علیرضا پهلوی پنجمین فرزند و دومین پسر و آخرین فرزند رضا شاه پهلوی و تاجالملوک آیرملو و برادر تنی محمدرضا شاه پهلوی در ۱۲ فروردین سال ۱۳۰۱ هجری شمسی به دنیا آمد.مدتی در تهران و لوزان سوییس تحصیل کرد و در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۱۵ به ایران بازگشت و وارد دانشکده افسری شد. او در سال ۱۳۲۰ از این دانشکده فارغ التحصیل شد و به همراه پدر به تبعیدگاهش در سن موریس رفت و تا زمان مرگ در کنار او بود.او در سال ۱۳۲۳ وارد ارتش فرانسه شد و تا سال ۱۳۲۶ در آنجا خدمت کرد و سپس به ایران بازگشت. علیرضا در ایام خدمت در فرانسه با دختری لهستانی تبار به نام کریستیان شولوسکی ازدواج کرد و از او صاحب پسری به نام علی پاتریک پهلوی شد، ولی دربار ایران این ازدواج را به رسمیت نشناخت و بنابراین همسر و فرزند شاهپور علیرضا در پاریس زندگی میکردند.در ۳۰ آبان ۱۳۳۲ علیرضا پهلوی به سمت ریاست انجمن ورزشی ارتش منصوب گردید.
علیرضا پهلوی در ۶ آبان ۱۳۳۳ درست در زمانی که شایعه ولیعهدی او (به دلیل بچه دار نشدن شاه و ثریا اسفندیاری) بر سر زبانها بود، در یک سانحهٔ هوائی کشته شد. جنازه او در کنار جسد مومیائی پدرش رضا شاه که از آفریقا آورده شده بود، در آرامگاهی در شهر ری به خاک سپرده شد. این مقبره پس از انقلاب تخریب و جنازه افراد دفن شده در آن مانند ارتشبد زاهدی و دیگران به جز جنازه رضا شاه که هیچ گاه یافته نشد، نبش قبر گردید. وی در کوههای اطراف روستایی در استان مازندران به نام لاشک سقوط کرد و جان خود را از دست داد.پس از مرگ وی، پسرش علی پاتریک را به ایران آوردند و تحت سرپرستی دربار قرار دادند. علی که عمویش محمدرضا پهلوی را بانی مرگ پدرش میدانست، به حرکات مسلحانه روی آورد. پس از اینکه دوستان همفکرش کاترین عدل (دختر پروفسور یحیی عدل) و همسر وی بهمن حجت در در درگیری با ساواک کشته شدند، او نیز مدتی زندانی شد ولی با پا در میانی مادر بزرگش تاجالملوک آیرملو آزاد و به کلاله تبعید شد. او پنج سال پس از انقلاب به آمریکا رفت و در همانجا ماندگار شد.
اشرفالملوک پهلوی (۱۲۹۸ تهران) مشهور به اشرف پهلوی فرزند رضاشاه پهلوی و تاج الملوک آیرملو است. وی همچنین خواهر دوقلوی محمدرضا پهلوی میباشد. نام وی در زمان تولد «زهرا» بود که بعدها به «اشرفالملوک» و «اشرف» تغییر یافت.وی در سال ۱۲۹۸ ه. ش همزمان با برادرش محمدرضا از زن دوم رضا شاه تاجالملوک آیرملو زاده شد. او پس اتمام تحصیلات رایج آن زمان و رسیدن به سن رشد، بنا به توصیه پدرش رضا شاه پهلوی با علی قوام پسر قوامالملک شیرازی ازدواج کرد که به طلاق انجامید. ثمره آن هم پسری بنام شهرام پهلوینیا بود.
وقتی رضا شاه مجبور به ترک ایران شد، اشرف در آخرین دیدار با پدر مأموریت یافت تا یاور و همدم برادرش محمدرضا پهلوی باشد.دومین ازدواج او با احمد شفیق، خواهر زاده ملک فاروق پادشاه مصر بود که ثمره آن هم دو فرزند به نامهای شهریار شفیق و آزاده شفیق بود.وی در دوران نخست وزیری مصدق بخاطر دخالت در سیاست و حمایت از مخالفان دولت از کشور تبعید شد و به فرانسه رفت. قبل از کودتای ۲۸ مرداد با نام «بانو شفیق» وارد تهران شد.
بعد از مدتی ازدواج او با شفیق به طلاق انجامید (احمد شفیق مدتی رئیس کل شرکت هواپیمائی کشور میشود و بعدها به تجارت میپردازد و مدتی بعد بر اثر سرطان فوت میشود). اشرف بعد از سال ۴۰ با جوان تحصیل کردهای به نام مهدی بوشهری پور در پاریس ازدواج میکند.اشرف پهلوی نماینده ایران در چند سازمان بینالمللی بود و در طول حکومت برادرش با بسیاری از سیاستمداران از جمله بوتو، جواهر لعل نهرو، گاندی، استالین، مارشال تیتو، هایلا سلاسی، جان اف کندی، چائوشسکو و سوهارتو دیدار داشت.اشرف بخاطر نوع شخصیت و دخالتش در سیاست ایران و دست داشتن در معاملات مالی و اقتصادی و نیز زندگی خصوصی جنجالبرانگیزش مورد مخالفت شدید مخالفان حکومت پهلوی و انتقاد شدید دکتر محمد مصدق قرار داشت.
اشرف پهلوی کتاب خاطرات خود را به نام چهرهها در آینه منتشر کرد و تا کنون کتابها و مقالات متعددی در مورد او به رشته تحریر درآمده است که از آن جمله میتوان از کتاب این سه زن اثر مسعود بهنود نام برد.او یکی از سه زنی است که از سال ۱۹۴۸ تا کنون ریاست کمیسیون سالانه حقوق بشر سامان ملل متحد را بر عهده داشته است. اشرف پهلوی از دانشگاه برندایس در سال ۱۹۷۰ دکترای افتخاری حقوق دریافت نمود.
