گزارش خبرنگار پیام سندیکا از صفا دشت!

گزارش خبرنگار پیام سندیکا از صفا دشت!


استثمار حداکثری

طی بازدید از یک کارگاه تولید سرب در منطقه صفادشت از توابع شهریار، با کارگاه تولیدی سرب مواجهه شدیم که از امکانات بسیار کمی برخوردار به لحاظ ایمنی برخوردار بود.

کارگاه و محوطه پر از مواد اولیه بوده و کارگاه که سوله ای غیر استانداد است، سقفی کوتاه دارد. تهویه هوا ندارد و یا معیوب است و کار نمی کند. قسمت بالای سقف کوره گردان را باز کرده اند تا قسمتی از گازها و دود حاصل از سوختن خارج شوند. با توجه به قشر ضخیمی از دوده های گازها بر روی زمین می شود پی برد که کارگران با گازهای سنگین طرف هستند و هر ثانیه این گازها به ریه آنان فرو می رود.

خوب می دانیم که فلز سرب فلزی است سمی که به پیوندهای عصبی آسیب می رساند و موجب بیماری های خونی و مغزی می شود. و با تماس طولانی با این گازها بیماری های کلیه و دردهای شکمی نیز افزوده می شود.

کارگرانی که در این کارگاه مشغول به کار هستند سه نفرند، افغانی مهاجر هستند و چون بدون پروانه کارند بیست و چهار ساعت در کارگاه به سر می برند و گاهی براى خریدهاى روزمره به شریف آباد که نزدیک ترین محل مى باشد، رفت و آمد مى کنند.

از لحاظ تجهیزات کارگاهی با کمبودهای فاحش مواجهه اند و از لحاظ کفش و لباس کار و ماکس و دستکش و… دیگرتجهیزات استاندارد، کارفرما بطور بی رحمانه ای مضایقه کرده است.

ساعت کار کارگران از ٣ بامداد تا ٧ غروب بوده و به عبارتی ١۶ ساعت در روز می باشد. و چون از تعداد کارگران کم کرده به هر کارگر ماهانه یک میلیون و ٦٠٠ هزارتومان می دهد. قبلن در این کارگاه ۴ نفر کار می کردند که ماهانه به هر نفر یک میلیون تومان جمعا چهار میلیون تومان پرداخت می شد. این کارگاهها که هیچ نظارتی بر آنان نیست با شیوه های وحشیانه از کارگران افغانی بهره گرفته پس از چند سالی که انها گرفتار بیماری های گوناگون می شوند ، از کار اخراج می شوند.

دستمزد این کارگران در برابر درآمد حاصل از تولید آنان بسیار ناچیز است. و اینجاست که حداکثر سود را صاحب ابزار تولید یعنی صاحب کار به خود اختصاص می دهد. دراین کارگاه با درآمدی بالغ بر ١۴٠میلیون مواجهه هستیم که در برابر هزینه ها و مواد اولیه کارگاه و از همه مهم تر دستمزد کارگران بسیار بالا است. با یک حساب سر انگشتی به درآمد کارگاه می شود گفت که مزدی برای تولید به کارگران پرداخت نمی گردد. حال سوال این است که کدام منطق می گوید که صاحب کار , کارفرما, 140 میلیون درامد داشته باشد و برای ١٦ ساعت کار سه کارگر در مجموع ٤ میلیون و ٨٠٠ هزار تومان؟ و این نهایت استثماری است که جامعه بر کارگران حاکم کرده است و میدان را برای استثمار حداکثری مهیا نموده است.

استغفای وزیر کار ترامپ به علت استفاده از کارگر خارجی در کارهای خانه

با فشار اتحادیه‌های کارگری و رسانه‌ها؛

وزیر کار دونالد ترامپ که از یک کارگر خارجی در کارهای مربوط به منزل شخصی اش استفاده می‌کرد و مالیات کار وی را پرداخت نمی‌کرد با فشار اتحادیه‌های کارگری و رسانه‌ها استعفا کرد. این کارگر خارجی 5 سال است که در خانه «اندور پازدر» کار می‌کند.

به گزارش ایلنا؛ به نقل از ای.بی.سی نیوز، «اندرو پازدر»  وزیر کار دونالد ترامپ  که از کارگران خارجی در کارهای مربوط به منزل شخصی اش استفاده کرده با فشار اتحادیه‌های کارگری و رسانه‌ها استعفا کرد.

اکثریت کارگران خارجی در آمریکا، مکزیکی و یا کوبایی هستند و به علت پایین بودن دستمزدهایشان در کارهای ساختمانی و یا رستوران‌ها زنجیره ای به کار گرفته می‌شوند. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکار نیز از کارگران خارجی در ساخت ویلای شخصی‌اش در ایالت فلوریدا آمریکا بهره برده است.

این در حالی است که رئیس جمهوری آمریکا پیش از روی کار آمدن و پس از آن وعده داده بود که تمامی کارگران خارجی را از این کشور اخراج کند و حتی دیواری در مرز مکزیک و آمریکا بسازد تا مکزیکی‌‌ها نتوانند به صورت قاچاقی برای کار به آمریکا بروند.

وزیر کار دونالد ترامپ که  خود صاحب رستوران‌های زنجیره‌ای است با افزایش دستمزد کارگران رستوران های زنجیره‌ای مخالفت کرده است. این در حالی است که کارگران رستوران‌های زنجیره‌ای آمریکا خواهان افزایش سطح دستمزدهای خود هستند و انتصاب یک کارفرمای رستوران‌های زنجیره‌ای به عنوان وزیر کار اساسا پرسش برانگیز است.

پازدر علاوه بر مخالفت با افزایش سطح دستمزدها با قوانین مربوط به پرداخت اضافه کاری نیز مخالفت کرده بود که موجب خشم اتحادیه‌های کارگری شده بود. 

آرزوی ما همگانی شدن بیمه هاست/حق بیمه کارگران در کارهای عمرانی سرمایه گذاری شود

آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی:

آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی در مناصب و مقاطع مختلف فعالیت خویش همواره بر نقش تامین اجتماعی در گسترش نظام جامع بیمه ای و مبارزه با فقر و بیکاری تاکید می کرد

به گزارش ایلنا،  آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی در مناصب و مقاطع مختلف فعالیت خویش همواره بر نقش تامین اجتماعی در گسترش نظام جامع بیمه ای و مبارزه با فقر و بیکاری تاکید می کرد و این مهم تا بدانجا به دغدغه فکری همیشگی ایشان تبدیل شده بود که در  برخی سخنرانی ها نیز به عنوان «آرزو »از آن ها نام می برد. تحلیل محتوای رویکرد فکری ایشان ابزاری مناسب برای شناساندن و انعکاس عقاید و افکار ایشان در لایه های مختلف جامعه است.

رویکرد فکری آیت الله هاشمی رفسنجانی را می توان از دو منظر « نظام جامع تامین اجتماعی» و «تاکید بر رفاه عمومی وامنیت اجتماعی » با زیر شاخه های نظری و عملیاتی مهم دیگر مورد بررسی قرار داد:

1- توجه و اهتمام آیت الله به نظام جامع تامین اجتماعی :

آیت الله هاشمی رفسنجانی بر تحقق کامل نظام جامع تامین اجتماعی با نگاه ویژه بر ضرورت همه گیری بیمه ها و ارج گذاری به کرامت انسانی بیمه شدگان، مستمری بگیران و بازنشستگان تاکید داشتند.

 

1-1 :همه گیر شدن بیمه

هاشمی رفسنجانی در دیدار با مسوولان تامین اجتماعی در سال 72  همگانی شدن بیمه را از آرزوهایش خواند و گفت: «... آرزوی اصلی من سازندگی در کشور است . دو آرزوی دیگرم تکمیل بیمه درمان همگانی و همگانی ساختن حمایت های بیمه ای برای رسیدن به ارامش خاطر همه مردم است. دیگر نباید هزینه های یک بیماری یک خانواده را متلاشی سازد. آرزوی اول را شروع کرده ایم ، بعد از تکمیل آن با کمک سازمان ها ، امدادی  به خصوص تامین اجتماعی به آرزوی دوم جامه عمل خواهیم پوشاند چرا که جامعه سالم ، ماهر و داری تامین جامعه ای آسوده ، مولد و بالنده است.»  

همواره نگاه ویژه و خاصی به تامین اجتماعی و رفاه عمومی داشتند و از اینکه دوران جنگ  به سبب  کمبودهای داخلی، به از دست رفتن  سرمایه های اجتماعی و تامین اجتماعی منجر شده بود  بر ضرورت پرداخت بدهی های دولت به تامین اجتماعی تاکید می کردند و توجه ویژه ایشان به این مهم در دیدار با مسوولان سازمان تامین اجتماعی در تیرماه 72 آشکار است:« ... سیاست دولت تامین اجتماعی است که مردم را تشویق کنند به طور اختیاری بیمه شوند ... در زمان جنگ تا توانستند دایما به خاطر کمبودهای داخلی از سرمایه های اجتماعی تامین اجتماعی می گرفتند ما از امسال شروع کردیم به این بخش ها بدهی های دولت را بپردازیم .»

وی در مراسم گشایش مرکز بیماری های زنان و زایمان در بیرجند در مرداد 73  نیز بر ضرورت همگانی شدن بیمه ها تاکید داشتند:«...همگانی شدن بیمه ها آروزی ماست . حدود نیمی از مردم شهرها از خدمات مختلف تامین اجتماعی استفاده می کنند، این رقم نشان دهنده اهمیت فوق العاده سازمان است، البته ما انتظار داریم که روستانشینان و بخش های مختلف جامعه نیز که هنوز با تامین اجتماعی سروکار ندارند ، در آینده از این گونه خدمات بیمه ای که مانند دیگران برخوردار شوند.»

ایشان معتقد بودند که گسترش پوشش بیمه ای در کشور می تواند زمینه ساز توسعه باشد و این مهم را در افتتاح بیمارستان و زایشگاه ارشاد  در بهمن 73 را مطرح کردند ... گسترش بیمه ، تنها راه حل مشکلات بهداشت و درمان کشور است . اگر پوشش بیمه را در 5 سال آینده با موفقیت توسعه دهیم و همه مردم تحت پوشش بیمه  قرار گیرند دیگر کسی به واسطه گرانی درمان و دارو  نگرانی از بابت هزینه درمان خود و خانواده اش نخواهد داشت

هاشمی رفسنجانی بر نقش فراگیری تامین اجتماعی در بحران های معمولی نیز تاکید مکرر داشتند و در هفته تامین اجتماعی در تیرماه سال  79 به این مهم اشاره کردند: «... جامعه در صورتی رو به آسایش و امنیت می رود که تامین اجتماعی در آن قوی و فراگیر باشد. اگر بتوانیم تامین اجتماعی را گسترش دهیم دیگر از بحران های معمولی رنج می بریم.»

وی تامین اجتماعی را نهادی اثرگذار می خواند و در مراسم افتتاح بیمارستان 256 تخته شهدای کارگر یزد در شهریور سال 74 گفت: باید اذعان کرد تامین اجتماعی انصافا امروز یکی از نهادهای مفید و خدمتگزار کشور است .آمارها این  زمان بیانگر نکات با اهمیتی است : یک سوم جمعیت کشور و حدود 55 درصد جمعیت شهرها تحت پوشش تامین اجتماعی است.»

گسترش روز افزون بیمه ها همواره مایه خرسندی ایشان بود و در دیدار با مسوولان سازمان تامین اجتماعی در 26 تیرماه 75 با اعلام رضایت  اظهار کردند: «... این که امروز تنها از طریق سازمان تامین اجتماعی حدود 20 میلیون نفر یعنی نزدیک به یک سوم جمعیت کشور زیر پوشش بیمه اجتماعی قرار دارند خبر خوبی برای مردم است در انتقال این خبر مهم به مردم بیشتر کار کنیم

 

2-1: ارج گذاری به کرامت انسانی بیمه شدگان، مستمری بگیران و بازنشستگان

هاشمی رفسنجانی  بارها در موقیعت ها و جایگاه های مختلف بر ضرورت توجه ویژه به مستمری بگیران و بازنشستگان تاکید می کرد سازمان تامین اجتماعی را بر انجام این مهم توصیه می کردند . ایشان در افتتاح بیمارستان 256 تخته شهدای کارگر یزد در شهریور 74 گفت: « ... مستمری بگیران قشر زحمت کشیده اند باید حق آن را داد... » و یا در مراسم اعطای نشان لیاقت و مدیریت به کرباسیان در بهمن سال  75 اظهار خرسندی کرد و گفت:« ... چقدر دلنشین است خانواده ای که احساس کند در زمان کار و فعالیت حقوقش را دریافت می کند، در زمان بازنشستگی و از کارافتادگی زندگی اش تامین است و در هنگام مریضی می تواند از بهترین خدمات پزشکی و درمانی بهره جوید.»

وی در دیدار با مدیران سازمان در 31 تیر 76 گفت: «... ضمن تاکید بر حفظ عزت و کرامت انسانی بیمه شدگان گفت: چرا که یک رفتار غلط و نابجا با بیمه شده موجب خواهد شد که تمام زحمات به هدر رود....مساله دیگر تبعیض است که مردم از آن رنج می برند، بنابراین سعی کنید در سازمان تامین اجتماعی چنین مساله ای وجود نداشته باشد . »

 

2- تاکید بر رفاه عمومی وامنیت اجتماعی

آیت الله هاشمی رفسنجانی همواره بر تاثیر متقابل و  چشمگیر تامین اجتماعی و امنیت اجتماعی و و رفاه عمومی اشاره داشتند تا بدانجا که حتی در شرایط حساس از  بیان صریح پیامدهای این تاثیر و تاثر غافل نمی شدند.

 

1-2: مبارزه با بیکاری

 یکی از دغدغه های همیشگی هاشمی رفسنجانی آمار بیکاری در کشور بود که در تریبون های مختلف بارها بر ضرورت کنترل و مقابله با آن اشاره می کردند و در خطبه نماز جمعه ی30 تیر 77 گفت: « ... دو مساله مهم در کشور ) یکی بیکاری است که همیشه باید مواظب باشیم و یکی درمان است و  اگر بیمه اجتماعی و  پدیده های اجتماعی در ایران جدی گرفته شوند این گونه بحران هایی که گاه و بیگاه پیدا می شوند نمی تواند زندگی مردم را چندان تحت تاثیر قرار بدهد.»

