ماهیت بسیج سیاسی لومپنها
مارکس در هیجدهم برومر، چگونگی رویکار آمدن لویی بناپارت، نقش لومپنها درسرکوب مخالفان و جمهوریخواهان را اینگونه شرح میدهد :
“جمعیت 10 دسامبر در سال 1849 تاسیس شده بود به بهانهی تاسیس یک انجمن نیکوکاری لومپنهای پاریس را در شاخههای مخفی سازمان داده بودند که مامورانی از بین اعضای طرفدار بناپارت در شهربانی در راس هر کدام قرار داشتند. کل جمعیت هم زیر نظر یک ژنرال هوادار بناپارت فعالیت میکرد. از هرزهگردهای آسوپاس که معلوم نبود معاششان از کجاست، تا ماجراجویان و تهماندههای فاسد بورژوازی، سرباز اخراجی، محکوم به اعمال شاقه، تازه از زندان مرخص شدهها تا کلاهبردار، شیاد، گدای سرگذر، جیببر، شعبدهباز، قمارباز، پاانداز، مالکروسپیخانه، حمال، عریضهنویس دم پستخانه، ویولونزن سرکوچه، کهنهفروش، چاقوتیزکن، و ... خلاصه تمامی این انبوه بیسروسامان، وارفته و بیسرپناه که فرانسویها معمولا کولی صدایشان میکردند در بین اعضای این جمعیت دیده میشوند .”
و بعد ادامه میدهد که: “بناپارت در این زباله و در این فاضلاب همهی طبقات دیگر، یگانه طبقهایی را که میتواند بیچونوچرا برآن تکیهکند باز میشناسد. بناپارت در جمعیت 10 دسامبرش 10هزار گدای ولگردی را جمع کرده بود که میبایست نقش مردم را بازی کنند و در سفرهای رئیسجمهور با شعار زنده باد امپراتور، به استقبالاش بروند و در صورت لزوم و با حمایت پلیس با فحش و توسری به مقابلهی جمهوریخواهان بروند.”
مارکس، کارل: هیجدهم برومر