فرزندان اشرف پهلوی
شهرام پهلوینیا (قوام) که تحصیلات خود را در آمریکا به پایان برد و به تجارت پرداخت و با نیلوفر افشار ازدواج کرد - شهریار شفیق بعد از گذراندن تحصیلات نظامی در آمریکا فرمانده یگان هاورگراف در بندرعباس شد و با مریم اقبال (دختر دکتر منوچهر اقبال) ازدواج کرد - آزاده شفیق
شمس (خدیجه) پهلوی (۱۲۹۶ - ۱۰ اسفند ۱۳۷۴) دومین و بزرگترین فرزند رضا شاه از ملکه تاجالملوک آیرملو و خواهر ارشد محمدرضا شاه پهلوی بود.او پس از سپری کردن تحصیلات رایج در آن زمان، با فریدون جمفرزند مدیرالملک جم (وزیر و نخست وزیر دوره قاجار و پهلوی) ازدواج کرد. لیکن پس از کنارهگیری رضا شاه از سلطنت، از همسرش جدا شد و چندی بعد در سال ۱۳۲۲ با عزتالله مینباشیان که هنرمند بود آشنا شد و در سال ۱۳۲۴۴ در قاهره با او ازدواج کرد. همسر جدید او نام و نام خانوادگی خود را به مهرداد پهلبد تغییر داد. مهرداد پهلبد پس از چندی در سال ۱۳۴۳ به وزارت فرهنگ و هنر منصوب گردید و به مدت ۱۵۵ سال یعنی تا زمان انقلاب ایران (۱۳۵۷) ۱۳۵۷۷ در این سمت باقیماند. او کاتولیکی با ایمان شده بود، در تجمل می زیست و در سیاست دخالتی نمی کرد. ثمره ازدواج شمس و عزتالله سه فرزند به نامهای شهباز، شهیار و شهرآزاد پهلبد بود.
او در کاخی در مهرشهر کرج به نام کاخ مروارید زندگی میکرد. این کاخ یکی از نمونههای برتر هنر معماری در ایران است، و توسط موسسه رایت آمریکا ساخته شده است. شمس پهلوی در دربار به نام «مهر» مشهور بود. نام «مهرداد» برای شوهرش و نام «مهرشهر» در کرج از لقب او گرفته شده است. با بالا گرفتن شعلههای انقلاب ایران (۱۳۵۷)، شمس و خانوادهاش در شهریور ماه سال ۱۳۵۷ کشور را ترک کردند و چندی بعد در کشور ترینیداد و توباگو در منطقه کارائیب ساکن شدند. وی ریاست کانون بانوان ایران را که در اردیبهشت سال ۱۳۱۴ توسط رضاشاه برای پیشبرد و اجرای اهداف خود درخصوص کشف حجاب ایجاد شده بود، بر عهده داشت. شمس پهلوی در ۱۰ اسفند ۱۳۷۴ در سن ۷۸ سالگی درگذشت. وی در شهر سانتاباربارا به خاک سپرده شد.
لیلا پهلوی (۷ فروردین ۱۳۴۹ - ۲۰ خرداد ۱۳۸۰) کوچکترین فرزند محمدرضا پهلوی آخرین شاه ایران و فرح دیبا بود. لیلا پهلوی در تهران به دنیا آمد. وی کوچکترین خواهر رضا پهلوی، علیرضا پهلوی، فرحناز پهلوی و خواهر ناتنی شهناز پهلوی بود.با پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران و در حالی که لیلا تنها ۸ سال داشت، مجبور به ترک ایران به همراه خانوادهاش و زندگی در تبعید شد.لیلا پهلوی پس از پایان تحصیلات دوران ابتدایی، تحصیلات عالی خود را در آمریکا و در دانشگاه براون در رشته ادبیات تطبیقی با گرایش زبان آلمانی و فلسفه اسکاندیناویایی به اتمام رساند.لیلا پهلوی زبانهای فارسی، انگلیسی و فرانسوی را روان صحبت میکرد. وی به رباعیات عمر خیام علاقه داشت و حتی به ترجمه اشعار رومی به زبانهای انگلیسی و فرانسوی اشتغال داشت. او به فرهنگ ایران، از جمله شعر و ادبیات و هنر ایران علاقهمند بود و برخی آثار هنری ایرانی را گردآوری میکرد. لیلا پهلوی همچنین از حمایتکنندگان مالی دانشنامه ایرانیکا بود.
لیلا پهلوی، یک سال قبل از مرگش در مصاحبهای با یک مجله اسپانیایی در مورد علاقهاش به ایران و فرهنگ ایرانی گفته بود: «من تقریبا همه زندگیم را در خارج سپری کردهام، اما همچنان ایرانی ماندهام، گویی هیچگاه از کشورم دور نبودهام».لیلا پهلوی در تبعید شاهد مرگ پدرش و حوادثی بود که برای خانوادهاش در سالهای اولیه انقلاب ایران پیش آمد. خاطرات تلخ از رویدادهای تلخ زندگیاش وی را به بیماری افسردگی مبتلا کرد.در سن ۳۱ سالگی، در اتاقش در هتل لئونارد واقع در مرکز شهر لندن، با مصرف بیش از اندازهٔ قرصهای خوابآور خودکشی کرد. علت مرگ وی خودکشی با مصرف حدود ۲۷۰ قرص خوابآور شناخته شد. وی در زمان مرگ ۳۱ سال داشت و مجرد بود.در تاریخ ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۱ میلادی، لیلا پهلوی در کنار مدفن مادربزرگش فریده قطبی در گورستان پاسی در شهر پاریس دفن شد. در مراسم تدفین وی بسیاری از اعضای خاندان پهلوی و عدهٔ زیادی از ایرانیان تبعیدی شرکت داشتند.تئاتری پیرامون زندگی و مرگ او با عنوان «آوای آواره» به کارگردانی سید جواد روشن در سال ۱۳۸۷ در ایران اجرا شد.
علیرضا پهلوی (۸ اردیبهشت ۱۳۴۵ در تهران - ۱۴ دی ۱۳۸۹) فرزند سوم محمدرضا پهلوی و فرح دیبا بود. پدر و مادرش، نامش را از عمویش علیرضا پهلوی اول گرفتند.علیرضا پهلوی با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ به همراه خانوادهاش ایران را ترک کرد و در خارج از کشور به تحصیل و زندگی پرداخت. او در تاریخ ۱۴ دی ۱۳۸۹ خورشیدی، در منزل شخصیاش در خیابان نیوتون غربی در بوستون آمریکا خود کشی کرد. شش ماه پس از مرگش رسانهها اعلام نمودند فرزند دختر بجا مانده از وی متولد شد.علیرضا پهلوی، بنابر قانون اساسی مشروطه، نفر دوّم به تاج شاهنشاهی خاندان پهلوی پس از برادر بزرگترش رضا پهلوی بود. علیرضا پهلوی تا قبل از انقلاب ایران به دبستان رازی تهران و مدرسه دربار رفتهبود. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به دبیرستان سنت دیوید در شهر نیویورک و سپس دبیرستان گری لاک ریجینال در شهر ویلیامز تاوون، ایالت ماساچوست رفت.