وی در  جمع کارگران در هفته دولت در سال مدنظر با اشاره آمار رسمی درصد بیکاری در کشور  تصریح کرد: «... مشکل بیکاری در همه جای دنیا وجود دارد ولی با تامین اجتماعی قوی و پرداخت حداقلی به بیکاران ، این مشکل را جبران می کنند و امیدواریم دولت این راه را برود و از ناحیه تامین اجتماعی و بیمه بیکاری حداقلی را در زندگی بیکاران تامین کند.... در سال 58 بر اساس ارقام رسمی 5/15 درصد بیکاری در کشور وجود داشت... پس از جنگ و تشکیل کمیته تولید در دولت ، در سال اول با وجود مشکلات و کمبودهای پس از جنگ به رشد 12 درصد تولید ناخالص ملی دست یافتیم که بعد از 8 الی 9 سال به رشد تولید 5 درصد رسیدیم که میانگین تولید ناخالص در این سال ها 7 درصد رشد نشان می دهد و بیکاری نیز از نرخ 5/15 درصد به 9 درصد کاهش یافت.»

 

2-2: ضرورت  ورود سازمان تامین اجتماعی به سرمایه گذاری

هاشمی رفسنجانی گرچه ورود سازمان تامین اجتماعی به بازار و سرمایه گذاری ها را  خارج از وظیفه محوله می دانست اما بر  مهم و اثربخش بودن آن تاکید داشت و در مراسم اعطای نشان لیاقت و مدیریت به کرباسیان در  بهمن ماه 75 نیز طی سخنرانی به این مهم اشاره کرد: « ... کار مهم دیگر تامین اجتماعی شرکت در سازندگی کشور بعد از پایان یافتن دوران جنگ تحمیلی است و قدم های موثری که برای توسعه اقتصاد و عمران کشور برداشته است ، در واقع این اقدامات جز وظایف اصلی شما نیست. »

وی در مراسم افتتاح مجتمع بزرگ تولید پودر سولفات سدیم ایران در مهر 73 با اشاره به اینکه کار سازندگی مرارت دارد، گفت: « ... از سازمان تامین اجتماعی به خاطر آنکه حق بیمه کارگران را به جای نگهداری در بانک ها، در کارهای بنیادی و عمرانی کشور سرمایه گذاری می کند متشکرم .سرمایه گذاری بنیادی هم دارای سود بیشتری است و هم ضمن ایجاد شغل و کار منافعش نیز نصیب کارگران می شود.... این کار ( سازندگی ) مرارت دارد ، ولی شیرین است ، همه می دانیم خانه سازی مدتی در به دری دارد.»

هاشمی رفسنجانی در مناسبت های مختلف، به ثمرات ورود سازمان به امور اقتصادی اشاره می کردند و این رویکرد را در توسعه و آبادانی کشور مهم عنوان می کردند. ایشان در آیین گشایش شرکت ابزار برشی ایران در مهر 74 واگذاری  سهام به کارگران را عاملی در راستای توسعه عدالت اجتماعی می خواند و یا در آیین گشایش بیمارستان تامین اجتماعی بجنورد در تیر 75 می گوید: «... سازمان تامین اجتماعی بخشی از مشکلات کشور را نیز غیر از درمان و بازنشستگی حل می کند . طرح های مهمی در کشور  هم اکنون با سرمایه سازمان در حال اجراست اگر دولت بدهی اش را به سازمان بپردازد این سازمان می تواند کل کارهایش را توسعه دهد.»

وی گسترش پروژه های درمانی را یکی از ثمرات ورود سازمان تامین اجتماعی به بازار و  سرمایه گذاری کشور می داند و  در دیدار با مدیران ارشد سازمان تامین اجتماعی در  26 تیر 75 به این مهم اشاره می کند و می گوید: « ... تامین اجتماعی باید سرپا بماند و تقویت شود اگر این پول ها و درآمدها در اختیار سازمان نبود نمی توانستیم این بیمارستان ها و پروژه های پرخرج را در کشور به اجرا درآوریم .... این سازمان در عین حال پناهگاه نیروهای کار کشور است، بنابراین باید سرپا بماند و تقویت شود.در حال حاضر بسیاری از کارهای عمرانی ما را سازمان تامین اجتماعی انجام می دهد اگر این سازمان نبود تمام کارهایش را باید دولت انجام می داد. » و یا در افتتاح بیمارستان 256 تختخوابی تامین اجتماعی در قزوین در 29 خرداد  75  گفت: « ... در این دوره که سازندگی به پیش می رود تامین اجتماعی یکی از نهادهای خوب ماست و من تقریبا در هر استانی که می روم در بیسیاری از شهرها با واحدهایی که تامین اجتماعی خدمات ارایه می دهد مواجه می شوم ، این که 30 بیمارستان را مجهز کرده اند و 60 بیمارستان دیگر در دست احداث دارند رقم گویایی است.»

هاشمی رفسنجانی در هفته تامین اجتماعی در جمع مدیران تامین اجتماعی 28 تیر 79 بر دوری جستن تامین اجتماعی از مسایل سیاسی تاکید کرد و گفت: « ... اگر سازمان تامین اجتماعی بخواهد درگیر مسایل سیاسی شود باید برای ایجاد امنیت و آرامش در جامعه نگران بود . شما با کارگران و مسایل بیمه ای و کارگری سروکار دارید . اگر بتوانید خودتان سرمایه گذاری کنید نظام جمهوری اسلامی و رییس جمهوری نیز از شما حمایت می کند 

 

3-2: فقرزدایی و حمایت از محرومان

یکی از دغدغه های اصلی هاشمی رفسنجانی حمایت از محرومان  بود و در موقعیت ها و مناسبت های مختلف همواره بر نقش تامین اجتماعی در محرومیت زدایی تاکید می کرد ، وی در دیدار با مسوولان سازمان تامین اجتماعی در  21 خرداد 71بیمه های اجتماعی را در یاری رسانی به محرومان موثر دانست وگفت: « ... به طور قطع بدون بیمه های اجتماعی فعال نمی توانیم قشر آسیب پذیر محروم کشور را یاری دهیم و برای تحقق این مهم ، سازمن تامینن اجتماعی ، مسوولیت بزرگی بر عهده دارد.» و یا در افتتاح بیمارستان 256 تختخوابی تامین اجتماعی در قزوین در  29 خرداد 75  تصریح کرد: « .... خانواده های فقیر علاوه بر رنج مرض ، غصه پولشان بیشتر است و مریض تر می شوندد به خاطر اینکه ندارند تا هزینه را بپردازند بیمه نعمت خوبی برای زندگی است.»  

وی علاوه بر تاکید بر نقش تامین اجتماعی در توسعه بیمه های اجتماعی و تاثیر آن وضعیت زندگی محرومان،  توسعه مراکز درمانی این سازمان را در مناطق محروم نیز اقدام مهم دولت در توجه به محرومان و مناطق محروم کشور می دانست. وی در افتتاح بیمارستان 200 تختخوابی بوشهر  در 14 اسفند 75 گفت: « ... بهبود وضع بهداشتی به ویژه در مناطق محروم از اقدامات مهم نظام جمهوری است در حال حاضر در استان بوشهر برای هر 700 نفر یک تخت بیمارستانی وجود دارد و بر تعداد پزشکان بومی نیز افزوده شده است.»    

وی در گردهمایی بررسی فقر و فقرزدایی در خرداد 75 تصریح کرد: « ... عواملی چون اشتغال و سرمایه به عنوان عوامل مهم در مقوله بررسی راه های فقر مدنظر محققان و مسوولان قرار گیرد و دولت نیز تا به حال توانسته است زمینه اشتغال در امور صنعتی، فنی، کشاورزی، شیلات و صنایع دستی و معادن را در برنامه ریزی های به عمل آمده پیش بینی کند . باید توجه داشت اگر از شرایط کشور به خوبی استفاده شود دیگر معضلی به نام بیکاری نخواهیم داشت.»

هاشمی رفسنجانی در مراسم گشایش مرکز بیماری های زنان و زایمان بیرجند در مرداد 73 ، پوشش بیمه ای بیشتر نیازمندان و محرومان را از آرزوهای خود و رهبری خواند و گفت: « ... امروز که یک منطقه مستضعف نشین، آنجایی که بیشتر سروکارشان با مراکز بیمه ای ست، حضور دارم آن هم در هفته تامین اجتماعی و به عنوان اعلام حمایت از کسانی که نیاز به حمایت و پشتیبانی بیشتر دارند و همین جا تاکید می کنم که آروزی ما و مخصوصا رهبر انقلاب این است که تمام مردمان را تحت پوشش ییمه داشته باشیم.»

4-2: امنیت اجتماعی و گسترش عدالت  

وی همواره بر رفاه عمومی و تاثیر آن بر امنیت اجتماعی تاکید داشت و در گردهمایی بیمه و توسعه در تیر 74 با تاکید بر ضرورت گسترش پوشش های بیمه ای اجتماعی اعلام کرد: «...دولت جهموری اسلامی ایران با اعتقاد به آینده ای روشن و پر از امید برای ملت بزرگ ایران، مهم است رفاه عمومی و امنیت اجتماعی را هرچه بیشتر گسترش دهد ، لذا در کنار گسترش پوشش های تامین اجتماعی ، تعمیم بیمه های بازرگانی ، به عنوان یکی از ابزارهای مهم گسترش رفاه و امنیت اجتماعی و  توسعه اقتصادی کشور جزو اهداف دولت است.»  و در هفته تامین اجتماعی در سال 79 نیز تصریح کرد: «... اگر سازمان تامین اجتماعی بخواهد درگیر مسایل سیاسی شود باید برای ایجاد امنیت و آرامش در جامعه نگران بود.»

هاشمی رفسنجانی بیمه های همگانی را از جلوه های گسترش عدالت بر می شمرد و این مهم را نیز در پیامی به گردهمایی روسا و مدیران بیمارستان های دولتی سراسر کشور در اسفند 74 مورد تاکید قرار داد: «... بیمه های همگانی از جلوه های گسترش عدالت اجتماعی است و این طرح سرفصل تاریخی و اساسی در نظام بهداشتی و درمانی کشور و تحقق ان را نیازمند عزم ملی و اداره عمومی مسوولان در پشتیبانی از  این قانون است.» 

مهین داوری

دولت ورود کالای ملوانی به کشور را ساماندهی می‌کند

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مطرح کرد؛

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرد، ورود کالای ملوانی اشتغال قابل توجهی به دنبال دارد و دولت نیز در صدد ساماندهی این مهم بوده و ما نیز موظفیم در خصوص کولبری و کالای ملوانی بررسی کنیم.

به گزارش ایلنا، «علی ربیعی» روز پنجشنبه در حاشیه نشست مشترک اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی افزود: رصد و ساماندهی موانع ورود کالای ملوانی به کشور را رویکرد هیات دولت است. 

ربیعی با بیان اجرای 16 پالایشگاه کوچک در استان خوزستان، گفت: هرکدام از پالایشگاه‌های کوچک استان خوزستان 100 نفر شغل مستقیم ایجاد می کند.

وی ادامه داد: با راه گسترش فعالیت های کشتی سازی در منطقه به ویژه شرکت اروندان، اشتغال قابل توجهی در منطقه ایجاد می شود.

همچنین وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی افزود: مقرر شد با کمک وزارت نفت، وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی و سازمان فنی و حرفه ای، زمینه گسترش اشتغال در این منطقه فراهم شده و اولویت جذب نیرو نیز با بومیان باشد.

وی اظهار داشت:امروز سه وزیر نیرو، جهاد کشاورزی و تعاون، کار و رفاه اجتماعی همزمان در استان خوزستان به همراه اعضای کمیسیون مجلس سفر کرده اند و در آبادان در نشست انجام شده مباحث اشتغال و اجتماعی، فرهنگی و رفاهی مطرح شد.

نَمَد درمان تامین اجتماعی برای وزارت بهداشت کلاه نمی‌شود/ قرار گرفتن طرح تحول سلامت در مسیر بی‌بازگشت

عضو کارگروه درمان هیات امنای سازمان تامین اجتماعی مطرح کرد:

عضو کارگروه درمان هیات امنای سازمان تامین اجتماعی می گوید درمان وظیفه حاکمیتی دولت است و سازمان تامین اجتماعی در این میان به کمک دولت آمده است اما از قرار معلوم جای طلبکار و بدهکار عوض شده است.

«اکبر قربانی» عضو کارگروه های درمان هیات امنای سازمان تامین اجتماعی در گفت و گو با ایلنا، اظهار داشت: درمان وظیفه حاکمیتی دولت است و سازمان تامین اجتماعی ۳۰ درصد از کل درمان کشور را بر عهده گرفته است.

وی با اشاره به ادعاهای وزارت بهداشت در خصوص نحوه هزینه کرد ۹ بیست و هفتم ار حق درمان بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی، تصریح کرد: وزارت خام خیالی نکند زیرا در اصل سهم هزینه درمان بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی ۷ بیست و هفتم  است و ۲ درصد دیگر باید بابت درمان بازنشستگی پس‌انداز شود و ثانیا سازمان تامین اجتماعی همین مبلغ آن را به صورت کامل در بخش درمان هزینه کرده است.

 عضو کارگروه درمان هیات امنای سازمان تامین اجتماعی افزود: از این رو این ادعا که سازمان تامین اجتماعی منابع درمان را در جای دیگری هزینه کرده است واهی است و کاربرد آن صرفا در جهت انحراف افکار عمومی است.

عضو کمیته بیمه و درمان اتحادیه پیش کسوتان جامعه کارگری افزود: وزارت بهداشت می خواهد از این نَمَد برای خود کلاهی بدوزد  اما حالا وقت آن است که پاسخگوی این باشد که پس از اجرای طرح تحول سلامت چرا عدالت در درمان محقق نشد و یا چرا بسته خدمات سلامت تا ۳۰۰ درصد افزایش یافت؟

وی افزود: طرح تحول سلامت که می توانست انقلابی در حوزه درمان ایجاد کند حالا به مسیری افتاده که بازگشتی از آن در کار نیست و باید آرزو کنیم که بیش از این با طناب وزارت بهداشت به عنوان متولی بهداشت و درمان کشور در چاه نرویم.

دبیر اجرایی خانه کارگر غرب تهران ادامه داد: طرح تحول سلامت قرار بود نظام ارجاع و الکترونیکی شدن پرونده های درمان را محقق کند اما هیچ کدام از آنها به جایی نرسید و موجب شد که تنها ویزیت پزشکان افزایش یابد و تعرفه های درمان به صورت سر سمآوری افزایش یابد.

وی در پایان افزود: حال به جای اینکه وزارت بهداشت اشتباهات خود را بپذیر و تشریح کند که انحرافات طرح تحول سلامت چه خساراتی را به مردم زده است در پی این است که منابع جدیدی را برای جبران کسری منابع خود بیابد و چه جایی بهتر از بخش درمان تامین اجتماعی، سازمانی که ۱۷ میلیون نفر تحت پوشش آن هستند.

هزینه های سنگین طرح تحول سلامت در حال تبدیل شدن به بحران

سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی:

سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی می گوید هزینه های سنگین طرح تحول سلامت در حال تبدیل شدن به یک بحران است. وی در عین حال تاکید دارد که منافع بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی حفظ شود و از این بایت نگرانی نداشته باشند.

