پیشگفتار به چاپ آمریکایی "وضع طبقه کارگر در انگلستان"
فریدریش انگلس - لندن، ٢٦ ژانویه ١٨٨٧
جنبش کارگری در آمریکا
ده ماه از زمانی که من به تقاضای مترجم، "مؤخرهای" بر این کتاب نوشته ام میگذرد. در طی این ده ماه در آمریکا انقلابی بوقوع پیوسته که در هر کشور دیگر حداقل به ده سال زمان احتیاج داشت. در فوریه ١٨٨٥، افکار عمومی آمریکا متفقالقول در این نکته همنظر بودند که: آمریکا بطور کلی فاقد طبقه کارگر - به مفهوم اروپایی آن - است و نتیجتا مبارزه طبقاتی بین کارگران و سرمایهداران، آنطور که کشورهای اروپایی را دو شقّه میکند، در جمهوری آمریکا امری ناممکن است و بر همین اساس، سوسیالیسم نهالی وارداتی است که نمیتواند در زمین آمریکا ریشه بدواند. اما درست در همان زمان مبارزه طبقاتی آینده با اعتصابات کارگران معادن زغال پنسیلوانیا و بسیاری از رشتههای دیگر و علیالخصوص در تدارک جنبش هشت ساعت کار - در سراسر کشور - که برای ماه مه در نظر گرفته شده بود، و در ماه مه هم واقعا نتیجه داد، سایههای عظیم خود را افکند. این که من همان زمان این علائم را بدرستی تشخیص داده بودم و این که یک جنبش طبقه کارگر را در مقیاس ملی پیشبینی میکردم، خود را در "مؤخره" من نشان میدهد. اما آنچه که هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند این بود که جنبش در چنین زمان کوتاهی با چنین قدرت غیر قابل مقاومتی به راه خواهد افتاد، بسرعت آتش در جنگل خود را گسترش داده و جامعه آمریکا را تا بنیادهایش به لرزه در خواهد آورد.
واقعیت اینجاست، سرسخت و غیر قابل بحث. این که این امر چه وحشتی را در میان طبقات حاکم آمریکا دامن زده است، بطرزی جالب زمانی برایم روشن شد که خبرنگاران آمریکایی در تابستان گذشته مرا با ملاقاتشان مفتخر کردند. "حرکت جدید" آنان را در حالت ترس ناشی از درماندگی و حیرت قرار داده است. با اینهمه جنبش در آن زمان تازه در شُرُفِ آغاز بود و در طغیانهای مبهم و ظاهرا از هم گسیخته طبقهای خلاصه میشد که توسط ستمگری بردهداری سیاه و تکامل سریع صنعتی تبدیل به پایینترین لایه جامعه آمریکا شده بود. اما قبل از پایان سال این تکانهای سردرگم اجتماعی شروع به گرفتن جهت مشخص نمودند. حرکتهای خودبخودى و غریزی این تودههای انبوه کارگران در مناطق وسیعی از کشور، انفجار همزمان نارضایتی آنان از اوضاع اجتماعی فلاکتبار که در همه جا به یک شکل و به عللی یکسان رخ میداد، آنها را به این حقیقت واقف گردانید که طبقهای نوین و متمایز را در جامعه آمریکا تشکیل میدهند. طبقهای که باید گفت از کارگران مزدی نسل اندر نسل پرولترها تشکیل میشود. این آگاهی در متن غریزه اصیل آمریکایی، آنها را بلافاصله به برداشتن گام بعدی در جهت رهایىشان سوق داد. این گام تشکیل یک حزب سیاسی کارگری با برنامه خاص خود بود که تسخیر پارلمان و کاخ سفید را هدف قرار میدهد. در ماه مه مبارزات برای روزکار هشت ساعته، ناآرامیها در شیکاگو و میلواکس و جاهای دیگر و اقدامات طبقه حاکم برای سرکوب جنبش نوظهور کارگری توسط قهر عریان و قوه قضائیه خشن طبقاتی بوقوع پیوست. در ماه نوامبر حزب جوان کارگری در تمام مراکز بزرگ نیویورک سازمان یافت و در انتخابات شیگاگو و میلواکس شرکت کرد. تاکنون ماههای مه و نوامبر برای بورژوازی آمریکا فقط یادآور سررسید اوراق قرضه دولتی آمریکا بود. اما از این پس مه و نوامبر برای اینان همچنان یادآور روزهایی خواهد بود که در آن طبقه کارگر آمریکا سفتههایی را که از سرمایهداران داشت برای وصول ارائه نمود. طبقه کارگر در کشورهای اروپایی نیازمند سالها و سالها زمان بود تا بطور کامل این حقیقت را درک کند که یک طبقه متمایز - و تحت شرایط اجتماعی موجود - دائمی را در جامعه امروزی تشکیل میدهد. و باز هم سالها زمان لازم بود تا این آگاهی طبقاتی آنها را بسوی متشکل کردن خودشان در یک حزب سیاسی متمایز سوق دهد، حزبی مستقل از و در تقابل با تمام احزاب سیاسی قدیمی که توسط بخشهای مختلف طبقات حاکم بوجود آمدهاند. اما در زمین مساعدتر آمریکا، جایی که بقایای قرون وسطایی راه را سد نکرده، جایی که تاریخ با عناصر جامعه مدرن بورژوایی آنطور که در قرن ١٧ تحول یافت، شروع میشود، طبقه کارگر هر دوی این مراحل تکامل خود را در عرض ده ماه طی کرد.
با اینهمه این هنوز آغاز کار است. اینکه تودههای کارگر اشتراک مشقات و منافع خویش و همبستگیشان را بمثابه یک طبقه در تقابل با تمام طبقات دیگر حس کنند، و برای مؤثر کردن و بیان این احساس ابزار سیاسی مرسوم در هر کشور آزادی را بکار اندازند، فقط اولین گام است. گام بعدی یافتن یک علاج مشترک برای این دردهای مشترک و درج آن در برنامه حزب جدید کارگر است. و این گام - مهمترین و دشوارترین گام در جنبش - هنوز باید در آمریکا برداشته شود.
روز جهانی زنان کارگر
روز جهانی زنان که در گذشته روز جهانی زنان کارگر نامیده میشد بزرگداشتی است که هر ساله در روز ۸ مارس برگزار میشود. این روز، روز بزرگِ برپایی جشنهایی برای زنان در کل جهان است. بسته به مناطق مختلف، تمرکز جشن روی بزرگداشت، قدردانی، ارائهٔ عشق به زن و برگزاری جشنی برای دستاوردهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی زنان است.
این روز در ابتدا به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی در بین احزاب سوسیال آمریکا٬ آلمان و اروپای شرقی آغاز شد، اما بعدها در فرهنگ بسیاری از کشورها آمیخته شد. روز جهانی زنان در برخی از مناطق رنگ و بوی سیاسی خود را از دست داده و تبدیل به مناسبتی برای مردان شده تا عشق خود را به زنان بیان کنند و آمیزهای از روز مادر و روز ولنتاین شده است. با این حال در مناطقی دیگر، اصل سیاسی و زمینه حقوق بشری که توسط سازمان ملل متحد تعیین شده، با قدرت اجرا میشود و آگاهی سیاسی و اجتماعیِ امیدوار کنندهای از مبارزات زنان در سراسر جهان به ارمغان میآورد. سازمان ملل هم از سال ۱۹۷۷ این روز را به عنوان «روز حقوق زنان و صلح بینالمللی» به رسمیت میشناسد.