وی در سال ۱۳۶۷ از دانشگاه پرینستون موفق به کسب مدرک کارشناسی در رشته موسیقی و سپس موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد در رشته ایرانشناسی پیش از اسلام از دانشگاه کلمبیا شد و سپس در رشته زبانهای باستانی ایران و فلسفه در دانشگاه هاروارد، برای کسب مدرک دکترا به مطالعه پرداخت.احسان یارشاطر، جیمز راسل، حمید دباشی و اکتور شروو از جمله اساتید ایرانشناس علیرضا پهلوی در دانشگاههای کلمبیا و هاروارد بودند. تز دکترای علیرضا پهلوی، متنی به زبان پهلوی به نام «مینوی خرد» نام داشت. علیرضا پهلوی به تحقیق و مطالعه بخصوص در مورد تاریخ باستانی ایران علاقه داشت. او همچنین به شعر کهن فارسی و ادبیات معاصر ایران علاقهمند بود. از دیگر علایق علیرضا پهلوی، چتربازی، پرواز و غواصی عنوان شدهاست.
به گفته فرهنگ مهر، رئیس دانشگاه پهلوی و از نزدیکان علیرضا پهلوی، وی «ردیفهای موسیقی ایرانی را خوب میدانست و در تنهایی فلوت مینواخت» در تاریخ ۱۴ دی ۱۳۸۹ خورشیدی، برابر با ۴ ژانویه ۲۰۱۱ میلادی، علیرضا پهلوی در منزل شخصیاش در خیابان نیوتون غربی در محله سات اِند بوستون، به ضرب گلوله، به زندگی خود پایان داد. زمانی که انقلاب ۱۳۵۷ ایران روی داد، علیرضا ۱۲ سال داشت. عدم امکان بازگشتش به کشور، آوارگی خانواده و بیماری و مرگ پدرش که به او وابستگی عاطفی عمیقی داشت، توهینها و ناسزاهای نسبت به خانوادهاش و مرگ خواهرش لیلا، او را دچار «افسردگی شدیدی» کرد و هرگز نتوانست از آن رهایی یابد.وی در هنگام مرگ ۴۴ سال داشت. علیرضا پهلوی وصیت کردهبود تا جسدش سوزانده شود و خاکسترش در دریای خزر ریختهشود.رضا پهلوی، برادر ارشد علیرضا، خودکشی او را «نتیجه فاجعهبار» ابتلا به «بیماری افسردگی» توصیف کرد. وی عنوان کرد که علیرضا سالها با بیماری افسردگی دست به گریبان بوده؛ در حالیکه همزمان به تحصیل و تحقیق در زمینه زبانشناسی و تمدن و فرهنگ باستانی ایران ادامه میدادهاست.
مراسم یادبودی در ایالات متحده در تاریخ ۲۳ ژانویه ۲۰۱۱ میلادی، در «استرثمور موزیکال سنتر» در بتزدا، ایالت مریلند برگزار شد. در این مراسم اعضای خانواده پهلوی از جمله فرح پهلوی، رضا پهلوی، فرحناز پهلوی و یاسمین اعتماد امینی و عدهای از شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و هنری و صدها تن از ایرانیان شرکت داشتند.در اوت ۲۰۱۱ تولد فرزند علیرضا پهلوی و رها دیدهور به نام «ایریانا لیلا» در آمریکا اعلام شد. در پنجم اوت ۲۰۱۱ رضا پهلوی (ولیعهد پیشین ایران) این موضوع را در بیانیهای تایید کرد.کمک هزینهٔ تحصیلی بنیاد شاهپور علیرضا در زمینهٔ «مطالعات ایران باستان» در دانشگاه هاروارد در جهت برقرار ساختن کمکهزینه تحصیلی سالیانه برای دانشجویان ایرانی و یا ایرانیتبار به یاد علیرضا پهلوی که خود از دانشآموختگان رشته ایرانشناسی دانشگاه هاروارد بود، توسط فرح پهلوی تاسیس گردید.
شاهدُخت فرحناز پهلوی زادهٔ ۲۲ اسفند ۱۳۴۱ سومین فرزند محمدرضا پهلوی آخرین پادشاه ایران و دومین فرزند فرح دیبا همچنین دومین دختر محمدرضا پهلوی است. او تحصیلات خود را در ایران و در مدرسهٔ ویژهٔ نیاوران در تهران انجام داد ولی با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ ایران در نوجوانی به همراه خانواده خود از کشور خارج شد و سپس در اوایل دههٔ ۸۰ به کالج آمریکایی قاهره در کشور مصر رفت و بعدها به ایالات متحده رفت و یک سال در کالج بنینگتون در ورمونت تحصیل کرد. او سپس به دانشگاه کلمبیا رفت و تحصیلات خود را ادامه داد و به درجه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی اطفال دست یافت. او خواهر تنی رضا پهلوی، علیرضا و لیلا پهلوی است. وی در حال حاضر در شهر نیویورک زندگی میکند.
رضا پهلوی (زادهٔ ۹ آبان ۱۳۳۹ در تهران) آخرین ولیعهد رژیم سابق ایران است. او فرزند محمدرضا پهلوی و فرح دیبا است. در سن ۷ سالگی، تاج ولیعهدی را بر سر او نهادند و با این کار، او رسماً بر اساس قانون اساسی سابق ولیعهد ایران شد. از زمان پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، و خلع پدر او از سلطنت، رضا پهلوی مجبور به زندگی در خارج از ایران است. از آنجایی که شاه ایران، در پی دو ازدواج قبلیش، نتوانسته بود مطابق قانون اساسی فرزند پسر و ولیعهد مورد نیاز برای نهادینه کردن سلطنت در ایران را به بار آورد، تولد رضا پهلوی برای دربار سلطنتی ایران اتفاق بسیار مهمی تلقی میشد و سالروز تولد او تا پایان دوره پهلوی توسط حکومت وقت گرامی داشته میشد.
رضا پهلوی همچنین پدرخوانده غیر رسمی لوئیز، نوه آلبرت دوم پادشاه بلژیک است. رضا پهلوی در روز ۲۲ خرداد ۱۳۶۵ با دختری ایرانی به نام یاسمین اعتماد امینی ازدواج کرد و اکنون صاحب سه دختر از او به نامهای نور (۱۴ فروردین ۱۳۷۱)، ایمان (۲۱ شهریور ۱۳۷۲) و فرح (۲۷ دی ۱۳۸۲) است.