«بهرام پارسایی» سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی در گفتگو با ایلنا، اظهار داشت: هزینه های سنگین طرح تحول سلامت در حال تبدیل شدن به یک بحران است.

وی با اشاره به بحث های مطرح شده در خصوص اختصاص ۹ بیست و هفتم از حق درمان بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی به وزارت بهداشت، افزود: رئیس جمهوری می تواند در خصوص رسانه ای کردن این بحث به وزارت بهداشت به این وزارتخانه تذکر بدهد چرا که این بحث ها موجب شده است تا افکار عمومی خصوصا بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی دچار دغدغه های فکری شوند و مدام به این فکر باشند که قرار است چه بلایی بر سر بیمه آنها بیاید.

 سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی با تکید بر  ضرورت گفتگو بین وزارت بهداشت و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این خصوص، تصریح کرد: این مشکل را می توان با توجه به نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری با گفتگو حل کرد چرا که حفظ آرامش جمعیت وسیع تحت پوشش سازمان تامین با اهمیت است و باید حق و حقوق و منافع بیمه شدگان حفظ شود.

نماینده مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی که مخالف سیستم ارجاع اجباری طرح تحول سلامت در استان شیراز است، گفت: دیوان محاسبات در این خصوص گزارشی ارائه داده و البته به نحوه اجرای سیستم ارجاع در استان شیراز ایرادات متعددی وارد است که برای رفع این ایردات اقدام خاصی از سوی وزارت بهداشت صورت نگرفته است.

نادیده گرفتن هزینه خانوار در تعیین دستمزد کارگران

عضو فراکسیون کارگری مجلس مطرح کرد:

عضو فراکسیون کارگری مجلس گفت: امیدوارم حقوق و دستمزد بیش از ۲میلیون تومانی برای کارگران در نظر گرفته شود.

به گزارش ایلنا، سهیلا جلودارزاده در گفت‌وگو با خبرنگار جهان اقتصاد درباره پیش بینی میزان حقوق و دستمزد سال آینده کارگران افزود: اگر حقوق پایه کارگران در سال ۹۵ مانند کارمندان دولت در سال آینده ۱۰درصد افزایش یابد تنها ۴۰ درصد حقوق قانونی کارگران در جامعه تامین خواهد شد.‏

جلودارزاده افزود: براساس حداقل هزینه‌های سبدخانوار و افزایش تورم، حقوق ۲ میلیون و ششصد هزار تومانی به عنوان حق قانونی کارگران باید درنظر گرفته شود اما پایه حقوق کارگران در سال ۹۵ با افزایش ۱۰ درصدی در سال آینده تنها ۴۰ درصد حق قانونی کارگران را تامین می‌کند.‏

وی ابراز امیدواری کرد: با نظارت دولت نمایندگان کارگری و کارفرمایی نرخ مناسبی برای افزایش حقوق در سال آینده تعیین کنند که حداقل بیش از ۶۰ درصد حق قانونی کارگران تامین شود.‏

وزارت بهداشت به‌عمد واقعیت را کتمان می‌کند/ کسب درآمد تامین اجتماعی با پزشکان تفاوت دارد


یک کارشناس بیمه های اجتماعی مطرح کرد:

یک کارشناس بیمه های اجتماعی می‌گوید وزارت بهداشت در نحوه هزینه کرد درآمدهای سازمان تامین اجتماعی در بخش درمان تعمدا واقعیت را کتمان می‌کند چرا که به جای صحبت منطقی به شانتاژ رسانه‌ای متوسل شده است.

«عبای اورنگ» کارشناس بیمه های اجتماعی در گفتگو با ایلنا، اظهار داشت:  وزارت بهداشت در نحوه هزینه کرد درآمدهای سازمان تامین اجتماعی در بخش درمان سیاه نمایی می‌کند و به جای کار کارشناسی شانتاژ رسانه ای می‌کند.

اورنگ با بیان اینکه سهم درمان بیمه شدگان تامین اجتماعی به صورت کامل هزینه شده است، گفت: سازمان تامین اجتماعی در برخی موارد حتی بیشتر از این میزان نُه-سی‌ام دریافتی در بخش درمان هزینه کرده است؛ وزارت بهداشت تصور می کند که منابعی وجود دارد که این منابع در درمان بیمه شدگان هزینه نمی‌شود.

وی افزود: وزارت بهداشت به عنوان متولی بیمه سلامت که خود دستی بر آتش دارد به خوبی می‌داند که هزینه‌های درمان در سازمان تامین اجتماعی بیشتراز این رقم ها است اما خود را به ندیدن می‌زند.

این کارشناس بیمه های اجتماعی با بیان اینکه وزارت بهداشت از این ندیدن‌های تعمدی دو هدف عمده را دنبال می کند، گفت: نخست اینکه وزارت بهداشت در صورتی که نُه- سی‌ام حق درمان بیمه شدگان تامین اجتماعی در اختیارش قرار نگرفت می‌تواند بهانه ای پیدا کند تا شکست طرح تحول سلامت را به گردن سازمان تامین اجتماعی بیاندازد. این در حالی است که سازمان تامین اجتماعی یک از پایه کار ترین سازمان‌ها در حمایت از اهداف اولیه طرح تحول سلامت بوده است.

اورنگ به تشریح هدف دوم وزارت بهداشت پرداخت و افزود: اگر هم نُه-سی‌ام حق درمان بیمه شدگان تامین اجتماعی در اختیار وزارت بهداشت قرار گیرد قطعا این حقوق کارگران در محلی دیگر یعنی طرح تحول سلامت هزینه خواهد کرد و با این منابع بدون توجه به تضییع و سوء استفاده از حقوق کارگران توانسته در کوتاه مدت برای خود اعتباری دست و پا کند.

این کارشناس بیمه های اجتماعی با بیان اینکه در هر دو هدف وزارت بهداشت خیری برای بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی وجود ندارد، گفت: حتی اگر به جای نُه- سی‌ام درآمد های سازمان تامین اجتماعی از محل دریافت حق بیمه‌ها را در اختیار وزارت بهداشت قرار دهیم نا به سامانی طرح تحول سلامت و هزینه های غیر ضرور که بر آن سوار شده است را نمی تواند تامین کند و کسری بودجه طرح تحول سلامت تامین نخواهد شد.

اورنگ در ادامه با بیان اینکه وزارت بهداشت یکی از رسانه ی ترین وزارتخانه ها در ادوار مختلف وزارت بهداشت است، گفت: هیاهو کردن رسانه ای مشکلات طرح تحول سلامت را برطرف نمی‌کند. از این رو اگر نُه-سی‌ام حق بیمه در دستان وزارت بهداشت متمرکز شود شاهد آن خواهیم بود که سنگری وزارت بهداشت برای دفاع از خود در برابر شکست طرح تحول سلامت درست کرده را از دست خواهد داد و دیگر نمی تواند بی کفایتی در اجرای طرح را بر دوش دیگران بیاندازد.

اورنگ با بیان اینکه وزارت بهداشت سازمان تامین اجتماعی را سوپر مارکتی محسوب می کند که همیشه در حال دریافت پول نقد است، گفت: وزارت بهداشت تصور می‌کند همانگونه که پزشکان پول عمل جراحی  را قبل از عمل از بیماران دریافت می‌کنند، سازمان تامین اجتماعی هم، همه حق بیمه ها را سر ماه از کارفرمایان و دولت می گیرد.

وی افزود: احتمالا وزارت بهداشت از رکود اقتصادی حاکم بر صنعت و تولید اطلاع ندارد و نمی‌داند کارفرمایی که دستمزد کارگرانش را نمی‌تواند پرداخت کند چگونه می‌تواند سهم حق بیمه کارگرانش بپردازد. البته ناگفته نماند دولت هم سهم 3 درصدی و یا در مشاغلی که تقبل نموده سهم 20 درصد کارفرمایان را بجای آنان بپردازد، نمی پردازد.

این کارشناس بیمه های اجتماعی در ادامه با اشاره به مطالبات 120 هزار میلیارد تومانی تامین اجتماعی از دولت، گفت: دولت مطابق قانون برنامه ششم توسعه مکلف است که هر سال حداقل 10 درصد (12 هزار میلیارد تومان) از طلب سازمان تامین اجتماعی را پرداخت کند اما برای سال 96 حتی 1 ریال را هم برای پرداخت بدهی خود پیش بینی نکرده است.

وی افزود: تامین اجتماعی همچنین صدها میلیارد تومان از سیستم شهرداری ها مطالبات دارد که قسمتی از آن بابت هزینه های درمان است. این در حالی است که شهرداریها با توجه عوارض دریافتی از مردم نسبت به سایر کارفرمایان وضعیت مالی مساعدتری دارند با این حال مطالبات تامین اجتماعی را نمی پردازند.

اورنگ ادامه داد: در این شرایط  این پرسش اساسا جای تعجب دارد که چرا وزارت بهداشت که می داند درآمدهای سازمان تامین اجتماعی از محل حق بیمه ها محقق نشده بازهم اصرار می‌کنند که منابع درمان بیمه شدگان در اختیارشان قرار گیرد.  

اورنگ با بیان اینکه تفکر وزارت بهداشت دوستدار نظام نیست، گفت: انحرافات طرح تحول سلامت نظام را دچار چالش می کند و دست اندازی به منابع درمان بیمه شدگان تامین اجتماعی شکاف ایجاد شده را تشدید می کند. از این رو هشدار می دهیم که بازی کردن وزارت بهداشت در این زمان خلاف مصالح ملی و به ضرر نظام است.

این کارشناس بیمه های اجتماعی در پایان افزود: سازمان تامین اجتماعی مخالف نظارت بر هزینه کرد درآمدهای خود در بخش درمان نیست چرا که به شفافیت در این زمینه اعتقاد دارد. از این رو اگر وزارت  بهداشت صرفا نگران  نحوه هزینه کردن 9 سی ام است می تواند به گزارش نهادهای نظارت کننده اکتفا کند.

وزارت بهداشت فرافکنی نکند/ضرورت تحقیق و تفحص از طرح تحول سلامت

یک فعال صنفی کارگری:

یک فعال صنفی کارگری می گوید رویکرد وزارت بهداشت در خصوص هزینه کرد منابع درمان سازمان تامین اجتماعی به ضرر منافع ملی است. وی در عین حال تاکید دارد که تاریخ در مورد طرح تحول سلامت قضاوت می‌کند.

«علیرضا حیدری» فعال صنفی کارگری در گفتگو با ایلنا، اظهار داشت: طرح تحول سلامت  با وجود اینکه اهداف قابل ستایشی داشت اما در نتیجه اجرای نادرست به انحراف کشیده شد و حالا نوبت آن است که تاریخ باید در مورد آن قضاوت کند.

وی رویکرد وزارت بهداشت در خصوص منابع درمان سازمان تامین اجتماعی را قابل انتقاد و مغایر با منافع ملی ارزیابی کرد و افزود: سازمان تامین اجتماعی تقریبا با منابعی که از محل حق بیمه ها، موضوع ماده 28 قانون تامین اجتماعی در اختیار دارد تعهدات خود را در بخش درمان عملیاتی کرده است و حتی بیشتر از این میزان هزینه کرده است.

حیدری افزود: اما اجرای این تعهدات با قدرناشناسی وزارت بهداشت مواجه شده است و این وزارتخانه به عنوان متولی بهداشت و سلامت کشور به جای اینکه پاسخگوی انحرافات و عملکرد ناصوابش در طرح تحول سلامت باشد با فرافکنی، از سازمان تامین اجتماعی می خواهد که  در خصوص هزینه کرد منابع درمان بیمه شدگانش پاسخگو باشد. 

این فعال صنفی کارگری بر ضرورت تحقیق و تفص از نحوه اجرای طرح تحول سلامت تاکید کرد و  ادامه داد: تحقیق و تفحص از روند اجرای طرح تحول سلامت به خوبی نشان خواهد داد که این طرح چه بلایی را بر سر جامعه آورده است.

وی با بیان اینکه منابع سازمان های بیمه گر تکاپوی کسری منابع طرح تحول سلمت را نمی کند،  افزود: اشتباهات فاحش رخ داده در طرح تحول سلامت موجب شده است که مشکلات عدیده ای دامن گیر سازمان تامین اجتماعی و سایر سازمان های بیمه گر شود و آنها را با کسری بودجه مواجه سازد.

حیدری افزود: این مشکلات دامن گیر کارکنان وزارت بهداشت در حوزه درمان و سلامت شده است و حتی سازمان بیمه سلامت را  به خاطر خرید خدمت از آن بدهکار کرده است. از این رو باید پرسید که طرح از اساس اشتباه نبوده است؟

وی در  ادامه با اشاره به مشکلات نقدینگی در سازمان تامین اجتماعی به خاطر عدم پایبند بودن دولت به تعهدات خود در قبال سازمان تامین اجتماعی افزود: دولت مطابق ماده 28 قانون تامین اجتماعی مکلف است که 3 درصد از حق بیمهِ بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی را بپردازد. ضمن اینکه به علت تغییر بعضی از قوانین دولت به عنوان کارفرما مکلف به پرداخت سهم بیمه 20 درصدی کافرما نیز شده است.

این فعال صنفی کارگری در ادامه پرداختن به ماده 28 قانون تامین اجتماعی به ماده 29 این قانون اشاره کرد و افزود:   در ماده‌ 29 قانون تامین اجتماعی ذکر شده است که نه‌ درصد از ماخذ محاسبه ‌حق‌ بیمه‌ مذکور در ماده‌28 این‌ قانون‌ حسب‌ مورد برای‌ تأمین‌ هزینه‌های‌ناشی‌ از مواردمذکور در بندهای‌ الف‌ و ب‌ ماده‌ 3 این‌ قانون‌ تخصیص‌می‌یابد و بقیه‌ به‌ سایر تعهدات‌ اختصاص‌ خواهد یافت‌.

حیدری در پایان افزود: نتیجتا به خاطر عدم ایفای تعهدات و تکالیف دولت بودجه سازمان تامین اجتماعی کوچکتر می شود و سهم درمان آنطور که پیش بینی شده محقق نمی شود اما وزارت بهداشت بدون توجه به این موضوع  برای تصاحب سهم درمان محقق نشده در بودجه دندان تیز می کند.

ضرورت اجرای کامل ماده ۴۱ قانون کار برای مزد ۹۶

دربیانیه یک تشکل کارگری استانی مطرح شد؛

کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان آذربایجان شرقی با انتشار بیانیه‌ای خواستار تعیین مزد واقعی کارگران از طریق اجرای کامل ماده ۴۱ قانون کار برای سال ۹۶ شد.

