شدن قانون مدنی، تفاوت میان عیسوی ها و یهودی ها از میان برداشته شد و همه باشندگان ایالت از تساوی حقوق برخوردار گردیدند. هاینه بعد ها تابعیت فرانسه را قبول کرد.
 
هاینه، پدر روزنامه نگاری سیاسی آلمان

هاینه مدرسه را ناتمام گذاشت و به خواهش پدرش برای آموختن کسب بازرگانی در سال 1815 به شهر فرانکفورت رفت و نزد بانکدار یهودی به اسم "ریندسکوپف" به عنوان کارآموز به تعلیم مسائل تجارتی پرداخت. وی برای نخستین بار منطقه یهودی نشین را در شهر فرانکفورت دید که در انزوای مطلق قرار داشت. آن وضعیت تاُثیر ناراحت کننده یی بر روانش بجا گذاشت.

پس از سال 1816 هاینه نزد کاکایش که یکی از بانکدارهای متمول در شهر هامبورگ بود، به کار پرداخت. زاله مون (سلیمان) هاینه، تا زمانیکه وفات کرد (1844)، برادر زاده اش را از نگاه اقتصادی کمک می رساند. نامبرده جمله یی در مورد هاینه گفته بود که تا امروز در ادبیات آلمان شهرت دارد: "اگر او (هاینه) یک کسب درست می آموخت، مجبور به نوشتن کتاب نمی بود."

اولین اشعار هاینه در سال 1817 در یکی از مجلات به اسم "نگهبانان هامبورگ" به نشر رسید.

هاینه بعداً در شهرهای بن، گوتینگین و برلین به تحصیلات در رشته ی حقوق پرداخت ولی علاقمندی خاصی برای این رشته نداشت؛ بلکه او در درس های اوگوست ویلهلم شلیگل، یکی از موسسین سبک رومانتیک که موضوع "تاریخ زبان و شعر آلمانی" را تدریس می کرد، سهم می گرفت. هر چند شلیگل تاُثیر به سزایی در هاینه به جا گذاشت، ولی با آن هم بعدها کارهای شلیگل را با تمسخر به نقد کشید. در دانشگاه برلین (1823 ـ 1821) از محضر هگل نیز استفاده کرد. وی سرانجام در سال 1824 موفق به اخذ دکتورا در رشتهُ حقوق از دانشگاه گوتینگین گردید.

جهت برخوردار بودن از امکانات بهتر برای کار در رشته ی حقوق، در سال 1825 غسل تعمید کرد و دیانت پروتستانت را پذیرفت و اسمش را از "هاری" به "کریستیان یوهان هاینریش" تغییر داد و از آن پس خود را هاینریش هاینه خواند.

هاینه که با دین چندان میانه ی خوبی نداشت، این تغییر مذهبی اش را اجازه نامه ی ورود به فرهنگ اروپایی می خواند، اما با تاُسف متوجه شد که بسیاری از حاملین این فرهنگ یک یهودی غسل تعمید شده را از خود نمی دانند. وی بعدها از پذیرفتن دین عیسوی سخت پشیمانی نشان داد و حتی نوشت که از آن روز به بعد جز بدبختی حاصل دیگری نداشته است.
 
 هاینه، پدر روزنامه نگاری سیاسی آلمان
 
زمانی که انقلاب در جولای 1830 در فرانسه آغاز شد، هاینه خود را فرزند انقلاب خواند و شدیداً از انقلاب دفاع کرد. در سال 1831 آلمان را ترک گفت و مقیم فرانسه گردید. او در پاریس به عنوان نماینده ی یکی از معتبرترین و پر فروش ترین روزنامه ی آلمان (روز نامه عمومی آوگسبورگ) مقالات دنباله دار تحت عنوان "اوضاع فرانسه" می نوشت. دولت های ایالات آلمان بر روزنامه فشار می آوردند که مقالات هاینه باید سانسور گردد؛ زیرا بعد از انقلاب جولای فرانسه، اپوزیشن لیبرال های ملی و دموکرات ها در مقابل دولت های آلمان قد علم کردند و خواستار قانون اساسی شدند.

سلسله مقالات "اوضاع فرانسه" با دخالت "مترنیش" زمامدار اتریش بعد از هشت مقاله دیگر اقبال چاپ را نیافت. برای نخستین بار در سال 1833 دولت پروس نشر و فروش تمام آثار هاینه را ممنوع کرد و در سال 1835 پارلمان فرانکفورت و به پیروی از آن در تمام آلمان آثار هاینه ممنوع شد.

اکثر علمای ادبیات و مورخین به این باورند که هاینه با مقالات "اوضاع فرانسه" روزنامه نگاری سیاسی مدرن را بنا گذاشت. هاینه با نوشتن این مقالات تاریخ عصر خود را نوشت که در اصل سبک جدیدی بود برای نویسندگان و خبرنگاران. این سبک تا امروز در بخش ادبی روزنامه ها استفاده می گردد. این سبک را در آلمان تهداب ادبیات و تاریخ روزنامه نگاری می دانند.

هاینه پس از ممنوع شدن آثارش، نه تنها واسطه ی فکری میان روشنفکران آلمان و فرانسه شد، بلکه شخصیت ادبی و سیاسی او در تمام اروپا محترم شمرده می شد. مقالات "اوضاع فرانسه" در سال 2010 توسط مطبعهُ "هوفمن" و "کامپه" اقبال نشر یافت.

هاینه در سال 1834 در پایان کتاب "در رابطه با تاریخ دین و فلسفه در آلمان" خطاب به فرانسوی ها چنین می نویسد:

"بهترین دستاورد عیسویت این است که شهوت جنگ را در جرمن ها تا اندازه یی کاهش داده است؛ اما نتوانسته است کاملاً نابود کند [. . .] رعد آلمان نیز یک آلمانی است، نرم و سریع نیست، آهسته حرکت می کند، اما به هر صورت رسیدنی است، و آنگاه که صدای انفجارش را شنیدید که در تاریخ جهان چنین انفجاری به وقوع نپیوسته است، پس بدانید که رعد آلمان به هدفش رسیده است.
 
از صدای این انفجار عقاب ها می میرند و به زمین می افتند و شیرها در صحراهای دوردست افریقا خود را از ترس در مغاره های شهنشاهی شان پنهان می کنند. در آلمان تئاتری روی صحنه خواهد آمد که انقلاب فرانسه در مقایسه با آن شعر عاشقانه یی بیش نخواهد بود."
 
هاینه، پدر روزنامه نگاری سیاسی آلمان

هاینه پیشتر و بیشتر از هر روشنفکر زمانش قدرت وحشیانه و مخرب ناسیونالیزم آلمان را درک کرده بود و می دانست که این پدیده مانند ناسیونالیزم فرانسه نیست، زیرا حاکمیت مردم را به هیچ رو نمی پذیرد. هاینه نفرت بی انتهای ناسیونالیزم آلمان را در مقابل هر آنچه بیگانه است درک کرده بود.

در پهلوی آثار پر ارزشی که از هاینه باقی مانده است یکی هم "آلمان، یک افسانهُ زمستانی" می باشد. این اثر که با تصاویر بی نظیر و به شکل ترانه های مردمی نوشته شده، نقد عمیق و طنز آمیزی است از شرایط حاکم در آلمان. هاینه در این اثر ماتریالیسم و شووینیسم ارتجاعی آلمان را به نقد کشیده است و در مقابل انقلاب فرانسه را به عنوان حرکتی به سوی آزادی ستوده است.
 
ناپلئون را در این اثر به صفت تکمیل کننده ی انقلاب و آورنده ی آزادی ستایش کرده است. از خود نیز نه به صفت دشمن آلمان بلکه به عنوان منتقدی که وطنش را دوست دارد، یاد کرده است.

در مقدمه ی اثر می نویسد: "پرچم سیاه ـ سرخ ـ طلایی را بر بلندای اندیشه ی آلمان نصب کنید، آن را سمبول آزادی انسانیت سازید و من بهترین خون قلبم را نثارش خواهم کرد. آرام شوید، من این وطن را مانند شما دوست می دارم."

هاینه در سال 1848 همزمان با آغاز انقلاب در پاریس، دچار بیماری شد و در بستر ماند. این وضعیت هشت سال تا مرگش ادامه داشت. فریدریش انگلس که از دوستان هاینه بود، در جنوری 1848 بعد از دیدار هاینه در بستر بیماری نوشت: "هاینه در حال تمام شدن است [. . .] سه قدم رفته نمی تواند، به کمک دیوار خودش را کش می کند و سروصدایی که در خانه اش است، دیوانه اش کرده است."

با وجود مریضی کشنده یی که داشت، هاینه تا سال 1854 آثار بسیار با ارزش و ماندگاری نوشت و به نشر رسانید. هاینه به تاریخ 17 فبروری سال 1856 در پاریس جهان را وداع گفت.

فریدریش نیچه که در زمان مرگ هاینه نوجوانی بیش نبود، بعد ها در مورد هاینه نوشت:

"هاینه نهایی ترین اصطلاح تغزل را نشانم داد. بیهوده در هزاره های تاریخ و قلمروهای مختلف زیباترین موسیقی را جستجو می کردم. او (هاینه) قهر الهی را در خود داشت که بدون آن، مطلق بودن را فکر کرده نمی توانم (. . .) و چگونه آلمانی را بلد بود! روزی خواهند گفت که هاینه و من نخستین هنرمندان زبان آلمانی بوده ایم." 

بازار پراید و تیبا در عراق

روزنامه دنیای اقتصاد: طبق آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران در شرایطی طی هشت ماه سال‌جاری تنها سه هزار و 298 دستگاه خودرو به ارزش ۱۹ میلیون و ۸۱۵ هزار و ۸۳۹ دلار صادر شده که سال گذشته با وجود افت صادراتی، تعداد 24 هزار و 500 دستگاه خودرو به کشورهای مقصد ارسال شده بود.
 
براساس این آمار 2 هزار و 677 دستگاه خودرو یعنی معادل 81 درصد از کل خودروهای صادراتی به مقصد عراق بوده است که بیشتر این خودروها نیز تولیدات شرکت سایپا از جمله پراید و تیبا بوده است. همچنین ایران خودرو در این بازه زمانی تعداد ۳۰۶ دستگاه خودروی سواری دنا به الجزایر صادر کرده است. صادرات ۱۰۰ دستگاه از انواع محصولات پژو ایران به ترکمنستان و ۱۱۶ دستگاه انواع خودرو به لبنان نیز از مهم‌ترین محموله‌های صادراتی ایران در این زمینه بوده است.

به این ترتیب در حالی شاهد افت سالانه صادرات خودرو از سال 90 هستیم که سال 89 خودروسازان در رکوردی تعداد 82 هزار دستگاه خودرو به دیگر کشورها ارسال کرده بودند حال آنکه سال 90 همراه با افت چشمگیر تولید این میزان به 38 هزار و 258 دستگاه خودرو سواری رسید .افت صادرات خودرو تا سال 94 ادامه پیدا کرد این در حالی است که در این سال وزارت صنعت صادرات 80 هزار دستگاه خودرو را برای خودروسازان پیش‌بینی کرده بود، اما تنها 25 هزار خودرو به بازارهای صادراتی ارسال شد. با این حساب به‌نظر می‌رسد که امسال رکورد دیگری در صادرات به ثبت رسیده و ارسال تنها سه هزار و 298 دستگاه خودرو نشان‌دهنده آن است که مدل‌های قدیمی خودروهای ایرانی دیگر خواهانی در بیرون از مرزها ندارد.

گزارشی از وضعیت ساخت کشتی در ایران


روزنامه ایران: 4 دیماه سال 79 بود که شرکت کشتیرانی برای حمایت از تولید داخل سفارش ساخت5 فروند کشتی با ظرفیت 2 هزار و 200 TEU کانتینربر را به مجتمع کشتی‌سازی و صنایع فرا ساحل ایران (ایزوایکو) داد.  16 سال طول کشید تا سه فروند ازاین کشتی‌ها آماده و به ناوگان کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران بپیوندد.
 
دو کشتی دیگر نیز به علت تأخیر طولانی در ساخت منتفی شد.کشتی ایران-کاشان که جزو آخرین کشتی‌های سفارش داده شده بود 27 مهرماه سال‌جاری تحویل داده شد اما این کشتی هنوز به علت بدهی کشتیرانی در مجتمع ایزوایکو است و هنوز دریانوردی آن آغاز نشده است.
 
هر چند که خبرها حکایت از آن دارد که این کشتی توان حرکت در اقیانوس را ندارد ولی مدیرعامل ایزوایکو این موضوع را تأیید نمی‌کند و معتقد است وقتی یک کشتی تمام گواهینامه‌های بین‌المللی لازم را بگیرد قطعاً در اقیانوس پیمایی آن نباید شک و شبهه‌ای داشت. چندی پیش فرصتی فراهم شد تا خبرنگاران به 37 کیلومتری غرب بندرعباس بروند و بازدیدی از مجتمع ایزوایکو داشته باشند؛ مجموعه‌ای که 4 سال پیش زیان ده و در آستانه واگذاری به وزارت دفاع بود اما این روزها حال بهتری دارد ودیگر زیان‌ده نیست.

تجربه تلخ همکاری کشتیرانی و ایزوایکو.
 
ایزوایکو که زیر مجموعه سازمان گسترش و نوسازی (ایدرو) است با تعمیر کشتی و ساخت سکو برای وزارت نفت ادامه حیات می‌دهد. مسئولان این مجموعه می‌گویند که ما زمانی تجربه ساخت کشتی را نداشتیم ولی اکنون به مرحله‌ای از بلوغ رسیده‌ایم که امکان ساخت هر نوع کشتی با هر ظرفیتی را داریم. آنها از سفارش دهندگان کشتی خواستند که یکبار دیگر به آنها اعتماد کنند. امابرخی اخبار حکایت از آن دارد که شرکت کشتیرانی تجربه تلخی دارد و انگار دیگر حاضر نیست به‌عنوان یک مجموعه تجاری سفارش ساخت کشتی به مجموعه‌ای مانند ایزوایکو دهد.
 
مدیران ایزوایکو می‌گویند کشتیرانی به 27 فروند کشتی نیاز دارد لذا باید حداقل 7 فروند آن را به داخل کشور سفارش دهد و اگر بدعهدی دید دیگر هیچ سفارشی به ما ندهد. در دوره گذشته یعنی زمانی که ایزوایکو به مرحله ورشکستگی رسید کشتیرانی از تزریق پول برای ساخت سه فروند کشتی دریغ نکرد ولی در شرایطی که تحریم‌ها از بین رفته است کشتیرانی باید خلأ گذشته را جبران کند و هر چه سریعتر سفارش دهد.البته ایزوایکو هم پذیرفت که انجام فاینانس برگ برنده برای سفارش دهندگان کشتی است.از آنجا که بانک‌های ایران با‌وجود داشتن منابع مالی چنین ریسکی را نمی‌کنند سفارش دهندگان هم ترجیح می‌دهند حداقل در مقطع فعلی سراغ سایر کشورها بروند که در زمینه فاینانس بیشترین همکاری را دارند.
 
چرا کشتیرانی به سوی هیوندا رفت؟
 
روز جمعه گذشته کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران برای توسعه ناوگان خود با شرکت هیوندای کره قرارداد بست. طی این قرارداد بنا شد این مجموعه بزرگ  10 کشتی کانتینری 14 هزار و 400 تن و 6 تانکر 50 هزار تنی برای ایران بسازد.این کشتی‌ها در سه ماهه سوم سال 2018 تحویل داده خواهد شد.
 
ارزش این قرارداد نیز 650 میلیون دلار است که بخش قابل توجه آن از طریق فاینانس بانک‌های کره تأمین می‌شود. از دیماه 94 مذاکرات برای سفارش ساخت کشتی آغاز شده بود و با کمرنگ‌تر شدن تحریم‌ها هیوندای حاضر به امضای قرارداد شد. این مجموعه که یکی از بزرگترین سازندگان ساخت کشتی در دنیا است(سال 2012 نخستین کشتی‌سازی دنیا شد) ایران را به‌عنوان یک مشتری متوسط قبول دارد.
 
این در حالی است که مدیران ایزوایکو چنین ادعا دارند که ایران با سفارش‌های خود به کره جنوبی آن کشور را «کشتی ساز» کرده است.این کشتی‌سازی در سال 1972 (44 سال پیش)کار خود را آغاز کرد و در کارنامه خود رکوردهایی دارد، مثال زدنی.
 
در بازدیدی که از مجموعه ایزوایکو داشتیم در حوزه ساخت کشتی به نظر می‌رسید که کار تعطیل است و نیروی کار این حوزه به سمت تعمیر کشتی‌ها رفته بودند. اما در سایر بخش‌ها شاهد تکاپوی نیروی انسانی بودیم که برای رسیدن طرح‌ها به پیمانکار زمان را از دست نمی‌دادند.
 
این مجموعه توانسته در ساخت یدک کش، ساخت و تعمیرات اساسی سکوی شناور حفاری، ساخت پیشرفته‌ترین شناور جمع‌آوری آلودگی‌های نفتی، ساخت شناور کانتینربر یخچالی، تعمیر انواع کشتی‌ها و طراحی و ساخت لندینگ کرافت فعال باشد.
 
ما هیچ چیزی از دنیا کم نداریم
 
حمید رضائیان مــدیــرعــامــل مجموعه کشتی‌سازی و صنایع فراساحل ایران (ایزوایکو) می‌گوید حاضر است هرگونه تعهدی بدهد تا پیمانکارانی چون کشتیرانی و شرکت ملی نفتکش به این مجموعه اعتماد کند. وی اظهارداشت: ما می‌پذیریم کشتی‌سازی در 20 سال گذشته عملکرد خوبی نداشته است اما دانش کشتی‌سازی در ایران قدیمی نیست. اگر نگاه ملی میان کشتی‌دارها و کشتی‌سازهای کشور برقرار شود ما هیچ چیز از دنیا کم نداریم. وی از برنامه‌های استراتژیک و منسجم ایزوایکو برای ارتقای فعالیت‌های کشتی‌سازی این شرکت هم صحبت کرد و افزود: 14 طرح مهم را بجز یک مورد که سفارش شرکت ملی نفتکش است، تکمیل کرده و توانسته‌ایم به لحاظ مالی روی پای خود بایستیم.
 
