خواندنی ها با برترین ها (114)


برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره از خواندنی ها با اثری از ژاک دریدا فیلسوف مشهور فرانسوی، رمانی پلیسی از روت رندل، مجموعه داستانی طنز و... آشنا شوید.

نوشتار و تفاوت

  • ژاک دریدا
  • ترجمه ی عبدالکریم رشیدیان
  • نشر نی
  • چاپ اول: 95
 
 خواندنی ها با برترین ها (114)
 
نوشتار و تفاوت مجموعه‌ای از نخستین مقالات دریدا است که در سال ۱۹۶۷ منتشر شد و در میان آثار او جایگاهی ممتاز دارد. دریدا در هریک از این مقالات، که نوعی سکوی پرتاب شمرده می‌شوند، بعضی درون‌مایه‌های بنیادی و روش‌های کلیدی اندیشمندان بزرگ عصر خویش (روسه، فوکو، ژابس، هوسرل، هایدگر، لویناس، ارتو، فروید، باتای، لوی استروس و ...) را مورد سنجش قرار می‌دهد. از خلال این سنجش، خطوط و عناصر شکل‌دهنده‌ی فضای اندیشه‌ ی دریدایی اندک‌اندک چهره می‌نمایند تا در آثار بعدی او سیمای مشخص‌تری پیدا کنند. تنوع، غنا و اهمیت مسائل مطرح‌شده، شیوه‌ی پرسش‌گری و نقد دریدا در این جستارها تولد اندیشمندی را بشارت می‌داد که برای ماندن آمده بود و تأثیر انکارناپذیرش بر اقلیم فلسفی زمانه‌اش گواه آن بوده است.



یه چیزی بگو

  • لاوری هانس اندرسن
  • ترجمه ی حمیدرضا صدر
  • نشر چشمه
  • چاپ اول: 95
 
 خواندنی ها با برترین ها (114)
 
لاوری هالس ‌اندرسن (1961) از نویسندگان پُرطرفدار و پُرفروش ادبیات امریکاست. عمده‌ی شهرتِ او در حوزه‌‌های رمان‌های روان‌شناختی با محوریتِ قهرمان‌های نوجوان یا آثار تاریخی ا‌ست. این نویسنده‌ی نیویورکیِ پُرکار با رمانِ یه چیزی بگو به محبوبیت رسید.
 
این رمان که نخستین اثر اوست سالِ 1999 منتشر شد و در 2004 اقتباسی سینمایی براساسش انجام گرفت. اندرسن در این رمان زندگی یک نوجوانِ طبقه‌ ی متوسطِ امریکا را محور قرار می‌دهد و روزگار و ماجرا های ریز و درشتِ این شخصیت را طی چهار ترم تحصیل در دبیرستان به تصویر می‌کشد؛ دوره‌ ای که در آن این شخصیت با وجوهِ متفاوت آدم‌ها، نظامِ آموزشی، ساختار خانواده و کلان‌ هنجار هایی مواجه می‌شود. اموری که هر کدام‌ شان ویژگی‌ های درونی این نوجوان را در جامعه‌ی پایانِ قرنِ بیستمِ امریکا نمایش می ‌دهد.
 
او به فضا و آدم‌ها با دقت می‌نگرد و تلاش می‌کند مسیرِ زندگی ‌اش را در دست بگیرد. یه چیزی بگو رمانی ا‌ست روان‌شناختی و خوش‌خوان که می‌تواند برای مخاطبانِ بسیاری جذابیتِ روایی داشته باشد. ماجراهایی که برای شخصیت رخ می‌دهد و انبوهی از خرده‌روایت‌ها با زبانی ساده، این اثر را به کتابی تبدیل کرده که می‌توان به‌راحتی آن را خواند.



قتل ساقدوش

  • روت رندل
  • ترجمه ی فرناز تیمورازف
  • نشر قطره
  • چاپ اول: 95
 
 خواندنی ها با برترین ها (114)
 
هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد مهمانی مردانه‌ای که شب عروسی و به‌ افتخار داماد ترتیب داده شده بود سرآغاز قتل چارلی هتون، رفیق صمیمی داماد، می‌شود. ولی چارلی اولین نفر نیست که در یک مجموعه جنایت مرموز به قتل می‌رسد، جنایت‌هایی که مرتبط با تبهکاران خرده‌پا، مردان اغفالگر و زنان گمشده است... سربازرس وکسفورد و همکارش بِردِن رد ماجرا را می‌گیرند و ترفند های زیرکانه‌ی آن‌ها گره وقایع دلهره‌انگیز و هیجان‌آور را باز می‌کند.



ساخت واقعیت اجتماعی

  • جان ر. سرل
  • ترجمه ی میثم محمدامینی
  • نشر نو
  • چاپ اول: 95
 
 خواندنی ها با برترین ها (114)
 
مسئله اصلی این کتاب از این قرار است: بخش‌هایی از جهان واقعی هست که به واسطه توافق انسان‌ها واقعیت به شمار می‌آید. یعنی بعضی چیزها فقط به این علت وجود دارند که ما معتقدیم وجود دارند. منظور چیزهایی است نظیر پول و دارایی و دولت و ازدواج. تا جایی که اکنون می‌دانیم، بنیادی‌ترین خصوصیات این جهان همان‌گونه است که فیزیک و شیمی و دیگر علوم طبیعی توصیف می‌کنند.
 
اما چگونه ممکن است در جهانی که به تمامی از ذرات فیزیکی قرار گرفته درون میدان‌های نیرو تشکیل شده است، جهان عینی پول و دارایی و ازدواج و دولت و انتخابات و فوتبال و مهمانی تولد و دادگاه وجود داشته باشد؟ فیلسوف برجسته امریکایی، جان سرل، در این کتاب با انتزاع چند عنصر کلیدی از شبکه پیچیده حیات اجتماعی، و ارائه تحلیلی منطقی از آن می‌کوشد درکی بنیادین از امر اجتماعی به دست دهد. کتاب با پرهیز از مغلق‌گویی ‌های فلسفی و به زبانی ساده نگاشته شده است، اما در عین حال به بیان استدلال‌ها و تحلیل‌های فلسفی مهم و اساسی می‌پردازد.



مردی که دو پای چپ داشت

  • پی. جی. وودهاوس
  • ترجمه ی نیلوفر خوش زبان
  • نشر نون
  • چاپ اول: 95
 
 خواندنی ها با برترین ها (114)
 
مجموعه داستان «مردی که دو پای چپ داشت» مجموعه‌ای از سیزده داستان طنز از داستان‌نویس و طنزپرداز انگلیسی «پی. جی. وودهاوس» است که طی هفت دهه زندگی، چندین رمان، مجموعه ‌داستان و نمایشنامه موزیکال نوشت و بسیاری را با نوشته‌هایش به خنده واداشت.

سر پلام گرِنویل وودهاوس چندین رمان، مجموعه داستان کوتاه و نمایشنامه‌ی موزیکال در کارنامه‌ی بالغ بر هفتاد سال نویسندگی خود دارد و او را  یکی از بزرگترین طنزپردازان قرن بیستم میلادی می‌دانند.

وودهاوس نخستین داستان‌اش را در ۱۹سالگی منتشر کرد و تا آخرین روز حیات دست از نوشتن برنداشت. با این‌که اغلب داستان‌های وودهاوس در فضای انگلستان می‌گذرد، خود او بیش‌تر عمرش را در امریکا سپری کرد و به تبع آن، از نیویورک و هالیوود به عنوان زمینة بعضی از رمان‌ها و داستان‌های کوتاه‌اش بهره گرفت. خودش معتقد بود یکی از عواملی که باعث طنزآمیز بودن نوشته‌هایش می‌شود نوع نگاه‌اش به زندگی است: «اگر زندگی را ساده بگیرید، همه‌چیز را خنده‌دار خواهید یافت. شاید به این خاطر که این‌طور به دنیا آمده‌اید.»

وودهاوس نویسنده ی  پرکاری بود و بین سال‌های ۱۹۰۲ تا ۱۹۴۷ بیش از نود کتاب شامل چهل نمایشنامه، دویست داستان کوتاه و تعدادی نوشته دیگر به چاپ رساند. او مورد ستایش بسیاری از نویسندگان هم‌عصرش، مانند جورج اورول، مکس بیربام، رادیارد کیپلینگ و  اِی. هاوسمن بوده و «مردی که دو پای چپ داشت» از آثار شاخص او به شما می‌آید.

پاره ای از کتاب

شگفت‌انگیزترین شب زندگی‌ام آن شبی بود که ویلتون من را محرم راز خود دانست. این‌که چرا از بین همه من را انتخاب کرد، نمی‌دانم. ترجیح می‌دهم فکر کنم چون آن شب تنها بودیم، من و ویلتون، در آن حال و هوای روحی خاص که آدم یا باید سفرة دلش را پیش یک نفر باز کند و یا از درد بترکد؛ و ویلتون از بین این دو گزینة لعنتی، اولی را انتخاب کرد. توی ماجراهای عشقی،  قوی‌ترین آدم‌ها معمولاً سست‌ترین و بی‌دل و جرأت‌ترین‌ها از آب درمی‌آیند. ویلتون سیزده تا وزنه را یک‌جا می‌زد و ماهیچه‌ هایش به کابل‌ های فلزی می‌ ماند،  اما در آن شرایط بحرانی اگر یک تخم‌مرغ آب‌ پز جای او بود قطعاً شهامت بیشتری از خودش نشان می‌داد. ویلتون رقت‌انگیز بود.

عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت

برترین ها: ستاره ها سعی می کنند همیشه در عکس هایشان زیبا و جذاب به نظر برسند ولی کنترل آن گاهی از دست شان در می رود و توسط دوربین خبرنگاران شکار می شوند. شاید این شکار لحظه ها برای شما هم جالب باشد. در اینجا تصاویری نادر از حالات عجیب و غریب اما جالب و خنده دار ستاره ها را در ماهی که گذشت، برایتان آورده ایم.
  
از هنرهای هیدن پنیتیر!
 
عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت 
 

 
عروسک ها در حال خوش و بش با چارلز، شاهزاده ولز.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
تام آرنولد در حال خوردن بستنی.. دولپی!
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 
 
آدام درایور از وجود لیام نیسون هیجان زده شده است.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
بیایید امیدوار باشیم که ایمی آدامز قبل از بوسه اش بر زمین، آن را ضد عفونی کرده است.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
جود لا در حال ابراز احساسات.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
ابراز احساسات متفاوت ویل اسمیت و هلن میرن.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
وایولا دیویس از طرز فکر 48.2 درصد مردم در مورد دونالد ترامپ تعجب کرده است.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
این هم روش آرون پال برای خوشحال کردن دیگران.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
اینطور به نظر می رسد که گابریله یونیون از خیاط اش خواسته که کت او را شبیه لوگوی «NBC» در آورد.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
عشق جیمی فالون به دوربین. شکوفا شد.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
چهره کریس پرت شبیه آدمهایی است که روغن موتور خورده اند.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
ایمی شومر دوست داشت که بین بلیک لایولی و رایان رینولدز بنشیند.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
کوبا گودینگ جونیور قِرش گرفته است.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
از حیوانات مورد علاقه کوین جوناس.. اردک!
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
دیمین لوئیس در حال انجام حرکات موزون با شال گردن.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
چه چیزی اسنوکی را این شکلی کرده است؟
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
قلب اکتاویا اسپنسر فرو ریخت، از چی؟ نمی دانیم!
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
جی جی حدید در قالب کارآگاه گجت.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
الیویا وایلد و نوآمی واتس در حال تبلیغ شیرینی.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
مت آیزمن با یک ضربه فنی از شر دوربین خبرنگاران خلاص شد.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
ریحانا جان! کمربند قشنگ است اما نه هر مدلش.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
شاهزاده هری با بوسه ای خستگی اسب اش را که بار سنگینی او را ساعت ها به دوش کشید، در می کند.
 
 عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت
 

 
کورتنی کارداشیان به یاد کودکی هایش میکی موس شده است.
 
عکس های خنده دار ستاره ها، در ماهی که گذشت

«نورمن میلر»؛ غول ادبیات آمریکا


روزنامه ایران امروز - سعید کمالی دهقان: «نورمن میلر» به قول روزنامه‌ی انگلیسی «گاردین» غول ادبیات آمریکا بود.  نویسنده‌ای که هفته‌ی گذشته دیده از جهان فرو بست و زندگی را پس از هشتاد و چهار سال فعالیت بی‌وقفه‌ در حوزه‌ی ادبیات و نویسندگی ترک گفت. «میلر» از تاثیرگذارترین نویسندگان هم‌عصرش بود، به طوری که در سال‌های پایانی عمرش در ایالات متحده، یکی از مهم‌ترین نویسندگان این کشور به حساب می‌آمد. «میلر» چند ماه گذشته را بر اثر بیماری در بیمارستانی در شهر «نیویورک» بستری بود و در نهایت بخاطر نارسایی کلیوی درگذشت.

«نورمن میلر»؛ غول ادبیات آمریکا

«نورمن میلر» ۳۱ ژانویه سال ۱۹۲۳ در خانواد‌ه‌ای یهودی در نیوجرسی آمریکا به دنیا آمد. اجدادش از روسیه به آمریکا مهاجرت کرده بودند و پدرش، «ایساک» حساب‌دار بود و مادرش «فانی» در یک آژانس خانه‌داری کار می‌کرد. وقتی چهار سالش بود به همراه پدر و مادر به بروکلین رفت و همانجا درس خواند و سپس در سال ۱۹۳۹ برای تحصیل مهندسی هوا و فضا وارد دانشگاه هاروارد شد. خاله‌ها و به خصوص مادرش در کودکی‌اش بسیار تاثیر گذاشتند. مادرش «فانی» از همان کودکی به استعداد نویسندگی وی توجه کرد و دست‌نوشته‌هایش را تا سال‌ها نگه داشت و او را تشویق می‌کرد بنویسد. 

در دانشگاه بود که به نویسندگی علاقه‌مند شد و مدت کوتاهی پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۹۴۳ شروع به نوشتن کرد. در این ایام که جنگ جهانی دوم موضوع روز بود و توجه‌ی اغلب نویسندگان را به خودش جلب کرده بود، «میلر» بعنوان افسر تکنسین به مدت هجده ماه در اقیانوس آرام در جنگ شرکت کرد. در سال ۱۹۴۸ با استفاده از تجربیات و آموخته‌های خود از جنگ نخستین رمانش را به نام «مرده و برهنه» منتشر کرد. کتاب با استقبال خوبی روبرو شد و شهرت خوبی را برای «نورمن میلر» بیست و پنج ساله به ارمغان آورد. «مرده و برهنه» موفقیت خوبی برای یک نویسنده‌ی جوان بود و به همین خاطر توجه رسانه‌های ادبی به «نورمن میلر» جذب شد. 

این کتاب سال بعد در انگلستان هم به چاپ رسید و قبل از توزیع بیش از ده هزار نسخه فروش کرد. وی سپس در سال ۱۹۵۲ رمان «ساحل بارباری» را منتشر کرد و «پارک آهو» را در سال ۱۹۵۵ نوشت. این دو رمان نیز هر دو با فروش خوبی روبرو شدند و مورد توجه رسانه‌های ادبی قرار گرفتند.

«میلر» در سال‌های پنجاه میلادی به موضوعات متعددی از جمله خشونت، سرطان و مواد مخدر علاقه‌مند شد و درباره‌اشان مطلب نوشت. وی همچنین به بوکس علاقه زیادی داشت و در این باره مقالات مفصلی نوشته است. «میلر» در  طول عمر هشتاد و چهار سال خویش، شش مرتبه ازدواج کرد و حاصل این ازدواج‌ها هشت فرزند برای او بود. در این بین، زندگی مشترکش با «آدله مورالز» بیشتر از همه سر زبان‌ها بود چرا که «میلر» یک بار او را مجروح کرد. سپس در سال ۱۹۶۲ از او طلاق گرفت و با دختر یک اشراف‌زاده‌ی اسکاتلندی به نام «ژان کمپل» ازدواج کرد و تنها یک سال با او زندگی کرد. وی سپس در سال ۱۹۶۳ با «بورلی بنتلی» بازیگر سینما ازدواج کرد.

«نورمن میلر»؛ غول ادبیات آمریکا

«میلر» در سال‌های بین ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۹ تنها دو رمان به نام‌های «رویای آمریکایی» و «چرا در ویتنام هستیم؟» نوشت. وی به جز داستان‌نویسی به روزنامه‌نویسی، نمایشنامه‌نویسی و کارگردانی فیلم هم علاقه‌ داشت و همراه «ترومن کاپوتی» و «تام ولف» از ابداع‌گران ژانر «نئو ژورنالیسم» یا «کتاب‌های خلاقانه غیرداستانی» به حساب می‌آمد. «میلر» در کنار رمان‌نویسی، روزنامه‌نگاری می‌کرد و در این مدت درباره‌ی مهم‌ترین اتفاقات زمان خودش از جمله، فمینیسم، جنگ ویتنام و سفر به فضا مطالب مهمی نوشت. «نورمن میلر» از نویسندگان بعد «نسل گمشده» به حساب می‌آید. 

«نسل گمشده» عمدتا نویسندگانی بودند که به خاطر گرانی آمریکای پس از جنگ جهانی اول به پاریس مهاجرت کرده بودند و تاثیر شگرفی را در ادبیات زمان خود و بعد خود گذاشتند. «نورمن میلر» به گونه‌ای نتیجه‌ی «نسل گمشده» بود. او که از نویسندگان «نسل گمشده» همچون «ارنست همینگوی»، «جان دوس‌پاسوسی» و «اسکات فیتزجرالد» تاثیر زیادی گرفته بود، در سال ۱۹۶۸ جوایز ادبی «پولیتزر» و «جایزه کتاب ملی» آمریکا را بخاطر کتاب «ارتش شب» از آن خود کرد و در طول عمرش نزدیک به دوازده رمان نوشت.

«رابرات مک‌کرام» سردبیر بخش ادبی «آبزرور» ماه‌های اول سال جاری میلادی به سراغ «میلر» رفت و با او درباره‌ی آخرین رمان‌اش به نام «قصری در جنگل» گفت‌وگو کرد. این کتاب توسط یک موجود پلید به نام «دیاتر» روایت می‌شود و در اصل ماجرای کودکی‌های «آدلوف هیتلر» است. «مک‌کرام» در ابتدای این گفت‌وگو می‌نویسد: «نورمن میلر اسطوره شده، نمادی از آمریکای بزرگ، نویسنده‌ای که همه به او احترام می‌گذراند و نمی‌شود به این سادگی‌ها از کنارش گذشت.» 

وی در ادامه به توانایی‌های مختلف «میلر» اشاره می‌کند و به این نکته اشاره می‌کند که وی در اصل تنها یک نفر نبوده، در این رابطه در «آبزرور» می‌نویسد: «مگر با چند تا نورمن میلر می‌شود گفت‌وگو کرد؟» «مک‌کرام» سپس در جواب این سئوال استفهامی، به خودش جواب می‌دهد: «نویسنده‌ای خشن، نویسنده‌ی بخشنده، نویسنده‌ای جنایی، اوه خدای من! اگر بخواهم همه را نام ببرم، نزدیک به سی و پنج عنوان می ‌شود.» وی همچنین به فعالیت‌های «میلر» در حوزه‌های دیگر اشاره کرده است. «مک‌کرام» در همین رابطه می‌نویسد: «میلر تهیه کننده و کارگردان سه فیلم عجیب آمریکایی بود، فیلم‌های آنسوی قانون، نود وحشی و میداستون.» 

«نورمن میلر»؛ غول ادبیات آمریکا

وی همچنین به مشت‌زنی‌های «میلر» اشاره کرده و به فعالیت‌های سیاسی وی نیز پرداخته است. منتقد ادبی «آبزرور» در ادامه می‌نویسد: «نورمن میلر در سال ۱۹۶۹ کاندید شهردار شهر نیویورک شد و با «جان اف. کندی» چایی خورد. در جنگ ویتنام شرکت کرد و درباره‌ی موضوعات مختلف داخلی و خارجی در روزنامه مقاله نوشت.» «آبزرور» در این گفت‌وگو که فوریه‌ی امسال انجام شده به «سرزنده» بودن «میلر» برخلاف سن هشتاد و چهارساله‌اش اشاره کرده و می‌نویسد: «شگفتی اینجاست که کتاب جدید میلر در آمریکا و انگلیس با فروش خوبی روبرو شده است و میلر هم با رسانه‌های مختلفی در سراسر جهان درباره‌اش حرف زده.» 

«مک‌کرام» اشاره می‌کند که «میلر» خود نزدیک به سیصد گفت‌وگو با نویسندگان و شخصیت‌های مختلف کرده و با ریزه‌کاری‌های این کار آشنا است. در این جای کار، ناگهان «میلر» شروع به سئوال کردن از «مک‌کرام» سئوال می‌کند و می‌پرسد: «راستی این همه راه فقط به خاطر من آمدی آمریکا؟» منتقد آبزرور در جواب می‌گوید: «بله.» میلر اما تعجب می‌کند و می‌گوید که لابد از «قصری در جنگل» حسابی خوشت آمده است و «مک‌کرام» می‌گوید: «بله، کتاب فوق‌العاده‌ای است.»

«نورمن میلر» خود درباره‌ی نوشتن «قصری در جنگل» به «آبزرور می‌گوید: «در سال‌های ۱۹۳۲ مادرم همیشه می‌گفت که هیتلر بالاخره یک بلایی سر یهودی‌ها می‌آورد. آن موقع نه سالم بود و این فکر از آن وقت همیشه توی ذهنم بود. تمام زندگی‌ام به این موضوع فکر کرده‌ام. این که این هیتلر از چه ساخته شده بود؟ جواب این سئوال همیشه برایم معما بوده است.» 

وی در ادامه درباه‌ی «هیتلر» می‌گوید: «هیتلر به بصیرت حمله کرد. با هیچ منطق و راهی نمی‌شود هیتلر را فهمید. بالاخره هم آن بلا را سر یهودی‌ها آورد و با کشتن شش میلیون یهودی، ذهن بازماندگان‌ یهود را نابود کرد. قبل از هیتلر، یهودی‌ها ذهن باز و فوق‌العاده‌ای داشتند.» «نورمن میلر» درباره‌ی دوران کودکی‌اش به «آبزرور» می‌گوید: «من در یک محیط یهودی بزرگ شدم و از همان موقع بود که با رفتارهای ضدیهودی مواجه شدم، شاید به این خاطر است که در این سن کتابی درباره‌ی «هیتلر» نوشته‌ام.»

«مک‌کرام» اشاره می‌کند که «میلر» در هشتاد و چهار سالگی، مثل خیلی از هنرمندان دیگر، در خانه‌اش در «پراوینستون» مشغول نوشتن است. وی در این رابطه می‌نویسد: «پراوینستون محله‌ی خاطره‌انگیزی برای «میلر» بوده است. جایی‌است که وی آنجا زندگی کرده، دعوا کرده، بازداشت شده، میلیون‌های کلمه نوشته و شش دهه در آن سپری کرده است. پراوینستون هم میلر خوب را نشان می‌دهد و هم میلر بد را.»

«نورمن میلر»؛ غول ادبیات آمریکا

مجله ادبی «پاریس ریویو» نیز در شماره‌ی تابستان ۲۰۰۷ خود به سراغ «نورمن میلر» رفت و با او گفت‌وگو کرد. «پاریس ریویو» ابتدا این سئوال را از او کرد که آیا «میلر» به خاطرش هست که هنگام خودکشی «ارنست همینگوی» کجا بوده و «نورمن میلر» در پاسخ گفت: «خیلی خوب به یاد می‌آورم. با «ژان کمپبل» در مکزیکو بودیم و قبل از ازدواجمان بود. من حسابی ماتم برد. یک قسمتی از وجودم هست که هیچ وقت با این ماجرا کنار نیامده. در واقع می‌شود گفت که هشدار مهمی بود. 

آن چیزی که او می‌خواست بگوید این بود که تمام رمان‌نویسان باید به ‌آن گوش کنند. خیلی رک بگویم: وقتی رمان‌نویس هستی؛ یعنی به سفر روانشناختی خطرناکی پا گذاشته‌ای و همه چیز می‌تواند در صورتت منفجر شود». «پاریس ریویو» در ادامه از «میلر» پرسید که آیا این ماجرا را می‌تواند با شجاعت همینگوی مطابقت بدهد یا نه؛ که «میلر» در پاسخ گفت: «از فکر کردن به این‌که مرگش بتواند همچین کاری را بکند، متنفرم. من به فرضیه‌ای رسیده‌ام: همینگوی زودتر از این‌ها در زندگی‌اش یاد گرفته بود که هر چه زودتر مرگ را به مبارزه بطلبد بهتر برایش تمام است. ماجرا را مثل یک پزشک می‌دید؛ جرات درگیر شدن در نزدیکی با مرگ. 

این تصور را هم می‌کردم که وقتی به مری گفت خداحافظ؛  شب به شب که تنهاتر می‌رفت به تخت‌خواب؛ شستش را روی ماشه‌ی اسلحه قرار می‌داده و لوله تفنگ را توی دهانش می‌گذاشته و کمی ماشه‌ را فشار می‌داده و می‌لرزیده و می‌جنبیده و تلاش می‌کرده تا ببیند چقدر می‌تواند ماشه را فشار بدهد بی‌آنکه اتفاقی بیفتد. اما شب آخر زیادی فشار داده. این به نظرم معقول‌تر از این می‌آید که خودش ضربه نهایی را زده باشد. به هر حال؛ این تنها یک تئوری است. واقعیت این است که همینگوی خودکشی کرده». 

«نورمن میلر» در ادامه گفت: «وقتی دارید رمان خوبی می‌نویسید، به جستجوگری تبدیل می‌شوید و وارد ماجرایی می‌شوید که خودتان هم پایانش را نمی‌دانید، و پایان از قبل مشخص نیست. ترکیبی از ترس و هیجان شما را به پیش می‌برد. به نظرم؛ رمان ارزش نوشتن ندارد مگر آن‌که با چیزی دست و پنجه نرم کنید که در آن شانس موفقیت داشته باشید. ممکن است شکست بخورید. شما با اندوخته‌های راونی‌تان قمار می‌کنید. مثل این‌که فرمانده ارتشی باشید و کل ارتش را به بن‌بست بکشانید». 

«نورمن میلر»؛ غول ادبیات آمریکا

میلر هنگام این گفت‌وگو که امسال انجام شد، چهره‌ی افتاده‌ای داشت اما با این حال کهولت سن روی ذهنش تاثیر منفی نگذاشته بود، در این رابطه به «پاریس ریویو» گفت: «وقتی سن آدم بالاتر می‌رود؛ دلیلی وجود ندارد که بعنوان رمان‌نویس نتوانید مثل گذشته باهوش باشید. هر سال از زندگی باید چیز بیشتری درباره طبیعت بشر یاد گرفته باشید.» اما «پاریس ریویو» سماجت نشان داده و تلاش کرده بگوید که به اعتقاد بعضی‌ها نویسنده‌ها باید در پیری نویسندگی را بگذارند کنار، «میلر» اما در جواب گفت: «من این‌طور فکر نمی‌کنم. اگر کسی بیاید و همچین چیزی به من بگوید من هم می‌گویم، شوخی سر جایش، اما گورت را کم کن.» 

«نورمن میلر» همچنین در گفت‌وگویی که ماهنامه‌ی ادبی «مگزین لیته‌رر» دسامبر سال ۱۹۸۳ با او انجام داد؛ گفت: «رمان تا حدی زندگی ما را تغییر می‌دهد. پیش آمده که ازدواج‌هایی از بین رفته، مثلا؛ یکی از دو نفر رمان خوانده و به این نتیجه رسیده که زندگی به گونه‌ی دیگری بهتر از این زندگی‌است که دارد می‌کند». «رویای آمریکایی»؛، «عصرهای قدیمی»، «تبلیغات برای خودم» و «افسانه کوتاه نورمن میلر» از دیگر آثار موفق «نورمن میلر» محسوب می‌شوند. 

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)

برترین ها - امیررضا شاهین نیا: به نام خداوند بزرگ و مهربان. سلامی دوباره خدما همه شما عزیزان. امیدوارم هر کجا که هستید، تنتان سلامت و خاطرتان آسوده باشد. به چهارصدمین شماره از سری مطالب خود رسیده ایم. حس خوبی است وقتی به این فکر می کنیم که چهارصد روز و چهارصد مطلب در کنار شما بوده ایم و در کنار هم لحظات شیرین و بعضاً تلخ را گذراندیم و حالا در چهارصدمین مطلب، با انگیزه و شوقی بیشتر از روز نخست، در کنار یکدیگر هستیم. تشکر میکنم از همراهی شما در این چند سال و همچنین از چهره ها و هنرمندان عزیز که هیچگاه از لطف خود به این مجموعه ی پربازدید نکاستند و همیشه ما را با حمایت ها و توجه خود شرمنده کردند. همچنین فرارسیدن دهه مبارک فجر را به همه هموطنان عزیز تبریک عرض می کنیم. طبق روال، با عکس های جشنواره ای، مطلب را شروع می کنیم:
 
 نشست خبری فیلم پر ستاره «تابستان داغ» در کاخ جشنواره، با حضور شکارچیِ سیمرغ آخرین جشنواره، یعنی پریناز خانم ایزدیار که امسال هم با 3 فیلم، یعنی «ویلایی ها»، «یک روز بخصوص» و «تابستان داغ» از پرکارترین های جشنواره است و نیم نگاهی به تکرار موفقیت اش در جشنواره پارسال دارد.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
نهایت تلاش صابر ابر برای غیر عادی نبودن، اینی هست که میبینید. یعنی پیراهنی منقش به کله ی گربه! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
علی مصفا هم از این ور بام افتاده بود و با سادگی بیش از حد، با واقع همان وضعیتِ پس از رخت خواب، در فرش قرمز فیلم «تابستان داغ» حاضر شده بود. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
مینا ساداتی یکی دیگر از ستاره های این فیلم در حاشیه نشست خبری. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
و اما عکس دسته جمعی عوامل فیلم «تابستان داغ» ساخته ابراهیم ایرج زاد که لیلی فرهاد پور عزیز، یسنا میرطهماسب و مانیا علیجانیِ کوچولو هم از نقش آفرینان آن هستند. مانیا در فیلم «خانه ای در خیابان چهل و یکم» هم خوب درخشیده است. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
ستاره ها از زاویه ای دیگر. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
زهرا داوودنژاد و مهرداد صدیقیان در نشست خبری فیلم «شماره 17 سهیلا» ساخته محمود غفاری که بازگشتی خوب برای زهرا پس از سال ها به سطح اول سینما به حساب می آید.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
مجید صالحی و روزهای خوب حضور در جشنواره! این اولین بار است که مجید در جشنواره حضور پیدا کرده است، آن هم به لطف فیلم «چراغ های ناتمام» ساخته مصطفی سلطانی.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
فیلمی که شقایق فراهانی و الهام نامی هم در آن حضور دارند و این عکس مربوط به عکس دسته جمعی عوامل آن است. شقایق فراهانی پرکار ترین بازیگر جشنواره امسال است، با 5 فیلم در یک سال! اینجا صدای هادی عامل را میخواهیم که با یک "خسته نباشی دلاور!" از مجاهدت شقایق در این مدت تقدیر کند. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
مَه تاب در پردیس. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
دیبا زاهدی که در جشنواره امسال فیلم «آزاد به قید شرط» را دارد، تا امروز در اکثر اکران ها حضور یافته است. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
 شبنم مقدمی، دارنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن در جشنواره پیشین، در کاخ جشنواره. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
مارال فرجاد هم در پردیس ملت دیده شد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
امیر یل ارجمند که این روز ها همه به گریم و انبوهِ فُکُل اش در معمای شاه عادت کرده بودند، در کاخ جشنواره حاضر شد و با این حجم از پیشانی، همه را حسابی شوکه کرد! متاسفانه نه برزو و نه امیریل هیچکدام در این مورد به پدر خود نکشیدند!  
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
استاد بهزاد فراهانی هم در کاخ جشنواره حاضر شد تا شاهد هنرنمایی های دخترش باشد. البته خودشان هم در بخش هایی از فیلم "پشت دیوار سکوت" ساخته مسعود جعفری جوزانی حضور دارند و در جشنواره امسال بی نقش نیستند. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
 او باز هم آمد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
نیما شعبان نژاد، بایرام محبوب خندوانه هم در کاخ جشنواره دیده شد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
ای بابا... پس چرا هیچ فیلمی خوب نیست که برم تخریبش کنم؟! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
عمو آتش تقی پور برای حضور در فرش قرمز فیلم "ترومای سرخ" ساخته اسماعیل میهن دوست در کاخ جشنواره حضور پیدا کرده بود.  
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
لیلا حاتمی به اتفاق مادر عزیزش خانم زری خوشکام برای تماشای "رگ خواب" در کنار مردم به پردیس ملت رفته بودند. با پایبندی کامل به اصل همیشگی اش، یعنی بدتیپ بودن!
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
مهسا کرامتی هم به دیدن این فیلم در ملت رفته بود. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
ریما رامین فر در پردیس ملت. ریما امسال فقط با یک فیلم، یعنی «فصل نرگس» در جشنواره حضور دارد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 
ستاره های فیلم "تابستان داغ" در محوطه نه چندان داغِ برچ میلاد. 
 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
متاسفانه پای فوتبالی ها هم به جشنواره باز شده است. محسن مسلمان بازیگر فیلم "کارگر ساده نیازمندیم" ِ منوچهر هادی، در مراسم فرش قرمز این فیلم. به همراه رامین رضائیان و فرزاد فرزین که یکی دیگر از بازیگرانِ این فیلم است. یک نفر به منوچهر هادی بگوید که قرار نیست هر بار فوتبالیست به فیلمت آوردی، جواب بگیری! آن دفعه هم جواب داد چون ریوالدو بود، با این خیلی فرق میکند! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
 یکتا ناصر، بازیگر فیلم همسرش در پردیس ملت. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
محسن کیایی و همسر جان در حاشیه روز دوم جشنواره فیلم فجر. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
 لیلا زارع هم میهمان هر روز کاخ جشنواره است.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
آزاده جان در هبچ جای دنیا بچه نوزاد را با خود به سینما نمی برند. محض اطلاع گفتم. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
بهاره کیان افشار هم تا به امروز در اکثر اکران ها حضور داشته است. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
هستی مهدوی در پردیس ملت. بازیگری که در دو فیلم «آذر» و «کمدی انسانی» نقش دارد. آذر هنوز اکران نشده ولی در مورد کمدی انسانی با اطمینان می توان گفت که حیف پول پفکی که بابت آن داده می شود. تنها فیلمی که نود درصد مردم آن را تا پایان نتوانستند تحمل کنند و سینما را ترک کردند. آدم در کار هیئت داوران می ماند که چگونه چنین فیلم هایی را قبول کرده اند و «هجوم»ِ شهرام مُکری را رد کرده اند. #سیگار_آزاد 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
همسر و فرزند شهاب حسینی هم با وجود اینکه هیچ فیلمی از شهاب به جشنواره راه داده نشده است، در پردیس ملت حاضر شدند.  
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
استاد عبدالله اسکندری، فخر هنر گریم و چهره پردازیِ سینمای ایران، در حاشیه روز دوم جشنواره. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
زهرا داوودنژاد به همراه دختر عزیزش در برج میلاد حاضر شده بود. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
مهرداد برای حضور در نشست خبری فیلمشان اندکی عجله داشت که این عجله باعث شد هول بشود و اشتباهی مانتوی مادرش را بپوشد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
عکس زیبای پژمان بازغی و مستانه مهاجر در شب دوم اکران های برج میلاد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
حسین خان یاری هم در اکران مردمی «کارگر ساده نیازمندیم» حضور داشتند. حسین یاری فیلم «یادم تو را فراموش» را در جشنواره امسال دارد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
بانو زهره حمیدی، بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون هم برای تماشای "رگ خواب" در پردیس ملت حضور یافتند. فیلمی ساخته حمید نعمت الله که در این دو روز مورد استقبال مردم قرار گرفته است.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
 ناصر هاشمی به همراه همسر عزیزش در کاخ جشنواره دیده شد.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
برخی ها هم به جشنواره می آیند که خود را کماکان در دایره هنرمندان سینمای کشور حفظ کنند. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
رضا داودنژاد و همسرش غزل بدیعی در انتظار شروع یکی از فیلم ها. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
هومن سیدی با کاپشنی که با پژمان بازغی ست شده بود، در روز دوم جشنواره هم حضور پیدا کرد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
علیرضا کمالی در پردیس ملت. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)
 
عوامل فیلم «کارگر ساده نیازمندیم» در پردیس ملت. بهرام افشاری، مهران احمدی، یکتا ناصر، سیروس همتی در کنار جای خالیِ سحر قریشی که از بازیگران اصلی این فیلم است. عکس های جشنواره ای روز دوم جشنواره هم به پایان رسید. برویم سراغ سایر عکس ها. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

 ابراز همدردیِ سردار آزمون با فرهاد قائمی که در غم از دست دادن اسب اش سوگوار است. هر چه فکر میکنم فلسفه آن ایموجیِ میمون خجالتی را در این متن پر از حزن نمی فهمم.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

پرستو صالحی برای اینکه اعلام کند در مراسم تشییع پیکر شهدای آتش نشان شرکت کرده است، فیلم گرفت و به اشتراک گذاشت. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

همه کینگ ها و کوئین های اینستاگرام! لنگ ها را آرام بیاندازید که شهریار دارد می آید! 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

ابراز همدردی کیهان کلهر با کولبر های سردشتی که در زیر بهمن یخ زدند و جان سپردند. روحشان شاد. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

 یک سلفی که انقدر شوکه شدن ندارد جناب قربانی. 
  
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

سپهر حیدری به همراه همه زندگی و نفسش در مسجد جمکران.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

بیانیه شهاب حسینی در واکنش به دستورات اخیر ترامپ و محکومیت رفتارهای نژادپرستانه و بازگشت به دوران هیتلر. شهاب باهوش تر از ترانه علیدوستی رفتار کرده و در بیانیه اش صحبتی از تحریم مراسم اسکار نکرده است، چون خوب میداند با توجه به دستور اجرایی کاخ سفید در موضعی نیست که بخواهد مراسم اسکار را تحریم کند، بلکه حتی اگر بخواهد برود هم راهش نمیدهند! لذا برخلاف ترانه که خود را مضحکه کرد، هیچ اشاره ای به این صحبت ها نکرده است.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

 علی صادقی، از خوب های "فضانوردی با ادوات طبیعی"، دانش و هنری رایج بین جوانان این نسل.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

 اشکان خطیبی در نمایی از فیلم "نگار"، ساخته رامبد جوان که در جشنواره حضور دارد و اکران آن از امروز شروع شده است.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

شاهین جمشیدی، تحت تاثیر تماشای فیلم "اژدها وارد می شود"ِ مانی حقیقی. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

بهرنگ توفیقی، مهدی سلطانی و سعید نعمت الله، به دور از هیاهوی جشنواره در حال ساختن سریال جدیدشان در شمال هستند.  
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

 حسام نواب صفوی طی بیانیه ای از مردم کشورش دفاع کرده و از رفتار دوستانه و به دور از خشونت ایرانیان در تاریخ گفته است و مردم را به کمپین" ایرانیان تروریست نیستند" دعوت کرده است. اقدامی قابل ستایش و درخور تشکر. ولی متاسفانه در این بین فهم و درک ما قادر به هضم یک موضوع نیست، اینکه چه ارتباطی بین عکس های او در کنار قبر الویس با این کمپین وجود دارد؟!
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

 سعید عزت اللهی با این پست تولد مادر عزیزش را تبریک گفت. تبریک بی پایان به سعید و مادر محترمش.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

سوال روز؛ این دو عزیز کدام زوج محترم دنیای چهره ها هستند؟ 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

 سلفی مادرانه امیر تتلو.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

جای هشتگِ #من_یک_خوش_شانس_هستم زیر پست احسان حسابی خالی است. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

 روزهای تلخ نیچه.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

 احمدرضا عابدزاده هم خوش شانس بود که پیش از دستور اجرایی ترامپ وارد این کشور شده بود.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

بازگشت اشکان دژاگه به بوندس لیگا خوب ترین خبر ورزشی چند وقت اخیر بود که امیدواریم بتواند باز در سطح اول فوتبال اروپا بدرخشد. تبریک اینستاگرامی جروم بوآتنگ به اشکان را مشاهده میکنید. 
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400) 
 

 با این عکس زیبا که عارف لرستانی از پدر و مادر عزیزش به اشتراک گذاشته است، مطلب امروز را به پایان میبریم. ممنون از همراهی تان.
 
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (400)

توران میرهادی؛ مادر ادبیات کودک

مجله همشهری دانستنیها - زهره ترابی: مرحوم «توران میرهادی» یکی از چهره های موثر ادبیات کودک و نوجوان بود که به او لقب «مادر ادبیات کودکان» را داده بودند؛ چرا او به این عنوان شناخته می شد؟

تا قبل از این که خبر فوت توران میرهادی با عنوان «مادر دلسوز ادبیات کودکان درگذشت» در شبکه های اجتماعی دست به دست شود، کمتر کسی با شخصیت و کارهای او آشنایی داشت. بین کسانی که در حوزه کودک و نوجوان کار می کنند، از نویسنده و شاعر گرفته تا تصویرگر و کارگردان، ظاهرا او از همه گمنام تر بود. چهره کمتر شناخته شده ای که سال های سال دور از هیاهوی رسانه ها در پشت صحنه کار می کرد و سنگ بنای فعالیت خیلی از افراد جلوی صحنه را می گذاشت. «سختی ها به من یاد دادند همه چیز را غنیمت بشمارم و تا زمانی که نفس  می کشم، بکوشم خدمت کنم.