به گزارش ایلنا، در آستانه نزدیک شدن به زمان برگزاری جلسات تعیین مزد سال ۹۶ شورای عالی کار، کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان آذربایجان شرقی با انتشار بیانیه‌ای که متن ان به شرح ذیل است خواستار اجرای کامل ماده ۴۱ قانون کار و تعیین مزد واقعی کارگران شد.

•  در طول سالهای گذشته فاصله بین تورم و دستمزد نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه معیشت خانوارهای کارگری با افت شدیدی همراه بوده است لذا لازم است دستمزدی که برای جامعه کارگری پیش‌بینی می‌شود بایستی با خط فقر برابری داشته باشد و به عنوان شاخص مهم برای تعیین کف مزد، ‌ هزینه‌های زندگی کارگران را پوشش دهد.

•  متاسفانه سالهاست شاهد نادیده گرفته شدن بند دو ماده ۴۱ قانون کار بوده ایم لذا نه تنها دستمزد باید اندازه نرخ تورمی که بانک مرکزی و مرکز آمار اعلام می‌کنند افزایش یابد لازم است به سبد هزینه خانوار هم باید توجه شود .

•  درست است که مبنای تعیین دستمزد در بند یک ماده ۴۱، تورم است و ناچاریم از تورم اعلامی مرکز آمار ایران بر اساس ۳۰۰ قلم کالا تبعیت کنیم ولی در بند ۲ ماده ۴۱ تاکید شده است که رقم دستمزد باید متناسب با سبد معیشت خانوار تعیین شود .

•   در حال حاضر حداقل دستمزد نیروی کار ۸۱۲ هزار تومان است که با رقم  ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار تومانی سبد هزینه ماهانه خانوارهای کارگری اختلاف فاحشی دارد. از این رو بهترین راه این است که با روشهای منطقی و اصولی عقب‌ افتادگی‌های مزدی کارگران جبران شود.

•  با وجود آنکه حق مسکن و خواربار و سایر مزایای کارگران در سالهای گذشته  افزایشی چندانی نداشته و عقب ماندگی‌های مزد آنها جبران نشده سبد هزینه خانوارهای کارگری به سه میلیون و ۳۰۰ هزار تومان در ماه رسیده است.

•  بخش قابل توجهی از مخارج زندگی به ویژه در کلانشهرها را هزینه‌های مسکن، درمان و حمل و نقل به خود اختصاص می‌دهد که با درآمد فعلی کارگران همخوانی ندارد و این امر از شکاف عمیق بین حداقل دستمزد با تورم و هزینه‌های بالای زندگی حکایت دارد.

•  از نگاه کارشناسان بازار کار، بیش از ۸۰ درصد کارگران در کشور حداقل بگیرند و بیش از ۶۰ درصد زیر خط فقر حقوق می‌گیرند

•  با در نظر گرفتن این مساله که تامین نیروی کار و بالا بردن قدرت خرید کارگران به کاهش نرخ بیکاری، رونق تولید، افزایش کیفیت زندگی و رفاه عمومی منجر می‌شود، لازم است رقم مزد به گونه‌ای تعریف و تعیین شود که ضمن ایجاد رضایتمندی در نیروهای کار، زمینه ارتقای بهره وری و تقویت معیشت کارگران را فراهم کند تا هم نیروهای کار برای تامین حداقل‌های زندگی به شیفت‌های طولانی کار، شغل‌های کاذب یا دوم و سوم روی نیاورند و هم بالا رفتن آمار بیکاری، اشغال فرصتهای شغلی کارجویان و افزایش آسیب‌های اجتماعی و حوادث ناشی از کار را شاهد نباشیم.

•  رقم سبد هزینه ماهانه خانوارهای کارگری را ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان محاسبه شده بود در حالی که کارفرمایان معتقد بودند که این رقم ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است اما رقمی که برای پایه دستمزد ۹۵ به تصویب رسید ۸۱۲ هزار تومان بود و این رقم یک چهارم هزینه زندگی کارگران است اما سرپرست خانوار مابقی هزینه زندگی را از کجا باید تامین کند. آیا جز این است که باید به شیفت های طولانی کار تن بدهد و به دنبال شغل دوم و سوم برود؟

•  دولت بخشی از هزینه‌های کارفرمایان را به دوش گیرد و در جهت اصلاح سهم دستمزد در قیمت تمام شده گام بردارد، به افزایش قدرت خرید خانوارهای کارگری و رنگین‌شدن سفره‌های آنها کمک کند.•  در سال پایانی دولت تدبیر و امید، تدبیری عالمانه برای تعیین دستمزدی شایسته اندیشیده شود و فراتر رفتن هزینه‌های سبد معیشت کارگران و لزوم توجه جدی به بند دوم ماده ۴۱ قانون کار مدنظر قرار گیرد.

•  کارگران در طول ۸ سال جنگ تحمیلی افزایش مزدی نداشتند و دولت باید این عقب افتادگی مزدی را جبران کند. البته دولت و وزارت کار این مساله را قبول دارند و بارها نسبت به جبران آن تاکید کردند ولی تاکنون اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است.

•  پیشنهاد ما برای افزایش دستمزد کارگران این است که یا به ماده ۴۱ قانون کار به معنای واقعی عمل شود و بند یک و دو ماده باهم دیده شود یا اینکه برای جبران عقب افتادگی مزد کارگران یک جدول زمانی ترسیم شود و در کنار تورم، معیشت کارگران مدنظر قرار گیرد و اگر امکان جبران عقب افتادگی نیست حداقل حقوق کارگر را بر مبنای خط فقر مشخص کنند به این نحو که به افزایش پلکانی دستمزد عمل نکنند، دستمزد کارگران را بر اساس خط فقر بالا ببرند و تورم ۱۶ قلم کالای اساسی سبد خانوار کارگری را در نظر بگیرند.

گزارش خبرنگار پیام سندیکا از مشکلات رانندگان تاکسی

گزارش خبرنگار پیام سندیکا از مشکلات رانندگان تاکسی


مدتهاست حق بیمه کسر شده سه ماهه از رانندگان تاکسی تهران اختلاس شده و هیچ کس هم به گردن نمی گیرد. در این میان تکلیف سه ماه حق بیمه پرداخت شده رانندگان تاکسی تهران با دخالت بی جای میثم مظفر مدیر عامل تاکسیرانی تهران معلوم نیست چه شد. این مبلغ در سابقه رانندگان وجود ندارد و در زمان باژنشستگی از انان با جریمه و به نرخ روز دریافت خواهد شد.

اینکه چرا میثم مظفر مدیرعامل تاکسیرانی از اختلاس گران بیمه راننده ها حمایت می کند بر رانندگان معلوم نیست و چرا مسئولان بیمه مسئولیت انتخاب این کارگزاری را بعهده نمی گیرند جای تعجب دارد.

گفته می شود دو تن از مسئولین در این افتضاح دست داشته اند نهایت کار مسببین از طرف چه کسانی پشت پرده حمایت می شوند.

سیستم نابسامان اقتصادی و دلالی

سیستم نابسامان اقتصادی و دلالی


درود به تمام کارگران سرزمینم.

کارگران برده نیستند و هیچگونه قانونی که او را بنده و برده دیگری بداند وجود ندارد؛چرا که همه انسانها و موجودات آزاد آفریده شده اند و چنین حقی دارند که منش و شخصیت آنان قابل ستایش تمام باشد و کسی را جسارت درشتگویی و بی ادبی نباشد که منش انسانی و وجودی فرد را به چالش بکشاند.

همانگونه که میدانید کارگر کسی است که در ازای فروش کار روزانه خود که برای کارفرما انجام میدهد خواستار دستمزد می باشد و بدون هیچگونه منتی مزد خویش دریافت میدارد.

شوربختانه در سیستم نابسامان اقتصادی و دلالی که در کشور ما حکمفرماست و تولید بیکاری و ایجاد کارگر ارزان و کسب سود و استثمار بی رویه منابع انسانی همچنان در جریان هست. کارگران سرزمینمان به صورت نابهنجار و ناآگاه بطور اوتیستیک در خود فرو میروند و همه گونه بی مهری را از جانب کارفرمایان به نوعی نادیده می انگارند تا بتوانند بدون دغدغه و کشمکش روانی در مسیر نان آوری برای خانواده خود گام بردارند. آنها نان میخواهند و جنگ و درگیری و چانه زدنهای فرسایشی را با کسانی که دچار خودشیفتگی موقعیتی شده اند را تلف انرژی و وقت باارزش خود میدانند.

آنها هر چقدر هم که از ترس بیکارشدن از کنار بی انصافیها، گستاخیها و درشتگوییها می گذرند؛ کاملن پیداست که همیشه کارگر درخود فرو نمی رود و به شرایط موجود تن در نمیدهد. گاه پیش خواهد آمد که قید کار و زندگی را خواهد زد و تازیانه های خشم خویش بر پهلوها و چک و چانه کارفرما و پادوهایش فرود می آورد.

بعنوان نمونه در منطقه پارس جنوبی عسلویه در طول دو هفته پیش که رییس حراست شرکت به کارگران بی احترامی و توهین نمود بناچار در میان مشت و لگدهای کارگران مورد هجوم واقع گشت دیگر به کارگاه بازنگشت . و یا چند روز پیش فورمن یا سرکارگری که به کارگران بددهنی و بی ادبی کرده بود باز هم ضربات مشت را بر پیشانی خود حس کرد و برای نجات خود به دفاتر شرکت و پیش سرپرست اجرایی سایت پناه برد…و یا دو ماه پیش کارگری که از بی ادبی های فورمن خویش به تنگ آمده بود تمام کارهای تسویه حسابش را انجام داده و پولش را گرفت و بلیط مسافرت به شهرستان را آماده کرد و در ابتدای کار و اول صبح که فورمن بددهن به سر کار آمده بود با لوله داربست به جانش افتاده بود و او را نیمه جان رها کرده و فرار کرد و به شهرستان رفت.

همه این موارد نشان از آن دارد که هیچ مسؤول ، سرپرست و یا کارفرمایی حق ندارد که به کارگر بی احترامی و توهین نماید که در اینصورت جسارت هر کدام از کارگران راه توجیه کردن از او بازپس می گیرد و موقعیت خود او را به خطر خواهد انداخت.

با سپااس(وارتان خرمدین،عضو سندیکای فلزکاران مکانیک ایران۲۴/۱۱/۱۳۹۵)

شکاف ۶۰ درصدی هزینه‌های زندگی با دستمزد/ عملکرد گروه‌ کارگری در مذاکرات مزدی در گذشته موفقیت آمیز نبود

یک فعال صنفی کارگری در گفت‌وگو با ایلنا:

یک فعال صنفی کارگری گفت: مزد همواره مظلوم واقع شده است و به ندرت دیده شده است که از تورم اعلام شده توسط‌های نهادهای رسمی پیشی گرفته باشد.

«علیرضا حیدری»  فعال صنفی کارگری در گفتگو با ایلنا اظهار داشت: مزد همواره مظلوم واقع شده است و استناد به آمار عقب افتادگی مزد نسبت به تورم گواهی روشن بر این مدعا است.

حیدری افزود: سال ۱۳۹۰ که تورم ۲۱ درصد اعلام شده بود دستمزد ۸ درصد، سال ۱۳۹۱ با تورم  ۳۰ درصد  دستمزد ۱۵ درصد افزایش یافت و در سال ۱۳۹۲ که تورم ۳۴ درصد بود افزایش ۲۰ درصدی دستمزد را داشتیم این در حالی است که  تنها در سال‌های ۹۴ و ۹۵ مزد از تورم اعلام شده پیشی گرفت.

حیدری با بیان اینکه پیشی گرفتن مزد از تورم در سال ۹۴ و ۹۵ به میزانی نبود که  به بهبود شرایط معیشتی کارگران یاری برساند، گفت: دستمزد ۷۱۲ هزار تومانی سال ۹۴ و ۸۱۲ هزار تومانی سال ۹۵ به هیچ وجه کافی نبود و موجب شد که جبران شکاف هزینه‌های زندگی و تورم به سال‌های آینده موکول شود.

حیدری در ادامه با انتقاد از این دیدگاه که دستمزد بالاتر از تورم به رکود اقتصادی دامن می‌زند، گفت: باید یادآور شد در سال هایی که دستمزد کمتر از تورم اعلام شده بود در سال بعد رکود اقتصادی بازهم وجود داشت. پس اینکه بخواهیم بین این دو یک ربط خطی ایجاد کنیم از اساس اشتباه است.

وی افزود: تقویت و حمایت از دستمزد و فاصله گرفتن از سیاست‌های فریز مزدی آثار مطلوبی را بر اقتصاد کشور خواهد گذاشت چرا که وقتی نیمی از جمعیت کشور قدرت خرید نداشته باشند قطعا شاهد رکود اقتصادی و از میان رفتن پویایی تولید خواهیم بود.

این فعال صنفی کارگری ادامه داد: در ضمن مگر سهم دستمزد در هزینه‌های تولید تا چه میزان بوده است که با افزایش دستمزد مخالفت می‌شود و هرگاه که صحبت از افزایش منطقی مزد می‌شود کارفرمایان به هر وسیله‌ای متوسل می‌شوند که سهم دستمزد را در هزینه‌های تولید بالا نشان دهند.

وی افزود: به نظر می‌رسد که چون مخالفان افزایش سطح دستمزدها زورشان به سایر موانع تولید نمی‌رسد در جهت پایین نگه داشتن سطح دستمزد و ارزان سازی نیروی کار تلاش می‌کنند.

این کارشناس اقتصادی در ادامه با بیان اینکه  سیاست آزادی سازی نرخ حامل‌های سوخت  و افزایش قیمت ارز دو فاکتور تاثیرگذار دیگر در تحلیل رفتن معیشت کارگران بوده است، تصریح کرد: وقتی نرخ ارز به صورت افسار گسیخته‌ای افزایش یافت و به بیش از ۳ هزار تومان رسید شاهد افزایش دستمزد متناسب با این افزایش نبودیم.

حیدری افزود: در نتیجه کالاهای وارداتی و مواد اولیه افزایش قیمت داشت اما کارگران توانایی خریدی متناسب با این افزایش نداشتند. از سویی آزادسازی نرخ حامل‌های سوخت موجب شد که هزینه‌های تولید بالاتر رود و سهم دستمزد در هزینه‌های تولید کوچک و کوچک تر شود.

این فعال صنفی کارگری در پایان با تاکید بر اینکه عملکرد گروه‌ کارگری در مذاکرات مزدی سال‌های گذشته با وجود تلاش‌های آنها موفقیت آمیز نبود، گفت: هم اکنون شکاف هزینه‌های زندگی با دستمزد به ۶۰ درصد رسیده است. از این رو انتظار می رود که در مذاکرات مزدی پایان سال گام‌های موثر و قابل دفاعی از سوی گروه کارگری برداشته شود.