رضا پهلوی فقط شش سال داشت که به کاخ اختصاصی خود راه یافت. کاخ وی، بنای قدیمی و کوچک کوشک احمدشاهی واقع در مجموعه باغ نیاوران بود که پیش از نقل مکان رضا پهلوی کاملاً بازسازی شد. در آن جا وی تحت نظر یک معلم فرانسوی به نام مادمازل ژوئل فوبه قرار گرفت و چند نفر از آجودانهای شاه سابق نیز به انجام امور مختلف وی گمارده شدند. هنگامی که رضا پهلوی به سیزدهسالگی رسید، محمدرضا پهلوی شخصاً پرواز را به او آموخت. در جریان انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، رضا پهلوی ۱۸ سال داشت و به تازگی موفق به اخذ دیپلم متوسطه شده بود و در حال انجام دوره آموزش پرواز جنگنده در ایالات متحده بود. با وقوع انقلاب، رضا پهلوی دیگر نتوانست به ایران بازگردد.در آمریکا او به تحصیل در رشته خلبانی هواپیمای جنگنده پرداخت.پس از درگذشت محمدرضا پهلوی در رشته علوم سیاسی از دانشگاه جنوب کالیفرنیا در آمریکا،به تحصیل پرداخت و مدرک کارشناسی خود را در رشته علوم سیاسی دریافت کرد. وی همچنین حرفه عکاسی را به طور تخصصی آموخت و هنوز آن را به شکل ذوقی دنبال مینماید. او در آغاز جنگ ایران و عراق طی نامهای به نیروی هوایی ایران، پیشنهاد کرد تا به عنوان خلبان جنگنده در جنگ ایران و عراق شرکت کند، که این تقاضا توسط مقامات وقت ایران بیپاسخ ماند. رضا پهلوی، فعالیتهای سیاسی خود را بلافاصله پس از مرگ پدرش آغاز نمود. او مدتی به مراکش رفت. سپس در سال ۱۹۸۴ به آمریکا عزیمت کرد. رضا پهلوی به عنوان یکی از رهبران اپوزیسیون ایران شناخته میشود.او با کمک مالی به رادیو نجات ایران (در قاهره) شروع به فعالیت علیه جمهوری اسلامی ایران کرد.
رضا پهلوی در کتابی که در سال ۲۰۰۲ با نام نسیم دگرگونی و به زبان انگلیسی منتشر کرد . سایر کتابهای وی میثاق با مردم و آزادی برای هممیهنانم نام دارند که هر دو به فارسی نیز برگردانده شدهاند.همچنین در سال ۲۰۰۹ میلادی، کتابی از رضا پهلوی به نام ساعت انتخاب به زبان فرانسه منتشر شد.
فرح پهلوی ریاست شماری از سازمانهای پزشکی، فرهنگی، ورزشی، آموزشی و رفاه اجتماعی را بر عهده گرفت. دفتر مخصوص فرح پهلوی تا سال ۱۳۵۷ دارای چهل کارمند و چهار بخش بود که عبارت بودند از: بخش آموزش و پرورش، بخش بهداشت و درمان، بخش رفاه اجتماعی و بخش فرهنگ و هنر.
بهداشت و درمان
جمعیت خیریه فرح پهلوی: جمعیت خیریه فرح پهلوی سازمان غیر انتفاعی است که در سال ۱۳۳۲ بنیاد شد.بنگاه حمایت مادران و نوزادان: بنگاه از سال ۱۳۳۸ به گسترش فعالیتهای خود به سبب نیازهای روزافزون خانوادههای کم درآمد میکوشید.انجمن ملی حمایت کودکان:انجمن در سال ۱۳۳۱ در ایران بنیان نهاده شد. هدف این انجمن آموزش کادر فنی مورد نیاز سازمانهای بهداشتی و تربیت افراد دانشآموخته و کار آزموده برای خدمت در سازمانهای ویژه آموزش کودکان است.کنگره پزشکی ایران: کنگره زیر نظر بنیاد پهلوی در سال ۱۳۳۱ بنیان نهاده شد تا درباره امراض و بیماریهای بومی کشور به پژوهش و مشاوره علمی به پردازد و راه حلهایی برای مبارزه اساسی و عملی با این بیماریها پیدا کند.جمعیت کمک به جذامیان: ریاست عالیه جمعیت کمک به جذامیان را فرح پهلوی، در چهار چوب مسئولیتهای وی به عنوان شهبانوی ایران پذیرفت.بنیاد ایرانی بهداشت جهانی: بنیاد بهداشت جهانی در سال ۱۳۴۸ بنیان گذارده شد. هدفهای این بنیاد کمک به سازمانهای بهداشتی و تحقیقاتی موجود است.جمعیت حمایت آسیبدیدگان از سوختگی: جمعیت حمایت آسیب دیدگان از سوختگی در سال ۱۳۴۴ برای حمایت و تامین نیازمندیهای بهداشتی و درمانی کسانی که بر اثر سوانح سوختگی آسیب میبینند بنیان گذارده شد.جمعیت ملی مبارزه با سرطان: جمعیت ملی مبارزه با سرطان در فروردین سال ۱۳۴۶ بنیان گذارده شد. جمعیت ملی مبارزه با سرطان برای ایجاد و گسترش مرکزهای تشخیص، درمان و شیمی درمانی کسانی که به بیماری چنگال دچار شدهاند فعالیت میکند.جمعیت طرفداران مرکز طبی کودکان: به ریاست فرح پهلوی در سال ۱۳۴۰ بنیان نهاده شد.شورای عالی بهداشت:به ریاست فرح پهلوی در آذر ماه ۱۳۲۹ از تصویب مجلسین گذشت. این شورا مطالعه و اظهار نظر در کلیه امور مهم مربوط به بهداشت عمومی مانند قوانین و آییننامههای مربوط به: مبارزه با بیماریهای واگیر، بهداشت کودکان، کارخانجات و کارگران و زندان و غیره. دیگر سازمانهای زیر ریاست فرح پهلوی در بهداشت و درمان از این قرار بودند:سازمان ملی انتقال خون ایران،جمعیت بهزیستی ایران (اکنون سازمان بهزیستی) - انستیتو پاستور
فرهنگ و هنر