8 دلیـــل ســـفــارش نـــدادن به کشتی‌سازان داخلی
 
منتقدان کشتی‌سازی داخلی می‌گویند به 8 دلیل امکان کشتی ساز شدن را نداریم.1- به دلیل شرجی بودن بندرعباس ساخت کشتی با چالش مواجه می‌شود و با دمای بالا کار جوشکاری کشتی بسیار سخت است.2- به لحاظ دانش مهندسی در زمینه ساخت کشتی هنوز به جایگاه خوبی نرسیدیم.3- هزینه ساخت کشتی در ایران بسیار گران‌تر از مشابه خارجی تمام می‌شود.4- کشتی‌هایی که شرکت‌های کشتیرانی و نفتکش سفارش می‌دهند امکان ساخت داخل آن نیست.5- به لحاظ تکنولوژی هنوز سطح پایینی داریم.6- زمان طولانی برای ساخت یک کشتی در داخل کشور نیاز است.7- کیفیت کشتی‌های داخلی سطح بسیارپایینی دارد.8- امکان فاینانس کردن کشتی‌ها در داخل کشور امکانپذیر نیست.
با توجه به 8 دلیل عنوان شده نمی‌توان انتظار داشت که شرکت‌های کشتیرانی به سمت کشتی سازان داخلی بروند و سفارش دهند.آنها به این اطمینان رسیدند که سفارش دوباره مصادف با بدقولی کشتی سازان داخلی و عقب ماندگی در نوسازی ناوگان باری کشور خواهد بود.
 
کشتی سازان خودشان را با خودروسازان هم قیاس می‌کنند و می‌گویند همانگونه که ما به خودروسازان ایرانی اعتماد کردیم و آنها همچنان نتوانستند بدرستی به تعهدات خود عمل کنند باید هزینه کشتی ساز شدن را هم بپردازیم و به کره‌ای‌ها سفارش کشتی ندهیم.اما هزینه ساخت یک فروند کشتی کجا و ساخت یک دستگاه خودرو کجا.اگر بخواهیم واقع بین باشیم به هیچ عنوان نمی‌توان این دو را با یکدیگر مقایسه کرد.
 
کشتی‌سازی ایران بهتر از کره
 
با تمام این تفاسیر امیرحسین مزینی‌فر مشاور ارشد سرمایه‌گذاری صنایع دریایی گفته است، کشتی‌سازان ایرانی از جمله ایزوایکو و صدرا توان طراحی کشتی‌های کانتینری مگاسایز را دارند، لذا به جای انتخاب کره باید به سمت کشتی سازان داخلی می‌رفتیم.
 
وی بیان کرد:‌ حجم اشتغالزایی کشتی‌سازی در کشور 1000 برابر خودروسازی است و قابلیت ایجاد بازار کار بسیار گسترده‌ای را دارد چراکه صنایع بسیاری از جمله الکترونیک، ‌شیمیایی، خانگی و... را درگیر می‌کند.
 
به صدرا و ایزوایکو سفارش ساخت کشتی بدهید
 
 با توجه به امضای قرارداد سفارش ساخت 10 فروند کشتی به کره از سوی کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، عبادالله عبداللهی فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا هم واکنش نشان داد و گفت: رئیس جمهوری باید قرارداد ساخت ۱۰ فروند کشتی با کشور کره جنوبی را لغو کند که اگر این کار صورت نگیرد دیگر نمی‌توان به شعارها و حرف‌ها اعتماد کرد.
 
وی با بیان اینکه شرکت صدرا تجربه ساخت اقیانوس پیمای 113 هزار تنی افراماکس را در 22 ماه در کارنامه خود دارد ادامه داده است که کره‌ای‌ها 8 سال پیش 215 میلیون دلار گرفته بودند تا برای ما کشتی بسازند اما به تعهداتشان عمل نکردند و اینکه امروز با وجود توان داخلی و لزوم فعال‌سازی ظرفیت‌ها برای رفع مشکل بیکاری می‌توانیم در داخل کشور اقدام به ساخت کشتی کنیم بسیار جای تعجب است که نهادها و سازمان‌هایی اقدام به امضای چنین قراردادهایی می‌کنند.
 
در مورد شرکت صدرا حرف و حدیث‌های زیادی مطرح است.این شرکت مدت‌ها زیان ده بوده و به اعتقاد کارشناسان صنعت دریایی این مجموعه به لحاظ مالی و فنی توان ساخت کشتی ندارد، حتی کشتی هم که در گذشته ساخته است مشکلات عدیده‌ای دارد.
 
کشتـی‌ها مطابـق نظر سفارش‌دهندگان نبود
 
محمدرضا احمدی کارشناس صنعت دریـــایــی مـی‌گــویــــد: مجموعه‌هایی که وارد کشتی‌سازی شدند ارزش بالایی دارند ولی ورود در یک حوزه دیگر می‌تواند برای آنها سودآوری بیشتری داشته باشد. این مجموعه‌ها می‌توانند به سمت ساخت شناورهای مسافربری، تعمیرکشتی و ساخت سکو‌های نفتی برای وزارت نفت حرکت کنند و پس از آنکه در این حوزه‌ها به تجربه و پختگی لازم رسیدند از شرکت‌های کشتیرانی درخواست سفارش کشتی داشته باشند.
 
به هر ترتیب همه می‌دانند کشتی‌هایی که در گذشته سفارش داده شده بودند با توجه به همین صحبت‌ها بود.  وی گفت:آنها در آن زمان هم اعلام می‌کردند که توان ساخت کشتی  دارند ولی موقعی که قرارداد امضا شد کشتی سازان داخلی نتوانستند به تعهدات خود عمل کنند و یک قرارداد 16 سال زمان برد و حتی نهایت امر کشتی‌ها مطابق نظر سفارش دهندگان نبود.
 
قیمت کشتی ایران 4 برابر خارجی آن تمام می‌شود
 
رضا بیگی کارشناس و پژوهشگر حوزه دریا که با مجموعه‌های داخلی و خارجی همکاری می‌کند درباره سفارش کشتی به کشتی سازان داخلی گفت:زمانی که سفارش کشتی به مجموعه‌ای چون هیوندای کره داده می‌شود کشتی یکساله تحویل داده می‌شود اما همان کشتی خوشبینانه در داخل کشور 10 ساله ساخته می‌شود.از نظر قیمتی نیز فاصله زیادی وجود دارد. به نحوی که کشتی‌هایی که صدرا یا ایزوایکو بسازد 4 برابر قیمت هیوندای تمام می‌شود و از نظر کیفیت بدنه و تجهیزات کشتی هم سطح بسیار پایینی دارد.
 
وی با بیان اینکه برگشت اصل پول در سفارش کشتی به کشتی‌سازان خارجی بین 3 الی 4 سال است اما در مورد کشتی‌های داخلی این مدت بیش از 15 سال است افزود: وقتی سفارش دهنده‌ای 25 سال (10 سال ساخت و 15 سال برگشت اصل پول) از زمان خود را از دست بدهد واقعاً چه لزومی دارد که در شرایطی که همه کشورها به سمت توسعه حرکت می‌کنند چنین سفارش‌هایی داده شود.  بیگی یادآور شد: کشتیرانی به لحاظ تحریم ضررو زیان زیادی متحمل شد و اکنون با مذاکرات طولانی توانست هیوندای را قانع به پذیرش سفارش کشتی کند لذا به جای آنکه مانع آن شویم باید موضوع را ملی ببینیم.همه کشورها در حال تجهیز و نوسازی ناوگان دریایی خود هستند تا در این صنعت دچار عقب ماندگی نشوند لذا باید از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را کرد تا ناوگان کشور با سرعت افزایش پیدا کند.
 
وی ادامه داد:کشتی سازان داخلی خط کش برای ساخت کشتی ندارند و نمی‌دانند چگونه باید یک فروند کشتی را بسازند و تنها کاری که انجام می‌دهند پیشنهاد است.لذا وقتی مقیاس درستی از نظر هزینه و مدت زمان ساخت برای ساخت کشتی در داخل کشور وجود ندارد چطور می‌توان به آنها کشتی سفارش داد.
 
این پژوهشگر در ادامه صحبت‌هایش اظهار داشت: کشتی‌سازان داخلی توانایی (نرم افزار، سخت افزار، نیروی انسانی، دانش افزار) ساخت کشتی‌های سفارش داده شده به شرکت صنایع سنگین هیوندای را ندارند. بدین معنا که سازندگان داخلی قادر به انجام تعهدات قراردادی خود نبوده و نیستند و در صورت سفارش ساخت کشتی تجاری اقیانوس پیما به سازندگان داخلی شرکت کشتیرانی با تأخیرهای سنگینی مواجه می‌شود. بیگی در ادامه سؤالی هم از قرارگاه خاتم‌الانبیا پرسید. وی اظهارداشت:چرا شرکت‌های زیرمجموعه این قرارگاه در دولت دهم چندین فروند شناور پشتیبانی فراساحل و لایروب‌هایی که توانایی ساخت آنها در داخل بسیار ساده‌تر از شناورهای تجاری اقیانوس پیما بوده است را از خارج خریداری کرده است؟ وی خاطرنشان کرد: چرا در زمانی که شرکت‌های وابسته به برخی نهادها در دولت نهم و دهم اقدام به خرید قایق‌های 30متری مسافربری (با ظرفیت 70 مسافر) از خارج از کشور کرد مسئولان قرارگاه شکایتی نکردند.خیلی بهتر است که کارشناسان در مورد میزان و خسارت‌های میلیاردی طی 15 سال اخیر صحبت کنند.
 
آینده ناوگان دریایی را به کشتی‎سازان داخلی گره نزنیم
 
چندی پیش نیز یکی از مدیران کشتیرانی اینگونه اظهارداشت: اگر سرنوشت توسعه ناوگان کشور را به توان کشتی‎سازی‎های کشور گره بزنیم، در آینده رشد و توسعه ناوگان هم به دلیل محدود بودن توان کشتی‎سازان محدود خواهد شد.
 
 سه کشور جهان بیش از ۹۰درصد کشتی‌های دنیا اعم از تجاری، نفتکش، مسافری را می‌سازند. اول کره جنوبی، دوم چین و سوم ژاپن. سایر کشورها ۱۰ درصد کشتی‌های جهان را تأمین می‌کنند. کشورهایی نظیر کرواسی، ایتالیا، فرانسه، برزیل، ویتنام و ترکیه در رده‌های بعدی کشتی‌سازی دنیا هستند که ویتنام نیز به دلیل نداشتن توان رقابت در حال کنار رفتن از این صنعت است. این آمارها خود گویای خیلی نکات است. کشورهایی که سواحل مناسب و امکان ساخت بخش بزرگی از تجهیزات کشتی را دارند، کشتی‌‌سازان اول دنیا هستند.
 
نمی‌توان این انحصار را به سادگی از آنها گرفت. همان طور که نمی‌شود فرشی به کیفیت فرش ایرانی بافت. یکسری اتفاقات دست به دست هم داده‌اند که فرش ایران را به اینجا رسانده و این اتفاق به سادگی در کشور دیگری نمی‌افتد.
 
در کشتی هم همین طور است، اما کشتیرانی‌های ما می‌توانند با سایر شرکت‌های کشتیرانی رقابت کنند پس نباید آنها را مجبور کرد که کشتی را گران و با تأخیر بخرند. تاکنون در ایران دو کشتی ۳۰ هزار تنی ساخته و تحویل شده، این دو کشتی کانتینربر به سفارش کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است. این دو کشتی هفت یا هشت سال طول کشید تا ساخته شوند.کشتی سوم هم با اینکه ساخته شد اما به علت مشکلات هنوز کشتیرانی تحویل نگرفته است، البته عنوان شده است به علت بدهی هنوز به سفارش دهنده، داده نشده است.
 
تولیدکنندگان داخلی توان تولید کشتی 10 هزار تنی را دارند
 
محمد سوری مدیر عامل سابق شرکت ملی نفتکش ایران هم چندی پیش اینگونه درباره سفارش ساخت کشتی گفته بود: اگر از کشتی‌سازی با پول کشتیرانی‌ها دست برنداریم شرکت‌های کشتیرانی هم ورشکسته می شوند.
 
اگر مصوباتی را تصویب کردیم که براساس آن سفارش کشتی به خارج ممنوع شود و کشتیرانی‌ها باید از داخل کشتی بخرند نه کشتی‌ساز می‌شویم، نه کشتیران.
ما دو ناوگان بزرگ کشتیرانی داریم (شرکت کشتیرانی و شرکت ملی نفتکش) که جزو نخستین‌های جهان هستند.
 
اگر مانع توسعه آنها شویم بتدریج آنها را در برابر رقبا ضعیف کرده‌ایم، حال آنکه این دو ناوگان در برابر تحریم‌ها بازویی قدرتمند هستند. توصیه من به مسئولان این است که نیاییم کاری را فدای کار دیگر بکنیم. برای کشتی‌های زیر ۱۰ هزار تن توان تولید داریم اما ارزان‌تر از نوع خارجی آن نخواهد بود. ماشین‌آلات باز هم خارجی است. کشتی‌سازی شبیه به کوهنوردی است، همه می‌توانند به قله توچال تهران بروند، اما زمان رسیدن به قله متفاوت است.
 
صنعت کشتی‎سازی چین چگونه رشد کرد
 
شاید جالب باشد به کشوری مانند چین هم اشاره کنیم که با‌ وجود نداشتن زیرساخت‌های لازم خیلی زود توانست در این حوزه ورود کند.چین از کشوری با توان تولی  12 فروند کشتی با مجموع ظرفیت 518 هزار DWT در سال، که بزرگترین این کشتی‌ها نیز از نوع هندی‎مکس بود، طی 25 سال گذشته به یکی از پیشروان جهانی صنعت کشتی‌سازی تبدیل شد.
 
چین در سال 2014 موفق به تحویل 694 فروند کشتی با مجموع ظرفیت 36.5 میلیون DWT شد. کره جنوبی در همین مدت 26.02 میلیون و ژاپن 22.26 میلیون DWT کشتی روانه  بازارها کردند.راز موفقیت چین در همکاری مشترک با ژاپن است.

کشف مقاوم‌ترین باکتری جهان

ایسنا: دانشمندان موفق به شناسایی مقاوم‌ترین باکتری جهان در برابر بهترین آنتی‌بیوتیک‌های موجود شدند. به نقل از دیلی‌میل، گروهی از محققان با کاوش در اعماق 300 متری یک غار آبی در مکزیک موفق به کشف این باکتری باستانی شدند. طبق آزمایش‌های انجام شده این باکتری در برابر بیش از 70 درصد از بهترین آنتی‌بیوتیک‌های موجود کاملا مقاومت می‌کند.
 
 کشف مقاوم‌ترین باکتری جهان

باکتری شکست‌ناپذیر که superbug نامگذاری شده،  حداقل چهار میلیون سال در غار تکامل یافته است و دانشمندان با مطالعه بر روی آن به دنبال شناخت نحوه تشکیل مقاومت در باکتری‌ها هستند.

کشف مقاوم‌ترین باکتری جهان همچنین باعث سست شدن نظریه مقاومت اکتسابی باکتری‌ها در برابر استفاده بیش از حد از آنتی‌بیوتیک شده اند، چرا که این باکتری تاکنون با هیچ آنتی‌بیوتیکی مواجه نشده است.

دانشمندان معتقدند علت اصلی مقاومت بسیار بالای این باکتری به شرایط موجود در محیط زندگی مربوط می‌شود. در محیط زندگی این باکتری‌ به علت عدم وجود فتوسنتز تراکم مواد غذایی بسیار کم است، لذا رقابت برای کسب غذا باعث شده تا اینگونه به سمت مقاومت بیشتر تکامل یابد.

یکی از مهمترین دستاوردهای این اکتشاف، کمک به شناسایی راز مقاومت باکتری باستانی برای شکستن مقاومت در سایر گونه‌های بیماری‌زا است.

مقاومت این باکتری شگفت‌انگیز در برابر بهترین و موثرترین آنتی‌بیوتیک‌های جهان باعث تعجب دانشمندان شده است، چرا که سیستم دفاعی این باکتری باستانی حداقل چند میلیون سال عمر دارد.

دکتر هازل بارتون، متخصص میکروبیولوژی از دانشگاه اوهایو و یکی از اعضای تیم شناسایی مقاوم‌ترین باکتری جهان عنوان کرد: کشف اینگونه باکتری قطعا نظریه مقاومت اکتسابی باکتری‌ها را نفی می‌کند، چرا که تا قبل از این اکتشاف همه دانشمندان بر این باور بودند که باکتری‌ها تحت تاثیر استفاده درمانی از آنتی‌بیوتیک به سمت مقاومت بیشتر تکامل می‌یابند.

ساخت یخچالی که با امواج صوتی کار می کند

وب سایت کلیک: تیمی از دانشمندان ژاپنی یخچالی طراحی کرده اند که قادر است با انرژی حاصل از امواج صوتی کار کند.
 
 ساخت یخچالی که با امواج صوتی کار می کند

با وجود این که فناوری مورد استفاده برای ساخت این یخچال جدید نیست، اما موتور ترموآکوستیک یخچال در مقایسه با نمونه های قبلی دو مزیت مهم دارد. این موتور بهبود یافته در دمای پایین تری کار می کند و در مقایسه با نمونه های قبلی کوچکتر است. همچنین قابلیت سازگاری بالاتری هم دارد.

 ساخت یخچالی که با امواج صوتی کار می کند

موتورهای ترموآکوستیک با استفاده از امواج صوتی حاصل از نوسانات گازی، هم گرما تولید می کنند و هم آن را منتقل می کنند، همچنین قابلیت تبدیل گرما به توان را دارند.