گیاه حساس (یا حساسه یا درخت گل ابریشم)، نمادی از جشن روز زن در کشورهای ایتالیا و روسیه است.همچنین گل میموزا یکی از نمادهای این روز است.
در فاز 2 عسلویه رخ داد:
واژگونی سرویس ایاب ذهاب کارگران 35 زخمی برجای گذاشت
به گزارش منابع خبری ایلنا از عسلویه، بامداد امروز سرویس حمل و نقل کارگران فاز دوم عسلویه مربوط به شرکت «پتروشیمی مخازن سبز عسلویه» دچار حادثه شده و واژگون می شود.
این حادثه 35 نفر از کارگران این پتروشیمی زخمی در بر داشت و از جزئیات آن اطلاع دقیقی در دست نیست.
پیش از این در سال گذشته، فرسوده بودن سرویس حمل و نقل کارگران شاغل در فاز ۱۲ پارس جنوبی به مصدومیت ۲۱ نفر انجامید.
شرکت «پتروشیمی مخازن سبز عسلویه» در زمینه ذخیره مواد پترو شیمیایی و محصولات تولیدی طرح های فاز دوم پتروشیمی در عسلویه فعالیت می کند.
ایلنا
***
بیکاری در کردستان، جان یک کولبر را گرفت
یک کولبرکرد در مرز ایران و عراق، به علت فشار وارده سکته قلبی می کند و جان خود را از دست می دهد.
بیکاری در کردستان، جان یک کولبر را گرفت
«احمد عزیزپور»، ۳۵ ساله است دو فرزند دارد و در انتظار فرزند دیگری است که همین روزها از راه میرسد.
احمد اهل روستای کوچکی در ۱۵ کیلومتری شهر بانه است. احمد کولبری است که جانش را کف دست میگیرد و در کوههای سخت و نامهربان کردستان، هر روز کیلومترها راه را با کولبار سنگین بر دوش، طی میکند.
احمد کولبر نیست، اصلا کولبری شغل نیست، یک راه میانبر است برای مردان روستاهای کردستان، راهی میانبر برای زنده ماندن، برای از گرسنگی نمردن.
احمد کارگر ساختمانی است که زمستانهای سرد کردستان بیکار است و کول میبرد.
احمد در حین حمل بار، گرفتار سیلاب میشود و از شدت فشار وارده سکته قلبی میکند.
ایلنا
***
ابهام در پرداخت عیدی کارگران پیمانکاری مترو
با وجود تغییر پیمانکار هنوز ۴۰۰کارگران خدماتی مترو در انتظار دریافت مزایای اضافه کاری، عیدی و سنوات پایان سال خود هستند.
ایلنا
چهار شنبه سوری
سیاوش یکى از مظلومترین چهره هاى شاهنامه است که وقتى زن پدرش سودابه ، به او دل بست هرگز به مکر نامادرى گرفتار نشد.. تااینکه این جسارت به گوش پدرش کیکاووس رسید و شدیدا مورد خشم او گردید ،سیاوش از پدر خواست تا براى اثبات پاکى و بیگناهیش ازهفت تونل آتش گذر کند و اگر سالم بیرون آمد، آنرا دلیل بى گناهیش بداننداین آزمون آتش در آخرین سه شنبه سال انجامید و او سرفرازانه بیرون آمد ، به دستور پدر این روز جشن ملى شناخته شد.
وماهم واپسین سه شنبه را به یاد پاکى و انسانیت با پریدن از روى آتش جشن میگیریم .....چهارشنبه سوریتون پیشاپیش مبارک
من دستور دادم تا پانصد نفر را بکشند!
ناطق نوری چگونه فتنه زاهدان را با دستور کشتن 500 نفر آرام کرد!
برگی از خاطرات حجّت الاسلام [علی اکبر]ناطق نوری:
در انتخابات مجلس دوم، آقای سیدمحمدعلی زابلی از سیستان را شورای نگهبان ردّ صلاحیت کرده بود. ایشان روحانی بود و خیلی هم قیافه علمایی داشت. برخی از سیستانیها هم شورش کرده دفتر امام جمعه ـ آقای عبادی ـ را آتش زدند و سپس به طرف استانداری حرکت کرده بودند که آنجا را تصرّف کنند. آقای سیداحمد نصری، که استاندار آنجا بود، تلفن زد و گفت: "حاج آقا، دارند به طرف استانداری میآیند ما چه کار کنیم؟"
گفتم: "کوتاه نیایید، برخورد کنید".
جمعه ظهر بود، به آقای آخوندی که برای تشکیل شورای تأمین ویژه به ارومیه رفته بود، گفتم: مستقیماً از همانجا به زاهدان برود. اتّفاقاً در آن جمعه، آقای شمخانی هم حضور داشتند، لذا این دو نفر، به اتّفاق، به زاهدان پرواز کردند و جمعه بعد از ظهر کنترل اوضاع را در اختیار گرفتند و آقای فلاحیان نیز روز بعد به آنها پیوست. آقای فلاحیان و آخوندی و شمخانی را با نیرو و امکانات و اختیارات به آنجا فرستادم.
فردا صبح، آقای زابلی را قانع کردند که به استانداری برود. آقای آخوندی زنگ زد و گفت: "آقای زابلی اینجاست، چه کار کنیم؟" گفتم: "به ایشان احترام بگذارید، امّا عمّامه ایشان را بردارید و چشمهایش را ببندید و او را به زندان بیندازید".
آقای آخوندی گفت: "این کار هزینه بالایی دارد».
گفتم: "همین که دستور میدهم عمل کنید".
آنها آقای زابلی را زندان انداختند و با اغتشاشگران نیز برخورد کرده، سه نفر را کشتند.
آقای حسینی، نماینده سیستان در مجلس، جوّسازی علیه استاندار به راه انداخت و اظهار کرد: "استاندار آدمکش"، لذا به مجلس رفتم و در جلسه غیرعلنی ماجرای زاهدان را برای نمایندگان تشریح کردم و گفتم: این منطقه حسّاس است و بسیاری از منافقین و فرصتطلبان میخواستند از این ماجرا سوء استفاده کنند. استاندار آدمکش نیست، من دستور دادم تا پانصد نفر را بکشند، امّا برای پانصد و یکمین نفر باید مجدّداً دستور بگیرند. من شاه سلطان حسین نیستم که کوتاه بیایم. بنده را به جرم آدمکشی محاکمه کنید و به قوّه قضاییه هم اعلام کردم متّهم نه فرماندار، نه استاندار است، بلکه من هستم. و ماجرای زاهدان نیز بدین صورت پایان یافت».