سازمان ملی فولکلور ایران: سازمان فولکلور ملی ایران در خرداد ماه ۱۳۴۶ برای گردهم آوری، گسترش، پراکندن و پخش ترانهها، لباسها، سازهای موسیقی محلی، و ضبط و یادداشت آهنگهای بومی و رقصهای محلی ایران در تهران گشایش یافت .تالار رودکی: ۳ آبان ۱۳۴۶ محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی تالار رودکی را گشودند. این تالار برای اجرای کنسرتهای موسیقی ایرانی و اروپایی به ابتکار فرح پهلوی بنا شد.کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان: در دی ماه سال ۱۳۴۴ پایهگذاری شد شد. ایجاد کانون در راستای فراگیر کردن کتابخوانی بین کودکان و نوجوانان و به دنبال چاره اندیشی برای پرکردن هنگام فراغت گروه نوجوانان ایران و فراهم آوردن آموزش و سرگرمی برای آنها بود.انجمن ملی روابط فرهنگی:انجمن روابط فرهنگی در سال ۱۳۴۵ بنیان شد. هدف این انجمن ایجاد پیوند فرهنگی و هنری در میان ملتها و نیز شناساندن فرهنگ و هنر جهانی است.بنیاد فرهنگ ایران: بنیاد فرهنگ ایران در مهر ماه ۱۳۴۳ برای پاس، گسترش، و پیشبرد زبان فارسی این میراث گرانبهای فرهنگ ایران بنیان شد.سازمان جشن هنر شیراز: برای سازمان دادن به جشن هنر شیراز در سال ۱۳۴۶ با ۳۳ نفر عضوهیات امنا و ۵ عضوهیات مدیره و کمیتههای تاتر، موسیقی، سینما و نمایشگاهها و دفاتر پروژههای فنی، مالی، و پذیرایی و روابط عمومی آغاز به کار کرد.تئاتر شهر: تهران بزرگترین مجموعه نمایش تاتر ایران است.موسسه آسیایی دانشگاه پهلوی: در سال ۱۹۲۹ در نیویورک بنیان شد. این موسسه در سال ۱۳۴۵ به شیراز منتقل شد و در جای موزه شهرام به کار ادامه داد.انجمن فیلارمونیک تهران: در سال ۱۳۴۲ بنیان شد.بنگاه ترجمه و نشر کتاب: در سال ۱۳۳۳ به فرمان محمدرضا پهلوی بنیان شد. هدف از بنیان بنگاه این است که از راه برگردان و چاپ کتابهای مهم جهان به زبان فارسی مردم کشور را از بهترین کارهایی که با انگیزه واندیشه بشری در دوران گوناگون آفریده و برروی کاغذ آمده برخوردار سازند تا این سبب نیرو مند کردن فکر و برانگیختن خوانندگان گردد.سازمان گفتگوی فرهنگها: در سال ۱۳۵۵ بنیان شد. هدف این سازمان ایجاد پیوند میان فرهنگها در سطح جهانی بود.جشنواره توس: ۲۳ تیر ۱۳۵۴ خورشیدی در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه مشهد نخستین جشنواره توس گشوده شد. برگزاری جشنواره توس برای بزرگداشت استاد ابوالقاسم فردوسی توسی و شاهنامه میباشد.انجمن شاهنشاهی فلسفه: در سال ۱۳۵۲ بنیان شد و مدیریت آن به حسین نصر داده شد. اعضای دیگر انجمن احسان براقی، عبدالحسین زرین کوب، محسن فروغی، نادر نادرپور و سید جلال آشتیانی بودند.جشن هنرهای مردمی اصفهان: در سال ۱۳۵۶ هفته جشن هنرهای مردمی اصفهان برای نخستین بار با حضور فرح پهلوی برگزار شد.
آموزش و پرورش
دانشگاه فرح پهلوی (نام فعلی دانشگاه الزهرا): در ۳۰ فروردین ۱۳۵۴ گشایش بافت.کانون کارآموزی کشور: در سال ۱۳۳۷ به ریاست عالیه فرح پهلوی گشایش یافت. کانون کار آموزی کشور برای نگهداری و آموزش و پرورش شهروندان مستنمند کشور و در راه پیکار با بیکاری و ولگردی و گدایی و آماده ساختن آنها برای آغاز به پیشهای که در کانون آموختهاند بنیاد شد.سازمان ملی پیش آهنگی - پیش آهنگی دختران: زیر نظر سازمان ملی پیش آهنگی ایران با سرپرستی شورای عالی پیش آهنگی ایران و هیات مدیره اداره میشود. پیش آهنگی دختران در سال ۱۳۳۶ بنیان شد و آغاز به کار کرد.آموزشگاه نابینایان رضا پهلوی: در سال ۱۳۴۳ گشاده شد. کلاسهای این آموزشگاه برای جوانان نابینای علاقمند به موازات سایر واحدهای وزارت آموزش و پرورش که هدف آن گسترش آموزش بین جوانان و اجرای برنامههایی در جهت پرورش شخصیت آنهاست.دانشگاه فارابی: در سال ۱۳۵۶ در اصفهان گشوده شد. هدف از ایجاد دانشگاه فارابی، نگهداری و گسترش فرهنگ ایرانی و آشنایی ایرانیان با دیگر فرهنگهای گیتی بود.شورای عالی آموزش و پرورش: شهریور ماه ۱۳۴۵ کمیسیون آموزش و پرورش مجلس شورای ملی و مجلس سنا این شورا را تصویب کرد.فرهنگستان علوم ایران - یکی از فرهنگستانهای ایران بود این فرهنگستان در زیر چتر بنیاد شاهنشاهی فرهنگستانهای ایران که تیر ماه ۱۳۵۳ به تصویب مجلس شورای ملی و خرداد ۱۳۵۳ به تصویب مجلس سنا رسید.
رفاه اجتماعی
جمعیت حمایت کودکان بی سرپرست: در سال ۱۳۴۵ به ریاست فرح پهلوی بنیان نهاده شد. فدراسیون ورزشی کر و لالها: در سال ۱۳۳۴ در تهران بنیان نهاده شد.شورای عالی شهرسازی: شورای عالی شهرسازی سازمانی است که در وزارت آبادانی و مسکن تشکیل شد و از سال ۱۳۴۴ آغاز به کار نمود.شورای عالی رفاه اجتماعی: شورای عالی رفاه اجتماعی یکی از شوراهای عالی زیر ریاست فرح پهلوی بود. این شورا ایجاد صندوقهای جداگانه و یا متمرکز برای حمایت از کارمندان در برابر پیری و از کارافتادگی و یا در صورت مرگ با توجه به نوع کار موسسات و مشخصات اجتماعی کارمندان را بر عهده داشت.شورای عالی اطلاعات و جهانگردی: این شورای در تیر ۱۳۵۴ به تصویب کمیسیونهای پارلمانی مجلس شورای ملی و سنا رسید.
