چند مطلب خبری و متفاوت

خانواده ای 10 نفره که نمی دانند پول چیست!

 

یک خانواده ۱۰ نفره که در ۷۰ سال گذشته در میان کوه‌های ارم شهرستان دشتستان بوشهر زندگی می‌کرده اند و از جامعه روستایی و شهری به کلی بی‌خبر بودند سرانجام در سرشماری اخیر شناسایی شدند.

 

سرپرست خانواده‌ پیدا شده به نام بهمنیار 70 ساله است و همراه همسر، هفت فرزند و خواهر ۷۳ساله‌اش زندگی می‌کند.

 

به جز پدر خانواده که در 70 سال گذشته تنها هفت بار به روستای قراول‌خانه سرزده، هیچیک از اعضای این خانواده تاکنون از کوهستان خارج نشده‌اند و نمی دانند به چه روشی می توان جهت تامین نیازهای خود خرید کرد.

000

براثر ریزش کوه در جاده کرج - چالوس و برخورد یک تخته سنگ بزرگ با یک خودروی سواری ، 4 عضو یک خانواده کشته شدند/ایرنا

000

نئوفاشیستها

یک خبرنگار روس در سالن برگزاری نشست سالانه خبری رییس جمهوری روسیه پوستری حاوی تصویر سه نفر را در دست گرفته است: ولادیمیر پوتین، مارین لوپن و دونالد ترامپ

000

کلیه فروشی آنلاین؛ لایک نمی‌خواهم کلیه‌ام را بخرید

 

دوستان من نه لایک می‌خوام نه فالو خواهشا پیج رو منتشر کنید، شاید به دست یکی از شما مشکل من حل شد.

 

در پیج دیگری نوشته شده است: «کبد، مغز و کلیه‌فروشی، کاملا سالم. حاضرم هر کجا که بگید آزمایش بدم. ۲۵ساله. به دلیل نیاز مالی عجله دارم. قیمت خود را در تلگرام یا اس‌ام‌اس کنید خودم تماس می‌گیرم.»/عصر ایران

000

گازگرفتگی مرد 70 ساله در داخل چادر مسافرتی

 

مرد 70 ساله در شهرستان چناران بر اثر گازگرفتگی درون چادر مسافرتی جان خود را از دست داد.

 به دلیل روشن کردن پیک نیک درون چادر مسافرتی و گازگرفتگی ناشی از آن جان خود را از دست داده است.

000

اشیاء گرانقیمت را درون چمدان خود در فرودگاه یا اماکن دیگر نگذارید؛ این چمدان با یک خودکار باز و بسته می شود

 

هر نکته ای درباره دیگران، که ما را آزار میدهد، سرنخی هست برای شناختن بهتر خودمان.

 

کارل گوستاو یونگ

000

23 کارگر سیمان زرندیه مسموم شدند

 

رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی ساوه گفت: گاز منو اکسید کربن صبح روز یکشنبه 23 کارگر شرکت سیمان زرندیه را مسموم و راهی بیمارستان کرد.

000

یک قبیله سرخپوستی در آمازون کشف شد

 

این سرخپوستان کوچ نشین در اعماق جنگل های موسمی آمازون و در مرز پرو زندگی می کنند.

 

زبان این قبیله مشخص نیست اما به نظر می رسد در سلامت زندگی می کنند چون اطراف آنان گیاهان مزرعه مختلفی مانند موز وجود داشت.

 

 آنها به محض نزدیک شدن بالگرد با ترس میان درختان مخفی شدند. اما ناگهان یکی از آنها از مخفی گاه خود بیرون آمده و نیزه ای را به سمت بالگرد پرتاب کرد.

 

یکاردو استاکرت عکاس نشنال جئوگرافیک، در مسیر خود برای بازدید از قبیله ای دیگر که هم اکنون با شیوه های زندگی نوین خو گرفته اند، بود. اما تندباد سبب شد بالگرد  مسیر خود را تغییر دهد و اوبه طور ناگهانی این قبیله سرخپوستان را دید.