فرمول سلامت با 15 بادام!

جدا از بهبود کلسترول خوب، بادام توانایی کاهش سطوح تری گلیسیرید و کلسترول بد خون (LDL) را نیز دارد.

مواد غذایی سالم بسیاری وجود دارند که مردم باید به جای غذاهای فرآوری شده از آنها استفاده کنند تا هرچه بهتر سلامت بدن خود را حفظ کنند. به عنوان مثال، مغزهای خوراکی و دانه ها فوق العاده سودمند هستند زیرا سرشار از ویتامین E، چربی های غیر اشباع تک پیوندی، پروتئین و فیبر هستند. این مواد غذایی می توانند احساس سیری بلند مدت را در فرد ایجاد کنند و بر همین اساس، از هوس های غذایی جلوگیری می کنند.

فرمول سلامت با 15 بادام!

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "ارگانیک هلث تیم"، بنابر نتایج مطالعه بالینی انجام شده روی افرادی که مشکلات قلبی داشته اند، مصرف بادام می تواند کلسترول خوب خون (HDL) را افزایش دهد. به این بیماران روزانه 10 گرم بادام داده می شد.

جدا از بهبود کلسترول خوب، بادام توانایی کاهش سطوح تری گلیسیرید و کلسترول بد خون (LDL) را نیز دارد. افزون بر این، شاخص آتروژنیک نیز کاهش می یابد که شرایط خوبی محسوب می شود زیرا این شاخص با برخی از مشکلات عروقی و التهاب پیوند خورده است.

از دیگر فواید مصرف 15 دانه بادام در روز می توان به موارد زیر اشاره کرد:

سلول های سالم با ویتامین E

بادام سرشار از ویتامین E است، که یک آنتی اکسیدان عالی برای ایمن نگه داشتن سلول ها از استرس اکسیداتیو در غشای سلولی محسوب  می شود. مصرف منظم بادام می تواند از انسان در برابر مشکلات قلبی، سرطان و آلزایمر محافظت کند.

برای دیابت

بادام منبع خوبی برای چربی های سالم، مقداری کربوهیدارت، پروتئین و فیبر است، که ترکیبی ایده آل برای افراد مبتلا به دیابت محسوب می شود. افزون بر این، مصرف بادام ماده معدنی منیزیم را در اختیار بدن قرار می دهد، که برای بیش از 300 عملکرد بدن مانند کنترل قند خون ضروری است.

آنتی اکسیدان ها

با توجه به محتوای بالای آنتی اکسیدان ها که برای مبارزه با رادیکال های آزاد و همچنین استرس اکسیداتیو ضروری هستند، مصرف بادام می تواند از مشکلات قلبی و سرطان پیشگیری کند.

برای فشار خون بالا

مصرف بادام به پیشگیری از سکته مغزی، حمله قلبی، و آسیب کلیوی کمک خواهد کرد زیرا این ماده غذایی منبع خوبی برای منیزیم است.

دیدنی ها

مراسم رسمی اعطای شهروندی آمریکا به صدها مهاجر مکزیکی تبار در شهر "سن دیه گو" ایالت کالیفرنیا
مراسم رسمی اعطای شهروندی آمریکا به صدها مهاجر مکزیکی تبار در شهر
کارگاه آجرسازی در حومه شهر کاتماندو نپال
کارگاه آجرسازی در حومه شهر کاتماندو نپال
نشست خبری مشترک رهبران آمریکا و اسراییل در کاخ سفید
نشست خبری مشترک رهبران آمریکا و اسراییل در کاخ سفید
برنامه انتخاباتی فرانسوا فیون نخست وزیر سابق و یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری فرانسه
برنامه انتخاباتی فرانسوا فیون نخست وزیر سابق و یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری فرانسه
سگ برنده نمایش سالانه سگ های خانگی در نیویورک
سگ برنده نمایش سالانه سگ های خانگی در نیویورک
پناهجویان مسلمان میانماری در اردوگاهی در بنگلادش
پناهجویان مسلمان میانماری در اردوگاهی در بنگلادش
سخنرانی عمومی هفتگی پاپ فرانسیس در میدان سن پترز واتیکان
سخنرانی عمومی هفتگی پاپ فرانسیس در میدان سن پترز واتیکان
دیوار مرزی اسراییل در کرانه غربی رود اردن
دیوار مرزی اسراییل در کرانه غربی رود اردن
شهروندان هندی در حال تماشای پرتاب موفق راکت ماهواره بر هندی به فضا
شهروندان هندی در حال تماشای پرتاب موفق راکت ماهواره بر هندی به فضا
معدوم کردن هزاران مرغ آلوده به ویروس آنفلوانزا – انگلیس
معدوم کردن هزاران مرغ آلوده به ویروس آنفلوانزا – انگلیس
بازدید گردشگران از آبشاری در شهر آنشون چین
بازدید گردشگران از آبشاری در شهر آنشون چین
تجمع مخالفان پیمان تجاری ترانس آتلانتیک بین کانادا و اتحادیه اروپا در مقابل پارلمان اروپا در شهر استراسبورگ فرانسه
تجمع مخالفان پیمان تجاری ترانس آتلانتیک بین کانادا و اتحادیه اروپا در مقابل پارلمان اروپا در شهر استراسبورگ فرانسه
مراسم گرامیداشت سربازان بلاروسی جان باخته در افغانستان در بیست و هشتمین سالگرد خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان – شهر مینسک
مراسم گرامیداشت سربازان بلاروسی جان باخته در افغانستان در بیست و هشتمین سالگرد خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان – شهر مینسک
پرواز نمایشی یک جنگنده رافائل در جریان یک نمایشگاه هوایی در هند

غزاله علیزاده در «خانه‌ی ادریسی‌ها»

برترین ها: در یک روز جمعه ۲۱ ادردیبهشت ۱۳۷۵، تعدادی از ساکنان محله‌ای در جنگل اطراف شهر رامسر در شمال  ایران و در روستای «جواهرده» جسدی را یافتند که از درختی حلق‌آویز شده بود. او کسی نبود جز «غزاله علیزاده» نویسنده‌ی ایرانی و صاحب رمان مشهور دو جلدی «خانه ادریسی‌ها». غزاله علیزاده  ۲۷ بهمن‌ماه ۱۳۲۷ در  مشهد زاده شد. مادر غزاله، منیرالسادات سیدی زنی شاعر و نویسنده بود. او لیسانس علوم سیاسی خود را از دانشگاه تهران گرفت و پس از آن به فرانسه سفر کرد و در دانشگاه سوربن ِ شهر پاریس در رشته‌های فلسفه و سینما درس خواند.البته او در ابتدا برای تحصیل در رشته‌ی حقوق که رشته‌ی مورد علاقه‌ی مادر بود راهی فرانسه شده بود اما با تلاش فراون رشته‌اش را به فلسفه تغییر داد.
 
او قصد داشت پایان‌نامه‌اش را در مورد مولانا، شاعر و عارف سرشناس ایرانی بنویسد، اما مرگ ناگهانی پدر مانع این کار شد. فعالیت ادبی غزاله علیزاده در دهه‌ی ۱۳۴۰ و در شهر زادگاهش با چاپ داستان شروع شد. اولین مجموعه داستانی علیزاده «سفر ناگذشتنی» نام داشت که در سال ۱۳۵۶انتشار یافت.
 
 
 غزاله علیزاده دو بار ازدواج کرد؛ بار اول با «بیژن الهی» که از این ازدواح دختری به نام «سلما» مانده است. غزاله از دو دختر بی‌سرپرست نیز نگهداری می‌کرد. علیزاده پس از جدایی از الهی در سال ۱۳۵۴ با محمدرضا نظام‌شهیدی ازدواج کرد. سلما الهی دختر غزاله و بیژن، از شاگردان موسیقی ِ خواننده‌ی ایرانی، پری زنگنه بود. ایشان در مورد شاگرد خود چنین می‌گوید: "سلما آلتوی خیلی قوی دارد، یعنی صدایش پرحجم زنانه است و من حدود دو سال با او کار به طور خصوصی کار کردم و او اکنون در اپرای پاریس مشغول ادامه تحصیل است و در بعضی از کنسرت‌هایم در اروپا اگر به سلمی دسترسی داشته باشم، از او می‌خواهم بیاید بخواند تا به علاقه‌مندان معرفی شود."

غزاله علیزاده در مورد خود و زندگی‌اش در گفت‌وگویی با مجله‌ی ادبی «گردون»، شماره ۵۱، مهرماه ۱۳۷۴ این‌چنین می‌گوید: «دوازده، سیزده ساله بودم، دنیا را نمی‌شناختم. کی دنیا را می‌شناسد؟ این توده‌‌ی بی‌شکل مدام در حال تغییر را که دور خودش می‌پیچد و از یک تاریکی می‌رود به طرف تاریکی دیگر. در این فاصله، ما بیش و کم رؤیا می‌بافیم، فکر می‌کنیم می‌شود سرشت انسان را عوض کرد، آن مایه‌ی حیرت‌انگیز از حیوانیت در خود و دیگران را. ما نسلی بودیم آرمان‌خواه. به رستگاری اعتقاد داشتیم. هیچ تأسفی ندارم. از نگاه خالی نوجوانان فارغ از کابوس و رؤیا، حیرت می‌کنم. تا این درجه وابستگی به مادیت، اگر هم نشانه‌‌ی عقل معیشت باشد، باز حاکی از زوال است.
 
ما واژه‌های مقدس داشتیم: آزادی، وطن، عدالت، فرهنگ، زیبایی و تجلی. تکان هر برگ بر شاخه، معنای نهفته‌ای داشت… اغلب دراز می‌کشیدم روی چمن مرطوب و خیره می‌شدم به آسمان. پاره‌های ابر گذر می‌کردند، اشتیاق و حیرت نوجوانی بی‌قرار می‌دمیدم به آسمان. در گلخانه می‌نشستم، بی‌وقفه کتاب می‌خواندم، نویسندگان و شاعران بزرگ را تا حد تقدیس می‌ستودم. از جهان روزمرگی، تقدیس گریخته‌ است و این بحران جنبه‌ی بومی ندارد. پشت مرزها هم تقدیس و آرمان‌گرایی به انسان پشت کرده و شهرت فصلی، جنسیت و پول گریزنده، اقیانوس‌های عظیم را در حد حوضچه‌هایی تنگ فروکاسته است.» آن‌چه نام غزاله علیزاده را به عنوان نویسنده‌ای صاحب‌سبْک و معتبر در قصه‌نویسی ایران به ثبت رساند انتشار رمان دو جلدی ِ «خانه ادریسی‌ها» در سال ۱۳۷۰ بود. البته آثار دیگر علیزاده هم‌چون «چهار راه»، «دو منظره»، «تالارها» و «شب‌های تهران» همه نشانه‌ای از تسلط نویسنده‌ای در حیطه‌ی کار خود است. علیزاده در همه‌ی آثارش آرمان‌گرایی ایده‌آلیست با دغدغه‌های فمینیستی است.

«زن‌های "خانه‌ ادریسی‌ها" نمادهایی از ترس، تنهایی، حسرت و ناکامی هستند. این نمادها حتی در زنی مثل رکسانا که آشوبگرانه به سنت‌ شکنی می‌پردازد و در نهایت با ناکامی و شکست مواجه می‌شود هم دیده می‌شود. لقا پیردختری تنهاست که تمام توانایی‌ها و نیروهای زنانه‌اش در او، تبدیل به نفرتی بی‌بدیل از مردان شده ‌است؛ نفرتی که شاید زائیده مطلوب واقع نشدن باشد. این سرخوردگی در نهایت در بانوی کهنسال خانه، خانم ادریسی به نمادهایی فرهنگی و سنتی تبدیل می‌شود؛ سنت‌هایی که به نوعی میراث زن شرقی است.
 
غزاله علیزاده در «خانه‌ی ادریسی‌ها»
 
در داستان‌های علیزاده زوج‌ها همیشه دردی جانکاه را تحمل می‌کنند. دردی که آنها را به تنهایی و انزوا می‌کشاند.علیزاده در داستان‌هایش هیچگاه یک سویه نگاه نکرده است. اگر تصویر مثبت یا منفی از زنان ارائه داده در مقابل از تصویر مثبت یا منفی مردان نیز نوشته است. منتهی نقش زنان را به دلیل کمرنگ بودن آن در طول تاریخ برجسته نشان داده است. شخصیت‌های داستان‌های او نیز در رویای گریز از دلتنگی‌های تسکین‌ناپذیر به جست وجویی اشراقی و اساطیری در پی خوشبختی برمی‌آیند. اینان دل به رویایی می‌سپرند و مثلا ً گرد مردی خیال‌پردازی‌ها می‌کنند، اما در برخورد با واقعیت از اوهام به در می‌آیند و درمی‌یابند خوشبخت نزیسته‌اند. علیزاده در رمان‌های "خانهٔ ادریسی‌ها" و« شب‌های تهران»  زنان را در مواجهه با حادترین مسائل اجتماعی تصویر می‌کند.»
آیدین آغداشلو، نقاش و نویسنده در مورد زمانی که خبر مرگ غزاله علیزاده را شنید و هم‌چنین قلم و زندگی او در روزنامه‌ی شرق ۲۲ بهمن‌ماه ۱۳۹۱ چنین می‌گوید: «شبی که خبر رفتن او را از همسرم فیروزه شنیدم، تا صبح در بالکن آپارتمان خیابان جمشیدیه‌مان بیدار نشستم و چشم انداز شبِ شهرِ گسترده تا دور دست را تماشا کردم و گریه کردم. یاد همه شب‌هایی افتادم که جماعتی می‌شدیم: من و فیروزه و بهرام بیضایی و رضا براهنی و محمد علی سپانلو و عزیز معتضدی و شهره و نوذر، و همراه با دیگرانی که او دوستشان داشت و من اغلبشان را دوست نداشتم، به خانه‌اش می‌رفتیم و بعد از شام، بازی‌های بچه‌گانه‌ای را که او پیشنهاد می‌کرد – از طرح معما تا مسابقه‌ها - اجرا می‌کردیم و می‌خندیدیم و کیف می‌کردیم و دوباره بر می‌گشتیم به نوجوانی‌هایمان. در همان مقاله نوشتم: «غزاله نوشتن را از دهه ۱۳۴۰ شروع کرد و ادامه داد تا قصه بلند خانه ادریسی‌ها، در دو جلد، و در این سی سال (در آن سی سال) همیشه نویسنده‌ای حرفه‌ای باقی ماند. هر چند حاصل عمر نویسندگی‌اش مختصر است اما زیاد کار کرد و آرام آرام توانست نثر و نگرش شخصی‌اش را پیدا کند. پر و پیمان زندگی کرد و در عمر کوتاهش از تندی و خشم و عناد و مهر و لطف و عنایت هیچ کم نگذاشت.
 
