مقابله «اللهبختکی» با آلودگی هوا
دکتر محمد صادق حسنوند
11 روز از تشدید آلودگی هوای شهر تهران گذشت و دعای مردم و مسئولان برای بارش باران و حل بحران آلودگی اثر بخش نبود. هنوز باد و باران قابل ذکری نیامده است تا وظیفه ای که سال ها مسئولان از انجام آن طفره رفته اند را انجام دهد. بر این مبنا «تابناک» بر آن شد تا فارغ از نگاه سیاسی و اظهارنظرهای غیر کارشناسی در قالب گفت و گو با یکی از اساتید دانشگاه علوم پزشکی تهران ابعاد مختلف پدیده آلودگی هوا را به ویژه در تهران بررسی کند.
در ادامه مشروح گفت و گوی «تابناک» با دکتر صادق حسنوند عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و دارای درجه دکتری مهندسی بهداشت محیط از نظرتان می گذرد:
آقای دکتر حسنوند، ضمن عرض سلام اگر موافق باشید برای شروع از رشته تخصصی و حوزه مطالعاتی شما شروع کنیم. برای خوانندگان «تابناک» در مورد رشته بهداشت محیط و حوزه مطالعاتی خودتان بگویید؟
بله، بنده هم خدمت شما و خوانندگان عزیزتان سلام عرض می کنم.
بهداشت محیط یکی از شاخه های علوم پزشکی است که به مطالعه مخاطرات محیطی و اثرات آن بر سلامت افراد و نیز راه های کاهش و مقابله با آسیب های برآمده از مخاطرات محیطی می پردازد. در جهان مهم ترین موضوع و آسیبی که این دانش به مطالعه آن می پردازد، عوامل آلوده کننده هوا است که مهم ترین عامل خطر در دنیا نیز قلمداد می شود. جدا از این مهم در بهداشت محیط مسائلی مانند آلاینده های آب و فاضلاب که مستقیماً با زندگی انسان ها مرتبط هستند نیز مورد مطالعه قرار می گیرند.
بنده عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در این رشته و عضو شورای پژوهشکده محیط زیست، بخش مطالعات آلودگی هوا هستم. عنوان دکترای من هم مهندسی بهداشت محیط است از دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
-در مورد آلودگی هوا و خطرات جدی آن بر سلامت افراد زیاد صحبت می شود، از نگاه تخصصی این خطرات چقدر جدی هستند؟
اگر موافق باشید در ابتدا به خلاصه ای از گزارش بانک جهانی که در سپتامبر 2016 در رابطه با آلودگی هوا منتشر شد اشاره کنم. در این گزارش آلودگی هوا به عنوان چهارمین عامل مرگ در دنیا معرفی شده است که هر ساله 5 تا 7 میلیون انسان بر اثر مرگ منتسب به آن می میرند.
آمارهای این گزارش در مورد ایران نیز وجود دارد که اشاره به آنها خالی از لطف نیست. برای مثال در سال 1990 و در ایران حدود 17 هزار مرگ به واسطه آلودگی هوا وجود داشته است اما این آمار در سال 2015 به 21 هزار نفر رسیده است. این رقم در حالی است که در بسیاری از مناطق جهان ما با کاهش آمار مرگ و میر بر اثر آلودگی هوا رو به رو هستیم.
پژوهشکده محیط زیست دانشگاه علوم پزشکی تهران بر اساس شاخص های معرفی شده از سوی سازمان جهانی بهداست به صورت سالانه بررسی هایی در زمینه آلودگی هوا انجام می دهد که مطالعات انجام شده در سال 1394 نشان می دهد تنها در تهران در سال گذشته 5800 مرگ منتسب به ذرات معلق رخ داده است. این آمار برای سال 95 به دلیل تمام نشدن سال هنوز در دسترس نیست اما به نظر نمی رسد کاهشی داشته باشد.
-گفته می شود بر اساس برنامه های اجرایی مسئولان میزان غلظت آلاینده های هوا در تهران و سایر مناطق کشور رو به کاهش است، این موضوع چقدر صحیح است؟
گزارش بانک جهانی در مورد میزان آلاینده های هوا در ایران و به صورت ویژه در مورد غلظت ذرات معلق در هوا آورده است که در آن اشاره شده، متوسط سالیانه غلظت ذرات معلق با قطر کمتر از دو و نیم میکرون یا همان PM2.5 در ایران در سال 1990 معادل 28 میکروگرم در متر مکعب و در سال 2015 این میزان به 32 میکروگرم در متر مکعب بوده است.