در این فناوری از قطعات متحرک استفاده نمی شود. به همین علت نگهداری آن ساده تر است و هزینه کمتر و کارآیی بالاتری دارد. با وجود این، از آنجاکه اغلب موتورهای ترموآکوستیک در دمای ۴۰۰ تا ۶۰۰ درجه سانتیگراد کار می کنند، این فناوری قابلیت سازگاری پایینی دارد.

موتور جدید ژاپنی ها در دمای پایین تر از ۳۰۰ درجه کار می کند. این موتور در دمای ۲۷۰ درجه سانتیگراد توانست یخچال را تا منفی ۱۰۷٫۴ درجه سرد کند. همچنین این موتور قادر است در دمای ۸۵ درجه سانتیگراد یعنی دمایی کمتر از نقطه جوش آب، نوسانات گازی ایجاد کند.

یکی از منابع بالقوه تامین دمای مورد نیاز این نوع یخچال ها، گازهای ضایعاتی حاصل از فعالیت های صنعتی است و از آنجاکه بیش از ۸۵ درصد گازهای ضایعاتی صنایع دمایی کمتر از ۳۰۰ درجه سانتیگراد دارند، این موتور می تواند کاربردهای بالقوه زیادی در صنایع مختلف داشته باشد.

گزارش کامل این تحقیقات در نشریه Applied Physics منتشر شده است.

اگر از آمپول می ترسید، بخوانید

خبرگزاری ایسنا: محققان مؤسسه سلطنتی فناوری سوئد برای اولین‌بار با استفاده از سوزن‌های بسیار نازک موفق به ساخت چسب تزریق داروی بدون درد شدند.

به نقل از نیواطلس، فرایند تزریق دارو از 150 سال گذشته تاکنون پیشرفت قابل توجهی نداشته است، هرچند که تزریق دارو با استفاده از آمپول نیز نیازمند مهارت و دقت زیاد است.

چسب جدید تزریق دارو حاوی سوزن‌های بسیار ریز است که داروی مورد نظر را از مخزن به پوست تزریق می‌کند و بیماران با قرار دادن چسب روی پوست می‌توانند بدون تجربه درد داروی مورد نظر را دریافت کنند.
 
اگر از آمپول می ترسید، بخوانید

طول سوزن‌های چسب تزریق دارو تا حدی کوتاه است که به لایه حاوی اعصاب پوست نفوذ نمی‌کند و دارو با سرعت کمتر اما با تاثیر بیشتر به بدن بیمار ترزیق می‌شود.

محققان برای رسیدن به استحکام مناسب چسب سوزنی از نوعی پلیمر نرم موسوم به فیلم اپوکسی استفاده کردند که در مجموع هر چسب حاوی 50 سوزن ضدزنگ است.

چسب سوزنی حتی در قسمت‌های چین‌خورده پوست نیز قابل استفاده است و فرایند تزریق کامل حداقل در 30 دقیقه انجام می‌شود.

اولین دانشمند تاریخ چه کسی است؟

وب سایت کلیک: با این سوال، ممکن است ذهنتان به سمت گالیله دانشمند دوره رنسانس برود، البته حق دارید. او ایده های ارسطو در مورد حرکت و مفاهیم پیچیده ای مانند نیرو، سکون و شتاب را برانداخت. اما او اولین دانشمند تاریخ پس از میلاد مسیح نیست.
 
 اولین دانشمند تاریخ چه کسی است؟

گالیله یکی از اولین تلسکوپ های جهان را ساخت و از آن برای مطالعه جهان هستی استفاده کرد. آنچه او از طریق لنز دستگاه خود دید، باعث شد که زمین از مرکز جهان هستی برداشته شود و در جای صحیح خود قرار گیرد. گالیله در همه کارهایش  به استفاده از مشاهده و آزمایش تاکید داشت. ولی هنوز گالیله موفقیت های خود را مرهون فردی بود که ۲۰ سال قبل از او به دنیا آمده بود و تاثیر زیادی بر روش های علمی گذاشته بود.

نام او ویلیام گیلبرت است که در فیریک به مطالعه می پرداخت. همراه با گالیله، گیلبرت مشغول آزمایش روش های علمی در کار خود بود و پس از گذشت دهه اول قرن هفدهم به عنوان یک الگو شناخته شد. سال ۲۰۰۲، جان گریبین در کتاب خود با عنوان دانشمندان یا The scientists می نویسد:

اگر چه گالیله یکی از چهره های برجسته در علم شناخته می شود و امروزه هر فرد تحصیل کرده ای حداقل نام او را شنیده است، ولی گیلبرت که کمتر شناخته شده است سزاوارتر است، او تاریخ تولد زودتری دارد و اگر صحبت از ترتیب زمانی باشد، گیلبرت اولین دانشمند است.

گیلبرت در سال ۱۵۴۴ در یک خانواده برجسته محلی به دنیا آمد و بین سال های ۱۵۵۸ تا ۱۵۶۹ به دانشگاه کمبریج رفت. در نهایت، در لندن ساکن شد و به عنوان پزشک به فعالیت پرداخت که البته در آن موفق هم بود و مورد توجه ملکه الیزابت اول و پس از او مرگ او، در سال ۱۶۰۳ مورد توجه پادشاه جیمز اول قرار گرفت.

کار تحقیقات او در کتابی تحت عنوان "در مگنت، بدن مغناطیسی و آهنربای بزرگ زمین”، اولین کتاب قابل توجه علم فیزیک در انگلستان منتشر شده است.

در مقدمه کتاب، گیلبرت نیاز به آزمایش مطمئن و استدلات اثبات شده را به جای حدس و نظرات دلالان فلسفی را توصیف کرد. او همچنین نیاز به انجام آزمایش های دقیق، با مهارت، ماهرانه و نه غافلانه و نا آگاهانه را تشریح کرده است.

کتاب گیلبرت شامل تحقیقات اوست که جزییات را به خوبی تشریح کرده است و دیگر دانشمندان می توانند به آن رجوع کنند و آن هار ا تکرار کرده و نتایج او را تایید کنند. این تحقیقات به بسیاری از اکتشافات مهم در مورد مغناطیس منجر شده است.

گیلبرت، گالیله را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار داد. دانشمند معروف اینالیایی کتاب گیلبرت را خوانده و خیلی از آزمایشات او را تکرار کرده است. تصور این ساده است که گالیله کتاب را مورد بررسی قرار داده و ایده های گیلبرت در مورد آزمایشات و مشاهدات را در دستور کار خود قرار داده است.  مسیری که گیلبرت خودش نیز همان راه را رفته بود.

گالیله با این کارش علنا گیلبرت را به خاطر روش های علمی تایید کرده است. این تایید به تنهایی کافی است که این ادعا که گیلبرت اولین دانشمند است را ثابت کند.

درمان بیماری روانی به کمک حیوان خانگی

خبرگزاری ایسنا: یک پژوهش جدید نشان می‌دهد که نگهداری حیوانات خانگی به درمان بیماری‌های روانی کمک می‌کند.

به نقل از مدیکال نیوز تودی، میلیون‌ها آمریکایی هر ساله به بیماری‌های روانی دچار می‌شوند.

در واقع، در آمریکا از هر 5 نفر بزرگسالان یک نفر به مشکلات روحی و روانی مبتلا است.

بسیاری از این افراد احساس تنهایی و انزوا کرده و برای آنها دچار شدن به بیماری‌های طولانی مدت روحی و روانی به معنی از دست دادن موقعیت اجتماعی قبلی خود و ارتباط با مردم است.

تحقیقات جدید به بررسی تاثیر داشتن یک حیوان خانگی در احساس امنیت هستی شناختی و رفاه افراد با مشکلات روحی و روانی می‌پردازد.

محققان به رهبری هلن بروکس از دانشگاه منچستر در انگلستان با 54 شرکت کننده‌ای که تحت مراقبت‌های خدمات بهداشت روانی در منچستر و همپتون جنوبی در انگلستان بودند مصاحبه کردند.

شرکت‌کنندگان این پژوهش حداقل 18 سال سن داشتند و همگی به بیماری‌های شدید روانی مبتلا بودند.

در این پژوهش مصاحبه به شکل رو در رو انجام شد و در حدود 20 تا 90 دقیقه به طول انجامید.

محققان از شرکت‌کنندگان خواستند تا بسته به درجه اهمیت به اعضای شبکه شخصی خود رای دهند.

این شبکه شامل دوستان، خانواده، متخصصان مراقبت‌های بهداشتی، سرگرمی‌ها، مکان‌ها، فعالیت‌ها و اشیاء مورد علاقه آنها بود.

از شرکت کنندگان این پژوهش پرسیده شد که چه کسی و یا چه چیزی در سلامت روان شما تاثیر مثبت دارد.

از میان مصاحبه شوندگان، بیش از 46 درصد یعنی 25 نفر اظهار کردند که حیوان خانگی به آنها در درمان بیماری روانی کمک می‌کند.

آنها اظهار کردند که مراقبت از حیوان خانگی به آنها احساس مالکیت و امنیت و آرامش بخشیده و این حیوانات به صاحبان خود احساس پذیرش بی قید و شرط را انتقال می‌دهند.

به گفته آنها حیوان خانگی هرگز مانند انسان‌ها با آنها وارد بحث و مجادله نشده و با نگاههای سنگین و غضب آلود آنها را نمی‌آزارد.

همچنین آنها در مورد حیوانات این اطمینان خاطر را داشتند که هرگز ترک‌شان نکرده و در کنارشان می‌مانند که همین امر سبب امنیت خاطر و بوجود آمدن احساس آرامش می‌شود.

برای آنها شنیدن صدای یک پرنده خانگی بسیار لذت بخش و آرامش دهنده است.

یافته‌های این پژوهش در مجله BMC Psychiatry به چاپ رسیده است.

روحانیون چپ‌گرا پشت سر روحانی

مرجان توحیدی در روزنامه شرق نوشت: محمدعلی ابطحی، آن هنگام که وبلاگ‌ها در بورس بودند، وبلاگ معروفی داشت که در آن تصاویر جالبی از حضورش در جلسات مختلف منتشر می‌کرد. حالا هم این کار را گاهی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام انجام می‌دهد.
 
یکی از تصاویری که به‌تازگی منتشر کرده، نشست مشترک مجمع روحانیون مبارز و مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم است. این نشست مشترک در دفتر مجمع روحانیون، بلوار کاوه برگزار شده است، به ریاست رئیس شورای مرکزی مجمع. چهره‌های آشنایی که خیلی وقت است خبری از آنها در رسانه‌های مکتوب نیست، در تصاویر دیده می‌شدند. از رئیس دولت اصلاحات گرفته تا سیدمحمد موسوی‌خویینی‌ها، دبیرکل مجمع روحانیون.
 
ابطحی توضیح واضحی درباره نقش‌آفرینی مجمع در انتخابات ٩٦ ارائه نکرده بود، اما بعدا با توضیحات موسوی‌تبریزی، دبیرکل مجمع محققین و مدرسین روشن شد که یکی از موضوعات آن نشست، انتخابات ٩٦ بوده است.
 
مجمع یک بار پیش از این تابوشکنی کرده است؛ آن هنگام که در انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٢ و زمانی که هنوز هاشمی‌رفسنجانی رد صلاحیت نشده بود، در بیانیه‌ای بلندبالا، از نامزدی او حمایت کرده بود؛ حمایت مجمع روحانیون مبارز از یکی از اعضای جامعه روحانیت مبارز. حالا در ماه‌های مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٦، به نظر می‌رسد مجمع روحانیون یک بار دیگر از یک عضو «روحانیت» حمایت خواهد کرد. جریان اصلاحات متفق‌القول بر حمایت خود از نامزدی مجدد روحانی تأکید کرده‌اند و در این فضا طبیعتا مجمع روحانیون هم در راستای همین سیاست عمل خواهد کرد. این در شرایطی است که با اتفاق دیگری مواجه نباشیم.
 
با صرف‌نظرکردن از احتمالات، روحانی درحال‌حاضر تنها گزینه‌ای است که جریان اصلاحات تلاش خود را بر حمایت از او متمرکز کرده یا خواهد کرد و طبیعتا در این مجموعه، مجمع روحانیون هم به‌ عنوان باسابقه‌ترین تشکل جریان چپ از این مجموعه جدا نخواهد بود.
این حمایت «یونی» از یک عضو «یتی»، البته نه در خرداد ٩٢ باعث شد آن اختلافات قدیمی و کهنه بین جامعه روحانیت و مجمع روحانیون رنگ ببازد و نه احتمالا حمایت از حسن روحانی باعث ترمیم این روابط خواهد شد؛ چرا که برخی از اعضای جامعه روحانیت مبارز، هم‌اکنون از منتقدان سیاست‌های حسن روحانی- عضو تشکل متبوع خودشان- به شمار می‌روند و پیش‌تر هم بارها مخالفت‌های خود را با هاشمی‌رفسنجانی ابراز کرده‌اند. بااین‌حال با وجود تغییراتی که به مرور زمان در برخی دیدگاه‌های هاشمی‌رفسنجانی و حسن روحانی رخ داده، اما هیچ‌گاه هم به طور رسمی از جامعه روحانیت جدا نشدند.
 
اما در این تغییر مواضع، هیچ‌گاه اختلافات اساسی مجمعی‌ها و جامعه‌ای‌ها رفع نشد، بلکه آن اختلافات به مرور زمان رنگ‌و‌لعاب دیگری به خود گرفت. اما منشأ آن اختلافات چه بود؟ چه شد که جامعه روحانیت تقریبا ١٠ سال بعد از اعلام موجودیت خود، دو پاره شد؟
 
از آغاز، جامعه روحانیت بود
 
فردای پیروزی انقلاب بود که روحانیتی که عمدتا از چهره‌های مبارز یا ایدئولوژیک سال‌های مبارزه بودند، اعلان رسمی موجودیت تشکل خود را در روزنامه اطلاعات به چاپ رساندند. این در حالی بود که از یک سال قبل از آن تصمیم گرفته بودند فعالیت خود را شکل‌ دهند و سازماندهی کنند. تشکلی که در سال‌های انشعاب و انحلال احزاب در دهه ٦٠، به گفته مرحوم مهدوی‌کنی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز، چنان اعتمادسازی کرده بود که به صورت ماهانه مقرری از امام دریافت کنند. علت همه آن انشعاب‌ها و انحلال‌ها هم به دیدگاه‌های چپ و راست انقلابیون، به‌ویژه در اقتصاد بازمی‌گشت و همین اختلافات، شعاع دایره خود را به نخست‌وزیر وقت هم گسترده بود. اگرچه به نظر می‌رسید انشعاب در جامعه روحانیت به دلیل نحوه بستن فهرست انتخاباتی، برای انتخابات مجلس سوم بود، اما در واقعیت این‌گونه بود که نوع نگاه حاکم بین اعضای جامعه روحانیت مبارز هم از همین جنس یاد‌شده بود و البته خود را در بزنگاه نهایی‌شدن فهرست‌ها عیان کرد. مهدوی‌کنی هم در کتاب خاطرات خود جنس این اختلافات را از جنس همان نگاه چپی و راستی به سیاست داخلی و خارجی و اقتصاد دانسته است.
 
منشأ  اختلافات و آن ٩٩ نفر
 
مجید انصاری، عضو مجمع روحانیون مبارز، در مصاحبه با ماهنامه «نسیم بیداری» دراین‌باره بیشتر توضیح داده: «یکی از ایراداتی که به جریان راست و طرفدار اقتصاد سنتی گرفته می‌شد، همین بود که آنها مخالف این سیاست بودند، اما در برابر سؤالات جدی پاسخی نداشتند، حتی به یاد دارم این جریان در بسیاری از مجامع و روزنامه‌ها، علیه دولت آقای مهندس موسوی انتقادات و اتهاماتی را وارد می‌کردند و وزرای ایشان را به کمونیستی‌بودن متهم می‌کردند. امام در دفاع از دولت برآمده و فرمودند: آقایانی که این بحث‌ها را می‌کنند توانایی اداره یک نانوایی را ندارند؛ بنابراین با توجه به فضای فکری و شرایط خاص آن زمان این تقسیم‌بندی بر اساس بینش اقتصادی راست و چپ در درون خط امام شکل گرفت.
 
به‌تدریج که پیش رفتیم این اختلاف بینش اقتصادی تبدیل به تقسیم‌بندی و جناح‌بندی سیاسی شد؛ چون خودبه‌خود جریان طرفدار اقتصاد بازار سعی می‌کرد حضور خود را در مراکز قدرت مثل قوه مجریه و مجلس افزایش دهد تا بتواند در سیاست‌های کلی کشور تأثیرگذار شود. طبعا جریان چپ هم سعی داشت طرفداران خود را داشته باشد. این کشمکش دو جریان درون نظام، در مجلس دوم حاد شد... بالاخره در معرفی مجدد آقای مهندس موسوی به مجلس به عنوان نخست‌وزیر، این اختلافات به اوج خود رسید. البته مجلس دوم که در جریان راست سنتی نسبتا قدرتمند بود، چندان تمایلی به مهندس موسوی نداشت. حضرت امام در پیغامی که در صحیفه نور هم آمده است به نمایندگان فرموده: من مداخله نمی‌کنم و نمایندگان آزاد هستند اما با توجه به شرایطی که کشور دارد مصلحت نمی‌دانم آقای موسوی نخست‌وزیر نباشند. درعین‌حال در‌‌ همان نامه امام فرمودند: اختیار با نمایندگان مجلس است. اما بر خلاف نامه امام و موضع آشکار امام، متأسفانه در مجلس، ۹۹ نفر با نظر امام مخالفت کردند و تعبیرات نامناسبی را نیز به کار بردند».
 