فرح پهلوی در سرتاسر ایران موزهها، ساختمانهای ماندنی و پارکهایی ساخت. برخی از جاهایی که به دستور فرح پهلوی ساخته شد، عبارتاند از:تئاتر شهر بزرگترین مجموعه نمایش تئاتر ایران است که در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی و به ابتکار فرح پهلوی در تهران ساخته شد. ساختمان تئاتر شهر تهران در تاریخ ۷ بهمن ۱۳۵۱ آمادهٔ بهرهبرداری شد.موزه هنرهای معاصر تهران در سال ۱۳۵۶ خورشیدی به دستور و ابتکار فرح پهلوی در پارک لاله ساخته شد. این موزه بزرگترین کلکسیون هنرهای معاصر در خاور میانهاست.موزه فرش ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۶ را فرح پهلوی گشود. این موزه گران بهاترین و بی همتاترین نمونههای قالی ایران از قرن نهم هجری تا کنون را گردآوری کردهاست.موزه رضا عباسی در سال ۱۳۵۴ با راهنمایی فرح پهلوی در محدوده سید خندان تهران گشایش یافت. پارک شاهنشاهی (نام فعلی پارک ملت) تهران که در فازهای گوناگون میان سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۴ ساخته شد. بیش از ۱۲۰ درخت و درخت میوه ایران در این پارک کاشته شدهاند.برج شهیاد (برج آزادی) در سال ۱۳۴۹ به مناسبت جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران ساخته شد.پارک فرح (نام فعلی پارک لاله) این پارک در سال ۱۳۴۵ گشوده شد. این پارک دارای یک باغ به سبک ژاپنی با جویبارهای روان، جای بازی شطرنج، جای بازی کودکان، زمینهای ورزشی، و تندیسهای چامهسرایان ایرانی است.پارک جمشیدیه یا پارک سنگی در سال ۱۳۵۲ گام نخست برای ساختن آن برداشته شد. این پارک دو عنصر سنگ سیاه طبیعی و گلها را با هم ترکیب میکند. از ویژگیهای این پارک، دریاچه، آبشار و آبنماهای سنگی است.دفتر مخصوص شهبانو (پژوهشگاه دانشهای بنیادی فعلی) نیاوران تهران .ورزشگاه فرح پهلوی (ورزشگاه تختی فعلی) در خرداد ماه ۱۳۴۵ به دستور فرح پهلوی، احمد درویش معمار در اسکلتهای ویژه که در ایتالیا تحصیل کرده بود پروژه این استادیوم سی هزار نفری را بر عهده گرفت.کتابخانه اختصاصی نیاوران یا کتابخانه اختصاصی فرح پهلوی، همجوار با محل سکونت خاندان پهلوی، با مساحت تقریبی ۷۷۰ مترمربع در سال ۱۳۵۵ خ در دو طبقه و یک زیرزمین در ضلع شرقی مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران احداث شدهاست. فرهنگسرای نیاوران - کتابخانه مرکزی بندرعباس
فرح پهلوی در چهارچوب فعالیتهایش به عنوان شهبانوی ایران از استانهای ایران بازدید به عمل آورد. این بازدیدها برای آگاه شدن از شرایط زندگی مردم بومی، آوردن طرحهای اقتصادی، اجتماعی و رفاهی و سرپرستی انجام آن بود. به عنوان مثال او از جذامخانه بابا باغی در آسایشگاه بابا باغی دیدار به عمل اورد.نخستین سفر فرح پهلوی به سوی سیستان و بلوچستان روز سه شنبه ۱۵ آذر ۱۳۴۴ بود. او تقریبا به تمامی استانهای کشور همچون هرمزگان خوزستان کردستان آذربایجان سفر کرده و بازید به عمل آوردهاست و در طی این سفرها مکانها و یا کنفرانسهایی را افتتاح نمودهاست. به عنوان مثال او دانشگاه بوعلی سینا را طی سفر خود به همدان افتتاح نمود و در سفر خود به استان فارس به کوشش او حمام وکیل نوسازی شد و ارگ کریم خان به موزه صنایع دستی مبدل گشت او همچنین در این سفر نخستین کنفرانس طب سنتی را در تالار پهلوی گشود. در سال ۱۳۵۱ فرح پهلوی نیز همراه با پادشاه ایران محمدرضا پهلوی وارد جزیره خارک بزرگترین اسکله نفتی ایران شدند و در اسکله خارک، «آذرپاد» دوم، در کنار آذرپاد اول و مرحله چهارم پروژه «گسترش خارک» و پایان بخشی از پروژه «چم» را گشودندفرح پهلوی در سال ۱۳۵۶ اخرین سفر داخلی خود را به مقصد ترکمن صحرا در استان گرگان انجام داد.
فرح پهلوی با نام اصلی فرح دیبا (زادهٔ ۲۲ مهر ۱۳۱۷ در تهران) سومین همسر محمدرضا پهلوی و شهبانوی ایران از ۲۹ آذر ۱۳۳۸ تا ۲۶ دی ۱۳۵۷ در ایران بود.فرح دیبا پیش از ازدواج در مدرسههای ژاندارک و رازی تهران تحصیل کرد و برای ادامه تحصیل در رشته معماری به کشور فرانسه رفت و در کنار تحصیل به زبانهای انگلیسی و فرانسوی تسلط پیدا کرد. در میانه دوران تحصیل، فرح به وسیله اردشیر زاهدی و شهناز پهلوی به محمدرضا پهلوی معرفی شد و این آشنایی سرانجام به ازدواج آن دو در ۳۰ آبان ۱۳۳۸ انجامید. پس از تاجگذاری فرح پهلوی نایبالسلطنه شد.در چهارچوب مسؤولیتهای وی بهعنوان شهبانوی ایران، دفتر مخصوص وی دارای چهار بخش آموزش و پرورش، بخش بهداشت و درمان، بخش رفاه اجتماعی و بخش فرهنگ و هنر بود. دفتر فرح پهلوی در زمینهٔ آموزش و بهداشت کودکان بی سرپرست و کودکان ایران فعال بود. پایهگذاری جمعیت کمک به جذامیان و بهکده راجی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، موزه فرش ایران و موزه هنرهای معاصر توسط این دفتر صورت گرفت. فرح پهلوی سعی داشت با سفرهای مکرر به شهرهای مختلف ایران نزدیکی بیشتری با عموم مردم داشته باشد.پس از انقلاب ۱۳۵۷، فرح پهلوی ایران را به همراه همسرش محمدرضا شاه ترک کرد و پس از اقامت در چندین کشور، تا درگذشت همسرش در مصر، در کنار او بود. وی اکنون گاهی در آمریکا و گاه در فرانسه زندگی میکند.فرح و محمدرضا پهلوی دارای ۴ فرزند به نامهای رضا، فرحناز، علیرضا و لیلا شدند که از این میان لیلا و علیرضا را به ترتیب در سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۹ از دست دادند.