این موضوع در حالی است که به استناد همین گزارش مشاهده می شود در بسیاری از مناطق جهان حجم و میزان ذرات معلق در هوا کاهش داشته است. بنابر این آمار که داخلی هم نیست می توان متوجه شد که روند افزایش غلظت آلاینده ها در ایران و تهران کاهشی نیست.
-دسته بندی آلاینده ها و منابع اصلی آلودگی هوا به چه شکل است؟
در مجموع منبع آلاینده های هوا ریزگردهای طبیعی و یا آلاینده های سوختی هستندکه به دو دسته ذره ای و گازی تقسیم می شوند. در کشورهای در حال توسعه که شامل ایران نیز می شود، ذرات معلق طبیعی نیز وجود دارد اما در شهرهای بزرگی مثل تهران و به ویژه در فصل سرد سال بیشتر آلاینده ها حاصل احتراق و مصرف بیش از اندازه سوخت های فسیلی هستند.
این آلاینده ها یا منبع متحرک مثل خودرو و یا ثابت مثل صنایع دارند و همین طور که اشاره شد بخشی از آلاینده ها نیز به ریزگردهای طبیعی بر می گردد.
-آلاینده های شهر تهران همانطور که گفتید بیشتر حاصل فرایند احتراق و مصرف سوخت های فسیلی است. بفرمایید این آلاینده ها از چه ویژگی هایی برخوردارند و آسیب های برآمده از آنها چیست؟
آلاینده های کنونی شهر تهران را باید ذرات معلق گازی pm10 و pm2point5 توصیف کرد که اندازه آنها کم تر از 2.5 میکرون است. به عبارت صریح تر هر ذره معلق هوای تهران 25 برابر کوچکتر از قطر موی انسان است که به محض استنشاق جذب بدن می شود و راه های فرار از آن بسیار دشوار است.
حجم بسیار کوچک و قابلیت بالای این ذرات آلاینده برای جابجایی و آسیب هایی که دارند سبب شد تا موسسه IR که یک موسسه تحقیق بر روی سرطان است، در سال 2103ذرات معلق در هوا را به عنوان اصلی ترین دلیل ایجاد سرطان در افراد معرفی کند.
البته سرطان تنها بیماری منشأ گرفته از آلودگی هوا نیست و بیماری های قلبی و عروقی، انواع سرطان ها، بیماری های تنفسی، ایجاد اوماتیسم، دیابت تیپ 2، کاهش وزن شدید در کودکان و... از دیگر خطرات این آلودگی های هوایی است.
-یکی از دلایلی که برای تشدید آلودگی هوا در کلانشهرهای ایران آن هم در فصل سرد سال می آورند، پدیده وارونگی دما است. وارونگی دما چیست و به نظر شما چقدر این پدیده در این بحران نقش آفرین است؟
وارونگی دما آلودگی هوا را تشدید می کند ولی اینطور نیست که فقط وارونگی دما باعث ایجاد این بحران باشد. شود. شما اگر به آمار نگاهی بکنید، از 365 روز سال 94 نزدیک به 318 روز آن آلودگی هوا وجود داشت و میزان ذرات معلق در هوای شهر تهران بالاتر از حد استاندارد بود.
وارونگی دما یعنی اینکه در شرایط عادی که هوا سرد نیست، آلاینده های هوا از سطح زمین منتشر می شوند و تا ارتفاع 4000 متری پخش می شوند ولی در فصل سرد سال هوای سرد اجازه انتشار در فضای بالای جو را به ذرات نمی دهد و این ذرات امکان صعود ندارند. بنابراین در ارتفاعی تا حدود 500 متری زمین پخش می شوند و این یعنی حجم زیادی از آلودگی در نزدیکی زمین قرار می گیرد.اما این تنها علت تشدید آلودگی نیست و همانطور که گفتم ما در سایر شرایط هم آلایندگی هوا را بالاتر از سطح استاندارد می بینیم.
-برخورد کشورهای توسعه یافته با معضل آلودگی هوا چیست؟
آلودگی هوا در هیچ کجای دنیا یک شبه نه کاهش می یابد و نه افزایش خواهد یافت. متاسفانه در کشور ما تا یک باران و باد می آید مسئولان در صفحه تلویزیون ظاهر می شوند تا توضیح بدهند که به واسطه اقدام آنها آلودگی کاهش یافته است. واقعیت این است که در کشورهای پیشرفته برای مقابله با آلودگی هوا یک برنامه جامع علمی وجود دارد که بر اساس اسناد و شواهد علمی تنظیم شده و مطابق آن عمل می شود.