 

تصور می شود این همان قبیله بی نامی  باشد که در سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۰ نیز مشاهده شده بودند. زبان این قبیله مشخص نیست اما به نظر می رسد در سلامت زندگی می کنند چون اطراف آنان گیاهان مزرعه مختلفی مانند موز وجود داشت.

 

استاکرت درباره رفتار ساکنان قبیله می گوید: آنها پیامی داشتند، نیزه ها به معنای آن بود که مزاحم ما نشوید.

000

نیلوفر رحمانی اولین خلبان نظامی افغانستان در پایان دوره آموزشی هواپیماهای سی 130 در آمریکا از این کشور تقاضای پناهندگی کرد و گفت که در افغانستان امنیت ندارد.

000

سواران تشکیل دهنده کابینه ی ترامپ فاشیست!

یاکوب آوگشتاین

 000

کابینه‌ی آتی آمریکا، پیش‌بینی پیشگویانه‌ی «مانیفست کمونیست» را تأیید می‌کند: دوران بورژوایی به پایان خویش می‌رسد.

 

یاکوب آوگشتاین

000

اعضای کابینه‌اش (ترامپ فاشیست) می‌توانند ثروتمندترین کابینه در تاریخ معاصر آمریکا باشند. تنها همین چند نفری که می‌شناسیم بیش از 18 میلیارد دلار ثروت دارند.

 

یاکوب آوگشتاین

000

بد نیست دوباره نگاهی بیندازیم به نظریه‌ی لنین درباره‌ی سرمایه‌داری انحصاری دولتی. زمان آن رسیده است که کتاب‌های قدیمی را دوباره از قفسه‌ها بیرون بیاوریم: شرکت‌های عظیم نخست بنگاه‌های کوچک و متوسط را کنار می‌زنند و سپس تسلط بر بازارهای آن‌ها را در دستان اندک کسانی متمرکز می‌کنند.

بعد از بازارها، نوبت دولت است: این شرکت‌های عظیم در دولت نفوذ می‌کنند و سرانجام با آن یکپارچه می‌شوند. در حوزه‌ی دیجیتالی کردن روندها، این جریان، پیشرفت به‌مراتب بیشتری دارد: شرکت‌های عظیم صاحب شبکه‌های اینترنت در «سیلیکون وَلی» مدت‌هاست که با بوروکراسی دستگاه‌های امنیتی آمریکا به‌هم آمیخته و مجتمع‌های دیجیتال ـ دولتی واحدی را ساخته‌اند که نه قانونی را به رسمیت می‌شناسند و نه حد ومرزی را می‌پذیرند.

 

000

کهکشان‌ها

 

در شبی صاف و بی ابر، و دور از شهرها، برفراز سرتان، هزاران هزار ستاره می‌بینید. اما آن چه در آسمان می‌بینید، فقط همه ستاره‌ها نیست. نوار کمرنگی از نور می‌بینید که از این سوی آسمان به آن سو کشیده شده است. این نوار نورانی را مردم "راه شیری" می گویند. گالیله، دانشمند ایتالیایی، در سال 1610 میلادی، با بکار بردن دوربین نجومی دریافت که "راه شیری" از میلیون ها میلیون ستاره به وجود آمده است.( 100 میلیارد ستاره دارد)

 

     ستارگان "راه شیری" را، با چشم غیر مسلح ( بدون تلسکوپ ) نمی توان دید؛ از این رو آن چه به چشم می آید، تنها تابش غبار آلود روشنایی است. ستاره شناسان دریافته اند که ستارگان راه شیری و همه‌ی ستارگان دیگری که ما در آسمان بالای سر خود می‌بینیم؛ مجموعه‌ای را تشکیل می دهند که در فضا مانند صفحه‌ی گرد بزرگی است.

