وقتی که قرار نیست ما بتوانیم!

روزنامه آفرینش نوشت:

"روزگذشته معاون علمی فناوری رئیس جمهور در دومین کنفرانس ملی «مهندسی و تکنولوژی‌های سبز برای آینده پایدار» با پرسشی در این زمینه که فیس‌بوک، ماکروسافت و برندهای مهم تلفن‌های همراه چگونه توانستند بازارهای جهانی را کسب کنند، افزود: این نوع شرکت‌ها دارای ایده‌های خلاقانه بودند که این ایده‌ها موجب رشد آنها شد."

این گفته‌های مقام علمی کشور همچون سخنرانی‌های دیگر همایش‌ها، صحبت‌هایی است که با خواندش تصور می‌شود زین پس تمام بودجه‌های علمی، چشم‌اندازهای صنعتی و امور تحقیقاتی کشور بر منطق گفته شده حرکت خواهند کرد و کافی است منتظر ثمردهی این خط و مشی باشیم!.

اما درمقام عمل نه تنها چنین گفتارهای زیبایی محقق نمی‌شود، بلکه هیچ عزمی برای ارتقای تکنولوژی در بخش‌های پربازده دیده نمی‌شود و مبنایی برای تغییر رویه فعلی وجود ندارد. تکنولوژی همواره با ثروت همراه است، لذا اگر توان علمی کشور در ساخت و تولید محصولات سخت افزاری و نرم افزاری ارتقا یابد مسلماً بار اقتصادی مناسبی برای جامعه خواهد داشت.

مشکل اینجاست که تکنولوژی و صنایع مادر درکشور ما در انحصار اقتصاد حکومتی قرار گرفته‌اند. معاون علمی فناوری رئیس جمهوری از تکنولوژی‌های سبز برای آینده پایدار سخن می‌گوید و ایده‌های خلاقانه را موجب رشد بیان می‌کنند اما از همین ایده‌آوران و مخترعان بومی استقبالی صورت نمی‌گیرد.

در دانشگاه MIT که همه ساله به‌عنوان برترین دانشگاه مهندسی جهان انتخاب می‌شود، بخشی برای ارائه طرح‌های علمی و فناوری وجود دارد که طرح‌های جدید درحوزه تکنولوژی‌های پایدار و زیست محیطی را خارج نوبت مورد بررسی و تامین اعتبار می‌کنند.

حال در روند حمایت از مخترعین داخلی و طرح‌های تحقیقاتی آنها ما چه می‌کنیم؟ پس از گذراندن مراحل مختلف بورکراسی که بعضاً چند سال به درازا کشیده می‌شود، مخترع ما با هزینه شخصی خود مرحله آزمایشگاهی طرح را پیش می‌برد و خواستار حمایت برای مرحله اجرایی است که هیچ اهمیتی به تلاش‌ها، مطالعات، صرف عمر و هزینه وی نمی‌شود و به قول معروف "دست به سرش می‌کنند". همین مخترع دلسرد شده تنها با ایمیل پروپوزال ترجمه شده طرح خویش به یکی از دانشگاه‌های معتبرجهان، بورسیه می‌شود و درآنجا به مراحل بسیاری بالایی درحوزه تحقیقاتی دست می‌یابد. تازه بعد ازآن ما گلایه می‌کنیم که با فرار مغزها مواجهیم!

اخیراً شرکت ایرباس یکی از دو غول هواپیماسازی جهان گفته است تا پایان سال جاری میلادی (2017) خودروی پرنده تولید می کند و در طرحی جامع به دنبال تشکیل و توسعه ناوگان حمل و نقل هوایی اتوبوسی و اتومبیل‌های چند سرنشین برای کاهش ترافیک شهری و آلودگی محیطی می‌باشد، آن وقت ما هیچ طرح داخلی مبنی بر توسعه صنعت خودروسازی را بر نمی‌تابیم و اهمیتی برای آنها قائل نمی شویم. باید قبول کنیم که ما نمی‌خواهیم که بتوانیم! چرا که امروز برخی از طراحان و مهندسان بزرگترین برندهای خودروسازی جهان نخبگان ایرانی‌هستند که به سبب فراهم نبود امکانات و توان فنی حاضر به بازگشت به ایران نیستند. آیا ما توان فراهم سازی امکانات صنعتی و زمینه تحقیقات علمی را نداریم؟ جواب منفی است. بلکه ما قصدی برای برهم زدن سود کنونی که بی هیچ واسطه به جیب خودروسازان داخلی می‌رود را نداریم.

ما حاضریم با قراردادهای سنگین با خودروسازان خارجی با آنها محصولات چند رده خارج شده سالیان پیش اروپا را واردکنیم و سود آن را با طرف غربی شریک شویم، اما زمینه را برای اخلال در این روند اقتصادی که به صورت تحمیلی به مردم ارائه کرده‌ایم را حفظ نماییم.

آنچه گفته شد نه از سر تخریب صنعت خودروسازی کشور باشد چرا که چشم‌ها می‌بیند و عقل‌ها قضاوت می کنند. اما مراد از طرح این بحث بی توجهی نسبت به سرمایه‌های انسانی کشور است که برای تلاش‌های مطالعاتی آنها و دستاوردهای علمی‌شان اهمیتی قائل نمی شویم. همانطور که تکنولوژی موجب سودآوری اقتصادی می‌شود، برای تولید تکنولوژی نیز نیاز به هزینه اقتصادی است. اما این هزینه‌ها در کشور ما چطور و چگونه صرف می‌شود ؟!
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.