غزاله علیزاده در «خانه‌ی ادریسی‌ها» 
 
همیشه خانمی بود تمام و کمال و به خاطر رفاهی که داشت دغدغه امور جاری زندگی دست و پا گیرش نشد و چونان بزرگ زاده‌ای متشخص زندگانی کرد. اهل مراقبت و حمایت از هر گم‌گشته‌ای بود و در خانه‌اش به روی همه باز. هر جا که دعوت می‌شد دخترش سلمی را، که از بیژن اللهی داشت، و دو دختر دیگرش را که بر کشیده و بر گرفته و غرق مهر و حمایت و مراقبتشان کرده بود، با دوستان و دوستداران فراوان به همراه می‌برد و ورودش انگار با صدای طبل و شیپور جارچیان اعلام می‌شد! فاصله‌اش را همیشه نگاه می‌داشت - نه این‌که چیزی در رفاقت کم بگذارد - اما مثل این بود که حرف مهم و ناگفته مانده‌ای را می‌خواهد همچنان نگوید و ناچار رفتارش را در هاله‌ای از مزاح و حرف‌های پیش‌پاافتاده می‌پیچید و چه خوب بلد بود خودش را به گیجی و بی‌خبری بزند و قصه‌ای را که بارها شنیده طوری با علاقه و تعجب گوش کند که انگار بار اولش است! و اغلب فریب می‌خوردی و گمان می‌کردی همه حواسش پیش توست، که نبود، و لابد داشت قصه‌هایش را در ذهنش می‌نوشت و مرور می‌کرد. همین قصه‌ها را که در«کارگاه خیال» شکل می‌داد، نمی‌نوشت و «تقریر» می‌کرد و محرّر‌ها و منشی‌هایی داشت که تقریرش را «می‌نگاشتند» و او – شبیه مجسمه «پولین بناپارتِ» کانووای مجسمه‌ساز - روی کاناپه لم می‌داد و  چشم‌هایش را می‌بست و بلند‌بلند قصه‌هایش را می‌گفت.»

غزاله علیزاده با آگاهی از بیماری سرطان در روستای جواهرده خود را حلق‌آویز کرد. او در یادداشت پیش از خودکشی خود چنین نوشت: «آقای دکتر براهنی و آقای گلشیری و کوشان عزیز! رسیدگی به نوشته­‌های ناتمام خودم را به شما عزیزان واگذار می‌­کنم. ساعت یک و نیم است. خسته­‌ام. باید بروم. لطف کنید و نگذارید گم و گور شوند و در صورت امکان چاپشان کنید. نمی‌­گویم بسوزانید. از هیچ‌­کس متنفر نیستم. برای دوست‌داشتن نوشته ‌ام، ن­می­‌خواهم، تنها و خسته­‌ام برای همین می­‌روم. دیگر حوصله ندارم. چقدر کلید در قفل بچرخانم و قدم بگذارم به خانه­‌ای تاریک. من غلام  خانه­‌های روشنم. از خانم دانشور عزیز خداحافظی می­‌کنم. چقدر به همه و به من محبت کرده است. چقدر به او احترام می­‌گذارم. بانوی رمان، بانوی عطوفت و یک هنرمند راست و درست. با شفقت بسیار. خداحافظ دوستان عزیزم.»
 
غزاله علیزاده در «خانه‌ی ادریسی‌ها»

اهل قلم بیش از هر کسی از موقعیت خود با خبرند، یا انتظار می رود که با خبر باشند. خود غزاله هم در آخرین نوشته‌ی چاپ شده‌اش، و پیش از فراق دایمش، گفته است: «جدایی بسیار پیش از آن‌که مسجل شود روی می‌دهد». (آدینه ۱۰۸ -۱۰۹)یعنی صدای ترک‌برداشتن و شکستن جان‌ها، پیشاپیش دست‌کم برای اهل این صنف شنیدنی است. مثل صدای تراشیده شدن روح است که برای این رؤیابینان در انزوا شنیدنی است.» از آثار غزاله علیزاده علاوه بر آن‌ها که نام برده شد می‌توان به «دو منظره» در سال ۱۳۶۳ و «بعد از تابستان» در سال ۱۳۵۵ و «تالارها» و « رویای خانه و کابوس زوال» اشاره کرد. چهار اثر از آثار علیزاده با نام «با غزاله تا ناکجا» در سال ۱۳۷۸ توسط نشر توس منتشر شد. 

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411)

برترین ها - امیررضا شاهین نیا: با نام و یاد خداوند بزرگ و مهربان و عرض سلامی دوباره خدمت همه شما همراهان همیشگی مجله اینترنتی برترین ها، شما را به چهارصد و یازدهمین شماره از سری مطالب "چهره ها در شبکه های اجتماعی" دعوت می کنیم. امیدواریم امروز هم تا پایان همراه ما باشید.
 
زهره فکور صبور بازیگر سریال های تلویزیونی پس از مدت ها غیبت با این عکس از کار جدیدش به اینستاگرام بازگشت. راحت باش زهره خانم، نیامدی هم نیامدی، خبر خاصی نیست. 
 
 
 

سلفی خنده دار طناز های دوست داشتنی، بدون هیچ توضیحی. بخش عمده ای از خنده دار بودنِ علی صادقی، به طبیعتِ او بازمیگردد و دست خودش نیست. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

بهترین پست ولنتاینیِ این چند روز را بابک کریمی گذاشته :))) 
 
 
 

سلفی فرهاد جم، بازیگر و مجری سال های دور تلویزیون در یک بقعه یا مقبره. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

پیشنهاد منطقی رز رضوی به کسانی که در ولنتاین سرشان کلاه رفته است! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 عکس جالبی که علی زند وکیلی از 18 سالگی اش به اشتراک گذاشته است.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

کلا افسانه پاکرو اعتقادی به کیفیت عکس ندارد و به هیچ وجه از این منظر به عکس هایش نگاه نمیکند. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

برخلاف الناز حبیبی! 
 
حق بده بترسد الناز جان! فرض کن در جاده هستی که ناگهان یک خرس قطبی پا به پای خود میبینی! خودت باشی وحشت نمیکنی؟!
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 عجب ترکیب عجیبی! مجید خراط ها، ساعد هدایتی و علی کاظمی در کنار کمال کامیابی نیا! معلوم نیست چه مراسمی بوده که توانسته این جمع را در یک قاب بگنجاند.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

تبریک ولنتاین تینا پاکروان از دبی، با یک قلب خودکاری رو گونه اش. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

تمام گونه های جانوری موجود در ایران به پایان رسیده و تنها این توله خفاش مانده بود که نفیسه با آن عکس بگیرد و به اشتراک بگذارد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

آرزوی سلامتی داریم برای استاد جمشید مشایخی. نگران استاد شدیم! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

مهراب قاسمخانی، یک طرفدار عقده ای دوست داشتنی. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

سوسن پرور عزیز، هنرمندی که بیش از حد به مثل "زیبایی در سادگیست" ایمان دارد و تا حدودی شورِ این قضیه را درآورده. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

جشن ولنتاین افسانه چهره آزاد و شاهرخ فروتنیان، زوج هنرمند و عاشق. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

احمد خمینی نوآوری را به حد کمال رساند و ولنتاین را به پدرش تبریک گفت! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

سارا خوئینی ها و شهره سلطانی، در حال تمرین سکانس پرتاب دسته گل و گرفتنِ آن در آخر عروسی. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

واقعا سوال مهمی است. چه کسی گفته؟ مگر میشود کسی زمستان را زیبا نداند؟! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

سیامند رحمان، یل اشنویه در حال گشت و گذار در سواحل مدیترانه در موناکوی فرانسه. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

سلفی سیدمحمد موسوی و هم تیمی هایش در بانک سرمایه در جشن تولد یکی از هم تیمی ها. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

پارسای سینما. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

عمو مهران رجبی در لنج ششصد تنیِ در حال ساخت برای یک پروژه عظیم نوروزی. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

نجمه جودکی مجری خنکِ تلویزیون در کنار مادر عزیزش، در شب تولد مادر جان. آرزوی سلامتی داریم برای همه مادران عزیز. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

این هم عکس ولنتاینی پرستو صالحی، دوست خوب و باجنبه ام. این روز مبارکِ همه عاشقان باشد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

لیلا اوتادی سپندارمذگان را به جای ولنتاین تبریک گفته تا آوای سُرور از نهاد آریایی ها برخیزاند. در ضمن لیلا جان سپندارمذگان را معمولا تبریک نمیگویند، "شادباش" میگویند! بیشتر دقت کن! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

بابک جهانبخش رفته دُبی، چه جایی بود، جاتون خالی، صفایی بود، تو کوچه هاش، خیابوناش، عطر گل اقاقی بود... 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

فرشاد شبنم فرشادجو، آنا نعمتی و سحر زکریا در یک جشن خیریه. با کمرنگ شدن مراسمات سینمایی و اتمام جشنواره، شاهد اوج گیری دوباره خیریه ها خواهیم بود. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

عکس کمتر دیده شده از شاهرخ استخری در اواخر دهه پنجاه.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 گویا امیر آقایی هنوز با پریدن سیمرغ از چنگش نتوانسته کنار بیاید.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 کاوه جان، عزیزِ دل. شما لطف کن و طرفداری نکن! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 امید حاجیلی با عکسی در کنار پدر و مادر عزیزش روز جهانی عشاق را تبریک گفت. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

شبنم مقدمی و عکسی جامانده از جشنواره فیلم فجر که با تمام شدنش یک خلاء محتوایی بزرگ برای ما بوجود آورده است. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

سیاوش خان طهمورث شب گذشته میهمان رامبد و خندوانه اش بود تا یک شب معمولی دیگر برای برنامه ی نفس بریده ی آقای جوان رقم بخورد. رامبد جوان خودش این را پذیرفته که کار برنامه اش تمام است و به همین دلیل روز گذشته از تمام شدن قریب الوقوع این برنامه برای همیشه خبر داد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

کریستف رضاعی، آهنگساز چیره دست سینما با دو دختر عزیز و دوست داشتنی اش. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

یادی کنیم از زنده یاد رضا ژیان، بازیگر و کارگردان خوب سینما و تلویزیون که امروز سالگرد درگذشت ناگهانی ایشان است. عکسی قدیمی که ایشان را در کنار همسرش شراره درشتی نشان میدهد. روحش شاد و یادش گرامی. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

حدیث فولادوند و همسرش رامبد شکرآبی در حال پاراسِل سواری در کیش. تفریحی که اگر به کیش بروی و آن را انجام ندهی، مثل این است که کلا به کیش نرفته ای! در کنار عکس یادگاری خیره به افق با کشتی یونانی. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 برلین گردی نرگس محمدی کماکان ادامه دارد.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

ساقی زینتی، بازیگر سینما و تلویزیون که لو دادن داستان سریال شهرزاد مهم ترین و ماندگارترین اثر وی به حساب می آید، در کنار دختر دردانه اش. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 عکس یادگاری حمید خان لولایی با آرمین، پسر بازیگوش یوسف تیموری.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

مونا برزویی هم با این سلفی خوش حس و حال در کنار همسر عزیزش به استقبال روز ولنتاین رفت. تا جایی که یادم می آید ولنتاین کلا یک روز در تقویم بود، نمیدانم چرا چهره های عزیز یک هفته است که دارند جشن میگیرند!
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

موسسه فرهنگی هنری "هنر افشان پارس" با افتخار تقدیم میکند! 
 
بالاخره دلیل اصلی استعفای علی جنتی از وزارت ارشاد مشخص شد.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

سپیده جان اگر کمی سرت را جا به جا میکردی، میتوانستی با هشتگِ #تک_شاخ کلی نمک پراکنی و خلاقیت زایی کنی. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

 همین که جناب کیانیان دمنوشِ عشق در دستش نگرفته باید از ایشان سپاسگذار باشیم. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 

حالا انقدر نا امید نباش لیلا جان. شاید در وقت های تلف شده توانستی جبران کنی! البته اگر حریف ات با تیم دیگر تبانی نکرده باشد.
 
مطلب کم بارِ امروز هم به پایان رسید. تا مطلب بعدی، خداوند یار و نگهدارتان. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (411) 
 


برف پارو کنید، سکته می کنید!

ایسنا: یک پژوهش جدید نشان می‌دهد که پارو کردن برف به خصوص برای کسانی که در مناطق برف‌خیز زندگی کرده و به طور مداوم این کار را انجام می دهند،خطر حمله قلبی را افزایش می‌دهد.
 
 

به نقل از مدیکال نیوز تودی، پارو کردن برف یک فعالیت بسیار سنگین است که بر سیستم قلبی و عروقی افراد به شدت تاثیر می‌گذارد.

فعالیت‌های شدید هوازی مفید هستند اما بلند کردن برف در حجم بسیار سنگین، مقدار قابل توجهی از فشار را به جای پاها بر روی شانه‌ها وارد می‌کند که در نتیجه سبب افزایش ضربان قلب، فشار خون و نیاز به اکسیژن می‌شود. این موارد همراه با استنشاق هوای سرد، می‌تواند به حوادث نامطلوب قلبی- عروقی و همچنین انفارکتوسافرادی که برف پارو می‌کنند  منجر شود.

این پژوهش جدید به بررسی ارتباط بین بارش برف، دوره‌های طولانی مدت بارش برف و خطر حملات قلبی و عروقی می‌پردازد.

محققان در مرکز تحقیقاتی بیمارستان دانشگاه مونترال در کِبِک کانادا، اطلاعات به دست آمده از دو پایگاه داده مربوط به 128 هزار و 73 بیمار بستری و 68 هزار و 155 بیماری که بر اثر مرگ و میر ناشی از انفارکتوس میوکارد MI (سکته قلبی) در بین سالهای 1981 و 2014 مرده بودند، مورد بررسی قرار دادند.

آنها این اطلاعات را تنها در مناطقی که مستعد بارش برف سنگین هستند در طول ماه‌های زمستان بین نوامبر و آوریل جمع آوری کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده‌اند.

 علاوه بر این، محققان اطلاعات دقیق آب و هوایی مانند بارش برف روزانه و درجه حرارت را برای بررسی هر یک از مناطق مورد مطالعه، از سازمان هواشناسی کانادا دریافت کردند.

به طور کلی، آنها در این پژوهش موفق به کشف ارتباط بین بارش برف سنگین و خطر بالاتری حملات قلبی مرگبار شدند.

بارش برف سنگین که به طور خاص در حدود 20 سانتی متر تعریف شده با افزایش نسبی 16 درصدی انتقال افراد به بیمارستان در اثر MI همراه است.

برف سنگین همچنین با افزایش نسبی 34 درصدی احتمال مرگ ناشی از یک MI در مردان مرتبط بود.

