گورخوابی، نسیمی که طوفان شد!
دکتر فروغ فرهادیان
بر اساس این اصل که هر آنچه در کشور ما مورد توجه رسانه ها و مردم قرار بگیرد، ناگهان سیاسی شده و به ابزاری برای رقابت بین جناح ها و گروه های سیاسی تبدیل می شود، دور از انتظار نبود که مسئله کارتن خوابی و به ویژه ماجرای گورخواب هایی که اخیراً اخبارشان رسانه ای شد نیز سیاسی شود.
در این بین ضمن سیاسی شدن این آسیب غیر قابل باور اجتماعی، هر گروهی تلاش کرد تا با متهم کردن دیگران، مسئولیت را از دوش خود بردارد و آن را متوجه رقیب سیاسی خودکند.
برای مثال «حسن روحانی» رئیس جمهور کشور در سخنانی عامل ایجاد چنین مشکلاتی را تفرقه، کارشکنی رقبا و نبود وحدت میان سلایق سیاسی عنوان کرد.
با اینحال آنچه نگرانی اصلی جامعه است و افکار عمومی علاقمندند در این باره بیشتر بدانند آن است که به راستی چرایی رخ دادن اینگونه آسیب های اجتماعی، خطرات مرتبط با آن و راهکارهای خروج از آن چیست؟
بر همین اساس «تابناک» بر آن شد تا با انجام گفت و گویی مفصل با «دکتر فروغ فرهادیان»، یکی از اساتیدحوزه جامعه شناسی سیاسی و فعالان حقوق زنان و خانواده این موضوع را به تفصیل بررسی کند.
آنچه در ادامه می خوانید، مشروح این گفت و گو است.
*خانم دکتر ضمن عرض سلام و وقت بخیر، برای شروع بفرمایید به نظ شما ریشه بروز و ظهورِ پدیده های مثل کارتن خوابی، بی خانمانی و اخیراً گورخوابی های مشاهده شده، چیست؟
بله، با تشکر از شما به نظر من در هر جامعه ای افراد بی خانمان عموماً به عنوان یکی از آسیب پذیر ترین و حاشیه ای ترین گروه های جامعه به حسابمی آیند که توانایی اندکی برای سازماندهیطبیعی زندگیشاندارند.
کارتن خوابی را می توان تنها یکی از نمودهای بی خانمانی دانست که به عنوان یک مسئله شهری و به طور خاص در کلان شهرها قابل مشاهده است.
کارتن خواب ها و یا بی خانمانان کسانی هستند که به علت شرایط جسمی، روانی و اجتماعی خود، سر پناه و در آمد مشخصی ندارند و از حمایت های خانوادگی و اجتماعی نیز برخوردارنیستند.
ریشه چنین آسیب و مشکل اجتماعی را باید در دو سطحخرد و کلان بررسی کرد. در سطح خرد ویژگی های فردی و خانوادگی مثل جنسیت، سن، تأهل، تحصیلات، درآمد، معلولیت جسمی، معلولیت ذهنی و روانی، عدم خویشتن داری، سستی باورها و اعتقادات و عزت نفس پایین باید مورد توجه قرار گیرد و درسطح کلان نیز نباید از موضوعاتی مثل فقر، مهاجرت، بیکاری، اعتیاد، نبود مسکن، ضعف پیوستگی و همبستگی اجتماعی، سطح آموزش پایین، بلایای طبیعی، بی عدالتی، ضعف ارزش ها وهنجارها، عدم حمایت اجتماعی و فشار عمومی غافل بود.
از آنجا که تا کنون برنامه مدونی برای رفع معضل کارتن خوابی از سوی مسئولان ارائه نشده است، منتشر شدن یک عکس و گزارش کوتاه آن هم با کلید واژه گور خوابی که واژه نامأنوسی در ادبیات ماست، معنا و مفهوم پیدا می کند و این یعنی عدم آمادگی برنامه ریزان ما است که سبب می شود تا یک نسیم تبدیل به طوفان شود و این طوفان با چنان سرعتی حرکت کند که هر کس را که بخواهد در مسیرش قرار بگیرد،نابود می کند.
*به نظر شما افراد آسیب دیده اجتماعی که بعضاً خودشان و به اختیار به دام این آسیب ها نظیر اعتیاد افتاده اند را باید مجرم و مستلزم برخورد قضایی دانست یا آنها نیازمند توجه، حمایت و مددکاری اجتماعی هستند؟
وقتی از کلمه جرم استفاده می کنیمتبدیل می شود به یک مبحث حقوقی ، حال آنکه از نظر قوانین و مقررات قضایی کارتن خوابی جرم محسوب نمی شود اما همان طور که قبلا اشاره شد این افراد به عنوان افراد آسیب دیده ی جامعههستند و چنین افرادی که دچار آسیب های اجتماعی شدند بایستی درمان شوند.
*به صورت مشخص منظور شما از درمان چیست؟
همین که تلاش مدون و سازمان دهی شده ای از سوی مسئولان برای جامعه پذیری و بازگشت این افراد به اجتماع دنبال شود، بزرگ ترین اقدام درمانی است که می توان به آن اشاره کرد.