 اختلاف از مجلس دوم
 
به‌همین‌دلیل، اختلاف بر سر حذف نام هادی غفاری، فخرالدین حجازی و سیدمحمود دعایی باعث شد تا همه آن اختلاف‌دیدگاه‌ها خود را به رخ بکشاند. اگرچه از قبل از آن، اختلاف به نطق‌های پیش از دستور مجلس دوم رسیده بود؛ آنجا که صادق خلخالی، عضو طیف چپ جامعه روحانیت، از برگزاری جلسات سری در جامعه روحانیت و نهایی‌کردن فهرست‌های انتخاباتی گلایه کرد و بعد هم البته با پاسخ ناطق‌نوری، دیگر عضو جامعه، مواجه شد. خلخالی در آن نطق گفته بود: «... یک وقتی ملاحظه کنند و ببینند یک لیست انتخاباتی بیرون دادند و اسم دو نفر من‌باب‌مثال اسم آقای‌ هاشمی و آقای کروبی را در بالای آن نوشته‌اند برای گم‌کردن اذهان مردم، یک عده‌ای را از همان افرادی که همیشه برای این مجلس و برای این ملت مزاحمت ایجاد کرده‌اند کاندیدا اعلام کنند خواسته این ملت آن نیست...».
 
ناطق‌نوری اما در نطق پیش از دستور خود آن سخنان را بی‌پاسخ نگذاشت و اساسا موضوع جدایی در این دو تشکل را بر زبان آورد. ناطق گفته بود: «... بعد از آن اما اینکه گفته می‌شود جلسات پنهانی تشکیل می‌دهند، خلاف است. شاید مراد آقایان جلسه هیأت اجرائی باشد. اینکه گفته شده لیستی تهیه شده قطعا خلاف است یا خلاف به عرض آقایان رسانده‌اند. اینکه گفته شده اسامی‌ آقایان‌ هاشمی و کروبی را بالای لیست می‌گذارند و بقیه را از افراد هیچ‌وپوچ می‌گذارند توهین به دیگران و خلاف شرع است. برادران! چرا جو می‌سازید؟... البته شما می‌توانید به‌جای تخریب دیگران، جمعیتی تحت هر عنوان دیگری راه بیندازید کسی جلو شما را نمی‌گیرد، لکن هم روحانیون محترم تهران و سایر بلاد و هم مردم شریف تهران بدانند که این تشکل‌های مخفی و غیرمخفی تحت عناوین مختلف مثل جمعی از روحانیون مبارز تهران یا هر چیز دیگری که احتمالا به وجود خواهد آمد، ربطی به جامعه روحانیت مبارز تهران ندارد و زیر نظر جامعه روحانیت تهران نیست. عنوان ما جامعه روحانیت مبارز تهران است و بس و نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر».
 
اختلاف بر سر ٣ نام
 
زمانی که فهرست جامعه روحانیت برای انتخابات مجلس سوم قطعی و معلوم شد نام سه گزینه یادشده در فهرست نیست، مهدی کروبی به این موضوع معترض شد. مرحوم عمید زنجانی دراین‌باره گفته بود: «آقای کروبی آن را به این معنا گرفت که جامعه‌ روحانیت از مسیر اصلی خود که حمایت از انقلاب و انقلابیون اصیل است دست برداشته و کسانی را که سابقه‌ چندانی در انقلاب ندارند، بر کسانی که کاملا سابقه دارند و ‌در جریان‌های قبل از پیروزی انقلاب هستند، ترجیح می‌دهد». اشاره عمید به حذف نام دعایی از این فهرست و تأکید کروبی بر این حذف بوده است.
 
طیف مرحوم مهدوی‌کنی معتقد بودند که آنچه طیف کروبی و موسوی‌خویینی‌ها بر آن اصرار دارند؛ یعنی حضور آن سه نفر در فهرست در شرایطی است که این چهره‌ها خصوصیت لازم را برای نامزدی ندارند. مرحوم مهدوی‌کنی بعدها به نشریه «یادآور» گفت: «واقعا بعضی مسائل را نمی‌شود گفت. هرچه بود یکی اختلاف‌سلیقه‌ها بود و یکی عدم‌اعتماد. ما به بعضی‌ها اعتماد دینی نداشتیم. معنایش این نیست که آنها را بی‌دین می‌دانستیم، ولی می‌گفتیم هرکسی که آمد و شعار تندی داد، دلیل دینداری او نمی‌شود و نمی‌توانیم تأییدش کنیم؛ علی‌الخصوص با رفتارهایی که عده‌ای از آنها در سال‌های اولیه انقلاب داشتند. ما می‌گفتیم در جامعه روحانیت وظیفه ما این است که خطوط را حفظ کنیم و تأیید بعضی از افراد، شکستن این مرزهاست».
 
انتخابات مجلس سوم و  انشعاب
 
همین نگاه و دوطیف‌شدن در جامعه روحانیت بود که مقدمات انشعاب را فراهم می‌کرد. انتخابات مجلس سوم فروردین سال ٦٧ برگزار شد، اما پیش از برگزاری آن؛ یعنی اسفند ٦٦ بیانیه انشعاب در رسانه‌های مکتوب آن زمان منتشر شد و بعد هم مورد تأیید امام قرار گرفت. فکر انشعاب را ظاهرا سیدمحمد خاتمی و موسوی‌خویینی‌ها با مهدی کروبی مطرح کردند. سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور (از اعضای برجسته مجمع روحانیون) نقل کرده است: «در این زمان آقای سیدمحمد خاتمی و موسوی‌خویینی‌ها به دیدن آقای کروبی رفته و با توجه به جمع‌بندی‌های به‌عمل‌آمده درمورد عملکرد جامعه روحانیت مبارز پیشنهاد انشعاب و تأسیس یک تشکیلات روحانی مستقل از جامعه روحانیت مبارز مطرح شد، ازاین‌رو تصمیم بر این شد که آقای کروبی و موسوی‌خویینی‌ها در مورد تشکیل این تشکیلات جدید با امام صحبت کنند و نظر موافق ایشان را جلب نمایند و با توجه به آنکه در آن زمان آقای کروبی در بیمارستان بستری بود آقای خویینی‌ها به‌تنهایی در اسفندماه سال ١٣٦٦ با امام ملاقات کرد و برخلاف آنچه برخی تصور می‌کردند امام با ایجاد انشعاب در جامعه روحانیت موافقت کردند».
 
در ابتدا آقایان کروبی،‌ دعایی و جلالی‌خمینی از جامعه جدا شدند سپس شورای مرکزی به دبیرکلی آقای کروبی به این شرح تشکیل شد: «محمد موسوی‌خویینی‌ها، ‌محمدرضا توسلی، ‌مهدی کروبی، ‌حسن صانعی، ‌امام‌جمارانی، جلالی‌خمینی، ‌سیدمحمد خاتمی، ‌صادق خلخالی، ‌رسول منتجب‌نیا، ‌اسدالله بیات، ‌سیدمحمد هاشمی، ‌محمدعلی انصاری، ‌محمدعلی صدوقی، ‌محمدعلی رحمانی،‌ سراج‌الدین موسوی،‌ عبدالواحد موسوی‌لاری، ‌علی‌اکبر آشتیانی، ‌محمدعلی نظام‌زاده، ‌محمدعلی ابطحی‌، هادی غفاری، ‌اسدالله کیان‌ارثی، ‌سیدحمید روحانی، ‌محمود دعایی، ‌سیدتقی درچه‌ای، ‌عیسی ولایی».
 
اسلام ناب محمدی
 
بیانیه انشعاب در آستانه نوروز؛ یعنی ٢٩ اسفند سال ٦٦ منتشر شد. در بیانیه انشعاب چند محور مورد تأکید قرار گرفت که البته به طور آشکاری دفاع از سیاست‌های چپ‌محورانه بود. از جمله آن محور‌ها می‌توان به «دفاع از محرومان و مستضعفان، پشتیبانی از نهادهای اجرائی پیرو خط امام و اقتداردادن به مجلس با انتخاب صحیح نمایندگان» اشاره کرد. بیانیه زمانی منتشر شد که روزنامه‌ها در تعطیلات نوروزی به‌سر می‌بردند، اما بااین‌حال روزنامه‌هایی چون کیهان و اطلاعات که مدیریت آنها در دست محمد خاتمی و سیدمحمود دعایی بود، به انتشار ویژه‌نامه‌هایی پرداختند تا فلسفه انشعاب را توضیح دهند.
 
بعد از اعلام انشعاب، اعضای تشکل تازه‌تأسیس نامه‌ای به امام نوشتند که در بخشی از آن آمده بود: «خط‌مشی ما از اصولی است که به طور جامع در «پیام حج» سال گذشته که به‌حق «منشور انقلاب» نام گرفت، می‏باشد. خط‌مشی‏ای که در نامه‏ها و پیام‌های پس از آن به‌ویژه در تبیین اسلام ناب محمدی ـ صلی‌الله‏ علیه و آله و سلم ـ و بیان مرزها و تفکیک آن از اسلام آمریکایی آمده است، ترسیم فرموده‏اید و امید و اطمینان داریم که با این میثاق الهی و در این تشکل جدید بهتر به وظیفه اسلامی خود عمل کنیم و دِینی که به انقلاب و اسلام و ملت فداکار و مجاهد ایران و شهدای عزیز داریم، ادا نماییم. لزوما به استحضار می‏رساند که قبل از هر اقدامی در این باب تلاش فراوانی توسط بعضی از برادران ما برای نزدیک‌کردن نقطه‌نظرات در چهارچوب اصول و موازین مورد قبول با دیگر روحانیون محترمی که سال‌ها با آنان فعالیت مشترک داشتند، صورت گرفت که متأسفانه به علت پافشاری آن آقایان بر روی مسائل و مواردی که آنها را برخلاف مصلحت و موازین تشخیص می‌‏دادیم، به نتیجه نرسید لذا به نظر رسید که جمع ما در تشکل جدید بیشتر و بهتر می‏تواند خدمتگزار انقلاب اسلامی باشد».
 
تأیید امام
 
امام در پاسخ به آن نامه به تاریخ ٢٥ فروردین ٦٧ چنین نوشت: «حضرات حجج اسلام، روحانیون مبارز تهران - دامت افاضاتهم سیر قضیه به همین صورتی است که در نامه آورده‌‏اید، انشعاب از تشکیلاتی برای اظهار عقیده مستقل و ایجاد تشکیلات جدید، به معنای اختلاف نیست؛ اختلاف در آن موقعی است که خدای ناکرده هرکس برای پیشبرد نظرات خود به دیگری پرخاش کند که بحمدالله‏، با شناختی که من از روحانیون دست‌‏اندرکار انقلاب دارم، چنین کاری صورت نخواهد گرفت. من به شما و همه کسانی که دلشان برای اسلام عزیز می‏تپد دعا می‏کنم و توفیق آقایان را از خداوند متعال خواستارم. والسلام علیکم و رحمه ‏الله‏». با موافقت امام، تشکل جدید رسمیت پیدا کرد و همین موضوع در انتخابات دوره سوم مجلس اثرگذار بود. از آنجا که تا آن مقطع زمانی این تشکل‌های سنتی بودند که فهرست‌های انتخاباتی را تهیه می‌کردند، بر همین اساس مباحث مطرح‌شده درباره مجمع و جامعه بر آرای انتخاباتی اثرگذار بود، تا آنجا که برخی از اعضای جامعه روحانیت نظیر ناطق‌نوری به دور دوم رفتند و ماحصل آن انتخابات،کسب اکثریت کرسی‌های مجلس به نفع جریان چپ بود.
 
ناراحتی مهدوی‌کنی از اسلام آمریکایی
 
مرحوم مهدوی‌کنی درباره آن تأییدیه امام بر نامه مجمع روحانیون در کتاب خاطرات خود چنین نوشته است: «من خدمت امام شرفیاب شدم و قبل از اینکه نامه را تقدیم کنم، شفاهی عرض کردم که ما نمی‌دانستیم که بعد از ٦٠ سال طلبگی و مبارزه در راه اسلام و انقلاب، آمریکایی شده‌ایم؛ ولی حالا فهمیده‌ایم که ما با مهر تأیید جناب‌عالی، آمریکایی از آب درآمده‌ایم و شما اتهام آمریکایی‌بودن ما را تأیید می‌فرمایید. گفتم اگر واقعا جناب‌عالی به عنوان امام و رهبر ما، ما را آمریکایی می‌دانید، قاعده‌‌اش این است که ما را از صفحه وجود محو بفرمایید. مگر ممکن است در ایران اسلامی و انقلابی، گروهی آمریکایی در لباس روحانیت باقی بمانند؟ قاعده‌اش این است که دستور بفرمایید ما را داخل دریاچه ساوه بریزند و در جامعه روحانیت را ببندند و کرکره‌اش را پایین بکشند. ما تابه‌حال فکر نمی‌کردیم اسلام‌مان اسلام آمریکایی است، زیرا ما معارف‌مان را در حوزه علمیه از مجالس درس فقه و اصول و اخلاق شما فراگرفته‌ایم... تا من گفتم اگر ما آمریکایی هستیم پس ما را به دریاچه ساوه بریزید، ایشان سریع سرشان را بلند کردند و گفتند نخیر، من کی چنین حرفی را زدم؟
 
من چنین حرفی نزدم. من به شماها علاقه دارم! خیر، چنین چیزی نیست، اصلا من چنین حرفی نزد‌ه‌ام، من چنین چیزی را تأیید نکرده‌ام!... فرمودند که من به شما علاقه دارم و باید جبران کنم و این نسبت و تهمت را برطرف کنم. من تا دیدم ایشان گفتند باید جبران کنم، گفتم پس اجازه بدهید بنده سؤالی بنویسم و به شما بدهم. شما هم چیزی مرقوم بفرمایید که این اتهام را رفع کند... ایشان فرمودند خیر، الان من چیزی نمی‌نویسم؛ ولی بعد از انتخابات بیایید و هرچه شما برای رفع این تهمت بنویسید من آن را تأیید می‌کنم. بنده خداحافظی کردم، منتها کمی دلم شکست، برای اینکه فکر نمی‌کردم امام این‌طور برخورد کند. بالاخره قلبا مقداری ناراحت شدم؛ ولی ابراز نکردم و مسئله را به خداوند متعال واگذار کردم». بعد از آن امام در نامه‌ای که به منشور برادری معروف شد و گویی برای بعد از فوت خود نوشته است، جامعه روحانیت را از اسلام آمریکایی مبرا اعلام کرد. پس از شکل‌گیری مجمع روحانیون و پیروزی قطعی آنها در مجلس سوم، هاشمی‌رفسنجانی در سال ١٣٦٨ به ریاست‌جمهوری می‌رسد.

انصاری در گفت‌وگو با نسیم بیداری درباره تعامل دولت هاشمی و مجلس سوم چنین گفته است: «تعامل مجلس سوم با دولت در عمل تعامل خوبی بود؛  البته برخی از افراد وابسته به جریان چپ بعضا نطق‌های تندی علیه برخی اقدامات دولت داشتند به‌خصوص بعد از پایان جنگ که سیاست تعدیل اقتصادی که جناب آقای هاشمی اعلام کرد و برخی سیاست‌های دیگر، مخالفت‌هایی را در داخل مجلس و بیرون مجلس در پی ‌داشت و به نوعی می‌توان گفت یک آرایش و ترکیب جدید درخصوص مسائل اقتصادی در حال شکل‌گیری بود و از همین زاویه، هم در داخل و هم خارج مجلس مخالفت‌هایی با سیاست‌های تعدیل اقتصادی جناب آقای هاشمی بروز می‌کرد به‌خصوص بیشتر این مخالفت‌ها در بخشی از اردوگاه سنتی جریان راست بود... . 
 
به یاد دارم در‌‌ همان روزهای اول که جناب آقای هاشمی به ریاست‌جمهوری انتخاب شد و با اینکه آقای هاشمی عضو جامعه روحانیت مبارز بودند؛ ولی مجمع روحانیون مبارز در انتخابات ریاست‌جمهوری اول ایشان از آقای هاشمی حمایت کردند و مجمع از میان اعضای خود کاندیدای دیگری معرفی نکرد. مجمع روحانیون مبارز در دور دوم ریاست‌جمهوری آقای هاشمی اعلام بی‌طرفی کرد و از کاندیدای خاصی حمایت نکرد و اعضا را آزاد گذاشت از هرکس خواستند حمایت کنند. اتفاقا‌‌ همان موقع هم ١٠ نفر از اعضای مجمع با ذکر نام شخصی از ایشان اعلام حمایت کردند؛ بنابراین اتفاق تازه‌ای در تعامل مجلس با دولت رخ نداد؛ ولی در فضای مطبوعاتی و بیرون و در برخی از دانشگاه‌ها و جریانات تند چپ آن زمان، نسبت به آقای هاشمی زاویه پیدا شد و تندروی‌هایی هم شد».
 
انتخابات چهارم؛ تغییر شرایط و قهر
 
تا قبل از سال ٦٨ و رحلت امام، جناح چپ و مجمع روحانیون با توجه به حضور تعداد قابل‌توجهی از روحانیون نزدیک به حضرت امام(ره) و همچنین با دراختیارداشتن اکثریت مجلس سوم و دولت مهندس موسوی، در حقیقت جناح حاکم به شمار می‌رفت؛ اگرچه جناح راست و جامعه روحانیت مبارز نیز چیزی از یک‌جناح حاکم کم نداشتند و با دراختیارداشتن بسیاری از بنیادها و نهادها و نیز با روابط نزدیکی که با محافل سنتی بازار داشتند، یک پای جدی نظام سیاسی و مدیریتی کشور به شمار می‌رفتند. درعین‌حال، در سال‌های پیش از رحلت بنیان‌گذار انقلاب، شرایط سیاسی خاص کشور نظیر جنگ و شرایط دشوار پایان آن، پذیرش قطع‌نامه و وضعیت اقتصادی بحرانی سال‌های ٦٧ و ٦٨، دیگر مجالی برای بروز رقابت‌های سیاسی و جناحی باقی نگذاشته بود.
 