نخستین انسان در ایران که بود؟
نخستین انسان در ایران که بود و چگونه کشف شد؟ آیا نسل امروز انسانها از میمونها بود؟ علم باستانشناسی چه قدر میتواند به این نوع از پرسشها پاسخ دهد؟
میردامادی، معاون پژوهشی بنیاد ایران شناسی:
براساس آنچه اثبات شده، نخستین مردمانی که مس را کشف کردند، نخستین کسانی که آتش را کشف کردند، کسانی که ذوب فلزات را آغاز کردند، کسانی که کشاورزی را برای کاشت و برداشت استفاده کردند، کسانی که سکه را ضرب کردند، کسانی که عطر را تولید کردند، کسانی که کشتی را ساختند، کسانی که حروف الفبا را ایجاد کردند، کسانی که شیشه و زغال سنگ را ایجاد کردند و به کُروی بودن زمین پی بردند و حتی عمل جراحی روی چشم انجام دادند و دندان مصنوعی استفاده کردند و منشور حقوق بشر را نوشتند ایرانیها بودند.
از سوی دیگر موارد زیادی داریم که به ایرانیها نسبت دادهاند، اما هنوز نتوانستهایم آنها را اثبات کنیم. به عنوان مثال ایرانیها نخستی مردمانی بودند که پا به قاره آمریکا گذاشتند که آنها را داریوش و سپاهیانش مینامند. انسان چالشی در حوزه علم و دین است و نظریات مختلفی بیان میکند.
حکمتالله ملاصالحی ( باستان شناس ):
هیچ دانش دانشمند و دورهای نمیتوان اثبات انسانیت ایرانیها را رد کند، امروز تصویری از انسان بودن ماست که در دوره جدید به برکت انسانشناسی از آن درس گرفتهایم. ما را از نگاه ظرف آزاد میکند و به نگاه قرآنی حساستر.
اگر خودم طلبه باستانشناسی نبودم، شاید نگاه قرآن در این زمینه را درک نمیکردم؛ اما اکنون معتقدم هرچقدر نظام باستان شناسی را بشناسیم، دستمان برای عبور از جامعه و داشتن نگاهی دقیقتر و علمیتر بازتر است.
حامد وحدتینسب، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس با رتبه دانشیاری ،کارشناس ارشد باستانشناسی که
دکترای انسانشناسی پیش از تاریخ را از دانشگاه آریزونا:
داستان تطور یا تکامل و برداشتهای داروین و نگاه تطوری و نگاه مذهبی در غرب و شرق
او نخست به برخی اظهارنظرها که به چارلز داروین، دانشمند برتر قرن نسبت دادهاند که نسل انسان را از میمون میداند اشاره کرد و گفت: این یک تصور است. داروین هیچگاه چنین صحبتی را مطرح نکرد، مخالفانش بودند که برای تحقیرآن این بحث را در سطح جامعه پراکندند.
چارلز داروین دانشجوی پزشکی بود، به کلیسا میرفت و مطالعه میکرد که کشیش شود. چون از خانواده مرفهی بود و دغدغه مالی نداشت، هردو را رها کرد و به مدت سه سال ونیم به سفر پرداخت. او به آمریکای جنوبی رفت و انواع جانوران را به انگلیس برد و سالها زمان خود را صرف مطالعه روی آنها کرد. وی در مطالعاتش به این نکته رسید که برخی از موجودات به یکدیگر شبیهترند و برخی دیگر با یکدیگر تفاوتهای زیادی دارند. در آن زمان هنوز علم نمیتوانست این موضوعات را توضیح دهد. اما داروین توانست و علاوهبر این بحث، در خلال نوشتههایش نشان داد که به خالق هستی معتقد است. بنابراین داروین هرگز نگفت انسان از نسل میمون است، بلکه تاکید کرد همه موجودات با یکدیگر قرابت و جد مشترک دارند.
وحدتی نسب با بیان اینکه بین هفت تا هشت میلیون سال پیش موجوداتی زندگی میکردند که به مرور از آنها موجودات دیگری ایجاد شدند و در نهایت نسلشان به انسان مدرن کنونی رسید و رشد کرد تا امروز که ما هستیم گفت: زمانی که به عقب میرویم، هیچ جایی را نمیبینیم که میمون یا اورانگوتان در اجدادشان باشد.
روند پی بردن مکانیسم طبیعت که چرا موجودات به این شکل هستند براساس نظر داروین به کارهای پیشینیان خود برگشت داده شده است. چون دقیقا صحبتی که ابوریحان بیرونی در قرن چهارم درباره تطور موجودات مطرح میکند، عین به عین مشابه داروین است. او هزار سال بعد از داروین زندگی کرده است؛ در حالی که داروین نیز بیشترین کارها و اقداماتش را براساس صحبتهای مارکز اسپنسر؛ دانشمند بداخلاقی که بسیار شایعه است هیچ گاه یک کتاب هم نخوانده است، دارد. براساس این اعتقادات که بسیار شبیه یکدیگر هستند، موجودات را اگر رها کنید علاقه زیادی به ازدیاد دارند. زادگان هر نسل با والدینشان متفاوت هستند. و این تفاوت منجر به گونه گونهای میشود. آنانی موفقترند که با محیط سازگارتر هستند. (تنازع برای بقا دارند)
زمانی که داروین عقاید خود را مطرح میکند، در عصر روشنگری و ویکتوریایی زندگی میکرده است. با این وجود کیسا مقابل آن جبههگیری میکند، چون پذیرفتن اینکه انسان مانند دیگر موجودات با آنها قرابت دارد به ویژه برای کلیسای مسیحیت بسیار سخت است. در واقع زمانی که داروین نظر خود را مطرح میکند، اسقف اعظم بریتانیا حتی سنِ کره زمین را براساس تعداد پیامبران بررسی کرده و آن را به صورت رسمی اعلام کرده بود. صحبتی که پس از آن هیچکس جرات نکرد آن را رد کند؛ اما داروین با اثبات میتوانست این کار را انجام دهد.
داستان تطور در اسلام
بحث خلقت انسان آسمانها و زمین و تطور در اسلام متفاوت هستند. چون در این میان یک پرسش پیش میآید، چرا زمانی که گالیله بحث مرکز بودن و گرد بودن زمین را مطرح کرد، در اروپا جار و جنجال زیادی به پا شد؟ در حالی که در شرق کسی حتی در این زمینه صحبت نمیکرد. چون در آن زمان در قرن چهارم هجری هیچکس تردید نداشت که زمین گرد است و ابوریحان بیرونی در آن زمان مشغول توضیح روی زمان طلوع و غروب خورشید بود.
پیدایش انسان از منظر علمای اسلام
برخی علمای اسلامی تطور را به عنوان مکانیزمی که خداوند به موجودات اجازه وارد شدن به دنیا و در نهایت خارج شدن از آن را میدهد داده است.
جدایی اجداد انسان از اجداد میمونها حدود هفت میلیون سال پیش رخ داده
ما در آن زمان چیزی به نام انسان نداریم و برای آنها «انسان ریخت» میگوییم. از آن زمان بوده که براساس جهش ژنتیکی این نوع موجودات یعنی توانایی راه رفتن روی دو پا به مرور ظرفیت آنها برای تبدیل شدن به نسل مدرن انسانها ایجاد میشود.