به طور کلی حدود 60 درصد از موارد بستری در بیمارستان و مرگ و میر بر اثر حمله قلبی مردان بودند، اما هیچ گونه عوارض جانبی قلبی عروقی در زنان یافت نشد.

این مطالعه همچنین نشان می دهد که احتمال MI  کشنده متناسب با افزایش تعداد روزهای برفی متوالی افزایش می‌یابد.

این آمارهای به دست آمده به امکان وجود علیت بین پارو کردن برف و MI کمک بسیاری می‌کند.

این پژوهش در Canadian Medical Association Journal به چاپ رسیده است.

این شهر، بی‌صدا می‌خشکد

این شهر، بی‌صدا می‌خشکد

خشکسالی

امیرآباد و علی‌آباد و خیلی از روستاهای منطقه فیروزه سیرجان، دیگر آباد نیستند. خیلی وقت است اهالی‌اش کوچ کرده‌اند. از روستاها و آبادی‌ها فقط چند باغ پسته خشکیده و زمین‌های بایر و لم‌یزرع مانده. وقتی آب نباشد، دار و درختی نباشد، ماندن هم بی‌معنی است.

به گزارش ایسنا، روزنامه «ایران» ادامه می‌دهد: داستان بی‌آبی منطقه سیرجان از 40 سال پیش آغاز شد؛ زمانی که اخطار دادند نباید هیچ برداشتی از سفره‌‌های زیرزمینی صورت بگیرد و کسی آن را اصلاً جدی نگرفت. حالا نه‌تنها باغ‌های پسته اطراف سیرجان به‌ خاطر شوری و تلخی در حال خشک شدن است، آب شرب شهرنشینان هم دچار مشکل جدی شده‌ تا حدی که مسئولان استان کرمان برای مرتفع کردن بخشی از مشکلات، هشت دستگاه‌ تصفیه آب در نقاط مختلف سیرجان نصب کرده‌اند.

یادمان نرود سیرجان نمونه است و بسیاری از مناطق کشور همان مسیر را در پیش گرفته‌اند. چندی پیش تصاویری از آب شرب سیرجانی‌ها در فضای مجازی منتشر شد. تصاویر نشان می‌داد رنگ آب از بی‌رنگی به خاکی تغییر کرده‌. کاربری در شرح یکی از عکس‌ها نوشته بود: «ما‌هر روز آبی را می‌نوشیم که می‌گویند آرسنیک دارد. مسئولان به ما توصیه می‌کنند از آب معدنی یا آب تصفیه شده استفاده کنیم. شما بگویید ما با این مشکل چه کنیم؟»

آرسنیک در آب سیرجان

سفر‌مان به سیرجان گویای این است که کلیپ‌ها و عکس‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود حقیقت دارد. مزه آب شرب این شهر به تلخی می‌زند و به مذاق خیلی‌ها خوش نمی‌آید حتی محلی‌ها.

«احمد» به پیشوازمان می‌آید. قرار است برای تهیه گزارش کمک‌مان کند. بومی سیرجان است و دستی هم بر قلم دارد. همراه با او گشتی در شهر می‌زنیم. از خیابان «مهیار» شروع می‌کنیم. به ‌نظر اینجا شلوغ‌ترین جای شهر است. آن هم به‌ خاطر بازار لوازم خانگی و بازار خرید عروس و دامادها! از مجتبی که موبایل‌فروشی دارد درباره کیفیت آب می‌پرسم. انگار سؤال عجیبی پرسیده‌ام. سگرمه‌هایش توی هم می‌رود و می‌گوید: «خیلی وقت است مزه آب تغییر کرده و حالا رنگش هم عوض شده. با این آب فقط حمام می‌کنیم و لباس می‌شوییم. آب نوشیدنی را از بقالی می‌خریم. هفته‌ای یک باکس. می‌گویند آب سیرجان آرسنیک‌دار شده و مصرف آن احتمال ابتلا به سرطان را افزایش می‌دهد. نمی‌دانم تا کی باید آب معدنی بخریم؟»

از مهیار تا خیابان امام رضا(ع) راه زیادی نیست. مسئولان آب و فاضلاب شهر با همکاری شرکت پیمانکار دستگاه‌هایی را در پیاده‌روها گذاشته‌اند که آب را تصفیه می‌کند. قیمت هر لیتر آب هم 30 تومان است. چند نفری توی صف آب ایستاده‌اند. دبه‌ها یک به یک پر می‌شود. از مرد جوانی به نام حسن لشگری که اهل بروجرد است و چند سالی است به خاطر شغل‌اش در سیرجان زندگی می‌کند درباره کیفیت آب می‌پرسم. می‌گوید: «من 2 سال است که به این شهر آمده‌ام. کیفیت آب اینجا خوب نبود تا اینکه چند ماهی پیش این دستگاه‌ها را نصب کردند. کیفیت آب تصفیه شده عالی است، دیگر نیازی نیست آب معدنی بخریم.»

به مقابل یکی دیگر از دستگاه‌های تصفیه آب در منطقه غربی شهر می‌روم؛ وضعیت یکسان است. چند نفری ایستاده‌اند و دبه‌هایشان را از آب پر می‌کنند. علیرضا نورآبادی که استاد دانشگاه است درباره وضعیت آب سیرجان عنوان می‌کند: «از چند سال پیش کیفیت آب به مرور بد شد تا اینکه مسئولان به زبان آمدند و گفتند آب به دلیل برداشت‌های بی‌رویه و وجود معادن آهن و مس، آرسنیک‌دار شده و بهتر است مردم از این آب برای آشامیدن استفاده نکنند. به همین ‌خاطر این دستگاه‌ها را نصب کردند که به ‌نظرم مشکل آب را برای مدتی برطرف می‌کند.»

باغ‌هایی که از بی‌آبی خشک می‌شوند

احمد، اطلاعات خوبی درباره خشکسالی و کمبود آب در منطقه سیرجان دارد. او همه مناطق حاشیه سیرجان را وجب به وجب می‌شناسد و سابقه همکاری با چند شبکه تلویزیونی بین‌المللی برای ساخت مستند خشکسالی در ایران را هم دارد. احمد می‌گوید: «40 سال پیش تحقیقات پژوهشگران نشان می‌داد به‌ خاطر برداشت‌ آب در این منطقه تا چند سال دیگر سیرجان با مشکل جدی روبه‌رو خواهد شد و کسی توجهی به توصیه‌ و اخطارها نکرد تا اینکه از 10 سال پیش خشکسالی و بی‌آبی روی نامهربانش را نشان داد و کم کم باغ‌های پسته خشک شد و باید منتظر اتفاقات بدتر هم باشیم.

قبل از هر چیزی باید اشاره‌ای کنم به موقعیت جغرافیایی سیرجان. این شهر شیب ملایمی از غرب به شرق دارد؛ یعنی اگر باران ببارد آب به سوی شرق جاری می‌شود و در سفره‌های زیر زمینی منطقه شرق سیرجان قاعدتاً باید آب بیشتری هم باشد ولی در طول دهه‌های گذشته آنقدر از آب‌های زیرزمینی برداشت شده که دیگر کفگیر ته دیگ خورده است.

آمارها نشان می‌دهد در طول 30 سال گذشته مجوز حفر هزار و 400 چاه آب برای توسعه و نگهداری باغ‌های پسته صادر شده و این در حالی است که همین اندازه چاه غیرمجاز نیز در اطراف سیرجان حفر شده‌ است. آنقدر برداشت‌ها زیاد بوده که سفره‌های زیرزمینی پایین و پایین رفته‌اند تا به آرسنیک رسیده؛ به همین خاطر است که آب اینجا شور و تلخ است.»

به منطقه فیروزه می‌رویم؛ جاده‌ای باریک سمت دریاچه «کف نمک». خشکسالی تا اینجا پیش آمده. جز چند باغ پسته‌ای که مالکانش پنجه در پنجه خشکسالی کرده‌اند بیشتر باغ‌ها یا خشک شده‌اند یا در حال تسلیم شدن هستند. میانه راه تابلویی می‌بینم که روی آن نوشته «علی‌آباد». احمد می‌گوید: «این روستا چند سالی است مردمش کوچ کرده‌اند. آب چاه‌هایشان شور شد و مجبور شده‌اند جای دیگری بروند که آب داشته‌ باشد.» کمی جلوتر از آبادی خشک شده، راننده به سوی جاده خاکی می‌پیچد که شواهد نشان می‌دهد قبلاً چند خانواده‌ اینجا زندگی می‌کردند. احمد نشان می‌دهد که این چندتا باغ خشک شده‌ و مالکانش آنها را رها کرده‌ و رفته‌اند.

تا چشم کار می‌کند درخت خشکیده پسته است. باغی که زمانی بهانه‌ای بود برای زندگی در این آبادی که حالا ویرانه‌ای است خالی از سکنه. چیزی از باغ‌ها نمانده جز شاخه‌های خشک و شکسته درخت‌هایی که همراه با شن و رمل‌ها، بیابان را به تسخیر درآورده.

باید از اینجا عبور کنیم. 2 کیلومتر جلوتر تراکتوری که در یکی از باغ‌ها در حال کار است نظرمان را جلب می‌کند. مرد سن و سال‌ داری پشت فرمان تراکتور نشسته و در حال جابه‌جا کردن شاخه‌‌های خشک درختان پسته است. مرد دیگری هم در حال هرس شاخه‌‌ها. تا چشمش به ما می‌افتد که پیش می‌رویم، به‌طرز مرموزی ناپدید می‌شود. بعد متوجه می‌شویم که افغانستانی است.

حاج حسن که از گفتن فامیلی‌اش معذوریم 64 ساله است و مالک 15 هکتار باغ پسته. به گفته خودش 2 هکتار از باغش در طول چند سال گذشته از بین رفته. از او می‌پرسم در بین این چند باغی که بی‌آبی آنها را خشک کرده چطور توانسته درخت‌هایش را سرپا نگه دارد؟

«با بدبختی! با قرض و بدهی! وقتی 7 - 8 سال پیش آب فیروزه تلخ و شور شد با چند باغدار دیگر رفتیم آن طرف سیرجان که با اینجا 50 کیلومتر فاصله دارد چاه آب خریدیم. مسیر آب را تا زمین‌هایمان لوله‌کشی کردیم و هر چند ماه یکبار زمین‌ها را آبیاری می‌کنیم. ما شانس آوردیم که توانستیم آب بخریم آنهایی که نداشتند باغ‌هایشان از بین رفت. خیلی‌ها هم سکته کردند. الکی نیست یک عمر برای بزرگ شدن درخت پسته زحمت بکشی و هنوز چند سال از ثمره‌اش استفاده نکرده‌ای خشکسالی و بی‌آبی باغت را نیست و نابود کند. درخت پسته از زمان کاشت تا به بار نشستن 6 - 7 سال زمان می‌برد.»

احمد از حاج حسن می‌پرسد که آیا درست است وقتی خشکسالی است از چاه آب بکشند و سر زمین بیاورند، آن هم 50 کیلومتر آن‌طرف‌تر؟ پس آنهایی که سال‌های بعد به‌دنیا می‌آیند باید چه کنند؟ حاجی با خنده جواب می‌دهد: «ان‌شاءالله تا آن وقت مشکل حل می‌شود. فعلاً ما واجب‌تر از آینده‌ها هستیم که هنوز به ‌دنیا نیامده‌اند!»

با حاجی و کارگری که خودش را لا به لای درختان پنهان کرده خداحافظی می‌کنیم و به راهمان ادامه می‌دهیم. درست 3 کیلومتر جلوتر، کنار باغ خشکیده‌ای که مردی داخل آن قدم می‌زند توقف می‌کنیم. اسمش مصطفی است. چهره‌ای آفتاب سوخته دارد مثل بیشتر آدم‌های اینجا. می‌گوید صاحب باغ‌ است. داستان این مرد 56 ساله کاملاً متفاوت است. با لهجه شیرین سیرجانی‌اش از بدبختی‌هایش می‌گوید: «از دار دنیا 2 هکتار باغ پسته داشتم که آن هم از پدر خدا بیامرزم ارث رسیده بود که از بین رفت. زمینم سه سال است خشک شده. هر کاری از دستم بر می‌آمد کردم تا نگذارم این اتفاق بیفتد اما نشد که نشد. چند تا چاه زدم ولی همگی شور و تلخ بودند. می‌خواستم آب بخرم، کسی سهمیه‌اش را نفروخت. آنهایی که این‌ور و آن‌ور آشنا داشتند آب را به سر زمینشان آوردند ولی آنهایی که مثل من آشنایی نداشتند و دستشان تنگ بود، باغ‌شان خشکید. حالا هرازگاهی می‌آیم اینجا و یاد گذشته می‌کنم. خشک شدن باغ، زندگی‌ام را از بین برد.»‌

آدم‌های اینجا حکایت‌های عجیب و غریبی دارند ولی مشکل همگی‌شان یک چیز است؛ آب. برای به‌دست آوردن آب با خشکسالی می‌جنگند اما گویی چاره‌ای جز تسلیم شدن ندارند! وقتی ناسا اعلام کرد منطقه خاورمیانه تا سال 2040 دچار خشکسالی شدید می‌شود و نیمی از ایران به بیابان و شوره‌زار لم یزرعی تبدیل خواهد شد شاید برای خیلی‌ها یک فانتزی بود. یک شوخی بی‌مزه اما...

فرونشست زمین و پدیدار شدن فروچاله‌ها

سیرجان نزدیک به 58 هزار هکتار باغ پسته دارد که بیش از 6 هزار هکتار آن در طول 8 سال گذشته خشک شده‌ و این درحالی است که خشک شدن باغ‌های پسته از 3 سال پیش، شدت گرفته است. خشک شدن باغ‌ها فقط یک روی خشکسالی است اما چیزی که به آن زیاد توجه نمی‌شود زیر زمین است. به گفته مصطفی، 15 سال پیش اگر 30 یا 40 متر زمین را می‌کندند به آب می‌رسیدند ولی حالا باید 200 تا 300 متر بکنند تا به آب برسند و معلوم نیست آب شیرین باشد یا شور یا تلخ!

در طول 40 سال گذشته آب زیادی از سفره‌های زیرزمینی برداشت شده ‌است و همین موضوع بتازگی به معضل دیگری تبدیل شده که نمی‌شود به این راحتی‌ها از کنارش گذشت. به گفته یک منبع آگاه، سیرجان و اطرافش سالانه بین 30 تا 50 سانتیمتر نشست می‌کند و شواهد آن را براحتی می‌توان در گوشه و کنار این شهر دید؛ نمونه‌اش دبیرستان پسرانه «میرزای شیرازی» در شهرک امیرالمؤمنین(ع) که یک طرف حیاط‌ش فرو رفته. سؤالی که ذهن من و هم‌سفرانم را مشغول می‌کند این است که اگر خدای ناکرده زمین فرو برود و دانش‌آموزی توی آن بیفتد...