با وجود این، دوگانگی‌ها و اختلاف‌نظرها در همین سال‌ها نیز کم‌وبیش ادامه داشت و پس از درگذشت امام(ره)، رنگ‌وبوی جدیدی نیز به خود گرفت.  انتخاب آیت‌الله ‌هاشمی‌رفسنجانی به ریاست‌جمهوری و کمی بعد تغییر رئیس قوه‌ قضائیه، آرایش قوای سه‌گانه را به سمت تغییر برد اما دو سال طول کشید تا این تغییر در انتخابات مجلس‌چهارم در ابتدای سال٧٠ کامل شود. این انتخابات با ردصلاحیت بخش بزرگی از جناح چپ همراه شد. این مسئله با اعمال نوع جدیدی از نظارت که بعدها به نظارت استصوابی مشهور شد، اتفاق افتاد. نحوه ردصلاحیت‌ها که اعتراض مجمع روحانیون را برانگیخته بود، سبب شد تا این تشکل در نامه‌ای اعتراض خود را نسبت به بروز این اتفاق، اعلام کند.
 
جناح راست در قالب جامعه روحانیت مبارز با بهره‌مندی از فضای بدون رقیب و محرومیت جناح چپ با شعار پیروی از خط امام، اطاعت از رهبری و حمایت از هاشمی، به صحنه انتخابات آمد و فهرستی را در انتخابات مجلس چهارم ارائه کرد که مورد حمایت تشکل‌های همسو با جامعه روحانیت مبارز مانند جامعه اسلامی فرهنگیان، جامعه اسلامی مهندسین، جامعه زینب(س)، جامعه اصناف و بازار و جمعیت مؤتلفه نیز واقع شد. این گروه‌ها چندی بعد، با نام «تشکل‌های اسلامی همسو» در صحنه سیاسی کشور شناخته شدند. پس از اعلام نتایج انتخابات مجلس‌ چهارم، مجمع روحانیون فعالیت سیاسی خود را تا ایجاد شرایط مساعد تعطیل کرد. فضای بی‌عملی در میان چهره‌های شاخص جریان چپ و مجمع روحانیون تا جایی پیش می‌رود که سیدمحمد خاتمی در سال ٧١ از وزارت فرهنگ و ارشاد دولت هاشمی استعفا کرد، مهدی کروبی هم از ریاست بنیاد شهید و موسوی‌خویینی‌ها از ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست‌جمهوری. در همین سال‌های محدودیت سیاست‌ورزی بود که مجمع روحانیون با روزنامه سلام مهم‌ترین بازوی چپ و منتقد سیاست‌های هاشمی‌رفسنجانی شد. در طرف دیگر حلقه ماهنامه بیان و هفته‌نامه مبین با انتقاد از وضعیت حاکم بر فرهنگ به بیان مسائل نو در عرصه دینی روی آوردند که در سال‌های بعد مقدمات مباحث روشنفکری دینی و تغییر در فضای سیاسی کشور را کلید زد.
 
غیبت طولانی‌مدت مجمع روحانیون مبارز تا برگزاری پنجمین دوره انتخابات مجلس ادامه پیدا کرد و به‌این‌ترتیب، برای چهار سال، فقط جناح راست در فضای سیاسی کشور فعالیت داشت. اما در آستانه انتخابات مجلس پنجم «کارگزاران سازندگی» با ابراز نگرانی از تداوم تک‌صدایی در کشور اعلام موجودیت کرد. مهدی کروبی، دبیرکل مجمع، اما با حمایت از کارگزاران در مصاحبه‌ای از این گروه با عنوان نیروهای انقلابی معتقد به نظام و خدمتگزار به مردم نام برد. مجمع روحانیون همچنان در همین شرایط بود که سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بعد از انحلال در سال ٦٥، بار دیگر با حضور چهره‌های چپ سازمان از جمله محسن آرمین، بهزاد نبوی و محمد سلامتی بار دیگر پا به عرصه فعالیت سیاسی گذاشت. در کنار سازمان مجاهدین، گروه‌های دیگری از جمله دفتر تحکیم وحدت، انجمن اسلامی معلمان، انجمن اسلامی مدرسان، انجمن اسلامی جامعه پزشکیان و... در ائتلاف نیروهای خط امام و رهبری توانستند اقلیت قدرتمندی را در مجلس پنجم تشکیل دهند.
 
پیروزی در خرداد ٧٦
 
در این فضا که همچنان مجمع با تابلوی خود یعنی روزنامه سلام از فعالیت سیاسی کناره‌گیری کرده بود و عرصه برای گروه‌های خط امامی باز شده بود، بزنگاه ٧٦ سر رسید. این بزنگاه بزرگ‌ترین و مهم‌ترین رویارویی جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون بود؛ وقتی که کاندیدای هر دو تشکل مهم‌ترین و بالقوه‌ترین بخت ریاست‌جمهوری آن سال بودند. مهدوی‌کنی در رأس تشکل جامعه روحانیت مبارز در تلاش برای رأی‌آوری ناطق‌نوری، عضو دیگر این تشکیلات، هیچ فروگذاری نکرد. بااین‌حال، خاتمی با ٢٠ میلیون رأی از جانب تشکلی که فعالیت‌های خود را نزدیک به هشت سال به حالت تعلیق برده بود، سکان اداره کشور را برعهده گرفت. آمدن خاتمی فضا را برای فعالیت تشکل‌ها و احزاب به‌قدری باز کرد که جریان‌های جدیدی از جمله جبهه مشارکت ایران اسلامی پا به عرصه گذاشتند. مجمع روحانیون در کنار نیرو‌های جدیدی که ملقب به دوم‌خردادی بودند، دیگر نقش پدر معنوی را ایفا می‌کرد و عرصه را به دیگر احزاب همسو با خود سپرده بود. پیش از انتخابات مجلس ششم عبدالله نوری روحانی همسو با مجمع روحانیون که البته هیچ‌گاه به‌طور رسمی به عضویت  این تشکل در نیامد با رأی بالا به نخستین شورای شهر پایتخت راه یافته بود. از عبدالله نوری به‌عنوان یکی از شانس‌های اصلی نشستن بر صندلی ریاست مجلس بعدی نامبرده می‌شد. اما محکومیت او در دادگاه، وزیر کشور سابق دولت‌های‌ هاشمی رفسنجانی و اصلاحات را از رفتن به مجلس بازداشت.
 
مجلس ششم
 
اما انتخابات مجلس ‌ششم در شرایطی برگزار شد که همه‌چیز در فضای سیاسی با گذشته تفاوت داشت. جناح چپ در کنار مجمع‌ روحانیون که طیف سنتی این جناح محسوب می‌شد، کارگزاران را به‌عنوان تکنوکرات‌های میانه‌رو و جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین و دفتر تحکیم را نیز به‌عنوان مثلث پیشرو خود به جامعه عرضه می‌کرد. جبهه مشارکت ایران اسلامی که مجوز فعالیت رسمی خود را در سال ٧٧ دریافت کرده بود، سال ٧٨ با شعار ایران برای همه ایرانیان و معنویت، عدالت و آزادی وارد عرصه انتخابات شد. هم‌زمان با مشارکت، سایر گروه‌های جناح چپ هم در قالب ائتلاف دوم ‌خرداد در صحنه انتخابات حاضر شدند و در نهایت یک فهرست ٢٥نفره مشترک را منتشر کردند. اما در آن‌سو، جامعه روحانیت مبارز به‌عنوان مهم‌ترین گروه جناحی که پس از آن زمان جناح محافظه‌کار نامیده می‌شد، برخلاف ادوار گذشته مجلس از ارائه فهرست برای شهرستان‌ها خودداری کرد.
 
تشکل‌های همسو با این جناح نیز که این‌بار با نام ائتلاف گروه‌های خط امام و رهبری به میدان آمده بودند، تا آخرین روز پیش از رأی‌گیری از انتشار فهرست انتخاباتی خودداری کردند. اما یک تغییر آرایش دیگر نیز در این انتخابات رخ داد که زمینه را برای تحولات بعدی فراهم کرد؛ جناح محافظه‌کار که تا پیش‌ازاین ازجمله منتقدان کارگزاران به شمار می‌رفتند، در آستانه انتخابات حمایت خود را از آیت‌الله‌ هاشمی که پس از دوران ریاست‌جمهوری‌اش برای نمایندگی مجلس از حوزه تهران کاندیدا شده بود، اعلام کرد. این حمایت در حالی انجام می‌شد که در ماه‌های قبل از انتخابات، هاشمی به‌شدت از سوی بخشی از گروه‌ها و مطبوعات دوم‌خرداد مورد انتقاد و حتی تخریب قرار گرفته بود و در نهایت هم در فهرست گروه‌های اصلاح‌طلب قرار نگرفت. در آن مقطع زمانی، علاوه بر حمایت جریان محافظه‌کار از آیت‌الله‌ هاشمی، کارگزاران نیز به حمایت قاطع از وی پرداخت.
 
این البته نقطه آغاز اختلافات بود؛ چراکه به‌جز مسئله حضورداشتن یا ‌حضورنداشتن هاشمی در فهرست که محل اختلاف کارگزاران با گروه‌های ١٦گانه دوم‌خردادی بود، گروه‌های دیگر نظیر مجمع روحانیون هم رفتار مشارکتی‌ها را برنمی‌تابیدند؛ مشارکتی که رسانه‌ها و چهره‌هایش فضای عمومی را به خود اختصاص داده بودند. این‌گونه بود که فهرست‌های مختلف انتخاباتی از سوی مشارکت، کارگزاران و مجمع روحانیون منتشر شد و تقریبا همه چهره‌های مشترک این فهرست‌ها و البته چهره‌های اختصاصی مشارکتی‌ها توانستند اکثریت مجلس را در دست بگیرند. هرچند پیروزی گسترده در انتخابات مجلس ششم، مانع دیده‌شدن اختلافات گسترده در میان گروه‌های اصلاح‌طلب شد، اما اختلاف‌ها در بستن فهرست‌های انتخاباتی، میراثی بود که از این انتخابات به بعد، همواره برای اصلاح‌طلبان مشکل‌ساز شد. روزنامه رسالت، سوم ‌بهمن‌ سال٧٨ و در آستانه انتخابات مجلس هشتم از قول محمدرضا خاتمی، دبیرکل مشارکت نوشت: «اختلافات در جبهه دوم ‌خرداد به ‌خاطر تندروی‌ها و سهم‌خواهی‌هاست».
 
در همان روز، سیدهادی خامنه‌ای در اظهارنظری دیگر گفت: «به ‌دلیل مخالفت با سیاست‌های پدرسالارانه احزاب کارگزاران و جبهه مشارکت، ١٠ گروه دوم‌خردادی ائتلاف جدیدی تشکیل داده‌اند و در فهرست این ائتلاف نام رضا خاتمی، محسن میردامادی، اکبر هاشمی‌رفسنجانی و محمد غرضی را به ‌عنوان سران مشارکت و کارگزاران از فهرست خود حذف کرده‌اند».با وجود همه آن اختلافات و با آنکه رضا خاتمی نماینده اول تهران بود، اما با وساطت سیدمحمد خاتمی، باز هم ریاست مجلس ششم نصیب یک روحانی شد و مهدی کروبی بر بالاترین کرسی مجلس تکیه زد. بااین‌حال نحوه مدیریت مجلس در ماجرای تغییر قانون مطبوعات و ماجرای حکم حکومتی هرچه بیشتر بین پدر و آنها فاصله انداخته بود.
 
ارائه فهرست  در مجلس هفتم
 
انتخابات مجلس هفتم که در زمان برگزاری آن، تنها یک‌سال‌واندی از آخرین دوره ریاست‌جمهوری محمد خاتمی باقی مانده بود، زنگ پایان دوران اصلاحات و بازگشت راست را به صدا درآورد. همان‌طور هم که انتظار می‌رفت، نگرانی‌ها درخصوص رد صلاحیت گسترده نمایندگان مجلس‌ ششم به واقعیت پیوست و انتخابات در حالی برگزار شد که ده‌ها نماینده اصلاح‌طلب مجلس‌ششم، در اعتراض به ردصلاحیت‌ها استعفا داده و در صحن مجلس تحصن کرده بودند.  مجمع روحانیون مبارز در انتخابات مجلس هفتم بدون حضور چپ‌های رادیکال، در تهران لیست ٢٦نفره‌ای ارائه کرد که هیچ‌کدام امکان ورود به مجلس را نیافتند. مهدی کروبی، مجید انصاری، رسول منتجب‌نیا، سیدمحمود دعایی، محمد اشرفی‌اصفهانی، الیاس حضرتی، جمیله کدیور، علیرضا محجوب، سهیلا جلودارزاده و علی هاشمی‌رفسنجانی از شاخص‌ترین افراد لیست مجمع روحانیون در این میدان بودند.
 
اصلاح‌طلبان اگرچه برای انتخابات مجلس هشتم فهرست‌هایی با عنوان یاران خاتمی و ائتلاف اصلاح‌طلبان را منتشر کردند، اما همچنان میراث اختلافات گذشته که در نام‌گذاری این فهرست‌ها نمود پیدا کرده بود، در کنار آغاز سیر صعودی جریان تازه‌‌روی‌کارآمده جناح راست در قامت دولت احمدی‌نژاد، منجر به ناکامی اصلاح‌طلبان در این انتخابات شد.
 
٨٤ و جدایی کروبی
 
انتخابات ٨٤ اما تغییرات جدیدی را در مجمع روحانیون ایجاد کرد. این انتخابات اوج بی‌مهری جریان‌های جدید اصلاح‌طلب به پدرهای معنوی خود بود. مجمع تا آن سال به دبیرکلی مهدی کروبی به حیات کم‌فروغ خود ادامه داده بود؛ اما انتخابات ٨٤ و تعدد کاندیدهای جریان اصلاحات نه‌تنها همه آرزوهای دوران اصلاح‌طلبان را بر باد داد، بلکه به قهر کروبی و جدایی از مجمع هم منجر شد. آنجا که هیچ‌یک از کاندیداهای جریان اصلاح‌طلبی حاضر به کناره‌گیری نشدند و سبب شد تا مهدی کروبی نه‌تنها از مجمع روحانیون قهر کند، بلکه بعد از انتخابات ٨٤ حزب متبوع خود یعنی اعتماد ملی را تأسیس کند. حزبی که دارای ارگان مطبوعاتی به همان نام هم بود و البته کروبی به دنبال تأسیس تلویزیون خصوصی هم بود که نتوانست به آرزوی خود برسد. بعد از قهر کروبی از مجمع، سیدمحمد موسوی‌خویینی‌ها به دبیرکلی مجمع انتخاب شد و سیدمحمد خاتمی هم رئیس شورای مرکزی شد.
 
٨٨ و تداوم اختلافات
 
این اختلافات اما بار دیگر در آستانه انتخابات ٨٨ سر باز کرد. در انتخابات ٨٨ بار دیگر اختلافات بدنه مجمع روحانیون سر باز کرد و آن هنگامی بود که سیدمحمد خاتمی به نفع نامزدی میرحسین موسوی از انتخابات کناره‌گیری کرد، اما با وجود تجربه تلخ ٨٤ و تعدد نامزدها در آن عرصه، مهدی کروبی به عنوان نامزد حزب اعتماد ملی در این انتخابات حاضر شد. بااین‌حال، مجمع روحانیون مبارز در این انتخابات وارد فاز جدی تحرکات سیاسی شد. در این انتخابات، علی‌اکبر محتشمی‌پور، از اعضای باسابقه مجمع به عنوان رئیس کمیته صیانت از آرا انتخاب شد. مجمع در مقطع انتخابات ٨٨، بعد از انتخابات در بیانیه‌های متعددی خواستار شفافیت در ماجرای بعد از انتخابات شده بود. از آن جمله می‌توان به بیانیه ٢٥ خرداد مجمع توجه کرد و البته بیانیه حمایت از نماز جمعه هاشمی‌رفسنجانی. بااین‌حال بسیاری از چهره‌های جریان راست که در خانه احزاب حضور داشتند، تلاش کردند تا با استناد به بیانیه‌ها و تحرکات، مجمع روحانیون را هم منحل اعلام کنند، اتفاقی که رخ نداد. در جریان انتخابات مجلس نهم، جریان اصلاح‌طلب با صندوق‌های رأی قهر کرد. دراین‌میان، اما سیدمحمد خاتمی رأی خود را در حوزه انتخابیه دماوند به صندوق ریخت. بعد از آن دیگر نامی از مجمع نبود تا انتخابات سال ٩٢.
 
حمایت از هاشمی
 
در جریان نامزدی هاشمی‌رفسنجانی برای این انتخابات، پیش از آن که رد صلاحیت شود، مجمع مانند دوره اول ریاست‌جمهوری هاشمی در دهه ٦٠ در بیانیه‌ای از نامزدی او حمایت کرد؛ حمایت مجمع روحانیون از یک عضو جامعه روحانیت. البته حمایت از هاشمی در سال‌های دهه ٦٠ را نمی‌توان حمایتی از جنس حمایت مجمع روحانیون از یک عضو جامعه روحانیت دانست؛ چراکه هاشمی در آن سال‌ها مناصب مختلفی را برعهده گرفته بود و مورد وثوق همه جناح‌ها بود. حالا یک بار دیگر در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٦، مجمع روحانیون اندک‌اندک فعال می‌شود. جلسات متعدد و تقریبا منظمی را در این سال‌ها برگزار کرده است و تصاویر آن هم در صفحه اینستاگرام محمدعلی ابطحی منتشر می‌شود. جلساتی که مقر آن همان ساختمان بلوار کاوه است.
 
همه چهره‌های قدیمی چپ هرازگاهی گرد هم جمع می‌شوند. حالا اما مجمع گویا بنا دارد تا حضور جدی‌تری در عرصه رقابت‌های ریاست‌جمهوری سال ٩٦ داشته باشد. حضوری از همان جنس سال‌های دهه ٦٠. از آنجا که جریان اصلاح‌طلب تابه‌حال تمام‌قد پشت نامزدی مجدد روحانی ایستاده است، مجمع هم همین خط را در پیش خواهد گرفت؛ به‌ویژه آنکه برخی چهره‌های آن در دولت اعتدال هم حضور دارند. در این صورت، این سومین باری خواهد بود که مجمع روحانیون از یک عضو جامعه روحانیت حمایت خواهد کرد. عضوی که به نظر می‌رسد در دگردیسی‌های سال‌های گذشته قرابت بیشتری با «یونی‌ها» دارد و از «یتی‌ها» فاصله گرفته است. هرچند همان روحیه محافظه‌کارانه مانع از آن شده است تا بخواهد رسما از جمع روحانیت فاصله بگیرد.

