ریشههای فرزانگی
(کمیک استریپ)
نوشتهی هونگ یینمینگ
برگردان: نسترن پاشایی
حامی ترجمه: مجتمع فراصنعت طبرستان
مقدمه
تسای گِن تَن Cai Gen Tan (در لغت، گفتارهای ریشهی سبزیجات) که در واپسین سالهای دودمان مینگ(۱۳۶۸-۱۶۴۴) Ming نوشته شده یکی از گوهرهای ادبیات چینی است.
پس از انتشارش اندک زمانی از آن بهرهمند شدند اما بعد زمانی که منچوها به پکن حمله کردند و دودمان چینگ را بنا نهادند و چین گرفتار مسائل دودمانی شد آن را به فراموشی سپردند.
در سالهای اخیر علاقه به تسای گِن تَن احیا شده است نه تنها در جهان چینیزبان بلکه در جوامع شرق آسیایی مانند ژاپن و کرهی جنوبی.
این تعجبآور نیست چون محتوای تسای گِن تَندر همهی جنبههای زندگی کاربرد دارد. به عنوان مثال، همه میخواهند شاد باشند، اما تسای گِن تَن میگوید:
شادمانی را نمیتوان جست: روح شادمانی خود را بپرورید،
زیرا که فقط این، بنیاد پیدایی شادمانی است.
نمیتوان از بلا دوری کرد: از آن بگریز که این ستمگر را به بار میآورد،
زیرا که این تنها راه دور نگه داشتن بلا است.
در برخوردهایمان با دیگران گرایش داریم که حق به جانب باشیم. تسای گِن تَن میگوید:
وقتی به خطاهای کسی حمله میکنی، بیش از حد سختگیر نباش،
لازم است توجه کنی که او با شنیدن آنها چه خوب تغییر میکند.
وقتی با نشان دادن آنچه که خوب است به کسی چیزی میآموزی،
از بلندیهای خاصی نگذر، بلکه به آن بیاندیش که بشود دنبالش کند.
اساساً میتوان گفت که تسای گِن تَن بزرگداشت زندگی است:
مردم این جهان برای زر و نام خود را بندی غل و زنجیر میکنند،
بعد از جهانِ غبار و دریای تلخی حرف میزنند.
نمیدانند که:
ابرها سفیدند، کوهها سبز
رودها جاریاند، صخرهها بر پای ایستادهاند،
شکوفهها فرا میخوانند، پرندگان شادمانه جیکجیک میکنند.
دره پاسخ میدهد، هیزمشکنها آواز میخوانند،
این جهان، وانگهی، غبار نیست؛
دریا، وانگهی، تلخ نیست،
فقط این است که آنها خودشان غبار و تلخی را در دلهاشان میگذارند.
هونگ یینمینگ Hong Yinming نویسندهی کتاب گمنام و عملاً چیزی دربارهی او نمیدانیم. این او را مانند لائو زه Lao Zi مؤلف دائو دِه جینگ Dao De Jing، متن کهن دائویی، که وجودش در مه زمان فرو رفته، جالب توجه میکند.
هونگ که به نظر میرسد نام اصلیاشهونگ زیچنگ Hong Zicheng بوده در اواخر قرن شانزدهم شکوفا شد. در زندگینامهها و اسناد تاریخی مینگ هیچ ذکری از او به میان نیامده و به جز نامش تقریباً هیچ چیز از او نمیدانیم.
از آنچه در کتاب دربارهی او میآموزیم میتوانیم این طور گمان کنیم که مردی بود با دانش عمیق و احتمالاً زمانی دانشمند صاحبمقامی بوده و زمانی که تسایگنتَن را نوشته شاید در انزوا زندگی میکرده است.
هونگ عمیقاً فرهیخته بود، و این از تلمیحات و اشاراتش به قطعاتی از ادبیات چینی و گفتههای مردم، از شاعران گرفته تا رهبانان ذِن Zen ، پیداست. اما به جای این که این دانش را برای پیشرفت در حکومت یا در پیشهیی به کار ببرد، آموختههایش را برای شدت بخشیدن به دریافتها و عمق بخشیدن به احساسهای شاعرانه و اخلاقیش به کار بسته است.
کتاب در دو بخش است، جمعاً شامل ۳۵۷ بیت. این کتاب موضوعاتش را از آثار آیین کنفوُسیوُس، آیین دائو، آیین بودا ــــ «سه دین» چین سنتی ــــ و شاعران و تاریخنگاران میگیرد. این کتاب نازک به سبک شاعرانهیی به شکل نثر موازی (پیان وِن pian wen) نوشته شده است.
کتاب عنوانش را از گفتهی وانگ سینمین Wang Xinmin فیلسوف دودمان سونگ Song میگیرد: «اگر کسی بتواند سبزیجات و نیز ریشهها را بجود میتواند هر کاری بکند.»
این را میتوان در دو سطح فهمید. اول این که اگر چیزها را خوب نجویم یعنی اگر در مورد چیزها در مدت زمانی تعمق و تأمل نکنیم طعم حقیقی آنها را نخواهیم فهمید یا فهم حقیقی از آنها نخواهیم داشت. این همان چیزی است که کنفوُسیوُسیها دانشی میخوانند که «وارد گوش میشود و درست از دهن بیرون میرود».
دوم این که تصور ریشهی سبزیجات، تصور سادگی است. اگر بنا است حقیقتاً زندگی کنیم، چیزهای سادهی زندگیاند که طعم حقیقی زندگی را به ما خواهند داد.