مادر دلسوز ادبیات کودکان تا زمانی که مریضی او را از پا نینداخته بود، به قولش وفادار بود و تمام وقت برای بچه های این سرزمین کار کرد.
 
توران میرهادی؛ مادر ادبیات کودک

سال 1306؛ تولد

«وقتی از مادرم پرسیدیم چرا مجسمه سازی را رها کردی؟» پاسخ داد شما را ساختم و این خیلی سخت تر بود.» توران میرهادی در سال 1306 از یک مادر آلمانی و پدری ایرانی در تهران متولد شد. پدرش از دانشجویان اعزامی به خارج از کشور بود و همان جا با دختر آلمانی ازدواج کرده بود. مادرش زن هنرمند و مقتدری بود که به همراه آقای میرهادی به ایران آمد و 50 سال در این جا زندگی کرد. با وجود اینکه خودش آلمانی بود، اما برای آشنایی بیشتر بچه ها با فرهنگ و ادبیات ایرانی برای بچه ها در خانه، معلم ادبیات فارسی می گرفت.
 
در کنار این کار، شخصا برایشان کلاس زبان آلمانی می گذاشت. بعد از آن تازه نوبت به زبان فرانسه و انگلیسی می رسید که اولی را به کمک معلم فرانسه و بعدی را در مدرسه و همراه بقیه بچه ها یاد می گرفتند. «به این ترتیب همه ما خواهر برادرها به اندازه کافی به چهار زبان مسلط شدیم و این مجموعه را با آموختن موسیقی و نقاشی تکمیل کردیم.» بچه های چنین خانه ای، چاره ای به جز موفقیت نداشتند. نمونه اش خواهر توران، ایراندخت که نویسنده، شاعر و پزشک بود، سال ها در همدان طبابت کرد و هنوز معروف است.

کتاب ها

«با خودم می گویم هرچه از این تجربه ها را می توانی منتقل بکنی، منتقل کن! هر چقدر می توانی درباره شان صحبت بکنی، صحبت کن!» برخلاف خیلی از همنسلانش که اهل مصاحبه و صحبت کردن نیستند، خانم میرهادی سخاوتمندانی تجربیات خودش را در اختیار بقیه گذاشت و از زندگی شخصی و کاری اش حرف زد. او به جز همکاری در تالیف کتاب های درسی مثل تعلیمات اجتماعی، تاریخ و جغرافی و همکاری در تدوین فرهنگ نامه کودکان و نوجوانان، تعداد زیادی کتاب از تجربیات زندگی و کاری اش چاپ کرده است.

«مادر و پنجاه سال زندگی کردن در ایران» خاطرات او از مادرش است که در آن با جزییات زیاد نقش مادرش در زندگی اش را شرح می دهد. «تجربه های مدرسه فرهاد» هم در سه جلد منتشر شد که بخشی از تجربیاتش در مدرسه داری را شرح می دهد. مجموعه گفت و گوهای توران میرهادی هم در کتاب دیگری با اسم «گفت و گوهای زمان» چاپ شده است که در آن هم از زندگی اش حرف می زند و هم از سبک کاری و اندیشه هایش. «پیوست پیک» هم که در روز تشییع جنازه دست عده زیادی از مردم بود، گفت و گویی با او در مورد مادری کردن خودش برای فرزندانش است.
 
توران میرهادی؛ مادر ادبیات کودک

سال 1324؛ پایان تحصیلات دبیرستان

«مادرم اصرار داشت من باغبانی بخوانم و مرتب می گفت همه که نباید دکتر و مهندس بشوند، باغبان هم لازم داریم.» در خانواده شان دانشگاه رفتن بدیهی بود. خواهر و برادرش در اتریش پزشکی می خواندند و توران میرهادی هم خودش را کسی شبیه آن ها تصور می کرد. باغبانی را دوست نداشت و در عوض به زیست شناسی علاقه مند بود. به همین دلیل هم در دانشکده علوم دانشگاه تهران در رشته طبیعی ثبت نام کرد. در همان سال مبارزه با بی سوادی در کشور شکل گرفت. «جبار باغچه بان» و دکتر «محمدباقر هوشیار» معلم کلاس هایی بودند که در این زمینه تشکیل می شد.

توران میرهادی یکی از شاگردان باغچه بان در این کلاس ها بود که بعدها پی علاقه اش را گرفت و شاگرد مستمع آزاد دکتر هوشیار در دانشسرای عالی شد.

سال 1330؛ بازگشت به ایران

«زمستان بود که آمدم. درسم را تمام کرده بودم و می آمدم برای کار و خدمت در کشورم، اما با یک نگاه جست و جوگر و با روحیه ای آزادی طلب، برابری طلب و برادری طلب.» توران میرهادی بعد از چهار سال درس خواندن در فرانسه و یک سال کارکردن در آلمان، به ایران برگشت و با مردی که قبلا با هم آشنا شده بودند، ازدواج کرد.

عمر این زندگی مشترک کوتاه بود و در سال 1333 زمانی که فرزندشان یک ساله بود: «سرگرد وکیلی» اعدام شد. میرهادی یک سال بعد از مرگ همسرش، با دوست نزدیک او ازدواج کرد و زندگی اش را از نو ساخت. او در این مدت که به ایران برگشته و درگیر زندگی خانوادگی شده بود، در مدارس ابتدایی و پیش دبستان هم درس می داد.

سال 1334؛ تاسیس مدرسه فرهاد

«یک روز پدر من را صدا کرد و گفت توران تو حیفی با این کارهایت. گفتم چرا؟ مگر من چه کار دارم می کنم؟ گفت تو رفته ای درس خوانده ای، تجربه پیدا کرده ای و آمده ای شده ای یک معلم ساده توی یک دبستان؟»

پدر و مادر توران میرهادی کمکش کردند تا با وجود شرایط سخت زندگی، یک کودکستان برای خودش دایر کند و تجربیاتی را که در آنجا یاد گرفته بود، در آن به کار بگیرد. اسم کودکستان هم به یاد برادر از دست رفته اش شد «فرهاد». کودکستان با دو کلاس در کنار خانه کودکی های میرهادی شکل گرفت. خودش بچه های کوچک را از همه جای شهر جمع می کرد و طبقه آموخته هایش به آن ها آموزش می داد.
 
 توران میرهادی؛ مادر ادبیات کودک

تلاش های توران میرهادی نتیجه داد و کودکستان بزرگ و بزرگ تر شد. سال 1336 دبستان و سال 1350 دوره راهنمایی هم به آن سال اضافه شد. در آخرین ماه های مدرسه، 1200 نفر در آن درس می خواندند.

سال 1341؛ تاسیس شورای کتاب کودک

«در نمایشگاه های کتاب کودک متوجه شدیم که کار ادبیات و کتاب های کودکان بسیار گسترده تر از آن است که بتوانیم به تنهایی از عهده آن برآییم. می بایست جزیی باشیم از یک کل و این نتیجه گیری سرآغازی شد برای تاسیس شورای کتاب کودک.

نمایشگاه هایی که میرهادی از آن در خاطراتش حرف می زند، در سه دوره برگزار شد و چون اساس کتاب زیادی برای عرضه وجود نداشت، او را به این فک رانداخت که برای این مئله کاری بکند. ایده شورای کتاب کودک برای او و «لیلی ایمن» بود که با کمک گروهی از دوستداران کودکان مثل «مهدی آذر یزدی»، «پرویز کلانتری»، «مرتضی ممیز»، «بیژن مفید» و... متولد شد.

توران میرهادی سال ها هم در مدرسه فرهاد کار می کرد، هم در دانشسرای عالی و دانشگاه ابوریحان امروزی درس می داد و هم در شورای کتاب کودک حضور داشت.

سال 1358؛ آغاز تدوین «فرهنگ نامه کودکان و نوجوانان»

«همسرم»، «محسن خمارلو» که در سال 1358 جهان میرا را ترک گفت، در نامه ای که برای من به جای گذاشت، از من خواست با بهره گیری از بخش از دارایی هایش کاری را برای مردم انجام دهم. خواسته ای که انجامش سخت به نظر می رسید. در نهایت و با توجه به عشق و علاقه ای که او به نس لجوان این کشور داشت، این مبلغ، سرمایه اولیه فرهنگ نامه کودکان و نوجوانان شد.»

فرهنگ نامه کودک و نوجوان دانشنامه ای برای سنین 10 تا 16 سال است که قرار است به سوالات آن ها در زمینه های مختلف جواب بدهد. این کتاب در سال 1377 به عنوان کتاب سال انتخاب شد و در سال 1379 جایزه ترویج علم ایران را دریافت کرد. میرهادی سال های سال، صبح تا شب را در محل فرهنگ نامه گذارند، با این حال پروژه بسیار بزرگ و گسترده است و کار همچنان ادامه دارد.
 
توران میرهادی؛ مادر ادبیات کودک

سال 1395؛ مرگ

«نسل ما آرام آرام خداحافظی می کند و به دیار باقی می رود. «حسن مرندی»، «صابری فومنی»، «اخوان ثالث»، «بیرشک» و... و حال خانم «مافی»، «معصومه سهراب». ما که بودیم و چه کردیم؟ ما فرزندان انقلابیون مشروطیت و آغازگران سازندگی ایران بودیم. نامش را گذاشته ام نسل خدمت بی شائبه و بدون انتظار...» این بخشی از دست نوشته ای است که خانم میرهادی چندین سال قبل و بعد از مرگ یکی از همکاران و همراهانش نوشته بود و در آن، در مورد خودش و نسلی که رو به اتمام است، حرف زده بود.

توران میرهادی، شهریور امسال به خاطر سکته مغزی در بیمارستان بستری شد و در نهایت 18 آبان درگذشت. با فوت او یکی دیگر از آخرین بازمانده های نسل خدمت بی شائبه و بدون انتظار هم رفت.

جشنواره تئاتر فجر؛ بهترین ها جمعشان جمع است (2)

وب سایت همشهری شش و هفت: جشنواره تئاتر فجر همزمان نمادی است برای پایان یک سال تئاتری و آغاز سالی دیگر. با نگاه به جدول جشنواره تئاتر فجر هم می‌توان به  مرور نمایش‌های برگزیده سال پیش پرداخت که در جشنواره امسال حضور دارند و هم می توان چشم‌اندازی از تئاتر ایران در سال آینده ترسیم کرد.با این حال، آنچه در یک سال اخیر انکار نشدنی است، رونق تئاتر خصوصی و افزایش شمار تماشاگران و سالن‌های پر است. این اتفاق نشان از تجدید حیات تئاتر در جامعه ما دارد. حالا تئاتر در مقابل تلویزیون و سینما توانسته قد بکشد و مخاطب خودش را پیدا کند. این اتفاق کوچکی نیست. در روزگاری که سلطه پرده نقره‌ای و جعبه جادویی همراه با ستارگانش انکار‌نشدنی بود، تئاتر دوباره قد علم کرد. البته این ماجرا عده‌ای را  نگران کرده‌است.
 
این افراد می‌گویند؛ تعداد بالای تماشاگران، نشان از عامه‌پسند شدن تئاتر دارد؛ یعنی دور شدن از محورهای اندیشگی ، هنری و زیبایی شناسی. اما آیا غیر از این است که هنر، زمانی می‌تواند در جامعه تاثیرگذار باشد که خود را به انبوه مخاطبان  عرضه کند؟با وجود تماشاگران پرشمار برخی تئاترها، هنوز هم کسانی در این شهر بزرگ زندگی می‌کنند که پرفروش ترین نمایش‌های تهران را هم ندیده‌اند و چه بسیار مردم شهرهای دیگر که اصلا خبری از تولیدات معاصر تئاتر ایران ندارند. بنابراین چه خوب است تور تئاتر شهرستان‌ها کم کم و با حمایت مسئولان، تبدیل به سنت گروه‌های تئاتری شود و این گروه‌ها چون رودی به شهرستان‌های دور و نزدیک سرازیر شوند.بنابراین بگذاریم تئاتر با جان مردم بیامیزد. آن وقت است که می‌توان درباره میزان مهربانی و اعتماد و احترام به دیگری در رفتار شهروندان بیشتر حرف زد. تئاتر هنوز فرهنگ ساز است، به شرطی که مردم به تماشایش بنشینند.اقبال عمومی به تئاتر گامی به سوی مدنیت بیشتر است.
 
با توجه به این نکته‌ها بود که در آستانه جشنواره تئاتر فجر رفتیم سراغ چند تن از کارگردانان و بازیگران مطرح تئاتر کشورمان و با آنها درباره حال و هوای تئاتر کشورمان در سال‌های اخیر گفت‌و‌گو کردیم.
 
آیدا کیخایی

تئاتر عوض شده است!
 
با جان مردم 

آیدا کیخایی سال‌ها به عنوان بازیگر در تئاتر کار می‌کرد و در اغلب نمایش‌های همسرش محمد یعقوبی به عنوان بازیگر حضور داشت، اما چندسالی است که با ادامه تحصیل در رشته کارگردانی تئاتر، قدم به عرصه کارگردانی گذاشته و در کار آخرش، آیسلند، درخشان ظاهر شده‌است. خودش می‌گوید؛ دیگر نسبت به بازیگری حریص نیستم. حالا این ولع را به کارگردانی دارم.

این نمایشنامه برای اجرای شما به فارسی ترجمه شده یا پیش از این به صورت کتاب منتشر شده بود؟

بعد از این که کپی رایت این نمایشنامه را از نویسنده‌اش گرفتم، از دوستم خانم زهره جواهری که مترجم هستند و قبلا هم نمایش «شام با دوستان»‌را برای من ترجمه کرده بودند، خواستم که این متن را برای اجرا ترجمه کنند.
 
با جان مردم 

معمولا کتاب‌ها در ایران، بدون کپی رایت منتشر می‌شوند. به لحاظ اقتصادی و با توجه به ارزش پول ایران، آیا برای خریدن کپی رایت یک اثر، هزینه زیادی متوجه کارگردان یا ناشر می‌شود؟

درست نمی‌دانم در مورد چاپ، چه اتفاقی می‌افتد؛ چون برای چاپ، نویسنده و مترجم با هم یک قراردادی بسته‌اند، ولی برای اجرا، هزینه‌ معمولی است. درست است که ما با پول خودمان، این هزینه‌ها را می‌پردازیم که مبلغی است به دلار ، اما این دلیل درستی نیست برای این که بهای کار فرهنگی را نپردازیم. در مورد نمایش«‌شام با دوستان» هم با خود نویسنده‌اش ارتباط برقرار کردم. برای نمایش«مرد بالشی» با مارتین مک دونا هم ارتباط برقرار کردیم و از ایشان مجوز گرفتیم. حتی برای اجرای روسیه و اجرایی که در کانادا رفتیم، در تمام مراحل با ایشان در ارتباط بودیم.

آیا قصد ندارید این نمایش را در کشورهای دیگر هم اجرا کنید؟

اگر بخواهیم به زبان انگلیسی کار کنیم که دیگر با این بازیگرها نمی‌شود. از سوی دیگر؛ یک کارگردان هندی‌‌تبار کانادایی این نمایش را به زبان انگلیسی کار کرده که کارگردان بسیار مهمی در تورنتو است. فکر می‌کنم او این نمایش را به صورت تور در کشورهای دیگر هم اجرا کرده است. به هر حال، درصدد هستیم که این نمایش را به زبان فارسی در چند کشور دیگر هم اجرا کنیم.
 
آیا در نمایشنامه هم صحنه به همین میزان خالی است یا شما به خاطر تاکید روی بازی‌ها، صحنه خالی را ترجیح دادید؟

کلا این نمایشنامه خیلی توضیح‌داری نیست. منتها اشاره‌هایی دارد که احساس می‌شود آن آپارتمانی را که قصه در آن اتفاق می‌افتد بازسازی کرده است. دوست داشتم که این نمایش را مینی‌مال کار کنم. به همین دلیل هم حرکت را از آن گرفتم. حتی این نگاه مینی‌مال را در کارگردانی، نور و لباس‌های بچه‌ها و موسیقی و گریم هم رعایت کردم. همه این‌ها برایم مهم بود و به آنها فکر کرده بودم، اما در پاسخ به این که می‌گویید، بازیگر بیشتر دیده می‌شود، باید بگویم که اصولا در بیشتر کارهایی که به عنوان کارگردان ظاهر شده‌ام، بازیگر دیده شده است؛ مثلا بازیگران «خداحافظ» که در جشنواره دانشجویی شرکت کرد، جایزه گرفتند. در نمایش «یک دقیقه سکوت» هم بیشتر بازیگرها نامزد جشن بازیگر شدند. «مرد بالشی» که کار مشترکی بود با آقای یعقوبی، پیام دهکردی و علی سرابی نامزد شدند. پیام دهکردی جایزه گرفت. فقط در نمایش«‌شام با دوستان» بود که بازیگران  خیلی دیده نشدند. به نظرم ، سه تا از بازیگران این مایش شایستگی دیده شدن داشتند و  فقط یکی‌ از آنها بود که خودم هم از او  راضی نبودم. لابد همان یک نفر لابد روی کل کار تاثیر گذاشت. در هر حال، برایم مهم است که بازیگر دیده شود؛ چون یکی از مهم‌ترین چیزهایی که تماشاگر می‌بیند بازیگر است.

نمایشنامه این کار، چیزی بین ادبیات داستانی و ادبیات نمایشی است. همین ویژگی، کمی کار را پیچیده می‌کند؛ این که اتفاق‌ها در لحظه ساخته نمی‌شود و همه چیز روایت می‌شود.

 برنامه‌هایی به اسمted talk.  هستند که افراد در آنها کارشان را معرفی می‌کنند. اگر 20 تد برتر را جست‌وجو کنید، متوجه خواهید شد که از یک متن نوشته شده برخوردارند . فردی که این کار را انجام می‌دهد، در طی دوره‌ای آن جلسه سخنرانی را تمرین می‌کند. او باید خود و کارش را به گونه‌ای معرفی کند که تماشاگر جذب شود. این موضوع برایم خیلی جذاب بود. مدت‌ها کارم این بود که روزی دویا سه تا، ted ببینم. بعد وقتی  که نمایشنامه را خواندم، دیدم که می‌توان این نمایشنامه را در فضای ted کار کرد. به همین خاطر  کار بین ادبیات داستانی و نمایشنامه به معنای مرسوم آن، در نوسان است. داستان نمایش در هر اپیزودی بازتر می‌شود تا این که در آخرین لحظات متوجه می‌شویم که قتل چگونه اتفاق افتاده است.

با جان مردم

اما با وجود جذابیت‌ها و در عین حال مشکلات بازیگری، کارگردانی به مراتب دشوارتر است. کارگردانی دیگر فقط هنر و خلاقیت نیست؛ مدیریت و بسیاری از مسائل دیگر هم  باید چاشنی آن شود. اما با تمام این دشواری‌ها، گویا شما همچنان قصد دارید کارگردانی را ادامه دهید .

کارم را از بازیگری شروع کردم، اما همیشه دوست داشتم که به جز بازیگری کار دیگری هم در تئاتر انجام دهم. سال 87 بعد از این که  فارغ‌التحصیل کارشناسی بازیگری شدم، دوباره وارد دانشگاه تهران شدم و این‌بار در مقطع کارشناسی ارشد کارگردانی خواندم. کارگردانی خیلی  سخت است. دو نمایش اولم را در جشنواره دانشجویی کار کردم که کارهای دانشجویی بودند .به همین دلیل کار خیلی سخت نبود. بعد  از آن، یک فیلم کوتاه ساختم، دو تا نمایشنامه‌خوانی کارگردانی کردم و بعد نوبت رسید به «مرد بالشی» و «شام با دوستان» که واقعا کارهای سختی بودند. بله! کارگردانی دغدغه جدی من شده است. قبلا نسبت به بازیگری حریص بودم، اما حالا این حالت را نسبت به کارگردانی دارم. این که می‌گویید در کارگردانی، فقط هنر و خلاقیت مطرح نیست،باید بگویم که این مساله فقط مختص ایران است؛ چون در ایران، همه کارشان را بلد نیستند. در کانادا به عنوان یک کارگردان وقتی عوامل گروه‌تان را انتخاب می‌کنید و تمرین را به پایان می‌برید و کار را آماده می‌کنید، مهم‌ترین کار  راانجام داده‌اید. به این معنا که به عنوان کارگردان وظیفه دارید که ایده‌تان را ارائه کنید، بازیگر را هدایت کنید و میزانسن‌اتان را بدهید. در واقع تا روز اول اجرا کارگردانیتان را کرده‌اید و وقتی اجرا شروع می‌شود، می‌توانید سر اجرا نیایید و بروید سراغ کاری دیگر.

بعد چه کسی حواسش به کار هست؟

مدیر صحنه و به جز او، همه کارشان را بلدند و تعهد کاری دارند، اما اینجا طوری شده که وقتی کاری روی صحنه می‌رود، تازه  مسائل جدیدی هم پیش می‌آید. این واقعا دردناک و غیر قابل تحمل است. با این شرایط، اگر در سالن باران نبودم، شاید سکته می‌کردم!

چرا؟

چون مدیر سالن باران به من بسیار کمک کرد. عوامل  کار واقعا اذیت می‌کنند. منظورم بازیگران و دستیار و مدیر صحنه نیست. به هر صورت، در ایران معمولا روال به این گونه است که ابتدا کارگردان غر می‌زند که مثلا چرا فلان کار انجام نشده و بعد، آن کار انجام می‌شود. بله! این کارها در زمره هنر و خلاقیت نمی‌گنجد و فقط هم به خاطر این است که افردا سر جای خودشان ننشسته‌اند. وقتی ایران می‌آمدم، به من می‌گفتند؛ حواست باشد! تئاتر خیلی عوض شده! آمدم و دیدم درست است؛ تئاتر عوض شده است؛ واقعا تئاتر ما بد شده. قبلا کارگردان‌ها این قدر اذیت نمی‌شدند. کارگردان باید پوست کلفت باشد که بتواند با این شرایط کار کند و این اصلا چیز خوبی نیست. ما زمانی که نمایش «یک دقیقه سکوت» را در کانادا کار کردیم ، به عنوان تهیه‌کننده سر کار حضور داشتم و موظف بودم در مورد ریزترین چیزها پاسخگو باشم.
 
با جان مردم 
 
کارگردان فقط کارگردانی‌اش را می‌کرد و ابزار و وسایل مورد نیاز کارش را اعلام می‌کرد. وظیفه مدیر صحنه این بود که هفته‌ای یک بار، تمام عوامل پشت صحنه را جمع کند و آنها هم موظف بودند بگویند چه کار کرده‌اند، چه چیزهایی برای ادامه کار لازم دارند و... سه هفته‌ای کار ‌کردیم. روزی هشت ساعت تمرین می‌کردیم. بازیگر سرساعت می‌آمد. شرایط کار در ایران دردناک است. این که تئاتر تبدیل به خصوصی شده و دولت فقط بر آن نظارتی دارد و حمایتی از آن نمی‌کند، کار را سخت‌تر می‌کند. شایدبه همین دلیل کارگردان‌ها دست به هر کاری می‌زنند تا کارشان به فروش برود.

حضور در جشنواره تئاتر فجر را چطور ارزیابی می‌کنید؟

از سال 87 در جشنواره فجر نبوده‌ام. «مرد بالشی»  که کار مشترک من و آقای یعقوبی بود، در جشنواره فجر شرکت کرده‌بود، اما آن زمان ایران نبودم. به همین دلیل  اصلا نمی‌دانم جشنواره در این سال‌ها چه تغییراتی کرده‌است. قبلا کار سخت بود و اصلا لذت‌بخش نبود. به خاطر این که هیچ چیز آماده نبود. همه چیز استرس‌زا بود. اتفاق خوبی که  در این سال‌ها افتاده، این است که چون کارها از اجرای عمومی برای جشنواره انتخاب می‌شوند، از پختگی بیشتری برخوردارند.

کار کردن با همسرتان – آقای یعقوبی- به عنوان کارگردان چه دشواری‌ها و چه شیرینی‌هایی دارد؟

دشواری ندارد. کمی من را لوس می‌کند! اصولا آقای یعقوبی بازیگر لوس‌کن است. همه بازیگرانش را لوس می‌کند. کار کردن در گروه  ایشان واقعا لذت‌بخش است. هر ایده‌ای که  می‌خواهد وارد کار شود، بازیگر اولین نفری است که می‌فهمد. سورپرایزی در کار نیست. اما در کار با او، بازیگر امنیت زیادی دارد؛ چون کارش را بلد است.
 


محمد یعقوبی
 
فرصت‌ها

 محمد یعقوبی یکی از نویسندگان و کارگردان‌های موفق تئاتر معاصر است. کسی که از نخستین کارهایش مورد توجه قرار گرفت و با نمایشنامه‌هایش نشان داد که تیزبینانه به جامعه‌اش نگاه می‌کند. او یک سال و نیم ایران نبود و در کانادا زندگی و کار تئاتر می‌کرد. همین فاصله باعث می‌شود که بتوان با او تئاتر امروز ایران را از زوایای مختلف کاوید.
 
با جان مردم

آقای یعقوبی !حدود یک سال و نیم ایران نبودید و در طول این مدت در کانادا هم نمایش‌هایی کار کردید؛ هم به زبان فارسی و هم به زبان انگلیسی. در کارهای انگلیسی زبان از بازیگران غیر فارسی زبان همان جا استفاده می‌ کردید ؟

فقط یکی‌‌شان فارسی زبان بود، دختری به نام پارمیداکاکاوندکه دانشجوی تئاتر دانشگاه جرج براون تورنتو بود. آن‌جا وقتی کسی می‌خواهد تئاتر کار کند، آگهی می‌دهد که در آن خلاصه‌ داستان، نام کارگردان و شرکت تئاتری که می‌خواهد کار را اجرا کند، زمان اجرا، زمان جلسه‌ انتخاب بازیگر، مکان جلسه و… در آن درج می‌شود. درضمن اعلام می‌شود کسانی که تمایل به همکاری در این پروژه دارند؛ رزومه‌شان را بفرستند. هر بازیگری در آنجا می‌داند که باید روزمه‌ به‌روز همراه با عکس خودش داشته باشد تا در چنین مواقعی برای پذیرفته ‌شدن در جلسه‌ انتخاب بازیگر بفرستد.به هر حال، با توجه به رزومه‌هایی که برای ما فرستاده‌بودند،‌ به تعدادی پاسخ دادیم که در روز تعیین‌ شده فلان ساعت برای نشان‌ دادن توانایی خود بیایند. چند صفحه از نمایش‌نامه‌ «یک دقیقه سکوت» را هم برای‌شان فرستادیم که وقتی از آنها خواستیم بخوانند با متن بیگانه نباشند.

پارمیدا هم رزومه‌اش را فرستاد. به او فرصت حضور دادیم. برای این جلسه به هر بازیگر 15 تا 20 دقیقه وقت داده می‌شود. بعد بازیگر یک تک‌گویی به انتخاب خودش را بازی می‌کند و آنگاه کارگردان از او می‌خواهد تکه‌ای از متن را بخواند. پارمیدا در جلسه‌‌ اول تنها کسی بود که بخش‌های ارسالی «یک دقیقه سکوت» را از برکرده بود. برنامه‌‌ام این بود که با هیچ بازیگر فارسی ‌زبانی کار نکنم، حتی اگر انگلیسی‌اش خوب باشد. می‌خواستم مجبور شوم فقط به انگلیسی با بازیگرانم حرف بزنم، ولی پارمیدا آن قدر خوب بود که برنامه‌ام را عوض کرد. معمول این است که بعد از برگزاری جلسه‌ اول برخی از بازیگرها انتخاب می‌شوند تا برای انتخاب نهایی به جلسه‌ دیگری که اغلب دو هفته بعد برگزار می‌شود، بیایند. در جلسه‌ نهایی ممکن است کارگردان به چند بازیگر همزمان وقت دیدار بدهد و تقسیم نقش کند تا ببیند کدام بازیگران به چه میزان با هم تناسب دارند. پارمیدا در این جلسه هم یکی از بهترین‌ها بود.

شما که تجربه کار در خارج از کشور را دارید،به نظر شما تئاتر ما در کجای تئاتر جهان ایستاده و احیانا چه کاستی‌هایی دارد؟

بیشتر می‌توانم درباره‌ تئاتر تورنتو حرف بزنم و البته بیشترین تئاترها درکانادا در همین شهر اجرا می‌شود. بنابراین می‌توان گفت تئاتر تورنتو گویای تئاتر کاناداست. تئاترهای متنوعی در این شهر روی صحنه می‌رود. در کار «یک دقیقه سکوت» با دانشجویان تئاتر هم سر و کار داشتم.دو تا از دانشجویان دکترای دانشگاه تورنتو دستیارم بودند و یکی دیگر از دانشجویان دراماتورژ کارم بود . در گفت‌وگو با آنان متوجه شدم که به تئاتر اروپا تمایل دارند و منتقد تئاتر رایج کانادا هستند. برخی از تئاترهای اروپایی برای اجرا در تورنتو دعوت می‌شوند. با اطمینان می‌گویم؛ تئاتر ما ازنظر کیفی از تئاترهایی که در تورنتو دیدم هیچ کم ندارد.
 
با جان مردم

به لحاظ متن بعید است کم و کسری داشته باشیم.

از هر لحاظ؛ چه از لحاظ متن و چه از نظر بازیگری و کارگردانی هیچ کم و کسری نداریم.. فرق اساسی ما با آنان در نظم و برنامه‌ریزی‌ دقیقی است که در تئاتر روالی جا افتاده شده و در تئاتر ما کمیاب است. تئاتر در آنجا هنری پرهزینه‌ است. اتحادیه‌ای وجود دارد و معمولا بازیگر نباید از حدی پایین‌تر، دستمزد بگیرد. به استثنای حضور در جشنواره‌های تئاتر که گرفتن دستمزد پایین پذیرفته‌شده‌است. البته بالا بودن دستمزد ربطی به شهرت بازیگر ندارد. حداقل دستمزد بازیگران آنجا در مقایسه با دستمزد بازیگران تئاتر در ایران بالاست. به دلیل دستمزد بالای بازیگران و دیگر دست‌اندرکاران تئاتر، طراح نور و صحنه و… برای شرکت‌های تئاتری صرفه ندارد که بیش‌ از سه تا چهار هفته تمرین کنند.

در آنجا روزی چند ساعت تمرین می‌کنند؟

هشت ساعت و بعد هم سه تا چهار هفته اجرا می‌کنند. همین روند نظمی ایجاد می‌کند. هشت ساعت در روز باید یک بازیگر کار کند تا یک نمایش را بیست و یک روزه آماده کند. در این صورت دیگر آن بازیگر وقت ندارد سر کار دیگری برود، اما اینجا جا افتاده که بازیگر همزمان در دو کار بازی کند. دستمزدها و طول زمان تمرین یکی از مهم‌ترین فرق‌های اینجا و آنجاست. واقعیت این است که برای من سخت است که طی سه هفته ،کاری را با بازیگران آماده کنم. دلم می‌خواهد دست‌کم سه ماه برای کار با بازیگران وقت داشته باشم. سه ماه، هفته‌ای چهار روز را به سه هفته هر روز هشت ساعت کار ترجیح می‌دهم. به این ریتم کار طولانی عادت کرده‌ام و در این ریتم از تئاتر‌کارکردن لذت می‌برم. خیلی رنج‌آور است کاری را در 21 روز و طی یک ماه آماده کنی. اما خب... آنقدر به «یک دقیقه سکوت» مسلط بودم که بتوانم طبق روال آنان کار کنم. فکر کن! اگر اولین بار در زندگی‌ام بود که می‌خواستم «یک دقیقه سکوت»را کار کنم؛ خیلی سخت می‌گذشت. برای بازیگر هم سخت است. باز یکی از فرق‌های اینجا با آنجا این است که در آنجا، بازیگر روز اولی که سرتمرین می‌آید، باید دیالوگ‌هایش را ازبر باشد، اما این مساله برای کارگردان مشکل ایجاد می‌کند. کارگردانی مثل من که دلش می‌خواهد ببیند بازیگرش چه کسی است و با او کشف‌های تازه بکند و ببیند چه می‌خواهد بکند؛ فرصت این کار را ندارد.

یعنی کاری را که آنجا تجربه کردید، به نسبت اینجا از نظر حس و حال  متفاوت است؟

دقیقا. برای همین برایم کمی رنج‌آور است. مگر این که همیشه کاری را در این شیوه‌ تولید تئاتر تمرین کنم که پیش‌تر اجرا کرده‌‌باشم. البته حتی در اجرای دوباره‌ کارهایم میل به تغییر دارم، ولی دست‌کم شخصیت‌ها را خوب می‌شناسم، به ماهیت کار تسلط دارم و قرار نیست ماهیت کار و انگیزه‌های شخصیت‌ها را کشف کنم. نکته‌ دیگر این که در آنجا، اگر گروه یکی‌، دو کار خوب انجام دهد، احتمال دارد حمایت دولتی شود. من که اولین بار بود آنجا کار می‌کردم، حمایت مالی شدم. خلاصه‌ای از کارم را برای سه اداره‌ هنری تورنتو، استانانتاریو و اداره‌ هنر کانادا فرستادم و در کمال ناباوری، اداره‌ هنر تورنتو درخواستم را پذیرفت.

آقای یعقوبی! از شرایط اجرا در سالن‌های خصوصی در ایران راضی هستید؛ چون پیش از این فقط در تئاترهای دولتی کار کرده بودید؟

خیلی خوشحالم که سالن‌های خصوصی راه افتاده است. مهم‌ترین دستاوردش این است که دیگر کسی نمی‌تواند بگوید سالن اجرا ندارد. پیش از این از مدیران می‌شنیدیم که: «مشکل شما تئاتری‌ها، خودتان هستید. فلانی می‌آید اینجا برای گرفتن سالن اجرا و پشت سر هم‌صنف‌ا‌ش می‌گوید که چرا او سالن دارد و من ندارم؟» الان دیگر  خیلی عجیب است اگر کسی این حرف را بزند. دو دسته از تئاتری‌ها وجود سالن‌های خصوصی به نفع‌شان است: عده‌ای چون من که از سر ناچاری به اتاق مدیران می‌رفتیم تا سالن اجرا بگیریم؛ چون سالن خصوصی وجود نداشت. دسته‌ دیگر؛ جوانانی که هرگز فرصتی برای ارائه کار نداشتند. حالا با وجود سالن‌ها‌ی خصوصی دیگر نمی‌توانند بگویند وجود حرفه‌ای‌ها مانع  از این می‌شوند که جوان‌ها هنرشان را نشان دهند.
 
 
با جان مردم
 
درست است که مدیران سالن خصوصی به سمت این جوانان نمی‌آیند، اما مدیران سالن‌های دولتی هم به طرف آنها نمی‌آیند. پس آنها همیشه باید مدیران را راضی کنند تا زمانی که شناخته شوند و مدیران سالن خصوصی به آنان پیشنهاد کار بدهند. این شرایط آینده‌ جوانان کار بلد است. تنها فرق وضع کنونی با وضعیت گذشته این است که سالن دولتی پولی نمی‌گرفت، اما سالن خصوصی مبلغی برای این کار می‌گیرد .البته در هر کشوری که تئاتر خصوصی جریان دارد، این مساله را می‌توان دید. حالا اگر کسی کارش را خوب و درست انجام دهد، بعید است ضرر کند و به احتمال بسیار آن قدر تماشاگر خواهد داشت که اندکی سود کند. می‌دانید که تعداد تئاترهای تهران زیاد شده ولی به همین اندازه مخاطب‌سازی نشده است. آن جوان گمنام ممکن است نتواند سالن‌ا‌ش را پرکند. هرچند نام کارهایی به گوشم خورده که کارگردان و بازیگرانش جوانان گمنامی بودند، ولی کارهای پرتماشاگری بودند.

این روزها دو نوع تئاتر تماشاگر فراوان دارد؛ کارهایی که بازیگران مشهور در آنها بازی می‌کنند و یا تئاترهایی که وجود کارگردان و نویسنده‌‌ سرشناس در آنها باعث اطمینان تماشاگر  و جذب آنان می‌شود. در این میان یک عده دیگر قربانی می‌شوند. این قربانی‌ شدن از نقطه ‌نظر اقتصادی است، ولی مهم این است که درگذشته جوانان بسیاری فرصت نشان‌ دادن هنرشان را  نداشتند، اما حالا با وجود سالن‌های خصوصی این امرامکان‌پذیر است. بنابراین، هوادار تئاتر خصوصی هستم، ولی در ضمن منتقد دولت هم هستم که از تئاتر خصوصی حمایت نمی‌کند. دولت موظف است بودجه‌ تئاتر را برای حمایت از تئاترخصوصی صرف کند. دست‌کم می‌تواند از جوانان برای اجرای تئاتر حمایت کند؛ چون این‌ها در بازار تئاتر بیش از حرفه‌ای‌ها آسیب‌پذیرند.

شما دراماتورژ نمایش «آیسلند» هم هستید. نکته جذاب نمایش این بود که متن‌هایی در ادبیات نمایشی فارسی داریم که هیچ کم از «آیسلند» ندارند. این متنی است که چندین جایزه گرفته است. نکته دیگر این که این متن، بسیار نزدیک است به شیوه نمایش‌نامه‌نویسی خود شما، آقای رضایی راد، امیررضا کوهستانی و... یعنی نمایشنامه‌های نویسندگان شاخص ما به  نمایشنامه‌های شاخص جهان نزدیک است.

از دو منظر می‌خواهم درباره‌ «آیسلند» حرف بزنم. یکی این که وقتی در کشور دیگری زندگی‌کنید که در آن تئاتر وجود دارد، خیلی زود متوجه می‌شوید که حکم قطره‌ای را در اقیانوس دارید. این تجربه دردناک ولی به همان اندازه هم ‌لذت‌بخش است. در آنجا نیاز به تغییر را احساس می‌کنید. وقتی«آیسلند» را دیدیم و بعد آن را خواندیم، به این نتیجه رسیدیم که ما هم این بضاعت و توانایی را داریم.، اما نکته دیگری که در آنجا هست و در ایران نیست، این است که(در آنجا) روال بر نوازش هنرمند است. به این معنا که وقتی نویسنده‌ای دارند که احساس می‌کنند استاندارد است، برای معرفی او تلاش می‌کنند  تا همه‌ دنیا پی به اهمیت او ببرد. اینجا این اتفاق نمی‌افتد. میل ویرانگر به نخبه‌کشی در فرهنگ و هنر ما میلی نیرومند است. بارها درباره‌ سرشناسان و حرفه‌ای‌های فرهنگ و هنر ما خوانده‌ایم یا شنیده‌ایم که فلانی دیگر تمام شده... خودش را تکرار کرده… هرگز فراموش نمی‌کنم که 15 سال پیش یکی از تئاتری‌های هم‌نسل‌ام در محفلی خصوصی درباره‌ اکبر رادی و در نقد او گفته بود: «بعضی‌ها دیگر باید بازنشسته شوند.» در کشور ما مردم مدام خرده‌گیرانه در حال داوری و بیشتر تنبیه نخبه‌گان هستند.

در هر حال، اجرای«آیسلند» را در تورنتو دیدیم. «آیسلند» این امکان را نمی‌دهد که بازیگران کار عجیب و غریبی کنند. در تورنتو فقط گاهی بازیگران، از جای‌شان بلند می‌شدند و… بارها در اینجا دیده‌ام که برخی تماشاگران در سایت تیوال اندرزگویانه نوشته‌اند؛ «تئاتر یعنی حرکت و….»انگار که  ما نمی‎دانیم! «آیسلند» از این نظر شباهت فراوانی به یکی از بهترین نمایش‌نامه‌ها و اجراهای پس از انقلاب دارد. نمایش‌نامه‌ «مصاحبه» از محمدرحمانیان. هوشمندی رحمانیان بود که در اجرا از بازیگرانش نخواست حرکت نابجایی بکنند. تاثیر اجرای رحمانیان و بازی درخشان مهتاب نصیرپور و حبیب رضایی هرگز از یادم نمی‌رود. اگر«آیس‍لند» را که چند جایزه برای متن و اجرا گرفته  یک نویسنده ایرانی نوشته بود، هرگز این اندازه مشهور نمی‌شد. اگر نیکولاس بیلون ایرانی بود بدون شک عده‌ای در ایران درباره‌ کارش می‌گفتند که این نویسنده بهتر است نمایش‌نامه‌هایی بنویسد که حرکت داشته باشد و چه و چه!در آنجا توانایی‌های کار هنری دیده و ستایش می‌شود.اینجا شما بروید نظرهایی را که در صفحه‌‌های مجازی درباره‌ نمایش‌ها نوشته می‌شود بخوانید. در اغلب موارد، کسانی که چیزی می‌نویسند، بیشترشان  آمده‌اند تا کسی یاکاری را  بکوبند. به همین دلیل سایت تیوال پر از حرف‌ها و  انرژی منفی است. در اینجا کسی که نابارور است، چشم دیدن باروران را ندارد. دائم می‌خواهد با عیب‌جویی از باروران آنان را تا حد خودش پایین بکشد.