*لطفاً به صورت مشخص بفرمایید چرا در جامعه ای که مدعی عدالت اسلامی است و نهادهای عریض و طویلی نیز در این زمینه در ارکان نظام وجود دارد، بازهم مشکل گروه های مستضعف و آسیب دیده اجتماعی غیر قابل حل می نماید؟
با استناد به سئوال شما؛ بودن مراکز متعدد تصمیم گیری نمی تواند نشان از درستی کار ها باشد. چرا که اگر قرار بود اتفاق مثبتی در زمینه آسیب ها مشاهده شود ورود یک کلید واژه تمام سازو کارها رو بهم نمی ریخت. متأسفانهمی توان گفت که مسئولان اجرایی و قانون گذار کشور به جای پرداختن به مسائل اجتماعی و فرهنگی که قسمت اعظم جامعه را درگیر خود کرده است هم اکنون مشغول بحث ها و جدل های سیاسی و حاشیه ای هستند که این باعث فرصت سوزی و از بین بردن زمان است.
نکته دیگر اینکه آنها با این کار خود از رسالت اصلی شان غافلشده اند، در صورتیکه بایستی موضوعات مهمی و اساسی چون رفاه اجتماعی، عدالت اجتماعی را در رأسدستور کار قرار دهند. این بی توجهی ها باعث شده تا ما شاهد آمارهای روبه افزایشی از آسیب ها و معضلات اجتماعی باشیم که زیبنده کشورمان نیست.
*وضعیت کنونی کشور که تنها در مرکز سیاسی آن 30 هزار کارتن خواب زندگی می کنند، اصلاً شایسته نیست. بهنظر شما این افراد چه آسیب هاو خطراتی را متوجه جامعه می کنند؟
پیامدها وتبعات بی خانمانی و کارتن خوابی قادر به آسیب رساندن به جامعه در سطوح مختلف خواهد بود و تأثیرات سوء برامنیت روانی و اجتماعی جامعه دارد.
از این موارد می توان به مواردی مانند تأثیر بر بهداشت روان شهروندان، جیب بری، سرقت، جذب شدن در باندها وگروه های خلاف و تکدی گری، سوءتغذیه، شیوع انواع بیماری ها مثل ایدز و هپاتیت، الکلیسم، سوء استفاده های جنسی، قرارگرفتن در معرض خشونت، جرم، نرخ خودکشی بالا در بیناین افراد و نرخ مرگ و میر بالا اشاره کرد.
*شما نحوه برخورد سیاست مداران را با این گونه مسائل چگونه ارزیابی می کنید، آیا آنها از این مسائل استفاده ابزاری و سیاسی نمی کنند؟
بله درست است، هنگامی که یک معضل اجتماعی را از دید سیاسی یک جناح خاص نگریسته شود نمی توان خیلی امیدوار به رفع معضل بود. چرا که مسائل اجتماعی برنامه ریزی و راهکار های خاص خود را دارد اما در جامعه ای که یک کلید واژه بتواند طوفانی به پا کند مسلماً دست آویزی خوبی برای زدن حریف و یا رقیب می شود.
برهمین اساسافکار عمومی جامعه در یک فضای دو قطبی قرار می گیرد و قدرت تجزیه و تحلیل درست مسئله را ازدست می دهد.
این بهترین موقعیت برای بهره برادری جناح ها می باشد که هر کدام براساس سلیقه حزبی جناح مقابل را متهم به کم کاری یا ندانم کاری کند.
به نظر من باید فارغ از پرداخت های سیاسی و حزبی و با یک برنامه مدون و کارشناسی شده مسئولان گام های موثر خود را برای بازگشت پذیر کردن این افراد برای ورود به جامعه انجام دهند و از سوزاندن فرصت ها و تلف کردن زمان که نتیجه ای جز تشدید مشکلات و خسارات ندارنذ، پرهیز کنند.
* نظر شما به عنوان یک فعال حقوق زنان در مورد ایده عقیم سازی زنان کارتن خواب که در معاونت زنان ریاست جمهوری دنبال می شود، چیست؟
عقیم کردن زنان کارتن خواب با ساختار فکری و عقیدتی و تمدنی ما اساساً سازگاری ندارد. همه زنان حق مادر شدن دارند و مادر شدن موهبتی است که خداوند متعال به زنان عطا کرده است.
عقیم کردن زنان در اصلپاک کردن صورت مسئله است و جلو گیری از بارداری و تولد فرزندان کارتن خوابراه حل مسئله نیست. علاوه بر آن نکته اینکه این اقدام تأثیری بر معضل مطرح یعنی کارتن خوابی زنان نیز ندارد.
فرض را بر آن بگذاریم که همه زنان کارتن خواب عقیم شوند آیا دیگر مسئله کارتن خوابی زنان و دختران حل شده است؟ مسلماً این طور نیستبلکه نا به سامانی شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روحی، روانی و همچنین کمرنگ شدن هنجارها و ارزش ها در جامعه است که زمینه ساز چنین مسائل اجتماعیمی شود.
*با تشکر از وقتی که در اختیار «تابناک» قرار دادید، اگر نکته ای در انتها در ذهن دارید، بفرمایید؟
بله همانطور که گفتم به نظر من حل مسائل اجتماعی مانند کارتن خوابی و گور خوابینیازمند سیاستگذاری و برنامه ریزی های کوتاه مدت و بلند مدت در سطح خرد وکلاناست و لازم است که تمام مسئولان ذی ربط نسبت به این موضوع نگاه علمی و کارشناسانه داشته باشند و از هر گونه نگاه سیاسی، ابزاری و سلیقه ای پرهیز کنند.