تعداد خودروهای کشورهای توسعه یافته به مراتب از ما بیشتر از است اما آنها استانداردها را رعایت می کنند. به عبارتی خودروی استاندارد، سوخت استاندارد، معاینات فنی دوره ای واقعی، سخت و تخطی ناپذیر از جمله اقداماتی است که در کشورهای توسعه یافته صورت می پذیرد؛ اقداماتی که در کشورما هیچکدام از آنها در کنار یک دیگر وجود ندارد.
-با این تفاسیر که گفتید، واقعاً برای مقابله با آلودگی هوا چه باید کرد؟ آیا حل این مشکل ممکن است؟
برای مقابله جدی با آلودگی هوا نیاز است تا در مرحله اول یک برنامه جامع برپایه مستندات و شواهد علمی تنظیم کنیم. در حال حاضر هیچ اطلاعات واقعی از وضعیت غلظت آلاینده ها طی 10 سال یا 5 سال گذشته در اختیار نداریم. دستگاه های و سنجنده های موجود در کشورمان بر اساس استاندارهای بین المللی میزان آلودگی ارزیابی نمی کنند و آمار اعلامی آنها حقیقی نیست.
برنامه هایی که در کشور ما برای مبارزه با آلودگی هوا انجام می شود، مبنای علمی ندارد و دلیل آن هم این است که تجهیزات کافی نداریم. ما منابع انتشار آلاینده ها را واقعاً پیدا نکرده ایم. شما به موتورهای جست و جوگر اینترنت مراجعه کنید و ببینید در ایران منابع انتشار آلودگی تنها برای یک یا دو شهر را شناسایی شده است که در مورد همان ها هم اتفاق نظر وجود ندارد، برای مثال در مورد تهران برخی می گویند خودرو 80 درصد عامل آلودگی است و برخی می گویند 60 درصد آلودگی بخاطر خودرو ها است. این اختلاف نظرها حاکی از آن است که در کشور ما هیچ نمایه علمی و مطالعات دقیق بر روی آلودگی انجام نمی شود.
-آقای دکتر من هنوز به پاسخ سئوالم نرسیده ام، برای حل بحران آلودگی هوا و رهایی از این شرایط چه اقدامات عملیاتی نیاز است؟
برای اینکه در برابر آلودگی هوا بتوانیم یک اقدام موثر انجام دهیم، در مرحله اول نیاز است تا اطلاعات دقیق و حقیقی را با استفاده از سنجنده های استاندارد به دست بیاوریم. در مرحله دیگر با توجه به این مهم که هر شهری یک ظرفیت فضایی مشخصی دارد، باید این ظرفیت را شناسایی کنیم و بر اساس آن مجوز تردد خودرو، تأسیس واحد صنعتی و سایر منابع آلاینده را صادر کنیم.
متأسفانه ما هنوز نمی دانیم در شهر تهران چه تعداد خودرو کفایت می کند اما در یکی از دانشگاه های فرانسه در مورد شهر تهران مطالعه ای شده است و در آن مطالعه آمده است در شهر تهران و با وضعیت کنونی تردد یک میلیون و 700 هزار خودرو با رعایت استانداردهای بین المللی کیفیت قابل قبولی برای هوا ایجاد خواهد کرد اما همانطور که می دانید در شهر تهران و در حال حاضر بیش از 3میلیون خودرو در حال تردد است که از این بین 600هزار مورد آن فرسوده هستند.
برای رهایی از مشکلات چاره ای نداریم مگر اینکه منابع انتشار آلودگی را فارغ از هر گونه تصمیم گیری احساسی و سیاسی مشخص و آنها را اولویت بندی کنیم و باتوجه به بودجه و توان موجود مهم ترین عوامل را برطرف کنیم. برای طرح هایی که نقش و اثر کمی در آلودگی دارند هزینه نکنیم.
-نظر شما در مورد برنامه هایی که مسئولان به ویژه مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست ارائه می دهند، چیست؟
خودتان یک مروری بر برنامه جامع سازمان حفاظت محیط زیست برای کاهش آلودگی هوا بیاندازید تا متوجه شوید. در این برنامه همه عوامل آلاینده بدون اولویت و ارزیابی دقیق ذکر شده است. در صورتی که در کشورهای پیشرفته ابتدا اولویت بندی می کنند. 5 یا 6 عامل اصلی را گزینش می کنند و باتوجه به بودجه ای که دارند روی اولویت ها هزینه می کنند.