الان چه کاری را تمرین می‌کنید؟

«تنها راه ممکن»را با شاگردانم کار می‌کنم.دو تا کلاس داشتم در آموزشگاه هنری سینمایش و کمپانی باران. من سال‌ها کلاس داشتم و همیشه فکر می‌کردم که بچه‌ها به کلاس می‌آیند با این امید که کارکنند. نمی‌خواهند فقط بشنوند چه‌طور باید بازی کرد. بهترین راه بازیگر شدن بازی‌کردن است. پیش از این فرصت نمی‌کردم با هنرجویانم کاری آماده ‌یا اجرا کنم ولی حالا که سالن‌های خصوصی راه افتاده و درهمین دو سال هم راه افتاد. این خیلی شگفت‌انگیز است و سرعت عجیب تغییر در ایران را نشان می‌دهد. حالا که سالن خصوصی هست، به من هم این انگیزه را می‌دهد که با این بچه‌ها کار آماده کنم. و فکر کردم که چرا من همیشه بازتولیدم را با بازیگران حرفه‌ای انجام می‌دهم، یکبار هم با جوان‌‌ها این کار را انجام دهم. «تنها راه ممکن» کار پربازیگری است. برخی از نقش‌ها را دو یا سه نفر بازی می‌کنند. یک روز یکی بازی می‌کند و روز بعد، دیگری. تجربه‌اندوزی در آن طرف به دادم رسید. به بچه‌ها گفتم که ما به شرطی می‌توانیم کار را آماده ‌یا اجرا کنیم که در 12 جلسه، شما دیالوگ‌هایتان را ازبرکنید. و آنها این کار را کردند و حالا دارم روی جزئیات نقش با آنان کار می‌کنم. «تنها راه ممکن» را پیش از این در سال۸۴ در تئاترشهر اجرا کرده بودم. و به ‌زودی در سالن باران با 37 بازیگر اجرایش می‌کنیم.
 


افسانه ماهیان

برای بهتر شدن

افسانه ماهیان سال‌ها به عنوان بازیگر تئاتر کار کرد.او از ابتدای دهه 90 به‌طور حرفه‌ای به کارگردانی پرداخت و در این زمینه موفق بوده است. به خصوص سه نمایش اخیر او؛ «هم هوایی»، «سه جلسه تراپی» و «از زیر زمین تا پشت بام» که علاوه بر استقبال تماشاگران، در حضورهای جشنواره‌ای هم درخشیده‌اند و موفق به کسب جوایزی شده‌اند.
 
با جان مردم

خانم ماهیان آیا نمایش «از زیر زمین تا پشت بام» هم مثل کار قبلی شما ؛ «هم‌هوایی» که متن‌اش را خانم مهین صدری نوشته بود، بازهم کاری در زمره تئاتر مستند است؟

بله! این نمایش هم کاملا مستند است. دستکم می‌توان گفت که داستان نمایش مستند است. منتها در شیوه اجرا، خوانش خودمان را داشته‌ایم. این نمایش به اتفاق مرگ گروهی از موزیسین‌های جوان کشور ما می‌پردازد. دوست داشتم کمی به دغدغه‌های اجتماعی و مسائل موجود در جامعه بپردازم.

این تغییر در خوانش، چقدر باعث فاصله گرفتن از اصل مستند می‌شود؟

به هر حال تئاتر مستند با فیلم مستند تفاوت‌هایی دارد. هر موضوعی که در سالن تئاتر و زیر نور پروژکتورها اجرا می‌شود، کمی از حالت مستند خارج می‌شود. مستند زمانی به صورت کامل اتفاق می‌افتد که شما همان کاراکترها را بیاورید تا خودشان، آنچه را که بر آنها رفته اجرا کنند. اما در غیر این صورت، تئاتر یک قرارداد است و شما با استفاده از آن یک داستان را با تماشاگران به اشتراک می‌گذارید. این تفاوت تئاتر است با سینمای مستندی که در آن دوربین را برمی‌دارید و به دل واقعه می‌برید و همان چیزی را که در واقعیت هست ثبت می‌کنید. در تئاتر این اتفاق نمی‌افتد. تئاتر یک قرارداد است که با برنامه‌ریزی روی صحنه اتفاق می‌افتد. موضوع مستند را هم خود نویسنده و کارگردان، با توجه به شیوه اجرایی و رویکردی که دارند، و این که چه بخشی از ماجرا به کارشان می‌آید، مدنظر قرار می‌دهند.

آیا این موضوع برای نوشته شدن و اجرا توسط گروه انتخاب شده یا به وسیله نویسنده به شما پیشنهاد داده شد؟

موضوع توسط گروه انتخاب نشد بلکه دغدغه مهین صدری به عنوان نمایشنامه‌نویس و دغدغه من به عنوان کارگردان بوده است. این طور هم نبوده که مهین صدری متنی را نوشته و آماده داشته باشد و فقط به خاطر این که می‌خواهم کار کنم، از آن نمایش استفاده کنم. اگر موضوع مورد توافق من هم نبود، آن را استفاده نمی‌کردم. این موضوع، مساله هر دو ما بود. کما این که در نمایش «هم هوایی» هم چنین بود.
 
با جان مردم

درمورد انتخاب قطعه موسیقی پایانی نمایش هم کمی توضیح دهید؛ چرا این قطعه را انتخاب کردید و آیا برای این کار ساخته شده یا اجرای دوباره یکی از قطعات شناخته شده  است؟

قطعه پایانی قطعه‌ای ساده و پرمفهوم است .این قطعه که توسط یک دختربچه خواننده و در راستای تم اصلی کار اجرا می‌شود، نشانگر استعداد‌هایی است که از کودکی در کشور ما وجود دارند و متاسفانه اتفاق‌های درستی که باید برای‌شان بیفتد، نمی‌افتد. کما این که داستان نمایش هم درباره موزیسین‌های بیست و چند ساله‌ای است که به دنبال پیدا کردن مدینه فاضله‌ا‌شان مهاجرت می‌کنند و در آنجا هم اتفاق‌ خوشایندی برای‌شان نمی‌افتد.سوال اینجاست که چرا نباید این استعداد‌ها در کشور خودشان رشد کنند و کارشان را ارائه دهند؟ قطعه موسیقی پایانی، قبل از شروع تمرین‌ها در ذهنم بود و می‌دانستم که پایان بندی کار باید به این شیوه باشد، اما در طول تمرین‌ها به ملودی آن رسیدیم. بخشی از این قطعه ساخته شد و بخشی هم با توجه به نظرهای موزیسین نمایش و مدرس آواز ما در گروه ساخته شد. به نوعی می‌توان گفت که میکس است.

خانم ماهیان. شما جزو معدود کارگردان‌های زن تئاتر هستید که پیش از این تجربه بازیگری در تئاتر را داشته‌اید. باتوجه به جهان خاص بازیگری و البته دشواری‌های ویژه‌اش چرا به‌سوی کارگردانی آمدید؟

بازیگری دنیا و دغدغه‌های خاص خودش را دارد، اما برای من کافی نبود؛ چون در بازیگری وارد فضایی می‌شوید که از قبل ساخته شده و شما به عنوان بازیگر با درآوردن نقش، می‌توانید در آن جهان مشارکت داشته باشید. از قبل دغدغه کارگردانی داشتم و در واقع می‌توان گفت که دوره‌ای در این دغدغه وقفه افتاده بود. برای اولین بار در سال 77 نمایش دوزخ، نوشته ژان پل سارتر را در تئاترشهر کارگردانی کردم و بعد از آن هم نمایش«‌‌اتوبوسی به نام هوس» نوشته تنسی ویلیامز را. منتها بعد از آن، کارگردانی من دچار وقفه‌ای 10 ساله شد و تا سال 90، به طور پیوسته بازی کردم و  از این اندوخته بازیگری هم بسیار راضی و خشنود هستم. در طول آن مدت هم با کارگردان‌های بسیار خوبی کار کردم که اغلب کارگردان‌های مولف و نویسنده بودند.
 
همه‌ آن بازی‌ها مثل مشقی بود که زمانی که خودم خواستم کارگردانی کنم، به کارم آمدند، هر چند که سختی‌ها و مسئولیت کارگردانی با بازیگری قابل قیاس نیست. چون یک بازیگر فقط مسئولیت بازی خودش را دارد، اما یک کارگردان، مسئولیت کلیت کار و این که چه حرفی را می‌خواهد بزند، هم دارد. به همین دلیل کارگردانی، سخت‌تر و پر مسئولیت‌تر است. یک کارگردان باید همه چیز را اداره کند و یک تفکر را روی صحنه بیاورد. در هر حال، کارگردانی با همه‌‌سختی‌هایش دغدغه‌ من است و بازیگری را در مراتب بعدی قرار می‌دهم.
 
با جان مردم
 
آیا شما در کارهای آقای سمندریان هم بازی کرده‌اید یا فقط شاگرد ایشان بوده‌اید؟

در کارهای آقای سمندریان بازی نکرده‌ام، اما از سال 70 شاگرد ایشان بوده‌ام و در جمع شاگردان‌شان، نزدیک‌ترین فرد به او بوده‌ام .این موضوع برایم موقعیت فوق‌العاده‌ای ایجاد کرد و از این حیث به خودم می‌بالم.

شما سال‌ها پیش در نمایش«کوکوی کبوتران حرم» علیرضا نادری، نقش یک خانم چادری را بازی کردید که مسئول کاروان زیارتی بانوان بود. با وجود آن که آن نقش از شما، فاصله بسیاری داشت، در ایفای آن درخشیدید.چگونه موفق به این کار شدید؟

اشاره کردم که با کارگردان‌های خوبی کار کرده‌ام و تاثیرات بسیاری از آنها گرفته‌ام، نمونه برجسته‌اش علیرضا نادری است. او یک کارگردان مولف است. نادری نمایشنامه نمی‌نویسد تا فقط کاری را به نمایش درآورد؛ بلکه جریانی از اندیشه را در صحنه جاری می‌کند. طبیعی است که وقتی در چنین کاری قرار می‌گیرید، نمی‌توانید خوب نباشید. فضای کارهای علیرضا نادری و حضور او، به شما این آمادگی را می‌دهد که خودتان را در آن فضا پیدا کنید.

به جز نمایش «33 درصد نیل سایمون» که در تماشاخانه ایرانشهر کار کردید، در باقی کارهای‌تان یک نگاه اجتماعی دیده می‌شود. این دغدغه چقدر برای شما پررنگ است؟

بله! صد در صد موافقم این دغدغه را دارم. از سال 90 که دوباره شروع به کارگردانی کرده‌ام، آزمون و خطاهایی داشته‌ام. تلاش داشته‌ام در کارهایم معضلات اجتماعی و هرچه را که خودم و مردم با آن سر و کار داریم بازتاب دهم. در «33 درصد نیل سایمون» با دراماتورژی و نویسندگی محمد یعقوبی، آنچه که می‌خواستم و محمد یعقوبی مد نظر داشت، اتفاق نیفتاد. اما به طور کلی تلاشم بر این است که با دقت بیشتری به سراغ موضوع بروم و از فرصت‌های اجرا برای بیان مساله اجتماعی بهره ببرم. اگر نه به راحتی می‌توانم به سراغ نمایشنامه‌هایی بروم که موضوعات‌شان با مسائل جامعه ما این همانی داشته باشد.در هر حال، ترجیحم این است که به طور مستقیم به سراغ مسائل خودمان بروم. فکر می‌کنم به این ترتیب تماشاچی هم با کار ارتباط بهتری برقرار می‌کند.
 
با جان مردم

فکر می‌کنید انتخاب موضوع، و این نگاه اجتماعی که دارید، چه تاثیری در استقبال مخاطب دارد؟

تماشاگر با موضوعاتی که خودش لمس کرده و از نزدیک دیده، بهتر و راحت‌تر ارتباط برقرار می‌کند. به خصوص تماشاگر تئاتر در کشور ما، چون هنوزتئاتر به عنوان یک کالای فرهنگی در سبد خرید خانواده‌ها قرار نگرفته اما در همین اوضاع پر فراز و نشیب هم، باز مردم از موضوع‌هایی که آنها را لمس کرده‌اند، استقبال بیشتری می‌کنند. دست‌کم می‌توانم بگویم که استقبال از دو کار اخیرم ، این موضوع را به خودم اثبات کرد و پی بردم که مردم می‌توانند به سراغ دیدن تئاترهایی بیایند که به خودشان نزدیک‌تر است . این نکته در آشتی مردم با تئاتر موثر است. البته نمایش کمدی یا کاری که جذابیت‌های بصری داشته‌باشد هم خوب است؛ چون مردم که  نمی‌آیند تلخی ببینند. بخشی از کار تئاتر هم لذت بخشی است . تمام ژانرها باید امکان ارائه داشته باشند.

چه نگاهی به جشنواره تئاتر فجر دارید؟ تغییرات این دوره را به نسبت دوره‌های پیش، چطور ارزیابی می‌‌کنید؟

در سال‌های گذشته به دلیل این که جشنواره نگاهی کمیت گرا داشت، طبیعتا کمیت روی کیفیت هم تاثیر گذاشته بود. گروه‌ها یک نمایشنامه را در مدت کوتاهی آماده می‌کردند و مدت‌ها منتظر می‌ماندند تا جواب متن‌ها بیاید. بعد باید کار را در مدت کوتاهی آماده می‌کردند که اغلب خود گروه‌ها هم از آن کار راضی نبودند، اما باید در جشنواره شرکت می‌کردند تا به اجرای عمومی برسند.  این روند به جایی رسیده بود که دیگر در دهه گذشته، کسی علاقه‌ای برای شرکت در جشنواره نداشت، اما الان با انتخاب از بین نمایش‌های اجرا شده در طول سال، با چیدمانی از خروجی یک سال تئاتر ایران در ژانرهای مختلف مواجه‌ایم. البته هنوز تا شرایط ایده‌آل راه بسیاری داریم. این تغییر باعث می‌شود که جشنواره فقط راهی برای رسیدن به اجرای عمومی نباشد. هم‌اکنون با وجود سالن‌های خصوصی، رسیدن به مرحله اجرای عمومی مشکلات کمتری دارد. البته وزارت ارشاد هم باید به سالن‌های خصوصی کمک فرهنگی کند. اگر این‌ سالن‌ها تقویت شوند، تماشاگر برای دیدن تئاتر فقط به تئاتر شهر نمی‌رود. امیدوارم این روند در دوره‌های بعدی جشنواره هم ادامه پیدا کند.

از طرف دیگر، امسال به عنوان داور کارهای استانی با این دوره از جشنواره همکاری دارم. همه‌ گروه‌های شهرستانی هم در شهرهای خودشان، حداقل 10 تا 15 شب، اجرای عمومی رفته‌اند و حالا با پختگی کارشان را در جشنواره ارائه می‌دهند. ازسوی دیگر حضور بچه‌های شهرستان در کارگاه‌هایی که استادان غیرایرانی در حاشیه جشنواره تئاتر فجر برگزار کردند، شرکت کردند. به این ترتیب، جشنواره تئاتر فجر، رویدادی نیست که فقط در تهران اتفاق می‌افتد .
 


مسعود رایگان

دنیای جادو

مسعود رایگان را اغلب به عنوان بازیگر سینما می‌شناسند، اما او سال‌های سال در تئاتر کار کرده است. در چند سال اخیر هم ، نمایش‌هایی را به روی صحنه آورده است. حالا نمایش «فرشته مرگ» به کارگردانی او در تالار حافظ اجرا می‌شود. نسیم ادبی و توماج دانش هم به خوبی و با قدرت در این نمایش به ایفای نقش می‌پردازند، اما صندلی‌های سالن حافظ پر نمی‌شود و این اتفاق کمی سوال برانگیز است. چرا؟ آیا سلیقه تماشاگران تئاتر در حال دگردیسی است؟ آیا تهران از تئاتر اشباع شده؟ یا...؟
 
با جان مردم

آقای رایگان! شما سال‌های زیادی در ایران نبودید،اما در سال‌های اخیر به ایران برگشتید....

بله! سال‌ها ایران نبودم .این سال‌ها،برایم سال‌های باز آموزی و تجربه‌اندوزی بوده‌است. تجربه‌ این سال‌ها  نگاهم را در مورد تئاتر و دنیای نمایش تغییر داد. اما این که چرا در زمانی که کسی ساکش را جمع کرده و در حال رفتن است، دوباره بر‌می گردد، سوال مهمی است. این سوال را به حافظه تاریخی‌مان ارجاع می‌دهم.به افراد برجسته‌ای که در این مملکت هستند و ما از مقطع پیش‌دبستانی تا دانشگاه و.... برای آنها هزینه کرده‌ایم،فکر کنید. تجربه مهاجرت و رفتن و بازگشتن، موضوع وسیعی است که  تنها در مورد ایرانی ها اتفاق نیفتاده است. مساله‌ای جهانی است.بنابراین اشتراکات زیادی با هم  دارند. سال‌های غربت به کنسرو می‌ماند؛ تاریخ مصرف دارد.دوره‌اش که می‌گذرد، بازگشت به سرزمین پدری در اولویت قرار می‌گیرد. منتها غالبا مسن‌ترها برمی‌گردند تا تجربه‌های‌شان را در میان بگذارند،اما کوچکترها می‌مانند.

دو کاراکتری که در نمایش اخیرتان در کنار هم قرار داده‌اید، گویا متعلق به دو متن جداگانه بوده‌اند و شما بر اساس اقتباس و دراماتورژی خاصی به این نتیجه رسیده‌اید که این دو متن را در کنار هم بگذارید و در قالب یک اجرا ارائه دهید.درست است؟

این کار سال 89 در مجموعه ایرانشهر اجرا شد، اما کتاب هنوز چاپ نشده بود. کتاب «قاتل بی‌رحم و سه مونولوگ همراه» نام دارد و  به چاپ دوم هم رسیده‌است. در هر یک از نمایشنامه‌های این کتاب، یک قاتل وجود  دارد؛ از جمله در قاتل بی‌رحم، در فرشته‌ مرگ ، در خانم M  و در مونولوگ خانه‌B، که اقتباسی از نمایشنامه «‌خانه برنارد آلبا» است.

چه کسی این اقتباس را از خانه برنارد آلبا انجام داده است؟

من و یکی از همکارانم آن را اقتباس و تنظیم کردیم و حالا ترجمه‌اش به فارسی درآمده است. خانم M  هم نمایشنامه‌ای است که در این کار از آن بهره‌برده‌ایم و در واقع کاراکتر زن نمایش، برگرفته از کاراکتر همین نمایشنامه است.نمایشنامه « فرشته مرگ» هم نوشته عادل حکیم است. این دو متن، دو روایت جداگانه از کشتار جمعی و قتل است. در همه این مونولوگ‌ها یک قاتل وجود دارد. حتی در خانه «برنارد آلبا» قاتل اصلی خود برناردا – مادر- است. مادر در این نمایشنامه چنان فشاری را به خانواده وارد می‌کند که آدلا چاره‌ای ندارد جز این که خودش را از بین ببرد.
 
 با جان مردم

صحنه این نمایش به دو قسمت تقسیم شده است و کاراکترها در دو اتاقک مجزا قرار دارند. در یک قسمت، فقط، این دو کاراکتر از جایگاه‌شان بیرون می‌آیند و در کنار هم قرار می‌گیرند. این جدا بودن بازیگران از هم، از حس‌آمیزی کار نمی‌کاهد؟

ما در واقع؛  این دو داستان را روایت می‌کنیم و از تکنیک سینمایی واحدی در کار استفاده می‌کنیم . صحنه ها را در هم دیزالو می‌کنیم.

نوعی تدوین موازی...

تدوین موازی هم می‌توان گفت. به این دلیل که آنچه را که بر سر هر دو کاراکترآمده می‌بینیم و در حقیقت روایت این دو در هم دیزالو می‌شود. اما این که چرا این گونه است، باید به دریافت خود تماشاگر سپرد و در این زمینه توضیحی نمی‌دهم. گاهی باید اجازه دهیم تا ببینیم متن با تخیل تماشاگر چه می‌کند. در این صحنه، گاهی کاراکترها متوازن هستند و گاهی هم تعادل و ایستایی ندارند.

یعنی می‌خواستید  این دو اتاقک، مثل دو کفه ترازو عمل کنند؟

این توازن را مد نظر داشتم. دنیای نمایش دنیای جادو است.اصلا چرا در مقابل صحنه پرده‌ای قرار داده‌ایم و آن را بالا می‌بریم؟ با باز و بسته‌‌کردن پرده‌ نمایش می‌خواهیم بگوییم؛ چیزی را به شما نشان  خواهیم داد که تا حالا ندیده‌اید. از سوی دیگر؛ زمختی آهن هم به لحاظ حسی تاثیر گذار است.
 
با جان مردم 

به نوعی می‌توانیم این نمایشنامه را در جرگه سیال ذهن قرار دهیم. ویژگی‌های روانی کاراکترها  هم این نگاه را قوت‌می‌بخشد. چگونه یک شیوه ادبی می‌تواند تبدیل به شیوه اجرایی شود؟

برای اجرای یک نمایش، باید از تمام عناصر نمایشی استفاده کنیم. از سوی دیگر؛ ما تمام آنچه را که در ذهن داریم، ارائه می‌دهیم، اما گاهی، بعضی چیزها را باید به فانتزی  ذهنی تماشاگر ارجاع بدهیم. باید اجازه دهیم که متن اثرش را روی بیننده بگذارد.

اغلب شما را به خاطر بازی‌های سینمایی‌تان می‌شناسند. تجربه‌های سینمایی‌تان به چه میزان در کارهای تئاتری شما تاثیر گذاشته است. آیا  در طول سال‌های اخیر مرزهای این دو هنر کمی مخدوش نشده و به سوی هم قدم برنداشته‌اند؟

بله! این اتفاق در خود تئاتر هم افتاده است. قبلا تله تئاترها را در جعبه‌های کوچک 14 اینچی می‌دیدیم، اما حالا روی  صفحه‌های بزرگ می‌بینیم. بنابراین اگر بخواهیم تله تئاتر بسازیم باید دکوپاژ داشته باشد و بیشتر به طرف سینما برود؛ یعنی آن فاصله‌ها از بین می‌رود. در تئاتر هم به واسطه فاصله نزدیک تماشاگر با صحنه، آن غلو‌های عجیب و غریب را باید کنار گذاشت. اگر بازیگر بخواهد در کوچک‌ترین حرکتی، خود را کمی به اصطلاح؛ آگراندیسمان کند، تماشاگر متوجه می‌شود و  احساس ناخوشایندی نسبت به کار پیدا می‌کند. امروزه برخی از نمایش‌ها در سالن‌های ورزشی فوتبال اجرا می‌شوند.از سوی دیگر؛ امروزه نمایش‌ها را با تلویزیون‌های بزرگ می‌بینیم. اکنون دیگر نمی‌توان بازی‌های درشت نما را در چنین کادرهای بزرگی داشت. به این خاطر که تلویزیون‌های بزرگ، کوچک‌ترین حرکت بازیگر را زیر ذره‌بین دارند .

رده‌ای که جلوی صحنه آویخته‌اید، به نحوی یادآور سالن قاب صحنه است. چرا در تئاتر حافظ که سالن بلک باکس است، این نمایش را اجرا کردید. چرا به  سراغ یک سالن قاب صحنه نرفتید؟

دقیقا می‌خواهم که این اتفاق بیفتد و پرده در ابتدا و انتهای نمایش، بالا و پایین برود. می‌خواهیم از این ویژگی سالن‌های قاب صحنه استفاده کنیم. این نمایش نمی‌تواند در یک سالن رویال اجرا شود؛ چون فاصله تماشاگر با بازیگران زیاد می‌شود و چیزهایی از دست می‌رود.

جشنواره تئاتر فجر؛ بهترین ها جمعشان جمع است (1)

 همشهری شش و هفت - مریم منصوری: جشنواره تئاتر فجر همزمان نمادی است برای پایان یک سال تئاتری و آغاز  سالی دیگر. با نگاه به جدول جشنواره تئاتر فجر هم می‌توان به مرور نمایش‌های برگزیده سال پیش پرداخت که در جشنواره امسال حضور دارند و هم می توان چشم‌اندازی از تئاتر ایران در سال آینده ترسیم کرد.با این حال، آنچه در یک سال اخیر انکار نشدنی است، رونق تئاتر خصوصی و افزایش شمار تماشاگران و سالن‌های پر است. این اتفاق نشان از تجدید حیات تئاتر در جامعه ما دارد. حالا تئاتر در مقابل تلویزیون و سینما توانسته قد بکشد و مخاطب خودش را پیدا کند. این اتفاق کوچکی نیست. در روزگاری که سلطه پرده نقره‌ای و جعبه جادویی همراه با ستارگانش انکار‌نشدنی بود، تئاتر دوباره قد علم کرد. البته این ماجرا عده‌ای را  نگران کرده‌است.
 
این افراد می‌گویند؛ تعداد بالای تماشاگران، نشان از عامه‌پسند شدن تئاتر دارد؛ یعنی دور شدن از محورهای اندیشگی ، هنری و زیبایی شناسی. اما آیا غیر از این است که هنر، زمانی می‌تواند در جامعه تاثیرگذار باشد که خود را به انبوه مخاطبان  عرضه کند؟با وجود تماشاگران پرشمار برخی تئاترها، هنوز هم کسانی در این شهر بزرگ زندگی می‌کنند که پرفروش ترین نمایش‌های تهران را هم ندیده‌اند و چه بسیار مردم شهرهای دیگر که اصلا خبری از تولیدات معاصر تئاتر ایران ندارند. بنابراین چه خوب است تور تئاتر شهرستان‌ها کم کم و با حمایت مسئولان، تبدیل به سنت گروه‌های تئاتری شود و این گروه‌ها چون رودی به شهرستان‌های دور و نزدیک سرازیر شوند.بنابراین بگذاریم تئاتر با جان مردم بیامیزد. آن وقت است که می‌توان درباره میزان مهربانی و اعتماد و احترام به دیگری در رفتار شهروندان بیشتر حرف زد. تئاتر هنوز فرهنگ ساز است، به شرطی که مردم به تماشایش بنشینند.اقبال عمومی به تئاتر گامی به سوی مدنیت بیشتر است.
 
با توجه به این نکته‌ها بود که در آستانه جشنواره تئاتر فجر رفتیم سراغ چند تن از کارگردانان و بازیگران مطرح تئاتر کشورمان و با آنها درباره حال و هوای تئاتر کشورمان در سال‌های اخیر گفت‌و‌گو کردیم.
 
منیژه محامدی
 
عاشق کار
 
با جان مردم (1) 
 
منیژه محامدی ازجمله کارگردان‌های انگشت‌شمار زن در تئاتر ایران است که در جشنواره امسال با نمایش «حادثه در ویشی» حضور دارد. این نمایش طبق معمول چند سال اخیر کارهای محامدی، بر‌اساس نمایشنامه‌‌ای از آرتور میلر است که با ترجمه خودش روی صحنه آمده است. این نمایشنامه به کوره‌های آتش‌سوزی نازی‌ها می‌پردازد. محامدی گروه تئاتری دارد که نزدیک به 40 سال دوام آورده ‌است. او یکی از رموز موفقیتش را همین گروه می‌داند.
شما از معدود کارگردان‌های زن تئاتر هستید. باتوجه به دشواری‌ها و پیچیدگی‌های این کار، در طول این سال‌ها چطور دوام آوردید؟
 
کارم را دوست دارم و وقتی کسی کارش را دوست دارد، با مشکلات هم کنار می‌آید. البته گذر از این مشکلات برایم چندان هم آسان نبوده است. زمان هایی بود که شرایط سخت گذشته است. قبل از انقلاب که مدت کمی در ایران بودم، به سختی توانستم دو، سه نمایش کار کنم.
 
در پنج سال اول انقلاب که ساکن ایران بودم، بیش از 13 نمایش کار کردم. آن سال‌ها شرایط سختی حکمفرما بود؛ هم تازه انقلاب شده بود، هم در حال جنگ بودیم. الان برای جوان‌هایی که تئاتر کار می‌کنند، همه چیز راحت تر از آن زمان است. فشارهایی که ما تحمل کردیم، اصلا قابل قیاس با شرایط کنونی نیست، اما  تمام این مصیبت‌ها را به تن خریدم و ماندم چون عاشق کارم هستم. خوشبختانه در این سال‌ها همیشه انسان‌هایی را در کنارم داشتم که بتوانم به واسطه آنها به کارم ادامه دهم. حدود 40 سال است که من و همسرم گروه تئاتری به نام پیوند تشکیل داده‌ایم. بعدها پسرم هم به ما اضافه شد. آدم‌های بسیار نازنینی به این گروه آمده‌اند و از این گروه رفته‌اند. خیلی‌از آنها پیر شده‌اند، خیلی‌های‌شان دیگر تئاتر کار نمی‌کنند؛ ولی ادامه دادیم.
 
با جان مردم (1) 
 
سال‌ها در آمریکا به زبان فارسی و انگلیسی تئاتر کار کردیم. بعد از بازگشت به ایران، در سال 75، خانم مهوش افشارپناه از تله‌تئاتر «خانه عروسک ایبسن‌»  به ما پیوست و تا حالا با ما همکاری می‌کند. دیگر افرادی که در این سال ها با ما همکاری می‌کردند؛ خانم فریماه فرجامی، خانم آزیتا لاچینی، آقای محسن زهتاب، مرحوم خسرو شکیبایی و... بودند. گروه ما در حال حاضر حدود 40 عضو دارد که در سایت گروه نیز اسامی اعضای گروه ثبت شده است. معمولا نمایش‌هایی کار می‌کنیم که بتوانیم در آنها با تعداد بیشتری از افراد گروه کار کنیم. در نمایش «حادثه در ویشی» که نسبت به کارهای قبلی کار کم‌پرسوناژتری است، 12نفر از اعضای گروه پیوند درحال ایفای نقش هستند. شاید تنها کارگردان زنی باشم که از آن زمان تاکنون درحال کار کردن هستم. البته خانم صابری هم به خوبی کار می‌کنند.
12 نفر هم گروه کوچکی نیست...
 
درست است، اما دربرابر کارهای پرپرسوناژ قبلی کم به حساب می‌آید؛ مثلا در سووشون نزدیک به 60، 70 نفر بازی می‌کردند.
 
نمایشنامه سووشون را چه کسی نوشته بود؟
 
خودم از رمان خانم دانشور اقتباس کردم.
نقش زری را چه کسی بازی می‌کرد؟
 
خانم افسانه بایگان.
گفتم الان می‌گویید؛ خانم فریماه فرجامی...
 
ایشان در آن زمان بیمار شدند و فرصت همکاری در این کار میسر نشد. من هنوز هم دوست دارم که با فریماه کار کنم. او بازیگر بسیار خوبی بود. خانم افسانه بایگان در سووشون بسیار خوب ایفای نقش کردند. خانم سپاه‌منصور و خانم لاچینی و ... هم در این کار با ما همکاری می‌کردند. از 20 سالگی تئاتر کار می‌کردم تا الان که 72 ساله هستم. دو نفر بودند که از کودکی مشوق من بودند؛ مرحوم جعفر والی که مرا به اداره تئاتر برد و خیلی تشویقم می‌کرد و برادرم زنده‌یاد دکتر محامدی. جعفر والی و برادرم دوست بودند و در کنار آنها تئاتر یاد گرفتم. پس از آن در دانشگاه تئاتر خواندم. خلاصه آن که ، با احتساب همه کارهای فارسی و انگلیسی، 105 نمایش تاکنون کار کرده‌ام.
 
با جان مردم (1) 
 
اشاره کردید به رمان سووشون که هم نویسنده‌اش زن هست و هم کاراکتر محوری کار و اصولا رمان، فضای زنانه‌ای دارد. به نظر می‌رسد که به‌طور کلی، خانم‌های هنرمند به مضمون رابطه بیشتر می‌پردازند. شاخص‌ترین آنها هم «مارگریت دوراس» است. در کارهای چند سال اخیر شما، به جز نمایشنامه «پس از سقوط» که در خصوص  رابطه آرتور میلر و مرلین مونرو است، بیشتر رویکرد سیاسی و اجتماعی داشتید و همچنین نمایش «حادثه در ویشی» که اصلا به یک دوره زمانی خاص و جنایت‌های نازی‌ها می‌پردازد.
 
از زمانی که به این نتیجه رسیدم که باید تئاتر کار کنم، سعی کرده‌ام که حرفی برای گفتن داشته‌باشم . تاکنون تئاتری کار نکرده‌ام که حرفی برای گفتن نداشته باشد. مسائل اجتماعی زمان ندارند. نمایش‌های من به این گونه مسائل می‌پردازند. در نمایش«حادثه در ویشی» نسل‌کشی و از بین رفتن انسانیت مطرح می‌شود. این مساله مختص به زمان و مکان خاصی نیست. بنابراین در کارهایم فقط به یک منطقه نگاه نمی‌کنم، نگاهم به سراسر دنیاست. البته این ویژگی نمایشنامه‌های میلر هم هست.
نمایشنامه‌های میلر پیش از این ترجمه نشده بودند؟
 
فکر می‌کنم قبل از انقلاب ترجمه و کار شده بودند. در آن زمان، ایران نبودم. این‌ها شش نمایشنامه از میلر بود که انتشارات افراز در سه کتاب چاپ کرد و برخی‌ از آنها تجدیدچاپ هم شدند.
تئاتر ایران در این دوره به نوعی چهره‌محور شده است. چه نگاهی به این ماجرا دارید؟
 
در هر دوره‌ای چیزی باب می‌شود. این نیز بگذرد. فکر نمی‌کنم اتفاق خیلی جدی باشد. مدتی هم این طوری است و عده‌ای هم این گونه کار می‌کنند. چه اشکالی دارد؟
 
اگر بازیگر خوب باشد، دیگر فرقی نمی‌کند که چهره باشد یا نباشد، برایش در تئاتر هم جا خواهد بود. بیشتر با گروهم کار می‌کنم ولی اگر لازم باشد از بازیگرهای خوب دیگر هم استفاده می‌کنم. هر زمان که بخواهم کار کنم، گروهم حاضر هستند.  این عشقی که بین گروه هست، فوق‌العاده است.
این که بخواهید از چهره‌ها استفاده کنید تا بفروشید، به نظرم کمی سطحی می‌آید.
 
 ممکن است درآمد خوبی عایدمان نشود، اما حرفی که می‌زنیم و نگاهی که در تئاتر داریم، برای خودمان ارزشمند است. به عنوان معلمی که در دانشگاه درس می‌دهم، اگر کاری را که انجام می‌دهم ، خودم قبول نداشته باشم، چطور می‌توانم به شاگردانم یاد بدهم که کار کنند؟
از آقای شکیبایی نام بردید به عنوان یکی از اعضای گروه‌تان. کمی از ایشان بگویید. از خاطراتی که با هم داشتید.
 
خسرو، بسیار مهربان و دوست داشتنی بود. از قدیم و قبل از این که با همسرم آشنا بشوم، با همسرم دوست صمیمی بودند. بعد هم دراداره تئاتر با هم همکار بودیم. بعد از انقلاب، نمایشی به نام تبعه دست دوم را در تئاتر شهر، در سالن قشقایی کار می‌کردیم. سال 61. در آن زمان، سالن قشقایی در واقع یک انبار بود و ما آنجا را به سالن تئاتر تبدیل کردیم. بهروز بقایی، محمد اسکندری، فرزانه کابلی و... در آنجا کار بازی می‌کردند. نمایش ما پس از یک ماه اجرا، یک ماه دیگر نیز تمدید شد که البته مجبور به جایگزینی بازیگر شدیم؛ زیرا بهروز بقایی باید سر صحنه سریال سربداران می‌رفت.
 
چون خسرو بازیگر بسیار خوبی بود و متن را سریع حفظ می‌کرد، با او تماس گرفتم. خسرو هم به سرعت خودش را رساند و با تمرین‌های فشرده در یکی، دو روز توانست به خوبی خود را با اجرا هماهنگ کند. خسرو اصولا بازیگری حسی بود و تکنیکی با نقش ارتباط بر قرار نمی‌کرد. برای همین توانست خیلی سریع با نقش ارتباط بگیرد. بعد از آن کار، برای نمایش «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» قرار بود با هم همکاری کنیم که بعد از یکی، دو ماه تمرین، پیشنهاد داد که بازیگر دیگری آن نقش را بازی کند.
چرا؟
 
به آن نقش نمی‌خورد. احساس می‌کرد که انتخاب من برای آن نقش اشتباه است. به هر حال با هم به این نتیجه رسیدیم که بهتر است خسرو این نقش را بازی نکند. این شد که آتیلا پسیانی را برای آن نقش انتخاب کردیم. خسرو به ما خیلی کمک کرد. هر شب به پشت صحنه می‌آمد و درباره‌ اجرا به ما مشورت می‌داد. همه این کارها را از روی رفاقت و محبت انجام می‌داد.
 
با جان مردم (1) 
 
خانم فریماه فرجامی چطور؟
 
فریماه در نمایش «دادگاه نورنبرگ» با ما بود؛ در سال 76. از قبل از آن نمایش هم خیلی با هم رفیق بودیم. همسایه بودیم و در دوران جنگ خاطرات مشترکی با هم داشتیم. فریماه تئاتر خوانده و بازیگر بسیار تکنیکی بود.
 
در اجرای «حادثه در ویشی» تغییری هم در نمایشنامه آرتور میلر داده‌اید؟
 
بله! همه‌ کاراکترهای نمایشنامه مرد هستند،اما سه تا از کاراکترها را به زن تغییر داده‌ام. البته به نمایشنامه و داستان آسیبی وارد نشده است. این تغییر در رنگ‌آمیزی کار موثر است. علاوه بر آن، پایان‌بندی نمایش را تغییر دادیم؛ یعنی در انتهای نمایش ما، آن نجیب‌زاده پیر وارد تونل و به سرنوشت بقیه دچار می‌شود که در متن اصلی این اتفاق نمی‌افتد.
 

 
حسین کیانی
 
بُعد چهارم
 
با جان مردم (1) 
 
نمایش«تئاتر سعدی: تابستان سی و دو» بعد از یک دوره اجرای موفق در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر، آخرین اجراهای خود را در جشنواره تئاتر فجر ارائه می‌دهد. هر چند در نیمه راه، یکی از اجراهای آن به خاطر مساعد نبودن حال بازیگر نقش کارگردان؛ علیرضا آراء، نیمه‌کاره رها شد و به تماشاگران اعلام شد به خاطر موقعیت اورژانسی این بازیگر ، از ادامه اجرا معذور هستند. در مجموع؛ این نمایش موفق به جلب توجه تماشاگران و ابراز احساسات و همراهی آنها در حین اجرای کار شد.با حسین کیانی؛ کارگردان نمایش گفت و گویی در این باره کرده‌ایم.
چرا سراغ نوشتن چنین موضوعی برای تئاتر رفتید؟ شما پیش از این هم در نمایش‌های دیگر به شروع جریان مدرنیته در ایران پرداخته بودید، اما این بار همان  موضوع را در تاریخ تئاتر جست‌و جو می‌کنید.درست است؟
 
داستان دیگرم؛ «چند نمایش دیگر» هم درباره زندگی اهالی تئاتر- بازیگران، نمایشگران و کارگردان‌ها و گروه‌های نمایشی- بود. مضحکه شبیه قتل، تئاتر اجباری، تکیه ملت و بیداری خانه نسوان  از آن جمله است. در چند نمایش دیگر هم، امکان دارد به‌طور مستقیم به این موضوع نپرداخته باشم، اما اشاره‌ای به شغل نمایشگری داشتم.
 
این اتفاق طبیعی است؛ چون به شکل حرفه‌ای، تئاتر شغلم است. به همین دلیل هم مشکلات تاریخی و کنونی این حرفه، دغدغه ذهنی من است. چه بهتر که با زبان نمایش و درام این مسائل مطرح شود. ازسوی دیگر؛ چون تئاتر مستقیم با جامعه در ارتباط است ، جریان مدرنیته یا هر جریان اجتماعی دیگری، ابتدا روی آن تاثیر می‌گذارد. ما می‌توانیم حتی تاریخ مشروطه را از نگاه تاریخ تئاتر بررسی کنیم؛ یعنی تاریخ تئاتر، می‌تواند گوشه‌ای از رودررویی جامعه ایران را با مدرنیته بازگو کند؛ چون- همان گونه که گفتم- تئاتر هنری است که مستقیم با جامعه ارتباط برقرار و از عناصر متعدد هنری و ادبی استفاده می‌کند و به همین دلیل می‌تواند بازتاب کاملی از شرایط خودش به دست بدهد. تئاتر «سعدی؛ تابستان سی و دو» هم در راستا و ادامه دغدغه‌های من است.
در یادداشتی که در بروشور این نمایش نوشته‌اید، خیلی مستقیم ازسوی هنرمندان تئاتر ابراز گله می‌کنید و اصلا شغل بودن یا نبودن تئاتر را به عنوان یک مساله مطرح می‌کنید. ازسوی دیگر؛ تئاتر سعدی که شما در این نمایش به آن اشاره کرده‌اید، از سال 1329 تا 1332 فعال بوده و فکر می‌کنم این زمان، شروع شکل‌گیری نمایش به شکل غربی در ایران بوده است.درست است؟
 
نه!کمی قبل‌تر؛ از اوایل دهه 20 که عبدالحسین خان نوشین تئاتر علمی را در ایران بنیان‌گذاری می‌کند. البته پیش از او هم افرادی مانند ظهیرالدینی ، سیدعلی خان نصر، حسن مقدم،  میرسیف‌الدین کرمانشاهی و عده‌ای دیگر، تئاتر را به مثابه هنری غربی ولی در خدمت فرهنگ ایرانی می‌خواستند. تئاتری که تمرین زیاد می‌خواهد، تئاتری که هدفمند و اندیشمند است. دکور و لباس خوبی دارد و اساسا یک تئاتر به تمام معنا حرفه‌ای است. از همان دوره، شغل بودن یا نبودن تئاتر، همیشه دغدغه هنرمندان بود.  فقط در دوره کوتاهی نمایشگران صاحب ردیف شغلی شدند، مثل کسانی که در کارگاه نمایش یا در اداره تئاتر بودند.
 