نخستین بار کدام گونه یا گونههای انسانی در ایران ساکن شدند؟ سابقه حضور نخستین انسان در ایران چه زمانی بوده است؟ شواهد برای تایید این حضور چیست؟
حضور انسانها را به پنج دوره تقسیم میکنم، از دوره سوم یعنی پارینه سنگی جدید (عصر انسان هوشمند)، معتقدم که انسان مدرن از آن زمان ایجاد میشود ، برخی از موجودات از گذشته تاکنون و از ابتدای پیدایش موجودات روی کره زمین به قضیه منقرض شدن انسانها توجهی ندارند، در حالیکه تاکنون 98 درصد موجودات روی زمین منقرض شدند.
در دوره پارینه سنگی قدیم چهار تیپ انسان مختلف زندگی میکرده است؛ انسان ماهر که فقط در آفریقا بوده، انسان کارگر که به اوراسیا نیز میرسد، انسان راست قامت که بیشتر در آسیای جنوب شرقی وجود دارد و انسان هایدلبرگ که از نظر ظاهری بیشتر شبیه انسانهای امروزی است.
نشانههای انسانهای راست قامت را برای نخستین بار در جاوه اندونزی کشف میکنند، به همین دلیل به آنها "انسان جاوا" میگویند. این نسل از انسانها در اندونزی توسط یک پزشک هلندی کشف شدند که شانس زیادی داشت، چون باستان شناسان امروزی معتقدند شانس بخش بزرگی از انسان شناسی و باستان شناسی است. کسانی هستند که سالها در بخشهای کویری و نقاط مختلف دنیا کاوش میکنند، اما چیزی به دست نمیآورند؛ اما این پزشک هلندی در یک سفر ناگهانی و با اجیر کردن تعدادی از کارگردان در کنار دریا اسکلت انسان جاوا را کشف میکنند، اما در آن زمان هیچ کدام از مسئولان و افراد حرف این پزشک را قبول نمیکنند، به طوریکه آخر عمرش خود پزشک نیز از نظر خود درباره انسان بودن نشانههای کشف شده برمیگردد که اسکلتهای به دست آمده متعلق به انسان نیستند.
برقراری ارتباط ، شکار، تعرق، لاشهخواری، تبر دستی آشولی، تشخیص تغییر فصل، خروج از آفریقا و کنترل آتش از ویژگیهای این انسان است که انسانهای دوره بعدی یعنی انسان کارگر این ویژگیها را به یک مرحله جلوتر میرساند.
ابزار «تبر دستی آشولی» که یک قلوه سنگ برای انجام چند کار متفاوت است
در دورههای بعدی باستان شناسان نمونههای دیگری از این ابزار را کشف میکنند که بزرگتر هستند و در دست جا نمیگیرند پس از بررسیهای گوناگون به این نتیجه میرسیم که هیچ استفادهای از آنها نشده است بلکه فقط برای فخر فروشی به دیگر انسانها در آن دوره این وسیله ساخته شده است. در واقع این اقدام را میتوان به نمونهای از اقدام انسانهای امروزی مقایسه کرد که استفاده از ماشینهای مدل بالا در قرن بیست ویک را فقط به همین دلیل در دست دارند. به نظر میرسد از نظر چنین فکرهایی تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. به مرور موی بدن خود را از دست میدهند، تعرق میکنند، دمای بدن بالای بدنش کم میشود؛ پس میتوانند از آفریقا خارج شده و با سفر به نقاط دیگر ارتباط برقرار کنند.
چه مدارکی از حضور این انسانهای گذشته در ایران وجود دارد
در محوطه دمانیسی گرجستان زمانی که کلیسایی را کاوش میکردند، قدیمیترین شواهد از حضور انسان در نزدیکی مرزهای ایران از یک میلیون و 750 هزار سال پیش به دست میآید، یعنی این نوع انسانها در آن زمان در نزدیکی ایران ساکن بودند.
ویژگیهای انسانهای دوره پارینه سنگی میانی
در این دوره عصر انسان نئاندرتال است، بقایای فرهنگی این انسان در ایران به صورت دست افزارهای انسانی به جای مانده است. این نوع از انسانها به مرور از نظر جسمانی مدرن می شوند، اما از نظر رفتاری نمیتوانند. حتی آنها نمیتوانند از کشور فلسطین جلوتر بروند و بین آفریقا و فلسطین ماندگارند.
او سپس به طرحی که از انسانهای نئاندرتال در یک موزه وجود دارد که زندگی غارنشینی آنها را به نمایش میگذارد و بر اساس مطالعات باستان شناسان یک انسان معلول در 57 هزار سال پیش بین آنها زندگی میکند که به دلیل معلولیتش نمیمیرد، اشاره کرد و افزود:
در بیستون ایران نیز براساس کاوشی که در سال 1952 توسط یک باستانشناس خارجی انجام شد، بخشی از انسان نئاندرتال کشف شد در منطقه همیان لرستان نیز که قدیمیترین تاریخ قطعی یک محوطه تاریخی در ایران را دارد آثاری از حدود 158 هزار سال پیش به دست آمده است.
محوطه میرک در ایران نیز که یک محوطه روباز تاریخی است، از نظر دستافزارهای سنگی در دنیا مشهور است. در این محوطه میلیونها قطعه وجود دارد که به نظر میرسد استادکاران ساخت قطعات و ابزارهای سنگی در این منطقه زندگی میکردهاند.
ویژگیهای انسان های نئاندرتال در دوره پارینه سنگی میانی براساس ویژگیهای ساختار اجتماعی و اقتصادیشان
این پیچیدگیها در ریختشناسی و فناوری، شکار گروهی مستقیم، جمعآوری، لاشهخواری، همبستگی با محیط، مهار آتش، بیان حروف صدادار، تدفین و مرگ آگاهانه و دفن مردگان به وضوح مشخص است.
ویژگیهای انسان دوره پارینه سنگی جدید در ایران یا انسان هوشمند
این انسانها حدود 40 هزار سال پیش ظاهر شدند، این انسانهای هوشمند نخستینبار در چه منطقهای ظاهر شدند بحثهای زیادی دارد. هرقدر ما از اروپا به سمت شرق حرکت میکنیم محوطههای مربوط به آن قدیمیترند. در این محوطهها ابزارهای دخت و دوز به دست آوردهایم چون بازه زمانی آنها یک بازه بسیار سرد بوده است. همینطور ابزارهای ترکیبی توسط آنها زیاد درست شده است.
برای نخستینبار هنر منقول برای ساخت پیکرهها و آویزهها در دوره پارینه سنگی جدید به دست آمد. مانند غار لاسکو با قدمت 30 هزار تا 12 هزار سال پیش که به لحاظ ابزار سنگی و ترکیبی این انسانها به پیشرفت رسیدهاند، آنها دو نوآوری یعنی پرتاب نیزه و تیر و کمان که زمان ساخت آن به 17 هزار سال پیش برمیگردد، دارند.