در برنامه مقابله با آلودگی سازمان حفاظت محیط زیست هیچ شاخص و معیار مشخصی ذکر نشده و در آن به هر چیزی که در آلودگی نقش دارد و هر اقدامی که می تواند برای مقابله موثر باشد، اشاره شده است. این موضوع مختص به یک دولت خاص هم نیست و همه دولت ها به این صورت رفتار می کنند.
-با این حساب که شما می گویید، ما هنوز در اول راه مقابله با آلودگی هوا هم نیستیم؟
بله همین طور است. در ایران برای مبارزه با آلودگی شاخص تعریف نشده است، اولویت بندی وجود ندارد و اطلاعات اولیه صحیحی در دسترس نیست. مثلاً یک سال مسئولان تصمیم می گیرند 300 هزار خودروی فرسوده را از رده خارج کنند، سال بعد تصمیم می گیرند 50 هزار خودرو را از رده خارج کنند و یک سال کلاً این موضوع را فراموش می کنند. از آن سو دقیق هم اعلام نمی کنند که هر طرحی که انجام می دهند چقدر در کاهش آلودگی موثر است. به نظر می رسد برنامه های مسئولین برای مقابله با آلودگی هوا «اللهبختکی» است.
-اخیراً مسئولان برای مقابله با آلودگی هوا، تصمیم به اجرای طرح کاهش LEZ گرفتند، این طرح را چگونه ارزیابی می کنید؟
این طرح، طرح بسیار خوبی است ولی باید یک شواهد علمی داشته باشد که بگوید اگر این طرح یا هر طرح دیگری اجرا شد، چقدر ذرات معلق در هوا کاهش می یابد. اگر برنامه بر اساس شاخص و شاخص بر اساس کاهش غلظت آلاینده ها باشد، می توان ارزیابی انجام داد و یک چشم انداز دقیق ترسیم کرد که آیا این برنامه موفق می شود یا خیر؟
چیزی که من می توانم بگویم این است که برنامه های ما دقیقاً مشخص نیست مسئولش کیست، ناظرش کیست، شاخص برای نظارت چیست و با متخلفان احتمالی چه برخوردی خواهد شد؟
به تجاربی که در دنیا وجود دارد نگاهی بیاندازید. برای مثال شهرهای مکزیکوسیتی، لندن و بسیاری از شهر های دیگر جهان که مشکل آلودگی را حل کردند، نگاه کنید. یک گزارش خیلی جالب سازمان محیط زیست آمریکا دارد که نشان می دهد با وجود اینکه در این کشور از 1980 تا 2015 تعداد خودروها و مسافت طی شده با آنها40 درصد افزایش یافت و از سویی نیز حجم صنایع فعال بالا رفت، اما غلظت آلاینده ها 60 درصد کاهش یافت.
همیشه نگاه ما این است که اگر خودرو کاهش یابد و کارخانه ها محدود شود، آلودگی نیز کم می شود اما بر اساس تجارب موجود در دنیا باید گفت، اگر برنامه منسجم داشته باشیم، هم مردم می توانند خودرو داشته باشند، هم کشور می تواند صنعتی شود و هم آلودگی را می توان مهار و کاهش داد.
-آقای دکتر حسنوند، خیلی صریح و ساده بفرمایید، به نظر شما مشکل کجاست؟ آیا این موضوع مهم هم قربانی بازی های سیاسی شده است؟
باید تأکید کرد آلودگی هوا غیر سیاسی ترین موضوعی است که در کشور وجود دارد و همه افراد اثرات آن را خواهند دید. من کارشناس اقتصادی نیستم که بگویم که فلان طیف سیاسی از فروش بنزین سود می برد یا خیر؟ اما درک این موضوع برای مسئولین خیلی سخت نیست. براساس متدولوژی سازمان جهانی بهداشت که پژوهشکده محیط زیست آن را انجام داده است در شهر تهران روزانه 15 نفر و در کشور 57 نفر بر اثر مرگ های منتسب به آلودگی هوا می میرند. تصور کنید در ایران اگر طی دو یا سه روز تصادف شود و در هر تصادف 57 نفر کشته شوند، چه سروصدایی برپا خواهد شد. روزانه 57 نفر بر اثر بیماری های منتسب به آلودگی هوا می میرند و کسی به آن توجه نمی کند.