هنوز هم برخی از آنها، از همان جاها حقوق می‌گیرند.در هر حال، مشاغل آنها ستاره‌دار شده است. شغل ستاره‌دار، شغلی است که دیگر جایگزین ندارد؛ یعنی بعد از اتمام زندگی آن فرد، دیگر آن شغل را به فرد دیگری نمی‌دهند. این مساله همواره، دغدغه هنرمندان بوده است؛ چون نمی‌خواستند به شکل مقطعی و پروژه‌ای کار تئاتر انجام دهند. الان تئاتر در بیمه زیر عنوان مشاغل آزاد شناخته می‌شود و مشاغل هنری اصلا محلی از اعراب ندارند. به همین خاطر هم این مساله تبدیل به دغدغه‌ام به عنوان کارگردان تئاتر شد و تصمیم گرفتم آن را در بروشور نمایشم با مخاطب در میان بگذارم .
 
با جان مردم (1) 
 
فارغ از این مسائل اجتماعی و اقتصادی، شما به مشکلات درون گروهی کار تئاتر هم پرداخته‌اید؛ این که گاهی بازیگران تعهد کاری ندارند و کار را بی‌خبر ترک می‌کنند یا گاه نوازنده‌ای سر اجرا حاضر نمی‌شود. انگار مشکلات تئاتر از آن روزگار تاکنون هیچ تغییری نکرده‌است.
 
بله! مشکلات‌مان کم نمی‌شود. فقط شکل آنها عوض می‌شود. درمورد این کار، باید مقطع تاریخی‌اش را هم درنظر بگیرید؛ چون بخشی از به‌هم‌ریختگی تئاتر سعدی در نمایش من، به شرایط ملتهب اجتماعی و سیاسی سال 32 برمی‌گردد.
چقدر این نمایش مستند است؛ یعنی آن خانمبازیگر ارمنی به همین نام در تئاتر سعدی بوده یا صاحب تئاتر سعدی؟
 
نه! صاحب تئاتر سعدی، آقایی به نام عبدالکریم خان عمویی بود. کسان دیگری مثل آقای خیرخواه، آقای جعفری و آقای خاشع و دیگران در تئاتر سعدی بود‌ند و خانم لرتا، که بانوی اول آن تئاتر بود، هم کارگردانی می‌کرد و هم بازیگری. ایشان همسر آقای نوشین بودند. در این نمایش، فقط می‌خواستم اصل موضوع را نشان بدهم. نمی‌خواستم واقع‌نمایی کنم یا وارد درام زندگی‌نامه‌ای بشوم. عمدا این کار را نکردم. تنها کاراکتر واقعی که روی صحنه می‌آید، شخص شعبان جعفری است. می‌شود گفت که دیگران، گرته‌ای از آن شخصیت‌ها هستند؛ یعنی به نوعی می‌توان گفت که لورین خانم لرتاست. فردوس هم به نوعی گرته‌ای از نوشین یا دیگران است. این دیگر بسته به تشخیص تماشاگر است. خیلی نمی‌خواستم تماشاگر را به بعد تاریخی اثر وابسته کنم. بیشتر اصل حادثه برایم مهم بود و مابقی هم تخیل و استنتاج خودم است.
تجربه‌هایی در حوزه نمایش‌های ایرانی هم داشته‌اید.باوجود این که به صورت مستقیم به‌سمت نمایش ایرانی نمی‌روید، اما حال و اتمسفر نمایش ایرانی در این کار وجود دارد.
 
همیشه علاقه‌مندی‌ام را به نمایش‌های سنتی و آیینی  ایرانی به نوعی نشان داده‌ام. این علاقه‌مندی خواه‌ناخواه در آثارم نمود پیدا  کرده‌است. در کارهایم معمولا لحظاتی از نمایش‌های سنتی ایرانی را می‌بینید که ناخواسته است. علت این موضوع علاقه‌مندی و باورم به توانمندی گونه‌های نمایش ایرانی است که  الان دیگر به آن شکل ناب وجود ندارند. اگر روی این گونه‌ها مطالعه شود، همچنان می‌توانند به بنیان‌های اجرایی نمایش در ایران کمک کنند. ازسوی دیگر ترجمه ریتمیک یا موزون نمایشنامه‌های سنتی هم در ایران اتفاق افتاد؛ مثلا با ترجمه موزونی که میرزا حبیب اصفهانی از «گزارش مردم گریز» مولیر انجام داد. شما با خوانش این ترجمه تصور می‌کنید که نمایش را یک ایرانی دوره قاجار نوشته است.
 
در مورد «باغ آلبالو» چخوف این ترجمه موزون اتفاق نیفتاد، ولی خب! تخیلم به من گفت که شاید بتوان با «باغ آلبالو» به دلیل این همانی‌ها یا همانندی‌هایی که با وضعیت ما در سال 32 دارد، این شوخی را کرد و اتفاقا جواب هم داد. آن بخش از «باغ آلبالو» یکی از تکه‌های درخشان کار است که تماشاچی راضی می‌شود.
 
با جان مردم (1) 
 
در تئاترهایی که در سالن‌های جدی ما اجرا می‌شوند، خیلی کم دیده‌ایم که تماشاگران دست بزنند و به گروه بازیگران واکنش‌هایی از این دست نشان دهند.
 
در عمده شب‌های اجرا با همین تشویق تماشاگر در حین اجرا مواجه هستیم. این نشان از لذت وافری دارد که تماشاگر از آفلان صحنه یا دیالوگ می‌برد. این هم مشوقی برای ماست و هم نشان می‌دهد که چه لحظاتی را درست انتخاب کردیم و چه لحظاتی را نه. اگر تماشاگر نباشد، هیچ تئاتری شکل نمی‌گیرد. بعد چهارم تئاتر تماشاگر است؛یعنی اگر سه بعدش عوامل هنری باشند؛ متن، کارگردان و بازیگر، بعد چهارم، تماشاگر است که بدون حضورش صحنه کامل نمی‌شود. معمولا در برخی از نمایش‌های عامیانه یا مردم پسند این اتفاق می‌افتد و نمایش با دست و تشویق تماشاگران قطع می‌شود، اما نظیراین اتفاق در نمایش ما هم می‌افتد و اتفاق لذت‌بخشی است. به طوری که در  بعضی شب‌ها، آنقدر می‌خندند و دست می‌زنند که بازیگران مجبور می‌شوند صبر کنند تا صدای تشویق‌ها فروکش کند و بعد دیالوگ‌شان را ادامه ‌دهند.
 
این صحنه‌های ریتمیک و طنز را با میزانسن‌های خط‌کشی شده درآوردید یا با اتود؛ چون خیلی سخت به نظر می‌آید؟
 
می‌شود گفت به هر دو شکل. چارچوب‌هایی گفته می‌شد و آن چارچوب‌ها اتود می‌شد. گاهی به همان شکلی که از قبل در ذهن ما بود، اجرا می‌شد و گاهی هم با بداهه بازیگر، مسیر چارچوب از پیش تعیین شده تغییر می‌کرد.
 
در این کار از بداهه هم بهره برده‌اید یا همه چیز متن است؛ یعنی چه اندازه از طنز موجود در کار و گرما و حال خوبی که در اجرا وجود دارد، مختص متن است و چقدر کار بازیگران؟
 
هسته اصلی گروه بازیگران، سال‌هاست که با من کار می‌کنند. طی این سال‌ها، متوجه شده‌ایم که در کارمان چه می‌خواهیم و چه چیز را می‌خواهیم در اجرا رقم بزنیم. اگر هم بداهه‌ای بوده، بداهه در حین تمرین و براساس متن و پیشنهاد کارگردان بوده ‌است، اما در اجرا شاهد هیچ بداهه‌ای نیستیم. مگر این که از قبل با من هماهنگ کنند و خودم به‌ آنهابگویم که به جای فلان چیز، این را بگو و...
در حین اجرای این گفت‌وگو  دو،  سه هفته از اجرای شما گذشته و اجرا هنوز بیات نشده است.در برخی از کارها، بعد از چند شب اجرا می‌بینیم که بازیگران دیالوگ‌ها را می‌گویند و حرکت‌ها را هم انجام می‌دهند اما اجرا هیچ حالی ندارد. با این‌وجود اجرای شما همچنان گرم و زنده و خوب است. این اتفاق نتیجه چیست؟
 
طبیعتا عوامل و گروه بازیگران، اگر با نمایشی که روی صحنه دارند، حال خوبی داشته باشند و از آن لذت ببرند، طبیعی است که در هر شب اجرا، این حال خوب را به تماشاگر منتقل می‌کنند. صد در صد به این معتقدم که بازیگر حتما باید نقش خودش را دوست داشته باشد و از بازی در آن نقش لذت ببرد. اگر آن لذت نباشد و به هر دلیلی، از سر اجبار یا وظیفه یا رودربایستی، بازیگری بخواهد نقشی را بازی کند و لذت نبرد، طبیعتا تماشاگر هم متوجه لذت نبردن بازیگر خواهد شد و با آن ارتباط نمی‌گیرد. بازیگری که  از ایفای نقش خود حال خوبی پیدا کند و از آن لذت ببرد، آن لذت با تماشاگر تقسیم می‌شود.
 
با جان مردم (1) 
 
یکی از بازیگران این نمایش، خانم رویا میرعلمی، همسر شما هستند. کارگردانی همسرتان کار سختی است یا آسان؟
 
خب! ما از ابتدا با هم کار کردیم و همیشه خانم میرعلمی در کارهای من حضور داشتند. نه! سخت نیست؛ چون او از مرحله شکل‌گیری ایده و نگارش متن در جریان کار حضور دارد و طبیعی است که بداند از کار چه حال و هوایی می‌خواهم و به همین دلیل هم برای او کمترین وقت را می‌گذارم. گاهی هم از این قضیه شکایت دارد. به همین دلیل کار کردن با او اصلا سخت نیست و چه بسا لذت‌بخش هم هست.
فکر می‌کنم آخرین اجراهای‌تان در جشنواره تئاتر فجر است. البته شما در سال‌های پیش هم جزو برگزیده‌های جشنواره بودید و گاهی هم داوری کرده‌اید. چه ارزیابی از حضور در جشنواره دارید؟
 
چون پس از یک دوره اجرای عمومی وارد جشنواره می‌شویم،طبیعتا اجرایی مطمئن‌تر و بهتری خواهیم داشت،اما در دوره‌هایی که کاری را برای جشنواره تئاتر فجر آماده می‌کردیم و در واقع؛ نخستین مواجهه ما با تماشاگر بود؛ هم هیجان داشت و هم البته نقصان. امسال سیاست دگرگون شد و از بین کارهای به اجرا رفته، کارهایی را به جشنواره دعوت کردند. این سیاست درستی است و باید ادامه پیدا کند تا جوان‌ها هم در طول سال تشویق شوند که کارهای متنوعی را انجام دهند. البته می‌پسندم که جشنواره رقابتی باشد؛ چون رقابت همیشه هیجان و شور می‌آوردو در بسیاری از موارد هم باعث افزایش کیفیت می‌شود. مجموع این عوامل می‌تواند به افزایش اشتیاق حضور هنرمندان در جشنواره بیفزاید.
 

 
آزاده صمدی
 
صبوری باید
 
با جان مردم (1) 
 
آزاده صمدی در سال‌های اخیر به جز بازی در فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی، در تئاترهای مختلفی روی صحنه آمده است، آن هم در نقش‌های متفاوت. خودش حضور در تئاتر را به تمرین قبل از مسابقه ورزشکاران تشبیه می‌کند و دوست ‌دارد حداقل در سال، در یکی، دو نمایش بازی کند.
زمانی می‌گفتند تئاتر مادر هنرهای نمایشی است. امروز چقدر به این نگاه قائل هستید؟ آیا هنوز فکر می‌کنید بازیگران برای شروع کار بهتر است از تئاتر شروع کنند ؟
 
بازیگر مفاهیم مختلفی دارد. منظور چه نوع بازیگری است؟ بازیگر به معنای کسی که مخاطب را به گیشه بکشاند یا  معنای دیگری مد نظر است؟ چون دغدغه‌ها در این حرفه متفاوت است؛ یعنی افراد با انگیزه‌های مختلفی به سراغ بازیگری می‌آیند. به همین دلیل هم نمی‌توان گفت که تصور همه از بازیگری یکسان است. کسی ممکن است فقط به سردر سینما نگاه ‌کند و انگیزه دیگری هم نداشته باشد. اصلا نمی‌گویم که این خوب یا بد است. به هر حال نگاه‌ها، خواست‌ها و تقاضاهای مختلفی وجود دارد. بحث  عرضه و تقاضا هم هست. به هر حال در سینمای بدنه، نیاز به چهره هست.
 
امکان دارد کسی که کار سینما می‌کند و خیلی هم پرفروش است، اصلا دغدغه تئاتر نداشته باشد. اما برای من، بازیگری یک دغدغه بزرگ است و این دغدغه بزرگ احتیاج به صبوری، تمرین و گاهی ریاضت کشیدن دارد. از ابتدا نگاهم به بازیگری این گونه بوده است. برای بازیگرانی که دغدغه‌های مشابه من را دارند، تئاتر لازم و واجب است؛ مثل کسی که می‌خواهد در مسابقه دو شرکت کند و قبل از آن احتیاج به تمرین و ممارست دارد. زمانی که یک یا دو ماه برای تمرین تئاتر، وقت می‌گذاریم، در واقع همان تمرین و ممارست قبل از مسابقه است. با تمرین‌های تئاتر در خودتان به کشف و شهود می‌رسید. به شدت دغدغه تئاتر دارم و فکر می‌کنم سالی یکی، دو تئاتر را حتما باید کار کنم. به این ترتیب با کار تئاتر به گنجینه‌هایم اضافه می‌کنم.
قبل از شهرت سینمایی و تلویزیونی، آموزش تئاتری دیده بودید و کار تئاتر هم می‌کردید؟
 
در دانشگاه سوره تئاتر خواندم. همان موقع که دانشجوی تئاتر بودم، در کلاس‌های بازیگری کارنامه شرکت کردم. استادان ما در کارنامه، بسیار تئاتری بودند؛ آقای رحمانیان، حبیب رضایی، خانم نصیر پور، خانم بهرام، خانم شبنم طلوعی و... سال دوم دانشگاه مرخصی گرفتم و یک سالی به کلاس‌های کارنامه رفتم. دوباره برگشتم و پایان‌نامه‌ام را ارائه دادم و همزمان با پایان نامه سر کار سریال رفتم.
 
با جان مردم (1) 
 
خب! شهرت تئاتر- اگر شهرتی داشته باشد- متفاوت است از شهرت سینما و تلویزیون. به هر حال در هر خانه‌ای یک تلویزیون هست و همین نکته شهرت کار در تلویزیون را فراگیر می‌کند. شهرت آنجا به چه میزان به کار شما در تئاتر می‌آید؟
 
نمی‌دانم. اگر قرار باشد آن شهرتی را که در تلویزیون کسب می‌کنم به فروش تئاتر کمک کند و مخاطب‌های بیشتری به سمت تئاتر بیایند، برایم خوشحال کننده است.
یعنی فکر می‌کنید که فقط از این جنبه جذاب است؟
 
من کار خودم را انجام می‌دهم؛کاری را که دوست دارم و برایم جذاب است. حالا اگر قرار باشد، در این مسیر، مخاطب‌های بیشتری با من همراه شوند، فکر می‌کنم توانسته‌ام این رسالت کوچک را انجام دهم.
بحث دیگری هم این روزها مطرح می‌شود، این که به‌واسطه نزدیکی هنرهای مختلف به هم، بازیگری در تئاتر هم در حال تلطیف شدن است و دیگر آن اغراقی که 20 سال پیش در بازی‌های تئاتری بود، این سال‌ها وجود ندارد. شما که بازی در مدیوم‌های متفاوت را تجربه می‌کنید، بازیگری در سینما و تلویزیون و اصولا بازیگری در مقابل دوربین چه تاثیری بر بازیگری شما در تئاتر دارد؟
 
زیاد با این تعریف موافق نیستم . فکر می‌کنم مثل فیلم که ژانرهای مختلفی دارد، در تئاتر هم با ژانرهای مختلفی می‌بینیم. برای خودم خیلی جذاب است که در کاری با شکل و شمایل کارهای آقای رفیعی بازی کنم. وقتی در صحنه تالار وحدت کار می‌کنید و یک متن از شکسپیر  یا ژان ژنه را روی صحنه می‌برید، جنس کار بازی دیگری می‌طلبد، اما اگر قرار باشد که یک متن رئال کار کنیم، خب! بازی هم جنس دیگری  خواهد داشت. اگر به نقاشی‌هایی که در سبک‌های مختلف آفریده‌شده‌اند، نگاه کنید پی خواهید برد که چه اتفاقی در طول سال‌‌‌ها در نقاشی افتاده است .عین همین اتفاق در تئاتر هم افتاده‌است.
 
بحث اغراق نیست. ممکن است همین الان کاری مثلا از آقای ثروتی ببینید و به این نتیجه برسید که این کار از جنس زندگی نیست، ولی در هر حال، یک کار تئاتری است با فرم مخصوص به خودش. این که مخاطب به دلیل فهم ، سواد و دانسته‌هایش و حتی به روز بودنش چه اندازه می‌تواند با انواع مختلف هنر ارتباط برقرار کند، به زندگی فردی و به مسیری که طی کرده، برمی‌گردد. در صورتی که اهل مطالعه ، اهل فیلم دیدن و کتاب خواندن باشد، با یک مخاطب خاص روبه‌روییم. از سوی دیگر؛ مخاطبی که صرفا لحظاتی از کار روزانه‌اش فارغ می‌شود و  می‌خواهد تئاتری هم ببیند، امکان دارد نتواند با هر  فرمی از تئاتر ارتباط برقرار کند.
 
متن پردیالوگ و کم‌حرکتی مثل «آیسلند» چه ویژگی‌هایی برای بازیگر دارد؟ در چنین کاری، باوجود جذابیت‌های متن، حفظ ریتم و ارتباط با تماشاگر، بسیار دشوار است.
 
در هر کاری، سعی می‌کنم که دنبال نکته جذابی بگردم تا بتوانم از آن لذت ببرم. ویژگی ممتاز این کار، متن درخشان آن است. گذشته از این که دوست مدارم در تئاتر تجربه‌های مختلفی داشته باشم- و به همین دلیل تئاتر کار می‌کنم- از حضور در این نمایش استقبال کردم. امسال در نمایش «رویای شب نیمه تابستان» به کارگردانی مصطفی کوشکی هم کار می‌کردم که کاملا فیزیکال بود و پر از حرکت. وقتی«آیسلند» به من پیشنهاد شد، با خودم گفتم چقدر جالب است که در یک سال، می‌توانم تجربه‌های مختلفی داشته باشم.
 
با جان مردم (1) 
 
آنچه در این کار جالب بود،  این بود که می‌توانستم روی یک صندلی بنشینم و فقط دیالوگ بگویم و البته این دیالوگ گفتن، باعث نشد حتی لحظه‌ای ارتباطم  با تماشاگر قطع شود. چون اگر در این نمایش، ارتباط بازیگر و تماشاگر، برای لحظه‌ای قطع شود، یا ذهن تماشاگر دچار پرش شود، تماشاگر داستان را رها می‌کند. در این نمایش به تماشاگران نزدیک هستیم و گاهی حتی برای تبادل انرژی، درچشم‌شان نگاه می‌کنیم و برای شان تعریف می‌کنیم. این اتفاق برای خودم خیلی جذاب است و به نظرم جسورانه بود.
کمی هم  از خودتان به ما بگویید؛ در جشنواره تئاتر یا فیلم فجر حضور دارید؟
 
به دلیل این که در حین اجرا پایم شکست، نتوانستم به همکاری با نمایش«‌رویای نیمه شب تابستان» ادامه دهم.این شد که به جای من بازیگر آوردند و به‌طور طبیعی، بازیگر جایگزین در جشنواره فجر همراه گروه شرکت خواهد کرد. با این حال، اگر بتوانیم کار«آیسلند» را در جشنواره خواهیم داشت. به جز این،  هم‌اکنون سر سریال سامان مقدم هستم و همچنین فیلم سینمایی «ساعت پنج عصر» به کارگردانی آقای مدیری که روزهای پایانی‌اش  را می‌گذراند. فیلم «خوب، بد، جلف» را هم در جشنواره فیلم فجر دارم.

«دال»؛ گروهی صمیمی از دکتر مهندس ها (2)

روزنامه شرق: در وانفسای ظهور هرروزه گروه‌های موسیقی تلفیقی در بازار موسیقی ایران، اینکه گروهی بتواند مخاطبان را به‌یکباره جذب خود کند، کاری است دشوار که نیازمند قریحه خوش در ابتدا و در ادامه تکنیک و برنامه‌ریزی زیاد است؛ اتفاقی که برای گروه موسیقی «دال» افتاده. دال اما از آن گروه‌هایی است که داستان تشکیلش با اینکه بارهاوبارها دهان‌به‌دهان گشته، اما همچنان شنیدنی است؛ گروهی از جوان‌هایی که هرکدام در کنار حرفه اصلی‌شان سال‌ها موسیقی کار کرده بودند و بعد از مدت‌ها به‌هم رسیده‌اند، دوستی و رفاقت کرده‌اند و حرف اول دوستی را برای گروهشان انتخاب کرده‌اند.
 
بخش نخست این گفت‌و‌گو دیروز منتشر شد. در ادامه بخش پایانی گفت‌و‌گو را می‌خوانید.
 
ما خلاف جریان رایج ناامیدی در حرکتیم (2)

‌چیزی که مانند یک سنت در موسیقی ایرانی و در تعریف پایه موسیقی سنتی وجود دارد، این است که خواننده نگین انگشتری موسیقی است. کسی که در موسیقی سنتی ایرانی تلمذ کرده، سخت است که این را در خودش از بین ببرد. چطور به این باور قلبی رسیدید که اصل گروه است نه خواننده؟

امین: دقیقا همین‌طور است. این سؤالی است که برای همه پیش می‌آید. زمانی که گروه را تشکیل دادیم، به این  مرحله از درک و منطق رسیده بودیم که باید کاری کنیم که با آنچه در تجربیات شخصی‌مان اتفاق افتاده، متفاوت باشد. من آواز ایرانی کار کردم و قبل از تشکیل دال در گروه‌های سنتی زیادی بودم که دقیقا همین ماجرا را پشت سر می‌گذاشتیم. در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که فرهنگ اشتباه خواننده‌محوری جا افتاده است. تراکی که کلام نداشته باشد، ممکن است برای اکثریت جامعه جذابیت نداشته باشد. این فرهنگ در حال عوض‌شدن است و خواننده‌محوری دارد کم‌رنگ‌تر می‌شود. این به فعالیت گروه‌ها مربوط می‌شود که باز به فعالیت ذهنی تک‌تک اعضا برمی‌گردد. وقتی من خواننده فکر کنم باید در خدمت گروه باشند و هدف واحدشان گروه باشد، می‌توانم بر طرز فکر مخاطبم هم تأثیر بگذارم.
 
شایان: در همه جای دنیا، خواننده ستاره صحنه است؛ چه گروه باشد و چه یک خواننده پاپ خواننده با مخاطب  ارتباط بیشتری دارد و درخشش بیشتری هم روی صحنه دارد. آهنگ‌ساز و نوازنده‌ها باید به این درک برسند که این تمایل و خواست طبیعی مخاطب است که به خواننده بیشتر توجه کند. گروه خوب گروهی است که این مسئله را درک کند و در راستای پیشرفت گروه از این ویژگی استفاده کند یعنی مثلا ما حتی روی جزئیات حرکات امین بیشتر تمرکز می‌کنیم و پیشنهاداتی می‌دهیم که امین هم دراین‌زمینه کاملا همکاری می‌کند چون می‌داند که خیر و صلاح خودش و گروه مد نظر است.

میلاد: من موسیقی را با تنبک نزد استاد محمود فرهمند شروع کردم. من در کلاس این را بارها شنیدم و آموختم که وقتی مثلا تار یک ملودی می‌زند یا خواننده را همراهی می‌کنیم، وقت شیرین‌کاری نیست، ولی وقتی خواننده محوری باعث می‌شود یک‌سری حواشی ایجاد شود، یک دفعه نوازنده پیش خودش فکر می‌کند من کجا هستم؟
 
بگذار من هم دیده شوم. بعد این باعث می‌شود جایی که اصلا جایش نیست، خودش را نشان بدهد؛ البته جنبه مثبت قضیه اینجاست که نوازنده سعی می‌کند تکنیکش را قوی کند، سولونوازی کند و نتیجه این می‌شود که کنسرت بی‌کلام هم جایش را پیدا می‌کند؛ یعنی مخاطب هم کم‌کم به این نتیجه می‌رسد که از خواننده‌محوری دور شود و به شنیدن موسیقی بی‌کلام روی بیاورد؛ ازطرف‌دیگر هم خواننده‌های پاپی هستند که عملا در آهنگشان یک نوازنده وجود دارد و بقیه صداها الکترونیک است و این باعث می‌شود همه بروند که فقط خواننده را ببینند. حالا ما سعی می‌کنیم بتوانیم مثل آن ضرب‌المثل انگلیسی که می‌گوید یک گروه یک صدا، این نتیجه را کسب کنیم. در نتیجه در خدمت صدای واحد جلو می‌رویم و همدیگر را پس نمی‌زنیم تا خودمان را نشان دهیم.

‌همین که هیچ گفت‌وگویی را خارج از گروه انجام نمی‌دهید، نشان‌دهنده همین اتحاد است. هرکدام از شما یک صبغه سنتی به معنی اصیلش را دنبال کرده‌اید. چقدر اینکه فرزند زمانه خویشتن باشید برایتان مطرح بود؟ اینکه چارچوب‌های قدیمی را بشکنید و طرحی نو دراندازید؟

غزل: واقعیت این است که سن‌وسال و موقعیت‌مان ایجاب می‌کند که حرف‌هایمان مال زمانه خودمان باشد و به اتفاقات خوش و ناخوش واکنش نشان دهیم. اول بحثمان گفتیم که تماما صحبت از جوشش است و در نتیجه آنچه در موسیقی‌مان خلق می‌شود، به‌نوعی واکنش به اتفاقات روز را هم دربر می‌گیرد؛ اما اینکه سابقه کلاسیک یا سنتی داریم، نکته مثبتی می‌بینم. چون اگر دال را قدمی روبه‌جلو بدانیم که امیدوارم این‌طور باشد، هر قدمی با تکیه بر پشتوانه و اطلاعات و آگاهی ماست که می‌تواند مثبت باشد. نوآوری بدون آگاهی از گذشته نمی‌تواند خیلی درست باشد. این امتیاز است که گذشته را در ذهن داریم و به‌واسطه سن و سال و موقعیت اجتماعی قدمی روبه‌جلو برمی‌داریم. این چیزی است که در وجود ما هست و از این خوشحالیم.
 
ما خلاف جریان رایج ناامیدی در حرکتیم (2) 

شایان: در مقایسه با جامعه غربی، ما حداقل ٣٠، ٤٠ سال عقب هستیم؛ مثلا در دهه ٤٠ میلادی، در اروپا و آمریکا، جوان‌ها تغییراتی در موسیقی جز و موسیقی بلوز ایجاد می‌کردند که در زمان خودش جدید بود. همیشه هم به‌روز‌ترین امکانات در دسترسشان بود و مارکتشان آن‌قدر قوی بود که به پشتوانه آن بتوانند هرروز خلاقانه‌تر عمل کنند. می‌شود گفت الان تازه رسیده‌ایم به جایی که در غرب تازه موسیقی جز به راک تغییر می‌کرد. متأسفانه ٣٠، ٤٠ سال انجماد داشتیم. استادان و شاگردان به یک موسیقی متوقف‌شده بسنده کردند. الان به‌واسطه وجود اینترنت، آدم‌ها می‌توانند به هر موسیقی که دلشان می‌خواهد دسترسی داشته باشند.
 
کاش این اتفاق زودتر می‌افتاد که تا به حال موسیقی جا افتاده بود؛ اما الان هنرمندان به‌ناچار باید موسیقی غربی را گوش کنند و از آن ایده‌برداری کنند تا به‌مرور یک موسیقی جهانی اتفاق بیفتد. موسیقی آذربایجان و ترکیه و عرب‌ها و کشورهای شرقی هم الان به سمت رسیدن به یک موسیقی واحد جهانی حرکت می‌کند.

‌به نظر می‌رسد مردم ما نسبت به موضوعی به یکباره استقبال زیادی نشان می‌دهند و بعد ناگهان رهایش می‌کنند. این مسئله‌ای است که در هنرهای دیگر مثل سینما هم دیده می‌شود و به نظر می‌رسد که یک مسئله ایرانی است. مثل سینمای جشنواره‌ای و پخش خانگی سریال‌ها. الان موسیقی تلفیقی در شرایطی است که تقریبا هر ماه از یک گروه جدید رونمایی می‌شود. به نظرتان احتمال اینکه این مارکت همچنان حفظ شود چقدر است؟ افقی که برای ادامه کار یا ماندگاری می‌بینید چیست؟

غزل: یاد جمله‌ای از دکتر شفیعی‌کدکنی افتادم که می‌گفتند شعر خوب شعری است که در حافظه جامعه رسوب کند. نمونه‌ای که درباره تغییر ذائقه مردم مثال می‌زنید، بیشتر درباره آثار هنری اتفاق می‌افتد که بنیاد خیلی قوی نداشته باشند. وگرنه می‌توانید قطعه‌ای از آقای تجویدی را در نظر بگیرید که سال‌های سال است که شنیده شده و هنوز هم بازخوانی می‌شود و هیچ‌وقت هم کهنه و قدیمی نمی‌شود.
  

‌شاید سؤال را بد مطرح کردم. بعضی از موسیقی‌ها مثل مرغ سحر هستند که فراموش نمی‌شوند اما انگار سبک و سیاقشان کنار گذاشته می‌شود. برای ماندگاری چقدر باج می‌دهید؟

میلاد: نمی‌شود نسخه پیچید که اگر باج بدهیم ماندگار می‌شویم.

‌این اتفاقی است که الان دارد می‌افتد. بعضی از گروه‌ها دست و پا می‌زنند که ماندگار شوند.

شایان: الان جامعه بعد از ٣٠، ٤٠سال متوجه شده که باید رو به جلو حرکت کند. ما هم جزئی از همین جامعه هستیم و آثارمان در دل همین جامعه تولید می‌شود و با آن حرکت می‌کنیم. طبیعتا ایده‌های جدیدی خلق می‌شود که ممکن است در زمان خودش مخاطبش را پیدا کند، بعد دوباره ایده جدیدی به وجود بیاید.
 
ما خلاف جریان رایج ناامیدی در حرکتیم (2) 
 
این به خاطر همان گذر سریع است که گفتیم. الان ما به‌سرعت به سمتی حرکت می‌کنیم که تاریخ مصرف هنرمان هم به همان نسبت کوتاه می‌شود. در اروپا یک روش یا جریان ممکن است ١٠ سال روی بورس بماند اما در ایران به یک سال رسیده است. الان هرکسی طلایه‌دار قضیه است و برای اولین‌بار ایده‌ای را مطرح می‌کند، تمام توجه‌ها را به سمت خودش جلب می‌کند.

‌دغدغه‌تان این است که نجات‌دهنده باشید؛ درست است؟

شایان: شاید. نمی‌دانم. اما به‌شخصه تمام فکر و ذکرم این است که برای آلبوم دوم باید نوآوری و حرف تازه‌ای صورت  بگیرد که تکرار و تقلید نباشد و صرفا به سمت چیزی که دارد جواب می‌دهد، حرکت نکنیم.

‌از آلبوم بعدی چند قطعه آماده دارید؟

شایان: الان همه‌چیز در حد اتود است. برای آلبوم بعدی هم مثل آلبوم اول، یک راه باید پیدا شود. وقتی پیدا شود با  سرعت بیشتر پیش می‌رویم. در آلبوم اول شاید هفت، هشت ماه وقت صرف این کردیم که موسیقی گوش کنیم، تمرین کنیم و با هم به توافق برسیم. بعد که کلید را پیدا می‌کنیم، دیگر قدم‌های بعدی مشخص‌تر است.

یزدان: اینکه می‌گویید اقبال عمومی از یک شیوه یکدفعه از بین می‌رود و به سمت دیگری متمایل می‌شود، نکته‌ای  است که نمی‌شود از آن چشم‌پوشی کرد. اینکه چقدر این آسیب اجتماعی است، احتیاج به تحلیل جامعه‌شناسی دارد. اما نتیجه اینکه شاید آن اثر یا جریان، دارای عمق و جاافتادگی نبوده که اقبال آن در قالب یک موج باقی مانده یا ما عادت کرده‌ایم که سریع و کوتاه‌مدت زندگی کنیم.
 
ما همیشه فکر کرده‌ایم که چقدر تأثیر می‌گذاریم. حتی اگر آن تأثیر در آن مقطع زمانی، موج عظیمی از مخاطب را به سمت یک گروه یا آهنگ برنگرداند. یعنی اگر اقبال کمتر باشد اما اثر عمق و ارزش بیشتری داشته باشد، تداوم بیشتری دارد تا ایجادکردن موج و فروکش‌کردن آن. چون از آن اثر و مخاطب چیزی باقی نخواهد ماند.

‌آن موقعی که دال را تشکیل می‌دادید و قطعاتش را می‌ساختید، چه موسیقی یا گروه‌هایی بیشتر بر هسته اولیه کار شما تأثیر داشتند؟

شایان: اگر بگوییم از گروه‌ها و موسیقی‌هایی که قبل از ما بود تأثیر نگرفته‌ایم، دروغ است. چون هر موسیقی که از  کودکی شنیده‌ایم تا تمام آنچه الان می‌شنویم، تک‌تک روی ضمیر ناخودآگاهمان تأثیر می‌گذارد. حتی پیش آمده که یک ملودی ساخته‌ام و احساس کرده‌ام شبیه به موسیقی فلان کارتونی است که در کودکی‌ام دیده‌ام. اتفاقا آدم باهوش کسی است که اتفاقات پیرامونش را بررسی کند و طبق آن عکس‌العمل نشان دهد. ما هم از گروه‌هایی که قبل از ما بودند تأثیر گرفتیم اما نه به صورت مستقیم.
 
ما خلاف جریان رایج ناامیدی در حرکتیم (2) 

‌کدام گروه‌ها یا موزیک‌ها برایتان الهام‌بخش بود؟

شایان: قبل از اینکه آهنگ‌سازی این گروه را شروع کنیم، به کارهای تلفیقی موسیقی جهانی خیلی گوش دادیم. مثل ظافر یوسف که تلفیق موسیقی جز و عربی است، و آویشای کوئن که تلفیق موسیقی عبری و اروپای شرقی با جز است و موسیقی‌های دیگری از این جنس بود که با هم به اشتراک می‌گذاشتیم. اما بیشترین تأثیر در نوع تنظیم کارها و رنگ‌بندی سازها را از این گروه‌ها گرفتیم.

‌اینکه دال اولین گروهی نبود که این نوع موسیقی را معرفی کرد، باعث می‌شود عده‌ای کارتان را با قبلی‌ها مقایسه کنند و بگویند شبیه فلان گروه هستید. منظورم از تأثیر، این است.

شایان: در موسیقی غربی هم این را می‌بینید که حتی گروه‌های مطرح موسیقی هم از کارهای قبلی‌شان تأثیر پذیرفته  و فضایی که قبلا مطرح شده را ادامه داده‌اند. بعد از آن هم گروه‌های دیگر همین روال را طی کرده‌اند.

اما تفاوت در تعداد کسانی است که این کارها را معرفی کرده و شنیده یا شناخته شده‌اند. چون تعداد کم است، ناخودآگاه این مقایسه پیش می‌آید. در حالی که درباره یک خواننده سنتی این اتفاق نمی‌افتد چون خواننده‌های بسیاری با سطح و توان‌های مختلف در جریان این موسیقی فعالیت می‌کنند.

شایان: اتفاقا چند وقت پیش برای من هم این سؤال پیش آمده بود که آیا گروه‌های غربی هم این‌قدر به کار هم کار داشتند و برای هم خط و نشان می‌کشیدند و همدیگر را به چالش دعوت می‌کردند؟

در تاریخ موسیقی غرب هم نمونه‌های قهر و آشتی و از این گروه به آن گروه رفتن و... خیلی زیاد است.

شایان: اینها هست. اما اینکه بگویند اول ما فلان چیز را آوردیم؛ نه. متأسفانه در جامعه ما، شاید به خاطر کوچک‌بودن و محدودبودن مارکت و شاید به خاطر همان حالت گذاری که در آن به سر می‌بریم، این چیزها خیلی مطرح است.

یزدان: مفهوم گروه یا Band در ایران یک مفهوم تازه است.

خب این معلوم است که کار گروهی در ایران در هر زمینه‌ای یک جای کارش می‌لنگد!

یزدان: حالا اگر فقط به موسیقی نگاه کنیم، همیشه می‌بینیم که یک خواننده یا یک شخص بوده که نقش سرپرست را داشته و همه کارها را برنامه‌ریزی و جهت‌دهی می‌کرد. اما مفهوم یک گروه که همه در آن برابر باشند، حتی در عکس‌گرفتن و مصاحبه‌کردن، حداقل در این جغرافیا خیلی جدید است. تا همین چند سال قبل اصلا چنین مفهومی وجود نداشت.

شایان: گروه‌هایی که در آینده می‌آیند هم باید از موسیقی‌هایی که نسل ما ارائه می‌دهند ایده‌برداری کنند. من  به‌عنوان عضوی از گروه دال می‌گویم اگر کاری از ما را پسندیدید و ایده‌برداری کردید، نوش جانتان! هیچ جا هم نمی‌گوییم که باید اسم ما هم آورده شود. اصلا تمرکز روی چنین موضوعی خیلی اشتباه است. چون این کوچک‌نگاه‌کردن درست نیست و در مسیر پیشرفت موسیقی این مملکت نیست.
 
ما خلاف جریان رایج ناامیدی در حرکتیم (2)
 
یزدان: در نهایت چون ما داریم یک کار کیفی انجام می‌دهیم، اولین و آخرین و کسب قهرمانی نداریم. در نهایت یک نام‌گذاری تاریخی است که ممکن است به خاطر وسعت آن اتفاق تاریخی، ارزش خود را هم از دست بدهد. مثل شایان فکر می‌کنم تأثیرگرفتن و تأثیرگذاشتن، در تولید یک کار کیفی اجتناب‌ناپذیر است.
 
بدیهی است که وقتی یک موسیقی می‌شنوم که تمام وجودم را دربر می‌گیرد، یک گوشه‌ای ثبت می‌شود و تا مدت‌ها ملودی‌اش برایم تکرار می‌شود و دوست دارم با دیگران قسمتش کنم. اما اینکه بگوییم فلان گروه «اولین» گروهی بود که فلان کار را انجام داد، بعد از مدتی به اندازه ابتدای کار ارزش نخواهد داشت.

میلاد: وقتی درباره ماندگاری صحبت می‌کنیم هم این موضوع مطرح است که آیا صرفا وقتی کاری برای اولین‌بار انجام  می‌شود ماندگار است؟ درحالی‌که در تاریخ موسیقی خودمان می‌بینیم که یک ملودی جاودانه می‌شود چون عمق و  گیرایی داشته.

‌برویم سراغ خواننده! می‌شود این‌طور گفت که آزادی عمل نوازنده‌ها کمی بیشتر است و درباره خواننده همیشه حساسیت بیشتری وجود دارد. برای اینکه مدل و سبک خودتان را پیدا کنید، چه مراحلی را طی کردید؟

امین: اولین گامی که باید برداشته شود تا دشواری‌ها را کمی سهل‌تر کند، ازبین‌بردن تعصب است. با وجود تعصب،  حتی اگر در ظاهر انکارش کنیم، نمی‌شود کار را جلو برد. مرحله بعدی این است که قرار نیست به هرچه یاد گرفته‌ام، به آواز اصیل ایرانی، پشت کنم. چون آنچه الان اتفاق می‌افتد برگرفته از چیزی است که یاد گرفته‌ام. آواز اصیل ایرانی برایم مثل فونداسیون است. مثل گنجینه‌ای است که از آن استفاده می‌کنم تا به هدفی که بدون تعصب در ذهن دارم برسم.
 
حالا کارهای مختلف هم گوش می‌کنیم و کارهای خودمان را هم چندین بار گوش می‌کنیم و با هم مشورت می‌کنیم و به یک نتیجه می‌رسیم. مثلا در قطعه «هفت شهر» یک‌سری نجواها را فسه کردم که این تکنیک را در آواز ایرانی یاد نگرفته بودم. از گوش‌دادن به آهنگ‌های مختلف از ملیت‌ها و گروه‌های مختلف یاد گرفتم و بعد وقتی در راستای هدفم قرار گرفت، تجربه‌اش کردم. تمرین مستمر، تکنیک و تقویت آرشیو ذهنی اهمیت خیلی زیادی دارد.