 

     این مجموعه‌ی بزرگ ستارگان را، کهکشان می‌نامند. وقتی که امواج نور، از این سو تا آن سوی کهکشان راه شیری را بپیماید، 100 هزار سال طول می کشد. خورشید و دیگر سیارات منظومه‌ی شمسی؛ نقطه های درخشان کوچکی  در لبه‌ی بیرونی کهکشان راه شیری هستند.

 

     در حدود چند ده سال پیش، ستاره شناسان گمان می‌کردند که بیرون از کهکشان ما هیچ چیز دیگری وجود ندارد. اما وقتی که دوربین‌های نجومی قوی‌تر ساخته شد؛ چیز‌های دیگری که در فاصله‌ی بسیار دوری از ما قرار داشتند، نیز دیده شدند؛ و این چیزها، کهکشان‌هایی بودند که میلیون‌ها میلیون کیلومتر از کهکشان ما فاصله دارند.

 

     اکنون ما می‌دانیم که در فضا، هزاران هزار کهکشان هست؛ و در هر یک از این کهکشان ‌ها، میلیون‌ها میلیون ستاره وجود دارد. بعضی از کهکشان‌ها مارپیچ و بعضی مانند تخم مرغ و بعضی دیگر شکل معینی ندارند.

 

     همان طور که میلیون‌ها ستاره دور هم جمع می‌شوند و یک کهکشان را تشکیل می‌دهند؛ کهکشان‌ها هم دور هم جمع می شوند و خوشه‌های کهکشانی را درست می‌کنند. جهان، مجموعه‌ای از کهکشان‌ها و خوشه‌های کهکشانی است. ستاره شناسان، به نکته‌ی جالبی درباره‌ی کهکشان‌ها پی برده‌اند. کهکشان‌ها همواره از یکدیگر و از ما دور می‌شوند.

 

     می‌دانید ستاره شناسان از کجا این را دریافته‌اند؟ وقتی که یک هواپیمای جت از آسمان بالای سر شما می‌گذرد، به صدای آن گوش دهید. اگر هواپیما به سوی شما بیاید، بسامد یا ( فرکانس: تعداد رفت و برگشت های امواج در یک ثانیه) صدای آن بلند است. اگر از شما دور شود، بسامد صدای آن پایین است. اگر دقیق گوش دهید می توانید جهت حرکت هواپیما را بی آن‌که به آن بنگرید، بگویید.

 

      بنابراین نوری هم که از جسم متحرک پخش می‌شود، چنین حالی دارد.با اندازه گرفتن بسامد امواج نوری که از کهکشان‌ها پخش می‌شود؛ ستاره شناسان دریافته‌اند که آن‌ها از یکدیگر، و از کهکشان ما با سرعت زیادی دور می‌شوند. جهان، در حال گسترش و انبساط است.

 

     اگر یک بادکنک، که بر روی آن لکه‌هایی از رنگ داشته باشد؛ باد کنید، لکه‌ها از هم دور و دورتر می شوند. که این خود مدلی از جهان در حال گسترش است. همان‌طور که کهکشان‌ها در فضای بی‌پایان، از هم و از ما دور می‌شوند.

 

     ستاره‌شناسان با رادیوتلسکوپ، برای اندازه‌گیری طول امواج نوری که از کهکشان‌ها به ما می‌رسد، استفاده می‌کنند. ما هر روز چیز‌های تازه ای درباره‌ی جهان کشف می‌کنیم.

 

000

ترجمان فاجعه

 

گفتارِ فیلمی در بابِ نقاشی‌های سال‌های دهه‌ی ۶۰ علی‌رضا اسپهبد

 

 

 

صحنه چه می‌تواند گفت

به هنگامی که از بازیگر و بازی

تهی است؟

 

این‌جا مطلقِ زیبایی به کار نیست

که کاغذِ دیوارپوش نیز

می‌باید

زیبا باشد.