جاده کویری فیروزه، چاله‌های بزرگ و کوچکی دارد که حتی تا کنار جاده پیشروی کرده‌اند. وقتی روی خاک این منطقه قدم می‌زنیم زمین چند سانتی پایین می‌رود. همراه‌مان که خودش خبرنگار حوزه محیط زیست است فرو چاله‌های بزرگتری را نشانم می‌دهد و می‌گوید: «فروچاله‌ها زمانی به وجود می‌آیند که زیر آن خالی شده‌ باشد. خب زمانی زیر این زمین‌ها آب و سفره‌‌های زیرزمینی جریان داشت ولی حالا چیزی باقی‌نماند و هر روز زمین همین‌طور فرو می‌رود. مثلاً همین یکی-دوسال پیش خیلی کوچک بود ولی حالا قطرش به 20 متر و عمق‌اش به 4 متر رسیده‌. مطمئن باشید سال بعد 2 برابر خواهد شد. نشست و فروچاله‌ها خطری جدی هستند و عملاً دیگر برای مهار آنها دیر شده مگر اینکه چند سال باران و برف بیاید و کسی هم از منابع زیرزمینی برداشت نکند.»

دکتر کریم سلیمانی، استاد دانشگاه و مجری طرح استفاده و بهره‌وری از آب شور در کشاورزی در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره فرونشست زمین در استان کرمان می‌گوید: «رقابت برای وسعت دادن به باغ و مزارع کشاورزی و از طرفی رقابت برای برداشت آب و همچنین کاشت محصولات غیراستراتژیکی که برای تولیدشان هزاران لیتر آب مصرف می‌شود، بیش از پیش به منابع آبی کشورمان ضربه زده است. نتیجه‌ این رقابت به مرور زمان همین پدیده‌ای است که امروز شاهدش هستیم؛ فرونشست.

باید گفت وجود چاه‌های غیرمجاز و استفاده بی‌رویه از قنات‌ها و سفره‌های زیرزمینی در بسیاری از مناطق کشور بویژه استان کرمان، خیلی وقت است که از خط قرمز عبور کرده‌. به‌ طور مثال برداشت بی‌رویه آب در باغ‌های رفسنجان و سیرجان به برخی از جاده‌ها و سازه‌ها آسیب جدی وارد کرده‌. برداشت بی‌رویه منجر به فرونشینی زمین شده و همین موضوع در آینده بسیار نزدیک، گذشته از درگیری بر سر آب، تهدیدات دیگری همچون بروز زلزله و فرونشست‌های وحشتناک زمین را در پی خواهد داشت.

برای حل این مشکل که حاصل چهار دهه بی‌تدبیری و برداشت بی‌رویه آب است دو راهکار پیشنهاد می‌شود؛ یا مدیریت بهینه منابع آب مثل ساز و کار دوران باستان و براساس اقلیم آن منطقه اداره شود یا اینکه با تغذیه مصنوعی، سفره‌های زیرزمینی را که سپر دفاعی و گنجینه ارزشمندی هستند و متأسفانه در بیشتر مناطق کشور آسیب جدی به آنها وارد شده‌ ترمیم کنیم.»

چگونه می‌توانیم با تغذیه مصنوعی منابع زیر پای‌مان را ترمیم کنیم؟ طبیعت، سیر اکولوژیکی خودش را دارد و در بحث منابع آبی وقتی بارانی می‌بارد بخشی از آن به‌ طور طبیعی وارد سفره‌های زیرزمینی می‌شود و بخش دیگری در رودخانه‌ جاری می‌شود. ولی وقتی در منطقه‌ای شاهد بی‌آبی و کاهش بارندگی هستیم، می‌توانیم با ساخت کانال و سدهای زیر زمینی و با کنترل و مدیریت سیلاب‌ها و جمع‌آوری آب باران، آنها را به سفره‌ای زیرزمینی منتقل کنیم. با این کار سطح آب بالا می‌آید و زمین پایدار می‌شود. در این بخش مطالعات خوبی صورت گرفته و فقط منتظر تزریق بودجه و اجرایی شدن آن هستیم.»

 کارشناسان بسیاری در این زمینه هشدار می‌دهند. در رخدادهای طبیعی مثل زلزله، سفره‌های خالی که بدون آب هستند و حائل بین زیر زمین و زمین‌اند، بدون هیچ مقاومتی فرو می‌ریزند و خانه‌ها و تأسیسات را به درون می‌کشند. این هشدار یعنی احتمال فاجعه. هنوز زلزله بم فراموش نشده ‌است. چه باید کرد؟

منصور مکی‌آبادی، فرماندار ویژه سیرجان در مصاحبه با «ایران» درباره بحران آب در این منطقه می‌گوید: «متأسفانه معضل آب مربوط به امروز و دیروز نیست و مربوط به دهه های گذشته است و باید از آن زمان برای چنین روزهایی برنامه‌ریزی می‌شد. با توجه به اینکه در دولت تدبیر و امید موضوع آب یکی از دغدغه‌های اساسی است سعی کرده‌ایم با اجرای چندین طرح برای رفع این مشکل گامی بزرگ برداریم. به‌عنوان مثال تعداد زیادی از چاه‌های غیرمجاز را که در دهه های گذشته حفر شده‌ بودند پر کرده‌ایم. طرح «همیاران آب» را هم اجرایی کرده‌ایم و با همکاری تشکل‌های مردم نهاد، فرهنگ صرفه‌جویی و ابعاد بحران خشکسالی را برای کشاورزان و باغداران تشریح کرده‌ایم و به آنها آموزش داده‌ایم که چگونه از آبیاری مکانیزه و قطره‌ای می‌توانند بهره‌برداری بیشتر از زمین‌های‌شان داشته ‌باشند.

البته باید یادآوری کنم که تاکنون 30 درصد از اراضی پسته مجهز به آبیاری مکانیزه شده‌ و قصد داریم این عدد را در آینده‌ای بسیار نزدیک به 50 درصد برسانیم. در حال حاضر برداشت پسته از هر هکتار حدود 400 تا 500 کیلوگرم است و اگر باغداران با ما همکاری کنند و به مشاوره‌های کارشناسان‌مان اهمیت بدهند می‌توانند از هر هکتار به‌طور متوسط 12 تن پسته برداشت کنند.

درباره وجود آرسنیک در آب هم باید بگویم استان کرمان دارای معادن بسیار زغال سنگ و آهن و مس است که همین موضوع باعث می‌شود املاح آب بیشتر از حد شود. هم‌اکنون متوسط وجود آرسنیک در آب سیرجان بین 50 تا 60 است که در مقیاس متوسط جهانی که 20 است رقم نسبتاً بالایی است. البته باید اشاره کنم این عدد در چین بیش از 150 است ولی آنها از چنین آبی هم استفاده می‌کنند ولی ما میانگین جهانی را مدنظر قرار می‌دهیم. و اما برای برطرف کردن این مشکل با دستور دکتر رزم حسینی فعالیت‌هایمان را در این حوزه افزایش دادیم و در مرحله نخست با نصب هشت دستگاه تصفیه آب در سطح شهر تا حدودی توانستیم از دغدغه‌های مردم بکاهیم و البته در فازهای بعدی تعداد دستگاه‌ها بیشتر هم خواهد شد. با توجه به اینکه سال‌های گذشته تصفیه‌خانه بزرگی در مسیر سد «تنگویه» نصب شده بود ولی به‌خاطر کاهش شدید مخزن سد این دستگاه بلا استفاده مانده بود، با استفاده از تجربیات کارشناسان اهل فن قرار است آب برخی از چاه‌ها را به سد تنگویه منتقل کنیم و پس از تصفیه شدن، آب را وارد لوله‌های شهری کنیم.»

سیرجان تنها یکی از ده‌ها منطقه‌ای است که دچار خشکسالی و فرونشست زمین شده‌است؛ رفسنجان، همدان، ساری و خیلی از مناطق دیگر هم با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند ولی شواهد گویای این است که اگر با همین سرعت به پیش برویم پیش‌بینی‌ها درست از آب درخواهد آمد و نیمی از کشور تبدیل به شوره‌زار خواهد شد.

وظایف اجباریِ شهروندان در آلمان

وظایف اجباریِ شهروندان در آلمان

آلمان

برای شهروندان آلمان شرکت در انتخابات اجباری نیست اما رانندگی با لاستیک زمستانی در فصل سرما و یخبندان اجباری است.

به گزارش ایسنا، انجام بسیاری از کارها در آلمان مثل رأی ‌دادن در انتخابات اجباری نیستند اما انجام بسیاری از کارهایی که در ارتباط با امنیت شهروندان هستند، اجباری‌اند.

مثلا همه شهروندان آلمان موظف به رساندن کمک‌های اولیه در شرایط اضطراری و تصادفات هستند. آن‌ها همچنین موظف به تامین امنیت محل تصادف، اعلام خطر و درخواست کمک و یاری رساندن و دلداری دادن به مجروحان هستند.

طبق قانون جزایی آلمان، عدم کمک‌رسانی و سر باز زدن از آن می‌تواند تا یک سال زندان به دنبال داشته باشد. همه آن‌هایی که تصدیق رانندگی می‌گیرند باید کلاس کمک‌های اولیه را بگذرانند.

طبق قانون پارو کردن برف و زدودن یخ‌ها در پیاده‌رو مقابل منزل مسکونی بر عهده ساکنان آن (صاحبخانه یا مستاجر) است. اگر کسی در مقابل یک ساختمان زمین بخورد و صدمه ببیند، مسئولیت آن با ساکنان آن ساختمان است که باید خسارت بپردازند.

طبق قانون صاحبان یا ساکنان منازل باید پیاده‌روی مقابل خانه خود را از روز دوشنبه تا شنبه از ساعت ۷ صبح تا ۸ شب و روز یکشنبه از ساعت ۸ صبح تا ۸ شب بدون خطر و قابل استفاده برای دیگر شهروندان نگه دارند. پیامد سرپیچی از این قانون می‌تواند تا ۵ هزار یورو جریمه باشد.

در آلمان از سال ۲۰۱۰ استفاده از لاستیک زمستانی در فصل یخبندان برای همه خودروها در آلمان اجباری شده است. متخلفان ۶۰ یورو جریمه و یک نمره منفی در اداره مرکزی راهنمایی و رانندگی دریافت می‌کنند. در صورت وقوع تصادف بدون استفاده از لاستیک زمستانی، بیمه‌ها مجاز به لغو قرارداد و عدم پرداخت خسارت هستند.

در این کشور آموزش شنا برای کودکان در مدارس ابتدایی اجباری است و نمی‌توان آن را با رشته ورزشی دیگری تعویض کرد.

کودکان در آلمان تا قبل از کلاس چهارم مدرسه اجازه دارند فقط در پیاده‌روها دوچرخه‌سواری کنند. در کلاس چهارم همه کودکان توسط پلیس در مدرسه آموزش دوچرخه‌سواری دیده و قوانین آن را می‌آموزند. کودکان پس از قبول شدن در یک امتحان اجازه می‌یابند با کلاه ایمنی در خیابان‌ها دوچرخه‌سواری کنند.

از ماه ژوئیه سال ۲۰۱۶ نصب دستگاه اعلام خطر آتش سوزی در اتاق خواب، اتاق کودک و راهروهای منازل مسکونی تازه‌ساز و ساختمان‌های قدیمی در تمامی ۱۶ ایالت‌ آلمان اجباری شده است. در برلین از اول ژانویه سال ۲۰۱۷ این قانون اجرا می‌شود. مسئولیت نصب دستگاه با صاحب خانه است. در ایالت مکلن‌بورگ فورپومن تا ۵۰۰ هزار یورو برای متخلفان جریمه در نظر گرفته شده است.

اگر در آلمان بخواهید برای بریدن چوب در جنگل اره موتوری بخرید، باید به فروشگاه مربوطه گواهینامه‌ای را ارائه کنید که نشان ‌دهد کار کردن با این اره و رعایت نکات ایمنی را آموخته‌اید. اگر این گواهی را نداشته باشید می‌توانید دوره مخصوص کار با اره موتوری را ببینید. کار حرفه‌ای با اره موتوری نیاز به کلاس آموزشی ۵ روزه دارد. خرید اره‌های کوچکتر برای "استفاده شخصی" نیاز به گواهینامه ندارد.

بیمه درمانی آلمان یکی از قدیمی‌ترین سیستم‌های بیمه در جهان است که در دوران بیسمارک و از سال ۱۸۸۳ رواج یافته است. همه آلمانی‌ها باید عضو یک شرکت بیمه درمانی باشند. خارجی‌ها هم بدون عضویت در یک شرکت بیمه درمانی نمی‌توانند اقامت دریافت کنند.

تمام دستگاه‌های سوختی و حرارتی اعم از شومینه، بخاری و شوفاژ باید کنترل بشوند. همه ساکنان آلمان سالی یک‌بار چنین کارتی را از طرف شرکت‌های دودکش پاک‌کنی، که آن‌ها را "شُورن‌اشتاین‌فِگر" (Schornsteinfeger) می‌نامند، دریافت می‌کنند که در آن تاریخ و روز کنترل دستگاه‌های سوختی محل سکونت‌شان قید شده است.

دودکش‌پاک‌کن‌های آلمانی پس از کنترل دستگاه‌های حرارتی در منازل، آن گروه از دستگاه‌ها که مجاز به استفاده باشند را با مهر و پلاک مربوط به همان سال مشخص می‌کنند. دستگاه‌های معیوب و خطرناک "پلمب" می‌شوند و تا تعمیر نشوند کسی اجازه استفاده از آن‌ها را ندارد.

طبق قانون هر کسی که در آلمان موتورسواری می‌کند باید از کلاه ایمنی استفاده کند.

طبق قانونی که از اول ماه مه سال ۲۰۱۴ به اجرا درآمده در دوران آموزش موتورسواری در کلاس A، A1، A2 و AM همه باید از لباس محافظ چرمی استفاده کنند. پس از کسب گواهینامه استفاده از این لباس اجباری نیست اما در صورت تصادف بیمه‌ها می‌توانند از پرداخت خسارت خودداری کنند.

بنابر گزارش دویچه‌وله، بیمه "هافت‌فلیشت" (Haftpflicht) یا بیمه حوادثی که مسئولیت آن بر عهده شما یا اعضای خانواده‌تان است، اجباری نیست، اما تقریبا همه آلمانی‌ها این بیمه را دارند. تصور کنید در خیابان به کسی تنه می‌زنید و عینک طرف مقابل بر زمین می‌افتد و می‌شکند. یا فرزند شما ناخواسته گلدان یا شیشه همسایه را می‌شکند. شما مسئول جبران این خسارت هستید. بیمه‌ مزبور پرداخت هزینه را متقبل می‌شود.