‌الان پیشنهاد دارید که با گروه‌های دیگری همکاری کنید؟

امین: بله اما تمام پیشنهادها منتفی است و تمام تمرکزم روی دال است.

‌سازهای کوبه‌ای شاید حدود ١٠ سال است که جایگاه درخورتوجهی پیدا کرده است. قبل از این کوبه‌ای حتی طوری روی سن چیده می‌شد که دیده نشود. هیچ‌کس نوازنده کوبه‌ای را نمی‌شناخت. از وقتی بعضی از گروه‌های موسیقی پاپ و تلفیقی، سبک تجریدی‌تری را تجربه کردند، کوبه‌ای‌ها مورد توجه واقع شدند. بعد اتفاق جالبی افتاد که انگار هرچه سازهای عجیب‌وغریب‌تری در کوبه‌ای‌ها بیاوریم، بهتر است. چطور تعادلی ایجاد کردید که مخاطب کنجکاو نسبت به سازهای کوبه‌ای جدید را هم راضی نگه دارید؟

یزدان: قبل از اینکه به عجیب‌بودن‌ سازی که انتخاب می‌کنیم فکر کنیم، به دلیل انتخابش فکر می‌کنیم. اینکه در  راستای انسجام موسیقی چه نقشی را می‌تواند ایفا کند. قرارمان این نبود که سازهای کوبه‌ای فقط نقش ایجاد ریتم داشته باشند بلکه می‌خواستیم هم‌جهت با عناصر دیگر موسیقی حضور داشته باشند. گاهی یک تک‌صدا از یک ساز با جنس متفاوت می‌توانست به یک ترک کمک کند. پیداکردن‌ سازی مثل بندیر آن موقع معنی پیدا کرد چون شنیده می‌شد. چه‌بسا گروه‌های قبل از این، می‌توانستند بسیاری از الزامات را با سه تا ساز کوبه‌ای فراهم کنند اما برای ما ویژگی یک صدا که به کارمان معنی می‌داد، در اولویت بود.

میلاد: جزئیاتی که مایلم اضافه کنم این است که باید ببینیم وقتی می‌گوییم تنوع در سازهای کوبه‌ای زیاد شده،  مقیاسمان چیست. در گروه‌های سنتی تنبک و بعدها دف، پایه و اساس بود. اما اینکه یک ساز را من ندیده‌ام، دلیل بر عجیب‌بودنش نیست. کاخون چندین سال است که در دنیا استفاده می‌شود اما حالا وقتی من نوعی استفاده می‌کنم برای همه عجیب است. آدم‌هایی مثل استادم همایون نصیری در گروه دارکوب، خوب است که وجود دارند، تحقیق می‌کنند و تحقیقاتشان را با بقیه به اشتراک می‌گذارند. من اول تنبک و بعد دف زدم و بعد نزد آقای نصیری پرکاشن یاد گرفتم. چیزی که یک پرکاشنیست باید برایش مهم باشد، رنگی است که به ارکستر می‌دهد نه خودنمایی.
 
اگر جایی احتیاج به صدای بم‌تر یا زیرتری داشته باشیم، به سازهای متنوع سر می‌زنیم و انتخاب می‌کنیم. مثلا ‌سازی به اسم «دم‌دم» که ساز بوشهری شبیه دمام است، با ساز «جیمبی» آفریقایی جفت می‌شود. اگر اصالتی که از گذشته داریم را در کنار شناختی که از موسیقی غربی داریم بگذاریم و در تاروپود موسیقی‌مان بگنجانیم، می‌توانیم موسیقی‌ای را که امروز به اسم موسیقی تلفیقی می‌شناسیم، تقویت کنیم.

«دال»؛ گروهی صمیمی از دکتر مهندس ها (1)

روزنامه شرق - سمیه قاضی‌زاده: در وانفسای ظهور هرروزه گروه‌های موسیقی تلفیقی در بازار موسیقی ایران، اینکه گروهی بتواند مخاطبان را به‌یکباره جذب خود کند، کاری است دشوار که نیازمند قریحه خوش در ابتدا و در ادامه تکنیک و برنامه‌ریزی زیاد است؛ اتفاقی که برای گروه موسیقی «دال» افتاده. دال اما از آن گروه‌هایی است که داستان تشکیلش با اینکه بارهاوبارها دهان‌به‌دهان گشته، اما همچنان شنیدنی است؛ گروهی از جوان‌هایی که هرکدام در کنار حرفه اصلی‌شان سال‌ها موسیقی کار کرده بودند و بعد از مدت‌ها به‌هم رسیده‌اند، دوستی و رفاقت کرده‌اند و حرف اول دوستی را برای گروهشان انتخاب کرده‌اند.
 
خلاف جریان رایج ناامیدی در حرکتیم (1) 
 
با وجود تمام رفاقت‌هایی که دارند، به نظر می‌رسد همین مسئله که شغل اصلی‌شان موسیقی نیست به کیفیت آثارشان کمک کرده، چراکه حال خودشان را محور موسیقی‌شان قرار داده‌اند؛ اگر حالشان خوب باشد، موسیقی‌شان هم ملهم از همان حال است و اگر حالشان خوب نباشد، اصلا موسیقی‌ای در کار نخواهد بود. دال در همین مدت کوتاه و تنها با یک آلبوم «گذر اردیبهشت» توانسته مخاطبش را طوری جذب کند که نه‌تنها سالن کنسرت‌هایشان پر می‌شود بلکه به تمدید‌های چندباره هم می‌رسد. شایان شکرابی: متولد اسفند ٦٧ و پزشک، یزدان بهمنی: دی ٦١، امین هدایتی:  متولد ٦٢ و معمار، میلاد سعدی: متولد ٦٥، تحصیل‌کرده مهندسی معدن و غزل مهدوی: متولد ٦٨، کارشناس ارشد روان‌شناسی، مدرس پیانو و نوازنده، اعضای اصلی دال هستند. در آستانه کنسرتشان در تالار وحدت با آنها به گفت‌وگو نشسته‌ایم و نه‌تنها درباره دال که درباره گروه‌های موسیقی تلفیقی و سرنوشتشان صحبت کرده‌ایم. گفت‌وگویی طولانی، اما خواندنی.

این روزها در وضعیت فعلی جامعه ایران، به‌ندرت پیش می‌آید کسی حالش خوش باشد. حال خوش شما از کجا می‌آید؟

یزدان: از چند منظر می‌شود به این موضوع نگاه کرد. نمی‌دانم بیرون از اینجا همه حالشان بد است یا نه، اما با یک نگاه اجمالی می‌شود به این نتیجه رسید که آنچه در سطح شهر می‌بینیم، به‌نوعی نمایانگر درونیات آدم‌هاست. درباره خودمان، قطعا غیرممکن است که دسته‌جمعی به صورت آگاهانه تصمیم گرفته باشیم که حالمان خوب باشد. بخشی از این واقعیت، حاصل اتفاقاتی است که ما را به‌واسطه موسیقی به‌هم نزدیک کرده است. در حین تولید، اتفاقاتی که می‌افتاد برای خودمان لذت‌بخش بود و بعد دیدیم که مخاطب هم متوجه این اتفاقات شده و همین مهر تأییدی بر تمام زحماتی بود که کنار هم کشیدیم. وقتی کاری را تولید می‌کنید و به ثمر می‌رسد، به این معنی است که اولا وقتی خودتان به نتیجه نگاه می‌کنید، از آن راضی هستید و ثانیا استقبال مخاطب را می‌بینید که حال خوبی در شما ایجاد می‌شود.
 
از سوی دیگر نباید فکر کنیم که با انرژی و امید کارکردن، دقیقا به این معنی است که شخص، درون خیلی شاد و خوشحالی دارد. اتفاقا یک‌جور واکنش است نسبت به چیزی که بیرون می‌بینید و فکر می‌کنید شاید راه‌حل این است که غم و اندوه و ناامیدی را تأیید نکنید که تأییدکردن می‌تواند به معنی تداوم‌بخشیدن به آن باشد. همه ما در جامعه آنچه مایه غم و ناامیدی است را می‌بینیم، اما فکر می‌کنیم برای کمتر اعتبار قائل‌شدن برای این اندوه خوب است که از انفعال و بی‌حرکتی خارج شویم.
 
خلاف جریان رایج ناامیدی در حرکتیم (1) 

غزل: در تأیید صحبت‌های یزدان می‌گویم که انصافا باوجود همه مسائل و مشکلاتی که در جامعه ما در حیطه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی و... وجود دارد، بخشی از این حال خوش نتیجه تجربیات تک‌تک ما در زندگی و تجربه جمعی دوستی‌مان است. حال خوشی که در ما جریان دارد، در هنگام خلق یک اثر موسیقایی که به‌شدت به حس مرتبط است نمود پیدا می‌کند؛ یعنی این حال خوش ساختگی و متظاهرانه نیست و نتیجه حس‌وحال درونی همه ماست، در هر زمینه‌ای که همکاری می‌کنیم. نکته دیگر اینکه ما همیشه در این حال خوش نیستیم. ما هم قطعا، هم در زندگی شخصی دچار تنش‌هایی می‌شویم و هم در کار گروهی اختلاف‌نظرها و اصطکاک‌هایی داریم و روزهایی داریم که صدای موسیقی‌مان، صدای امید یا ناامیدی است، اما با توجه به جریان رایج غم و اندوهی که در آثار هنری می‌بینیم، ترجیح دادیم حداقل برای آلبوم اول روی بخشی دست بگذاریم که رو به امید و شور و نشاط است.
 
چون فکر کردیم به‌عنوان یک‌سری جوان دهه‌شصتی که خودمان را در مقابل جامعه‌مان و جوان‌های دیگری که موسیقی‌مان را گوش می‌دهند مسئول می‌دانیم، این مسیر می‌تواند انتخاب بهتری از جریان رایج ناامیدی باشد. حتی قطعاتی داشتیم که خیلی دوستشان داشتیم، اما چون با این تفکر مغایرت داشت از آنها صرف‌نظر کردیم، چون می‌خواستیم این ترکیب فکری حفظ شود. قطعا آن آهنگ‌ها هم در جای دیگری استفاده می‌شود؛ یعنی بخشی از این ماجرا از دل و وجود و شخصیت ما آمده و بخشی هم عامدانه بوده و انتخابش کرده‌ایم.

بااین‌حساب ممکن است در آلبوم بعدی‌تان قطعاتی با فضای دیگری هم بشنویم.

غزل: بله حتما. برایمان مهم است که هر اثر به‌عنوان یک مجموعه انسجام کلی داشته باشد.

میلاد: درباره موج ناامیدی که بیرون است باید بگویم که شاید به خاطر همین موج است که حالا خیلی به نظر می‌آید  حال ما خوب است. چون ما به سمت و جهتی نرفتیم؛ مثلا به این سمت نرفتیم که کارمان بازاری باشد. یعنی به سمتی نرفتیم که حالمان را خراب کنیم.

یزدان: فکر می‌کنم متفق‌القول باشیم که وقتی در یک حیطه هنری کار می‌کنیم، اگر خودمان را به یک برچسب محدود  کنیم، جفاکردن به خود هنر و هنرمند است. در جریان تولید یک اثر هنری، به‌عنوان تعدادی انسان در یک گروه، با این احتمال مواجه هستیم که فرازونشیب‌هایمان منجر به تولید آثاری با فضاهای مختلف شود. پس قطعا امکان دارد که در آلبوم‌های دیگر فضاهای دیگری را تجربه کنیم.
 
خلاف جریان رایج ناامیدی در حرکتیم (1) 

در همین‌جا از لحاظ حرفه‌ای لازم است که به آنچه بازار می‌خواهد هم فکر کنیم؛ بازاری که الان در سیطره آه و ناله است و قطعاتی که این ویژگی را ندارند هم در فضایی متفاوت از کار شما عرضه می‌شوند. این یک چالش اساسی است.

اولین‌باری که قطعات گذر اردیبهشت را انتخاب کردید، چطور توانستید تهیه‌کننده‌ای را مجاب کنید که کار ما با همین استایل متفاوت می‌تواند محبوب شود؟

امین: همان زمانی که قطعات را می‌ساختیم هم به آن بُعد قضیه فکر نکردیم. موسیقی کار خودش را کرد. هیچ‌وقت  تلاشی نکردیم که کسی را مجاب کنیم که موسیقی‌مان شنیده شود. در هنگام ضبط تک‌تک ترک‌های گذر اردیبهشت فقط به فکر موسیقی بودیم و اگر هم اتفاقی افتاده، به خاطر خود موسیقی است. سرمایه این آلبوم را تک‌تکمان از جیبمان گذاشتیم چون نه تهیه‌کننده داشتیم، نه اسپانسر.
 
بعد از رونمایی آلبوم با یک تیم حرفه‌ای آشنا شدیم که جا دارد بابت برگزاری کنسرت و کارهای بعد از رونمایی آلبوم از آنها تشکر کنیم؛ آقایان روغنی و علی رضوی. انتشار آلبوم هم ازسوی نشر جوان صورت گرفت که جای قدردانی دارد. هیچ‌وقت درگیر این مسئله نشدیم که کارمان بیرون بگیرد یا نه. همیشه به خود موسیقی فکر کردیم و در نهایت هم همین کار خودش را کرد و اثرش را گذاشت و امیدوارم این روال از این به‌بعد هم ادامه پیدا کند.

بااین‌حساب از ابتدای تشکیل گروه، شهرت‌طلبی‌تان کم بود.

شایان: مهم‌ترین کاری که در راستای مورد توجه قرارگرفتن آلبوممان کردیم این بود که به شهرت فکر نکردیم و همین باعث شد ذهنمان باز شود. حالا که موعد شروع‌کردن آلبوم دوم است، باز حتی کمتر از آلبوم اول به این مسئله فکر می‌کنیم. چون در آلبوم اول شاید دغدغه‌ای داشتیم که مخاطب برای خودمان درست کنیم؛ اما حالا که به آلبوم توجه شده و جزء پرفروش‌ترین‌های سال بوده، همان دغدغه کوچکی که برای ورود به مارکت داشتیم هم از بین رفته و صرفا به موسیقی‌مان فکر می‌کنیم. به‌همین‌خاطر فکر می‌کنم آلبوم دوم حتی خالص‌تر از اولی باشد.
آنچه می‌گویید درست است؛ اما فکر می‌کنم این مسئله به این برمی‌گردد که حرفه اصلی‌تان موسیقی نیست و کسب درآمدتان از این راه نیست. گروه‌های موسیقی در ایران بعد از مدتی دچار اختلافاتی می‌شوند و از هم می‌پاشند یا به خاطر جلب توجه مخاطب چنان تغییر رویه می‌دهند که عملا مخاطبان قدیمی‌شان را هم از دست می‌دهند.

شایان: بله این مؤثر است؛ چون کسب درآمدمان از این طریق نیست و می‌توانیم استقلال‌مان را بهتر حفظ کنیم.
 
خلاف جریان رایج ناامیدی در حرکتیم (1) 

میلاد: چون می‌توانیم بعضی چیزها را غیررسمی در نظر بگیریم و به فکر سود و منفعتش نباشیم.

شایان: به‌همین‌خاطر است که دال برای همه ما انعکاس عشقمان به موسیقی است؛ به‌همین‌دلیل است که به  قراردادهای وسوسه‌انگیز تهیه‌کنندگان و فروختن خودمان و بازی بازار تن ندادیم. اختیارمان را به دست دیگران ندادیم. دغدغه اول ما موسیقی است و با تفکر تهیه‌کننده که دغدغه اولش فروختن و پول‌درآوردن است، جور درنمی‌آید. البته نقش مفید و مؤثر تهیه‌کنندگان در معرفی و حمایت از گروه‌های موسیقی را به چالش نمی‌کشیم. این موضوع که آلبوم دوم و سوم بعضی از گروه‌ها رفته‌رفته ضعیف‌تر می‌شود، یکی از دلایلش این است که تهیه‌کننده فشار می‌آورد که سر یک موعد مقرر که زمان انتشار است، کار تحویل داده شود.
 
همین‌طور کامنت‌هایی می‌دهند از‌جمله اینکه این ساز یا این شعر، مورد پسند مردم نیست و باید به شیوه دیگری استفاده شود. همه اینها کیفیت کار را تهدید می‌کند؛ چون از تیمی چیزی می‌خواهند که از درونشان نمی‌جوشد و این‌طوری می‌شود که دیگر حال آدم خوب نیست. برای آلبوم دوم هم دوست داریم خودمان مستقل کار کنیم و اگر هم قرار است پشتیبانی در کار باشد، دوست نداریم به شکلی که در ایران مرسوم است، وجود داشته باشد.

آرمان‌گرایی که در دال وجود دارد، در شکل بیرونی‌آن هم خودش را نشان می‌دهد. مثلا در شکل پخش‌شدن کار که به‌اصطلاح شانه‌تخم‌مرغی نشد. برای کنسرت تالار وحدت برنامه‌تان چیست؟ چطور می‌خواهید هم هویت مستقل خودتان را حفظ کنید و هم نوآوری به خرج دهید؟

یزدان: قبلا در قالب فستیوال کنسرت اجرا کرده بودیم؛ اما همیشه متفق‌القول فکر می‌کردیم که کنسرت باید تا جایی  که امکانش وجود دارد، اتفاقاتی را در بر داشته باشد که مخاطبی که برایش هزینه کرده و وقت گذاشته، صرفا نیاید و موسیقی ما را بشنود؛ چون می‌توانست آلبوم‌مان را از سر کوچه تهیه کند و چندین بار بشنود. تصمیم داشتیم که در حد بضاعت‌مان شبی را رقم بزنیم که خاطره شود. پس به سمت و سویی رفتیم که به موازات موسیقی اتفاقات جذابی را رقم بزنیم. خوش‌اقبال هم بودیم که با بچه‌هایی کار می‌کنیم که هم‌فکرمان بودند و بدون اینکه خیلی کلنجار برویم، برداشتی از موسیقی داشتند که برایمان خوشایند بود.
 
خلاف جریان رایج ناامیدی در حرکتیم (1) 
 
در نهایت در اجرای شهریور‌ماه، در تمام ترک‌هایمان یک اتفاق داشتیم که یا در قالب تصویر بود یا اتفاقات روی صحنه. اجراهای در پیش هم به‌نوعی تمدید آن اجراهاست. بازنگری انجام دادیم و تغییراتی ایجاد کردیم که امیدواریم اتفاقاتی که در کنسرت‌های آتی می‌افتد، حتی کامل‌تر از قبلی‌ها باشد. اسمش را تعریف از خود نگذارید؛ ولی تقریبا هیچ‌کداممان بازخورد منفی از یک شب کنسرت در شهریور دریافت نکردیم و امیدواریم این اتفاق تکرار شود.

در جشنواره حضور خواهید داشت؟

شایان: از اول هم قرار نبود در جشنواره باشیم؛ چون چند نفر از بچه‌ها مسافرت هستند و نمی‌توانند حضور داشته باشند.

پس دلیل شخصی است و اگر این‌طور نبود دوست داشتید حضور داشته باشید.

یزدان: به‌غیر از این نمی‌توانستیم فکر کنیم، وقتی که احتمالش هم وجود ندارد.

کمی درباره کلام و شعر توضیح دهید که چطور این هماهنگی را به وجود آوردید و وجاهتی به شعر دادید که بتوان اثر موسیقایی را روی آن پیاده کرد؟ این جوششی بود یا کوششی؟

غزل: پاسخ را به دو قسمت تقسیم می‌کنم. بخش اول اینکه پیش از این غزل‌سرا بودم. با توجه به حیطه مطالعاتی و گنجینه‌ای که در زمانی که دانشجوی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران بودم، از ادبیات در ذهن داشتم، شعر موزون برایم جذاب‌تر بود. دال بهانه‌ای شد که وارد حیطه ترانه‌سرایی شوم. البته قبل از این هم تجربیاتی داشتم؛ اما به این شکل منسجم در دال اتفاق افتاد. با توجه به سابقه و علاقه‌ای که داشتم، سعی کردم روی ملودی‌های دال کلامی بگذارم که بیشتر شبیه به تصنیف باشد تا ترانه. از این جهت که لحن و بیانش همان لحن ادبی باشد که در غزل یا شعر نو می‌بینیم، نه آنچه در ترانه‌های عامیانه می‌بینیم که البته آن هم در نوع خودش جذاب است. البته استثنائی مثل گنجشکک اشی‌مشی هم وجود داشت؛ اما در مجموع دلم می‌خواست آن زبان ادبی و بیان شاعرانه روی این ملودی‌ها جا بگیرد؛ به‌همین‌خاطر شباهتی به تصنیف پیدا کرده که سال‌هاست دیگر روتین نیست.
 
خلاف جریان رایج ناامیدی در حرکتیم (1) 
 
بخش دوم محتواست. شاید باورش برای کسانی که در زمینه هنر کار می‌کنند، سخت باشد؛ اما موسیقی و شعر و تنظیم در دال آن‌قدر در هم تنیده که جدا‌کردنش کار سختی است. ملودی خامی تولید می‌شود و بعد بچه‌ها درباره تنظیم آن صحبت می‌کنند و در همین مرحله حتی مضمون شعر کمی به بحث گذاشته می‌شود. تک‌تک افراد حسی را که از ملودی می‌گیرند، بیان می‌کنند که شعر می‌تواند در چه حال و هوایی باشد. در نهایت اینها را با حس خودم هم مقایسه می‌کنم و شاید حتی به این نتیجه برسیم که این آن چیزی که دلمان خواسته در نیامده و دوباره تغییرش می‌دهیم و... . فکر می‌کنم جزء معدود ترانه‌سراهایی هستم که در تمرین‌ها و موقع ضبط همراه بچه‌ها هستم و همان‌جا تغییراتی که لازم است در شعر ایجاد می‌کنم و حال و هوا را با هم به مشورت می‌گذاریم. بارها پیش آمده که روی یک تکه از ملودی شعر گفته‌ام و بعد تکه بعدی ساخته شده. در نتیجه کلام در موسیقی دال جدا از بقیه ماجرا نیست چون همراه با بقیه اتفاق می‌افتد و نتیجه تفکر جمعی است و فقط از زبان و قلم من بیان می‌شود.

پس می‌شود گفت چتری که زیر آن ایستاده‌اید، رفاقت است. این می‌تواند خطرناک باشد، نه؟!

شایان: برداشتتان درست است. دوستی و کار دو مقوله دور از هم است؛ اما اگر بخواهید حس مثبت دوستی را در کار وارد کنید خوب است؛ اما جدیت و اختلاف‌نظری که در کار وجود دارد، اگر مدیریتی نداشته باشیم، می‌تواند دوستی را تحت‌الشعاع قرار دهد.

شما اول دوست بودید؟

شایان: بله

چطور با هم دوست شدید؟

شایان: سال ٨٩ گروهی تشکیل داده بودم. دنبال نوازنده کوبه‌ای می‌گشتم و میلاد را پیدا کردم؛ یعنی دوستی  به‌واسطه موسیقی شکل گرفت ولی ادامه پیداکردن دوستی دیگر ارتباطی به موسیقی نداشت؛ چون صدها نوازنده در اطرافمان می‌آیند و می‌روند؛ اما ممکن است هیچ‌کدام این‌طوری ماندگار نشوند. الان برایمان مهم است که دوستی و کار را از هم تفکیک کنیم؛ یعنی اگر در استودیو حرفی به همدیگر می‌زنیم، این را درک می‌کنیم که این به خاطر خصومت نیست و اصلا شخصی نیست. وقتی از استودیو بیرون می‌آییم، دوستی به همان شکل قبلی ادامه دارد.

یزدان: ظاهرا این کار ساده است، ولی واقعا سخت‌تر از چیزی است که به نظر می‌رسد.

ادامه دارد

آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه چهارم

وب سایت فیلم نیوز: در مطلب زیر با بخشی از فیلم های جشنواره آشنا می شوید، صرفا جهت این که حال و هوای  کلی آثار دستتان بیاید و برای انتخاب فیلم های مورد سلیقه یک راهنمای کلی داشته باشید. به هر حال این فیلم ها دورنمایی از وضعیت اکران در یک سال آینده را هم نشانمان می دهد.
 
آباجان 

هاتف علیمردانى امسال با هفتمین ساخته سینمایى اش در جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

علیمردانى که در این چند سال اخیر همگى آثارش از جمله "کوچه بى نام”، "هفت ماهگى” و … در بخش مسابقه جشنواره فجر حاضر بوده امسال هم به با "آباجان” در بخش مسابقه حضور خواهد داشت

داستان "آباجان” در دهه شصت و در شهر زنجان روایت مى شود و به گفته کارگردان حضور در زنجان از الزامات قصه بوده است. فیلمبردارى فیلم از اوایل مردادماه آغاز شد و اواسط شهریورماه به پایان رسید

علیمردانى که معمولا فیلم هایش همگى پر بازیگر هستند در "آباجان” هم از چهره هاى مطرحى از جمله فاطمه معتمد آریا، سعید آقاخانى، حمیدرضا آذرنگ و … استفاده کرده است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

"آباجان” از جمله فیلم هایى است که مراحل فنى اش با حساسیت بسیار زیادى انجام شد. تدوین این اثر سینمایی توسط امیر ادیب پور انجام شده و صداگذاری آن را محمود خرسند برعهده گرفت. افشین عزیزى هم ساخت موسیقى فیلم را انجام داده است

طبق شنیده ها یکى از نقاط قوت فیلم بازى درخشان فاطمه معتمد آریا است که قطعا در جشنواره فجر مورد توجه قرار مى گیرد. علیمردانى درباره همکارى با معمتد آریا گفته: یک بازیگر به معناى واقعى کلمه حرفه اى است و حضورش رنگ و بوى دیگرى به نقش "آباجان” داد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

علیمردانى "آباجان” را بهترین ساخته خود مى داند: به نظرم بهترین فیلمى است که تا به حال ساخته ‌ام و از نظر محتوایی هم به فضای جشنواره بسیار نزدیک است. هنر خانم معتمدآریا باعث شده است که فیلم "آباجان” یک سر و گردن از سایر فیلمهایم بالاتر باشد
عوامل فیلم :
 
نویسنده و کارگردان: هاتف علیمردانى تهیه کننده: هاتف علیمردانى مدیر فیلمبردارى: حسین جعفریان تدوین: امیر ادیب پرور طراح صحنه و لباس: کامیاب امین عشایرى طراح چهره پردازى: مهرداد میرکیانى صدابردار: محمود خرسند آهنگساز: افشین عزیزى طراح جلوه هاى ویژه: محمد لطفعلى منشى صحنه: نسیم سید علیخانى عکاس: على نیک رفتار
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود) 

بازیگران :

 فاطمه معتمد آریا، سعید آقاخانى، حمیدرضا آذرنگ، شبنم مقدمى، فریبا متخصص، ملیسا ذاکرى، محمدرضا غفارى، محمود نظرعلیان و ماهان نصیرى

خلاصه داستان:

روایت خانواده اى که در دهه شصت در شهر زنجان زندگى مى کنند. خانواده اى که جنگ و فضاى آن سال ها تأثیر زیادى روى زندگیشان مى گذارد.
 

 
آذر 
 
فیلم سینمایى ” آذر ” به کارگردانى محمد حمزه اى و تهیه کنندگى نیکى کریمى در بخش مسابقه سى و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در مى آید
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

"آذر” اولین فیلم بلند سینمایی محمد حمزه‌ای است که فیلمنامه آن توسط احسان بیگلری با همکاری پریسا هاشم پور که سال گذشته هم فیلم موفق "برادرم خسرو” را در جشنواره داشتند به نگارش در آمده است

فیلمبردارى "آذر” اوایل آبان ماه آغاز شد و اواخر آذرماه به پایان رسید. نیکى کریمى که همواره آثارش به عنوان کارگردان در بخش مسابقه جشنواره حضور داشته است این بار در مقام تهیه کننده در جشنواره حضور دارد و نقش اول "آذر” را هم بازى مى کند
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

از نکات قابل توجه "آذر” ترکیب بازیگران فیلم است. از فرید سجادى حسینى که امسال با نقش آفرینى در "فروشنده” به شدت مورد توجه قرار گرفت تا پژمان جمشیدى که این روزها حضورى فعال در سینما و تئاتر دارد و لیلا زارع هم که پیش از این در فیلم "شیف شب” با نیکى کریمى همکارى داشته است در "آذر” بازى مى کند
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

یکى از نکات قابل توجه فیلم نقش بسیار متفاوت نیکى کریمى است که در این فیلم نقش پیک موتورى را بازى مى کند و براى بازى در این نقش مدتها تمرین موتور سوارى داشته است

"آذر” از جمله فیلم هایى بود که در آخرین لحظات نسخه کاملش به دست هیات انتخاب رسید و مورد توجه قرار گرفت تا در بخش مسابقه جشنواره فجر حضور داشته باشد

عوامل فیلم : 

کارگردان: محمد حمزه‌ای، فیلمنامه احسان بیگلری با همکاری پریسا هاشم‌پو، مجری طرح: مازیار میری، مدیر فیلمبرداری: پیمان شادمانفر، فیلمبردار: ادیب سبحانی، صدابردار: پرویز آبنار، طراح لباس: غزاله معتمد، طراح صحنه: مهدی موسوی، طراح گریم: افروز بوجاریا، مدیر تولید: محمد یمینی، دستیار و برنامه‌ریز: روزبه سجادی حسینی، منشی صحنه: شهره فهیمی، عکاس: سحاب زری باف، مدیر تدارکات: امیر یمینی، مدیر امورزمالی:ابراهیم تفرشی، مشاور رسانه‌ای: بیتا موسوی، فیلمبردار پشت صحنه: ریحانه طراوتی، مسئول فضای مجازی: آریان امیرخان، جانشین تهیه کننده: سعید پاکستانی و تهیه‌کننده: نیکی کریمی
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

بازیگران :

نیکى کریمى، حمیدرضا آذرنگ، فرید سجادى حسینى، هستی مهدوی، مائده طهماسبى، مهران نایل، شیرین آقا کاشى، مانیا علیجانى با حضور پژمان جمشیدى، لیلا زارع و هومن سیدى 
 

 
ایتالیا ایتالیا 
 
فیلم سینمایى "ایتالیا ایتالیا” نخستین ساخته سینمایى کاوه صباغ زاده امسال در بخش مسابقه سى و پنجمین جشنواره فیلم فجر حاضر خواهد بود
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

کاوه صباغ زاده که سال ها سابقه دستیار کارگردانى داشته نخستین ساخته اش را در ژانر کمدی، فانتزی و موزیکال ساخته است. فیلمنامه "ایتالیا ایتالیا” اقتباسی از داستانی نوشته جوپا لاهیری است. این براى نخستین بار است که در ایران داستانى از جوپا لاهیرى اقتباس مى شود

نود درصد از فیلمبرداری این فیلم در تهران انجام شده و گروه سکانس های فینال را در شمال کشور مقابل دوربین بردند. مراحل فنى فیلم همزمان انجام شد تا "ایتالیا ایتالیا” براى نمایش در جشنواره امسال آماده باشد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)
 
نکته جالب توجه در "ایتالیا ایتالیا” حضور تعداد بسیاری از عوامل پشت دوربین سینما در گروه بازیگران آن است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

با توجه به اینکه صحنه های موزیکال بیش از سى درصد از فیلم را تشکیل می دهند، قرار نیست برای ساخته صباغ زاده موسیقی ساخته شود. تمامی ترانه ها و موسیقی های استفاده شده در فیلم نیز قبل از آغاز پیش تولید انتخاب شده اند

مهدى صباغ زاده که ساخته جدیدش "خانه کاغذى” به بخش مسابقه جشنواره راه پیدا نکرد تهیه کنندگى "ایتالیا ایتالیا” را بر عهده دارد

عوامل فیلم :

کارگردان: کاوه صباغ زاده نویسنده: کاوه صباغ زاده (اقتباس از داستانى اثر جوپا لاهیرى) تهیه کننده: مهدى صباغ زاده مدیر فیلمبردارى: معین مطلبى تدوین: ژینوس پدرام طراحى و ترکیب صدا: علیرضا علویان صدابردار: جهانگیر میرشکارى طراح صحنه و لباس: زیبا موسوى انتخاب موسیقى: کاوه صباغ زاده عکاس: ناصر سجادى حسینى مشاور رسانه اى: آیدا اورنگ
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

بازیگران : 

حامد کمیلی، سارا بهرامی، فرید سجادی حسینی، رضا سخایی، همایون ارشادی، جهانگیر میرشکاری، ناصر سجادی حسینی، دانش اقباشاوی  و فائزه علوی، آنامهر اخلاقی، آرش مرشد، علی ملاقلی پور، حسن زاهدی، علی جناب، درنا مدنی، پریناز کنگاوری، آیدا اورنگ، ناصر مقدس، مهدی فهیمی و سپیده راستی فر

خلاصه داستان : 

 من دوستت دارم و این به تو هیچ ربطی نداره… . 
 

 
سارا و آیدا 
 
مازیار میرى امسال با هفتمین ساخته سینمایى اش "سارا و آیدا” در جشنواره فیلم فجر حضور دارد ،"حوض نقاشى” آخرین ساخته میرى بود که سال ٩١ ساخته شد و با استقبال خوبى هم مواجه شد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

فیلمبردارى "سارا و آیدا” اوایل آبان ماه با یادى از مرحوم داوود رشیدی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران با حضور عوامل فیلم، بازیگران و خانواده رشیدی آغاز شد و اواسط آذرماه به پایان رسید

"سارا و آیدا” یک فیلم اجتماعی محسوب می ‌شود که تمام فیلمبراری آن در تهران انجام شد. این فیلم فضای نزدیک به "سعادت آباد” اثر موفق این کارگردان دارد که در زمان اکران با استقبال بسیار خوبی از طرف مخاطبان و منتقدان روبه ‌رو شده بود.
 
فیلمنامه این فیلم توسط امیر عربی به نگارش در آمده و مجری طرح این پروژه همایون اسعدیان است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

طبق شنیده ها یکى از نقاط قوت فیلم، فیلمنامه خوب آن است که مى تواند در جشنواره امسال مورد توجه قرار بگیرد. ظاهرا فیلم موضوعى جنجالى دارد که به نسل جوان مى پردازد

مصطفى زمانى و غزل شاکرى که پیش از این تجربه موفقى در سریال پر طرفدار "شهرزاد” داشتند بار دیگر در "سارا و آیدا” با یکدیگر همبازى شده اند
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

مراحل فنى فیلم از جمله تدوین و صداگذارى همزمان با فیلمبردارى در حال انجام بود تا "سارا و آیدا” براى نمایش در جشنواره مشکلى نداشته باشد

عوامل فیلم : 

نویسنده، تهیه کننده و کارگردان: مازیار میرى، مجری طرح: همایون اسعدیان، مدیر فیلمبرداری:حسین جعفریان، طراح صحنه و لباس:شیوا رشیدیان، طراح چهره پردازی:مهرداد میرکیانی، تدوین:احمد مرادپور، دستیار تدوین:علی گورانی، مدیربرنامه ریزی و دستیار کارگردان: مریم هژیروند، صدابردار:ساسان نخعی، مدیر تولید:حسین اکبری، گروه کارگردانی:مهدی لطیفی، نگار جنیدی، منشی صحنه:ندا آصف، فیلمبردار:امیر موسوی، دستیار فیلمبردار:مرتضی سبحانی، عکاس:آرزو اتحاد و مشاور رسانه ای:بیتا موسوی، تبلیغات فضاى مجازى: آریان امیرخان
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

بازیگران : 

غزل شاکری، پگاه آهنگرانی، مصطفی زمانی، سعید چنگیزیان، شیرین یزدان، احمد هاشمیان بخش با حضور تینا پاکروان

خلاصه داستان :

سارا و آیدا دوستان صمیمی هستند که آبروی یکی از آنها به خطر افتاده و حالا باید به کمک هم شرایط را به حالت عادی بازگردانند، اما این دو دوست تا کجا پای یکدیگر می‌ایستند؟ 
 

 
 شماره ١٧ سهیلا
 
محمود غفارى امسال با دومین ساخته سینمایى اش "شماره ١٧ سهیلا” در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر حضور خواهد داشت. غفارى پیش از این فیلم ویدیویى "این یک رویاست” را ساخته بود
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

غفاری فیلمساز جوانی است که ساخت پانزده فیلم کوتاه داستانى و مستند را در کارنامه دارد و آثارش در جشنواره‌هایی چون فیلم کوتاه تهران، رویش، پلیس، رضوى و کودک حضور حضوری موفق داشته‌اند. او همچنین توانسته در فستیوال‌هاى خارجى همچون کلرمون فرانت، سه قاره نانت و فرایبورگ موفقیت‌هایی را کسب کند.

فیلم ابتدا با نام "صندلی سفید” پروانه ساخت گرفت که پس از آن قرار بر این شد تا نام آن بر اساس کاراکتر اصلی فیلم، سهیلا باشد اما به دلیل اینکه تعداد زیادى فیلم با محوریت یک اسم ساخته شده است نام فیلم به "شماره ١٧ سهیلا” تغییر نام داد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

"شماره ١٧ سهیلا” یک فیلم اجتماعى است که شخصیت اصلى آن یک زن است. فیلم به بحران میانسالی و مخاطرات ازدواج در سنین بالا مى ‌پردازد؛ موضوعى که تاکنون کمتر در سینماى ایران به آن پرداخته شده است

محمودغفارى درباره انتخاب این موضوع گفته است: توجه به افزایش سن ازدواج دختران در جامعه و بحرانی شدن این مساله حس کردیم که ساخت چنین فیلمی ضرورت دارد زیرا هم اکنون در کشور ما نه برنامه ریزی مناسبی برای این بحران صورت گرفته و نه اینکه آموزش درستی به افراد داده شده است. موضوع تاخیر در ازدواج به لحاظ فیزیکی هم برای این دختران مشکلاتی پیش می‌آورد پس باید برای این تعداد از دخترانی که هنوز ازدواج نکرده‌اند و سنشان بالا رفته است، فکری کرد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

طبق شنیده ها "شماره ١٧ سهیلا” از جمله فیلم هایى است که با راى بالاى هیات انتخاب راهى بخش مسابقه جشنواره فجر شده است. امیر سیدزاده که پیش از این تهیه کنندگى فیلم هاى "مادر قلب اتمى”، "ناخواسته”، "خاطرات پاییزى” و … را بر عهده داشته؛ تهیه کننده "شماره ١٧ سهیلا” است.

عوامل فیلم :

نویسنده و کارگردان: محمود غفاری تهیه کننده: سید امیر سیدزاده، سرمایه گذاران: سید محمد سیدزاده و محمود غفاری، مدیرتولید: محمد سیدزاده، مجری طرح: مهدی پور موسی، صدابرداران: مهدی ابراهیم زاده و حمید محمودی، عکاس: رویا حسینی، مدیر فیلمبرداری: اشکان اشکانی، گروه فیلم‌برداری: مجتبی شادرو، حمید فصاحتی، محمود خراسانی، مدیر صحنه: مهدی سلیمی، دستیار کارگردان: مهناز جارچی، تدارکات: حامد آزادی و رحیم خاراجی، ترابری: عبدالله صدیق، عباس حسن زاده و محمد بداقی
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

بازیگران:

 زهرا داودنژاد، بابک حمیدیان، احسان امانى و مهرداد صدیقیان 
 

 
 بیست و یک روز بعد
 
 سید محمدرضا خردمندان امسال با نخستین ساخته سینمایى اش "بیست و یک روز بعد” در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر حضور دارد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

"بیست و یک روز بعد” ملودرامی اجتماعی به نویسندگی مشترک سیدمحمدرضا خردمندان و احسان ثقفی است و داستان نوجوانی است که در راه تحقق آرزوی ناکام پدرش، با چالش بسیاری روبرو می شود. این فیلم تازه ترین محصول حوزه هنری، ملودرامی اجتماعی است که تمام فیلمبرداری آن در حاشیه تهران و کرج انجام شده و به لحاظ تعدد لوکیشن، فیلمی پرلوکیشن محسوب می شود.

مهدی قربانی، بازیگر نوجوان سینمای کشور، نقش اصلی این فیلم را برعهده دارد. قربانى سال گذشته با فیلم "ابد و یک روز” شناخته شد و مورد توجه قرار گرفت
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

حمیدرضا آذرنگ که در این فیلم نقش صاحب یک گیم نت را بازی می کند، درباره نقش خود گفته: آنقدر فیلمنامه این کار به نظرم جالب و هیجان انگیز آمد که در زمان انتخاب، برای اولین بار میزان نقش برایم در اولویت قرار نداشت. فیلمنامه این فیلم آنقدر خوب بود که دوست داشتم در این کار حتی در نقشی کوتاه حضور داشته باشم و به همین خاطر نقش داریوش را با آغوش باز پذیرفتم

حمیدرضا آذرنگ و ساره بیات که سال گذشته با فیلم "عادت نمى کنیم” در جشنواره حضور داشتند امسال براى دومین بار در "بیست و یک روز بعد” با یکدیگر همبازى شده اند

عوامل فیلم :

کارگردان: سیدمحمدرضا خردمندان، نویسنده: سیدمحمدرضا خردمندان، احسان ثقفی، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، مشاور کارگردان: محمد لطفعلی، طراح گریم: جلال موسوی، طراح صحنه و لباس: کامیاب امین عشایری، مدیر صدابرداری: امیر نوبخت، تدوین: محمدرضا مویینی، هدی مویینی، مدیر تولید: ابراهیم زاهدی فر، مدیر برنامه ریزی: سعید عباسی، منشی صحنه: داریوش اسقایی، مدیر تدارکات: رسول سیدحاتمی، عکاس: نوید سجادی حسینی، تصویربردار پشت صحنه: محمد مهدی پور، مشاور رسانه ای: هادی فیروزمندی، محصول باشگاه فیلم سوره حوزه هنری.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود)

بازیگران:

ساره بیات، حمیدرضا آذرنگ، امیرحسین صدیق، مهدی قربانی، جلال فاطمی، رضا استادی، سینا رازانی و حسین شریفی
 

 
اسرافیل 
 
آیدا پناهنده امسال دومین فیلم بلند خود را به جشنواره فجر آورده است .
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود) 

ارسلان امیری همچون فیلم قبلی پناهنده در اینجا هم در مقام نویسندگی همراه کارگردانی که لقب آینده درخشان را از نگاه داوران فستیوال ۲۰۱۵ کن گرفته است ، قرار دارد . این دو که تجربه بسیار خوبی از همکاری در فیلم اول خانم کارگردان را دارند و ثمره ی آن را طی حضور در فستیوال های مهم خارجی و داخلی دارند ” اسرافیل ” را به نگارش در آوردند .
 