چند درصد مبتلایان به «اچ‌ آی‌ وی» زنان هستند؟

روزنامه شرق: روز گذشته همایش ایدز و رسانه در پژوهشگاه فرهنگ و هنر جهاد دانشگاهی، با حضور مسئولان و در غیبت رسانه‌ها و با صندلی‌های خالی برگزار شد.
 
در این همایش، محمد خدادی (مدیرعامل ایرنا)، دکتر محمدجواد حق‌شناس، خسرو منصوریان (مؤسس انجمن احیا)، دکتر امید زمانی (کارشناس HIV)، دکتر سلطانی‌فر (استاد ارتباطات)، دکتر اولیایی و دکتر حمیرا فلاحی، کارشناس مسئول اداره ایدز وزارت بهداشت، درباره خط قرمزهای ایدز در رسانه‌ها و نقش رسانه در آگاه‌سازی مردم به بیان دیدگاه‌های خود پرداختند.محمد خدادی، مدیرعامل ایرنا، گفت: «چون در گذشته انحصار اطلاعات در دست رسانه‌ها بود، خبرنویسی پیچیدگی امروز را نداشت.
 
در شرایط فعلی، ما به مهندسی خبر نیاز داریم. در گذشته، ما از اطلاعات به مخاطب می‌رسیدیم که دلیلش انحصار بود؛ اما امروز باید از مخاطب به اطلاعات برسیم؛ یعنی عملا به دلیل تفاوتی که در جریان فناوری اطلاعات وجود دارد، جریان اطلاع‌رسانی از مخاطب به اطلاعات می‌رسد؛ به این معنا که برای جامعه‌ای که می‌خواهیم صحبت کنیم، بنا به مختصات آن جامعه به آنها اطلاعات بدهیم. ما وقتی درباره اعتیاد و ایدز صحبت می‌کنیم، آن‌قدر فرد آسیب‌دیده می‌ترسد که زندگی‌اش نابود می‌شود و تمامی اطرافش هم با ترس و وحشت نگاهش می‌کنند.
 
مریضی شاید آن‌قدر او را ناراحت نکند که واکنش دیگران او را اذیت خواهد کرد. یا آن‌قدر در قبال بیماری بی‌تفاوت می‌شویم و اصلا موضوع را نمی‌بینیم که نگران ایدز نیستیم و دغدغه‌اش را نداریم. در‌واقع ما اصلا نگران این نمی‌شویم که چند صد هزار نفر در جامعه ما ایدز دارند».در ادامه این نشست تخصصی، دکتر محمدجواد حق‌شناس، جامعه‌شناس و مدیرعامل انجمن احیای ارزش‌ها بیان کرد: «این دومین نشست انجمن احیای ارزش‌هاست. دو سال پیش، این نشست‌ها با حضور حداقل ٣٠ خبرگزاری با گرایش‌های اجتماعی برگزار شد و انصافا پس از این نشست‌ها، شاهد تحولاتی در عرصه نگاه رسانه‌ای به این معضل و مشکل ملی بودیم.
 
در سال جاری هم امیدواریم بتوانیم بخشی از این مسائل را با این رویکرد که جامعه از انتشار آمارهای جدید نگران‌شده و فضا ملتهب به نظر می‌رسد، پیش ببریم. از‌آنجا‌که انجمن احیای ارزش‌ها در اهداف خود کمک به آسیب‌دیدگان اجتماعی را مدنظر دارد، طبیعی است که بخواهیم و بتوانیم با برخی گروه‌های همسو در فضای موجود، به تحلیل مطالب در حوزه ایدز بپردازیم و فرصتی به دست بیاید تا این مشکل را واکاوی کنیم».  در ادامه دکتر زمانی، کارشناس ایدز، با اشاره به اینکه دست از پرداختن به ایده‌های نخ‌نما برداریم، بیان کرد: «باید رسالت جدی‌تری در حوزه ایدز برای خود در نظر بگیریم. احساس می‌کنم روی پیام‌ها در حوزه ایدز فکر نمی‌شود.
 
مثلا همین شعار من را بغل کنید که امروز هم برای پوستر این برنامه انتخاب شده، متعلق به زمان خاصی بود که در مدارس آمریکایی خانواده‌ها اجازه نمی‌دادند کودکی که مبتلا به اچ‌آی‌وی است، وارد مدرسه شود و این شعار متعلق به آن زمان بود؛ ولی ما هنوز که هنوز است از آن استفاده می‌کنیم. رسانه‌ها یک کارکرد اجتماعی دارند که باید بتوانیم از آن در راستای اهدافی مانند ارتقای سلامت استفاده کنیم. متأسفانه برخی از نهادهای اجتماعی، از جمله آموزش‌وپرورش هم کارکردهای اجتماعی خود را از دست داده‌اند. رسانه‌ها نیز که به عنوان رکن چهارم دموکراسی مطرح می‌شوند و باید صدای افراد جامعه باشند و واقعیت‌ها را منعکس کنند، از کارکردشان جدا و بیشتر به انتقال‌دهنده اطلاعات تبدیل شده‌اند و همین باعث شده است کارکرد مناسبی در حوزه HIV نداشته باشند».
 
دکتر فلاحی به عنوان کارشناس اداره ایدز وزارت بهداشت و درمان، دیگر سخنران این همایش بود و بیان کرد: «٣٣هزارو ٢٢٧ مورد تا اول مهرماه کیس شناخته‌شده اچ‌آی‌وی هستند، اما برآورد ما مطابق نرم‌افزاری که سازمان جهانی بهداشت در اختیار ما قرار داده، این است که ٧٥هزار و ٦١٨ مورد داشته باشیم. در این برآورد حضور زن‌ها افزایش چشمگیر داشته است، مطابق این برآورد ٦٤,٥ درصد از مبتلایان مرد و ٣٥.٥ درصد را نیز زنان تشکیل می‌دهند. مطابق آمار تفکیکی نیز شرایط ما خوب نیست. شش‌ماهه اول سال ٩٥، نشان می‌دهد آمار انتقال از طریق جنسی فراتر رفته است و این نشان می‌دهد ما هم با الگوهای جهانی پیش می‌رویم.
 
مطابق این آمار، آمار مبتلایان به اچ‌آی‌وی از طریق اعتیاد تزریقی ٣٧ درصد است، انتقال از طریق آمیزش ٤٠ درصد و انتقال از طریق مادر به کودک دو درصد است و ٢١ درصد نیز از طریقی نامشخص مبتلا شده‌اند». وی تصریح کرد: «مطابق آمار در جهان، ما ٣٥٧ میلیون مورد جدید سالانه به آمار مبتلایانمان اضافه می‌شود و ما نیز می‌گوییم حداقل سالی ٣٥٠ هزار مبتلا به ایدز از طریق روابط آمیزشی خواهیم داشت. از طرفی از تعداد مبتلایان به اچ‌آی‌وی حداقل ١٧ درصد سالمند هستند». فلاحی با اشاره به اینکه مصرف مواد محرک و روان‌گردان در کشور افزایش پیدا کرده، افزود: «سن اعتیاد و تن‌فروشی در کشور ما پایین آمده و ما طبق قولی که به سازمان بهداشت جهانی داده‌ایم، باید تا سال ٢٠٢٠ تبعیض را بین مردم دارای اچ‌آی‌وی و عادی برداریم و ٩٠ درصد از افراد مبتلاشده را شناسایی کنیم». این کارشناس اداره ایدز وزارت بهداشت بیان کرد: «درحال‌حاضر وضعیت ابتلا به ایدز در کشور ما متمرکز است، اما متأسفانه در حال نزدیک‌شدن به وضعیت منتشر هستیم». 
 
دکتر فلاحی به عنوان کارشناس اداره ایدز وزارت بهداشت و درمان نیز در سخنانی با اشاره به عملکرد رسانه‌ها و نقش مثبتی که در زمینه اطلاع‌رسانی ایدز دارند، مطرح کرد: با توجه به سریال‌هایی که از تلویزیون پخش می‌شود و آخرین سریالی که تحت عنوان «پریا» از رسانه ملی پخش شد، مشخص شد که تا چه میزان مردم ما نیازمند اطلاعات در زمینه ایدز هستند.
 
ای کاش صداوسیما آن‌موقع که مخاطب داشت، به این نوع کارها می‌پرداخت اما اکنون هم دیر نشده است و اگر بجنبد، جبران خواهد شد. او با اشاره به اینکه رسانه، پل ارتباطی بین متخصصان، سیاست‌گذاران و مردم است، اظهار کرد: رسانه باید در زمینه پیشگیری از ایدز اطلاع‌رسانی کند و سعی‌اش اصلاح نگرش مردم باشد. از افرادی که با HIV زندگی می‌کنند، انگ‌زدایی کند و گزارش‌ها و اخباری که منتشر می‌کند باید بی‌طرف و دقیق باشد؛ از سویی این مطالب را با زبان ساده به مخاطبان انتقال دهد.
 
دکتر فلاحی سپس با انتقاد از رسانه‌ها در نحوه پرداخت به موضوع ایدز، مطرح کرد: رسانه‌ها باید از احساسی‌گری پرهیز کنند؛ چراکه ما می‌خواهیم در زمینه HIV هول‌ و هراس را پایین بیاوریم. دکتر فلاحی سپس درباره برخی شایعاتی که مبنی بر وضعیت بحرانی HIV در کشور وجود دارد و اینکه مطرح می‌شود اگر این شرایط به همین شکل ادامه‌دار باشد، ایران قرنطینه می‌شود، مطرح کرد: متأسفانه این شایعات نه پایه علمی دارد نه چیز دیگری. بحث قرنطینه در هیچ کجای دنیا وجود ندارد و حتی نباید آن را تکرار کرد و این شایعات از اساس نادرست است. در ادامه دکتر محمد سلطانی‌فر، استاد ارتباطات با تأکید بر اینکه باید به رسانه‌ها اجازه داده شود که راجع به ایدز صحبت کنند، گفت: مشکل ما این است که از این مسئله پرهیز می‌کنیم و نسبت به مطرح‌کردن آن محدودیت داریم. مشکل این است که باور نمی‌کنیم ایدز یک معضل است؛ درحالی‌که باید راجع به آن فیلم و سریال ساخته و تشویق شود که به شیوه‌های خلاقانه‌ اطلاع‌رسانی صورت گیرد.
 
 بحث تجاوز، هزاران سال در همه جای دنیا اتفاق افتاده و فیلم اصغر فرهادی اولین‌بار نسبتا بی‌پرده به این قضیه پرداخته است؛ بنابراین خوب است که ساختارشکنی و واقعا جدی صحبت کنیم. سلطانی‌فر با تأکید بر اینکه رسانه نباید هر روز کارش آماردادن درباره ایدز باشد، اظهار کرد: روی مسئله ایدز نباید مانند مسئله اعتیاد سرپوش گذاشت. باید ترس از ایدز ریخته شود. ایدز یک بیماری نیست که دیگر پایان راه باشد. ۳۰، ۴۰ سال قبل، هر کسی که سرطان می‌گرفت، امید به ادامه زندگی دیگر برایش وجود نداشت، اما درحال‌حاضر ۸۰ درصد از سرطان‌ها درمان‌شدنی است.
 
سلطانی‌فر سپس با بیان اینکه بحث درمان روحی مقدم بر درمان جسمی است، یادآور شد: ما باید توجهمان درباره مسائلی مانند ایدز را روی درمان روحی بگذاریم. درحال‌حاضر ضریب نفوذ موبایل بین ۸۵ تا ۹۰ میلیون در جامعه است؛ این یعنی تقریبا حتی معتادهای ما هم موبایل دارند؛ بنابراین ما اگر در مراکز خودمان مسیری را تعیین کنیم که پیام‌های محتوایی را به عنوان مثال روی اپلیکیشن‌های موبایل قرار دهیم یا حتی از طریق پیام کوتاه اطلاع‌رسانی کنیم، موفق بوده‌ایم اما نکته‌ای ‌که حائز اهمیت است این است که باید نوع مخاطب و رسانه‌مان را تعیین کنیم؛ به عنوان مثال در کشور پاکستان ۸۰ درصد مردم بی‌سواد هستند اما همه آنها موبایل دارند و درحال‌حاضر به مدت سه سال است که سوادآموزی اعداد را روی موبایل‌ها انجام می‌دهند.

ماجرای جریمه 14 میلیونی یورویی دو دکل

روزنامه شرق: ماجرای سفارش ساخت کشتی به هیوندای کره و سیل انتقادات پس از آن کماکان دنباله‌دار است. همین چند روز پیش بود که قرارگاه‌ خاتم‌الانبیا هم به این ماجرا ورود کرد و گفت نباید توان داخل را نادیده گرفت. فرمانده قرارگاه، کسانی را‌ که توان داخلی را نادیده بگیرند خائن خواند.
 
سردار عبادلله عبداللهی در سخنان گلایه‌آمیز خود از کشتی‌رانی ایران، به ارائه پیشنهادی پرداخته و گفته بود: «ما حاضریم با ایجاد کنسرسیومی از شرکت‌های داخلی مانند صدرا و ایزایکو به‌صورت EPCF با ٨٥ درصد فاینانس و ١٥ درصد سهم آقایان، این قرارداد را برای ساخت ١٠ فروند کشتی در داخل کشور اجرا کنیم». حال آنکه مسئولان کشتی‌رانی ایران تنها، قراردادی کهنه در سال ٢٠٠٨ را زنده کرده‌اند تا پول‌های فریزشده ایران را به کشور بازگردانند.
 
معاون اول ریاست‌جمهوری هم در همایش قرارگاه خاتم‌الانبیا بر قدیمی‌‌بودن این قرارداد تأکید کرد و مهر تأییدی بر آن زد. ماجرا آنجا جالب می‌شود که به پیشینه صدرا نگاهی داشته باشیم. «شرق» در گفت‌وگو با مدیرعامل وقت شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران، پرده از قراردادی برداشت که در سال ٨٩ بین این شرکت به‌عنوان نماینده شرکت ملی نفت ایران با شرکت صدرا به‌عنوان زیرمجموعه قرارگاه خاتم‌الانبیا برای ساخت دو دکل دریایی منعقد شده بود. پیرو این قرارداد بنا بود با پیش‌پرداخت ١٧,٦ میلیون یورو، صدرا این دو دکل را بسازد و تحویل صنعت نفت ایران دهد.
 
تعهدی که هرگز روی واقعیت به خود ندید و صدرا هم حاضر به پس‌دادن پیش‌پرداخت نشد. سرانجام کار به آنجا رسید که دیوان محاسبات به این ماجرا ورود کرد و مدیرعامل وقت شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران را مسئول این اتفاق و ازبین‌رفتن بیت‌المال دانست. در نهایت این مقام مسئول، ملزم به پرداخت ١٧.٦ میلیون یورو پیش‌پرداخت یا جبران ضرر و زیان ناشی از اجرانکردن قرارداد مورد تقاضا شد.
 
سفارش ساخت ٢ دکل دریایی به صدرا هرگز اجرائی نشد
 
علی کیوان‌آرا، مدیرعامل وقت شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران، در گفت‌وگو با «شرق» با بیان پیشینه این ماجرا، می‌گوید: مشابه پیشنهادی که اکنون قرارگاه خاتم‌الانبیا درباره سفارش ساخت کشتی برای ایجاد شغل به کشتی‌رانی ایران داده است، در سال ٨٩ به شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران هم داده بود. این شرکت مسئول خرید تمام کالاهای پشتیبان صنعت نفت ایران محسوب می‌شود و شرکت‌ ملی نفت ایران تمام سفارش‌های خود را به این شرکت ارجاع می‌دهد.
 
کیوان‌آرا می‌افزاید: در آن زمان به‌عنوان مدیرعامل شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران، سفارش ساخت دو دکل دریایی را به شرکت صنعتی دریایی ایران (صدرا) که وابسته به قرارگاه خاتم‌الانبیاست، دادم تا به جای اینکه برای چینی‌ها شغل ایجاد کنیم، برای هم‌وطنان خود اشتغال‌زایی کنیم. او در بیان علت انتخاب صدرا برای این پروژه می‌گوید: صدرا تنها شرکتی در ایران بود که سابقه ساخت دکل دریایی را داشت. این شرکت پیش‌تر دکل ایران-خزر و دکل امیرکبیر را ساخته بود که اکنون هر دو دکل در دریای خزر در حال بهره‌برداری هستند.
 
مدیرعامل وقت شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران ادامه می‌دهد: شرکت صدرا پیش‌پرداخت این قرارداد را گرفت تا به ساخت این دو دکل اقدام کند. طبق قراداد باید شرکت صدرا در ازای پیش‌پرداخت، ضمانت‌نامه بانکی در اختیار شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران قرار می‌داد، اما قرارگاه خاتم‌الانبیا در زمان ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، مصوبه‌ای از رئیس‌جمهور وقت دریافت کرد که به‌جای ضمانت‌نامه بانکی، ضمانت‌نامه خاتم‌الانبیا را با امضای بالاترین مقام قرارگاه (فرمانده خاتم) پیوست این قرارداد کند. او با تأکید بر اینکه این روند اکنون هم باقی است، می‌گوید: ١٧,٦ میلیون یورو به‌عنوان ١٠ درصد قرارداد، به‌عنوان پیش‌پرداخت به شرکت صدرا پرداخت شد و این شرکت ضمانت‌نامه قرارگاه خاتم‌الانبیا را در ازای پیش‌پرداخت در اختیار شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران قرار داد.
 