«کدام انسان در ایران ابتدا بوده است»
با توجه به شواهد باستان شناختی، موقعیت جغرافیایی و شواهد انسان شناختی در پیرامون گستره جغرافیای ایران امروز،انسان راست قامت (کارگر)، از دوران پارینه سنگی قدیمی در ایران زندگی میکرده است اما با توجه به کمبودهای گاه نگاری در محوطههای باستانی ایران ارائه تاریخ دقیق این حضور امکان پذیرنیست
از سوی دیگربا توجه قرار گیری ایران در مسیر عبور ایران در دوره پارینه سنگی قدیم و همچنین شواهد به دست آمده از دمانیسی احتمال داده می شود انسان از حدوددو میلیون سال پیش در ایران زندگی میکرده است.
مهم ترین مشکل باستان شناسی دردوره پارینه سنگی نبود بقایای این انسانها چون کاری این دوره زمانی انجام نشده است برای همین نمیتوانیم اظهار نظر خاصی داشته باشیم
تا چند سال دیگر بتوانیم خبری از کشف جمجه انسان مربوط به دوران پارینه سنگی در ایران داشته باشیم.
سوء استفاده جنسی از ۲۸۰ کودک در پاکستان
دوازده نفر در ارتباط با یک پرونده بزرگ سوء استفاده جنسی از کودکان در پاکستان دستگیر شدند. آنها سال ها بود که از ۲۸۰ دختر و پسر زیر ۱۴ سال در روستای حسین خان والا در ایالت پنجاب فیلم سکسی تهیه می کردند. روز دوشنبه والدین این کودکان پلیس را به بی تفاوتی در این پرونده متهم کردند.
مادر یکی از این کودکان می گوید: «پلیس برای شکایت من پرونده تشکیل نداد. پسر مرا بازداشت کرد در حالی که او بی گناه و خودش قربانی است.»
یکی از افرادی که در گذشته مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته می گوید: «آنها به من مواد مخدر دادند. از من سوء استفاده کردند و فیلم گرفتند. با این فیلم ها اخاذی هم می کردند و از ما پول و جواهرات می گرفتند.»
پلیس پاکستان به طور جدی به این پرونده رسیدگی نمی کند چون آن را یک ماجرای قدیمی می شمارد.
در عین حال دولت پاکستان گفته است که به پرونده این رسوایی در قالب عملیات ضد تروریستی رسیدگی خواهد کرد.
کشورهایی که در سال جاری میلادی بیشترین تعداد ثروتمندترین ها را در خود جای داده اند:
آمریکا با ۵۴۰ میلیاردر
چین (سرزمین اصلی) با ۲۵۱ میلیاردر
آلمان با ۱۲۰ میلیاردر
هند با ۸۴ میلیاردر
روسیه با ۷۷ میلیاردر
هنگ کنگ با ۶۹ میلیاردر
بریتانیا با ۴۳ میلیاردر
ایتالیا با ۴۳ میلیاردر
فرانسه با ۳۹ میلیاردر
کانادا با ۳۳ میلیاردر
سوئیس با ۳۲ میلیاردر
برزیل با ۲۳ میلیاردر
حسنک کجایی ؟
ﺣﺎﮐﻤﯽ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻣﺶ ﮔﻔﺖ : ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ، ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ! ﺣﺴﻨﮏ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﮔﻨﺪﻡ ﻭ ﺷﯿﺮ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﯽ ﭼﻪ ﺷﺪ؟ ﮐﺎﺭ ﭼﻪ ﺷﺪ؟ ﻣﺴﮑﻦ ﭼﻪ ﺷﺪ؟
ﺣﺎﮐﻢ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺁﮔﺎﻩ ﮐﺮﺩﯼ، ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ !
ﯾﮑﺴﺎﻝ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺣﺎﮐﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻔﺖ : ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ ﻣﺸﮑﻼﺗﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ! ﮐﺴﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ ! ﮐﺴﯽ ﻧﭙﺮﺳﯿﺪ ﮔﻨﺪﻡ ﻭ ﺷﯿﺮ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻭ ﻣﺴﮑﻦ ﭼﻪ ﺷﺪ ! ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺣﺴﻨﮏ ﭼﻪ ﺷﺪ....!!!
دانستن اینکه کجای زندگی باید تلاش کرد میتواند همه چیز را تغییر بدهد.
موتور کشتی بزرگی خراب شد . مهندسان زیادی تلاش کردند تا مشکل را حل کنند اما هیچکدام موفق نشدند!سرانجام صاحبان کشتی تصمیم گرفتند مردی را که سالها تعمیر کار کشتی بود بیاورند..وی با جعبه ابزار بزرگی آمد و بلافاصله مشغول بررسی دقیق موتور کشتی شد دو نفر از صاحبان کشتی نیز مشغول تماشای کار او بودند مرد از جعبه ابزارش آچار کوچکی بیرون آورد و با آن به آرامی ضربه ای به قسمتی از موتور زد بلافاصله موتور شروع به کار کرد و درست شد. یک هفته بعد صورتحسابی ده هزار دلاری از آن مرد دریافت کردند. صاحب کشتی با عصبانیت فریاد زد : او واقعا هیچ کاری نکرد! ده هزار دلار برای چه میخواهد بگیرد؟ بنابر این از آن مرد خواستند ریز صورتحساب را برایشان ارسال کند؟ مرد تعمیر کار نیز صورتحساب را اینطور برایشان فرستاد :
ضربه زدن با آچار : ۲دلار
تشخیص اینکه ضربه به کجا باید زده شود : ۹۹۹۸ دلار
وذیل آن نیز نوشت : تلاش کردن مهم است اما دانستن اینکه کجای زندگی باید تلاش کرد میتواند همه چیز را تغییر بدهد.
یاد آر ز شمع مرده یاد آر
ای مرغ سحر !چو این شب تار
بگذاشت ز سر سیاهکاری
وز نفحه ی روح بخش اسحار
رفت از سر خفتگان خماری
بگشود گره ز زلف زرتار
محبوبه ی نیلگون عماری
یزدان به کمال شد پدیدار
و اهریمن زشتخو حصاری
یاد آر ز شمع مرده یاد آر
ای مونس یوسف اندرین بند
تعبیر عیان چون شد ترا خواب
دل پر ز شعف ، لب از شکر خند
محسود عدو به کام اصحاب
رفتى بر یار و خویش و پیوند
آزادتر از نسیم و مهتاب
زان کو همه شام با تو یک چند
در آرزوی وصال احباب
اختر به سحر شمرده یاد آر
چون باغ شود دوباره خرّم
ای بلبل مستمند مسکین
وز سنبل و سوری و سپرغم
آفاق ،نگار خانه ی چین ،
گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم
تو داده ز کف زمام تمکین
ز آن نوگل پیشرس که در غم
ناداده به نار شوق تسکین
از سردی دی فسرده ، یاد آر
ای همره تیهِ پور عمران
بگذشت چو این سنین معدود
و آن شاهد نغز بزم عرفان
بنمود چو وعد خویش مشهود
وز مذبح زر چو شد به کیوان
هر صبح شمیم عنبر و عود
زان کو به گناه قوم نادان
در حسرت روی ارض موعود
بر بادیه جان سپرده ، یاد آر
چون گشت ز نو زمانه آباد
ای کودک دوره طلایی
وز طاعت بندگان خود شاد
بگرفت ز سر خدا ، خدایی
نه رسم ارم ، ن اسم شدّاد
گِل بست زبان ژاژخائی
زان کس که ز نوک تیغ جلاد
مأخوذ به جرم حق ستائی
پیمانه ی وصل خورده یاد آر
علی اکبر دهخدا
ماندگارترین حس ها در بدن انسان
در میان 27 نوع احساس ، حس " غم " با 120 ساعت ، ماندگارترین حس در بدن انسان است.