اسرافیل از عوامل حرفه ای و کارآمد در جلوی دوربین هم بر خور داراست .هایده صفی اری که از پرکارترین تدوین گران دهه نود سینمای ماست هم در کنار آیدا پناهده تجربیات خود را به فیلم تزریق کرده است .
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود) 
 
از مهمترین ویِگی های بازیگران در فیلم وجود نقش متفاوت و سخت پژمان بازغی در "اسرافیل ” است ، او که به نظر بعضی علاقه مندان خود در سینما نسبت به قبل افت کرده است ولی در اینجا با بازی گردانی پناهنده یکی از متفاوت ترین نقش ها و بازی های خود را به نمایش گذاشته است 
 
عوامل فیلم:  
 
عوامل و دست اندرکاران این فیلم عبارتند از کارگردان: آیدا پناهنده، نویسندگان: ارسلان امیری، آیدا پناهنده، مدیر تولید: حسین بشگرد، مدیر فیلمبرداری: مرتضی قیدی، تدوین: هایده صفی یاری، صدابرداران: جهانگیر میرشکاری، مهدی ابراهیم زاده، طراح صحنه: کیوان مقدم، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: رضا سخایی، طراح گریم: سودابه خسروی، طراح لباس: سارا سمیعی، عکاس: امید صالحی، منشی صحنه: شیدا باسمه چی، مشاور رسانه ای: منصوره بسمل، تبلیغات فضای مجازی: آریان امیرخان، امور مالی: نساء حشمتی، مدیر صحنه: فرشاد مهد یادگار، دستیاران کارگردان: مهدی فهیمی، مجید حقیقت، میترا یکتافر، دستیاران صحنه: رشید حسینی، ابراهیم ناصری، فیلمبردار پشت صحنه: هادی احمدی، گروه فیلمبرداری: مجید نعیمی، شاهرخ زمانی، رامتین فروتنیان، امین شهسواری، دستیار صدابردار: امین جعفری، دستیاران لباس: پریسا گلجو، دستیار تدوین: رضا کرد بچه، مجریان گریم: فرزاد شیار کار، آیدین فرضی، تدارکات: مهیار محمدیان، مهدی زهری، حسین زمانی، همیاران تدارکات: محمد طمیری نژاد، رضا مهری، حمل و نقل: امیر حسین محمدی، حمید قادری، اکبر بیعتی، محسن خسروی، سرمایه گذاران: مستانه مهاجر، مریم خداوردی، مجری طرح: حامد پروین خسروی و تهیه کننده: مستانه مهاجر. 
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه چهارم (منتشر نشود) 
 
بازیگران: 
 
هدیه تهرانی، پژمان بازغی، مریلا زارعی، علی عمرانی، سهیلا رضوی، پوریا رحیمی‌سام ، هدی زین‌العابدین، سودابه جعفر‌زاده و افشین سلیمان‌پور 
 
خلاصه داستان: 

مردی که ماهی را دوست داشت بازگشته است. دختری که بهروز را دوست دارد بازمی‌گردد. مردگان زنده می‌شوند .


 
خفه گی
 
خفه گی چهاردهمین ساخته جیرانی و در حال و هوای آثار موفق پیشین او می باشد . فیلمی که فیلمبرداری اش تا اخر دی ماه به طول انجامید و در بخش سودای سیمرغ جشنواره حضور دارد.

خفگی را جیرانی برای رسیدن به فضای مورد نظرش سیاه و سفید فیلمبرداری کرده است .
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه چهارم
 
الناز شاکر دوست در نقش صحرا مشرقی اولین مشرقی جیرانی است که کارکتر مثبتی ندارد و در قالبی کاملا متفاوت ظاهر شده است . دیگر از آن زیبایی های ظاهری خبری نیست و صورت شاکردوست در کل فیلم به صورت کک و مکی می باشد

جیرانی کاملا ریسک پذیر است و شاید او بود که با انتخاب مهناز افشار برای سالاد فصل او را از بازی کردن فیلم های تجاری بیرون کشید  و مسیر کارنامه ی کاری او را به طور کلی تغییر داد . اتفاقی که به طور حتم برای شاکر دوست هم خواهد افتاد.

ماهایا پطروسیان ایفاگر نقشی کوتاه ولی به قول الناز شاکر دوست مهم ترین نقش فیلم می باشد . 
 
آسانسور یکی از مهم ترین فضای فیلم است که بر اهمیت آن در قصه از تاکید شده است .
 
فیلمی که بارها توسط عوامل فیلم از جمله کارن همایونفر و مسعود سلامی تاکید شده است که سوپراریز امسال سینما و عجیب ترین فیلم سال است .
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه چهارم 

عوامل فیلم:

نویسنده، کارگردان: فریدون جیرانی، مجری طرح: الهام صفوی زاده، مدیر فیلمبرداری: مسعود سلامی، طراح چهره پردازی: ایمان امیدواری، طراح صحنه: محسن نصراللهی، طراح، لباس: مارال جیرانی، تدوین: بهرام دهقانی، صدابردار: داریوش صادقپور، صداگذار: حسین ابوالصدق، موسیقی: کارن همایون فر، مدیر تولید: عبدالله شهباززاده، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: آلاله هاشمی، منشی صحنه: سعیده دلیریان، عکاس: احمدرضا شجاعی، انتخاب بازیگران: احسان ظلی پور، بازیگران: نوید محمدزاده، الناز شاکردوست، پردیس احمدیه، غلامحسین لطفی، احسان امانی، اسدالله یکتا، ماهایا پطروسیان و پولاد کیمیایی. مدیر پروژه: حمید پنداشت و تهیه کننده: فریدون جیرانی.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه چهارم 
بازیگران:

الناز شاکردوست ، نوید محمدزاده، پولاد کیمیایی، ماهایا پطروسیان و پردیس احمدیه
 

 
ماه گرفتگی
 
ماه گرفتگی آخرین ساخته مسعود اطیابی است که در بخش سودای سیمرغ جشنواره حضور دارد.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه چهارم 
 
ماه گرفتگی قصه‌ای را در بستر روزهای پر التهاب سال 88  روایت می‌کند.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه چهارم
 
عوامل فیلم: 

مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، صدابردار: بابک اردلان، طراح صحنه: علی مربی، طراح گریم: محمد قومی، طراح جلوه های ویژه: عباس شوقی، سرپرست گروه کارگردانی: عادل معصومیان، دستیار یک کارگردان و برنامه ریز: علی نوابی، تولید: ایمان غیبی، دستیار تولید: محمد امین بازاری، پشتیبانی تولید نظامی: محمد ملکی، گروه تدارکات: فربد کیانی. 
 
بازیگران:
 
کامبیز دیرباز، فریبا کوثری، سارا خوئینی‌ها، الناز حبیبی، قاسم زارع، شهرام عبدلی و ارسلان قاسمی 
 

 
 یادم تو را فراموش
 
فیلم "یادم تو را فراموش” عنوان تازه‌ ترین ساخته علی عطشانی محسوب می‌شود که فیلمنامه آن را پیمان عباسی به نگارش درآورده است.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه چهارم

بر اساس شنیده ها، ماجرای قتل همسر اول ناصر محمدخانی توسط زن صیغه‌ای خودش شهلا جاهد مدت‌ها در کانون توجه قرار داشت و بعد از هومن سیدی که آن را در "خشم و هیاهو” به صورت غیرمستقیم نشان داد حالا عطشانی فیلم "یادم تو را فراموش” را براساس زندگی واقعی این فوتبالیست جلوی دوربین برده است.
 
عوامل فیلم:
 
علیرضا بیات: مدیر تولید، حسام آقا باباپور: جانشین تهیه کننده، علیرضا یگانگی: دستیار تهیه کننده، وحید مهین دوست: دستیار یک و برنامه‌ریز، سینا زارعیان: دستیار کارگردان، سروش حسین جانی: دستیار کارگردان، محسن گلستانی: فیلمبردار پشت صحنه، الهام اخوان: منشی صحنه، محمود عطشانی: مدیر فیلمبرداری، مهدی حسینی: دستیار یک، مهدی قاسمی: دستیار دوم، علی غیاثی: دستیار سوم، سینا چراغی: دستیار چهارم، محمد شاهوردی: مدیر صدابرداری، امیر شاهوردی: دستیار صدا، صداگذار: نادر بادامچیان، سعید دلاوری: مدیر تدارکات، ناصر ماهری، دستیار تولید: سید ابراهیم خسروی، رسول عابدی: خدمات، مجید علی اسلام: طراح صحنه و لباس، سمیرا علی اسلام: دستیار لباس، احمد سعادت بخت: دستیار صحنه، سجاد گودرزی: دستیار صحنه، محمد تیموری و علی عطشانی: تدوینگر اشاره کرد.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه چهارم

بازیگران:

حسین یاری ،میترا حجار، آتیلا پسیانی، رضا ناجی، ماه چهره خلیلی، خشایار راد، مازیار فلاحی، آزاده مهدی زاده، بیتا عطشانی و غزل یگانگی
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه چهارم 
 
خلاصه داستان: 
 
در خلاصه داستان «یادم تو را فراموش» آمده است: دامون مربی بر کنار شده یکی از باشگاه‌های پرطرفدار با دختری که سال‌ها پیش با او ارتباط داشته روبرو می‌شود.


 
دریاچه و ماهی
 
فیلم سینمایی «دریاچه ماهی» به کارگردانی مریم دوستی و تهیه کنندگی سعید سعدی در بخش چشم انداز جشنواره فیلم فجر حضور دارد.

«دریاچه ماهی» به قلم مصطفی رستگاری با مضمون دفاع مقدس روایتی متفاوت از شهدای هنوز بر جای مانده کانال ماهی دارد.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه چهارم

این فیلم نگاهی به وقایع پس از جنگ دارد و داستان چند خانواده را روایت می کند که در نقطه مشترکی به یکدیگر می رسند و در این میان عشق گمشده ای پیدا می شود. در واقع این فیلم تجلیلی از شهدای جاویدالاثر خواهد بود.

«دریاچه ماهی» اولین تجربه سینمایی دوستی محسوب می شود.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه چهارم 
 
عوامل فیلم: 
 
 مدیر فیلمبرداری: مرتضی خان محمد، تدوین: آرش معیریان، مدیر صدابرداری: رضا تهرانی، طراح گریم: محسن بابایی، مدیر تولید: پیمان شیرخانی، منشی صحنه: مریم شقاقی.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه چهارم 
 
بازیگران:
 
نادر فلاح، ستاره اسکندری، افشین هاشمی، حدیثه تهرانی، صحرا اسدالهی، لاله اسکندری، حسین باشه آهنگر و مجتبی پیرزاده 

آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه سوم

وب سایت فیلم نیوز: در مطلب زیر با بخشی از فیلم های جشنواره آشنا می شوید، صرفا جهت این که حال و هوای کلی آثار دستتان بیاید و برای انتخاب فیلم های مورد سلیقه یک راهنمای کلی داشته باشید. به هر حال این فیلم ها دورنمایی از وضعیت اکران در یک سال آینده را هم نشانمان می دهد.
 
 ماجان
 
رحمان سیفى آزاد امسال با نخستین ساخته سینمایى اش "ماجان” در بخش چشم انداز جشنواره فیلم فجر حضور دارد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

سیفى آزاد که پیش از نویسندگى آثارى چون "من مادر هستم” ، "خواب زده ها” و … را بر عهده داشته پاییز امسال فیلمبردارى "ماجان” را در تهران و شمال آغاز کرد

"ماجان” به معنای مادر جان است که در نقاط مختلف کشور از جمله شمال کشور و لرستان از این اصطلاح استفاده می شود
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

مهتاب کرامتى و فرهاد اصلانى که پیش از این در فیلم هاى "پاداش سکوت” و "عصر یخبندان” با یکدیگر همبازى بوده اند، در سومین تجربه مشترکشان نقش هاى اصلى "ماجان” را بازى مى کنند
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

همزمان با فیلمبردارى بهمن اردلان در استودیو بهمن صداگذاری این فیلم را آغاز کرد و همچنین به طور همزمان نازنین مفخم مشغول تدوین فیلم بود تا "ماجان” مشکلى براى حضور در جشنواره فجر نداشته باشد. "ماجان” محصول موسسه تصویر شهر است
 
عوامل فیلم : 

نویسنده: لیلا لاریجانی، کارگردان: رحمان سیفی آزاد، مشاور کارگردان:همایون اسعدیان، مدیر فیلمبرداری:محمد آلادپوش، تدوین:نازنین مفخم، مدیر صدابرداری:سعید بجنوردی،صداگذار:بهمن اردلان، طراح چهره پردازی: مهرداد میرکیانی، طراح صحنه و لباس:جهانگیرمیرزاجانی، طراح جلوه های بصری:امیررضا معتمدی، مدیر تولید:مجید کریمی، دستیار تولید: سیامک مرندی ، سرپرست گروه کارگردانی  :علی صابری، مدیربرنامه ریزی:سعید نقدزاده، دستیار کارگردان:حسام خلیل نژاد، دستیار برنامه ریز:فرشاد کلباسی، مدیر تدارکات: احمد عطایی عکاس: مهدی دلخواسته، فیلمبردار پشت صحنه: هلیا کریمی ، مدیر امور مالی: امیر آبگینه چی ، مشاور رسانه ای:بیتا موسوی و تهیه کننده:محمد مهدی عسگرپور.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

بازیگران:

مهتاب کرامتی، فرهاد اصلانی، سیما تیرانداز، بابک انصاری، بازیگر نوجوان: محمد مهدی احدی، بازیگران خردسال: عرفان برزین و سارا میرایی 
 
خلاصه داستان: 
 
"ماجان” روایتگر قصه زوجی است که با چالش بزرگی در مواجه با فرزند خود روبرو هستند 
 

 
خوب،بد،جلف
 
سرانجام پس از کش و قوس هاى فراوان و به تاخیر افتادن چندباره تاریخ اکران، نخستین ساخته سینمایى پیمان قاسم خانى در سى و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در مى آید
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

پیمان قاسم خانى که همیشه فیلمنامه هایش از جمله "مارمولک”، "مکس”، "سن پطرزبورگ”، "طبقه حساس”، "ورود آقایان ممنوع” و … با استقبال بسیار خوبى رو به رو شده در نخستین تجربه سینمایى اش هم سراغ ساخت یک فیلم کمدى با فیلمنامه اى از خودش رفته است

فیلمبردارى "خوب، بد، جلف” زمستان سال گذشته آغاز شد. اکثر لوکیشن هاى فیلم خارجى بود و به همین دلیل فیلمبردارى طولانى شد. بعد از آماده شدن فیلم ماجراهاى عجیب اکرانش آغاز شد. سازندگان ابتدا قصد داشتند فیلم را نوروز ٩۵ اکران کنند اما صدور پروانه نمایش فیلم طول کشید. اواخر بهار امسال پروانه نمایش "خوب، بد، جلف” صادر شد اما قانون جدید شوراى صنفى مبنى بر اینکه ثبت قرارداد اکران ملزم به گذشت دوماه از صدور پروانه نمایش است بازهم اکران فیلم را به تعویق انداخت تا اینکه سرانجام آخرین تصمیم عوامل نمایش فیلم در جشنواره فجر بود
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

داستان "خوب، بد، جلف” ربطى به سریال "پژمان” ندارد اما قصه بعد از اتفاقات سریال روایت مى شود. پژمان جمشیدى فوتبالیستى است که حالا بازیگر شده و سام درخشانى هم نقش خودش را در فیلم بازى مى کند

بازیگران بسیار زیادى در "خوب، بد، جلف ایفاى نقش کرده اند، از جمله امیر مهدى ژوله و مهراب قاسم خانى که نخستین تجربه سینمایى آنها هم محسوب مى شود. پیمان قاسم خانى درباره دلایل انتخاب بازیگران چهره در فیلمش گفته: فیلم طورى بود که حس مى کردم خوشم مى آید مخاطب هر چند لحظه یکبار چهره اى را ببیند که برایش آشناست.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

جشنواره فجر معمولا به جز موارد معدودى روى خوشى به فیلم هاى کمدى نشان نداده است. باید دید در صورت انتخاب "خوب، بد، جلف” چه اتفاقى براى فیلم مى افتد

عوامل فیلم:

نویسنده و کارگردان: پیمان قاسم خانى،تهیه کنندگان: محسن چگینى، عبدالله اسکندرى،طراح گریم: عبدالله اسکندرى،مدیر فیلمبردارى: على تبریزى،صدابردار: داریوش صادقپور،مدیر تولید: رضا کریمى،دستیار اول کارگردان: زینب نصرالهى،طراح صحنه: پیام اسکندرى،طراح لباس: رعنا امینى،منشى صحنه: نائله شریفى،عکاس: محمد بدرلو،مشاور رسانه اى: آریان امیرخان
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

بازیگران:

حمید فرخ نژاد، پژمان جمشیدى، سام درخشانى، مانى حقیقى، ویشکا آسایش، مجید مظفرى، رضا رویگرى، نسیم ادبى، رضا کریمى، نیوشا ضیغمى، آزاده صمدى، مهراب قاسم خانى، على اوجى، امیرمهدى ژوله و بهاره رهنما

خلاصه داستان:

فیلم درباره یک کارگردان هنری سینما از طرف تهیه کننده‌اش تحت فشار است تا از دو بازیگر تجاری برای بازی در نقش‌های اصلی فیلمش استفاده کند. از نظر کارگردان آن‌ها بدترین انتخاب‌های ممکن هستند، اما اگر می‌خواهد که فیلم را بسازد مجبور است در مدت کوتاهی آن‌ها را به نقش‌ها یشان نزدیک کند و این کار آسانی نیست. 
 

 
زیر سقف دودی 
 
یازدهمین ساخته سینمایى پوران درخشنده با نام "زیر سقف دودى” امسال در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر حضور خواهد داشت
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

فیلمبردارى "زیر سقف دودى” اوایل مهرماه در تهران آغاز شد و اواسط آذرماه به پایان رسید. "زیر سقف دودى” از جمله فیلم هاى پر لوکیشن امسال است که در مناطق مختلفى از جمله الهیه، یک خانه در منطقه جردن، در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، یک خانه در منطقه فرشته تهران، بانکی واقع در خیابان ولی عصر تهران، سوله‌‌های انباری واقع در جاده بهشت زهرا، در رستوران لئون (سام سنتر)، کارخانه‌ای در منطقه وردآورد کرج، خیابان‌های شهر تهران و … فیلمبرداری شده است

پوران درخشنده در جدیدترین فیلمش مانند ساخته قبلى اش "هیس دخترها فریاد نمى زنند” سراغ موضوعى جنجالى رفته و به طلاق عاطفى میان زوج ها پرداخته است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

نیکى کریمى از جمله بازیگرانى بود که حضورش از ابتدا در فیلم قطعى بود اما به دلیل تداخل با فیلم "آذر” از حضور در "زیر سقف دودى” انصراف داد و بهنوش طباطبایى جایگزین او شد. بابک حمیدیان هم قرار بود در فیلم درخشنده بازى کند که حضورش منتفى شد

مرحل فنى "زیر سقف دودى” همزمان با فیلمبردارى در حال انجام بود. هایده صفى یارى تدوین، محمدرضا دلپاک صداگذارى و کارن همایونفر آهنگسازى فیلم را انجام داده اند

درخشنده معمولا در تمامى فیلم هایى که تاکنون ساخته یکى از معضلات مهم اجتماعى را مورد بررسى قرار داده که این اتفاق در "زیر سقف دودى” هم تکرار شده است. فیلم پیش تولید نسبتا طولانى داشت و درخشنده چندین سال درحال تحقیق بر روى موضوع فیلمش بود
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

درخشنده درباره دغدغه هایش از ساخت فیلم اجتماعى گفته: آینده ما توسط بچه‌ های ما رقم زده می‌شود، بنابراین اگر آینده بچ ه‌های ما به این شکل ادامه پیدا کند با مشکل مواجه خواهیم شد. تمام بحث و دغدغه‌ام خانواده است؛ چرا که معتقدم آن رکنی که به ما قابلیت این را می‌دهد که انسانیت را جلو ببریم خانواده است

از نکات قابل توجه فیلم بازى بسیار خوب مریلا زارعى و فیلمبردارى مسعود سلامى است که مى تواند در جشنواره مورد توجه داوران قرار بگیرد

عوامل فیلم : 

تهیه‌کننده و کارگردان: پوران درخشنده، مدیرفیلمبرداری: مسعود سلامی، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: جلیل شعبانی، منشی صحنه: سیمین آزادی، مدیر صدابرداری: عباس رستگارپور، صدابردار: امید عاشوری، طراح گریم: ایمان امیدواری، طراح صحنه: حجت اشتری، طراح لباس: گلناز گلشن، دستیار صدا: بابک مرادی، دستیاران کارگردان: علی جودی و لیلا درخشنده، دستیار اول فیلمبردار: امید رخ افروز، نورپرداز: داود محمدی، دستیار نور: علی نهاردانی، تراولینگ: فرانک کیان، گروه فیلمبرداری: امیر غیور، محسن شالی، سینا علیپور، حسن لشگری، سینه موبیل: اکبر اسماعیلی؛ ویژیال افکت (VFX): خشایار عاطفی، دستیاران لباس: زهره رحمانی، محسن ساریخانی، دستیاران صحنه: بابک تحمیلی، حامد اصلانی مجید مظفری، مجریان گریم : محمد سیه‌پوش، الهام فراخی، دستیار تهیه: منصور درخشنده، مدیر تولید: عباس درخشنده، عکاس: بابک برزویه، فیلمبرار پشت صحنه: انوش سعیدنیا، مدیر تبلیغات: پیام ایرایی، مشاور رسانه‌ای: منصور جهانی، مدیر تدارکات: رامین بهزادی، دستیاران تدارکات: بهرام صادقی، علی عربگلو، اشکان صالحی.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

بازیگران :

فرهاد اصلانی، مریلا زارعی، بهنوش طباطبایی، هوشنگ توکلی، مریم بوبانی، هادی مرزبان، فریبا متخصص، شهرام حقیقت دوست، رسول نجفیان، نفیسه روشن، آزیتا حاجیان، حسام نواب صفوی و فرشید زارعی ‌فرد با معرفى ابوالفضل میرى و لاله مرزبان 
 

 
یک روز بخصوص 
 
همایون اسعدیان پنج سال پس از آخرین ساخته سینمایى اش "بوسیدن روى ماه” امسال با نهمین فیلمش  در جشنواره فیلم فجر حضور دارد.

پیش تولید "یک روز بخصوص” اوایل آذرماه سال گذشته آغاز شد و فیلمبردارى اوایل بهمن ماه آغاز شد و پس از ۴٢ جلسه در اسفندماه به پایان رسید
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

ابتدا قرار بود نقش اصلى فیلم را حامد بهداد بازى کند. همایون اسعدیان از همان دوسال گذشته که ایده "یک روز بخصوص” به ذهنش رسید بهداد را براى نقش اصلى انتخاب کرده بود اما زمانى که پیش تولید فیلم آغاز شد به دلایلى حضور بهداد منتفى و مصطفى زمانى به عنوان نقش اصلى مرد فیلم انتخاب شد

اسعدیان براى انتخاب پریناز ایزدیار هم سال گذشته و قبل از جشنواره فجر بخش هایى از "ابد و یک روز” را دید و او را براى یکى از نقش هاى اصلى فیلم انتخاب کرد. پس از تجربه موفق مصطفی زمانی و پریناز ایزدیار در مجموعه "شهرزاد” این دوبازیگر بار دیگر در فیلم "یک روز بخصوص” با یکدیگر همبازی شدند. فرهاد اصلانى هم پس از تجربه موفق مجموعه "راه بى پایان” بار دیگر با اسعدیان همکارى کرده است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

"یک روز بخصوص” از جمله فیلم هایى بود که براى انتخاب بازیگر اصلى اش فراخوان تلگرامى منتشر کرد. فیلم دو بازیگر لازم داشت که باید اولین تجربه سینمایى شان را تجربه مى کردند. در نهایت پس از یک ماه از بین پنج هزار فیلم رسیده دو بازیگر جدید انتخاب شدند

اسعدیان در فیلم تازه اش به سراغ سوژه اى ملتهب رفته و بخشى از تجارت پنهانى که در وادى خرید و فروش اعضا و جوارح بدن انسان وجود دارد را به نقد کشیده است. موضوعى که تاکنون کمتر به آن پرداخت شده است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

مازیار میرى "یک روز بخصوص” را تدوین کرده و علیرضا کهن دیرى موسیقى فیلم را ساخته و فیلم آماده نمایش است

عوامل فیلم:

تهیه کننده و کارگردان: همایون اسعدیان،نویسندگان: همایون اسعدیان، مجید قیصرى،مجرى طرح: مازیار میرى،مدیر فیلمبردارى: على قاضى،مدیر برنامه ریزى و دستیار اول کارگردان: مریم هژیروند،طراح چهره پردازى: مهرداد میرکیانى،طراح صحنه و لباس: کامیاب امین عشایرى،صدابردار: ساسان نخعى،مدیر تولید: مجید کریمى،منشى صحنه: ندا قائدى،عکاس: مهدى دلخواسته،مشاور رسانه اى: بیتا موسوى
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر شود)

بازیگران:

مصطفی زمانی، فرهاد اصلانی، پریناز ایزد یار، محسن کیایی، شیرین آقا کاشی، شیرین یزدان بخش با معرفی افسانه کمالی، مجتبی پیرزاده، بازیگر خردسال: ایلیا نصرالهی

خلاصه داستان:

حامد باید برای عمل قلب خواهرش دست به یک انتخاب بزند، انتخابی که در آینده مسیرهای متفاوتی را پیش روی او قرار داده است 
 

 
بدون تاریخ بدون امضا
 
 یکى از مهمترین فیلم هاى امسال دومین ساخته وحید جلیلوند ” بدون تاریخ، بدون امضا ” است که در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر به نمایش در مى آید

وحید جلیلوند با نخستین ساخته اش "چهارشنبه ١٩ اردیبهشت” موفقیت بسیار خوبى را بدست آورد و علاوه بر کسب سیمرغ بهترین فیلم و بهترین کارگردانى جشنواره سى و سوم، توجه رسانه ها، منتقدان و مخاطبان سینما را هم به خود جلب کرد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر نشود)

یکى از نکات جالب توجه "بدون تاریخ، بدون امضا” ترکیب متفاوت بازیگرانش است. امیر آقایى که پیش از این در "چهارشنبه ١٩ اردیبهشت” هم با جلیلوند همکارى کرده بود نقش اصلى فیلم را بازى مى کند و طبق شنیده ها بازى بسیار زیبا و متفاوتى را به نمایش گذاشته است. آقایى چندى پیش در گفتگو با فریدون جیرانى "بدون تاریخ، بدون امضا” را یکى از سخت ترین تجربه هاى کارى اش دانسته بود

نوید محمدزاده هم که در روزهاى اوجش به سر مى برد و سال گذشته موفق به کسب سیمرغ بهترین بازیگر مکمل مرد شد نقش متفاوتى در "بدون تاریخ، بدون امضا” دارد. هدیه تهرانى هم که به نظر مى رسد این روزها جدى تر از قبل به عرصه بازیگرى برگشته نقش زن داستان را بازى مى کند

طبق گفته جلیلوند هدیه تهرانى بازیگرى بوده که از زمان نگارش فیلمنامه به حضورش در فیلم فکر شده بود. جلیلوند در این باره گفته: دلیل انتخاب هدیه تهرانى شغلش در فیلم بود. او همکار کاوه نریمان (امیر آقایى) در پزشک قانونى است. به چهره بازیگرى نیاز داشتیم که مخاطب به سادگى او را در این حرفه بپذیرد و هدیه تهرانى بهترین گزینه بود
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر نشود)

"بدون تاریخ، بدون امضا” از جمله فیلم هایى است که فیلمبردارى سختى داشته است. فیلمبردارى فیلم تابستان امسال آغاز شد و در ۶٧ جلسه به پایان رسید. بیشتر لوکیشن هاى فیلم مناطق جنوب شهر مثل پزشکى قانونى، بهشت زهرا، کهریزک و … بوده است

جلیلوند از جمله کارگردان هایى است که زمان زیادى را صرف نوشتن فیلمنامه مى کند و معمولا به کار گروهى در این زمینه اعتقاد دارد. این را تجربه قبلى اش هم نشان مى دهد. فیلمنامه "بدون تاریخ، بدون امضا” هم با همکارى مشترک وحید جلیلوند و على زرنگار نوشته شده و على جلیلوند هم تهیه کنندگى کار را بر عهده دارد

عوامل فیلم :

نویسندگان : علی زرنگار – وحید جلیلوند، کارگردان : وحید جلیلوند، مدیر فیلمبردارى : پیمان شادمانفر، طراح گریم : عبدالله اسکندری، آهنگساز : پیمان یزدانیان، مدیر تولید : محمدصادق آذین، طراحى و ترکیب صدا : سیدعلیرضا علویان، مدیر صدابرداری : امین میرشکاری، با تشکر از : داریوش صادق پور، طراح صحنه : محسن نصراللّهى، تدوین : وحید جلیلوند – سپهر وکیلی، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان : حسن لبافى و زینب نصراللّهی، منشی صحنه : ندا قائدی، عکاس : امیرحسین شجاعی، مدیر تدارکات : محمد حیدرقلی، مشاور رسانه‌ای : مریم نراقی، طراح لباس : دلیله صوفیانى، دستیار یک فیلمبردار : آرش رمضانى، دستیار کارگردان : بهنام اعلمی، دستیار یک صحنه : مسعود مقوّمی، گروه کارگردانی : قدیر حمزه ای – علی عسکری، دستیار تدارکات : عماد طاهری،  فیلم پشت صحنه : حامد جوادزاده، تبلیغات مجازى : آریان امیرخان، پخش کنندۀ بین الملل : کتایون شهابی، سرمایه گذاران : حامد عنقا – علی جلیلوند، تهیه کننده : على جلیلوند.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر نشود)

بازیگران:

امیر آقایی، هدیه تهرانی، سعید داخ، علیرضا استادی و نوید محمدزاده با معرفى زکیه بهبهانى

خلاصه داستان:

کاوه نریمان یکی از پزشکان پزشکی قانونی در محل کارش با جسدی مواجه می شود که او را پیش از این می ‌شناخته است
 

 
کمدی انسانی
 
محمدهادى کریمى با پنجمین ساخته سینمایى اش در بخش مسابقه جشنواره فجر حضور دارد. کریمى پس از چهار سال براى ساخت فیلم جدیدش پشت دوربین رفت. فیلمى که از نظر شرایط تولید دشوارترین ساخته او محسوب مى شود

داستان "کمدى انسانى” در چهار دهه روایت مى شود. نقش شخصیتى که داستان زندگى اش را در چهار دهه دنبال مى کنیم آرمان درویش بازى مى کند. او با بازى در فیلم "چهارشنبه” نگاه ها را متوجه خود کرد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر نشود)

یکى از نکات جالب توجه فیلم گریم هاى متفاوت بازیگران است. آرمان درویش، نیکى کریمى و هومن سیدى از جمله بازیگرانى هستند که همگى با چند گریم متفاوت در فیلم ظاهر شده اند. شهرام خلج طراحى چهره پردازى فیلم را بر عهده داشته است

فیلمبردارى "کمدى انسانى” پس از دوماه و در بیش از ٢۵ لوکیشن به پایان رسید. برخى از فضاها در فیلم بازسازى شده و براى برخى هم دکور ساخته شده است. طبق گفته کارگردان بخش هایى که در شهرک غزالى فیلمبردارى شده متفاوت از سایر آثارى است که قبلاً در این مکان فیلمبردارى داشته اند
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر نشود)

فیلم قبلى محمدهادى کریمى "بشارت به شهروند هزاره سوم” بود که در سال ٩١ و در جشنواره سى و یکم فجر به نمایش در آمد. فیلم هاى کریمى معمولاً آثار پر بازیگرى هستند و "کمدى انسانى” هم از نظر گروه بازیگران فیلم قابل توجهى است

کریمى درباره اینکه چرا چنین سوژه اى براى ساخت فیلمش انتخاب کرده مى گوید: معمولاً در کشور ما فیلم بیوگرافیک کم ساخته شده. منظورم مدلى است که در آن داستان یک شخصیت را در چند دهه تاریخى روایت کنیم. من همواره قصه گفته ام و اولویتم در فیلمسازى سینماى قصه گو است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر نشود)

"کمدى انسانى” این روزها آخرین مراحلى فنى از جمله تصحیح رنگ را پشت سر مى گذارد تا براى نمایش در جشنواره فیلم فجر آماده باشد

عوامل فیلم :

نویسنده، کارگردان، تدوینگر و تهیه‌کننده: محمدهادی کریمی، مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، صدابردار: بابک اردلان، صداگذار: علیرضا علویان، طراح گریم: شهرام خلج، موسیقی: بهزاد عبدی، طراح صحنه و لباس: علی نصیری‌نیا، جلوه‌های ویژه: بهنام خاکسار، اتالوناژ، پردازش تصویر و تصحیح رنگ: سامان وفایی، طراح نامواره: صبا گلباز، مدیر تولید و مجری طرح: محمدباقر طسوجی، جانشین تولید، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: حمید غفاریان، عکس: حبیب مجیدی.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر نشود)

بازیگران:

علیرضا شجاع نورى، هومن سیدى، آرمان دوریش، لیلا زارع، فرخ نعمتى، هستى مهدوى و بهاره کیان افشار با حضور نیکى کریمى و بازیگر نوجوان: ایلیا نصرالهى

خلاصه داستان:

یک کمدی موقیعت از بیوگرافی تراژیک فردی که ناگزیر است همرنگ آدم های پیرامونش زندگی کند
 


خانه دیگری
خانه دیگری به کارگردانی بهنوش  صادقی اواخر تابستان سال گذشته در تهران مقابل دوربین رفت و حتی صحبت هایی مبنی بر حضور آن در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر مطرح شد که به دلیل عدم دریافت پروانه نمایش فیلم در نهایت نتوانست در این فستیوال حضور یابد. با این حال امسال در بخش چشم انداز جشنواره حضور دارد.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر نشود) 
 
 بهنوش صادقی پیش از این در فیلم‌های سینمایی «به همین سادگی»، «دوشیزه» و مجموعه های تلویزیونی «مدینه» و... به ایفای نقش پرداخته است. 
 
عوامل فیلم:
 
عباس اکبری تهیه کنندگی «خانه دیگری» را برعهده داشته و دیگر عوامل اصلی این پروژه عبارتند از: طراح صحنه و لباس: مجید میرفخرایی، مدیر فیلمبرداری: امیر کریمی، تدوین: مستانه مهاجر، اشکان مهری،  صداگذار: مهرداد جلوخانی، موسیقی متن: جواد هاشمی، مدیا هاشمی، صدابردار: محمد شیوندی، طراح گریم: آرمین اسماعیلی، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: پیام حنفی، مدیر تولید: فرحناز حسینی، مدیر تدارکات: شهرام صمدی، مجری طرح: سیدفخرالدین مکی، منشی صحنه: ساناز هرندی، عکاس: محمدمهدی دلخواسته.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر نشود) 
 
بازیگران:

لیلا زارع، پژمان بازغی، ناصر هاشمی، مهنوش صادقی، علیرضا جعفری، روشنک گرامی، متین ستوده، رابعه مدنی، پیمان یونسی، امیرجمشید صادقی و (با هنرمندی) گوهر خیراندیش
 
خلاصه داستان:

این فیلم سینمایی به قلم مهنوش صادقی و با مضمونی اجتماعی داستان زندگی مرجان را روایت می کند که می بایست ظرف ۱۰ روز، پولی را برای پدرش تهیه کند. او در طی این مسیر با موانعی روبرو می شود که زندگی زناشویی اش را نیز تحت الشعاع قرار می دهد… .
 

 
چراغ های نا تمام
 
چراغ های ناتمام با مضمون دفاع مقدس به کارگردانی مصطفی سلطانی در این دوره از جشنواره حضور دارد. فیلمبرداری «چراغ های ناتمام» در شهرهای تهران و بهشهر انجام شده است.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر نشود) 
 
عوامل فیلم:

اشکان اشکانی به عنوان مدیر فیلمبرداری، پرویز شیخ طادی و احسان شیبانی به عنوان تدوینگر، هادی رحمانی به عنوان آهنگساز، شهرزاد عقیقی چهره پرداز، بابک پناهی طراح صحنه و لباس، محسن جسور به عنوان فیلمنامه نویس، فرید ناظر فصیحی به عنوان جلوه های ویژه بصری، رضا تهرانی به عنوان صدابردار و وحید مقدسی و احسان افشاریان به عنوان صداگذار در این پروژه حضور داشتند.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر نشود) 
 
بازیگران: 
 
مجید صالحی، شقایق فراهانی، حسین مهری، الهام نامی، حسین ملکی، داریوش ارجمند و علیرضا استادی
 
خلاصه داستان:

این فیلم زندگی نویسنده ای است که در جهان سرد امروز خود را گرفتار می بیند و از این رو دل به جهان خیال انگیزی می دهد که در آن طرح زیبایی از آرمان های اخلاقی چون ایثار، شهادت و مردانگی موج می زند. 
 