 

در غیابِ انسان

جهان را هویتی نیست،

 

در غیابِ تاریخ

هنر

عشوه‌ی بی‌عار و دردی‌ست،

 

دهانِ بسته

وحشتِ فریبکار از لُو رفتن است،

دستِ بسته

بازداشتنِ آدمی‌ست از اعجازش،

 

خونِ ریخته

حُرمتی به مزبله افکنده است

مابه‌اِزای سیرخواری شکمباره‌یی.

 

هنر شهادتی‌ست از سرِ صدق:

نوری که فاجعه را ترجمه می‌کند

تا آدمی

حشمتِ موهونش را بازشناسد.

 

نور

شب‌کور

نور

شب‌کور

نور

شب‌کور

نور

شب‌کور

 

000

 

  از دفتر مدایح بی‌صله

وب‌سایت و کانال رسمی احمد شاملو

 

انسان به برگزیدگان بشریت احترام می‌گذارد و از مشعل اندیشه‌های آنان روشنایی می‌گیرد، اما درست از آن لحظه که از برگزیدگان زمینی و اجتماعی خود شروع به ساختن بُت آسمانی قابل پرستش می‌کند، نه فقط به آن فرد برگزیده توهین روا می‌دارد بلکه علی‌رغم نیاتِ آن فرد برگزیده، برخلاف تعالیم آن آموزگار خردمند که خواسته است او را از اعماق تعصب و نادانی بیرون بکشد، بار دیگر به اعماق سیاهی و سفاهت و ابتذال و تعصب جاهلانه سرنگون می‌شود.

 

 

 نگرانی‌های من [سخنرانی در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، آوریل ۱۹۹۰] – سیرا، نیوجرسی، ژوئن ۱۹۹۰ | وب‌سایت و کانال رسمی احمد شاملو

000

پولی سازی آموزش ضمن خدمت

جعفر ابراهیمی

 

با روی کار آمدن دولت راست‌گرای یازدهم، سیاست‌های انقباضی و ریاضتی با قالبی جدید و تحت روتوش اعتدال در ادامه منطقی سیاست‌های محمود احمدی‌نژاد در عرصه‌های مختلف بروز و ظهور یافت. این بار حامیان سرمایه روی عرصه آموزش بیشتر تمرکز نمودند. عرصه‌ای که پیش‌ازاین در دوره محمود احمدی‌نژاد مورد هجمه اساسی قرارگرفته بود اما دولت روحانی به این سطح از هجمه بسنده ننمود و در قالب برنامه‌های مختلف کوشید/می‌کوشد این عرصه‌های غیر کالایی را منطق بر مناسبات بازار و عرصه کالا سامان دهد تا از دل این تغییرات هم زمینه کسب‌وکار جدید برای حامیان داخلی و جناح خود را فراهم نماید و هم شرایط داخل را برای جلب‌توجه سرمایه جهانی شرایطی مطلوب معرفی کند. در اینجا قصد نقد سیاست‌های دولت روحانی در حوزه‌های مختلف را ندارم تنها می‌کوشم نشان دهم که دولت در سیاست خصوصی‌سازی و کالایی سازی عرصه آموزش تا به کجا به‌پیش رفته است.

مدعیان اعتدال و حامیانش، سیاست‌های راهبردی خود در حوزه آموزش عمومی را با برنامه پولی سازی آموزش پیش برده‌اند. این سیاست‌ها در اصل کپی از سیاست‌های دیکته شده توسعه‌ای است که مسیر توسعه را از خصوصی‌سازی عرصه‌های مختلف دنبال می‌کند و این توهم را به مدد رسانه‌ها القا می‌کند که تنها راه تحقق دموکراسی و آزادی این است که مناسبات بازار بر تمام شئون زندگی انسان جاری گردد. شیلی دوران پینوشه، آمریکای دوران ریگان و مشت‌های آهنین تاچر در بریتانیا اوج تسلط گفتمان نئولیبرالی در میان حامیان سرمایه است که منطق بازار و خصوصی‌سازی را تا عرصه‌هایی چون آموزش و بهداشت به‌پیش می‌برد. دولت روحانی و اتاق فکرهای همسو با آن مانند اتاق بازرگانی، تیم نهاوندیان و رسانه‌ها و روشنفکران همسو در اصل در همین مسیر قدم برمی‌دارند و می‌کوشند هر نوع مخالفت را با برچسب حمایت از توتالیتاریسم و دولت‌های فربه ناکارآمد توجیه نمایند.