ولی شادی فقط 36 ساعت عمر دارد!!
میزان ماندگاری احساس به ترتیب عبارتند از:
غم 120 ساعت
نفرت 60 ساعت
شادی 36 ساعت
درماندگی ، امید ، اضطراب ، ناامیدی و خشنودی 24 ساعت
حسادت 15 ساعت
آرامش 8 ساعت
اشتیاق 6 ساعت
غم را به دلت راه نده که بیرون کردنش سخته.
٨ مارس روز جهانی زن
در یک چنین روزی یعنی روز ۸ مارس ۱۸۷۵ زنان کارگر کارخانجات نساجی در شهر نیویورک برای بهبود شرایط کارشان و در اعتراض به پایین بودن سطح دستمزد شان ، دست به تظاهرات زدند. این حرکت به درگیری قهر آمیز با پلیس آمریکا انجامید و پلیس بطور وحشیانه به تطاهرات حمله کرد و آنرا سرکوب نمود. عده ای از زنان تظاهر کننده زخمی و دستگیر شدند. این مسئله باعث شد که زنان کارگر دیگر هم کم کم به حقوق انسانی خود آگاهی پیدا کنند . و سعی کنند که راه آنها را ادامه بدهند . حرکت اعتراضی هر سال به حالت آشکار و یا مخفی در کارخانه های مختلف ادامه پیدا کرد. روز ۸ مارس ۱۹۰۷ مجددا زنان نساج آمریکا با خواست ۱۰ ساعت کار روزانه دست به تظاهرات می زنند که این بار هم تظاهرات آنها با سرکوب پلیس روبرو می گردد و به دستگیری بسیاری از زنان منجر می شود. در این تظاهرات عده ی زیادی از مردان کارگر و زنان طبقات دیگر جامعه نیز شرکت می کنند. در سال ۱۹۰۸ حزب سوسیالیست آمریکا به تشکیل کمیته ملی زنان برای کمپین حق رأی زنان در انتخابات اقدام می کند و در مارس همان سال کارگران زن بافنده سوزنی با خواست ممنوع کردن کار برای کودکان و کسب حق رأی زنان درنیویورک تظاهرات می کنند. رویدادهای ۸ مارس همان سال سبب گردید که در سال بعد یعنی سال ۱۹۰۹ این روز بعنوان نخستین روز ملی زنان در آمریکا تثبیت شود.
این روز ( ٨ مارس )کم کم به روز مخالفت زنان کارگر با دولت و کارفرمایان سرمایه دار ، برای بهبود شرایط کار و کسب حقوق اجتماعی برای کل زنان در سراسر دنیای صنعتی ، تبدیل می گردد.
در کنگره ی بین المللی سوسیالیستها که در سال ۱۹۱۰ در کپنهاگ دانمارک برگزار گردید ،
" کلارا زتکین " زن سوسیالیست از حزب سوسیال دموکرات آلمان ۸ مارس را بعنوان روز جهانی مبارزه زنان پیشنهاد می کند. کنگره این پیشنهاد را تصویب میکند. یک میلیون زن سوسیالیست و کارگر و دیگر اقشار اجتماعی همراه مردان خواهان حقوق سیاسی ـ اجتماعی برابر برای همه زنان و مردان شدند . آنها در ۸ مارس سا ل ۱۹۱۱ در کشورهای آلمان ، دانمارک ، سویس و استرا لیا تظاهراتی بر پا می کنند . و با جشن و سخنرانی ، خواهان حق رأی ، حق کار و آموزش حرفه ای برای زنان شدند. در همین سال در روسیه و چین هم تظاهراتی به مناسبت ۸ مارس بر گزار شد در مدتی کمتر از یک هفته از ۸ مارس در آتش سوزی " تریانکل" در شهر نیویورک به خاطر نبود دستگاههای امنیتی و بدی شرایط کار، ۱۴۹ زن کارگر جان باختند. همین موضوع باعث شد که تظاهرات ۸ مارس سال بعد به طور وسیعی در سراسر دنیای متمدن برگزار شود و بدی شرایط کار، مورد اعتراض قرار گیرد و محکوم گردد.
با رشد جنبش زنان در دهه ۶۰ این روز هم بار دیگر اهمیت یافت. سال ۱۹۷۵ از طرف سازمان ملل متحد ، سال بین المللی زنان اعلام شد و دو سال بعدتر یعنی سال ۱۹۷۷ یونسکو ۸ مارس را به عنوان روز جهانی زن، به رسمیت شناخت.
جنگ فرسایشی
مرحله پس از جنگ جهانی دوم
مایکل هایدن، رئیس سابق سازمان CIA:
تحولات جاری در خاورمیانه تغیراتی دگرگون کننده وبسیار موثر خواهد بود. تغیرات خاومیانه لایههای زمینی شناخته شده به « تکتونیک»، است. آنچه امروز در خاورمیانه اتفاق می افتد مانند مرحله پس از جنگ جهانی دوم است که بیشتر کشورها به قوانین بین المللی پایبند نبودند. احتمال فروپاشی برخی کشورها و همچنین از بین رفتن مرزهایی که معاهدات « ورسای» و «سایکس پیکو»، آنها را ترسیم کردهاند، وجود دارد. می توان گفت که سوریه دیگر نمی تواند وجود داشته باشد، عراق نیز همینطور، لبنان انسجام خود را از دست می دهد و لیبی که از چند وقت پیش به پایان رسیده است. جنگ علیه «تروریسم» حداقل پنج سال ادامه خواهد یافت . این جنگ فرسایشی و امکانات مالی خاورمیانه را ازبین خواهد برد.
امکان درمان همیشگی ایدز
دو پژوهشگر آلمانی اعلام کردهاند که روش جدیدی برای درمان قطعی بیماری ایدز (اچ آی وی مثبت) یافتهاند.
بر اساس این شیوه جدید، سلول حامل ویروس اچ آی وی، از طریق یک آنزیم مخصوص به نام Recombinase Brec 1 از دی ان اِی بیمار جدا میشود و فرد برای همیشه بهبود مییابد.
این دو پژوهشگر آلمانی که در دانشگاه فنی درسدن و انستیتوی هاینریش پتۀ هامبورگ مشغول انجام تحقیقات هستند، در مقالهای در نشریۀ نیچر بایوتکنولوژی به شرح این روش جدید پرداختند.
فرانک بوخهولتس و یوآخیم هاوبر، ابتدا در این مقاله عنوان کردند که چرا تا کنون پزشکان نتوانستهاند بیماران مبتلا به ایدز را درمان کنند.
پاسخ به این سوال ساده است: بقایای این ویروس در سلولهای بنیادین فرد مبتلا باقی میماند.