 
فصل نرگس
 
نگار آذربایجانى امسال با دومین ساخته سینمایى اش "فصل نرگس” در بخش سودای سیمرغ جشنواره حضور دارد. "آینه هاى رو به رو” نخستین ساخته آذربایجانى سال ٨٨ ساخته شد و مورد توجه قرار گرفت

آذرماه سال ٩۴ پیش تولید رسمى "فصل نرگس” آغاز شد و پس ازمدت یک ماه پیش تولید دى ماه در لوکیشنى واقع در منطقه سعادت آباد کلید خورد

تدوین فیلم به طور همزمان آغاز شد و پس از یک هفته از پایان فیلمبرداری در اسفند ماه سال ١٣٩۴ به طور هم زمان سایر مراحل پس از تولید را سپری کرد ودر نهایت در خرداد ماه سال ٩۵ با سپرى شدن کلیه مراحل پس از تولید فیلم آماده نمایش شد و گروه ترجیح دادند اولین نمایش فیلم در جشنواره فیلم فجر باشد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه سوم

"فصل نرگس” هم از جمله فیلم هاى پربازیگر امسال است و پیش بینى مى شود باتوجه به موضوع فیلم که کمتر به آن پرداخته مى شود ( اهداى عضو ) مورد توجه قرار بگیرد. فیلم لوکیشن های متعددی دارد که از جنوبی ترین نقطه تهران تا شمالی ترین منطقه پایتخت را به تصویر کشیده است

سحر صباغ سرشت درباره دلایل انتخاب "فصل نرگس” براى تهیه کنندگى گفته است: فیلم سراسر دارای جذابیت است و تمامی افرادی که تاکنون به عنوان همکار با ما در این فیلم کار کرده اند و یا فیلم را دیده اند به جذابیت های آن اذعان دارند؛ نقطه قوت فیلم "فصل نرگس” فیلمنامه آن است و من اطمینان دارم که در جشنواره ها این بخش از فیلم بسیار می تواند مورد توجه قرار بگیرد

نگار آذربایجانی درباره شکل گیری این فیلمنامه گفته است: طبیعتا اولین چیزى که ترغیبم کرد تا نوشتن "فصل نرگس” را آغاز کنم، سوژه و پیامى بود که این قصه می توانست در بستر خودش مطرح کند. همین ویژگى هم انگیزه اصلی من بود برای ساختنش. البته که شکل و شیوه اى که برای روایتش انتخاب کردم هم وسوسه برانگیز بود برای اینکه بخواهم کارگردانى اش کنم.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر نشود) 
 
عوامل فیلم: 
 
 نویسنده و کارگردان: نگار آذربایجانی، مدیر فیلمبرداری: تورج منصوری، طراح چهره‌پردازی: عبدالله اسکندری، صدابردار: عباس رستگارپور، مدیرتولید: بهزاد هاشمی، طراح صحنه: مهرزاد ضرابیان، طراحان لباس: مهرزاد ضرابیان و مه لقا ناقد، تدوینگران: سودابه سعیدنیا و  خشایار موحدیان، طراحی و ترکیب صدا: رضا نریمی زاده، موسیقی: ستار اورکی، طراح جلوه های ویژه کامپیوتری: فرید ناظر فصیحی، فیلمبردار: رضا غفاری، گرافیست و طراح تیتراژ: عزیز محسنی، طراح پوستر: سیروس سلیمی، طراح لوگوتایپ: محمود ایرانی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: شکیل مظفری، منشی صحنه: آذر تجلی، عکس: امید صالحی، مستند پشت صحنه: شایسته ایرانی، اصلاح رنگ: سامان مجد وفایی (مرکز گسترش فناوری سینمایی)، دستیار اول فیلمبردار: مجید غفاری، مشاور رسانه‌ای: منصوره بسمل، تبلیغات فضای مجازی: آریان امیرخان، مدیر تدارکات: امیر یمینی، امور مالی: مهدی اسکندری، امور فنی صدا، تصویر و اصلاح رنگ: استودیو مون، پشتیبانی تجهیزات فیلمبرداری و نور: جمشید قدرتی، تامین آکسسوار صحنه: امیر شمس یوسفی، مجری طرح و سرمایه‌گذار : حمیدرضا عارف، تهیه‌کننده : سحر صباغ سرشت.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه سوم (منتشر نشود) 
 
بازیگران:

ریما رامین فر، یکتا ناصر، امیر آقایی، پژمان بازغی، شایسته ایرانی، محمدرضا هدایتی، صالح میرزاآقایی، شیرین اسماعیلی و...، با حضور گوهر خیراندیش، با معرفی شبنم گودرزی  و بازیگران کودک ایلیا نصرالهی و امیر صدرا حقانی
 

 
کوپال
 
«کوپال» اولین فیلم بلند کاظم ملایی است که پیش از این در عرصه‌ فیلم کوتاه آثاری همچون «لطفا از خط قرمز فاصله بگیرید»، «منها» و «دیلیت» را ساخته و در جشنواره‌های داخلی و خارجی متعددی حضور موفق داشته است. کاظم ملایی در مورد مضمون و درون مایه‌ فیلم اولش می‌گوید: «در این دنیا نمی‌توانی تنها باشی!». او نیز به شعری از رسول یونان اشاره می‌کند که: «جهان جای عجیبی است. اینجا هرکس شلیک می‌کند، خودش کشته می‌شود»
 
 آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه سوم
 
عوامل فیلم: 
 
عوامل اصلی این فیلم عبارتند از نویسنده و کارگردان: کاظم ملایی، مجری طرح: سیامک کاشف آذر ، مشاور هنری و طراح صحنه: محمد اکبری، مدیر فیلمبرداری: مجید گرجیان، طراح چهره ‌پردازی: محمود دهقانی، مدیر تولید: میترا مهتریان، مدیر صدابرداری: حامد صمد زاده، طراحی و ترکیب صدا: حسین قورچیان،  موسیقی متن: بابک میرزاخانی، تدوین: عماد خدابخش- کاظم ملایی، دستیار اول و برنامه ریز: مهرنوش حسینی، جانشین تولید: حسن شمس آبادی، طراح لباس: میترا آسیایی، منشی صحنه: صفورا برسان، دستیار دوم کارگردان و تصویربردار پشت صحنه: خلیل خسروانی، جلوه‌های تصویری و عنوان بندی: امیر مهران، مدیر تدارکات: امید دارینی، عکاس: علی دلک آبادی، دستیار اول فیلمبردار: آرش ساسانی، تصحیح رنگ: سامان مجد وفایی، مربی حیوانات: محمد طالبی، گروه صحنه: مجید مجیدی، مهدی مجیدی، حسین غایبی شباهنگ، دستیاران چهره پرداز: افشین اصلانی، مینا اصلانی، طراح نشانه: آبتین آراد، پشتیبانی فنی: رضا طهمورث، مجتبی طهمورث، مدیر روابط عمومی: هادی علی پناه.
 
 آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه سوم
 
بازیگران:

لوون هفتوان و نازنین فراهانی بازیگران اصلی این فیلم و پوریا رحیمی سام، حسین شمس آبادی، وهان سلیم زاده، مجتبی علیزاده، حسین غایبی شباهنگ و سگی به نام شارون 

خلاصه داستان:
 
«کوپال» قصه‌ یک شکارچی و تاکسیدرمیستی به نام دکتر احمد کوپال است که روز آخر سال، دقیقاً قبل از سال تحویل با یک چالش غریب در زندگی‌اش مواجه می‌شود. 
 

 
 بن بست وثوق
 
مهرداد فرید امسال با دو فیلم «دعوتنامه» که تهیه کنندگی و کارگردانی آن را انجام داده و «بن بست وثوق» ساخته حمیدکاویانی که تهیه کنندگی آن را عهده دار است، در بخش چشم انداز سینمای ایران حضور دارد. 
 
فیلم سینمایی «بن بست وثوق» مضمونی اجتماعی و عاطفی دارد و روایت عاشقانه ای است .
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه سوم 
 
همچنین در فیلم سینمایی «بن بست وثوق» امین تارخ به عنوان نقش اول این فیلم با حضوری کاملا متفاوت به ایفای نقش می پردازد. 
 
عوامل فیلم: 
 
نویسنده و کارگردان: حمید کاویانی، مشاور کارگردان: کیومرث پوراحمد، سرمایه گذار: مهدی مقدس زاده (انجمن حامیان)، تهیه کننده: مهرداد فرید، مجری طرح و مدیر تولید: پیمان جعفری، مدیر برنامه‌ریزی و دستیار کارگردان: علیرضا نجف زاده، مدیر فیلمبرداری: محمدرضا جهان‌پناه، مدیر صدابرداری و صداگذار: مهران ملکوتی، طراح صحنه و لباس: ملک جهان خزاعی، طراح چهره پردازی: بابک اسکندری، تدوین: میثم مویینی، جانشین تولید: حسن حیدرزاده، دستیار اول فیلمبردار: هادی منوچهرپناه، برنامه ریز: ایمان غیرتمند، عکاس: حبیب مجیدی، مدیر تدارکات: مهدی روزبهانی، مدیر روابط عمومی: هدیه حدادی اصل
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه سوم 
 
بازیگران:

 امین تارخ، هانیه توسلی، محمود جعفری، مهدی پاکدل، هومن برق‌نورد، یوسف مرادیان، مسعود سخایی، پانته آ سیروس، هامون قراب، مرجان مقدس زاده، هوشنگ توکلی و جمشید مشایخی

آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه دوم

وب سایت فیلم نیوز: در مطلب زیر با بخشی از فیلم های جشنواره آشنا می شوید، صرفا جهت این که حال و هوای کلی آثار دستتان بیاید و برای انتخاب فیلم های مورد سلیقه یک راهنمای کلی داشته باشید. به هر حال این فیلم ها دورنمایی از وضعیت اکران در یک سال آینده را هم نشانمان می دهد.
 
 ایستگاه اتمسفر
 
مهدى جعفرى با نخستین ساخته سینمایى اش "ایستگاه اتمسفر” در بخش چشم انداز جشنواره فیلم فجر حاضر خواهد بود
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

مهدی جعفری دانش آموخته رشته کارگردانی سینما از دانشگاه هنر تهران است که کارگردانی فیلم های کوتاه داستانی "زیارت”، "کمی بالاتر”، "پنجره”، "همه روزهای خوب” و … را در کارنامه کاری خود دارد

وی از سال ۸۲ به عنوان مدیر فیلمبرداری در بسیاری از آثار سینمایی همچون: "ما همه خوبیم”، "اتوبوس شب”، "دهلیز”، "عصر یخبندان”، "بارکد”، "خشکسالى و دروغ” و … فعالیت داشته است

فیلمبردارى "ایستگاه اتمسفر” اوایل آذرماه در تهران آغاز شد و اواسط دى ماه به پایان رسید. مراحل فنى فیلم نیز به طور همزمان در حال انجام بود تا فیلم مشکلى بابت حضور در جشنواره فجر نداشته باشد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

حمیدرضا قربانى که این روزها فیلم "خانه اى در خیابان چهل و یکم” را در حال اکران دارد "ایستگاه اتمسفر” را تدوین کرده است. وى سابقه سالها دستیارى اصغر فرهادى را در کارنامه هنرى اش دارد

رویا افشار که سابقه اى طولانى در تئاتر دارد پس از چند سال در یک فیلم سینمایى به ایفاى نقش پرداخته و طبق شنیده ها بازى خوب و متفاوتى از خودش به نمایش گذاشته است. آخرین حضور افشار در سینما به فیلم "خسته نباشید” بر مى گردد
 
 آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

عوامل فیلم :

فیلمنامه : مهین عباس زاده ، مهدی جعفری/ مدیر فیلمبرداری : هاشم مرادی/ تدوین : حمیدرضا قربانی/ صداگذار: آرش قاسمی/ صدابردار : عباس رستگارپور/ طراح صحنه : جعفر محمدشاهی/ طراح لباس : لیلا نقدی پری/ طراح گریم : الهام صالحی/ دستیار اول کارگردان و مدیر برنامه ریزى : علی درخشنده/ منشی صحنه : ندا قائدی/ نور: مرتضی نجفی/ دستیار اول فیلمبردار: وحید ابراهیمی/ مدیر تولید : مهدی برزگر/ مدیر تدارکات : محمد حیدرقلی / عکاس : میلاد کیایی
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

بازیگران :

محسن کیایی، رویا افشار، شاهرخ فروتنیان، ژاله صامتی، آناهیتا افشار، بانیپال شومن و سوگل قلاتیان بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند.

خلاصه داستان:

«اتمسفر هوای زمین را دارد و ما هوای همدیگر را…» 
 
 
 کارگر ساده نیازمندیم
 
منوچهر هادى امسال با جدیدترین ساخته سینمایى اش "کارگر ساده نیازمندیم” در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر حضور خواهد داشت
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

سال خوب هادى با اکران موفقیت آمیز "من سالوادور نیستم” آغاز شد و با فروش ١۶ میلیارد تومانى به رکورد بسیار خوبى در اکران رسید. هادى در ادامه ساخت سریال پر ستاره "عاشقانه” را آغاز کرد و روند خوبش با انتخاب "کارگر ساده نیازمندیم” در بخش مسابقه جشنواره فجر ادامه یافت

منوچهر هادى ساخت "کارگر ساده نیازمندیم” را زمستان سال گذشته آغاز کرد و در فرصت کافى مراحل فنى فیلم را انجام داد. فیلمنامه این فیلم را پدرام کریمی نوشته و داستان سه کارگر شهرستانی است که برای پیدا کار به تهران می آیند
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

"کارگر ساده نیازمندیم” تقریبا در همان حال و هوای "زندگی جای دیگریست” و "یکی میخواد باهات حرف بزنه” است و هیچ ارتباطی به "من سالوادور نیستم ” ندارد. فیلم تقابل قشر مرفه و نظام سرمایه داری جامعه با طبقه فرودست را به تصویر می کشد

هادی درخصوص تم مرگ که موضوع مشترک فیلم های قبلی اش است نیز گفت: مرگ به شکلی که در فیلم های قبلی ام وجود دارد در این فیلم نیست. البته این موضوع در فیلم اتفاق می افتد اما صرفا موضوع اصلی نیست

"کارگر ساده نیازمندیم” از هم اکنون قرارداد اکرانش را هم با حوزه هنرى بسته تا بعد از جشنواره فیلم فجر در فرصت مناسبى اکران شود
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

البته فیلم مدتى را هم در انتظار صدور پروانه نمایش بود و سرانجام توانست با اصلاحات کمى مجوز نمایش را بدست بیاورد. طبق شنیده ها بازیگران فیلم به خصوص بهرام افشارى در "کارگر ساده نیازمندیم” بازى هاى متفاوتى از خود به نمایش گذاشته اند

عوامل فیلم :

تهیه کننده و کارگردان: منوچهر هادی، مجری طرح و سرمایه گذار: سیدابراهیم عامریان، مدیر فیلمبرداری: روزبه رایگا، طراح صحنه و لباس: رضا مهدی زاده، صدابردار: وحید دوزنده، طراح چهره پردازی: امید گل زاده، مدیر تولید: مجتبی متولی، دستیار اول کارگردان: علی سخنگو، منشی صحنه: مهتاب شهرابی، عکاس: نیکتا ناصر، مدیر تدارکات: آرش صالحی.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

بازیگران :

‎آتیلا پسیانی، یکتا ناصر، سیامک صفری، سحر قریشی، فاطمه رستمی و مهران احمدی (با هنرمندی) بهرام افشاری، سیروس همتی، مجید اصغری، مهدی محرابی و (با معرفی) روژین رحیمی طهرانی و همراه با هنرمند خردسال آرین اسماعیلی و آرمیتا اسماعیلی

خلاصه داستان : 

بعضیا فکر می‌کنن همه چیو با پول می‌تونن بخرن… و می‌خرن… متأسفانه! 
 

 
سوفی و دیوانه 
 
مهدى کرم پور پنج سال بعد از آخرین ساخته اش "پل چوبى”، امسال با جدیدترین ساخته اش "سوفى و دیوانه” در جشنواره فیلم فجر حضور دارد

فیلمبردارى "سوفى و دیوانه” اواخر شهریورماه آغاز شد و اواخر مهرماه به پایان رسید. تمامى صحنه هاى فیلم در تهران جلوى دوربین رفته است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

کرم پور برای انتخاب نقش های اصلی خود گزینه های متعددی را از میان بازیگران شناخته شده و فعالان سینما و تئاتر و دانشجویان رشته های مرتبط مورد بررسی قرارداد و پس از دورخوانی ها و تمرین و اجرا، امیر جعفری و به آفرید غفاریان برای بازی در نقش های اصلی این فیلم انتخاب کرد

"سوفی و دیوانه” به دلیل حساسیت زیاد کارگردان بر انتخاب بازیگران اصلی خود، پیش از این یکی از طولانی ترین پیش تولید ها را در سینمای ایران به خود اختصاص داد و این مدت بیش از نه ماه به طول انجامید

فیلمنامه "سوفی و دیوانه” را مهدی کرم پور به همراه مهدی سجاده چی نوشته و در چندین نسخه بازنویسی شده و درامی متفاوت است که پس از گذشت پنج سال از ساخته شدن عاشقانه "پل چوبی” پنجمین اثر بلند کرم پور محسوب می شود

ساخت موسیقى "سوفى و دیوانه” توسط بهزاد عبدى در اکراین ضبط شده است. رهبری ارکستر سمفونیک ملى اکراین را ولادیمیر سیرنکو یکى از شناخته شده ترین رهبران ارکستر اروپا برعهده دارد که به همراه اعضای ارکستر، قطعات ساخته شده توسط عبدى را نواخته اند
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

ترانه فیلم "سوفی و دیوانه” را نیز یغما گلرویی سروده و رضا یزدانى ترانه فیلم را خوانده است. اما نکته قابل توجه در این باره این است که رضا یزدانی خواننده فیلم، در چند سکانس از فیلم هم به بازی نیز پرداخته است. این دومین همکاری یزدانی با کرم پور به عنوان بازیگر و خواننده پس از فیلم "طهران-تهران” است

طبق شنیده ها بازى متفاوت امیر جعفرى یکى از نقاط قوت "سوفى و دیوانه” است که مورد توجه هیات انتخاب هم قرار گرفته است

عوامل فیلم :

کارگردان: مهدى کرم پور،نویسندگان: مهدى کرم پور، مهدى سجاده چى،مجرى طرح: شهرزاد مهدوى،مدیر فیلمبردارى: محمد آلادپوش،تدوین: نازنین مفخم،طراح صحنه و گریم: على عابدینى،مدیر تولید: شکوفا کریمى،صدابردار: بابک اخوان،منشى صحنه: ندا آصف،مشاور رسانه اى: احمدرضا دانش،عکاس: احمدرضا شجاعى
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود) 
 
بازیگران: 

 امیر جعفری، به آفرید غفاریان، الهه حصارى، سیامک صفری، سعید امیرسلیمانی و محمدرضا شریفی نیا 
 

 
قاتل اهلی 
 
بیست و نهمین فیلم مسعود کیمیایى که این روزها بیشتر از هر زمان دیگرى به دلیل اختلاف تهیه کننده و کارگردان بر سر زبان ها افتاده، بالاخره در جشنواره فیلم فجر به نمایش در مى آید
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

فیلمبردارى "قاتل اهلى” اواخر تیرماه آغاز شد. پرویز پرستویى که بیشتر با کارگردان هاى نسل دوم و سوم همکارى داشته در "قاتل اهلى” براى نخستین بار با یکى از فیلمسازان موج نو سینماى ایران همکارى کرد. البته پیش از این قرار بوده پرستویى در فیلم هاى ضیافت، حکم و سربازهاى جمعه با کیمیایى همکارى کند که هیچکدام میسر نشد

براى نخستین بار در سال هاى اخیر پولاد کیمیایى نقش اصلى فیلم پدرش را بازى نمى کند و این بار امیر جدیدى ایفاگر نقشى مهم در "قاتل اهلى” است. بازیگرى که با فیلم هاى "اژدها وارد مى شود”، "رخ دیوانه”، "من” و … توجه زیادى را به خودش جلب کرده است و این بار با نقش امیر مطلق در فیلم "قاتل اهلى” ظاهر شده است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

پولاد کیمیایى هم در این فیلم نقش خواننده را بازى مى کند و براى این کار مدتى همراه با بهزاد عبدى تمرین خوانندگى هم داشته است. حضور رضا رشیدپور هم از دیگر نکات جالب "قاتل اهلى” است

"قاتل اهلى” را باید بازگشت کیمیایى به فیلم هایى با اشاره هاى صریح به مسائل روز سیاسى دانست. فیلم هایى که مانند آثار دهه هفتاد کیمیایى مملو از اشاره هاى ریز و درشت به مسائل روز بودند و "قاتل اهلى” از جنس این آثار است

اما مهمترین نکته درباره "قاتل اهلى” حواشى عجیبى است که فیلم دچارش شده است. ظاهرا فیلمبردارى چند سکانس مهم فیلم با بازى پولاد کیمیایى باقى مانده بود که به دستور تهیه کننده فیلم متوقف و با همان سکانس ها پایان یافت. مسعود کیمیایى هم به تازگى در گفتگویى اعلام کرد "قاتل اهلى” فیلم من نیست: از نظر من، "قاتل اهلی” هنوز تمام نشده و پلان‌هایی باقی مانده است که باید فیلمبردارى شود. فیلم باید تمام شود، این فیلم الان زخمی است… خون ‌آلود است
 
 آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

عوامل فیلم :

نویسنده و کارگردان: مسعود کیمیایى،تهیه کننده: منصور لشکرى قوچانى،مدیر فیلمبردارى: فرشاد محمدى،طراح چهره پردازى: ایمان امیدوارى،صدابردار: ایرج شهزادى،طراح صحنه و لباس: امیرحسین حداد،موسیقى: بهزاد عبدى،منشى صحنه: شهرزاد مطلق،عکاس: مهدى دلخواسته،
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

بازیگران:

پرویز پرستویی، پگاه آهنگرانی، امیر جدیدی، پرویز پورحسینی، لعیا زنگنه، حمیدرضا آذرنگ، امیرحسین رستمی، حمیدرضا افشار، رضا رشید پور، اکبر معززی، سعید پیردوست، شراره دولت آبادی و ثریا قاسمی با حضور پولاد کیمیایى 
 

 
مادری 
 
رقیه توکلى امسال با "مادرى” نخستین ساخته بلند سینمایى اش متقاضى حضور در جشنواره فیلم فجر است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

رقیه توکلى دارای مدرک کارشناسی سینما و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است و ساخت بیش از سى فیلم کوتاه و مستند را در کارنامه کاری خود دارد که برای آن‌ها جوایز معتبر و متعدد داخلی و خارجی دریافت کرده است

فیلمبردارى "مادرى” اواخر دى ماه سال گذشته آغاز شد و اواخر بهمن ماه به پایان رسید. عوامل که قصد داشتند فیلم را براى جشنواره فجر امسال آماده کنند بدون عجله مراحل فنى را انجام دادند تا فیلم براى جشنواره امسال آماده شود

هانیه توسلی و نازنین بیاتی نقش دو خواهر فیلم را بازی می کنند و نقش هایی هم به بازیگران بومی یزدی داده شده است . نکته جالب در مورد "مادری” این است که نقش های اصلی آن لهجه یزدی ندارد و گویا این دو خواهر براى زندگى به یزد رفته اند و به همین دلیل در فیلم لهجه ندارند
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

رقیه توکلی در مورد لوکیشن فیلم "مادری” گفته: متولد یزد هستم و با کوچه پس کوچه های این شهر به خوبی آشنا هستم؛معتقدم یزد از جاذبه های تصویری بالایی برخوردار است و همچون شهرک سینمایی می ماند .از آنجایی که یزد شهر مادری من است؛ تمام فیلم های کوتاهم را دراین شهر ساختم

این فیلم از معدود آثار جشنواره فجر امسال است که در خارج از تهران فیلمبرداری شده و آپارتمانی نیست. نماهای زیبای شهر یزد به عنوان یک لوکیشن بکر و چشم ‌نواز در فیلم به تصویر کشیده شده است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

تدوین فیلم توسط هایده صفى یارى انجام شده و ستار اورکى هم موسیقى فیلم را ساخته تا "مادرى” آماده نمایش در جشنواره فیلم فجر باشد

عوامل فیلم :

نویسنده و کارگردان: رقیه توکلى،تهیه کننده: سیاوش حقیقى،مجرى طرح و سرمایه گذار: حمیدرضا صالحى یزدى،مدیر فیلمبردارى: مرتضى قیدى،تدوین: هایده صفى یارى،طراح چهره پردازى: مهرداد میرکیانى،موسیقى: ستار اورکى،صداگذار: علیرضا علویان،عکاس: محمدهادى آخوندى،مشاور رسانه اى: محمدصادق لواسانى
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

بازیگران:

نازنین بیاتی، هانیه توسلی، هومن سیدی، ملیسا ذاکری،‌ مریم بوبانی، آنا زارع، سجاد اسماعیلی

خلاصه فیلم :

فیلم درباره زندگی دو خواهر است که به تنهایی در شهر  یزد با یکدیگر زندگی می‌کنند؛ با این تفاوت که یکی عشق‌ خود را رها کرده و دیگر عشقش او را رها کرده است. آن‌ها یک تنه روبروی مشکلات و مسائلی که سر راه دارند، ایستادگی می‌کنند و حرکتی رو به جلو دارند تا اینکه … .مشاور رسانه اى: احسان ظلى پور 
 

 
نگار 
 
رامبد جوان بعد از ساخت سه فیلم کمدى، چهارمین فیلمش را بر اساس طرحى از خودش به نویسندگى احسان گودرزى در ژانر پلیسى معمایى ساخت
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

درحالیکه بعد از موفقیت "خندوانه” انتظار می رفت رامبد جوان کمدی "خندنده” را که اتفاقا شباهت اسمی به استنداپ کمدی اش دارد بسازد اما این کارگردان فیلمنامه دیگری را برای ساخت انتخاب کرد

فیلمبردارى "نگار” اوایل دى ماه سال گذشته آغاز شد و قرار بود براى نمایش در جشنواره سال گذشته آماده شود اما به دلیل طولانى شدن مراحل فنى و عدم شرایط مناسب اکران، نخستین نمایش فیلم در صورت انتخاب در جشنواره فجر امسال خواهد بود
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

در ابتدا قرار بود پیمان معادى نقش اول مرد فیلم را بازى کند و حتى خبر حضور او در فیلم رسانه اى هم شد اما با شروع فیلمبردارى محمدرضا فروتن براى این نقش انتخاب شد و نگار جواهریان هم نقش اول زن فیلم را بازى کرد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

رامبد جوان در زمینه بازیگری قبلا با بازی در فیلم "گناهکاران” ژانر پلیسى را تجربه کرده و موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر هم شده است. "نگار” سکانس هاى اکشن پر تعداد و سختى داشته است و این از نکات مثبت فیلم به شمار مى رود. فیلم داستانش پیرامون یک قتل می گذرد و پیچیدگی های زیادی دارد

رامبد جوان "نگار” را تجربه اى سخت اما در عین حال لذت بخش ترین تجربه کارى خودش مى داند. طبق شنیدها بانک سینا به عنوان سرمایه گذار در فیلم حضور داشته است

عوامل فیلم :

کارگردان: رامبد جوان،نویسنده: احسان گودرزى (براساس طرحى از رامبد جوان)،مدیر فیلمبردارى: بهرام بدخشانى،تدوین: بهرام دهقان،موسیقى: حامد ثابت،طراح چهره پردازى: سودابه خسروى،صدابردار: وحید مقدسى،صداگذار: فرامرز ابوالصدق،طراح صحنه: امیرحسین قدسى،طراح لباس: نگار نعمتى،دستیار اول وبرنامه ریز: مانفرد اسماعیلى،منشى صحنه: غزل رشیدى،عکاس: مریم تخت کشیان،تهیه کننده: رامبد جوان
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

بازیگران : 

نگار جواهریان، محمدرضا فروتن، مانی حقیقی، آتیلا پسیانی، فریبا کامران، علیرضا شجاع نوری، افسانه بایگان، اشکان خطیبی، علیرضا آقاخانی، محمود کریمی، ایلیا کیوان، ٰشایان کامروز، ٰعیسی حسینی

خلاصه داستان :

نگار دختر خانواده ای نیمه مرفه و اصیل است. پدر لوطی او در یک معامله اقتصادی شکست خورده و به خاطر فشارهای زیاد مرده است. این تحلیلی است که پلیس نسبت به مرگ او اعلام می کند. اما نگار این تحلیل را باور ندارد و تصمیم می گیرد که روزهای آخر پدر را مرور کند تا به اصل ماجرا پی ببرد 
 

 
تابستان داغ
 
 نخستین ساخته سینمایى ابراهیم ایرج زاد امسال در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر به نمایش در مى آید

ابراهیم ایرج زاد، متولد ١٣۶٠ و فارغ التحصیل کارگردانى سینما از دانشکده سوره اصفهان است. در کارنامه وى فیلم هاى کوتاهى از جمله "عشق،یک روایت غمگین”، "چند کیلومتر دورتر” ، "زنى پوشیده با گردنبند”، "دوچرخه ها،پدرها،سیگارها” و "نیستان” به چشم می خورد و "تابستان داغ” نخستین فیلم سینمایى وى به حساب مى آید.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

فیلمبردارى "تابستان داغ” اواخر تیرماه با تقدیم احترام به استاد عباس کیارستمى در حوالى اتوبان ارتش آغاز شد و اوایل شهریورماه در ورداورد به پایان رسید

یکى از نکات قابل توجه فیلم حضور هومن بهمنش مدیر فیلمبردارى مطرح سینما در مقام مدیر فیلمبرداری و مجری طرح است که ابراهیم ایرج زاد را در نخستین ساخته سینمایى اش حمایت می ‌کند

طبق شنیده ها "تابستان داغ” یکى از فیلم اولى هاى مهم امسال است که با راى مثبت اکثر اعضاى هیات انتخاب وارد بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر شده است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

"تابستان داغ” ترکیب بازیگران متفاوتى هم دارد. از على مصفا که معمولا سالى یک یا دو فیلم بازى مى کند تا پریناز ایزدیار و مینا ساداتى. همچنین صابر ابر هم دیگر بازیگر فیلم است که بازى متفاوتى از خود به نمایش گذاشته است

سهراب خسروى تدوین،امیرحسین قاسمى صداگذارى و حامد ثابت آهنگسازى "تابستان داغ” را انجام داده اند تا فیلم با پایان مراحل فنى آماده حضور در جشنواره شود

عوامل فیلم :

کارگردان: ابراهیم ایرج زاد نویسنده فیلمنامه: پیام کرمی مدیر فیلمبرداری: هومن بهمنش تدوین: سهراب خسروی موسیقی: حامد ثابت طراح صحنه: کیوان مقدم طراح چهره پردازی: ایمان امیدواری طراح لباس: نازنین خزاعی صداگذاری و میکس: امیر حسین قاسمی صدابرداران: داریوش صادق پور ، محمود کاشانی جلوه های ویژه بصری: جواد مطوری مدیر برنامه ریزی و دستیار اول کارگردان: علی مردانه مشاور کارگردان: محمدعلی سجادی برنامه ریز: محمد ثقفی منشی صحنه: غزل رشیدی عکاس: مریم تخت کشیان مشاور رسانه اى: آریان امیرخان مدیر تولید: کامران حجازی سرمایه گذاران: الهام فلاح، هومن بهمنش مجری طرح: هومن بهمنش تهیه کننده: جواد نوروزبیگی
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود)

بازیگران :

پریناز ایزدیار، علی مصفا، مینا ساداتی، صابر ابر، یسنا میرطهماسب، لیلی فرهادپور، بهاره ریاحی، سیاوش چراغی پور، رویا بختیاری بازیگران خردسال: مانیا علیجانی، پرهام محمدی 

خلاصه داستان:

نسرین چون نمی تواند در صورت طلاق از همسرش سرپرستی دختر ۶ ساله اش را بگیرد، بنابراین زندگی اش را جمع کرده بی اطلاع از شوهر به گوشه ای از شهر پناه می برد و برای گذران زندگی مشغول کار در مهدکودک بیمارستانی می شود ولی شوهرش آنها را پیدا می کند
 

 
آزاد به قید شرط
 
 «آزاد به قید شرط» پنچمین فیلم سینمایی شهابی پس از فیلم‌های «به خاطر مهدی»،‌ «روز روشن»، «حراج» و «دوران سرطانی» محسوب می‌َشود که در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش چشم انداز حضور دارد.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود) 
 
فیلمنامه «آزاد به قید شرط» به قلم حسین شهابی به معضلات اجتماعی زندانیان آزاد شده پس از دوران حبس طولانی می‌پردازد.
 
عوامل فیلم: 
 
فهرست سایر عوامل اصلی این فیلم سینمایی عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: امین جعفری، صدابردار: فرخ فدایی،‌ طراح صحنه: فرهادی عزیزی‌فرد، مدیر تولید: محمد کارهمت، برنامه‌ریز: نرجس ابراهیمی، دستیار برنامه‌ریز:‌ فریبا طاهری، دستیار تهیه‌کننده: مهدی بختیارنژاد، دستیاران کارگردان: کاوه آهنگر، پویا پور یوسفی،‌ سیاوش شهابی، دستیاران فیلمبردار:‌ مهرداد عصری‌پور، عارف امیری، علی جعفری، دستیاران صحنه و لباس: رسول تقیانی، متین روستا، مرجان نوری، فریبا ابطحی، مجریان گریم: امیر صفادل،‌ نیلوفر گوهردوست، عکاس: مهرداد امینی، فیلمبردار پشت صحنه: مهدی بختیارنژاد، مشاور رسانه‌ای: حسن محمدی، تدوین: سیاوش شهابی، مدیر تدارکات: سعید رویال، تدارکات: غلامرضا جاهد. 
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود) 
 
بازیگران:

امیر جعفری، لیلا اوتادی، شقایق فراهانی، دیبا زاهدی، امیر دلاوری، رامین راستاد، شکرخدا گودرزی، امیر دژاکام، سیامک احصایی، علیرضا ثانی‌فر، وحید رستم پورگیلان، پیمان یونسی، احمد شهابی، شاهین حسینی، مهدی بختیارنژاد، مهرداد نائمی، فرید اسحاقی، محمد کارهمت، مجید رمضانی، رها مردانی، اشکان نجاتی، سونیا شیرازی، علی حبیب‌پور، علی افشاری، اکرم علمدار بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه دوم (منتشر نشود) 
 
خلاصه داستان:
 
کمالی مرد 50 ساله که 10 سال زندان بوده است، هم اکنون به طور مشروط از زندان آزاد شده. او تلاش می کند تا رابطه اش با آدم ها منجر به هیچ مشکلی نگردد. 
 
 
اشنوگل
 
 فیلم سینمایی  اشنوگل با نام قبلی چهل مروارید اولین ساخته مشترک هادی حاجتمند و علی سلیمانی محسوب میشود که تهیه کنندگی آن را ابراهیم اصغری بر عهده دارد و در بخش چشم انداز جشنواره امسال حضور دارد.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه دوم 
 
«اشنوگل» به لوله های تنفسی که غواصان از آن استفاده میکنند گفته میشود که در میان بچه های جنگ رواج دارد.
 
عوامل فیلم: 
 
دیگر عوامل فیلم عبارتند از تهیه کننده: ابراهیم اصغری، نویسندگان: مهدی محمدی، ابراهیم اصغری، مدیرفیلمبرداری: حسن اسدی، تدوین: حسین حشمت نیا، صدابردار: مهران ملکوتی، صداگذار: سید محمود موسوی نژاد، جلوه های ویژه میدانی: حمید رسولیان، جلوه های ویژه بصری: میما ممتاز.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه دوم 
 
بازیگران:

 برزو ارجمند، ماه چهره خلیلی، کاوه سماک باشی، رحیم نوروزی و آزیتا ترکاشوند
 
خلاصه داستان: 
 
یونس به عنوان فرمانده گردان غواصان سه شب قبل از عملیات در حالی که در صدد حفر تونلی در منطقه عملیاتی بوده، مفقودالاثر شده است. حالا پس از سی سال اطلاعاتی به دست می آید که نشان می دهد احتمالا یونس زنده است و در آن زمان به واسطه منافقین قرارگاه اشرف با دشمن همکاری کرده…
 
 
پشت دیوار سکوت
 
مسعود جعفری‌جوزانی، فیلمساز موفق و سازنده فیلم‌هایی چون «جاده‌های سرد»، «شیرسنگی» و «در مسیر تندباد» پس از کمدی پرفروش «ایران‌ برگر»، سراغ قصه‌ای اجتماعی رفته است. امسال با فیلم پشت دیوار سکوت در بخش سودای سیمرغ حضور دارد.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه دوم 
 
 مسعود جعفری جوزانی فیلمنامه فیلم جدیدش را به دلیل زن محور بودن آن همراه با دخترش سحر جعفری جوزانی بر اساس پژوهشی از فاطمه صالحی شهرابی و علی بدیعی به نگارش درآورده است. سحر جعفری جوزانی جدا از مشارکت در نگارش فیلمنامه در فیلم نیز در نقش یک مددکار بیماران ایدز حضور خواهد داشت.
 
عوامل فیلم: 
 
 تهیه کنندگان: فتح ا… جعفری جوزانی، محمد خزاعی، فیلمنامه نویس: سحر جعفری جوزانی، مسعود جعفری جوزانی، مدیر فیلمبرداری: حسن کریمی، مدیر هنری: مجید میرفخرایی، صدابردار: آرش برومند، چهره پرداز: مهین نویدی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: شهرام کیور، مدیر تولید: مرتضی متولی، جلوه های بصری: کامران و امیر سحرخیز، عکاس: کورش پیرو. 
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه دوم 
 
بازیگران:
 
امین تارخ، پرویز پورحسینی، حسین پاکدل، سحر جعفری جوزانی، آرمان درویش، سیامک صفری، بهزاد فراهانی، شقایق فراهانی، سمیه نجومی
 
خلاصه داستان: 
 
دختر جوانی به نام ستاره با همه وجود تلاش می کند تغییری در زندگی خود و دیگران ایجاد کند… . 
 

رهایی از بهشت
 
تنها انیمیشن بلند سینمایی حاضر در جشنواره امسال «رهایی از بهشت» که پیشتر «پشت دروازه‌های بهشت» نام داشت که در بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر حضور دارد.  
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه دوم 
 
علی نوری اسکویی در نخستین فیلم سینمایی سراغ روایت زندگی یکی از مهم‌ترین چهره‌های انقلاب و دفاع‌مقدس رفته است.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه دوم 
 
رهایی از بهشت از دیدگاه ساره دختری لبنانی روایت می‌شود که طی حادثه‌ای توسط مصطفی چمران نجات داده می‌شود و این اتفاق باعث می‌شود تصویری اسطوره‌ای از چمران در ذهنش ثبت شود.

آنچه درباره فیلم های جشنواره فجر نمی دانید؛ گروه اول

وب سایت فیلم نیوز: در مطلب زیر با بخشی از فیلم های جشنواره آشنا می شوید، صرفا جهت این که حال و هوای کلی آثار دستتان بیاید و برای انتخاب فیلم های مورد سلیقه یک راهنمای کلی داشته باشید. به هر حال این فیلم ها دورنمایی از وضعیت اکران در یک سال آینده را هم نشانمان می دهد.
 
انزوا 
 
نخستین ساخته بلند سینمایى مرتضى على عباس میرزایى با نام "انزوا” در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر به نمایش در مى آید.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود) 

مرتضى على عباس میرزایى پس از سال ها ساخت فیلم کوتاه و مستند سرانجام موفق شد امسال نخستین فیلم بلندش را جلوى دوربین ببرد. او از کارگردان هاى بسیار فعال انجمن سینماى جوان بود.
 
"انزوا” فیلمى اجتماعى است در مورد قضاوت. فیلم ریتم بسیار سریعى دارد و فیلمنامه اش از نقاط قوت آن محسوب مى شود.عباس میرزایى مدت زیادى را صرف نگارش فیلمنامه کرده و پس از بازنویسى هاى فراوان نسخه نهایى آماده شده است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

بازیگرانى که در "انزوا” بازى کردند همگى گریم هاى متفاوتى دارند، از جمله جمشید هاشم پور که ظاهرا نقش بسیار متفاوتى را هم بازى کرده است. "انزوا” فیلم پر لوکیشنى است که از شمال تهران و محله فرمانیه تا کشتارگاه حوالى ورامین فیلمبردارى داشته است

"انزوا” داستان مردی است که بعد از شش سال حبس، برای اولین بار به او مرخصی داده می‌شود و در حین مرخصى اتفاقاتى براى او مى افتد که بخش اصلى داستان فیلم را تشکیل مى دهد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

عباس ‌میرزایی در ادامه درباره تولید و فرآیند جذب سرمایه برای فیلمش گفت: من رفقای خوب زیادی دارم. رفیق‌هایی که به من اعتماد دارند. دوستانی چون امیرعلی دانایی، پیمان جعفری و مهدی ایل‌بیگی. آنها بسیار مرا به لحاظ روحی همراهی کردند. پیمان جعفری برای سرمایه ساخت فیلم، فرشاد بیات و پیمان جعفری و خودم، دست به کار شدیم و مسئولیتش را بر عهده برگرفتیم

موسیقى "انزوا” در آلمان ساخته شده و این روزها آخرین مراحل فنى فیلم در حال انجام است تا براى نمایش در جشنواره فیلم فجر آماده باشد

عوامل فیلم :

تهیه‌کننده و مدیر تولید: پیمان جعفری، مجری طرح: علی بیات، دستیار تولید: سهراب دادگستر، مدیر تدارکات: عطاالله مقدسی، دستیار تدارکات: ماشالله ملکی، نویسندگان: احمد رفیع زاده، مرتضی علی عباس میرزایی، کارگردان: مرتضی علی عباس میرزایی، مشاور کارگردان: محمدعلی باشه آهنگر، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: ولی اویسی، گروه کارگردانی: شایان غلامی،‌ علی نصیر، منشی صحنه: گل کوشان، فیلمبردار: مهدی ایل‌بیگی، دستیار اول فیلمبردار و مجری نور: مصطفی بافرونی، دستیاران: فرشاد شاه‌حسینی، سیدمحمد حسینی، حسینعلی داودی، علیرضا انتظاری، رضا حلوایی، طراح گریم: مهرداد میرکیانی، مجریان گریم: هاشم فغانی، لیلا شنگله، طراح صحنه و لباس: پیام حسین سوری، مدیر صحنه: علی بحری،‌ دستیار لباس: پگاه حافظ، دستیار صحنه: محمد چاردولی، صدابردار: نظام الدین کیایی، دستیار صدا: محسن رفیعی، مدیر تبلیغات و فیلم پشت صحنه: علی فرآورده، عکاس: رسول صفی‌زاده، مشاور رسانه‌ای: احسان عباسی.
 
 آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

بازیگران : 

امیرعلی دانایی، نادر فلاح، علی استادی، سیامک صفری، بهنوش بختیاری، اندیشه فولادوند، شقایق فراهانی، جمشید هاشم پور، همایون ارشادی، مهران رجبی، لیندا کیانی، امید روحانی، وحید نفر و با معرفی لعیا عباس میرزایی بازیگران "انزوا” هستند
خلاصه داستان:
 
پرویز پس از شش سال با ضمانت رئیس زندان ٧٢ ساعت مرخصى مى گیرد تا همسرش را که با تازگى مُرده دفن کرده و در مراسمش شرکت کند اما پرویز دغدغه دیگرى دارد.
 

