آمارها میگویند 5/1 میلیون دانشآموز در سال تحصیلی 96-95 ثبتنام نکردهاند. این آمار در کنار حدود 13 میلیون دانشآموز مشغول به تحصیل، نشان از ترک تحصیل 11 درصد دانشآموزان در کشور دارد. آماری که در چند سال اخیر تقریبا ثابت بوده است و البته تاثر و تاملبرانگیز. اما چه اتفاقی افتاده که این تعداد دانشآموز از تحصیل در دورههای تحصیلات مقدماتی باز میمانند؟
بسیاری از کارشناسان، مسائل اقتصادی و فرهنگی را عمدهترین دلیل ترک تحصیل میدانند، اما مکثی بیشتر روی آمار نشان میدهد که بخش عمدهای از این ترک تحصیلها مربوط به مناطق دو زبانه کشور است. مناطقی که اغلب در حاشیه و مرزها واقع شدهاند. گزارشهای منتشرشده از سوی آموزش و پرورش نشان میدهد استانهای خوزستان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر، کردستان و آذربایجان غربی از نظر ترک تحصیل و همچنین افت تحصیلی جایگاه خوبی در کشور ندارند و این موضوع از مشکلاتی خاص دانشآموزان دوزبانه خبر میدهد. گرچه برخی معتقدند در این استانها مشکلات اقتصادی، فرهنگی و البته فقر آموزشی عامل مهمی در ترک و افت تحصیلی است، بهطوری که در برخی از این مناطق دختران به دلیل ازدواج زودهنگام و پسران نیز به دلیل اشتغال زودهنگام از ادامه تحصیل باز میمانند، با این حال آمارهای دیگری هم وجود دارد که نشان میدهد بخشی از ترک تحصیلها در مقاطع ابتدایی است. بهطوری که آخرین آمار منتشرشده رسمی که در این رابطه وجود دارد نشان از ترک تحصیل 100 هزار دانشآموز در بین دورههای اول تا چهارم ابتدایی دارد. سنینی که به نظر میرسد کمتر ازدواج و حتی کار میتواند در ترک تحصیل موثر باشد. کسانی که تجربه تدریس در این مناطق را دارند، عمدهترین دلیل ترک تحصیل و افت تحصیلی شدید دانشآموزان را تفاوت زبان مادری با زبان رسمی میدانند که در مدرسه با آن صحبت میشود. مثلا کودکی که در آذربایجان غربی، تا 6 سالگی به زبان ترکی صحبت کرده، قادر به فهم دروسی نیست که به زبان فارسی به او آموزش داده میشود. گویی این فاصله زبانی در بعد کلان موجب فاصله آموزشی نیز شدهاست. خیلی از این دانشآموزان که در دورههای ابتدایی تحصیل موفق به یادگیری نمیشوند، ادامه تحصیل خود را بیفایده میبینند و به سمت کار یا ازدواج ترغیب میشوند.