اما این سیاست در طول سه سال گذشته چگونه شروع‌شده است به‌عبارت‌دیگر کدام برنامه‌ها برای پیاده نمودن این سیاست‌ها اجرایی شده است؟ برای این منظور کافی است به رئوس برنامه‌های وزیر پیشین نگاهی بیندازیم، فانی به‌صورت سامانمند و گسترده این ایده پولی سازی را در تمام ارکان آموزش پیاده نموده است. از طرح خرید خدمات آموزشی تا طرح واگذاری بخش‌هایی از مدارس به بنگاه‌های اقتصادی و گسترش مدارس پولی تحت عنوان مدارس هیئت‌امنایی تا هدایت مدیران برای تأمین سرانه مدارس از جیب اولیا دانش آموزان ، برگزاری آزمون های پیشرفت تحصیلی پولی، اجباری و بدون کیفیت برای دانش آموزان و  ده‌ها دستورالعمل و بخشنامه همه و همه در راستای حاکم نمودن منطق کالایی در عرصه آموزش صورت گرفته است سیاست‌هایی که در دوره دانش آشتیانی نه‌تنها متوقف نشده است/نمی‌شود بلکه به مدار بالاتری از پولی سازی ارتقا خواهد یافت.

حدود سه سال پیش هنگامی‌که برخی فعالان صنفی و کنشگران عدالت‌خواه فراتر از برخی معلول ها، قلب این سیاست‌ها یعنی خصوصی‌سازی را موردنقد قراردادند و کوشیدند نشان دهند که چگونه خصوصی‌سازی آموزش، تمام ارکان زندگی اجتماعی معلمان را خواهد بلعید برخی دلواپسان دولت و حامیان سیاست‌های بازار کوشیدند با برچسب زنی،  کنشگران برابری خواه را از میدان خارج نمایند اما پافشاری بر اصول صنفی و آموزشی از سوی کنشگران برابری خواه و عدم ورود به بحث‌های حاشیه‌ای و تأکید بر تشکل یابی مستقل و از یک‌سو و ادامه سیاست‌های دست راستی دولت از دیگر سو، نشان داد که تا چه میزان شعار ” نفی خصوصی‌سازی” و تأکید بر ” وظایف اجتماعی دولت” در تحقق مطالبات معلمان تعیین‌کننده است.

اینک سیاست پولی سازی آموزش تا عمق آموزش عمومی ایران رسوخ کرده است ژنرال‌هایی که از دروان موسوم به سازندگی به عرصه قدرت بازگشته‌اند آمده‌اند تا به پیکر فرتوت و نیمه‌جان حق آموزش رایگان و باکیفیت تیر خلاص بزنند. آنان منطق سود و سرمایه را تا کلاس‌های ضمن خدمت به‌پیش برده‌اند تا جایی که معلمان را مجبور می‌کنند برای گذراندن دوره‌های ضمن خدمت پول پرداخت نمایند آموزشی که از نیازهای بدیهی است و در دنیا با عنوان آموزشِ آموزشگران جایگاه مهمی در کیفیت‌بخشی به آموزش دارد. در ادامه این روند است که بنگاه‌های تهیه و تولید محتوای آموزش ضمن خدمت در حال شکل‌گیری است و افرادی آماده ارائه خدمات ضمن به معلمان هستند. دیری نخواهد گذشت که در خیابان انقلاب جوانانی با صدای بم و دورگه در کنار “مقاله، پایان‌نامه و تحقیق دانشگاهی” از فروش محصول جدیدی سخن بگویند بنام “تحقیق دوره ضمن خدمت”.  ادامه

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.