فرح دیبا تنها فرزند فریده قطبی و سهراب دیبا بود. فریده قطبی مادر فرح دیبا اهل لاهیجان در گیلان بود و از تبار صوفی و دانشمند علوم دینی، قطبالدین شریف لاهیجی بود. پدربزرگ پدری وی سفیر ایران در روسیه و هلند بود.پدر فرح دیبا سهراب دیبا، فرزند میرزا محمود علاء الملک طباطبایی دیبا (شعاع الدوله)، از خانوادههای سرشناس آذربایجان،اهل تبریز و از محله ششگلان آن شهر بود. وی در دانشکده افسری سن پترزبورگ به تحصیل پرداخت. پس از انقلاب اکتبر به فرانسه رفت و در آنجا دیپلم متوسطه خود را گرفت و تحصیلات عالیه خود را در رشته حقوق آغاز کرد. سپس به مدرسه نظامی سنسیر رفت و پس از به پایان رساندن تحصیلاتش به ایران بازگشت و در ارتش نوین رضا شاه استخدام شد. پدر فرح دیبا در سال ۱۳۲۶ به سبب بیماری سرطان درگذشت.پدر فرح نخست او را هنگامی که شش سال داشت در مدرسه ایتالیایی نامنویسی کرد. فرح دیبا در ده سالگی به مدرسه ژاندارک تهران رفت و به عنوان کاپیتان تیم بسکتبال برگزیده شد و سه بار تیم بسکتبال ژاندارک به کاپیتانی فرح دیبا قهرمان تهران شد. در سال ۱۳۳۳ فرح دیبا قهرمان پرش ارتفاع و پرش طول و دو و میدانی تهران شد. وی در مدرسه ژاندارک به گروه پیشاهنگان پیوست و پس از چندی سرپرست گروه پیشاهنگی شد و در سال ۱۳۳۵/۱۹۵۶ م نخستین سفر خارج از کشور خود را با دیگر پیشاهنگان به کشور فرانسه داشت.فرح دیبا سه سال آخر دبیرستان را در دبیرستان فرانسوی رازی گذراند و دیپلم خود را در سال ۱۳۳۶ از این دبیرستان گرفت.وی در امتحانات دیپلم دبیرستان شاگرد اول شد و از مدرسه اختصاصی معماری پاریس پذیرش گرفت. فرح کوشش کرد که از بورس تحصیلی استفاده کند ولی موفق به گرفتن آن نشد. برای تامین هزینه تحصیل فرح دیبا در فرانسه، مبلغ ۱۵۰ تومان هرماه از طرف مادر و دایی او (محمدعلی قطبی) از طریق وزارت خارجه به فرانک فرانسه تبدیل و برای او فرستاده میشد. این مبلغ برای تامین هزینههای زندگی و تحصیل فرح در پاریس کافی نبود به طوریکه دوشیزه فرح مجبور بود برای تامین کسری بودجه و مخارج خود در خانه فرانسویان به عنوان پرستار بچه کار کند. فرح در فرانسه با چهار دوست جدید به نامهای لیلی امیرارجمند، کریم پاشا بهادری، فریدون جوادی و بژورن مایرولد آشنا شد. او در دوران دانشجویی از طریق یکی از همکلاسیهایش به نام انوشیروان رئیس فیروز که از فعالان حزب توده ایران بود به سازمان دانشجویی حزب توده پیوست. حزب توده که از سال ۱۳۳۲ توسط دولت ایران غیرقانونی اعلام شده بود، جذابترین تشکیلات سیاسی در بین جوانانی بود که کشش فراوان به عدالتخواهی و مساوات داشتند و از سیستم ارباب و رعیتی و دیگر مشکلات موجود در ایران ناراضی بودند. آنان جذب این حزب میشدند و فرح نیز از این قاعده مستثنی نبود. همچین دوست نزدیک فرح به نام لیلی امیرارجمند که تاثیر زیادی بر روی افکار فرح داشت تمایلات کومونیستی داشت. به گفته احسان طبری از رهبران حزب توده، فرح در دوران دانشجوییاش در تظاهرات حزب توده که در پاریس برگزار میشد شرکت میکرد.در سال ۱۳۳۸ پادشاه وقت ایران، محمدرضا پهلوی که برای دیدار رسمی و گفتگو با ژنرال دوگل به کشور فرانسه رفته بود در یک مهمانی که در سفارت ایران در پاریس ترتیب داده شده بود با دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه دیدار کرد. فرح یکی از این دانشجویان بود و مکالمه کوتاهی با شاه ایران داشت. برخی محققین ماجرای ازدواج فرح دیبا با پادشاه ایران محمدرضا پهلوی را به داستان مشهور سیندرلا تشبیه کردهاند که در آن دختری رنجدیده با آرزوهای بزرگ رویاهایش به حقیقت میپیوندد و به یکباره ملکه کشور میشود. اردشیر زاهدی نقش وزیر اعظم داستان را ایفا میکند.