داروها و روشهای درمانی که همواره برای مبتلایان به ایدز به کار میروند، تنها به جلوگیری از گسترش این ویروس در بدن فرد کمک میکنند و نه به درمان آن.
این دو پژوهشگر در ادامۀ مقالۀ خود نوشتند که با انجام آزمایشهای بسیار، موفق به کشت و پرورش آنزیمی شدهاند که میتواند به سلولهای بنیادین راه پیدا کرده و سلولهایی را که به ویروس ایدز آلوده شدهاند از دیگر سلولها جدا کند.
این آنزیم همچنین میتواند دو سرِ سلولهای جداشده را به هم وصل کند.
نشریه نیچر بایوتکنولوژی این کشف را گامی بزرگ در راه درمان قطعی و دائمی ایدز عنوان کرده است. البته این شیوه هنوز مراحل آزمایشگاهی خود را میگذراند.
بوخهولتس و هاوبر در حال تدارک مقدمات انجام آزمایش روی بیماران مبتلا به ایدز هستند.
به گفته هاوبر، هزینه مرحله اول آزمایش با حضور 10 داوطلب مبتلا به ایدز، حدودا 15 میلیون یورو خواهد بود.
وی افزود برای دستیابی به نتایج قطعی اولیه، سالها وقت لازم است.
تحصیلات مطلقاً هیچ ربطی به شعور افراد ندارد.
پروفسور سمیعی:
محله ما یک رفتگر دارد. صبح که با ماشین از درب خانه خارج میشوم، سلامی گرم میکند و من هم از ماشین پیاده میشوم و دستی محترمانه به او میدهم؛ حال و احوال را میپرسد و مشغول کارش میشود. همسایهی طبقهی زیرین ما نیز دکتر جرّاح است. گاهی اوقات که درون آسانسور میبینمش، سلامی میکنم و او فقط سرش را تکان میدهد و درب آسانسور باز نشده برای بیرون رفتن خیز میکند. به شخصه اگر روزی برای زنده ماندن نیازمند این دکتر شوم، جارو زدن سنگ قبرم به دست آن رفتگر، به شدّت لذّتبخشتر از طبابت آن دکتر برای ادامهی حیاتم است.
تحصیلات مطلقاً هیچ ربطی به شعور افراد ندارد..
اعتراض کارگران نیشکر هفت تپه به طور مشروط خاتمه یافت
اعتراض صنفی بیش از هزار و۵۰۰کارگر صنعتی وکشاورزی مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، شب گذشته به طور مشروط پایان یافته است.
به دنبال برپایی اجتماعات صنفی روزهای گذشته کارگران مجتمع نیشکر هفتتپه، شب گذشته (شنبه ۱۵ اسفند) مدیران دولتی و نماینده خریدار خصوصی مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه برای رسیدگی به مشکلات صنفی کارگران معترض این واحد صنعتی تشکیل جلسه دادند و در نتیجه برپایی این جلسه کارگران معترض به تجمع خود خاتمه دادند.
ایلنا
***
کارگران پلی اکریل معوقات مزدی دارند
چوب حراج به بزرگترین قطب نساجی کشور
کارگران شرکت پلی اکریل اصفهان بین دوماه تا چهار ماه معوقات مزدی دارند. دفتر مرکزی شرکت قرار است نوزدهم همین ماه از طریق مزایده واگذار شود.
ایلنا
***
کارگران تعدیل شده کاشی ایرانا تجمع کردند
صبح امروز (شانزدهم اسفندماه)شماری از کارگران تعدیل شده کارخانه کاشی و سرامیک ایرانا در واکنش به اخراجشان در محوطه کارخانه دست به تجمع زدند.
یکی از کارگران معترض در تشریح جزئیات اخراجشان: ما ۱۳۰ کارگر اخراجی کارخانه کاشی و سرامیک ایرانا هستیم که کارفرما از اب
ایلنا
***
خودکشی منجر به مرگ یکی از کارکنان زن شهرداری منطقه ۱۳ تهران!
روز سه شنبه ۱۱ اسفند یکی از کارکنان شرکتی شهرداری منطقه ۱٣ تهران، با مراجعه به محل کار خود واقع در مجتمع ورزشی کوثر پس از اتمام ساعت اداری، خود را از پنجره سرویس بهداشتی طبقه دوم ساختمان به خیابان پرت کرد و جان باخت.
شب این کارمند زن شهرداری در مقابل چشم سایر همکارانش دست به خودکشی زد. به گفته منابع غیر رسمی، زن جوان که شوهرش نیز در شهرداری تهران فعالیت میکند به دلیل مشکلات کاری دست به این اقدام هولناک زده است.
هنوز علت این حادثه دلخراش مشخص نشده است و شهردار منطقه نیز تلفن همراهش را پاسخگو نیست.
شهرداری منطقه ۱٣:
این خانم به نام "ه" شب گذشته ساعت ۱۹:٣۰، پس از اینکه که از اتاق مدیرش بیرون آمد، از طبقه دوم ساختمان شهرداری خودش را به پایین پرتاب کرد. شوهر زن قربانی تاکنون صحبتی در این خصوص نکرده است.
یک مقام مسئول در شهرداری منطقه ۱٣ تهران:
(با تایید خبر خودکشی یکی از کارمندان زن شهرداری این منطقه) روز سه شنبه ۱۱ اسفند یکی از پرسنل شرکتی شهرداری این منطقه با مراجعه به محل کار خود واقع در مجتمع ورزشی کوثر پس از اتمام ساعت اداری، خود را از پنجره سرویس بهداشتی طبقه دوم ساختمان به خیابان پرت کرد وپس از ۲ساعت دربیمارستان جان باخت.
باشگاه خبرنگاران جوان
***
به مناسبت 8 مارس2016(18اسفند94) روز جهانی زن
"زنان پرولتری" و "حق رای عمومی زنان و مبارزه طبقاتی"
رزالوکزامبورگ:
"امروزه، پرولتاریای مزدبگیر مونث مدرن در عرصهی عمومی به عنوان پیشتاز مونث طبقهی کارگر، و همزمان به عنوان پیشتاز جنس مونث ظاهر میشود، نخستین پیشتاز مونث طی قرنها.
تودههای زنان همیشه سخت کار کردهاند. در میان ایلهای اقوام وحشی بارهای سنگین حمل میکردند، غذا گرد میآوردند؛ در دهکدههای بدوی دانه میکاشتند و آن را آسیا میکردند و ظروف سفالی میساختند؛ در دورانهای باستان، به عنوان برده، در خدمت اربابان بودند و از سینهی خود به بچههای آنان شیر میدادند؛ در سدههای میانه، در اتاق ریسندگی برای ارباب فئودال کار میکردند. اما پس از استقرار مالکیت خصوصی، تودههای زنان عمدتا" جدا از کارگاههای بزرگ تولید اجتماعی و، بنابراین جدا از فرهنگ، کار میکردند و در محدودیتهای ناشی از زندگی حقارتبار خانوادگی زندانی شده بودند. سرمایهداری ابتدا زن را از خانواده جدا کرد و سپس او را زیر یوغ تولید اجتماعی قرار داد، به اجبار به قلمروهای دیگری چون کارگاه، ساختمانها، ادارات، کارخانهها و انبارها کشاند. جنس مونث به عنوان زن بورژوا، انگلی است در جامعه؛ کارکرد او شراکت در مصرف ثمرات استثمار است. به عنوان زن خردهبورژو اسب بارکش خانواده است. به عنوان زن پرولتر مدرن برای نخستین بار به انسان تبدیل میشود زیرا مبارزه[ی پرولتاریا] نخستین مبارزهای است که انسانها را آماده میکند تا در فرهنگ و تاریخ بشر نقش داشته باشند.