 تلاش بیهوده شرکت ملی نفت برای بازپس‌گیری پیش‌پرداخت
 
کیوان‌آرا با بیان اینکه پس از گذشت چندین سال، هنوز هم این دکل‌ها ساخته نشده، می‌گوید: شرکت ملی نفت ایران تصمیم گرفت پیش‌پرداخت خود را از این شرکت بازپس گیرد، اما قرارگاه خاتم‌الانبیا از پس‌دادن آن امتناع کرد. او در پاسخ به اینکه علت پس‌ندادن مبلغ پیش‌پرداخت از سوی قرارگاه خاتم‌الانبیا چه بود، تصریح می‌کند: قرارگاه خاتم‌ با استناد به حساب‌وکتاب فی‌مابین به گفته این قرارگاه، از این اقدام خودداری کرد. این مقام مسئول می‌افزاید: در چنین شرایطی اغلب کارفرمایان ضمانت‌نامه بانکی را به اجرا می‌گذارند تا به مبلغ موردنظر از سوی بانک به علت خلف وعده پیمانکار، دست پیدا کنند، اما چنین اقدامی درحال‌حاضر امکان‌پذیر نیست، زیرا ضمانت‌نامه هم از آن قرارگاه خاتم است.
 
کیوان‌آرا با بیان اینکه مبلغ پیش‌پرداخت بر باد رفت و دکل‌ها هم ساخته نشد، می‌افزاید: در پی این اقدام، شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران،‌ میلیون‌ها دلار هم زیان داد، چراکه شرکت ملی نفت ایران، مجبور بود برای انجام پروژه‌های خود نسبت به اجاره دکل‌های دریایی اقدام کند. «اجاره هر دکل دریایی روزی ٣٠٠ هزار دلار است». این را مدیرعامل وقت شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران می‌گوید. به گفته او، اجاره دکل‌های دریایی به خاطر عظمت آن و فعالیت تعداد بالایی از نیروی انسانی روی آن بسیار گران است.
 
ورود دیوان محاسبات به ماجرای ٢ دکل دریایی
 
سرانجام ماجرا این بود که دیوان محاسبات کشور به این مسئله ورود و علیه مدیرعامل پیشین شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران به‌عنوان فردی مسئول در این ماجرا کیفرخواست صادر کرده است. در متن این کیفرخواست آمده: «...اهمال و سهل‌انگاری خواندگان (علی کیوا‌ن‌آرا) در تعیین تکلیف موضوع قرارداد و پیگیری اجرا یا استرداد پیش‌پرداخت، اسباب بروز ضرر و زیان به بیت‌المال را فراهم نموده که از این حیث تخلف محرز و با معرفی آنان به‌عنوان مسئولین امر مستند به تبصره ٢ ماده ٢١ و بند د ماده ٢٣ قانون دیوان محاسبات کشور، موضوع جهت طرح و رسیدگی در هیأت مستشاری و صدور رأی به‌خواسته اجرای حکم تبصره ١ ماده ٢٣ همان قانون و استرداد یا جبران مبلغ ١٧٦١٨١٦٧ میلیون یورو پیش‌پرداخت انجام پذیرفته و جبران ضرر و زیان ناشی از عدم اجرای قرارداد مورد تقاضای دادسرا می‌باشد».
 
تاریخ این کیفرخواست که به امضای فیاض‌شجاعی، دادستان دیوان محاسبات کشور رسیده است، مربوط به سوم آبان‌ماه سال جاری است و اکنون قرار است در تاریخ بیست‌وپنجم دی‌ماه، به آن رسیدگی شود. به استناد متن این کیفرخواست، دیوان محاسبات کشور به این مسئله ورود کرده و مدیرعامل پیشین شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران را مسئول ازبین‌رفتن بیت‌المال می‌داند. کیوان‌آرا در این گفت‌وگو در پاسخ به اینکه چرا شرکت صدرا یا قرارگاه خاتم‌الانبیا مورد بازخواست دیوان محاسبات کشور قرار نگرفته است، می‌گوید: این مسئله مورد تقاضای ما بود، اما دیوان محاسبات می‌گوید نمی‌توانیم قرارگاه را مورد بازخواست قرار دهیم و شما نباید سفارش ساخت دکل را به قرارگاه می‌دادید.
 
به گفته او، حتی در متن کیفرخواست هم به این مسئله اشاره شده و از شرکت صدرا به‌عنوان زیرمجموعه قرارگاه خاتم‌الانبیا به‌عنوان پیمانکاری که از ساخت دکل‌ها خودداری کرده، یاد شده است. بااین‌حال، مدیرعامل شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران، مسئول این اتفاق شناخته شده است. کیوان‌آرا می‌افزاید: اصولا دیوان محاسبات، سازمانی که در آن پول دولتی وجود داشته و این پول به دلایل مختلف به‌نوعی از بین رفته را ارزیابی می‌کند و افرادی را که در آن زمان مشخص در آن جایگاه حضور داشته‌اند، مورد بازخواست قرار می‌دهد.
 
هشدار به کشتی‌رانی ایران
 
او با تأکید بر اینکه «صدرا همان صدراست و قرارگاه خاتم‌الانبیا همان قرارگاه»، می‌افزاید: سفارش ساخت کشتی به این شرکت تفاوتی با این ماجرا ندارد و قیمت‌ها نیز تقریبا یکسان است. ساخت یک کشتی ٣٠٠هزارتنی کانتینر‌بر، حدودا ٢٠٠ میلیون دلار هزینه دارد که تقریبا با قیمت ساخت جکاب‌های دریایی عمق زیاد (دکل‌های حفاری چاه نفت) برابری می‌کند. بنابراین مدیرانی که در جایگاه دولتی حضور دارند، نباید اقدام به عقد قرارداد با شرکتی مانند صدرا کنند تا در آینده دیوان محاسبات به‌عنوان سازمان بررسی‌کننده اموال دولت، آنها را مورد بازخواست قرار دهد، زیرا ضمانت اجرائی برای انجام پروژه‌ها در اختیار سفارش‌دهنده دولتی قرار نخواهد گرفت. کیوان‌آرا با بیان اینکه قصد شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران، اجرای وظایف میهنی برای ایجاد اشتغال در داخل کشور بود، می‌گوید: نمی‌خواستیم در چین شغل ایجاد کنیم و به همین  دلیل، برای ساخت دکل، سراغ شرکت صدرا رفتیم که در نهایت با چنین پاداشی! روبه‌رو شدیم.
 
به عقیده او، با توجه به اوضاع مالی شرکت صدرا که بیش از ‌هزار ‌میلیارد تومان به بانک‌ها بدهکار است و حساب‌های بانکی آن نیز از سوی بانک‌ها، فریز شده است، این احتمال وجود دارد که ساخت کشتی بهانه‌ای باشد برای تأمین مالی این شرکت و رفع مشکلات آن. کیوان‌آرا می‌افزاید: این شرکت درحال‌حاضر، صلاحیت ساخت کشتی را به تنهایی ندارد، زیرا دانش فنی آن از بین رفته و با مشکلات مالی بسیاری دست‌وپنجه نرم می‌کند. به گزارش «شرق»، شرکت صدرا در یک دهه اخیر مشکلات مالی پرشماری داشته و چندین‌بار با فرازونشیب‌هایی در زمینه درآمد، اخراج و پرداخت‌نکردن حقوق کارگران روبه‌رو بوده است.

مجوز شورا برای آزمون و خطای 1500 میلیاردی


روزنامه شرق: در جلسه روز گذشته شورای شهر تهران، شهرداری مثل همیشه طرح‌ها و برنامه‌هایی را که از قبل برای منطقه ١٢ آغاز کرده است در آستانه اصلاح بودجه ٩٥ و ارائه بودجه ٩٦ در قالب لایحه‌ای به شورای شهر آورد و اعضای شورا هم ٢١نفری به آن رأی مثبت دادند؛ اما آنهایی که مخالف بودند بعد از مورد اعتراض قرارگرفتن از سوی همکارانشان نکاتی را گفتند که اوضاع منطقه ١٢ و عملکرد شهرداری و پول‌هایی را که در آن خرج می‌شود روشن‌تر می‌کند.
 
مجتبی شاکری یکی از مخالفان این لایحه با اشاره به موارد مختلفی از تعارض در برنامه و عمل شهرداری تهران و نتایج برنامه‌ها ازجمله درباره ساماندهی معتادان و نتایج مراکز بهاران، خطاب به همکارانش در شورا گفت: «مگر همین آقای قالیباف و معاونش نیامدند در صحن شورا و گفتند ما هیچ مطالعات پیوست و مدل بیرونی و درونی نداریم و فقط داریم آزمون و خطا می‌کنیم؟ مردم دارند در این منطقه و مناطق محروم دیگر به خاطر شرایط اجتماعی و آسیب‌ها ضدانقلاب می‌شوند؛ آن‌وقت شما اعتبار برای فلان آب‌انبار و گذر فلان می‌کنید؟»
 
این جملات شاکری لحظاتی صحن را به سکوت برد. شاکری ادامه داد: اولا که این لایحه را به‌موقع به کمیسیون فرهنگی نداده‌اند و برخلاف ادعای مطرح‌شده، جزئیات برنامه ۸۰۰صفحه‌ای شهرداری در اختیار کمیسیون فرهنگی و اجتماعی قرار نگرفته است و ما نمی‌دانیم چرا برای برخی محلات پروژه‌ها زیاد است و برخی محلات اصلا پروژه‌ای ندارند؟ بعد هم درباره اقدامات شهرداری در این منطقه بارها توضیح خواسته‌ایم اما پاسخ قانع‌کننده نداده‌اند.
 
از حدود سه هزار معتاد جمع‌آوری‌شده در مراکز بهاران از سوی شهرداری، نتوانستند آدرس صد نفر را که به خانواده بازگشته‌اند، در اختیار ما قرار دهند و این در حالی است که بنا بر اظهارات رئیس کمیسیون بودجه، شهرداری ۴۰۰‌ میلیارد تومان در حوزه آسیب‌های اجتماعی هزینه کرده است.  شاکری که در اظهاراتش توجه ویژه شهرداری تهران به منطقه ١٢ را برخورد جزیره‌ای با مناطق خوانده بود و به همین جهت مورد عتاب همکارانش قرار گرفته بود با تأکید بیشتری، گفت: مناطق دیگر مثل ١٣ و ١٥ و ١٦ در شرایط بسیار بدی از آسیب‌ها و کمبودها هستند و برای کوچک‌ترین پروژه‌ها اعتبار ندارند؛ آن‌وقت برای این منطقه اعتبار هزارو ٧٠٠میلیاردتومانی می‌گذارید؟
 
چند بار شورایاری‌ها در صحن شورا آمدند و درباره مشکلات و آسیب‌ها ازجمله معتادان که از منطقه ١٢ پخش شده‌اند گفتند؟  وی با بیان اینکه آسیب‌های اجتماعی در این مناطق گسترده شد و معتادان بی‌خانمان در مناطق دیگر نظیر ۱۱، ۱۳، ۱۴ و ۱۶ پراکنده شدند، گفت: حالا شهرداری قصد دارد چندبرابر بودجه یک منطقه را در منطقه ۱۲ هزینه کند، درحالی‌که برخی از مناطق برای تأمین مالی پروژه‌های جزئی، دچار مشکل هستند؛ مگر منطقه ۱۲ تخم دوزرده کرده که بیشتر باید برای آن هزینه شود؟!
 
به گزارش «شرق»، براساس آنچه علیرضا دبیر، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران در آنچه لایحه ارتقای کیفیت زندگی در منطقه ۱۲ تهران است و گزارش «تملک املاک و اجرای طرح آمایش، بهسازی و ساماندهی منطقه ١٢ در راستای اجرای بند ٨ تبصره ٢٣ بودجه سال ١٣٩٥ شهرداری تهران» در صحن شورا تشریح کرد، شهرداری تهران تصمیم دارد بیش از ٢٣٠ پروژه را در شش محله منطقه ١٢ از چند ردیف و تبصره مجزا با اعتباری بیش از هزارو ٧٠٠ میلیارد تومان در چهار سال اجرا کند. اما داستان اینجاست که درباره این رقم اعتباری و محل تأمین اعتبار و سقف برداشت، اختلاف و ابهام زیادی هست؛ اولا برخی از اعضا با اینکه برای چنین پروژه‌هایی شهرداری اقدام به درنظرگرفتن تبصره مجزا کرده مخالف بوده و تأکید داشتند که شهرداری نمی‌تواند غیر از تأمین ردیف‌های مجزا و بودجه‌های مصوب، تبصره جداگانه در نظر بگیرد.
 
علیرضا دبیر در توضیحی گفت: ٧٢ ‌میلیارد تومان اعتبار ٩٥ شهرداری منطقه ١٢ است، ٢٠٠ ‌میلیارد تومان از محل تبصره‌ای جداگانه، بیش از ٤٦٠ ‌میلیارد تومان از معاونت‌ها و سازمان‌ها جذب می‌شود، حدود صد‌ میلیارد تومان از محل تبصره ٢٢ و حدود ٣٠ ‌میلیارد تومان هم از محل تبصره ٢٣ که مربوط به مترو است برای این برنامه‌ها پیش‌بینی شده است. او در توضیحی تکمیلی عدد دیگری را گفت و افزود: «مجموع این اعداد حدود هزارو ٥٠٠ ‌میلیارد تومان می‌شود که ٨١٠ ‌میلیارد آن برای سال ٩٥ است و بخشی از کارها هم از سال ٩٤ شروع شده است». دراین‌میان مهدی چمران، رئیس شورا در توضیحی تکمیلی گفت: «این رقم به هزارو ٧٠٠ ‌میلیارد تومان هم می‌رسد». محسن سرخو، عضو کمیته حمل‌ونقل شورا هم گفت: «این برنامه و مجوزهایی که ما می‌بینیم بیش از دو هزار ‌میلیارد تومان بار مالی را ایجاد می‌کند».
 
براساس این گزارش، با وجود این اختلاف در ارقام اعضا با این توجیه که بسیاری از این ردیف‌ها و تبصره‌ها قبلا در بودجه تصویب شده، وارد جزئیات نشدند و به قول اسماعیل دوستی که گفت «برخی از دوستان دارند تهرانی‌بازی درمی‌آورند و الکی گیر می‌دهند»، بیشتر از این به این برنامه‌ریزی شهرداری تهران در منطقه ١٢ «گیر ندادند» و آن را تصویب‌کردند. 

زن باستانی که بر روی درختان زندگی می‌کرده است

لوسی زن باستانی است که احتمالا دو برابر یک دختربچه وزن داشته و طول قامتش حدود یک متر بوده است. زن باستانی که ۳.۲ میلیون سال قدمت دارد، نخستینی متعلق به گونه آسترالوپیتکوس آفارنسیس بوده است. حال نتایج مطالعات جدید آشکار می کند، ساختار استخوان های بازوی لوسی به گونه ای بوده که نشان می دهد، اعضای گونه او احتمالا زمان زیادی را بر روی درختان سپری می کرده اند.
 
 زن باستانی که بر روی درختان زندگی می‌کرده است!

لوسی، زن باستانی ۳.۲ میلیون ساله که حدود نیم قرن قبل کشف شده، دارای کامل ترین اسکلتی است که تاکنون از یک انسان نما دیده شده و درک ما از تکامل انسان را کاملا دگرگون کرده است.
جان کیپلمن، دیرینه ‌مردم‌شناسی از دانشگاه تگزاس، آستین می گوید: ” او جثه کوچکی داشته؛ اما با در نظر گرفتن جثه اش، بسیار قوی بوده است.”

از آنجا که شواهد زیادی مبنی بر استفاده از ابزار که می توانسته استخوان های لوسی را مستحکم تر کند، وجود ندارد، محققان نتیجه می گیرند، او از درختان بالا می رفته است.

محققان دیگری از جمله دونالد جوهانسون، دیرینه مردم شناسی از دانشگاه ایالتی آریزونا و اعضای تیمی که موفق به کشف لوسی شده بودند، هنوز هم فکر می کنند لوسی و دیگر اعضای گونه استرالوپیتکوسس آفارنسیس، در درجه اول بر روی دوپا راه می رفته اند.

باستان شناسان در نوامبر سال ١٩٧۴ در حفاری جنوب اتیوپی موفق به کشف بقایای این استرالوپیتکوسس آفارنسیس شدند. این گونه با نام علمی AL288  و به نام عامیانه لوسی نام گذاری شده است. فسیل لوسی ۴٠ درصد از بدن یک انسان را شامل شده و به نظر می رسد، متعلق به یک زن تقریبا ٢۵ ساله باشد.

یافته های این محققان چهارشنبه هفته گذشته در نشریه "PLoS ONE”به چاپ رسیده است.

جزئیات تیراندازی پسری به پدرش برای معافیت

سرباز لب به اعتراف گشود و گفت: با توجه به دور بودن محل سربازی و آگاهی یافتن از اینکه در صورت بیمار بودن پدر می‌توانم به محل زندگی خود انتقالی بگیرم اقدام به خرید اسلحه بسیار کوچکی موسوم به شاهکش کرده و پس از آن به مرخصی رفتم.
 
 سرباز پس از خرید اسلحه دو روزی را در شهرستان ازنا در مسافرخانه سپری کرده و سپس به الیگودرز عزیمت می‌کند. وی با کسب اطلاع از اینکه پدر خانواده در منزل تنها است ساعت 8 شب به خانه پدری مراجعه کرده و کنتور برق را قطع می‌کند. سپس با دستانی لرزان و چشمانی بسته از روی خجالت به قصد مصدوم کردن پدر به وی شلیک کرده و بلافاصله متواری می‌شود.
 
 خوشبختانه گلوله اسلحه زخمی سطحی را بر سینه پدر خانواده ایجاد کرده و وی در حال حاضر وضعیت مناسبی را در بیمارستان دارد.
 منبع: تابناک

مدیر شبکه سه تفهیم اتهام شد

دیروز رییس شبکه سوم سیما برای تفهیم اتهام درباره خودکشی «محمدمهدی کوهی» (نوجوان ١٣ ساله) به دادسرای جنایی تهران رفت و به سوالات بازپرس پرونده پاسخ گفت. محمد مهدی کوهی تحت تاثیر سریال ٥ کیلومتر تا بهشت که در ماه رمضان سال ٩٠ از شبکه سوم سیما پخش شد، خودکشی کرده است.
 
بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی در این باره به «اعتماد» گفت: «با توجه به صدور قرار جلب دادرسی دادگاه کیفری درخصوص «محمدمهدی کوهی» آقای «علی اصغر پورمحمدی» مدیر شبکه سوم در بازپرسی دوم دادسرای جنایی، به قصد دادرسی حاضر و به اتهام تسبیب (مسبب بودن در حادثه به صورت غیر مستقیم) در قتل شبه عمد به نحو مشارکت تفهیم اتهام شد. او ضمن ابراز تاثر و همدردی با بازماندگان آن مرحوم اظهار کرد:« هیچ رابطه علیتی میان محتوای سریال پخش شده و اقدام به خودکشی آن نوجوان وجود ندارد.» به گفته بازپرس پرونده بعد از این اظهارات پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری ٢ فرستاده شد.
 
 
داستان سریال و ماجرای مرگ نوجوان
 
 
شخصیت اصلی سریال « ٥ کیلومتر تا بهشت» بعد از اینکه در یک سرقت منجر به درگیری دچار مرگ مغزی می‌شود، روحش از بدنش جدا شده و می‌تواند همه جا رفت و آمد کند. این روح، آدم‌ها را می‌بیند و از اینکه بقیه درباره او چه می‌گویند یا در موقعیت‌های مختلف چه عکس‌العملی انجام می‌دهند آگاه می‌شود. او مانند یک دانای کل داستان زندگی آدم‌هایی که با آنها زندگی کرده را دنبال می‌کند و در جریان همه‌چیز قرار می‌گیرد.
 
محمدمهدی کوهی پسر ١٣ ساله‌ای بود که همراه با خانواده‌اش در شب‌های ماه رمضان این سریال را دنبال می‌کرد و به آن علاقه شدیدی داشت. چند روز به عید فطر مانده او همراه با برادر شش ساله‌اش در خانه تنها بود. مادرش برای خرید از خانه بیرون رفته بود و پدرش اداره بود. ناگهان محمدمهدی تصمیم گرفت شبیه شخصیت سریال «٥ کیلومتر تا بهشت» نقش روح را بازی کند تا بتواند از عکس‌العمل بقیه درباره خودش آگاه شود.
 
پدرش بعد از حادثه ماجرا را این طور تعریف کرده است: «محمدمهدی به برادرش گفته بود می‌خواهد روح شود و به محل کار من بیاید، بعد پیش مادرش و همسایه‌ها برود و ببیند ما راجع به او و کارهایش چه می‌گوییم. برای همین خودش را حلق‌آویز کرد. چند ثانیه بعد هم روی زمین افتاد و از هوش رفت که رفت.» برادر کوچک محمدمهدی هم درباره آن روز گفته است: «من به داداش گفتم این بازی را نکند اما خودش می‌خواست روح شود. اولش که روسری را دور گردنش انداخت، داشت تاب می‌خورد اما یکدفعه چشم‌هایش را بست و روی زمین افتاد. من ترسیده بودم و گریه می‌کردم و همسایه‌ها پشت در جمع شده بودند اما مامان گفته بود که در را روی کسی باز نکنم. بعد یکی از همسایه‌ها شماره تلفن بابا را از پشت در از من گرفت و به او زنگ زد. »
 
پدر محمد مهدی وقتی از ماجرا باخبر شد با عجله خودش را به خانه رساند. پسربچه ١٢ ساله خیلی زود به بیمارستان سوم شعبان منتقل و تمام مراحل احیا روی او انجام شد. اما به هوش نیامد. پدرش ادامه می‌دهد: « پسرم را به بیمارستان رساندم و او یک هفته در کما بود. در این یک هفته چندبار امیدوارمان کردند که او به زندگی بر می‌گردد اما یک روز قبل از فوتش دکترش گفت داروهایی که به او تزریق کرده‌اند جواب نداده و محمدمهدی دچار مرگ مغزی شده است. وقتی این خبر را به ما اعلام کردند، دنیا روی سرمان خراب شد. باورم نمی‌شد پسرم را به خاطر تقلید از یک سریال از دست داده باشم. »
 
پدر و مادر محمدمهدی بعد از اینکه مطمئن شدند دیگر پسرشان را زنده نمی‌بینند اعضای بدنش را اهدا کردند و چند روز بعد به خاطر پخش چنین سریالی از مدیریت شبکه سه و تهیه‌کننده این سریال در دادگاه شکایت کردند. بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران، تهیه‌کننده، نویسنده و کارگردان و رییس شبکه سه را به جرم «تسبیب در قتل شبه عمد به نحو مشارکت» احضار کرد. تا اینکه ٢٠ مردادماه داوود هاشمی تهیه‌کننده و علیرضا افخمی کارگردان سریال به دادسرای جنایی رفتند و در مقابل بازپرس پرونده گفتند که خودکشی این پسربچه ربطی به سریال ندارد. بازپرس پرونده گفته بود علت اصلی بازداشت آنها این بوده که در تیتراژ سریال از هشدار «تماشا برای افراد زیر ١٥ سال توصیه نمی‌شود» استفاده نشده است. حالا بعد از ٤ ماه از حضور تهیه‌کننده و کارگردان سریال در دادسرای جنایی، علی اصغر پورمحمدی، رییس شبکه سوم سیما نیز در حضور بازپرس حاضر شد و صحبت‌های تهیه‌کننده و کارگردان سریال را تکرار کرد.

چند مطلب خبری و متفاوت


عذرخواهی رییس بیمارستان رازی رشت از خانواده‌ای که جسد متوفی‌شان در این بیمارستان به جای سردخانه در زیرزمین قرارداده شد(موشها از جسد تغذیه کرده بودند)


***

علی مطهری: 

حداکثر حقوق یک نماینده 5 میلیون و 400 هزار تومان است/ میزان


***

مسئول دفتر کودکان بی‌سرپرست سازمان بهزیستی خراسان‌رضوی گفت: 


ماهانه ۶۰ کودک رها شده در مشهد تحویل بهزیستی می شود.


***

اقتصاد ترکیه کوچک شد


اقتصاد ترکیه در سه ماهه سوم سال میلادی جاری تحت تاثیر اُفت مصرف که قابل توجه‌ترین نشانه تاثیر کودتای نظامی نافرجام و آشفتگی سیاسی پیامد آن است، به طور غیرمنتظره کوچک شد.


***

مدیر شبکه سه تفهیم اتهام شد 


درباره خودکشی «محمدمهدی کوهی» 


دیروز رییس شبکه سوم سیما برای تفهیم اتهام درباره خودکشی «محمدمهدی کوهی» (نوجوان ١٣ ساله) به دادسرای جنایی تهران رفت و به سوالات بازپرس پرونده پاسخ گفت. محمد مهدی کوهی تحت تاثیر سریال ٥ کیلومتر تا بهشت که در ماه رمضان سال ٩٠ از شبکه سوم سیما پخش شد، خودکشی کرده است.


محمدمهدی کوهی پسر ١٣ ساله‌ای بود که همراه با خانواده‌اش در شب‌های ماه رمضان این سریال را دنبال می‌کرد و به آن علاقه شدیدی داشت. چند روز به عید فطر مانده او همراه با برادر شش ساله‌اش در خانه تنها بود. مادرش برای خرید از خانه بیرون رفته بود و پدرش اداره بود. ناگهان محمدمهدی تصمیم گرفت شبیه شخصیت سریال «٥ کیلومتر تا بهشت» نقش روح را بازی کند تا بتواند از عکس‌العمل بقیه درباره خودش آگاه شود.

 

پدرش بعد از حادثه ماجرا را این طور تعریف کرده است: «محمدمهدی به برادرش گفته بود می‌خواهد روح شود و به محل کار من بیاید، بعد پیش مادرش و همسایه‌ها برود و ببیند ما راجع به او و کارهایش چه می‌گوییم. برای همین خودش را حلق‌آویز کرد. چند ثانیه بعد هم روی زمین افتاد و از هوش رفت که رفت.» برادر کوچک محمدمهدی هم درباره آن روز گفته است: «من به داداش گفتم این بازی را نکند اما خودش می‌خواست روح شود. اولش که روسری را دور گردنش انداخت، داشت تاب می‌خورد اما یکدفعه چشم‌هایش را بست و روی زمین افتاد. من ترسیده بودم و گریه می‌کردم و همسایه‌ها پشت در جمع شده بودند اما مامان گفته بود که در را روی کسی باز نکنم. بعد یکی از همسایه‌ها شماره تلفن بابا را از پشت در از من گرفت و به او زنگ زد. » تابناک


***

فاصله ازدواج و طلاق کوتاه‌تر شد


رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس با بیان اینکه فاصله ازدواج و طلاق به سه سال رسیده است، گفت: «در هر ساعت ۱۹ طلاق در کشور ثبت می‌شود.» طلاق یکی از مهم‌ترین معضلات اجتماعی حال حاضر کشور است که در سال‌های اخیر ابعاد تازه‌ای پیدا کرده است.


***

جزئیات تیراندازی پسری به پدرش برای معافیت


سرباز  گفت: با توجه به دور بودن محل سربازی و آگاهی یافتن از اینکه در صورت بیمار بودن پدر می‌توانم به محل زندگی خود انتقالی بگیرم اقدام به خرید اسلحه بسیار کوچکی موسوم به شاهکش کرده و پس از آن به مرخصی رفتم.


سرباز پس از خرید اسلحه دو روزی را در شهرستان ازنا در مسافرخانه سپری کرده و سپس به الیگودرز عزیمت می‌کند. وی با کسب اطلاع از اینکه پدر خانواده در منزل تنها است ساعت 8 شب به خانه پدری مراجعه کرده و کنتور برق را قطع می‌کند. سپس با دستانی لرزان و چشمانی بسته از روی خجالت به قصد مصدوم کردن پدر به وی شلیک کرده و بلافاصله متواری می‌شود.


خوشبختانه گلوله اسلحه زخمی سطحی را بر سینه پدر خانواده ایجاد کرده و وی در حال حاضر وضعیت مناسبی را در بیمارستان دارد.


***

نور                                                                                

     رنگین‌کمان، تنها هنگامی که باران می‌بارد و آفتاب می‌تابد، پدیدار می‌شود. اما نور خورشید تقریبا" سفید است. پس چرا رنگین کمان به رنگ‌های گوناگون است؟ رنگ‌ها وقتی پدیدار می‌شوند که شعاع‌های نور خورشید به قطرات باران بخورد و بشکند. شما هم می‌توانید نور آفتاب، و حتی نور یک چراغ برق را به وسیله منشوری شیشه‌ای بشکنید و به رنگ‌های گوناگون در آورید. 


     نور درست مانند صوت حرکت می‌کند. در هنگام توفان، وقتی که برق می‌زند، رعد نیز هم زمان با آن به صدا در می‌آید. اما سرعت حرکت نور، بیشتر از سرعت صوت است؛ و از این رو ما، اول روشنایی برق را می‌بینیم و پس از مدتی صدای رعد را می‌شنویم. 


     نور به خط مستقیم حرکت می‌کند؛ وسرعت هیچ چیز، زیادتر از سرعت نور نیست. سرعت نور در هر ثانیه، در حدود 300،000کیلومتر است.


     خورشید، نزدیک به صدوپنجاه میلیون کیلومتر از زمین فاصله دارد؛ بنا براین، در حدود هشت دقیقه و بیست ثانیه طول می‌کشد تا نور آن به ما برسد. اگر می‌شد خورشید را مانند یک لامپ معمولی به وسیله‌ی کلیدی خاموش کنیم؛ هشت دقیقه پس از خاموشی، هنوز نور آن را می‌دیدیم.


     بعضی از ستاره‌ها آن قدر از ما دورند که میلیون‌ها سال طول می‌کشد تا نورشان به ما برسد. این ستاره‌ها را ما فقط با تلسکوپ‌های خیلی قوی می توانیم ببینیم. بعد از خورشید، فاصله‌ی نزدیک ترین ستاره به ما آن قدر زیاد است که چهار سال و نیم طول می‌کشد تا نورش به زمین برسد.( اسم آن آلفا قنطورس است)


     چون مدت‌ها طول می‌کشد تا نور ستاره‌ای به ما برسد، ما هیچ گاه ستاره‌ها را آن طور که اکنون هستند نمی بینیم بلکه آن طور که در گذشته بوده اند می‌بینیم. یعنی وقتی به فضا نگاه می‌کنیم یعنی به زمان گذشته نگاه می‌کنیم.


     اتم‌ها نیز از خود نور پخش می‌کنند. وقتی جسمی داغ می‌شود اتم‌های آن شروع به نور افشانی می‌کنند. همه کس، سیخ آهنینی را که بر اثر حرارت، به رنگ سرخ درآمده باشد، دیده است. هر قدر سیخ داغ تر شود، رنگ آن نارنجی تر به نظر می‌آید؛ وقتی خیلی خیلی داغ شود، به رنگ سفید در خواهد آمد.


     بنابراین می‌بینید که رنگ نور می‌تواند ما را، از درجه گرما، و یا میزان حرارت یک جسم داغ، آگاه سازد. نورهایی که از مواد مختلف به چشم ما می‌رسند، رنگ‌های مختلف دارند. علت آن است که این مواد از اتم‌های مختلف ساخته شده اند. دانشمندان می‌توانند، اتم‌ها را از روی رنگ نوری که پخش می‌کنند، بشناسند. از این رو آن‌ها با تلسکوپ‌های مخصوصی که دارند پی‌می‌برند که هر ستاره‌ای از چه موادی ساخته شده است.


     تمام نورهایی که از اتم‌ها پخش می‌شود، با چشم دیده نمی‌شود؛ اشعه‌ی ایکس یا اشعه‌ی مجهول یکی از این نور‌ها است. با آن که شعاع‌های آن با چشم دیده نمی‌شود ولی تردیدی نیست که شعاعی از نور است.

     یک نوع نور دیده نشدنی دیگر هم هست که باز در بیمارستان‌ها از آن استفاده می‌کنند؛ و آن نور لامپ‌های گرمازا است. شما روشنایی و نور این لامپ را نمی‌بینید؛ اما گرمای لذت بخش آن را احساس می کنید.


***

نان تا نیمه 96 گران نمی‌شود


معاون وزیر کشاورزی اعلام کرد که با وجود درخواست نانوایان برای افزایش قیمت نان، برنامه‌ای در این زمینه وجود ندارد و قیمت نان تا نیمه سال آینده تغییر نخواهد کرد.


***

محمود صادقی: 


حقوق نمایندگان بدون رانت موقعیت 17 تا 21 میلیون تومان است


***

وزیر ورزش و جوانان درباره حقوق‌های نجومی وزرای کابینه گفت:


 همه وزرا بین ۹ تا ۱۰ میلیون حقوق دریافت می‌کنند و هیچ‌کس بیشتر از این رقم دریافت نمی‌کند.


***

لیونل مسی، ستاره فوتبال بارسلونا و تیم ملی آرژانتین با مرتضی، پسر خردسالی که به 'مسی افغانستان' مشهور شده در دوحه دیدار کرد.




***

مدرسه های ژاپن سرایدار و مستخدم ندارند.


مسئولیت تمیز نگه داشتن مدرسه با خود دانش آموزهاست. آموزش نظافت به بچه ها بهترین راه برای ایجاد فرهنگی است که نظافت نیز جزء حقوق محسوب میشود.


***

سقوط جرثقیل در دانشگاه علوم پزشکی


سخنگوی اورژانس تهران: در حادثه سقوط قطعات جرثقیل  در دانشگاه علوم پزشکی ایران (در نزدیکی برج میلاد) سه نفر مصدوم شدند که حال یکی از آنها وخیم است. / ایرنا


***

خاک سرخ هرمز به کجا می‌رود


معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت و محیط زیست و معاون رئیس جمهوری ایران درباره قاچاق گسترده خاک جنوب ایران به ویژه جزیره هرمز در خلیج فارس هشدار داده است.


خاک جزیره هرمز در صنایع آرایشی، رنگ‌سازی، موزائیک، کاشی سازی کاربرد دارد.

بخشی از خاک این جزیره همچنین مصرف خوراکی دارد و بومیان با مخلوطی از این خاک با ماهی و نان غذایی محلی به نام "سوراغ" درست می‌کنند.


مهم‌ترین خاکهای رنگی جزیره هرمز ترکیبات اکسیدهای آهن و آتشفشانی است که طیف رنگ های سرخ، زرد و ترکیبات اکسیدهای آهن و طیف رنگهای سفید، آبی، صورتی، سبز و خاکستری را تشکیل ‌می‌دهد.

***

جشنواره هنری"فرش خاکی هرمز" که هر ساله در این جزیره با استفاده از انواع خاک‌های آن برگزار می شود


***

«من خویشاوند نزدیک هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمی کند. نه ابرو به هم می کشد و نه لبخندش ترفند تجاوز به حق نان و سایبان دیگران است. نه ایرانی را به انیرانی ترجیح میدهم و نه انیرانی را به ایرانی. من یک بلوچ کرد و فارسم. یک فارسی زبان ترک، یک آفریقایی اروپایی استرلیایی آمریکایی آسیایی ام. یک سیاه پوست زرد پوست سرخ پوست ام. که نه تنها با خودم و دیگران کمترین مشکلی ندارم بلکه بدون حضور دیگران وحشت مرگ را زیر پوستم احساس میکنم. و من انسانی هستم در جمع انسان ها در سیاره مقدس زمین که بدون دیگران معنایی ندارم.»


احمد شاملو در مصاحبه با ناصر حریری


***

دادستان تهران: 


دریافتی این مدیران نجومی‌بگیر، بین ۲۰ تا ۶۰ میلیون تومان بود.

 نفر از افراد احضار شده ۱ میلیارد و ۴۸۰ میلیون تومان پول‌ها را بازگرداندند