در اوایل سال ۱۳۳۷ فرح با فرستادن نامه و عکس برای خانواده خود از آنها اجازه میخواهد تا با یک جوان ایرانی به نام کریم پاشا بهادری ازدواج کند. پسردایی فرح رضا قطبی که در طول دوران تحصیل همراه فرح در فرانسه بود از او میخواهد به ایران بازگردد و با مادرش برای ازدواج مشورت کند. فرح بیش از ۲ ماه در تهران میماند و رضایت خانواده اش را برای ازدواج با آن جوان جلب میکند اما چند روز قبل از مراجعت به پاریس هنگامی که برای تمدید اسناد مربوط به گذرنامه به وزارت خارجه مراجعه میکند مسئولان از تمدید اسناد خودداری کرده و به فرح می گویند نام او در فهرست مخالفان فعال اعلیحضرت قرار دارد. فرح بسیار نگران میشود اما دایی فرح محمدعلی قطبی به او و مادرش دلداری داده و به آنها میگوید دوست صاحب نفوذی دارد که با اردشیر زاهدی که در آن زمان رئیس امور دانشجویان ایرانی مقیم خارج بود آشنایی داشته و از او برای برای حل مشکل فرح کمک خواهد خواست. پس از سفارش دوست محمدعلی قطبی برای حل مشکل خواهرزاده اش از وزارت امور خارجه با آنها تماس گرفته میشود و از آنها میخواهند دوشیزه فرح به وزرارت خارجه مراجعه کند. فرح به همراه مادر نگران و دایی اش به محل وزارت خارجه در خیابان فروغی میروند حتی دایی فرح سند خانه مسکونی اش را همراهش میآورد تا اگر وزارتخانه خواست در یک اقدام پیشبینی نشده فرح را بازداشت کند با گذاشتن وثیقه از بازداشت خواهرزاده اش جلوگیری نماید. به دلیل ممانعت مسئولان از ورود همراهان فرح به تنهایی به داخل وزراتخانه رفت و وقتی برگشت به مادرش فریده دیبا گفت برخورد مسئولان امور دانشجویی این بار بسیار متفاوت بود و حتی به وی پیشنهاد کار در سفارت ایران در پاریس نیز دادند. قرار شد فرح در روز سه شنبه هم بار دیگر به وزارتخانه مراجعه کند و مدارک و گذرنامه اش را دریافت کند که مسئولان وزارتخانه به او گفتند آقای زاهدی پرسشنامهها و فرمهایی که او پر کرده را دیده است و میخواهد او را ببیند. وقتی فرح به اتاق زاهدی رفت زاهدی از اینکه یک دختر ایرانی توانسته در رشته معماری تحصیل کند ابراز خوشوقتی میکند و وقتی تسلط فرح را به دو زبان انگلیسی و فرانسه میبیند احترامش به او فزونی مییابد و اورا برای آشنایی با همسرش شهناز به منزل خود دعوت میکند. سرانجام فرح دیبا در منزل شهناز پهلوی در حصارک با محمدرضا پهلوی دیدار مینماید و وی را تحت تاثیر قرار میدهد و یک هفته پس از آن شاه ایران به فرح پیشنهاد ازدواج میدهد.نامزدی محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی در ۳۰ آبان ۱۳۳۸ بود. امام جمعهٔ تهران، سید حسن امامی، خطبهٔ عقد آنها را خواند.ده ماه پس از ازدواج نخستین فرزند آنها به دنیا آمد که نامش را رضا نهادند. ثمره این ازدواج سه فرزند دیگر بود؛ فرحناز در ۲۲ اسفند ۱۳۴۲ در کاخ سعدآباد، علیرضا در ۸ اردیبهشت ۱۳۴۵ و لیلا ۷ فروردین ۱۳۴۹ زاده شدند.
فرح دیبا همچنین در برنامهریزی جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران شرکت داشت. در چهارچوب برنامه ریزی این جشنها ۳۵۰۰ دبستان در سرتاسر کشور با اعانههای شخصی ساخته شد و برج آزادی در تهران ساخته شد. در مرحلههای آغازین پروژه جشنهای شاهنشاهی در ساختار بنیادی کشور سرمایهگذاری گستردهای انجام گرفت که میتوان ساختن راهها، شبکههای ارتباطی از راه دور، فرودگاهها، هتلها، پخش سراسری برنامههای تلویزیونی و جهانگردی و گردشگری را نام برد.
محمدرضا پهلوی خواستار تغییر در قانون اساسی مشروطه شد؛ به این شکل که شاه حق تعیین نایبالسلطنه را داشته باشد و سن قانونی به سلطنت رسیدن ولیعهد بیست سالگی تعیین شود و تا هنگامی که ولیعهد به بیست سالگی نرسیدهاست، نایبالسلطنه در راس کشور قرار داشته باشد. در تاریخ ۱ شهریور ۱۳۴۰ تغییرات نامبرده در قانون اساسی تصویب شد.محمدرضا پهلوی معتقد بود این تغییرات در قانون اساسی، راه کشور را به سوی تمدن بزرگ هموار میسازد.در تاریخ ۴ آبان ۱۳۴۶، چهل و هشتمین سال زادروز محمدرضا پهلوی در کاخ گلستان مراسم تاجگذاری محمدرضا شاه و شهبانو فرح و ولیعهد رضا پهلوی برگزار شد. در همین سال اصل ۳۸ قانون اساسی به این صورت تغییر کرد که در صورت انتقال سلطنت به ولیعهدی که به سن قانونی نرسیده، مادر ولیعهد به طور خودکار و بدون نیاز به تأیید شخص یا مرجع دیگری نایبالسلطنه میشد.
محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی در ۲۶ دی ۱۳۵۷ تهران را ترک کردند. در اسوان رئیس جمهوری مصر انور سادات با همسر و دخترش در پای پلکان هواپیما از زوج سلطنتی استقبال کردند. پس از سفر به کشورهای مصر، اردن، آمریکا و پاناما، سرانجام به مصر بازگشت و در مصر، درگذشت محمدرضا پهلوی بود.فرح پهلوی در سال ۲۰۰۳ دومین کتاب خود را به نام کتاب کهن دیارا، خاطرات فرح پهلوی را منتشر نمود. او در درازای سالهای پس از انقلاب مصاحبههای زیادی را انجام داد.در سال ۲۰۰۸ فیلمی مستند به نام شهبانو و من، ساختهٔ ناهید سروستانی تولید گشت که به زندگی شخصی او میپردازد.فرح پهلوی در حال حاضر گاه در ایالات متحده آمریکا و گاه در فرانسه زندگی میکند.
پس از سقوط نظام سلطنتی در ایران خانوادههای سلطنتی در دنیا اغلب از خانوادهٔ سلطنتی پیشین ایران برای شرکت در مراسم شادی مختلف دعوت کردهاند و فرح پهلوی در مراسم این خانوادههای سلطنتی شرکت کردهاست. درسال ۲۰۰۴ دولت ایران در واکنش به دعوت از فرح پهلوی از سوی دولت اردن برای حضور در مراسم عروسی ولیعهد اردن و همچنین حضور فرح در مراسم عروسی ولیعهد اسپانیا به دو کشور اردن واسپانیا اعتراض کرد.