برای زن بورژوای دارا خانهاش جهان اوست. برای زن پرولتر، کل جهان خانهاش است، جهانی با دردها و خوشیهایش، با خشونت بیرحمانه و گسترهی طبیعیاش. زن پرولتر همراه با کارگران تونل از ایتالیا به سوییس میرود، در ساختمانهای مخروبه اردو میزند و در کنار صخرههایی که با انفجار دینامیتها به هوا میروند، سوت زنان کهنههای بچهها را خشک میکند. به عنوان کارگر فصلی کشاورزی، در فصل بهار در وسط جارو جنجال ایستگاههای قطار روی بقچهی حقیرانهی خود مینشیند، با چارقدی بر سر که موهای از فرق بازشدهاش را میپوشاند صبورانه منتظر است تا از شرق به غرب بُرده شود. در میان تودههای پرولتاریا گرسنه که به زبانهای مختلف حرف میزنند و در کنار عرشهی اقیانوسپیمایی جمع شدهاند، همراه با هر موجی که فقر و فلاکت بر آمده از بحران را به دور میریزد از اروپا به آمریکا کوچ میکند. به این طریق، هنگامی که بحرانی در آمریکا چون ضد جریان در مسیر فقر و فلاکت اولیهی او در اروپا سر بر میآورد، با امیدها و نومیدیهای جدید، در جستجوی کار و نان دوباره باز میگردد.
زن پرولتری به حقوق سیاسی نیاز دارد زیرا همانند کارگر مرد همان کارکرد اقتصادی را اجرا میکند، به همان ترتیب برای سرمایه جان میکَنَد، همان وضعیت را حفظ میکند و خونش به همان ترتیب مکیده و سرکوب میشود. او همان منافع را دارد و برای دفاع از خویش سلاحهای یکسانی را استفاده میکند. خواستهای سیاسی او عمیقا" در مغاکی ریشه دارد که طبقهی استثمارشوندگان را از طبقهی استثمارکنندگان جدا میکند، نه در تضاد بین زن و مرد بلکه در تضاد کار و سرمایه.
زن پرولتری تنها میتواند مسیر مبارزهی کارگران را دنبال کند که مخالف با کسب ذرهای قدرت واقعی از طریق نهادهای قانونی است. در ابتدای هر پیشرفت اجتماعی، عمل وجود داشت. زنان پرولتری باید با فعالیت خود در همهی عرصهها زمینهی مستحکمی درزندگی سیاسی به دست آورند. تنها به این طریق است که میتوانند به بنیادی برای حقوق خود برسند. ...
کارگاههای آینده مستلزم دستها و قلبهای بسیاری است. دنیای فقر و فلاکت زنان در انتظار آسایش است. زن دهقان مویه میکند چرا که زیر بار زندگی خُرد شده است.
زنان پرولتر، فقیرترین فقرا، ناتوانترین ناتوانان، به مبارزه برای رهایی زنان و نوع انسان از ترس و دهشت سلطهی سرمایهداری بپیوندید! سوسیال دمکراسی به شما جایگاه افتخاری میدهد. به خطوط مقدم، به سنگرها بشتابید!"
گزیدههایی از رزالوکزامبورگ/به کوشش پیتر هودیس، کوین اندرسن؛ صص332-333-334-335 ترجمه حسن مرتضوی/نشر نیکا 1385
این خوراکیها غیر استانداردند
در جریان طرح تشدید نظارت بر فراوردههای غذایی ، بازرسان استاندارد کباب ترکی و کباب لقمه غیراستاندارد با نام تجارتی احسان و از شرکت ریحان خوراک پارسیان را شناسایی و توقیف کردند.
همچنین علامت استاندارد چهار فراورده از قبیل قند حبه بسته بندی شده با نام تجارتی بونیتو (به علت بی اعتباری پروانه) شکلات با نام تجارتی لیو ، چای سیاه کیسه ای داخل جعبه مقوایی و چای سیاه شکسته خارجی بدون اسانس در بسته بندی متالایز درون جعبه مقوایی با نام تجارتی احمد دادخواه (به علت بی اعتباری پروانه و عدم تامین شرایط استاندارد) را ابطال کردند.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/572922
گازگرفتگی مرگبار در نمازخانه یک مدرسه
سهل انگاری در نصب بخاری صنعتی در نمازخانه یک مدرسه، مرگ نخستین قربانی گازگرفتگی را در فصل سرمای امسال کرج رقم زد.
این حادثه حدود ساعت 12:45 پنجشنبه در نمازخانه یک مدرسه در خیابان هفت تیر کرج رخ داد
با توجه به اینکه بخاریهای صنعتی بدون دودکش هستند، براساس ضوابط فنی، نصب این بخاریها در مکانهای بسته نظیر مدارس و خانهها خطرساز است و نباید از آنها در چنین مکانهایی استفاده شود..
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/455285
خطرات آرسنیک غیر مجاز در نوشیدنیها
برخی مصرف کنندگان که آب میوه سیب و انگور را بیش از حد مصرف کرده اند به دلیل سطح بالای آرسنیک در این نوشیدنیها به بیماری های جدی مانند دیابت مبتلا شده اند.
برخی تحقیقات حاکی از آن است که مقدار زیاد آرسنیک در آب میوه های صنعتی به خصوص در آب سیب و انگور باعث ایجاد بیماری می شود.
آزمایشات سازمان مصرف کنندگان گزارشی مبنی بر چنین آلودگی را عنوان کرده است و برخی نوشیدنی ها به فلزات سنگین آلوده هستند که از جمله آنها آرسنیک گزارش شده است.
افرادی که در معرض آرسنیک قرار می گیرند به تدریج درگیر بیماری هایی چون، عوارض قلبی و عروقی،دیابت و برخی سرطان ها می شوند.
سازمان غذا و دارو در آمریکا(FDA) اعلام کرد:میزان مصرف آرسنیک مجاز در نوشیدنی ها و آب میوه ها باید 10 درصد باشد تا به یک استاندارد برسد.در سازمان غذا و دارو آمریکا برخی نوشیدنی های معتبر مورد تست و آزمایش قرار گرفت که این برندها حاوی 100 درصد آرسنیک بودند.در حالیکه نوشیدنی ها باید حاوی 89 درصد آب باشند.
برخی آلاینده ها در آفت کش ها استفاده می شود و این آفت کش ها به میوه هایی چون سیب و انگور آسیب بیشتری می رساند و برخی شرکت های غذایی برای رقیق کردن آب میوها از آرسنیک بیشتری استفاده می کنند به خصوص در آب میوه های سیب و انگور که این مسئله خلاف قانون مقررات غذایی است.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/572654