-یکی از انتقاداتی که دولت یازدهم به دولت نهم و دهم داشت، موضوع استفاده از بنزین بی کیفیت داخلی و تشدید آلودگی هوا بود؛ انتقادی که سبب شد در دولت جدید بازهم واردات بنزین از سر گرفته شود. بفرمایید این تغییر و تحول بر کاهش آلودگی اثر داشته است؟
در سال های گذشته بارها اتفاق افتاده که مسئولین گفته اند، کیفیت بنزین خوب شد و از سال بعد آلودگی نیست ولی سال بعد دوباره الودگی داریم. واقعیت این است که هیچ کدام از راهکارهای اجرایی تاکنون پاسخ گو نبوده است.
بنزین اگر تولید داخل باشد و استانداردهای لازم را نیز داشته باشد خیلی بهتر است ولی واقعیت این است که اگر بنزین با بهترین کیفیت و با بالاترین استاندارد را هم به خودروی فرسوده بدهید، هیچ تغییری در وضع موجود ایجاد نخواهد شد. خودورهایی که هنوز استانداردهای بین المللی ندارند، با مصرف بهترین کیفیت بنزین نیز نمی توانند نقشی در کاهش آلودگی ایفا کنند.
زمانی می توان اثر بخشی را به دست آورد که خودروی استاندارد و بنزین استاندارد وجود داشته باشد. به نظر من پرداختن به این موارد اهداف سیاسی دارد ولی وقتی شما با داده های غلظت آلودگی که طی 10 سال مطالعه شده رو به رو شوید می بینید روند آلودگی افزایشی بوده و مجموعه اقدامات اجرایی تا کنون اثربخشی قابل ذکری نداشته است.
این یک حقیقت است که اگر الودگی هوا در شرایط کنونی گاهی خوب می شود وابسته به باد و باران است و پارامترهای هواشناسی موثر هستند تا سیاست هایی که اجرا می شود.
- در مورد اقدام متدوال مسئولان در تعطیل کردن مدارس و ادارات دولتی و نقش آن در کاهش آلودگی نیز نظرتان را بفرمایید؟
اگر تعطیل کردن مدارس تأثیر داشت، قطعاً می بایست آلوگی هوا در حال حاضر در بهترین شرایط باشد چون ما در دنیا بهترین شرایط را در این زمینه داریم.
تنها اثر تعیطی کم کردن تماس افراد با اآلودگی است. اما این هم زیاد موثر نیست چون در بهترین شرایط اثر آن کم تر از 3 دهم نیست. برای مثال اگر بیرون غلظت آلاینده ها 150 است در خانه در بهترین شرایط 50 است که بازهم از حد استاندارد بالاتر است.
مطالعات اخیر ما نشان می دهد حتی آلودگی داخل خانه های شهر تهران بالاتر از سطح استاندارد بین المللی است و این طوری نیست که شرایط خانه خوب باشد البته شرایط خانه نسبت به بیرون بودن بهتر است.
-شهروندان برای اینکه از آسیب های بی شمار و خطرناک آلودگی هوا در امان باشند، چه باید بکنند؟
سازمان های جهانی بهداشت برای روزهای آلوده توصیه کرده است فعالیت های بدنی کاهش یابد تا میزان آلودگی کم تری استنشاق شود. حتی المقدور افراد باید در خانه بمانند و از مواد غذایی حاوی آنتی اکسیدان مثل هویج و گوجه فرنگی استفاده کنند.
-اگر ممکن است در پایان در مورد شاخص ها و آمار آلودگی هوا که در رسانه اعلام می شود نیز صحبت کنید، آیا این ارقام واقعی است؟
در حالی که مسئولین اعلام می کنند غلظت آلودگی هوا 150 است، محاسبات ماعدد 280 را نشان می دهد. این اختلاف بخاطر تفاوت در شاخص های اندازه گیری است. شاخص های مسئولین من درآوردی و شاخص های ما بر اساس استانداردهای بین المللی است. وقتی می گویند شاخص 150 است، معنایش این است که فقط گروه های حساس باید مراقب باشند ولی وقتی ما حساب می کنیم و شاخص 280 را نشان می دهد، معنایش این است که همه افراد اعم از سالم و بیمار باید مراقب باشند. مسئولان از این موضوع غافل هستند که عدم اطلاع رسانی خوب و دقیق آنها باعث بروز مشکل حتی بری افراد سالم می شود.