 
رگ خواب 
 
حمید نعمت الله که آخرین بار سال ٩٢ با "آرایش غلیظ” در جشنواره فیلم فجر حاضر بود امسال با فیلم "رگ خواب” در سى و پنجمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

نعمت الله "رگ خواب” را که پیش از این "مینا” نام داشت سال گذشته ساخت اما طولانى شدن زمان فیلمبردارى و مراحل فنى باعث شد تا اولین نمایش فیلم یک سال طول بکشد. نعمت الله پیش از این همه فیلم هایش را برای نخستین بار در جشنواره فجر نمایش داده است

ساخته هاى قبلى نعمت الله معمولاً نوشته مشترک خودش و هادى مقدم دوست بوده و این بار براى نخستین بار معصومه بیات همسر نعمت الله نگارش فیلمنامه را بر عهده داشته است. حال و هواى "رگ خواب” مثل دو فیلم قبلى نعمت الله شوخ و سرحال نیست و فیلم فضاى "جدى و تلخى” دارد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

فیلمبردارى "رگ خواب” حدود ۶٠ روز به طول انجامید. لیلا حاتمى که سال گذشته با فیلم "من” در جشنواره فجر مورد توجه قرار گرفت امسال با نقشى بسیار متفاوت در "رگ خواب” حضور خواهد داشت. لیلا حاتمى و کوروش تهامى که نقش هاى اصلى فیلم را بازى مى کنند هر دو از اولین انتخاب هاى نعمت الله براى بازى در فیلم بودند که از زمان نگارش فیلمنامه به آنها فکر شده بود

از نکات قابل توجه فیلم همکارى مجدد نعمت الله با سهراب پورناظرى و همایون شجریان است.از فیلم "بی پولی” سهراب پورناظری به آهنگساز ثابت فیلم های نعمت الله تبدیل شد و بعد از آن در "آرایش غلیظ” علاوه بر سهراب پورناظری، حمید نعمت الله با همایون شجریان برای ترانه تیتراژ فیلمش همکاری کرد. ترانه ای که طرفداران زیادی به دست آورد و مورد استقبال قرار گرفت. اتفاقى که پیش بینى مى شود امسال براى "رگ خواب” هم بیفتد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

عوامل فیلم:

تهیه کننده و کارگردان: حمید نعمت الله، نویسنده: معصومه بیات، مدیر فیلمبردارى: فرشاد محمدى، آهنگساز: سهراب پورناظرى ،خواننده: همایون شجریان، صدابردار: بابک اردلان،طراح صحنه: محمدرضازمیرزا محمدى،طراح لباس: آزاده قوام،طراح چهره پردازى: سهند ترابى،تدوین: مهدى سعدى،عکاس: امیرحسین شجاعى
 
 آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

بازیگران:

لیلا حاتمى، کوروش تهامى، الهام کردا، لیلا موسوى، بامداد نعمت الله، خسرو بامداد، لیلى فرهادپور، نوشین تبریزى

خلاصه داستان:

اوج و فرود رابطه اى میان یک زن و مرد … فیلم درباره اضمحلال یک زن است 
 

 
سد معبر 
 
محسن قرایى امسال با دومین فیلم بلند سینمایى اش "سد معبر” متقاضى حضور در جشنواره فیلم فجر است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

"سد معبر” پس از مدتها بلاتکلیفى سرانجام تابستان امسال در تهران کلید خورد. ابتدا قرار بود جهانگیر کوثرى تهیه کنندگى فیلم را بر عهده بگیرد اما در نهایت فیلم با تهیه کنندگى بهمن کامیار که امسال نخستین ساخته سینمایى اش "مرداد” را آماده حضور در جشنواره دارد کلید خورد

یکى از نقاط قابل توجه فیلم حضور سعید روستایى به عنوان فیلمنامه نویس در "سد معبر” است. سعید روستایى که سال گذشته با "ابد و یک روز” پدیده جشنواره فجر بود امسال با فیلمنامه "سد معبر” در جشنواره حضور دارد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

"سد معبر” از جمله فیلم هام پرلوکیشن امسال است. به دلیل اینکه شخصیت اصلى فیلم با بازى حامد بهداد مامور سد معبر است فیلمنامه ایجاب مى کرد فیلمبردارى در مکان هاى بسیار شلوغى از جمله بازار تهران، اتوبان هاى مناطق مختلف و … انجام شود

"سد معبر” از جمله فیلم هایى است که با بودجه شخصى ساخته شده و ظاهرا حتى وام هایى که وعده داده شده بود در اختیار عوامل قرار گیرد عملى نشد

حامد بهداد و باران کوثرى براى چهارمین بار پس از فیلم هاى "روز سوم”، "خانه دختر” و "هفت ماهگى” با یکدیگر در این فیلم همبازى شده اند
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

"سد معبر” این روزها مراحل پایانى فنى از جمله میکس صدا و موسیقی خود را به ترتیب توسط حسین ابوالصدق و رضا مرتضایی سپری مى کند تا اولین نمایشش در جشنواره فجر باشد

از نکات قابل توجه این فیلم که نظر اعضاء هیات انتخاب را به خود جلب کرده، فیلمنامه خوب سعید روستایی است و از طرفی هم نقش آفرینی بازیگران این فیلم، به ویژه حامد بهداد که به عنوان نقش اصلی "سد معبر” حضور داشته، یکی دیگر از نکات بارز و درخشان این فیلم است

عوامل فیلم :

کارگردان: محسن قرایى،تهیه کننده: بهمن کامیار،نویسنده: سعید روستایى،مدیر تولید: سجاد رحیمى،مدیر فیلمبردارى؛ مرتضى هدایى،طراح صحنه: حجت اشترى،طراح لباس: نگار نعمتى،طراح چهره پردازى: محمود دهقانى،منشى صحنه: حمیرا نعمت الله،عکاس: نوشین جعفرى،مدیر تبلیغات: میثم میرزایى،مشاور رسانه اى: میثم محمدى،تبلیغات فضاى مجازى: آریان امیرخان
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

بازیگران:

حامد بهداد، باران کوثری، نادر فلاح، اکبر رحمتی، آوا شریفی، عرفان ناصری، مرتضی آقاحسینی، بهرام سروری نژاد، سجاد رحیمی، غلامعلی رضایی، فتح الله طاهری، مهدی میری و نگارعابدی، علیرضا کمالی نژاد، گیتی قاسمی، حسام محمودی، بازیگر خردسال: رونیکا نعمت الله و با حضور محسن کیایی 
 

 
فراری 
 
علیرضا داودنژاد امسال با بیستمین ساخته سینمایى اش ” فِرارى ” در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

"فِرارى” دى ماه سال گذشته کلید خورد و قرار بود براى نمایش در جشنواره سال گذشته آماده شود اما طولانى شدن مراحل فنى فیلم باعث شد نسخه نهایى فیلم دیر آماده شود و به نمایش در جشنواره فجر امسال برسد

فیلم "فِراری” یک فیلم اجتماعی است که نود درصد آن در تهران و بقیه آن در شمال جلوی دوربین می رود. این فیلم با رویکرد آسیب شناسی جامعه و قشرهای مختلف وعوامل خودشیفتگی کاذب وعدم تناسب زندگی بین طیف های متفاوت با قهرمان خود گلنار به دل شهر می زند. گلنار برای رسیدن به هدف خود در حالی که ۱۸ سال بیشتر ندارد با واقعیت های امروز روبرو می شود
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

باران کوثرى و سحر دولتشاهى از جمله بازیگرانى بودند که قرار بود نقش هایى کوتاه در "فِرارى” بازى کنند که حضورشان درفیلم منتفى شد

داودنژاد اواخر مهرماه بود که در مصاحبه اى اعلام کرد مراحل فنى فیلم ناقص مانده و فیلم به جشنواره نمى رسد اما جهانگیر کوثرى تهیه کننده فیلم اعلام کرد بخش هاى باقیمانده فنى در فرصت کافى انجام شد و فیلم در جشنواره نمایش داده مى شود
 
 آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

"فِراری” فیلمی بحث برانگیز است و طبق شنیده ها متفاوت ترین ساخته علیرضا داودنژاد محسوب مى شود. بازى متفاوت محسن تنابنده و ترلان پروانه از جمله نقاط قوت "فِرارى” هستند

عوامل فیلم :

نویسنده: کامبوزیا پرتوى،کارگردان: علیرضا داودنژاد،مدیر فیلمبردارى: محمود کلارى،طراح صدا: پرویز آبنار،طراح چهره پردازى: عبدالله اسکندرى،طراح صحنه و لباس: بایک کریمى طارى،تدوین: حسن حسندوست،موسیقى: یحیى سپهرى شکیب،منشى صحنه: شیدا باسمه چى،عکس: سجاد سپهرى شکیب،مدیر تدارکات: رضا بداقى،مدیر تولید: حمیدرضا وفایى،جانشین تولید: نشاط پورفراهانى،تهیه کننده: جهانگیر کوثرى،پخش: هدایت فیلم
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

بازیگران:

محسن تنابنده، ترلان پروانه، سیامک صفرى، محمدرضا داودنژاد، سیما تیرانداز، رضا داودنژاد، اقدس سادات رضایى، على داودنژاد، کامیار نیازناک، سجاد سپهرى شکیب، احمد یاورى شاد، میترا تبریزى، على رستگارى، حسن کریمخان زند

خلاصه داستان:

گلنار (ترلان پروانه) در پى یاقتن یک ماشین فِرارى قرمز رنگ به تهران مى آید تا شاید به آرزوهاى خود برسد. نادر (محسن تنابنده) با آگلهى از موقعیت گلنار تلاش مى کند او را به واقعیت هاى زندگى برگرداند اما … 
 

 
گشت 2 
 
سعید سهیلى سه سال پس از ساخت "کلاشینکف” ، امسال با قسمت دوم "گشت ارشاد” متقاضى حضور در جشنواره فیلم فجر است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

فیلمبردارى "گشت ارشاد ٢” اواسط تابستان آغاز شد و تا پایان شهریورماه ادامه داشت. همزمان با فیلمبردارى، مراحل فنى فیلم از جمله تدوین همزمان توسط حسن ایوبى انجام شد تا فیلم براى نمایش در جشنواره فجر آماده شود

داستان "گشت ارشاد ٢” از جایى آغاز مى شود که عطا با بازى پولاد کیمیایى بعد از اتفاقات قسمت اول از کما خارج مى شود و دوران حبس عباس و حسن هم به پایان رسیده . این سه نفر مثل قسمت اول شغلى ندارند و از طرفى هم نمى خواهند به کار قبلى خودشان برگردند
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

پولاد کیمیایى ابتدا اعلام کرده بود به علت بازى در "قاتل اهلى” به "گشت ارشاد ٢” نمى رسد. سازندگان فیلم هم مدتى به دنبال جایگزین او بودند و قرار بود با تغییر داستان شخصیت تازه اى به فیلم اضافه شود اما در نهایت با هماهنگى هاى صورت گرفته کیمیاى به بازى در هر دو فیلم رسید

"گشت ارشاد ٢” نسبت به قسمت اولش از لحظات کمدى بیشترى برخوردار است . به خصوص در قسمت هایى که عباس و عطا و حسن قرار است شغل هاى مختلفى را امتحان کنند. فیلم یک کمدى اجتماعى است که اشاره هاى صریحى به مسائل روز جامعه دارد

از نکات جالب توجه فیلم ورود حمید فرخ نژاد به عرصه تهیه کنندگى است. فرخ نژاد علاوه بر بازى در فیلم همراه با سعید سهیلى تهیه کنندگى فیلم را هم بر عهده دارند.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

قسمت اول "گشت ارشاد” در جشنواره سال ٩٠ در بخش بازیگرى مورد توجه قرار گرفت و هرسه بازیگر اصلى فیلم کاندید دریافت جایزه شدند. اتفاقى که بعید نیست در جشنواره امسال هم بیفتد. البته اکران "گشت ارشاد ١” در سال ٩١ با حواشى بسیارى همراه بود و فیلم پس از دو هفته اکران از پرده پایین کشیده شد

عوامل فیلم

کارگردان: سعید سهیلى،نویسندگان: مهدى محمدنژادیان، سعید سهیلى،تهیه کننده: حمید فرخ نژاد، سعید سهیلى،مدیر فیلمبردارى: مسعود سلامى،صدابردار: عباس رستگارپور،طراح صحنه: عباس بلوندى،طراح لباس: مهناز غنى،تدوین: حسن ایوبى،منشى صحنه: شیدا باسمه چى،دستیار اول کارگردان: حسن لفافیان،عکاس: محمد بدرلو،مشاور رسانه اى: مسعود نجفى
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

بازیگران:

حمید فرخ نژاد، ساعد سهیلی، پولاد کیمیایی، بهاره افشاری، ترلان پروانه، سارا سهیلی، اسداله یکتا، مهدى ماهانى و …

خلاصه داستان:

 عباس و حسن پس از پنج سال از زندان آزاد شده، سراغ عطا می روند. عطا در این مدت در کما بوده و به تازگی به هوش آمده و به زندگی عادی بازگشته است. این سه رفیق دوباره با هم همراه شده، در پی کاری شرافتمندانه می‌گردند. اما پس از تلاش های بسیار، ناچار می‌شوند دوباره… 
 

 
ماجرای نیمروز:  
 
یکى از مهمترین فیلم هاى سى و پنجمین جشنواره فیلم فجر "ماجراى نیمروز” محمدحسین مهدویان است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

مهدویان که سال گذشته در کنار سعید روستایى از پدیده هاى جشنواره فجر بودند، امسال با دومین ساخته سینمایى اش "ماجراى نیمروز” در بخش مسابقه جشنواره فجر حضور خواهد داشت

"ایستاده در غبار” ساخته اول مهدویان سال گذشته با استقبال بسیار خوبى در جشنواره و اکران رو به رو شد و مهدویان از اواخر تابستان امسال پیش تولید "ماجراى نیمروز” را آغاز کرد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

این فیلم یک تریلر پلیسی است که در بستر قصه به حوادث و وقایع سال ١٣۶٠ می پردازد. "ماجرای نیمروز” با فیلم قبلی این کارگردان به جهت قصه گو بودن و فضا سازی بسیار متفاوت است. تمام صحنه هاى "ماجراى نیمروز” در تهران و اطراف شهر فیلمبردارى شده است

از نکات جالب توجه فیلم "ماجراى نیمروز” ترکیب متفاوت بازیگرانش است. هادى حجازى فر که سال گذشته با "ایستاده در غبار” مورد توجه قرار گرفت در دومین همکارى اش با مهدویان بازى بسیار خوبى به نمایش گذاشته است. همچنین مهرداد صدیقیان و جواد عزتى نیز یکى از متفاوت ترین نقش هایشان را بازى کرده اند
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

بابک حمیدیان از جمله بازیگرانى بود که ابتدا براى بازى در "ماجراى نیمروز” قرارداد بست اما به دلایلى حضورش در فیلم منتفى شد
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

سید محمود رضوى که سال گذشته با فیلم موفق "سیانور” در جشنواره حاضر بود تهیه کنندگى "ماجراى نیمروز” را بر عهده دارد. طبق شنیده ها طراحى صحنه و لباس فیلم بسیار خوب بوده و قطعاً مورد توجه قرار مى گیرد

محمدحسین مهدویان سال گذشته با "ایستاده در غبار” موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره شد و به احتمال زیاد موفقیت او امسال با "ماجراى نیمروز” تکرار خواهد شد

عوامل فیلم :

کارگردان: محمد حسین مهدویان، فیلمنامه:محمد حسین مهدویان و ابراهیم امینی، مدیر فیلمبرداری:هادی بهروز، طراح گریم:محسن دارسنج، طراح صحنه و لباس:بهزاد جعفری، تدوین:سجاد پهلوان زاده، صدابردار:هادی ساعد محکم،صدا گذار:مهرشاد ملکوتی، موسیقی:حبیب خزایی فر، مدیر تولید:سعید شرفی کیا، جلوه های ویژه:محسن روزبهانی، برنامه ریز:وحید کاشی، دستیار اول کارگردان:عبدالرحیم صاحب الفصول، انتخاب بازیگر و بازیگردان:ابراهیم امینی، عکاس:سحاب زری باف، مشاور رسانه ای:بیتا موسوی، فضای مجازی:آریان امیرخان، مجری طرح:کامران حجازی و تهیه کننده:سید محمود رضوی
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

بازیگران:

مهرداد صدیقیان، احمد مهرانفر، هادی حجازی فر، مهدی زمین پرداز، حسین مهری، محیا دهقانی، لیندا کیانی، امیراحمد قزوینی، امیرحسین هاشمی و جواد عزتی با حضور مهدی پاکدل

خلاصه داستان :

در محله های پر آشوب تهران، در پیچاپیچ خیایان ها و کوچه ها و در پستوی خانه ها سرگردان و حیران. آیا این جستجو را فرجامی هست؟ 
 

 
ویلایی ها 
 
منیر قیدى بهار امسال نخستین ساخته سینمایى اش را با موضوع دفاع مقدس در اندیمشک کلید زد.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

منیر قیدی کارگردان زن سینمای ایران پیش از این به عنوان منشی صحنه و دستیار کارگردان با فیلمسازان متعددی همکاری داشته است. او پیش از "ویلایى ها” ساخت فیلم های کوتاهی همچون "دختر، پسر، پیرمرد”، "در راه ویلا” و مستند "تهران، شهر چناران” را در کارنامه دارد و جوایزی از جشنواره های مختلف برای این آثار دریافت کرده است

تمام صحنه های فیلم در جنوب کشور (اندیمشک) فیلمبردارى شده است. "ویلایی ها” خانه های سازمانی در این شهر است که محل زندگی فرماندهان جنگ بوده که کماکان وجود خارجی دارد. فیلمنامه این فیلم را منیر قیدی خود به نگارش درآورده است. فیلم درباره زندگی همسران فرماندهان جنگ است که در سال های ۶٢ و ۶٣ روایت می شود. موضوعی که تاکنون سینمای ایران کمتر به آن پرداخته است
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

پریناز ایزدیار که سال گذشته موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره فجر شد در کنار طناز طباطبایى نقش هاى اصلى فیلم را بازى مى کنند. این فیلم اولین همکارى مشترک ایزدیار و طباطبایى محسوب مى شود

"ویلایى ها” از جمله فیلم هاى پر بازیگر است که تمام بازیگران اصلی آن زن هستند. به غیر از چندین سکانس که بازیگر مرد دارد، در بقیه صحنه های فیلم فقط بازیگران زن حضور دارند

سعید ملکان که سال گذشته با دو فیلم "ابد و یک روز” و "برادرم خسرو” در جشنواره فجر حضور داشت تهیه کنندگى "ویلایى ها” را بر عهده دارد. البته به جز ملکان و ایزدیار، على قاضى (مدیر فیلمبردارى)، محمدرضا منصورى (مدیر تولید) و امیرحسین شجاعى (عکاس) تجربه همکارى مشترک در "ابد و یک روز” را دارند
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

طبق شنیده ها از هیات انتخاب، "ویلایى ها” از جمله فیلم هایى است که مورد توجه اعضا قرار گرفته و به احتمال فراوان در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر حضور خواهد داشت

عوامل فیلم :

کارگردان: منیر قیدى،نویسندگان: منیر قیدى، ارسلان امیرى،تهیه کننده: سعید ملکان،مدیر تولید: محمدرضا منصورى،مشاور کارگردان: محمدمهدى عسگرپور،مدیر فیلمبردارى: على قاضى،طراح چهره پردازى: سعید ملکان،طراح صحنه: مهدى موسوى،طراح لباس: مه لقا قائد،منشى صحنه: ندا قائدىفعکاس: امیرحسین شجاعى،مشاور رسانه اى: بیتا موسوى،تبلیغات فضاى مجازى: آریان امیرخان
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)

بازیگران:

بازیگران: طناز طباطبایی، پریناز ایزدیار، آناهیتا افشار، علی شادمان، ثریا قاسمی و صابر ابر 
 

 
ترومای سرخ
 
 «ترومای سرخ» با نام قبلی «تقصیر من نیست» در بخش چشم انداز جشنواره فیلم فجرحضور دارد .
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود) 
 
از نکات جالب توجه فیلم حضور بیست چهره جدید فعال جوان عرصه تئاتر در کنار بازیگران حرفه ای سینما است.
 
عوامل فیلم:
 
 نویسنده و کارگردان: اسماعیل میهن دوست، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی تیرانی، تدوین: سمیرا غلامزاده، صدابردار: کامران کیان ارثی، صداگذار: بهمن اردلان، طراحان چهره پردازی: فاطمه کمالی، زهرا کمالی، جلوه های ویژه بصری: مرتضی مشهودی، عکس: فرهاد سلیمانی، نغمه ارجمند، چهره پردازان: سیمین کمالی، پیمان کظیمی، دستیاران تدارکات: سعید محبوبی، نیما علی اصغری، داود علیزاده، سینه موبیل: هادی نوری، دستیار تولید: علی حسین پور، مدیر تولید: پروانه زبان فهم، مجری طرح: شهاب علی بخشی و تهیه کننده: اسماعیل میهن دوست.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود) 
 
بازیگران:
 
پریوش نظریه، آتش تقی پور و با حضورافتخاری مهتاب کرامتی، رضا کیانیان، ویشکا آسایش، باران کوثری، مهوش افشار پناه ،آبان حسین آبادی، آیدا سرشا، النا آهی، الهام طهوری، ایران مسعودی، تینا یونس تبار، پریسا پرهوده، حمیده فیروزی، روزبه اختری، ساناز نیکنام، سعیده فیروزی، شقایق شوریان، صائب دادو، علی میرزایی مهرجردی، فرشته محبی، ماندانا ممهد، مریم حیدری، مصطفی ایزدی، مهشید نوروزی، مهناز غلامی ذاکری، مینا محترمی، نازنین علی زاده، نیکان راست قلم، نیلوفر دهقان و یگانه رجبی
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود) 
 
خلاصه داستان:
 
فیلم قصه‌ای عاشقانه در بستر یک سفر شهری در تهران است. طی این سفر شاهد تلاش شخصیت اصلی فیلم با بازی پریوش نظریه برای برقراری تعادل بین چهار بعد شخصیتی زن یعنی معشوقه، مادر، آمازون و مادونا هستیم.
 


خانه
 
«خانه (اِو)» اولین فیلم بلند سینمایی اصغر یوسفی‌نژاد، در بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود) 
 
این فیلم که به زبان ترکی با زیرنویس فارسی ساخته شده است.
 
تمام سکانس های این فیلم در تبریز و آذربایجان شرقی با بازیگران غیرحرفه ای ضبط شده است.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)
  
داستان «خانه (ائو)» که یک فیلم ۷۸ دقیقه ای است در یک خانه بدون مقطع زمانی روایت می شود.
 
عوامل فیلم:
 
کارگردان و تهیه کننده: اصغر یوسفی‌نژاد،سرمایه‌گذار: صفیه اصلانی، مدیر فیلمبرداری: حمید مهرافروز، مدیرصدابرداری: حمید سلیمانی‌نیا، تدوین و تصحیح رنگ: امیر اطمینان، طراحی و ترکیب صدا: حسین قورچیان، آهنگساز: افشین عزیزی، طراح صحنه، لباس و چهره‌پردازی: بهمن ارک، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: آرزو دهناد، مدیرتولید: علیرضا فرشی‌میلانی، مدیر تدارکات: محمدعلی جاهد، عکاس: علیرضا علیزاده، مدیر روابط‌عمومی: سعیده الله‌دادی.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود) 
 
بازیگران:
 
محدثه حیرت، رامین ریاضی، غلامرضا باقری، صدیقه دریانی، نرجس دل‌آرام، پریناز پاشازاده، سیروس مصطفی، اکبر شریعت، میثم ولی‌خانی، فریبا سهرابی، وحیده نویدی، رضا محمودی، حامد غفارپور، حسام کاظمی
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)
 
خلاصه داستان:
 
سایه که به‌خاطر ازدواج، از ۶ سال پیش ارتباطش را با خانواده‌ قطع کرده است، زمانی به خانه برمی‌گردد که طبق وصیت پدرش ماموران جسد او را به اتاق تشریح منتقل می‌کنند، اما سایه نمی‌تواند با این وصیت نامتعارف کنار بیاید. 
 

 
دعوت نامه
 
جدید ترین ساخته مهرداد فرید است که در بخش چشم انداز جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود) 
 
عوامل فیلم:
 
تهیه کننده و کارگردان: مهرداد فرید ، نویسندگان: فرید و حمید چمنی مدیر فیلمبرداری: بایرام فضلی، طراح صحنه و لباس: آبتین برقی، طراح گریم: علیرضا جوادپور، مدیر صدابرداری: وحید مقدسی، مدیر تولید: حسین بشگرد، مدیر تدارکات: رضا بداقی، عکاس: مهدی حیدری. 
 
بازیگران:
 
میترا حجار ، شقایق فراهانی ، حمیدرضا آذرنگ ، شهاب شادابی ، بهزاد جعفری ، سامان صفاری ، منظر لشگری و با معرفی غزل فرید و سحر کریمی. 
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود)
 
خلاصه داستان: 
 
«دعوتنامه» روایتگر زندگی شخص درمانده ای است که در مشهد زندگی می کند و کارش این است که از زایران حرم امام رضا (ع) دزدی کند و از طریق آن زندگی بگذراند اما در نهایت مالباختگان این قضیه داستان های فیلم را رقم می زنند. 
 

 
شَنِل
 
تازه ترین ساخته حسین کندری که در بخش چشم انداز جشنواره ،پس از انصراف فیلم امپراطور جهنم حضور دارد. اینجا کسی نمی میرد فیلم قبلی این کارگردان در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران بود.
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود) 
 
از نکات قابل توجه فیلم بازی و گریم متفاوت رضا بهبودی است.
 
عوامل فیلم:
 
نویسنده فیلمنامه: حمیدرضا بابابیگى ،مدیرفیلمبردارى و کارگردان: حسین کندرى ،مجرى طرح و مدیرتولید: سینا سعیدیان، تدوین: بابک قائم، طراح صحنه: امیرحسین دوانى، طراح لباس: سمانه حسینى،فیلمبردار: رضا احسان دار،تهیه کننده: علیرضا شجاع نوری. 
 
آنچه درباره فیلم های جشنواره نمی دانید - گروه اول (منتشر نشود) 
 
بازیگران:
 
باران کوثری،رضا بهبودی، بهار کاتوزی، مهدى حسینی نیا، رضا احمدى، با حضور مسعود فروتن، فهیمه رحیم نیا و بابک انصاری 
 
خلاصه داستان:
 
خیلی طول میکشه باور کنی که دیگه منو نمی بینی. شنیدی چی گفتم صحرا؟ 

جویدن طولانی غذا برای سلامت مفید است


خبرگزاری مهر: به گفته محققان، رژیم غذایی مدیترانه ای به دلیل وجود اسیدهای چرب اُمگا۳، میوه و سبزیجات برای مغز انسان مفید است.
 
رژیم غذایی مدیترانه ای، سالم ترین رژیم غذایی دنیا محسوب می شود. این رژیم غذایی به کنترل وزن، حفاظت از قلب، کاهش ریسک ابتلا به دیابت، و بهبود حافظه و همچنین سایر توانایی های شناختی کمک می کند. از جمله فواید این رژیم غذایی برای مغز در ادامه شرح داده می شود.

کاهش استرس

استرس تاثیر چشمگیری بر سلامت و آرامش عمومی بدن دارد. نه تنها در اضافه وزن و بدخوابی تاثیر دارد بلکه بر حافظه هم تاثیر می گذارد. در مطالعه محققان، ارتباط بین استرس و از بین رفتن حافظه مشخص شده است. دانشمندان دانشگاه آیووا دریافته اند افزایش میزان هورمون استرس موسوم به کورتیزول، با بالارفتن سن موجب زوال حافظه می شود. پیش بینی می شود مقادیر بالای کورتیزول با نابودی تدریجی سیناپس ها در قشر جلویی مغز، منطقه مغزی مسئول حافظه کوتاه مدت، مرتبط است.

یکی از فواید متعدد رژیم غذایی مدیترانه ای مدیریت استرس است. در مطالعه دیگری توسط محققان استرالیایی، مشخص شد افراد پیروی کننده از رژیم غذایی مدیترانه ای، شادتر و بااسترس کمتر هستند و در مقایسه با افراد دیگر از کیفیت زندگی بهتری برخوردار هستند.

میوه و سبزیجات حافظه را تقویت می کنند

این رژیم غذایی محدودکننده نیست و به شما اجازه می دهد یکبار در هفته وعده های کوچک گوشت مصرف کنید، اما عمدتاً مبتنی بر مصرف بالای میوه و سبزیجات است. این مواد خوراکی سرشار از ویتامین، مواد معدنی، آنتی اکسیدان ها، و سایر موادمغذی حیاتی برای عملکرد مناسب بدن هستند و حافظه هم از این امر مستثنی نیست.

طبق نتایج یک مطالعه، مصرف میوه و سبزیجات به شدت با حافظه کلامی مرتبط است درحالیکه تحقیق دیگری هم نشان می دهد که مصرف بالای این مواد خوراکی از زوال عقل پیشگیری می کند.

اسیدهای چرب اُمگا۳ ضروری برای حافظه

از آنجائیکه رژیم غذایی مدیترانه ایی متشکل از ماهی و غذاهای دریایی است، از اینرو سرشار از اسیدهای چرب اُمگا۳ است که برای سلامت عمومی بدن ضروری هستند. خواص اسیدهای چرب اُمگا-۳ بسیار متعدد بوده و شامل بهبود سیستم ایمنی و رشد مغز و بهبود حافظه است.

طبق نتایج یک مطالعه، افراد جوان سالم می توانند با افزایش مصرف اسیدهای چرب اُمگا-۳، حافظه کاری شان را بهبود بخشند.

عناوین روزنامه های امروز 95/11/12


عناوین روزنامه های امروز 95/11/12
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 
 
عناوین روزنامه های امروز 95/11/12 

خاک با طوفان 90 کیلومتری به یزد رسید

خبرگزاری مهر: طوفان امروز مناطق گسترده‌ای از استان یزد را درنوردید و موجی از گرد و غبار را در هوا پراکنده کرد به نحوی که آسمان رنگی از خاک به خود گرفته و تنفس در این هوا به سختی انجام می‌شود.

یزد طی یکی دو روز گذشته در شرایط جوی متفاوتی قرار گرفته و گرد و غبار و وزش باد شدید و طوفان مهمان دائمی یزد شده است.

امروز نیز از حوالی ظهر طوفان در مناطق گسترده‌ای از یزد آغاز شده و در ساعات عصر به اوج خود رسید به نحوی که بر اثر وزش باد شدید، گرد و غبار سراسر شهر و کویرهای اطراف را در بر گرفت.

ذرات معلق هوا به اندازه ای بود که تنفس را به شدت دشوار کرده بود و با هر دم و بازدم حجم زیادی از غبار وارد ریه‌ها می‌شد و هنوز نیز این شرایط در سطح شهر و جاده ها وجود دارد.

سرعت وزش باد در شهرستان‌های ابرکوه، بهاباد، بافق و میبد بیش از سایر مناطق است و به ۱۰۰ کیلومتر در ساعت نیز می‌رسد.

حتی مناطق کوهستانی از وزش باد و طوفان در امان نمانده اند و در این مناطق نیز گزارش‌هایی از شکستن درختان از شدت وزش باد مخابره شده است.

در برخی جاده‌ها نظیر جاده میبد همچنین جاده بافق، دید افقی به شدت کاهش یافته و خودروها در کنار جاده متوقف شده اند تا از شدت گرد و غبار پراکنده در هوا کاسته شود.

سازمان هواشناسی میزان ذرات معلق در هوا را سه برابر حد استاندارد اعلام کرده است.

در چنین شرایطی خروج افراد سالمند، خردسالان و بیماران قلبی و عروقی و ریوی از منزل توصیه نمی شود.

این شرایط فردا نیز در بسیاری از شهرها و شهرستان‌های استان یزد نیز وجود دارد ضمن اینکه از فردا از دمای هوا کاسته می‌شود و هوای یزد اندکی سردتر خواهد شد.

افرادی که 40 برابر دیگران سرطان می گیرند

خبرگزاری تسنیم: دبیر انجمن رادیوتراپی و آنکولوژی گفت : درمان سرطان درمان مشکل و در برخی موارد درمان ناموفقی همراه با هزینه گزاف است.

سین فودازی متخصص کلینیکال آنکولوژی در گفت و گو با جام جم آنلاین بیان کرد : بسیاری از سرطان ها اگر در مراحل ابتدایی تشخیص داده شوند قابل درمان هستند اما سوالی که در این جا بوجود می آید این است که با پیدایش چه علامت هایی به وجود سرطان در بدن شک کنیم ؟ پاسخ به این سوال بسیار گسترده است ولی یکسری نشانه های شایع در این رابطه وجود دارد که بسیار توصیه می شود افراد به آن دقت کنند و در صورت داشتن حتی یکی از نشانه ها به متخصص مراجعه فرمایند .

وی دررابطه با این نشانه ها افزود : هرنوع زخمی که بهبود نیابد ، توده ای در هر قسمت از بدن که به تازگی متوجه آن شده اید بخصوص در ناحیه سینه و بیضه و گردن ، تغییر در رنگ و ظاهر خال های پوستی ، گرفتگی صدا و سرفه ای که بیش از 2 هفته طول بکشد همچنین تغییر در تن صدا به مدت طولانی جز نشانه های هشدار محسوب می شود و باید سریعا معاینه شوند .

فودازی ادامه داد : هرگونه اختلال در وضعیت گوارشی ، سوءهاضمه و درد های مبهم در ناحیه جناق ،زود سیر شدن ، نفخ و یبوست طولانی مدت ، اختلالاتی در بلع ، تهوع و استفراغ همراه با خون ، سرفه همراه با خون ،دفع مدفوع خونی و سیاه، اسهال طولانی مدت ، تغییر در رنگ ادرار ، خون در ادرار ، کاهش وزن ناگهانی ، بی اشتهایی غیر قابل توجیه یکسری از هشدار ها تلقی می شوند که در صورت پیدایش حتی یکی از موارد ذکر شده باید با یک متخصص مشورت کنید .

این سرطان شناس در رابطه با اقدامات پیشگیری کننده به جام جم آنلاین گفت : موضوعی که همیشه به آن اشاره شده و همواره به آن تاکید زیادی می شود ترک سیگار در افراد سیگاری است .
همین اقدام باعث می شود تا بیشتر سرطان های کشور با این عمل ریشه کن شود همچنین لازم به ذکر است حدود 30 درصد از مرگ و میر تمامی سرطان ها به علت مصرف ناشی از سیگار گزارش شده است .

این آمار بالایی است و به همین دلیل با سونامی سرطان روبه رو هستیم و اگر مصرف سیگار و دخانیات کنترل شود یک سوم تمامی سرطان ها کاهش پیدا می کند و این درصد قابل توجهی است .دبیر انجمن رادیوتراپی و آنکولوژی ایران متذکر شد: علت اصلی ابتلا به سرطان ریه ، معده ، حنجره ، مثانه ، کلیه و لوزالمعده مصرف دخانیات شناخته شده است .
سرطان ریه که شایع ترین سرطان در مردان و سومین سرطان شایع در زنان است تنها به علت مصرف دخانیات است .

بطور مثال اگر یک فرد در طی 20 سال روزانه یک پاکت سیگار مصرف کند بیش از 40 برابر یک فرد عادی در معرض ابتلا به سرطان قرار دارد.وی در ادامه بیان کرد : مسئله بعدی در رژیم های غذایی نامناسبی است که با تغییر در سبک زندگی مردم اتفاق افتاده است .

تخمین زده شده که حدود 35 درصد از سرطان ها ارتباط تنگاتنگی با رژیم غذایی دارند علاوه بر آن چاقی بیش از حد به دلیل مصرف زیاد مواد غذایی چرب یا کالری بالا و کربوهیدرات بالا درصد ابتلا مخصوصا به سرطان هایی چون معده ، پروستات ، پستان و رحم را بالا می برد .

فودازی تاکید کرد : همچنین مصرف مواد غذایی فراوری شده نظیر سوسیس و کالباس ، فست فودها ، غذاهای آماده و کنسروی که با نمک فراوان تهیه می شود ، مواد سرخ کردنی ، کبابی که با دود پخته شود و مواد غذایی کپک زده همگی عوامل خطری هستند که با داشتن مواد آروماتیک در صورت مصرف بی شک فرد را دچار مشکلات جبران ناپذیری چون سرطان های دستگاه گوارش می کند .
این متخصص خاطرنشان کرد : فعالیت فیزیکی مناسب و ورزش در راس اقدامات پیشگیری کننده از سرطان وجود دارد . 

افراد دقت داشته باشند که باید هفته ای 5 جلسه حداقل 30 دقیقه فعالیت فیزیکی داشته باشند تا ضربان قلب خود را به 2 برابر برسانند .

فعالیت هایی چون پیاده روی سریع ، دویدن های آرام و طناب زدن جز بهترین ورزش ها توصیه می شود علاوه بر آن باید مواد غذایی سرشار از فیبر ، میوه و سبزیجات را در برنامه غذایی روزانه شان بگنجانند.

دبیر انجمن رادیوتراپی و آنکولوژی ایران گفت : نور خورشید سرشار از ویتامین دی است و جز ویتامین های ضروری بدن به حساب ی آید اما یک مسئله دیگر که خیلی کمتر به این موضوع اشاره شده مشکلی است که در لایه اوزون وجود دارد لذا در تابستان حدود 2 ساعت قبل از ظهر تابش نور خورشد دارای حداکثر اشعه ماوراء بنفش خود است و توصیه می شود هرگز بدون کرم های محافظت کننده و ضد آفتاب زیر تابش مستقیم نور خورشید قرار نگیرید تا بتوان به حدی از انواع سرطان های پوستی جلوگیری کرد .

وی در پایان افزود: نکته دیگر در رابطه با مصرف الکل است و این معضل در کنار مصرف دخانیات درصد بالایی را در ابتلا به سرطان به خود اختصاص داده است ، متاسفانه در چند سال اخیر آمار انواع سرطان هایی چون دهان و گلو و حنجره را افزایش داده است .

خانم‌ها مراقب فصل زمستان باشید

خبرگزاری ایسنا: یک روانشناس گفت: افسردگی فصلی در زمستان در کمین شماست.

‌دکتر محمدعلی سپهوندی بیان کرد: افسردگی فصلی یکی از اختلالات خلقی و عاطفی است که عموماً در فصول پاییز و زمستان گریبان‌گیر طعمه‌هایش می‌شود.

وی ادامه داد: عده‌ای از افراد در فصولی از سال که میزان نور خورشید کم است، به این اختلال مبتلا می‌شوند.

سپهوندی اضافه کرد: نوع خفیف افسردگی فصلی را غمگینی فصلی می‌گویند و هر چه میزان اضطراب و اندوه در فصول یاد شده بیشتر باشد شخص احساس افسردگی بیشتری دارد.

این عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان اظهار کرد: خانم‌ها بیشتر از آقایان در معرض ابتلا به افسردگی فصلی هستند، بنابراین بانوان باید در فصول پاییز و زمستان بیشتر مراقب روحیه خود باشند.

وی با اشاره به اینکه نور خورشید در ساعت زیستی بدن انسان تأثیرگذار است، یادآور شد: عمده دلیل ابتلای افراد به افسردگی فصلی کوتاهی روز و کاهش نور خورشید است.

سپهوندی خاطرنشان کرد: این کاهش نور خورشید ساعت زیستی بدن را به هم ریخته و در نتیجه برخی از اشخاص احساس غمگینی و افسردگی می‌کنند.

یک وعده غذای چرب به کبد آسیب می رساند

خبرگزاری مهر: یک مطالعه جدید نشان می دهد خوردن یک وعده غذای پرچرب نظیر پیتزا یا چیزبرگر، موجب اختلال در عملکرد کبد می شود.
 
محققان دریافتند میزان بالای چربی اشباع شده موجود در این غذاهای چرب فوراً عملکرد کبد را تغییر می دهد و احتمالاً بدن را در معرض ابتلا به یک بیماری جدی قرار می دهد.

دکتر میشل رودن، سرپرست تیم تحقیق از دانشگاه هنریخ هین آلمان، در این باره می گوید: «تاثیرات آن شبیه موارد مشاده شده در افراد مبتلا به بیماری شدید متابولیکی است.»

به گفته رودن، «یافته های ما اولین تغییرات در متابولیسم کبد را نشان می دهد که می تواند منجر به بیماری های کبد چرب و سیروز کبدی شود.»

کبد نقش مهمی را در فرآوری چربی ها و کربوهیدرات های مصرفی ایفاء می کند.

در برخی موارد زمانیکه غذاهای چرب به طور مکرر به میزان بیش از اندازه خورده می شوند، چربی ها انباشت شده و موجب بروز مشکلی موسوم به کبد چرب غیرالکلی می شود.

به گفته محققان، چربی های اشباع نظیر کره، پنیر چرب و روغن نارگیل از بدترین مواد خوراکی برای کبد هستند.

به گفته رودن، «تجمع چربی» موجب می شود کبد ۷۰ درصد گلوکز بیشتری تولید کند که به مرور زمان موجب افزایش سطح قند خون می شود. این وضعیت می تواند در حساسیت به انسولین و ابتلا به دیابت نوع۲ نقش داشته باشد.

همچنین بار اضافه چربی هم موجب عملکرد سخت تر سلول های کبد می شود که می تواند آنها را تحت فشار قرار داده و منجر به بیماری کبدی شود.

حکم شرعی نوشیدن ماء الشعیر

خبرگزاری میزان: آشامیدن نوشیدنى‌هایى که به نام ماء الشعیر وجود دارد، چه حکمى دارد؟
 
از مجموعه فتواهای رهبر معظم انقلاب، کانال رسمی "فتاوای رهبر انقلاب"  در خصوص "حکم خوردن ماء الشعیر" متنی منتشر کرده که به شرح زیر است.

آشامیدن نوشیدنى‌هایى که به نام ماء الشعیر وجود دارد، چه حکمى دارد؟

ماء الشعیر طبّى پاک است و خوردن آن اشکال ندارد، و با آب جو (فقاع) که حرام است فرق دارد.